فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۴۸-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان مادران تک فرزند انجام گرفت. روش: این پژوهش توصیفی از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران تک فرزند پیش دبستانی مهدکودک های کرمانشاه در سال 1399 بودند. تعداد 45 نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، به تعداد برابر 15 نفر گمارده شدند. داده ها در مراحل پیش آزمون-پس آزمون با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) گردآوری شد. اعضای دو گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون بطور جداگانه در هشت جلسه هفتگی 5/1 ساعته خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثر خانواده درمانی بوئنی و اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد معنادار است (05/0 >P). همچنین، تفاوت در دو درمان برای ابعاد عدم پذیرش هیجانی، دشواری در انجام رفتار، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود و عدم وضوح به ترتیب میزان آماره F؛ 771/4، 461/4، 524/3، 399/3 و 720/5 معنادار بود (05/0 > P). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد با توجه به اندازه تفاضل ها، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هم سنجی با مداخله دیگر بر دشواری در تنظیم هیجان و مولفه های مربوط به آن بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: روان شناسان، در هنگام مواجه با مشکلات تعامل مادر و فرزند، مادر را از نظر سطح تنظیم شناختی هیجان و سایر متغیرهای روان شناختی موثر بر تنظیم هیجان ارزیابی و روش های درمانی موثر را در صورت وجود مشکل به کار گیرند.
خستگی پدرومادر از مسئولیت های فرزندپروری در خانواده های شهر تهران: نقش همکاری پدران و مادران در انجام کارکردهای پدرومادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری پدرومادر در پذیرش و انجام مسئولیت های فرزندپروری دربرگیرنده پیامدهای مثبتی برای پدرومادر و فرزندان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش همکاری پدران و مادران در انجام وظایف پدرومادری با هدف پیش بینی تجربه خستگی پدرومادر از وظایف فرزندپروری در خانواده های ساکن شهر تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش 391 پدر و مادر (195 مادر و 196 پدر) بودند که به شیوه در دسترس و خواستار برای همکاری در پژوهش از نقاط گوناگون شهر تهران در پاییز سال 1397 انتخاب شدند. ابزارهای سنجش دربرگیرنده سنجه درگیری پدرومادر در وظایف و کارکردهای پدرومادری Roskam, Brianda, & Mikolajczak (2018) و سنجه سنجش بی رمقی 1 پدرومادری Roskam & Mikolajczak (2018) بود. برآیندهای حاصل از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد همکاری پدران در برآورده ساختن نیازهای مالی با نمرات احساس بیزاری از نقش پدرومادری همبستگی منفی و ارضای نیازهای بنیادی با فاصله عاطفی گرفتن از فرزندان همبستگی منفی دارد ( 05/0 p <). افزایش همکاری پدران در تأمین نیازهای مالی، نیازهای اخلاقی، نیاز به برانگیختگی و نیازهای عاطفی فرزندان در کمک به انجام کارکرد پدرومادری در مادران با کاهش بی رمقی و خستگی برآمده از وظایف فرزندپروریِ مادران همبسته است. برآیندها همچنین نشان داد که برآورده ساختن نیازهای بنیادی به تنهایی توسط پدران، افزایش بی رمقی پدرومادری را در آنها پیش بینی می کند، همچنین احساس همکاری پدران در اجرای کارکرد نیازهای مالی فرزندان از سوی مادران، قادر است کاهش بی رمقی پدرومادری را در مادران پیش بینی کند (02/0= p ). با توجه به دگرگونی های اخیر فرهنگی و اجتماعی، به نظر می رسد همکاری پدران در انجام کارکردهای پدرومادری می تواند منجر به پیامدهای روانی مثبتی برای مادران و کودکان شود.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد انگیزش، یکی از بزرگ ترین دغدغه های مدیران کنونی است. از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی (رضایت از ارزشیابی عملکرد، رضایت از درآمد، عدالت سازمانی و خودپایی) بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع طرح همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های رضایت از ارزشیابی عملکرد (مایر و اسمیت، 2000)، رضایت از درآمد (اسمیت و همکاران، 1969)، عدالت سازمانی (کالکوئیت، 2001)، خودپایی (لنوکس و وولف، 1984) و انگیزش شغلی (رابینسون، 2004) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر غیرمعنی دار حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر مستقیم رضایت از درآمد به انگیزش شغلی، معنی دار بودند.
تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی؛ سازه ای در روان شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. با توجه به هدف، از روش آمیخته کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی (تریر، 2019) به وسیله 35 واژه مرتبط، 481 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مایرینگ به شیوه تحلیل محتوای استقرایی (2004) به وسیله سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس در بخش کمی، اعتبار یافته ها با استفاده از روش ارزیابی نظرات کارشناسان به وسیله 11 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوا ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودفزون دهی مرضی دارای 3 محور و 14 نشانه می باشد. بخش اول مولفه های میل محور (سیری ناپذیری خواسته ها، تمایل به بیشتر از مقدار کفایت برای خود، علاقه شدید به جمع آوری و نگهداری مال)، بخش دوم مولفه های هیجان محور (رنج کشیدن از نرسیدن به خواسته ها، نداشتن رضایت، آرزوی عمر طولانی، داشتن غم و اندوه، نداشتن آسایش، حقارت مقابل دیگران بخاطر درخواست ها) و بخش سوم مولفه های رفتار محور (به خود سخت گرفتن در زندگی، بهانه تراشی زیاد برای عدم بخشندگی، نپرداختن حقوق الهی، کسب و نگهداری مال از راه غیردرست، توانایی رد خواسته های خود را نداشتن) می باشد. نتایج حاصل از نشانگان این سازه، زمینه مناسبی برای تشخیص، طراحی مقیاس و تدوین مداخلات درمانی این سازه فراهم کرده است.
مقایسه ویژگی های شخصیتی دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
101-120
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفی ویژگی های شخصیتی زنان استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. به این منظور، از میان دانشجویان دختر دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی در سال 1394، 30 دانشجوی استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی و 30 دانشجوی گروه شاهد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، اطلاعات مرتبط با موضوع گردآوری و با رویکرد پدیدارشناسی، تحلیل شدند. یافته ها: پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، پنج شاخص اصلی استخراج شد: عزت نفس، تعامل اجتماعی، پرخاشگری، تصور بدنی و تمایزیافتگی. یافته ها نشان داد که عزت نفس و تمایزیافتگی در هردو گروه در سطح مطلوبی بوده و تفاوت چندانی با هم نداشتند، اما تعامل اجتماعی و رضایت از تصویر بدنی دختران گروه شاهد به میزان قابل توجهی بالاتر از دختران استفاده کننده از جراحی بینی بود . همچنین نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی به مراتب بالاتر از گروه شاهد بود . نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت متقاضیان جراحی رینوپلاستی در تعاملات اجتماعی و بهبود تصویر بدنی آن ها، احتمالاً می توان تا حد زیادی از جراحی های غیرضروری پیش گیری کرد.
آسیب شناسی سیستم مدیریت عملکرد کارکنان شهرداری اصفهان بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت عملکرد کارکنان، عملکرد کارکنان و متعاقباً عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین باید به عنوان یک فرایند مهم در سیستم مدیریت منابع انسانی سازمان ها مدنظر قرار گیرد. هدف این پژوهش استخراج شاخص های مدیریت عملکرد کارکنان از نهج البلاغه و سپس آسیب شناسی سیستم مدیریت عملکرد کنونی شهرداری اصفهان بر این اساس می باشد. پژوهش از نوع ترکیبی است. به این صورت که ابتدا پیشینه ی پژوهش مطالعه گردیده و در ادامه با مطالعه ی نهج البلاغه، با استفاده از روش تحلیل مضمون، شاخص های مرتبط با مدیریت عملکرد کارکنان استخراج گردیدند. پس از آن از طریق مصاحبه و پرسش نامه نظرات متخصصان مدیریت اسلامی جمع آوری و تغییرات لازم اعمال گردید. در بخش کمّی پژوهش نیز پرسشنامه ای جهت سنجش میزان حاکمیت شاخص های استخراج شده در پنج بعد تعیین هدف، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمت و انضباط طراحی گردیده و در نمونه ی مستخرج از جامعه آماری یعنی مناطق 15 گانه ی شهرداری اصفهان توزیع گردید. روش نمونه گیری در بخش کمی، نمونه گیری تصادفی طبقاتی بوده است. بدین منظور 400 پرسشنامه در نمونه ی آماری مدنظر توزیع گردید که درنهایت 262 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون پارامتری t- تک نمونه ای استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از این است که در بعد آموزش و توسعه وضعیت کنونی شهرداری از دیدگاه کارکنان بالا تر از ایده آل، در بعد هدف گذاری ایده آل و در ابعاد انضباط، ارزشیابی عملکرد و سیستم جبران خدمت پایین تر از ایده آل قرار دارد.
مقایسه سبک های دلبستگی، سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است ازجمله این تحولات، افزایش رابطه دوستی قبل از ازدواج است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه ازاد اسلامی کرمانشاه درسال 1397-98 (براساس آمار دانشگاه حدوداً 2000 نفر) که باتوجه به روش پژوهش از میان آنان به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 80 نفر در دوگروه دارای تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) وفاقد تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و دندی (1998)و نگرش به نحوه انتخاب همسر لارسون (1993) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA و توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که درمیان دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج تفاوت معناداری میان سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی (05/0≤P) وجود ندارد. و همچنین در نحوه نگرش به انتخاب همسر در میان دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). می توان نتیجه گرفت روانشناسان و مشاوران در فرایندهای مشاوره ی قبل از ازدواج به میزان تمایزیافتگی و دلبستگی افراد و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج توجه ویژه ای داشته باشند.
ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدرومادر: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس گناه انتقال یافته پدیده ای است که با توجه به نقش ها و وظایف تعریف شده در بستر خانواده و پویایی های ارتباطی روابط والد-فرزندی، کم وبیش در همه تعاملات خانوادگی مشاهده می شود، ولی حالت فراگیر آن موجب الگوهای هیجانی و رفتاری ناسازگار می گردد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فرزندان از احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر بود. پژوهش حاضر از دید روش شناسی از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای و از راه نمونه گیری هدفمند و در دسترس صورت گرفت. جامعه موردپژوهش را خانم های 29 تا 38 سال ساکن تهران در زمستان 1398 در تهران تشکیل دادند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. تحلیل برآمده از داده های مصاحبه به صورت کلی در سه محور چگونگی ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر، زمینه های ایجاد احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و سازوکارهای کاهش احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر دسته بندی شد. برآیندهای برآمده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی نشان داد ادراک احساس گناه دربرگیرنده هیجان های آزاردهنده، شناخت ناسازگار و کنشگری ناکارآمد است. عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در ایجاد احساس گناه نقش داشته و سازوکارهای کاهش احساس گناه دربرگیرنده بینش یابی، جبران و گسلش می شود. نتایج حاصله افزون بر افزایش بینش درباره پدیده احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف تسهیل و بهبود در روابط والد- فرزندی شود.
بررسی تاثیر قابلیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی مطالعه موردی: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، نقش احساسات در سازمان به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای سازمانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و تاثیر آن بر متغیر هایی چون نوآوری سازمانی، عملکرد سازمانی و پویایی های گروه بررسی شده است. در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر وضعیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی، از الگوی قابلیت احساسی سازمان متشکل از شش مولفه پویایی احساسی "ترغیب"، "آزادی"، "تجربه"، "سازگاری"، "نشاط" و "شناسایی هویت" و هم چنین الگوی یادگیری سازمانی شامل چهار مولفه؛ "کسب دانش"، "توزیع دانش"، "تفسیر دانش" و "ذخیره دانش" استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بودند. پس از بررسی روایی سازه ها با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، تاثیر قابلیت احساسی و پویایی های آن بر یادگیری سازمانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است و سازه قابلیت احساسی بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر آن ارتباط متقابل پویایی های احساسی با یکدیگر و تاثیرشان بر یادگیری سازمانی تایید شده است.
ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
155 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، به روش آمیخته (کمی-کیفی) از نوع طرح اکتشافی متوالی بود که در سه مرحله اصلی انجام گرفت. روش نمونه گیری در این مرحله هدفمند و حجم نمونه 12 نفر بود. مرحله سوم پژوهش مشتمل بر اجرای342 پرسشنامه محقق ساخته دربرگیرنده ابعاد شایستگی های مدیریتی برمبنای یافته های مرحله کیفی و اجرای پرسشنامه رفتار سازمانی مثبت انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری استفاده شد مراحل یک و دو با استفاده از نسخه 11 نرم افزار MaxQDA تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت شایستگی شامل دو بعد شایستگی های پیش برنده شغلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی اجرایی، شایستگی ارتباطی، شایستگی توسعه ای، شایستگی تیمی و شایستگی دانشی) و شایستگی های تعادلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی نگرشی، شایستگی شخصیتی، شایستگی کنترلی و شایستگی عمومی) رابطه معنی داری با رفتار سازمانی مثبت گرا دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج تحلیل مسیر، مدیریت شایستگی، شایستگی های پیش برنده و شایستگی های تعادلی بر رفتار سازمانی مثبت گرا و ابعاد آن شامل خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی تاثیر دارد.
رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیر خودکارآمدی، بلوغ شغلی و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر برازش مدل رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیرخودکارآمدی، بلوغ حرفه ای و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو بود. روش: نوع پژوهش، همبستگی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه پژوهشی شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه علامه طباطبایی(ره)که به روش نمونه گیری تصادفی 200 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1982)، پرسشنامه بلوغ حرفه ای سوپر(1988)، پرسشنامه های تصمیم گیری شغلی گاتی (1996)، پرسشنامه رفتار کاریابی صالحی و عابدی(1384) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از معناداری اثر مستقیم خودکارآمدی و نیمرخ ابعاد تصمیم گیری بر رفتار کاریابی و غیر معناداری اثر غیرمستقیم خودکارآمدی و اثر مستقیم و غیرمستقیم بلوغ حرفه ای بر رفتار کار یابی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت در تقویت رفتارکاریابی، باید به ابعاد تصمیم گیری شغلی و خودکارآمدی توجه شود
Identifying the Components of the Acceptance of the maternal role: A qualitative study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: mothering is one of the biggest challenges in women's lives that can affect their mental health. Awareness of the role of motherhood and acceptance of this role by women can help the health of mother and child. Therefore, it seems necessary to identify the components of accepting the mother's role. the aim was to identify the components of accepting the role of mother for married women without children. Methods: This study was conducted with a qualitative method and a library approach. The statistical population of the research was 75 books, articles and theses related to the topic of motherhood and the role of the mother in the years 2000 to 2022, from which 31 articles were selected in a targeted manner and the data were analyzed using the thematic analysis method of Brown and Clark (2006). Results: The findings were classified in the form of 25 organizing categories and 5 main categories including individual, family, social, cultural and economic components. Conclusion: The results of the present study showed that identifying the components of accepting the role of mother can be the basis for adopting educational and support measures for women.
اثربخشی آموزش تکنیکهای شناختی - رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
114-131
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش های شناختی _ رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود. بدین منظور 16 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 که عضو انجمن دیابت ایران شعبه ی اسلامشهر بودند به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تکنیک های شناختی – رفتاری را آموزش دیدند و گروه کنترل این آموزش ها را دریافت نکردند.قبل و بعد از اجرای مداخله ی هر دو گروه از طریق آزمون کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تکنیک های شناختی _ رفتاری در دو بعد جسمانی و روان شناختی از کیفیت زندگی اثر معنادار داشته اند اما در دو بعد دیگر یعنی ابعاد اجتماعی و محیطی تأثیر معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد با توجه به ماهیت تکنیک های شناختی _ رفتاری اثر بخشی در دو بعد جسمانی و روان شناختی و عدم اثر گذاری معنادار بر دو بعد دیگر قابل توجیه باشد.
بررسی نقش همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان
حوزههای تخصصی:
همجوشی شناختی زمانی اتفاق می افتد که شخص در بافت فکری خود گرفتار شود. همجوشی شناختی از متغیرهای جدید در روانشناسی است. خودکارآمدی سازه اصلی تئوری اجتماعی و شناختی بندورا است و به برداشت افراد از توانایی های خود برای انجام کار و فعالیت اشاره دارد هدف این تحقیق بررسی نقش و همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان است مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است نمونه گیری به روش هدفمند بود. جامعه ی مطالعه والدین و دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه در سال 97 بود. نتایج تحقیق نشان داد همجوشی شناختی والدین موجب صورت سهل انگاری در امور درسی، مشکلات بین فردی، ارتباط متقابل مختل موجب عدم خودباوری در فرزندان شده است.
تأثیر آموزش هم دلی از طریق قص ه گویی ب رکاهش نشان ه های اخت لال نافرم انی مق ابل ه ای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
67-86
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش همدلی از طریق قصه گویی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آم وزان پسر پ ایه ششم ابت دایی جنوب غرب استان تهران انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان شهریار که در سال تحصیلی93- 1392 در مدارس مشغول به تحصیل بوده اند با روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. به منظور انتخاب اعضای هر دو گروه از سیاهه رفتاری کودک(CBCL) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت آموزش همدلی از طریق قصه گویی قرار گرفتند و سپس از هر دو گروه، پس آزمون گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان گروه آزمایش کاهش معناداری یافته است اما در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشده است. نتیجه گیری: بر اساس یاقته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش همدلی از طریق قصه گویی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مؤثر است. چرا که قصه ها از جمله عوامل و محرک های جذاب و با اهمیت هستند و این توانایی را دارند که در آموزش مهارت ها و افزایش آگاهی های کودکان مورداستفاده قرار گیرند.
ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادارک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۳۹-۳۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق پذیری با طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می کند. به علاوه حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق عاطفی آموزش های لازم به خانواده های ارائه و برای خانواده هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن ها کمک شود تا مشکلات خود حل وفصل نمایند.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۷۹-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب و پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1990)، خوش بینی (جهت گیری زندگی) (شییر و کارور، 1985)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) و خودکارآمدی تحصیلی (پاتریک و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری با داده های گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. تاب آوری و خوش بینی و کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار (01/0>p) بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کردند. کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار (01/0>p) رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار (01/0>p) رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی می تواند راهکار اجرایی مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روان شناختی، خوش بینی، تاب آوری و کفایت اجتماعی دانشجویان باشد.
تحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 139
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانه بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چند مرحله ای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.
مقایسه اثر بخشی آموزش زوج درمانی شناختی –رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار انجام شد.
روش: بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، از بین جامعه آماری(زنان باردار نخست زا) با لحاظ نمودن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی درسه گروه 20 نفره(دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. شرکت کننده های آزمایش در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش شناختی-رفتاری و مدلEIS قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکردند.ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها در پیش آزمون-پس آزمون – پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود.داده ها با استفاده از میانگین، تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هردو رویکرد شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی و خرده مقیاسهای آن مؤثر هستند و بین اثربخشی آنها در این زمینه تفاوت وجود دارد. مدلEIS نسبت به رویکرد شناختی-رفتاری تاثیر بیشتری بر رضایت زناشویی و خرده مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، رابطه جنسی، و جهت گیری مذهبی داشت ولی در خرده مقیاس مدیریت مالی اثربخشی رویکرد شناختی-رفتاری بیشتر بود
نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت با وجود تفاوت بین این دو رویکرد هردو در زمینه رضایت زناشویی و خرده مقیاس های آن مؤثر هستند اما با توجه به اثربخشی بیشتر مدل EIS در رضایت زناشویی و بیشتر خرده مقیاس های آن، می توان از آن در دوران بارداری به عنوان روش کارآمدتر در کنار سایر مراقبت ها، استفاد کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ADHD(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ADHD انجام شد . روش :پژوهش حاضر از نوع تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.در یک پژوهش نیمه تجربی، 20 نفر از مادران مراجعه کننده به مرکز آشیان در شهرستان مهاباد، در سال 1395 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 ) جایگزین شدند. گروه مداخله با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اموزش دیدند و گروه کنترل اموزشی دریافت نکردند.ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود . تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شد. یافته : نتایج نشان داد: 1. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ADHD مؤثر است. همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمامی خرده مقیاس های بهزیستی روان شناختی معنی دار بوده است (05/0>P) به غیراز خرده مقیاس خودمختاری و روابط مثبت . نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ADHD استفاده نمود.