فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر به طراحی الگوی مدیریت دانش با تأکید بر خلاقیت و بهسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور می پردازد. روش بررسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از نوع کمی-کیفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور کشور شامل5101 نفر بوده است. روش نمونه گیری در مرحله کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی)، شامل 12 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و در مرحله کمی شامل نمونه گیری تصادفی شده است و تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 357 نفر می باشد. جهت گردآوری داده ها، از ابزار پرسشنامه غیر ساختارمند، نیمه ساختارمند و ساختارمند استفاده شده است. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای تحلیل مسیر و بررسی برازش مدل از معادلات ساختاری با کاربرد(نرم افزار AMOS) و برای تجزیه تحلیل داده ها، از نرم افزار Lisrel v8.80 استفاده شده است.
اثربخشی آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و درآمد خانواده های بی بضاعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و درآمد خانوارهای بی بضاعت صورت گرفت. روش: طرح تحقیق از نوع آزمایشی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی خانوارهای با درآمد پایین تر از صدهزار تومان در شهر سنندج بود که از این جامعه طبق فراخوان 200 نفر برای شرکت در کارگاه آموزش کار آفرینی ثبت نام کردند و با استفاده از پرسش نامه ی کیفیت زندگی و مصاحبه ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها، 106 نفر از 200 نفر ثبت نام شده دارای شرایط شرکت در کارگاه تشخیص داده شدند. از این جامعه به شیوه ی تصادفی 60 مرد سرپرست خانوار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری (آموزش کارآفرینی و گواه) قرارگرفتند. با استفاده از پرسش نامه ی کیفیت زندگی و مصاحبه ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها، داده ها در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیّری نشان داد که آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی و درآمد خانوارهای بی بضاعت مؤثّر بوده و اثر آن ها در مرحله ی پی گیری ماندگار است. نتیجه گیری: از طریق آموزش کارآفرینی می توان کیفیت زندگی را ارتقاداد و به افزایش درآمد خانواده های بی بضاعت کمک نمود.
بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی تبریز و ارائه راهکارهای مناسب بهبود
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر و ارائه راه کارهای مناسب بهبود در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام یافته است. روش تحقیق حاضر توصیفی(پیمایشی) و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی در معاونت آموزشی-پژوهشی، معاونت درمان، دانشکده ها و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی به تعداد 300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 169 نفر به دست آمد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق بهره گیری از نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و پایایی آن از طریق اجرای مقدماتی آن در بین 30 نفر و با استفاده از فرمول آلفای کرانباخ محاسبه گردید که مقدار آن 96/0 به دست آمد. هم چنین از تکنیک تحلیل عاملی جهت دسته بندی سؤالات استفاده گردید و ملاحظه شد که مقدار 91/0=KMO بدست آمده بزرگتراز 5/0 است پس تعداد نمونه ها برای اجرای تحلیل عاملی بسیار مناسب بوده است از آمار توصیفی برای پاسخگویی به سؤالات و از آزمون تی تست، تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA)و ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد وضعیت مؤلفه های مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی درحد متوسط قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون ها نشان داد بین مدیران آموزشی به لحاظ جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مرتبه علمی و سمت آنها رابطه معنی دار وجود ندارد، ولی نسبت به محل اشتغال مدیران آنان معنی دار می باشد بطوریکه TQM[1] در EDC[2] بیشترین مقدار را کسب کرده است.
ارتقای همزمان یادگیری و رضایتمندی با آموزش مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در مطالعات گذشته، مشارکت دانشجو در امر تدریس، در افزایش موفقیت تحصیلی و کسب مهارت های ارتباطی موثر شناخته شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های مشارکتی تدریس با شیوه سنتی از نظر موفقیت تحصیلی و رضایتمندی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی روی 21 دانشجوی سال سوم مامایی در درس پزشکی قانونی در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 93-1392 انجام شد. 8 جلسه اول به روش سخنرانی و 8 جلسه دوم به روش مشارکتی اجرا شد. در پایان هر روش، آزمون علمی با میزان دشواری یکسان برگزار شد و دانشجویان پرسش نامه رضایت سنجی را که روایی و پایایی آن تایید شده بود، تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون آماری Tمستقل انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره آزمون علمی در روش مشارکتی با تفاوت معنی داری از روش سخنرانی بیشتر بود (0/0001>p). دانشجویان ، روش مشارکتی را باعث افزایش انگیزه آموختن (6/66%)، افزایش صمیمت و ارتباط دانشجویان (1/80%)، افزایش بحث گروهی در داخل و خارج از کلاس (81%) و افزایش یادگیری مطالب درسی (9/80%) دانستند. همچنین میانگین کلی رضایت با اختلاف معنی داری در گروه مشارکتی بیشتر بود (0/0001>p).
نتیجه گیری: به کارگیری روش های نوین مشارکتی در کلاس های تئوری دانشگاه علوم پزشکی، می تواند به افزایش یادگیری و درک دانشجویان و بهبود سطح مهارت های ارتباطی آنها کمک کند.
مطالعه کیفی کاربست بازی های شبیه سازی آموزش کارآفرینی در قلمرو رشته های کارشناسی علوم اجتماعی و رفتاری(مطالعه موردی: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:امروزه با توجه به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین یادگیری مبتنی بر وب بازی های شبیه ساز به عنوان یک ابزار آموزشی اثربخش نقش بی بدیلی را در بهبود یادگیری فعال و مساله-محور شایستگی های کارآفرینی دانشجویان ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی کاربست بازی های شبیه ساز آموزش کارآفرینی در قلمرو رشته های کارشناسی علوم اجتماعی و رفتاری بود. این پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است که با استفاده از روش مصاحبه انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه تهران بود که دوازده نفر از آنها از طریق نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد و با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. آنگاه متن مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که کاربست بازی های شبیه ساز آموزش کارآفرینی در قلمرو رشته های کارشناسی علوم اجتماعی و رفتاری مستلزم توجه به چهار مقوله اصلی و بیست و سه زیر مقوله شامل؛ مقوله های انسانی(6 زیر مقوله)، آموزشی(7 زیر مقوله)، مدیریتی(5 زیر مقوله)، و تکنولوژیکی(5 زیر مقوله) است.
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تبریز با بهره وری آنان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه ارتباط بین کیفیت زندگی کاری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تبریز با بهره وری آنان با استفاده از روش تحقیق توصیفی همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق 460 نفربوده، همچنین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 240 نفر محاسبه و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی برای انتخاب نمونه استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی محقق ساخته ی کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان استفاده شد. نتایج آزمون آنها نشان داد که: بین کیفیت زندگی کاری کارکنان، با بهره وری آنان رابطه معنی داری وجود ندارد، ولی بین فضای کاری، قانون گرایی در سازمان، توسعه قابلیت های انسانی با بهره وری کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی دیدگاه معلمان در مورد چگونگی شاداب سازی مدارس با توجه به استانداردهای کالبدی طراحی فضاهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای دانش آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش های صورت گرفته، نشان داده اند که عوامل کالبدی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش آموزان دخیل هستند. در تحقیق حاضر؛ تمرکز اصلی ما روی بعد کالبدی مدارس می باشد و براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، باید مطابق استانداردهای مصوب آموزش و پرورش باشد. در پژوهش حاضر، قصد داریم دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه یابی بوده و از یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. روایی این پرسشنامه با توجه به نظر پنج تن از اساتید تعیین شده و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ عدد 84/0 محاسبه گردیده است. جامعه ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می باشد که به شکل خوشه ای، نمونه ا ی صد نفری از آن ها انتخاب شده است. برای تحلیل آماری نیز از میانگین و روش t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج بیان گر آن هستند که از نظر معلمان، استانداردهای مربوط به رنگ و امکانات آموزشی مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش آموزان دارند و برعکس، استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی و بهداشت مدارس باعث کاهش شادابی آن ها در مدرسه می گردند.
رابطه بین انگیزه پیشرفت و منبع کنترل با عملکرد مدیران دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و منبع کنترل با عملکرد مدیران مقطع متوسطه دخترانه و پسرانه شهر تبریزبود. جامعه آماری شامل مدیران دبیرستان های شهر تبریز به تعداد 117 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 51 نفر به عنوان نمونه آماری و با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند.
ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه پیشرفت اسپنس و هلمریچ با ضریب اعتبار 8850/0 = α، پرسشنامه منبع کنترل حنا لوینسون 8630/0 = α و پرسشنامه ارزیابی عملکرد مدیران9642/0 = α. روایی پرسشنامه عملکرد مدیران به شکل روایی محتوایی از طریق جمع آوری نظر داوران و متخصصان مورد بررسی قرار گرفت و تائید شد. برای بررسی روایی پرسشنامه اول، همبستگی نمره های حاصل از این مقیاس با نمره های بدست آمده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس محاسبه و ضریب همبستگی 597/0 r = بدست آمد. برای بررسی روایی پرسشنامه دوم، همبستگی نمره های حاصل از این مقیاس، با نمره های بدست آمده از پرسشنامه منبع کنترل نوویکی و استریکلند محاسبه و ضریب همبستگی 716/0 r = بدست آمد. روش تحقیق این پژوهش از نوع همبستگی بود و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج نشان داد که: بین انگیزه پیشرفت و عملکرد مدیران با توجه به جنسیت، سن و سابقه پست مدیریتی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین منبع کنترل و عملکرد مدیران با توجه به جنسیت و سن رابطه معنی داری وجود ندارد. بین منبع کنترل و عملکرد مدیران با سابقه پست مدیریتی (10-1) سال، رابطه وجود دارد. ولی در مدیران با سابقه پست مدیریتی (27-11) سال رابطه وجود ندارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران مرد، رابطه معنی داری وجود ندارد. اما در مدیران زن، رابطه معنی داری وجود دارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران سنین(45-34) سال، رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی در مدیران سنین(51-46) سال، رابطه معنی داری وجود دارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران با سابقه پست مدیریتی (10-1) سال رابطه معنی داری وجود دارد. اما در مدیران با سابقه پست مدیریتی (27-11) سال رابطه معنی داری وجود ندارد.
روش مجازی (مبتنی بر وب) رویکرد نوین روحیه ی کارآفرینی برای افراد با ناتوانی جسمی - حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روش مجازی (مبتنی بر وب) به عنوان رویکرد نوین کار و رابطه ی آن بر روحیه ی کار آفرینی در بین افراد با ناتوانایی جسمی - حرکتی بوده و روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. نمونه های آماری شامل ۵۰ نفر افراد با ناتوانایی جسمی - حرکتی استان مرکزی بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگزین انتخاب شده اند. به منظور بررسی این رابطه از یک پرسشنامه محقق ساخته ی روحیه کار آفرینی استفاده شد و بعد از اطمینان از روایی و پایایی آن ، در اختیار افراد با ناتوانایی جسمی و حرکتی گذاشته شد. یافته ها نشان داد که روش مبتنی بر وب، منجر به افزایش روحیه ی کارآفرینی در افراد دارای ناتوانی جسمی - حرکتی می شود و همچنین شاخص های روحیه ی کارآفرینی در این افراد بالاتر از میانگین بوده است.
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر توسعة سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف از این ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳی تأثیر رهبری اخلاقی بر سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهرستان شیروان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، تمام معلّمان مدارس متوسّطة شهرستان شیروان در سال ﺗﺤﺼیﻠی 93-94 هستند. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺗﻌﺪاد 175 ﻧﻔﺮ با استفاده از فرمول کوکران است که ﺑا روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی تصادفی ساده اﻧﺘﺨﺎب شده اند. سپس همان افراد پرسشنامه های رهبری اخلاقی دی هاق و دن هاردگ و سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز را تمکیل کرده اند. پایایی و روایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (85/0=α سازمان یادگیرنده و 91/0=α رهبری اخلاقی) و تحلیل عاملی تأییدی انجام شده است. داده ﻫﺎ ی به دست آمده با آزمون رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن می دهند که رهبری اخلاقی و مؤلّفه های آن بر سازمان یادگیرنده تأثیر مستقیم دارند. از بین ابعاد رهبری اخلاقی، ابعاد تسهیم قدرت و وضوح نقش، سهم معناداری در پیش بینی سازمان یادگیرنده دارند (05/0≥P).
آرامسازی مدیران
مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان انجام شد. متغیرهای نحوه عملکرد مدیریت دانشگاه، کارکنان، استادان هیئت علمی، امکانات و تجهیزات آموزشی، امکانات علمی-پژوهشی، خدمات ارائه شده، ویژگی کلاس و دانشجو و عوامل آموزشی متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت آموزشی می باشند.
جامعه آماری دانشجویان شامل 6335 نفر و جامعه آماری استادان 219 نفر می باشد که 361 نفر از دانشجویان به روش تصادفی خوشه ای و 139 نفر از استادان آنها به روش تصادفی نسبتی مطبق انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر از نوع علی-مقایسه ای است و گردآوری داده های به وسیله پرسشنامه های محقق ساخته انجام شده است. در این بررسی از ضریب آلفای کرون باخ برای تعیین پایایی سؤالات استفاده شد که عمده ترین نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشند: در مقام مقایسه از دیدگاه استادان، نقش استادان هیئت علمی و میزان خدمات ارائه شده به دانشگاه نقش عمده ای در کیفیت آموزشی دانشگاه دارد ولی از دیدگاه دانشجویان، نقش مدیریت دانشگاه و ویژگی کلاس و دانشجو در کیفیت آموزشی دانشگاه نقش دارد. هم چنین نقش کارکنان و امکانات دانشگاه و امکانات علمی-پژوهشی از دیدگاه استادان و دانشجویان در کیفیت آموزشی یکسان است.
ارزیابی صلاحیت مربیان و استادکاران در آموزش همراه با تولید در خارج از مرکز کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی صلاحیت های مربیان و استادکاران « آموزش همراه با تولید » در خارج از مرکز کار و دانش استان کرمانشاه بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهشی، شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان کرمانشاه و نیز 135 نفر از هنرجویان خارج از مرکز کاردانش بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 19 نفر از گروه اول و 102 نفر از گروه دوم، حسب برآورد آماری به روش طبقه ای تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت تهیه ابزار پژوهش، سه بعد صلاحیت های 1) شخصی، 2) تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و 3) اخلاقی– اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی شد. سپس، بر اساس آن، پرسشنامه های متناسب با شرایط پاسخ گویان تهیه گردید. پس از تحلیل توصیفی و استنباطی، نتایج تحقیق نشان داد میانگین کل صلاحیت های سه گانه مورد بررسی، در حد زیاد و معنادار است. همچنین، در بعد صلاحیت های شخصی، تمامی گویه ها معنادار بود، ولی در دو بعد صلاحیت های تخصصی- حرفه ای، گویه های مربوط به استفاده از شیوه های مناسب تدریس، تهیه نقشه کار مناسب، اطلاعات به روز از نشریات و مقاله ها، به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مرتبط با مهارت آموزی و نیز، در بعد صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی، گویه های همکاری با مشاوران مدارس، تلاش در ارتقاء و به روز نمودن دانش و مهارت خود و دیگران، مبادله دانش و اطلاعات حرفه ای، توجه به تفاوت ها و نیاز های فردی دانش آموزان، گزارش مسائل انضباطی دانش آموزان، مطالعه و رعایت بخش نامه ها، آیی ننامه ها و استانداردها، از دید پاسخ گویان در حد متوسط یا کمتر از متوسط بود.
بررسی شدت میانگین تفکیک خود پنداره بر شناخت احساس هویت کارکنان با توجه به نقش تعدیل کننده وضوح خود پنداره در سازمان های دولتی
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی به عنوان یکی از متغیرهای بهداشتی سازمان ها همواره مورد توجه بوده است.، چرا که می تواند در ایفای نقش با کیفیت تر فرد در سازمان مهم و قابل توجه باشد. در واقع شناخت هویت فردی کارکنان می تواند به فرد در حفظ آرامش بیشتر و زندگی کاری و اجتماعی آسان تر کمک شایانی نماید. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر تفکیک خود پنداره بر پیش بینی حس هویت کارکنان با توجه به نقش تعدیل کننده وضوح خود پنداره در سازمان های دولتی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق، 11 سازمان دولتی استان گلستان می باشد. که از میان آنها از طریق فرمول کوکران تعداد 148 نفر از کارکنان تازه استخدام شده (زیر 5 سال) که دارای مدرک دیپلم تا لیسانس هستند و در بازده سنی 28 تا 38 سال قرار دارند، براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق حاکی از آنست که همراستایی تفکیک خود پنداره و وضوح خود پنداره در سازمان های دولتی که دارای میانگین بالاتری هستند، معیار مناسبی برای شناخت هویت کارکنان سازمان های دولتی محسوب می شود.
شناسایی و تحلیل مولفه های تاثیر گذار بر ابقاء دانشجو در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ابقاء دانشجویان در محیط یادگیری الکترونیکی است . روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شناسایی عوامل تأثیر گذار بر ابقاء دانشجو بر اساس پیشینه نظری و تجربی، پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی است. در تدوین این پژوهش مفاهیم و مبانی نظری مرتبط، مربوط به سال 2000 تا 2016 مورد مطالعه ی دقیق قرار گرفت و مؤلفه های های دخیل در ابقاء دانشجو استخراج شد. این مؤلفه ها در قالب پنج (5) بعد مطرح شدند و بر اساس آن ها پرسشنامه ای با تعداد 56 گویه تهیه، تنظیم و برای 30 متخصص در زمینه آموزش الکترونیکی ارسال شد تا اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص ها به طور دقیق شناسایی شود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظراتمتخصصان تایید گردید و پایایی آن نیز به روش آلفای کرونباخ 84% به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار v18 Spss، آزمون ناپارامتری فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها:نتایج نشان داد که به ترتیب عوامل مربوط به یادگیرنده، دوره، یاد دهنده، تکنولوژی و محیط یادگیرنده در ابقاء دانشجو مؤثر هستند. نتیجه گیری:برای نگهداشت هر چه بیشتر دانشجو در محیط یادگیری الکترونیکی نیاز به توجه ویژه به مهارت های مدیریتی و کامپیوتری دانشجو، عامل تعامل، حمایت سازمانی، مهارت و نگرش یاد دهنده، کیفیت تکنولوژی، کیفیت اینترنت و ایجاد محیط حمایتی داریم تا دانشجویان بیشتر بر تکمیل دوره های آموزش الکترونیک تشویق شوند .
نقش هوش هیجانی و سبک های رهبری در پیش بینی بازدهی های رهبری مدیران گروه های آموزشی دانشگاه
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش هوش هیجانی و سبک های رهبری در پیش بینی
بازدهی های رهبری مدیران گروه های آموزشی دانشگاه بود. نمونه این مطالعه
118 نفر بوده است که به روش کل شماری از بین اعضاء هیأت علمی و مدیران گروههای آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی
از نوع همبستگی و ابزارهای مورد استفاده مقیاس هوش هیجانی شوت و
همکاران (1998) و پرسشنامه چندعاملی رهبری باس و آولیو (2003) بوده
است. نتایج بدست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که
در پیش بینی رضایتمندی فقط سبک رهبری تحول گرا و سبک رهبری مراوده ای،
می توانند رضایتمندی، کوشش مضاعف و اثربخشی را پیش بینی کنند
و هوش هیجانی و سبک رهبری آزاد گذار قادر به پیش بینی بازدهی های
رهبری نیستند.
رابطه رهبری تحولی، تعاملی و عدم مداخله با مدیریت تعارض مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سبک رهبری با مدیریت تعارض مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-1389 بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان به تعداد 141 نفر بودند که 102 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین آنها انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بس و اولیو که سه سبک رهبری: تح ولی، تب ادلی و عدم مداخله را بررسی می نمود و پرسش نامه مدیریت تعارض پوت نام و ویلس ون استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفت. پاپایی پرسش نامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب 84/0 و 85/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و t با دو گروه مستقل) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که ضریب همبستگی بین سبک رهبری تحولی و تبادلی با راهبرد راه حل گرایی، سبک رهبری عدم مداخله با راهبرد عدم مقابله و کنترل معنا دار بوده است. ولی بین سبک رهبری تحولی و تبادلی با راهبرد عدم مقابله و کنترل، سبک رهبری عدم مداخله با راهبرد راه حل گرایی رابطه معنا دارمشاهده نشد. یافته ها نشان داد سبک رهبری تحولی و تبادلی بر حسب جنس معنا دار بوده است ولی بر حسب تحصیلات تفاوت معنا دار بین گروه ها وجود نداشت. در سبک رهبری عدم مداخله بر حسب جنس و تحصیلات تفاوت معنادار بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که در راهبرد کنترل بر حسب جنس تفاوت معنادار بین گروه ها وجود داشت ولی در راهبردهای عدم مقابله و راه حل گرایی بر حسب جنس و تحصیلات تفاوت معنا دار مشاهده نشد.
ارتباط تعارض خانواده-کار با سلامت روان و تعارض زناشویی در زنان شاغل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان و تعارض زناشویی زنان شاغل استان تهران بود.
روش: به منظوربررسی هدف پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. ۱۳۵ نفر از زنان متأهل شاغل در بخش ستادی مخابرات استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های تعارض کار- خانواده نت مایر و پرسشنامه سلامت روانGHQ-۲۸ و پرسشنامه تعارض زناشوییMCQ ثنایی و براتی را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان معکوس و معنادار بود(۰۵/۰>P). به عبارت دیگر با افزایش تعارض خانواده- کار میزان سلامت روان زنان شاغل کاهش می یابد، ولی بین تعارض خانواده – کار با تعارضات زناشویی زنان شاغل رابطه معنادار به دست نیامد (۰۵/۰
مقایسه میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری دربرابر حملات شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهدف: استفاده از شبیه سازی یکی از روش های جدیدآموزش در علوم پزشکی است ولی تاکنون مطالعه ای در مورد بکارگیری این روش و رضایتمندی فراگیران آن در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی در ایران و جهان گزارش نشده است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی می باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه های پژوهش 78 نفر از دانشجویان پرستاری بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. سپس با روش تصادفی ساده به دو گروه نمایش (کنترل) در کلاس درس و شبیه سازی (آزمون) تقسیم شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار نسخه SPSS v20 و با استفاده از آزمون آماری t-test و در سطح معناداری P کمتر از 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جهت تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دارآماری بین میانگین نمرات رضایت دانشجویان از آزمون T مستقل استفاده گردید. میزان رضایت دانشجویان از دو روش آموزشی نمایش و شبیه سازی، با اختلاف آماری معنی داری همراه نبود. (0/58=P)
نتیجه گیری: اگر چه نمرات رضایتمندی روش آموزش نمایش و روش شبیه سازی تفاوتی با هم نداشتند؛ ولی پژوهشگر، استفاده از روش شبیه سازی در آموزش پرستاران نظامی در امر ماسک گذاری را پیشنهاد می کند و معتقد است که به کارگیری این گونه روش ها منجر به ارتقای کیفیت آموزش پرستاران نظامی و بحران می گردد.