فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:: در این مطالعه به مقایسه نظرات اساتید و دانشجویان در مورد فرم های ارزشیابی دروس عملی و کارورزی پرداخته شد.
سهم منابع خطای منظم در پنل های مصاحبه استخدامی: مطالعه موردی یک دانشگاه دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی سهم منابع خطای منظم در نمره های مصاحبه داوطلبان استخدام و برآورد ضرایب تعمیم پذیری و اتکاء پذیری در چارچوب نظریه تعمیم پذیری بود. برای این منظور، اطلاعات مربوط به نمره های ارزیابی سطح شایستگی های شغلی داوطلبان استخدام در سه شغل مورد نیاز یکی از دانشگاه های دولتی با به کارگیری یک طرح دو وجهی متقاطع تحلیل شد. سپس سهم منابع خطای منظم دربرگیرنده سوال ها، مصاحبه گران و تعاملات خطاها با یکدیگر و با هدف اندازه گیری تعیین شد و با به کارگیری آن ها ضرایب تعمیم پذیری و اتّکاءپذیری نمره ها برآورد شد. یافته ها نشان داد که ضرایب تعمیم پذیری و اتّکاء پذیری نمره های ارزیابی در همه مصاحبه های شغلی برابر نیست. همچنین میانگین نمره های ارزیابی، یک شغل از میان سه شغل مورد بررسی، نباید مبنای تصمیم گیری قرار بگیرد؛ به این علّت که ضرایب تعمیم پذیری و اتّکاء پذیری آن ها کمتر از میزان مورد انتظار است. بر پایه نتایج، پیشنهاد می شود که پیش از به کارگیری نظرات مصاحبه گران درباره سطح شایستگی های شغلی داوطلبان استخدام، ضرایب تعمیم پذیری و اتّکاء پذیری نمره ها با استفاده از نظریه تعمیم پذیری برآورد شود و در صورت پایین بودن ضرایب، نمره های مصاحبه شغلی مبنای تصمیم گیری قرار نگیرد.
نقش مؤلفه های ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بر کاهش استرس شغلی از دیدگاه کارکنان آموزش و پرورش منطقه جلگه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه کارکنان در مورد نقش مؤلفه های ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بر کاهش استرس شغلی در اداره آموزش و پرورش منطقه جلگه انجام گردیده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش منطقه جلگه بالغ بر 256 نفر تشکیل داده اند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 156 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش، بخش اول اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ گویان و بخش دوم گویه های مربوط به سه مؤلفه (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بوده است. روایی پرسشنامه از طریق جمع آوری نظرات اساتید راهنما و مشاور و چند صاحب نظر موضوعی تأیید گردید. اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 98/0 گزارش شد که نشان دهنده اعتبار بالای ابزار اندازه گیری بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که از دیدگاه کارکنان، هر سه مؤلفه ارزشی (حقوقی، سیاسی و اجتماعی) بیش از سطح متوسط در کاهش استرس شغلی نقش دارد (01/0>p). بین نظرات پاسخگویان با توجه به عوامل دموگرافیک (جنسیت، سابقه کار، رشته تحصیلی و سمت) اختلاف معناداری مشاهده نگردید (05/0<p).
رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان (روش تدریس، روش ارزشیابی، تعاملات استاد و دانشجو، فضای کالبدی و فیزیکی، جو اجتماعی دانشگاه، روحیه علمی دانشجویان، محتوای دروس، قوانین و مقررات) ازنظر اهمیت شان در شکل گیری هویت علمی از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 1395-1394 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانشجویان زن و مرد رشته علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی (95=N) که با استفاده از جدول مورگان تعداد 76 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 32 گویه با مقیاس پنج گانه لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط کارشناسان و اساتید تأیید و پایایی آن از طریق روش ضریب آلفای کرونباخ (84/0) محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از (فراوانی، میانگین، درصد) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده، آزمون من- ویتنی، آزمون فریدمن) استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده از دیدگاه دانشجویان میان تمامی مؤلفه های برنامه درسی پنهان و شکل گیری هویت علمی شان رابطه و همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد. علاوه بر این ازنظر دانشجویان تمامی مؤلفه ها قدرت پیش بینی هویت علمی را داشته و مؤلفه ی «جو اجتماعی دانشگاه» نسبت به بقیه مؤلفه ها ازلحاظ تأثیرگذاری بر هویت علمی بااهمیت تر و مؤلفه ی «روحیه ی علمی» کم اهمیت تر رتبه بندی گردید. در رابطه با اختلاف میانگین مؤلفه ها در بین دانشجویان زن و مرد هیچ گونه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، تبیین اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز بود . روش پژوهش ، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری کلیه پرسنل منطقه یک عملیاتی انتقال گاز بود . از بین بخش های مختلف ابتدا دو بخش انتخاب و پرسشنامه مدیریت تعارض ایزدی و مهراد(1390) اجرا و ازبین کسانی که نمره کمتری در مدیریت تعارض گرفتند از هر بخش 20نفر به تصادف انتخاب و به تصادف یکی در گروه گواه و یکی در گروه آزمایش جایگزین شدند .گروه آزمایش به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای آموزشهایی براساس الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی دریافت کردند و در این مدت گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند . در پایان پس آزمون اجرا شد و چهل و پنج روز پس از آن آزمون پیگیری اجرا شد داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض تاثیر مثبت پایدار دارد .
بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز با رضایت شغلی معلمان در سال تحصیلی 90-89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز با رضایت شغلی معلمان در سال تحصیلی 90-89 بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان به تعداد 871 نفر بود که حجم نمونه از طریق جدول مورگان 346 نفر برآورد وبه روش تصادفی نسبتی انتخاب و آزمون سلامت سازمانی OHI و رضایت شغلی JDI بر روی آنان اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون و t تست نشان داد که: بین سلامت سازمانی در سطح نهادی، با رضایت شغلی معلمان رابطه معنی داری وجود ندارد ولی در سطح اداری وفنی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین بین سلامت سازمانی شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز و مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معنی داری وجود داشته ولی از نظر رضایت شغلی بین این دو منطقه تفاوت وجود نداشت.
ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی برگزار شده برای شرکت های تعاونی استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اثر بخشی دوره های آموزشی برگزار شده برای شرکت های تعاونی استان آذربایجان شرقی می باشد. جامعه آماری تحقیق به تعداد 7593 نفر که شامل کلیه افراد شرکت کننده در کلاس های آموزشی می باشد که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 357 نفر برآورد و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اثربخشی آموزشی با استفاده از الگوی کرک پاتریک می باشد که پایایی آن (94/0 = α) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد برگزاری دوره های آموزشی از طرف تعاونی استان برای شرکت های تعاونی بالاتر از حد متوسط و حدود (86/3) می باشد و در بین ابعاد 4 گانه اثربخشی بعد واکنش با میانگین (99/3) بعد یادگیری (84/3) بعد رفتار (72/3) و بعد نتایج (70/3) می باشد.
بنابراین می توان اظهار داشت که دوره های آموزشی تعاونی در بعد انتقال مفاهیم اثر بخش تر بوده است و هر چه وارد ابعاد عملیاتی می شویم از اثربخشی دوره ها کاسته می شود که این می توان بدلیل تأکید بر مباحث تئوریکی در طول دوره یا عدم وجود انگیزه لازم در فراگیران برای کسب دانش و ایجاد تحول در خودشان باشد
مروری بر پژوهش های صورت گرفته جهت تهیه نمونه های پلاستینه شده در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:پلاستینیشن روش منحصربه فردی جهت نگهداری نمونه های آناتومیکی در آموزش و تحقیقات علوم تشریحی می باشد. تاکنون پژوهش های متعددی در سراسر دنیا جهت پلاستینه کردن نمونه ها باکیفیت مطلوب صورت گرفته است و دانشمندان توانسته اند به نتایج ارزشمندی در این زمینه دست یابند. بااین وجود ، اهمیت تجاری نمونه های پلاستینه شده موجب شده تا اطلاعات دقیقی در مورد جزییات کار منتشر نشود. با توجه به مزایای به کارگیری نمونه های پلاستینه شده، در ایران نیز فعالیت های پژوهشی گوناگونی در این زمینه انجام شده است. ازاین رو هدف از مطالعه حاضر بررسی روش های بکار گرفته شده جهت پلاستینه کردن نمونه ها در ایران می باشد .
انواع روشهای سنجش معلمان زبان انگلیسی مقطع متوسطه در تهران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرایند پیچیده سنجش معلمان را وادار به تصمیم گیری حرفه ای می کند تا واقعیت های کلاس درس خود را با تاثیر عوامل بیرونی همسو کنند. معلمان تصمیمات مربوط به سنجش و نمره دهی خود را بر دانش، عقیده، انتظارات و ارزش های تدریس و یادگیری استوار می-کنند. هدف: پژوهش حاضر به بررسی تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان دوره متوسطه در تهران می پردازد. در این راستا، عوامل مورد استفاده در نمره دهی مورد بررسی قرار می گیرد.روش: بدین منظور پرسشنامه ای بین 348 معلم زبان انگلیسی مقطع متوسطه در پایه های یازدهم و پیش دانشگاهی توزیع شد. تحلیل توصیفی پرسشنامه ها نشان داد یافته ها: که معلمان زبان انگلیسی تهرانی عوامل پیشرفت تحصلی و غیر از پیشرفت تحصیلی را در نمره دهی لحاظ می کنند وتاکید بیشتری بر روی عواملی غیر از پیشرفت تحصیلی نظیر تلاش، تکالیف، و عادات های مطالعه می گذارند. همچنین معلمان از انواع مختلف سنجش نظیر سنجش عملکرد محور، تکلیف محور، سنجش معلم ساخته و آزمون های سنتی کاغذ و مدادی استفاده نمودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل واریانس جندگانه نشان داد که عوامل درونی و بیرونی مانند پایه تدریس معلم، آموزش های سنجش که معلمان داشته اند، و اندازه کلاس بر جنبه های مختلف تصمیم گیری آنها در نمره دهی تاثیر گذاشته است. نتایج این پژوهش به طور کلی به درک تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان زبان انگلیسی و علی الخصوص معلمان زبان انگلیسی تهرانی کمک می-کند.
برازش و تحلیل مسیر مدل مدیریت دانش و نقش آن بر خلاقیت اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه های مجری آموزش از دور)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:پژوهش حاضر به برازش و تحلیل مسیر مدل مدیریت دانش و نقش آن بر خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور می پردازد. روش بررسی:پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، آمیخته از نوع کیفی و کمی است. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور کشور که2901 نفر است. روش نمونه گیری در مرحله کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی)، مشتمل بر 12نفر از خبرگان در حوزه مدیریت و در مرحله کمی شامل نمونه گیری طبقه ای نسبی است و تعداد نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 339 نفر است. جهت گردآوری داده ها، از ابزار پرسشنامه غیر ساختارمند، نیمه ساختارمند و ساختارمند استفاده شده است. برای بررسی اعتبار پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای تحلیل مسیر و بررسی برازش مدل از معادلات ساختاری با کاربرد (نرم افزار AMOS) و به منظور تجزیه تحلیل داده ها، از نرم افزار Lisrel V8.80 استفاده شده است. یافته ها:وضعیت موجود مدیریت دانش و خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور، در سطح مطلوبی قرار دارد و بین دو متغیر مدیریت دانش و خلاقیت در جامعه آماری همبستگی معنادار وجود دارد و درمجموع می توان با تسامح گفت مدل از برازندگی نسبتاً مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری:مدیریت مؤثر دانش بستری فراهم می کند که در آن خلق، به اشتراک گذاری و کاربرد دانش در دانشگاه های مجری آموزش از دور نهادینه شده و زمینه برای ایجاد سازمانی با اعضاء خلاق و نوآور فراهم شود.
ارزیابی سطح مدیریت کیفیت فراگیر در کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی و ارائه راهکار جهت ارتقای آنها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی– پیمایشی و با هدف ارزیابی سطح مدیریت کیفیت فراگیر در کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی و ارائه راهکار جهت ارتقای آنها، در صدد آن انجام شد. متغیرهای مورد نظر عبارتند از: تعهد، مشتری گرایی، آموزش، واقع گرایی، مشارکت و همکاری و بهبود مستمر. جامعه آماری همه 94 مدیر شاغل در کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی بوده و ابزار جمع آوری تحقیق در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته می باشد که توسط مدیران کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی تکمیل شده است و شامل 6 مؤلفه با 42 گویه است، پس از اطمینان از روایی و اعتبار آنها پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای وضعیت موجود بالاتر از 75/0 حاصل گردید. این داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی چون فراوانی، آزمون t تک نمونه ای و MANOVA توسط نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مشخص شد که با توجه به نتایج آزمون تی تک نمونه ای، تفاوت معناداری بین وضعیت موجود(میانگین نمونه) و مطلوب(میانگین نظری) با احتمال 99 درصد وجود دارد. بنابراین می توان گفت وضعیت موجود بالاتر از وضعیت استاندارد مطلوب میانگین نظری) بوده و این فاصله از لحاظ آماری نیز معنادار است. نتایج بیانگر آن است که وضعیت کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی در خصوص مدیریت کیفیت جامع در حالت کلی در حد نسبتاً بالاتری از میانگین و در حد مطلوب قرار دارد. و این یافته پژوهشی نشان می دهد انتظارات مراجعان در کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی به نحوخوبی برآورده می شود.
زیرساخت های مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی و دولتی قم از دیدگاه اعضای هیئت علمی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین و مقایسه وضعیت زیرساخت های مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی قم از دیدگاه اعضاء هیئت علمی بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 324 نفر از اعضای هیئت علمی دو دانشگاه بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 226 نفر از آنان به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارجمع آوری داده ها پرسشنامه مدیریت دانش با 28 گویه در سه محور: فنی، فرهنگی و مدیریتی با پایایی 91/0 بود. نتایج نشان داد که از نظر زیرساخت های فناوری، فرهنگ سازمانی و مدیریتی وضعیت مناسبی برای استقرار مدیریت دانش در هیچ کدام از دانشگاه های مذکور وجود ندارد و نیازمند توجه جدی مدیران دانشگاه است. البته وضعیت فناوری اطلاعات نسبت به عوامل دیگر نسبتاً بهتر و در زیرساخت مدیریتی نیز وضعیت نسبی دانشگاه آزاد از دانشگاه دولتی قم بهتر بود. همچنین بین میزان آمادگی دو دانشگاه در ابعاد فن آوری، فرهنگی و مدیریتی برای استقرار مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود نداشت. در پایان با توجه به نتایج حاصله پیشنهاداتی برای بهبود بخشیدن به وضعیت ارائه شده است.
بررسی رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن» می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته در یک نمونه 30 تایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ پرسشنامه سازمان یادگیرنده 899% و هوش سازمانی 968% اندازه گیری شد. جامعه ی آماری آن شامل 470 نفر که به صورت تصادفی مرحله ای 124 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (بینش اشتراک، سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با سازمان یادگیرنده رابطه معنی داری وجود دارد.
نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های خودشفقت ورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول (1991)، عزت نفس روزنبرگ (1989) و سازگاری شغلی دیویس و لافتکوویس (1984) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که تعهد اجتماعی دارای اثر مثبت مستقیم و معنی دار بر سازگاری شغلی است (01/0P<)، و خود شفقت ورزی نیز بر سازگاری شغلی اثر مستقیم و معنی دار دارد (01/0P<). هم چنین، اثر غیر مستقیم تعهد اجتماعی و عزت نفس بر سازگاری شغلی با واسطه خودشفقت ورزی معنی دار بود (01/0P<). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود خود شفقت ورزی به عنوان یک برنامه آموزشی مورد توجه مشاوران و روان شناسان مدرسه قرار گیرد.
تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در عصر امروز تحول دیجیتال به سازمان ها کمک می کند تا با خواسته های مشتریان سازگار شوند و به اهدافی مانند افزایش کارایی، افزایش ارزش مشتری و مدیریت ریسک دست یابند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران می باشد. با توجه به هدف، روش تحقیق کاربردی-توسعه ای و با توجه به روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بود. داده ها جمع آوری و از طریق روش گراندد تئوری تجزیه و تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 6 سؤال بود که با مطالعه پیشینه موضوعی زیر نظر اساتید راهنما و مشاور تهیه و در مصاحبه ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های باز حضوری یا تلفنی از کارشناسان جمع آوری شده است. تعداد شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 10 نفر بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد عوامل سازمانی، اجتماعی و مشارکتی به عنوان شرایط علی؛ عوامل مدیریتی و فنی به عنوان عوامل زمینه ای؛ عوامل اقتصادی و سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر در پذیرش و اجرای تحول دیجیتال منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران تأثیرگذار هستند، بدین معنا که سازمان های ایرانی باید شرایطی را مهیا سازند تا بتواند از دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی استفاده کند. همچنین عامل استراتژیک به عنوان راهبردهای به کارگیری شناسایی گردید و عامل شغلی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد، یعنی به عنوان محوری ترین عاملی که باید آماده سازی و مهیا گردد تا بتوان به کارگیری دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی را تسهیل نمود. در نهایت دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی پیامدهایی دارد که شامل پیامدهای شغلی، سازمانی و رفتاری خواهد بود. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های دولتی جهت تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی به این مدل توجه ویژه داشته باشند.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی رشد روان شناختی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی از طریق نقش واسطه ای رشد روان شناختی در کار بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ملّی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز در سال 1398 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، رشد روان شناختی در کار پوراث و همکاران، عملکرد شغلی ویلیام و آندرسون، و بهزیستی روان شناختی دینر و بیسواس-دینر جمع آوری گردید. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری ( SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 صورت گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرات مستقیم سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. هم چنین اثر مستقیم سرمایه روان شناختی به رشد روان شناختی در کار مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش واسطه ای متغیر رشد روان شناختی در کار در رابطه بین سرمایه روان شناختی و پیامدهای عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. با توجه به نتایج این تحقیق، تمرکز بر حالات فردی نیروی انسانی در محیط کار منجر به ارتقاء عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی می گردد، لذا اقداماتی جهت افزایش سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار در قالب برنامه های آموزشی به سازمان توصیه می شود.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.