فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
با افزایش طلاق و پیامدهای منفی بسیار آن، در سال های اخیر طرح مشاوره طلاق اجباری از سوی دادگستری و با همکاری سازمان بهزیستی برای کاهش تراز طلاق اجرا می شود؛ ولی اثربخشی مشاوره ها در افزایش سازش میان زوجین درخواست کننده طلاق در حد انتظار نبوده است. پژوهش حاضر با هدف فراهم آوری بسته ی آموزشی برای مشاورین در راستای افزایش آمار سازش درخواست کنندگان طلاق بر پایهٔ آسیب شناسی مشاوره های طلاق به صورت آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی برای آسیب شناسی مشاوره های طلاق، 15 مشاور مجری طرح مشاوره طلاق اجباری در استان زنجان بودند که پس از 9 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. نمونه پژوهش برای تدوین بسته ی آموزشی متخصصان حوزه طلاق بودند که پس از 8 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda نشان داد که مشاوره های طلاق با هفت آسیب جدی «ضعف در مصاحبه تشخیصی، خانواده درمانی، زوج درمانی، درمان مراجعان دشوار، سکس تراپی، مدیریت هیجانات و مصاحبه انگیزشی، و خیانت زناشویی» مواجه بودند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری چندباره نشان داد بسته آموزشی تدوین شده برای زدایش این آسیب ها مشاورین را توانمند نمود و سازش میان درخواست کنندگان طلاق به گونه معناداری افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت ضعف اطلاعات حرفه ای و علمی مشاورین، فرایند مشاوره طلاق را تحت تاثیر قرارمی دهد بسته آموزشی طراحی شده قادر به زدایش این آسیب هاست و بهزیستی با آموزش مشاورین طبق این بسته آموزشی می تواند در توانمندسازی مشاورین اقدام نماید.
همبسته جهت گیری آیینی و چشم داشت از پیوند زناشویی با امید به زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید به زندگی یکی از سازه های پر جُستار در روانشناسی مثبت و دربرگیرنده ویژگی هایی است که ما را به جستجوی فردای بهتر وا می دارد. هنگامی امید در زندگی وجود داشته باشد، شادی و شادمانی در زندگی وجود خواهد داشت و کسانی که در زندگی به جهت اینکه از درون نیز برانگیخته می شوند، می تواند انتظارات خود را از زندگی نیز مورد کاوش و تبیین خود قرار دهند و انتظاراتی که از پیوند زناشویی دارند را به دست آورند. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبسته جهت گیری آیینی و چشم داشت از پیوند زناشویی با امید به زندگی انجام شد. روش پژوهش از دید هدف، کاربردی و شیوه انجام دادن آن توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانشجویان دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 که شمار آنان 2250 نفر بودند که از میان آنان 328 نفر (106 پسر و 222 دختر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید به زندگی(Snyder et al., 1991)، پرسشنامه ی جهت گیری آیینی آلپورت و راس(Allport & Ross,1967) و سنجه چشم داشت از پیوند زناشویی (Jones & Nelson, 1997) استفاده شد.. تحلیل داده ها از راه برآورد ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برآیندها حاکی از آن بود که جهت گیری آیینی ، چشم داشت از پیوند زناشویی، با امید به زندگی رابطه معنادار داشتند و امید به زندگی بر پایه این متغیرها قابل پیش بینی بود. می توان جهت گیری آیینی، چشم داشت از پیوند زناشویی، جزء عوامل زیربنایی مرتبط با امید به زندگی دانست. لذا با توجه به تأثیر مهم امید به زندگی بر زندگی دانشجویان، پیشنهاد می گردد که مسئولان، مشاوران و روانشناسان مراکز مشاوره دانشگاه به عوامل مرتبط با امید به زندگی همچون جهت گیری آیینی، چشم داشت از پیوند زناشویی، توجه بیشتری داشته باشند.
اثربخشی آموزش هوش مثبت بر عملکرد معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش هوش مثبت بر کنشوری معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار بود. با بهره گیری از یک طرح کنترل شده تصادفی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه از میان جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شهر تهران تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15n=) قرار گرفتند. هر دو گروه ابتدا پرسشنامه های تجارب معنوی روزانه (DSES) و بهزیستی روانشناختی ریف(RPWQ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، اما گروه کنترل ملاقات ساده با درمانگر داشتند و در لیست انتظار برای دریافت مداخلات آموزشی آینده به جهت ملاحظات اخلاقی قرار گرفتند. سپس در پایان مداخلات آموزشی، بار دیگر آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل توسط پرسشنامه های تجارب معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد بعد از مداخله آموزشی هوش مثبت ، بین گروه آزمایش و کنترل در میانگین تجارب معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که آموزش هوش مثبت موجب بهبود کنشوری معنوی و بهزیستی روانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار می شود و لذا برای کارکنان این سازمان سودمند است.
آسیب شناسی اثر درون مایه سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده؛ یک تحلیل درون مایه مبتنی بر نگاه سیستمی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط برای همه خانواده ها ضروری است و ازآنجایی که بیشتر مخاطبین تلویزیون خانواده ها هستند، وسایل ارتباط جمعی می توانند نقش و کارکردهای مؤثری داشته باشند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب شناسی سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده مبتنی بر نگاه سیستمی انجام شده است. روش این پژوهش تحلیل درون مایه بود. بدین منظور از میان ده سریال شبکه نمایش خانگی در میان سال های 1395 تا 1399 شمار پنج سریال به نام های ممنوعه، دل، مانکن، عاشقانه ها و کرگدن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، سازوکار حل مشکلات شخصی و خانوادگی و ملاک های انتخاب افراد برای ازدواج در این سریال ها تحلیل شده است. ابزارهای این پژوهش با به کارگیری مشاهده درون مایه سریال ها از سوی متخصصین رشته های جامعه شناسی، روانشناسی بالینی و روانشناسی بالینی گرایش خانواده جهت ثبت مصادیق ذکرشده گردآوری شد. در تحلیل حاضر تفاوت میان تعداد مفاهیم مورد مشاهده نسبت به فراوانی مورد انتظار از طریق آزمون خی دو موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد میان فراوانی مورد انتظار و فروانی مشاهده شده تفاوت معنی داری وجود نداشت (p >0/05 ). به عبارتی یافته های پژوهش نشان داد در این سریال ها شاهد فراوانی خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، روش های منفی حل مشکلات شخصی و خانوادگی و عدم انتخاب ملاک های مناسب افراد برای ازدواج با یکدیگر هستیم؛ که لازم است در مطالعه ای تأثیر این مفاهیم در ارتقا بهداشت روانی خانواده ایرانی با توجه به سناریو و گفتمان درونی فیلم ها ارزیابی شود که این سریال ها چه تغییراتی در سبک زندگی خانواده ایرانی ایجاد می کنند.
شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری در مدیریت استعدادهای سازمانی می باشد. چارچوب اصلی پژوهش کیفی است که جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری می باشد. روش نمونه گیری پژوهش، هدفمند و از نوع گلوله برفی است. درحقیقت، داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 15 نفر از متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری به اشباع رسید. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری اشتراوس و کوربین[1] تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 10 مقوله کلی بود. این مقوله ها شامل «برقراری ارتباط موثر بین مدیر و کارکنان»، «ایجاد شناخت دقیق مدیر و کارکنان از یکدیگر»، «پیش شرطهای مربیگری در سازمان»، «تسهیل فرایند انتقادپذیری و انتقادگری مدیر و کارکنان»، «فرایند تسهیل گری و مواجهه گری کارکنان»، «تسهیل فرایند آموزش و توسعه مدیر و کارکنان»، «ایجاد باور به توانستن در مدیر و کارکنان»، «تسهیل فرایند اجرای بهتر تصمیم توسط کارکنان»، «بهبود سیستم ارزیابی عملکرد»، «افزایش همکاری مدیر و کارکنان» می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود در هر فرایند مربیگری از 10 مقوله مذکور جهت ارتقا و بهبود فرایند مربیگری استفاده شود.[1] Strauss & Corbin
اثربخشی توحید درمانی بر بهبود کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری زندانیان مبتلا به اختلال شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توحید درمانی بر بهبود نارسایی کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری مجرمین زندانی مبتلا به اختلال شخصیت بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. روش پژوهش حاضر جامعه موردمطالعه ی این پژوهش مردان زندانی یکی از واحدهای مشاوره زندان مرکزی شهر مشهد بودند (408 نفر). از میان آن ها 30 نفر که ملاک های ورود را دارا بودند، به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) گمارده شدند و در پایان مداخله داده های 21 نفر (12 نفر گروه آزمایش و 9 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه چند محوری شخصیتی میلون 3، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی و پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که توحید درمانی منجر به بهبود در کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری شد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که توجه به مشکلات روان شناختی زندانیان امری ضروری است و توحید درمانی می تواند در بهبود مشکلات روان شناختی زندانیان نقش زیادی داشته باشند.
فراتحلیلی بر شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)
بررسی دنیای مطلوب (در زمینه ازدواج) دختران مجرد 35 سال و بالاتر شهر اصفهان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
17 - 37
حوزههای تخصصی:
با ظهور دومین گذار جمعیتی که از آن به عنوان گذار در خانواده و تشکیل خانواده نیز یاد می شود، الگوهای سنتی سابق دچار تغییرات اساسی شده و الگوهای جدیدی از ازدواج نمود یافته اند که عبارتند از: افزایش میانگین سن در اولین ازدواج، افزایش تعداد مجردها، کاهش ازدواج های ترتیب یافته، افزایش آزادی درانتخاب همسر و... . هدف پژوهش حاضر بررسی دنیای مطلوب (در زمینه ازدواج) دختران 35 سال و بالاتر در شهر اصفهان بود. این مطالعه، یک تحقیق کیفی بود که جامعه مورد پژوهش را دختران مجرد 35 سال و بالاتر در شهر اصفهان تشکیل می دادند. جهت گردآوری داده ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع، 11 دختر 35 سال و بالاتر انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه تحلیل داده ها: سه مضمون اصلی و دوازده مفهوم: باورهای حاکم بر فرد (شامل مفاهیم: باورهای مربوط به رابطه زوجی، باورهای فمنیستی، عشق و تعلق ورزی، اعتقادات و دیدگاه به ازدواج) فرد مطلوب (شامل مفاهیم: ویژگی های اخلاقی- شخصیتی، ویژگیهای ظاهری – جسمانی، هم کفو بودن خانواده ها، الگوهای مطلوب، اهمیت تحصیلات) و امکانات و منقولات (شامل مفاهیم: امنیت شغلی و تفریح مشترک) می باشد. یافته های پژوهش نشان داد بیشترین فراوانی مربوط به مضمون باورهای حاکم بر فرد و کمترین فراوانی مربوط به مضمون امکانات و منقولات می باشد و همچنین در بین مفاهیم استخراج شده بیشترین فراوانی مربوط به باورهای مربوط به رابطه زوجی و کمترین فراوانی مربوط به اهمیت تحصیلات می باشد.
تعیین رابطه ذهن آگاهی و سرمایه روانشناختی با سلامت روانی در معلمان ابتدایی شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
17 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهبود کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان کرمانشاه در سال 1397 بودند. از میان این زنان 30 نفر به روش هدفمند در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(QFQ) و سرسختی روانشناختی اهواز ((AHI مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای، آموزش تاب آوری بر اساس نظریه هندرسون را دریافت کرد. آنگاه پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری باعث افزایش معنادار میانگین نمرات مولفه های کیفیت زندگی (به جز مولفه های سلامت جسمانی و سلامت محیط) و سرسختی روانشناختی در زنان سرپرست شده است(001/0p<).
بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری: نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگیر شدن در تعارض و اختلافات زناشویی در دوران پر تنیدگی بارداری، دارای اثرات فراوانی است که می توان با گسترش بهزیستی روان شناختی زنان باردار، آن ها را در برابر تنش های روانی پایدار کرد ، ازاین روی هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری با نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری همه زنان باردار 18-40 ساله مراجعه کننده به دفتر پزشک کارآزمودگان زنان و زایمان، بیمارستان ها و مراکز بهداشت شهر مشهد در نیمه نخست سال 99-98 بود؛ نمونه آماری شمار 150 زن باردار است که به روش نمونه گیری در دسترس و بر پایه جدول مورگان انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تعارضات زناشویی بازنگری شده- ۵۴ پرسشی (1388)، پرسشنامه نگرانی های دوره بارداری (آلدرسی و لین، ۲۰۱۱) و همچنین پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، ۲۰۰۲) استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با به کارگیری مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) به وسیله نرم افزار Spss23 و Lisrel 8.8 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد با توجه مقادیر ضریب مسیر و T، تعارض زناشویی بر نگرانی دوران بارداری اثر مستقیم و معنادار دارد (68/0 و 48/7=T)؛ به عبارت دیگر هرچقدر تعارض زناشویی بالا رود نگرانی هم بالا می رود (01/0>P). از سویی نتایج پژوهش نشان داد تعارض با بهزیستی روان شناختی اثر معکوس دارد (69/0- و 82/7-=T)؛ یعنی هرچقدر تعارض بالا رود بهزیستی روان شناختی پایین می آید. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که تعارض زناشویی افزون بر اینکه می تواند عامل خطری برای نگرانی های دوران بارداری باشند، می تواند از راه بهزیستی روان شناختی اثر غیرمستقیمی بر تراز نگرانی های دوران بارداری بگذارد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی زنان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: چاقی در تمام جوامع یک مشکل بهداشتی است و به سرعت در حال افزایش است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی زنان چاق انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز درمان چاقی بیمارستان رسول اکرم(ص) شهر تهران در سال 1398 تشکیل داد که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1989) و پرسشنامه روابط چندبعدی بدن-خود (کش و همکاران، 1997) بود. آزمودنی های دو گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه درمان به صورت هفته ای یک جلسه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS/24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرح واره درمانی و درمان شناختی-رفتاری با گروه کنترل بر کیفیت زندگی و ابعاد آن و تصویر بدنی و ابعاد آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین، درمان شناختی-رفتاری نسبت به طرح واره درمانی بر بهبود تصویر بدنی و ابعاد آن مؤثرتر بود اما بین اثربخشی دو روش درمانی بر کیفیت زندگی و ابعاد آن این تفاوت معنادار نبود (05/0<P). نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که دو روش درمان شناختی-رفتاری و طرح واره درمانی می توانند به عنوان شیوه های درمانی مؤثری برای ارتقای کیفیت زندگی و بهبود تصویر بدنی افراد مبتلا به چاقی در محیط های آموزشی و درمانی به کار برده شوند.
ارائه الگوی مدیریت توانمندسازی برای مدیران مدارس متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت توانمندسازی برای مدیران مدارس متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد است. صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی و مدیران آموزشی فعال در میدان عمل به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شدند که با روش هدفمند گلوله برفی با انجام 18 مصاحبه، تشحیص محقق این بوده است که اطلاعات گردآوری شده به نقطه اشباع رسیده است. ابزار گردآوری داده ها بررسی اسناد ملی و بین المللی مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که ابعاد شناسایی شده برای الگوی توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر تهران شامل ابعادی چون توانایی های عمومی، توانایی های بلوغی، توانایی های عقلانی-ادراکی، توانایی های رهبری، توانایی های بین فردی و توانایی های سازمانی-مدیریتی می باشند. به منظور اعتباریابی الگوی نهایی، از تکنیک دلفی استفاده شد که بیانگر تأیید یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: به گونه ای که می توان گفت ابعاد الگوی توانمندسازی بدست آمده در این پژوهش ترکیب کاملی از پژوهش داخلی و خارجی است که در هیچ یک از آنها بعدی فراتر از این 6 بعد بدست نیامده است.
رابطه سلامت روانی با تعادل کار - زندگی در معلمان مدارس ابتدایی منطقه ۲۰ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
123 - 144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 9 تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه ( 15 نفر در گروه آزمایش، 15 نفر در گوه گواه) گمارده شدند. همچنین ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی غیرمنطقی ایدلسون و اپشتاین (1982) و پروتکل آموزشی مهارت های زندگی است. گروه آزمایش در8 جلسه 50 دقیقه ای تحت آموزش برنامه مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری (MANCONA) و نرم افزار Spss-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر کاهش باورهای ارتباطی غیر منطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی تاثیرگذار است و نتایج حاکی از کاهش باورهای غیر منطقی (تخریب کنندگی مخالفت، عدم تغییر پذیری همسر، توقع ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و تفاوت های جنسیتی) در اثر آموزش مهارت های زندگی به گروه آزمایش است.
تدوین مدل مفهومی فرآیندی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمع آوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده از نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل روایات نهایی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. سپس شرایط علی مشترک مولفه ها ادغام و روابط میان مولفه ها، شرایط علی و پیامدها بررسی و مدل اولیه فرآیندی طراحی شد. در بخش کمی، میزان مطابقت یافته های کدگذاری با مستندات و میزان تناسب یافته ها با مولفه ها بوسیله 11 متخصص و میزان مطابقت روابط میان یافته ها به صورت مجموع با مستندات بوسیله 5 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوایی، روایی سنجی شد. در پایان مدل نهایی فرآیندی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود ترسیم شد. یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب شرایط علی مشترکِ عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او و خوددوست داری ذاتی از یک سو بصورت مستقل منجر به مولفه خودرضایتی شده و از سوی دیگر با ترکیب شرایط علی اختصاصی دنیادوستی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن و بی نهایت طلبی ذاتی، سه مولفه ی خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی را بوجود می آورند. همچنین هریک از مولفه های مذکور، خود به وجود آورنده ی پیامدهایی شناختی- رفتاری می باشند.
بررسی و ارزیابی ماهیتِ (چیستی) روان شناسی اسلامی در مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی در دهه های اخیر در ایران، در حال گسترش بوده است و پژوهش های مختلفی ذیل این عنوان به انجام رسیده است. با وجود اهمیت ماهیت روان شناسی اسلامی، متأسفانه مطالعات انجام شده تاکنون به طور نظام مند به چیستی یا ماهیت روانشناسی اسلامی نپرداخته اند و فقدان بحث پیرامون این مسئله به وضوح مشخص است. در مقاله حاضر پژوهشگر تلاش کرده است تا با بررسی مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی، به تبیینی از آراء مختلف در مورد ماهیت روان شناسی اسلامی بپردازد. روش این پژوهش روش توصیفی تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصان این حوزه بوده است. در این مقاله پژوهشگر تلاش کرده است با تفکیک وجه اسلامی بودن و وجه علمی بودن مطالعات منتسب به روان شناسی اسلامی، به بررسی نظرات موجود در این دو حوزه، ذیل ماهیت روان شناسی اسلامی بپردازد. یافته های این پژوهش ارزیابی آراء محققان روان شناسی اسلامی در ماهیت روان شناسی اسلامی ذیل دو وجه تفکیک شده است که گامی ضروری برای مسیر پژوهش های نظری و عملی روان شناسی اسلامی خواهد بود.
خستگی پدرومادر از مسئولیت های فرزندپروری در خانواده های شهر تهران: نقش همکاری پدران و مادران در انجام کارکردهای پدرومادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری پدرومادر در پذیرش و انجام مسئولیت های فرزندپروری دربرگیرنده پیامدهای مثبتی برای پدرومادر و فرزندان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش همکاری پدران و مادران در انجام وظایف پدرومادری با هدف پیش بینی تجربه خستگی پدرومادر از وظایف فرزندپروری در خانواده های ساکن شهر تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش 391 پدر و مادر (195 مادر و 196 پدر) بودند که به شیوه در دسترس و خواستار برای همکاری در پژوهش از نقاط گوناگون شهر تهران در پاییز سال 1397 انتخاب شدند. ابزارهای سنجش دربرگیرنده سنجه درگیری پدرومادر در وظایف و کارکردهای پدرومادری Roskam, Brianda, & Mikolajczak (2018) و سنجه سنجش بی رمقی 1 پدرومادری Roskam & Mikolajczak (2018) بود. برآیندهای حاصل از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد همکاری پدران در برآورده ساختن نیازهای مالی با نمرات احساس بیزاری از نقش پدرومادری همبستگی منفی و ارضای نیازهای بنیادی با فاصله عاطفی گرفتن از فرزندان همبستگی منفی دارد ( 05/0 p <). افزایش همکاری پدران در تأمین نیازهای مالی، نیازهای اخلاقی، نیاز به برانگیختگی و نیازهای عاطفی فرزندان در کمک به انجام کارکرد پدرومادری در مادران با کاهش بی رمقی و خستگی برآمده از وظایف فرزندپروریِ مادران همبسته است. برآیندها همچنین نشان داد که برآورده ساختن نیازهای بنیادی به تنهایی توسط پدران، افزایش بی رمقی پدرومادری را در آنها پیش بینی می کند، همچنین احساس همکاری پدران در اجرای کارکرد نیازهای مالی فرزندان از سوی مادران، قادر است کاهش بی رمقی پدرومادری را در مادران پیش بینی کند (02/0= p ). با توجه به دگرگونی های اخیر فرهنگی و اجتماعی، به نظر می رسد همکاری پدران در انجام کارکردهای پدرومادری می تواند منجر به پیامدهای روانی مثبتی برای مادران و کودکان شود.
طراحی برنامه مربی گری کارآفرینانه در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:مربی گری کارآفرینانه به عنوان یک پشتیبانی کننده افراد به منظور تقویت و توسعه مهارتهای آنان از طریق یادگیری کارآفرینانه جهت شناسایی و تشخیص فرصتها است، بر همین اساس مدلهای متعددی جهت تسهیل در فرایند مربی گری ارائه شده است، اما دانشی که بتواند الگو و مدل جامعی از این پدیدهمربی گری کارآفرینانه را ارائه دهد، محدود میباشد. هدف تحقیق طراحی یک مدل نظامند و مفهومی از مربی گری کارآفرینانه ارائه شده است که مقوله های کلیدی این سازه را نشان میدهد. روش:روش تحقیق توسعه ای - کاربردی و گردآوری داده ها کیفی است. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند و به طور مشخص از تکنیک گلوله برفی، تعداد 16 مصاحبه نیمه ساخت یافته با مدیران ارشد و کارشناسانی که درگیر مربی گری در کسب و کارهای کوچک و متوسط بودند، صورت پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته ها:تجزیه و تحلیل پژوهش نشان دهندهی استخراج بالغ بر 212 خرده مقوله از مصاحبه ها و نیز احصاء 48 مقوله فرعی و 8 زیر مقوله اصلی و 7 مقوله اصلی است که عبارتند از: اهداف پایه و پیشرفته، ویژگی های متربی(ویژگی های کارآفرینی، عمومی شخصیتی)، ویژگی های مربیان (دانش و مهارت های مربی گری، خصوصیات شخصیتی، توانایی ها، مساله گشا) شرایط سازمانی(ساختاری، مدیریتی، فرهنگی)، اقدامات مربی گری کارآفرینانه (مفاهیم مشترک دوطرف، وظایف مربی، وظایف متربی)، نتایج و دستاوردها (مزایای فردی؛ توسعه فردی، دانش و مهارت، خودباوری و خودآگاهی و مزایای سازمانی؛ ایجاد شرکتهای جدید، بهبود و توسعه محصولات و خدمات) میباشند. نتایج:مقولههای که قالب مدل مربی گری کارآفرینانه را تشکیل میدهند عبارتند از: اهداف پایه(تغییر نگرش، کاهش تعارضات) و اهداف پیشرفته(تفکر خلاقانه، جانشین پروری، بهبود و اصلاح واحدها، افزایش بهره وری)، ویژگی های متربی(انگیزه قوی،اشتیاق، صداقت، یادگیری، ریسک پذیری، تحمل ابهام)، ویژگی های مربیان(مهارت ارتباطی، همدلی، سوالات چالشی، شنونده خوب، انعطاف پذیری در راه حل ها، در دسترس بودن، محرم، مشارکت در ایده ها)، شرایط و الزامات سازمانی(شناسایی فرصت ها، کاهش فرایندها، حمایت از ایده ها، دسترسی به منابع، بکارگیری افراد خلاق، شایسته سالاری)، اقدامات مربی گری(حس مسئولیت، تعامل دوطرف، همراستا بودن اهداف، تقویت اعتماد به نفس، شفاف سازی)، نتایج و دستاوردها( شناخت نقاط قوت و ضعف، ایجاد واحدهای جدید، توانایی حل مسائل، پرهیز از ناامیدی، افزایش کیفیت و کمیت خدمات) می باشند.
ارائه مدل فرآیندی شایسته سالاری در نظام اداری با رویکرد بهسازی منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرآیندی شایسته سالاری در نظام اداری با رویکرد بهسازی منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و با رویکرد اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی به تعداد 35 نفر و مدیران دانشگاه علوم پزشکی گلستان به تعداد 513 نفر بوده که تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد با روایی و پایایی مناسب جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد 23 شاخص با 7 مؤلفه شایسته خواهی، شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گیری، شایسه گماری، شایسته داری و شایسته پروری برای مدل شایسته سالاری شناسایی و تأیید شد. 18 شاخص با 5 مؤلفه آموزش، کارراهه شغلی، ارزیابی عملکرد، انضباط و نظام پاداش برای مدل بهسازی منابع انسانی شناسایی و تأیید شد. همچنین 8 متغیر تعهد سازمانی، جامعه پذیری، توانمندسازی، انعطاف پذیری، توان تصمیم گیری، انگیزش، نظارت و اخلاق کاری بعنوان متغیرهای میانجی مدل شناسایی گردید. نتیجه گیری : بنابراین شایسته سالاری یک فلسفه و نگرش مدیریتی است که در آن منابع انسانی با توجه به تلاش و توانایی ذاتی شان در جایگاه خود در نظر گرفته می شوند.
شناسایی و ارزیابی پیش آیندها و پیامدهای خودکارآمدی مدیران با نقش رهبری همنوا در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی به عنوان یکی از مهم ترین مکانیسم های نفوذ بر خود و یکی از سازه ها ی مهم رفتار سازمانی مثبت گرا، علی رغم قدمت و گستردگی پژوهشی در روانشناسی، در حوزه ی مسایل سازمانی و خصوصاً برای رکن مدیران در سازمان کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. هدف از این پژوهشِ ترکیبی در مرحله ی نخست، که با راهبرد پژوهش کیفی انجام شد، شناسایی مؤلفه ها و ابعاد خودکارآمدی مدیرانِ سازمان های دانش بنیان و عوامل مؤثر بر آن، و نیز پیامدهای سازمانی و تأثیر آن بر خودکارآمدی جمعی کارکنان، است. این امر با استفاده از سه مرحله ی کد گذاری و با کمک نرم افزار تحیل کیفی اطلس، صورت پذیرفت. همچنین مقوله ای مهم و مؤثر بر خودکارآمدی افراد در سازمان با عنوان رهبری همنوا، که ایجاد خوش بینی کرده و با افراد همدلی و شفقت دارد، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله ی دوّم، که کمّی است، روابط عناصر الگوی اکتشافی در قالب دو مدل اندازه گیری و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد آزمون،قرار گرفت. بدین منظور پرسشنامه ای محقق ساخته میان 204 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان به عنوان نمونه توزیع و جمع آوری گردید. نتایج آزمون کمّی بیانگر تأیید تمام فرضیات و نیز اعتبار کافی مدل مفهومی پژوهش بود.
بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی در معلمان دوره متوسطه دوم: نقش میانجیگری فرسودگی شغلی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خود تنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلّمان مقطع متوسطه دوم بود. روش: نوع پژوهش توصیفی، همبستگی و در قالب مدلسازی روابط ساختاری بود. جامعه پژوهشی شامل ۸۳۷ نفر از معلّمان مرد و زن شاغل در مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در ارومیه در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود که از بین آنان ۲۰۴ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های بهزیستی شغلی شولتز (۲۰۰۸)، خود تنظیمی شناختی مترن و باوئر (۲۰۱۴)، پرسشنامه فرسودگی ماسلاچ – نظرسنجی معلّمان (۱۹۸۶)، شاخص رضایت شغلی جاج، لاکه، دورهام و کلوگر (۱۹۹۸)، مقیاس رضایت معلّم لیم هو و تانگ آو(۲۰۰۶) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از غیرمعناداری اثر مستقیم خود تنظیمی شناختی (۰۹/۰=β، ۳۹۸/۰p=) و معناداری اثر غیرمستقیم آن بر بهزیستی شغلی و تأیید مدل بعد از اصلاح آن بود (۹۰/۰= GFI، ۹۰/۰= CFI، ۰۸/۰= RMSEA / ۶۴/۰=PNFI، ۷۶/۰= PRATIO، ۷۷/۰= ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خود تنظیمی شناختی بواسطه کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی بر بهبود بهزیستی شغلی معلّمان اثر دارد.