فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، تبیین الگوی اثربخشی روش های تثبیت شده در اتیسم (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) مبتنی بر انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در سال 1397 انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در مراکز آموزشی و توانبخشی دولتی و خصوصی بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 48 نفر انتخاب و به طور تصادفی ساده به 4 گروه مداخله به روش تحلیل رفتار کاربردی، اسنوزلن، دوسا و گروه کنترل، تقسیم شدند. جمع آوری داده ها بر اساس مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گارز) (1995)، چک لیست بازبینی اصلاح شده و آزمون هوش وکسلر انجام پذیرفت و از روش آماری توصیفی و استنباطی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای حذف اثر پیش آزمون با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه روش تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن و دوسا نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری بر افزایش انعطاف پذیری رفتاری داشته اند. همچنین روش تحلیل رفتار کاربردی ABA نسبت به دو گروه ازمایشی دیگر تأثیر بیشتری بر بهبود انعطاف پذیری رفتاری در سه مرحله اندازه گیری داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه استفاده از مداخلات (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) و برنامه های آموزشی به عنوان روشی در بهبود و توانبخشی کودکان مبتلابه اختلال اتیسم پیشنهاد می شود.
مطالعه دغدغه ها، نگرش ها و تغییرات رفتاری افراد متاهل دردوره بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
109 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه دغدغه ها، نگرش و تغییرات رفتاری افراد متاهل در دوره بحران کرونا بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 19 زن و مرد متاهل انجام شد. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده شد. روش گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و به صورت مجازی در فروردین1399صورت گرفت. از کدگذاری اطلاعات به دست آمده در حوزه دغدغه ها 20 مضمون فرعی استخراج و در 4 مضمون اصلی «فشارهای های مربوط به بیماری»، «فشارهای مربوط به دوران قرنطینه»، «فشارهای مربوط به پیامدهای میان مدت بیماری» و «فشارهای مربوط به پیامدهای دراز مدت بیماری» طبقه بندی شد. در محور نگرش ها، 16 مضمون فرعی استخراج و در 5 مضمون اصلی «نگرش کوتاه بودن زندگی و ضرورت غنیمت شمردن فرصت ها»، «بحران، فرصت آموختن از تجارب»، «نگرش ضرورت قدرشناسی از داشته ها»، «درک ضرورت از خودفراروی و به هم پیوستگی جامعه انسانی» و «بحران، فرصتی برای فرارفتن از زندگی روزمره» طبقه بندی شد. در محور تغییرات رفتاری ، 14 مضمون فرعی استخراج و در 3 مضمون اصلی «تغییرات در زندگی روزمره»، «تغییرات در روابط و نقش افراد» و «جستجوی اطلاعات و کسب مهارت» طبقه بندی شد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سازگاری با شرایط درازمدت قرنطینه، نیازمند تغییرات رفتاری و در نهایت تغییر سبک زندگی خانواده ها هستند. لذا مشاوران می توانند در مشاوره های بحران، به ویژه در چالش با افکار ناکارآمد زوجین و والدین در خانواده ها از اطلاعات حاصل از داده ها به ویژه در زمینه نگرش ها، استفاده کنند و تغییرات رفتاری بیشتری برای سازگاری با شرایط درازمدت ایجاد کنند.
بررسی مقایسه ای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
تنش های ناشی از شروع همه گیری کرونا و تغییرات قابل ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق می شود. ط لاق و جدای ی والدی ن زمینه ساز مش کلات عدیده ای اس ت ک ه ازجمله آن ها اخت لال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا بود. جامع ه آم اری پژوه ش ش امل کلی ه دانش آموزان مقط ع متوس طه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند ک ه از می ان آن ها 25 نفر خانواده های ع ادی و 25 نفر خانواده های ط لاق با روش نمونه گیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنی ها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه وتحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مؤلفه های انگیزش تحصیلی و مؤلفه های نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.
آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
283-312
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوجین بود . روش: روش این پژوهش کیفی و جامعه پژوهش کلیه آیات قران مربوط به مرحله زوجیت بود. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد . یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، مضامین اصلی شناسایی شده برای مرحله زوجیت، روابط عاطفی، نقش های زوجین، مرزهای زوجی، توزیع مدیریت خانواده، روابط مالی، روابط جنسی، حل تعارضات و ناسازگاری زوجین می باشد . نتیجه گیری: بر مبنای آموزه های قرآن، نگرش مذهبی می تواند به عنوان ابزاری نیرومند در جهت کاهش تعارضات زناشویی و در نهایت رضایت مندی زناشویی باشد .
بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
89-121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین می باشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت درمانی و هیجان مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند (1989) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> p ). نتیجه گیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار در افزایش شادکامی و تاب آوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می تواند میزان مطلوبی از تغییر پذیری شادکامی و تاب آوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی در دانش آموزان دختر پایه نهم بود. روش پژوهش، نیمه آزما یشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه نهم دوره اول متوسطه منطقه 2 شهر اصفهان بودند که از میان آنها ، از 3 مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به سه گروه گمارده شدند. از مقیاس سرزندگی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و خود کارآمدی (مک ایلروی و بانتینگ، 2001) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هر یک به مدت 6 جلسه 75 دقیقه ای (شش هفته و هر هفته یک جلسه)، تحت مشاوره قرار گرفتند. داده ها از طریق محاسبه فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی، محاسبه انحراف معیار و میانگین، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل در سرزندگی (01/0>p؛ 66/26=F) و خود کارآمدی (01/0>p؛ 58/9=F) تفاوت معنا دار وجود دارد. بین اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p).
مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
97 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور ( SFBT ) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA بود. روش پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد که نمونه، شامل دو گروه مداخله و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) از کلیه ی بیماران داوطلب (تمایلی) و طرح جمع آوری معتادان متجاهرِ (غربالگری بهزیستی) پذیرش شده در مؤسسه ی بهبودی اقامتی میان مدت (Camp) امید ایمان رهایی -مرکز ماده 15- واقع در شهر ماهدشت استان البرز بود که به روش غیرتصادفیِ هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (E 1 - E 2 ) و گروه گواه جای گرفتند. از مدل های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) جهت آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته و در نهایت مشخص گردید که بین افکارخودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در الگوی درمانی فرانظری (TTM) و الگوی درمانی کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA، تفاوت معناداری وجود دارد.
اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
38-60
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
مدل یابی ساختارى قدرت ایگو با موفقیت شغلی و میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
هم سنجی تأثیر درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان در الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده دارای تعارض.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعارضات زناشویی در پنج سال نخست زندگی افزایش می یابد و به کارگیری مداخلات تأثیرگذار برای کاهش این تعارضات ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان بر الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده متعارض انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش کاربردی، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همسران متعارض کمتر از شش سال ازدواج بود که در سال 1398 میان ماه های خرداد تا شهریور به مراکز مشاوره پیوند زندگی و اندیشه در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 30 زوج (60 زن و شوهر) با نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه الگوهای ارتباطی(Christensen & sullaway,1984) و مصاحبه بالینی بود. درمان حالت روان بنه، طی 12 جلسه90 دقیقه ای و درمان متمرکز بر هیجان طی 10 جلسه120دقیقه ای اجرا گردید و پس از سه ماه پیگیری، برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر و SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان حالت روان بنه، الگوی ارتباطی سازنده متقابل را به صورت پایدار افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P). درمان متمرکز بر هیجان الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی اجتناب متقابل (05/0> P) و توقع-کناره گیر(01/0> P) را کاهش می دهد. درمان حالت روان به صورت کارآمدتری الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P) و درمان متمرکز بر هیجان در کاهش الگوی اجتناب متقابل مؤثرتر بود (01/0> P). نتیجه گیری: مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان را می توان برای بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متعارض به کار بست.
تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان، در تعارض زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل آسیب رسان به کیفیت زناشویی تعارض زوجین است. تعارض زناشویی سبب بروز مشکلاتی در ساختار خانواده، استحکام و عدم رضایت از زندگی و درنهایت اگر توجهی به این دو مقوله نشود سبب فروپاشی نظام خانواده می شود. ازاین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان بر تعارض زناشویی زنان شهر اصفهان قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش که از نوع منفرد A-B-A بود از بین زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تماشا و رضوی) شهر اصفهان در سال 99 سه زن که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شد و توسط پرسشنامه تعارض (sanaii, barati & Bustani, 2009) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از احراز تعارض زناشویی بالا و دریافت رضایت جهت شرکت در پژوهش، ایشان در طی 3 ماه، هفته ای یک بار در جلسات درمانی مبتنی بر تلفیق درمان های متمرکز بر شفقت و هیجان (محقق ساخته) به مدت 60 دقیقه به صورت انفرادی شرکت نمودند. در اثنا این پژوهش، افراد شرکت کننده به منظور تعیین خط پایه و پیشرفت درمانی قبل، حین و بعد مداخله، 12 بار به پرسشنامه مذکور پاسخ دادند. برای تحلیل نتایج از شاخص توصیفی و آمار استنباطی تحلیل دیداری استفاده شد. درصد بهبودی تعارض زناشویی سه زن در مرحله مداخله به ترتیب 30-31-33 درصد به دست آمد که حکایت از تأثیر درمان یکپارچه شده مذکور بر تعارض زناشویی زنان شرکت کننده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه شده مبتنی بر شفقت و هیجان، منجر به تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و کاهش تعارضات زناشویی را در پی داشته است. ازاین جهت می توان نتیجه گرفت که درمان یکپارچه شده مذکور برای کاهش تعارض زناشویی زنان متعارض مؤثر است. ازاین رو پیشنهاد می شود برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش تعارضات زناشویی زنان متعارض از این درمان استفاده شود.
بررسی نقش میانجی اکتشاف مسیر شغلی در رابطه هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی در دانش آموزان کلاس نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب شغل یکی از مهم ترین تصمیمات هر فردی می باشد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی دانش آموزان پایه نهم بود. روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان پایه نهم شهر مشهد در سال تحصیلی 97-1396 که از این جامعه تعداد 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه 1. سیاهه هوش هیجانی (بار-آن، 2006)، 2. مقیاس اکتشاف مسیر شغلی (هیرسچی، 2010) و 3. مقیاس یقین مسیر شغلی (دور وتریسی، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارAMOS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه بین هوش هیجانی با یقین مسیر شغلی، هوش هیجانی با اکتشاف مسیر شغلی و اکتشاف مسیر شغلی با یقین مسیر شغلی معنی دار است. همچنین نتایج، نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی را تأیید کرد. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولان و مشاوران مدارس عوامل اثرگذار بر یقین مسیر شغلی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.
نقد مبانی انسان شناختی نظریه مراجع محور راجرز با نگرش به منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر نقد مبانی انسان شنا ختی نظریه ی مراجع محوری کارل رانسوم راجرز بوده است. راجرز نسبت به انسان نگاه خوش بینانه و مثبتی داشت. از نظر راجرز انسان اصولا موجوی منطقی، اجتماعی، پیش رونده و واقع بین است که مهم ترین انگیزه اش نیل به خودشکوفایی است. در این مسیر مبنا و ملاک عمل کردن خود نظمی ارگانیزمی است. نیازی نیست که نگران کشش های ضداجتماعی انسان باشیم زیرا ذاتی انسان نیستند و عرضی هستند. هم چنین انسان قادر به کسب معرفت قطعی نسبت به واقعیت بیرونی نیست و هرکسی برداشت خود را از واقعیت دارد. این در حالی است که از نظر اسلام انسان ماهیتاً ارزشمند است و کرامت ذاتی دارد و می تواند به کرامت اکتسابی برسد. در کنار جنبه های مثبت، انسان جنبه های دانی و سفلی نیز دارد که باید آن را در سایه عقل مبتنی بر دین و فطرت متعادل کند. همچنین نیل به معرفت و کسب آن نیز امری میسر و شدنی است و دستورات دین درباره کسب علم و تفکر و تفقه مبین همین امر است. همچنین خودشکوفایی در نظریه راجرز متوجه جنبه های سرشتی بیولوژیک انسان است در حالیکه از نظر اسلام حرکت در مسیر بندگی و هدف خلقت با انگیزه ای الهی موجب خودشکوفایی انسان و قرب الی الله خواهد شد.
مقایسه سبک های دلبستگی، سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است ازجمله این تحولات، افزایش رابطه دوستی قبل از ازدواج است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه ازاد اسلامی کرمانشاه درسال 1397-98 (براساس آمار دانشگاه حدوداً 2000 نفر) که باتوجه به روش پژوهش از میان آنان به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 80 نفر در دوگروه دارای تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) وفاقد تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و دندی (1998)و نگرش به نحوه انتخاب همسر لارسون (1993) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA و توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که درمیان دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج تفاوت معناداری میان سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی (05/0≤P) وجود ندارد. و همچنین در نحوه نگرش به انتخاب همسر در میان دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). می توان نتیجه گرفت روانشناسان و مشاوران در فرایندهای مشاوره ی قبل از ازدواج به میزان تمایزیافتگی و دلبستگی افراد و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج توجه ویژه ای داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 بود. روش : طرح پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهرستان شهریار در سال 1399-1400بود. ۶۰ نفر از پرستاران انتخاب شدند و در سه گروه به طور تصادفی جایگرین شدند. که شامل: 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت و 20 نفر برای گروه گواه است. از پرسشنامه تاب آوری در برابر استرس کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) برای گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج در کل نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 تاثیر دارد و تاثیر هر دو روش نیز نسبت به مرحله پیش ازمون پایدار بوده است. هرچند پایداری مداخله مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) بیشتر از ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت ارزیابی شده است.
تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
افزایش توانایی والدین در مهارت حل مسئله در زمینه تعامل کارآمد بابا کودکان پرخاشگر سبب کاهش سطح پرخاشگری کودکان آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل مادران کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400 -1399 شهر کرمانشاه بود (90 هزار نفر). پس از غربالگری و تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان با همکاری مادران و مربیان، از میان مادرانی که فرزندان آن ها ازنظر پرخاشگری یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، تعداد 60 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 30 نفر آزمایش و 30 نفر کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری رابطه ای و آشکار استفاده شد (Shahim,2007). مادران گروه آزمایش به مدت 5 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هم تا پایان جلسات بدون مداخله بود، جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری مداخله بر مؤلفه های پرخاشگری رابطه ای در پس آزمون (30/16 F= و 01/0p< ) و پیگیری (24/11 F= و 01/0p< ) و پرخاشگری کلامی-واکنشی در پس آزمون (25/19 F= و 01/p< ) و پیگیری (95/9 F= و 01/0p< ) بود؛ اما در مؤلفه پرخاشگری جسمانی تأثیرگذاری مشهود نبود؛ پس آزمون (20/1 F= و 05/0 p> ) و پیگیری (75/1 F= و 05/0 p> ). با توجه به یافته های پژوهش می توان آموزش مهارت حل مسئله را به عنوان یک مداخله روان شناختی جهت کنترل و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان به کاربرد.
نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در خیانت برخط همسران: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع اینترنت و شبکه های اجتماعی نقش مهمی در خیانت برخط در عده ای از همسران دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع خیانت برخط در همسران زیر 40 سال و نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در تشخیص همسران با و بدون خیانت برخط بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل تشخیص بود. جامعه ی آماری شامل کل همسران زیر 40 سال چهار شهرستان در ایران در سال 1398 بود (7000=N) از میان این همسران به روش طبقه ای تصادفی 378 زن و شوهر (378 زن و 378 مرد) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های سلامت معنوی (Paloutzian & Ellison, 1991) گذشت تصمیمی و هیجانی (Hook, 2007)، خودافشاگری زناشویی (Waring, Holden et al., 1998) و خیانت برخط (Docan-Morgan & Docan, 2007) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل تشخیص گام به گام تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که 34/24 درصد همسران دارای خیانت برخط زناشویی (90/20 فعالیت های دوستانه برخط، 14/16 درصد فعالیت های هیجانی برخط و 42/30 درصد فعالیت های جنسی برخط) بودند و میزان خیانت برخط و ابعاد آن در مردان بیشتر از زنان بود. نتایج نشان داد که خودافشاگری زناشویی (به ویژه خودافشاگری جنسی و عدم توازن)، بهزیستی معنوی (به ویژه بهزیستی مذهبی)، گذشت هیجانی به ترتیب در پیش بینی عضویت گروهی همسران با و بدون خیانت برخط نقش معنی دار داشتند؛ به عبارت دیگر، این متغیرها عضویت افراد در دو گروه را پیش بینی نموده است (01/0P value =). با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از متغیرهای پیش بین خیانت برخط همسران آگاهی یابند و با تقویت آن ها به مشاوره ی زناشویی بپردازند.
پیشینه علمی زوج درمانی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس: تحلیل اسنادی و علم سنجی تحقیقات بین المللی در حوزه زوج درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند پژوهش ها کاربردی و کارآزمایی ها در نیمه دوم قرن بیستم و ابتدای قرن بیست ویک چندان یکپارچه نبوده و کم و کیف آن سزاوار پژوهش است. پژوهش حاضر به توصیف وضعیت انتشار مدارک حوزه زوج درمانی و ترسیم شبکه های همکاری علمی افراد و سازمان و کشورها و همچنین ترسیم شبکه هم رخدادی اصلاحات این حوزه در پایگاه اطلاعاتی Scopus از سال 1970 تا 2020 پرداخت. روش این پژوهش توصیفی و با رویکرد کتاب سنجی بود. در این پژوهش، تعداد 2898 مدرک منتشرشده در موضوع زوج درمانی از پایگاه Scopus به صورت جستجوی موضوعی، مورد تحلیل کتاب سنجی قرار گرفت. تحلیل داده ها توسط گزینه های تحلیل پایگاه اطلاعاتی Scopus و نرم افزار کاربردی مصورسازی VOS viewer صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار اسناد کاربردی حوزه زوج درمانی در 20 سال اخیر بود. پنج کشور برتر فعال در زمینه تولیدات علمی در موضوع موردبررسی، به ترتیب شامل کشورهای ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان و استرالیا بودند. پرثمرترین مجلات شناسایی شده نیز به ترتیب شامل «مجله ازدواج و خانواده درمانی»، «مجله مشاوره و روانشناسی بالینی»، «مجله فرایند خانواده»، «مجله روان درمانی خانواده» و «مجله رفتاردرمانی» بود. به علاوه، دو نویسنده پر تولید Christensen, A.و Johnson, S.M. بودند. سیر تحول و توسعه مفاهیم کلمات کلیدی نیز در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که علاوه بر زوج درمانی، باید به حوزه ی آموزش روانی جهت بهبود روابط نگاه ویژه ای داشت؛ چراکه در حال حاضر مهم ترین موضوع در حوزه زوج درمانی در مجلات معتبر بوده و در کشور ما مطالعات کافی در آن انجام نشده است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.