مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودتنظیمی شناختی


۱.

مقایسه اثربخشی آموزش خود تنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات برهوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتنظیمی شناختی فناوری اطلاعات هوش سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۳۰۸
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی آموزش خودتنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر هوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود (1050 نفر در سال 96-97). با توجه به نوع پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از کنترل براساس ملاک های سن، جنس، سابقه کار و میزان تحصیلات در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. به گروه اول آموزش فناوری اطلاعات (با توجه به رویکرد بایر و کیسر، 2009، دولت الکترونیک و کامپیوتر برای همه) و به گروه دوم آموزش خودتنظیمی شناختی (با توجه به رویکرد نظریه شناختی اجتماعی بندورا، 1993) داده شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. گروه های آزمایشی و کنترل در پیش-آزمون و پس-آزمون به پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. داده ها به وسیله نرم افزار تحلیل آماری 22- spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایشی با گروه کنترل در سطح 001/0 معنادار است. بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش هوش سازمانی شده اند و بین گروه های آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P). بدین معنا که هر دو گروه اثربخشی یکسانی بر هوش سازمانی داشتند.
۲.

بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی در معلمان دوره متوسطه دوم: نقش میانجیگری فرسودگی شغلی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی شغلی خودتنظیمی شناختی رضایت شغلی فرسودگی شغلی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۳۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خود تنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلّمان مقطع متوسطه دوم بود. روش: نوع پژوهش توصیفی، همبستگی و در قالب مدلسازی روابط ساختاری بود. جامعه پژوهشی شامل ۸۳۷ نفر از معلّمان مرد و زن شاغل در مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در ارومیه در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود که از بین آنان ۲۰۴ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های بهزیستی شغلی شولتز (۲۰۰۸)، خود تنظیمی شناختی مترن و باوئر (۲۰۱۴)، پرسشنامه فرسودگی ماسلاچ – نظرسنجی معلّمان (۱۹۸۶)، شاخص رضایت شغلی جاج، لاکه، دورهام و کلوگر (۱۹۹۸)، مقیاس رضایت معلّم لیم هو و تانگ آو(۲۰۰۶) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از غیرمعناداری اثر مستقیم خود تنظیمی شناختی (۰۹/۰=β، ۳۹۸/۰p=) و معناداری اثر غیرمستقیم آن بر بهزیستی شغلی و  تأیید مدل بعد از اصلاح آن بود (۹۰/۰= GFI، ۹۰/۰= CFI، ۰۸/۰= RMSEA / ۶۴/۰=PNFI، ۷۶/۰= PRATIO، ۷۷/۰=  ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خود تنظیمی شناختی بواسطه کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی بر بهبود بهزیستی شغلی معلّمان اثر دارد.
۳.

رابطه بین خود تنظیمی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای همسازی با هدف

کلیدواژه‌ها: همسازی با هدف خودتنظیمی شناختی خودتنظیمی فراشناختی بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر همسازی با هدف در رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1389-1399 بودند. تعداد افراد نمونه 508 نفر که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. بدین صورت که پرسشنامه ها به صورت آنلاین تهیه شد و در گروه های مجازی دانشجویان دانشگاه توزیع شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس همسازی با هدف ورسک و همکاران (2003)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1995) بودند. بین مؤلفه های خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی و همسازی با هدف رابطه مثبت معنادار است و نتایج هر دو عامل همسازی با هدف به صورت مثبت و معنادار رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی را میانجی گری می کند. افراد با توانایی خودتنظیمی بالا به صورت هدفمندتر عمل می کنند، اهداف غیرقابل دستیابی خود را رها می کنند و اهدافی جایگزین برای خود تعیین می کنند. این توانایی رها کردن اهداف غیرقابل دستیابی به فرد کمک می کند تا از اضطراب و حالت درماندگی نرسیدن به اهداف خود رها شوند که این خود به بهزیستی روان شناختی بالاتر می انجامد. نتایج به دست آمده می تواند زمینه ای برای تدوین دوره های کاربردی و آموزشی در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی باشد.