ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
۴۰۳.

تبیین حد وسط در اخلاق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت فضیلت حد وسط حکمت عملی فرزانگی قاعده کلی عملی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۶۰۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۶۶
نظریه حد وسط ارسطویی یکی از مهم ترین مبانی اخلاق ارسطویی است که بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان اخلاق در دوره های طولانی عصر اندیشه فلسفی بر آن تاکید نموده اند. به این نظریه انتقاداتی شده که بسیاری از آنها ناشی از عدم فهم صحیح در تبیین حد وسط از دیدگاه ارسطو است. در این مقاله ضمن تبیین مفهوم حد وسط از دیدگاه ارسطو، بین دو مورد تفاوت گذاشته شده است: 1. حد وسط حقیقی به عنوان فضیلت کامل و جامع همه فضایل؛ 2. حد وسط در افعال و انفعالات به عنوان یک قاعده کلی عملی جهت تعیین حد وسط های جزیی برای رسیدن به حد وسط حقیقی. چون مفاهیمی مانند سعادت و فضیلت ارتباط مستقیمی با تبیین این نظریه دارد این دو مفهوم از نظر ارسطو مورد بررسی قرار گرفته است.
۴۰۵.

‌چیستی‌ باور موجه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده: مترجم:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷۹
موضوع‌ این‌ مقاله‌ تبیین‌ ماهیت‌ باور موجه‌ است. از جمله‌ قدیمی‌ترین‌ و شاید پرطرفدارترین‌ نظریه‌ در این‌ باب‌ نظریه‌ مبناگروی‌ است‌ که‌ بخش‌ اول‌ مقاله‌ گلدمن‌ به‌ وارد آوردن‌ ایراداتی‌ به‌گونه‌ای‌ خاص‌ از این‌ نظریه‌ اختصاص‌ دارد و استدلالهای‌ گلدمن‌ برای‌ نظریه‌ توجیه‌ خود از دل‌ همین‌ ایرادات‌ برمی‌خیزد. از نظر گلدمن‌ باور موجه‌ باوری‌ است‌ که‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ قابل‌ اعتماد باشد. اما حالتی‌ را می‌توان‌ تصور کرد که‌ فردی‌ دلایل‌ محکمی‌ دارد که‌ بنابر آنها مجموعه‌ای‌ از باورهایش‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ غیرقابل‌ اعتماد است‌ درحالیکه‌ فرآیند مذکور واقعاً‌ قابل‌ اعتماد است. در این‌ حالت‌ این‌گونه‌ باورها را به‌طور شهودی‌ موجه‌ نمی‌دانیم‌ ولی‌ بنابر شکل‌ ساده‌ نظریه‌ گلدمن‌ باید آنها را موجه‌ بدانیم؟ صورتبندی‌ نهایی‌ نظریه‌ گلدمن‌ در این‌ مقاله‌ شامل‌ اصلاحیه‌ای‌ برای‌ رفع‌ این‌ معضل‌ است. نظریه‌ توجیه‌ گلدمن‌ دارای‌ دو ایراد اساسی‌ است‌ و خود وی‌ نیز متذکر آنها می‌شود و سعی‌ می‌کند پاسخی‌ برای‌ آنها فراهم‌ آورد. ایراد اول‌ نظریه‌ گلدمن‌ مسئله‌ کلیت‌ نام‌ دارد؛ مسئله‌ کلیت‌ درخصوص‌ ارائه‌ معیاری‌ برای‌ انتخاب‌ نوع‌ فرآیند مربوط‌ در مورد باور مورد بحث‌ است. و ایراد دوم‌ به‌نام‌ مسئله‌ دامنه‌ به‌ این‌ سؤ‌ال‌ می‌پردازد که‌ آیا قابل‌ اعتماد بودن‌ یک‌ فرآیند تابعی‌ از نسبت‌ صدق‌ - نرخ‌ تولید باورهای‌ صادق‌ - در جهان‌ واقعی‌ است‌ یا به‌ عملکرد آن‌ در جهانهای‌ ممکن‌ دیگر نیز وابسته‌ است.
۴۰۸.

مبانی نظریه تعدد قرائت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک فلسفی نسبیت فهم ساختارگرایی اصول‌ مفاهمه‌ عقلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳۹
‌نوشتار حاضر به‌ شرح‌ و بررسی‌ مبانی‌ نظریة‌ تعدد قرائت‌ها می‌پردازد. از آنجا که‌ نظریة‌ ذکر شده‌ از نگرش‌های‌ ویژه‌ای‌ در باب‌ تفسیر متون‌ ناشی‌ می‌شود، نگاهی‌ به‌ نگرش‌های‌ مربوط‌ به‌ تفسیر متون‌ ضرورت‌ خواهد داشت. علی‌رغم‌ وحدت‌ رویه‌ - تقریباً‌ - عموم‌ اندیشه‌ورزان‌ مسلمان‌ در دانش‌ تفسیر متن‌ و سیر رو به‌ رشد آن، هرمنوتیک‌ یا دانش‌ تفسیر متن‌ در مغرب‌ زمین‌ تحولات‌ بسیاری‌ داشته‌ و نظریه‌های‌ متعددی‌ در این‌ حوزه‌ مطرح‌ شده‌ است. هرمنوتیک، با هرمنوتیک‌ کلاسیک‌ آغاز می‌شود سپس‌ با رویکردی‌ نوین‌ تحت‌ عنوان‌ هرمنوتیک‌ رومانتیک‌ (از سوی‌ شلایر ماخر) مطرح‌ می‌گردد. و بالاخره‌ با رخداد انقلابی‌ در هویت‌ آن، از منطق‌ به‌ فلسفه‌ و از دانش‌ تفسیر به‌ دانش‌ فهم‌ و تحقیق‌ در حقیقت‌ ویژگی‌های‌ فهم‌ تحول‌ می‌یابد. هرمنوتیک‌ فلسفی‌ برخلاف‌ هرمنوتیک‌ کلاسیک‌ و رومانتیک‌ - بر تعدد قرائت‌ها پای‌ می‌فشرد بلکه‌ این‌ نظریه‌ مهم‌ترین‌ دستاورد آن‌ است. علاوه‌ بر طرفداران‌ هرمنوتیک‌ فلسفی، دیدگاه‌های‌ شالوده‌شکنان، ساخت‌گرایان‌ و پیروان‌ نقد نوین‌ امریکایی‌ نیز به‌ چنین‌ نظریه‌ای‌ رهنمون‌ شده، پیامد مشترک‌ همة‌ این‌ نگرش‌ها نظریة‌ تعدد قرائت‌هاست. پس‌ از شرح‌ نگرش‌های‌ ذکر شده، به‌ ویژه‌ هرمنوتیک‌ فلسفی، به‌ این‌ نتیجه‌ رهنمون‌ می‌شویم‌ که‌ نظریه‌ تعدد قرائت‌ها بر مبناهایی‌ نظیر هرمنوتیک‌ فلسفی‌ مبتنی‌ است. بررسی‌ هر یک‌ از آن‌ مبانی‌ ما را به‌ نادرستی‌ نظریة‌ تعدد قرائت‌ها هدایت‌ می‌کند. علاوه‌ بر آن‌ مبانی، خود این‌ نظریه‌ فی‌ نفسه‌ مشکلات‌ بسیاری‌ دارد که‌ مهم‌ترین‌ آن‌ ناسازگاری‌ با اصول‌ مفاهمه‌ عقلایی‌ است
۴۱۰.

هرمنوتیک علوم انسانی« درآمدی بر هرمنوتیک ویلهم دیلتای»

کلیدواژه‌ها: فهم علوم انسانی هرمنوتیک تبیین التفات دیلتای فلسفه حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱۵ تعداد دانلود : ۲۵۱۱
ویلهم دیلتای از نظریه پردازان مهم علوم انسانی و مباحث هرمنوتیکی است که در علوم انسانی، معرفت شناسی مستقلی را ایجاد کرد. نگاه دیلتای به هرمنوتیک از زاویه عینیت بخشیدن به علوم انسانی است. هسته اصلی پروژه دیلتای، تفاوت گزاردن بین علوم انسانی و علوم طبیعی است؛ لذا موضوع اصلی در هرمنوتیک دیلتای، نه شناخت متن و نه شناخت معنای متن، بلکه شناخت زندگی و حیات متبلور شده و ظهور یافته در متن است. دغدغه مهم دیلتای، هجمه پوزیتیویسم بر عینیت و واقعیت علوم انسانی است. او تلاش کرد با ارائه ضابطه و ملاکی برای عینی کردن علوم انسانی، نشان دهد که این علوم نیز در ردیف علوم طبیعی، عینی، ارزشمند، معتبر و واقع نما هستند. از منظر دیلتای، معرفت به علوم انسانی از طریق جایگزینی خود به جای مؤلف (به معنای عام) صورت می گیرد و بطور کلی، پیش فرض هر علم انسانی، وجود قابلیت جایگزین کردن انسان در زندگی ذهنی و درونی دیگران است. به دیگر سخن از دیدگاه دیلتای فهمیدن عبارت است از کشف خود در درون مؤلف. این نوشتار ضمن پرداختن به پیش زمینه های اثرگذار بر هرمنوتیک دیلتای، گزارشی کوتاه از مبانی هرمنوتیکی وی را ارائه می کند.
۴۱۱.

متافیزیک، اومانیست است : گزارشی از رسالة مارتین هیدگر « نامه ای در باب اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۱۲.

جسم، روح و نفس از دیدگاه امام محمد غزالی و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس انسان شناسی غزالی خداشناسی جسم روح آکویناس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
تعداد بازدید : ۵۸۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۳۱
انسان شناسی یکی از مهمترین مباحث در مکاتب فلسفی ـ تربیتی است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی وجوه تفاوت و همانندی جسم و روح و نفس از دیدگاه غزالی و آکویناس است. روش پژوهش، تجزیه و تحلیل نظری ـ مروری و کتابخانه ای بوده است. این دو اندیشور دارای وجوه تفاوت و همانندی در زمینه ی جسم و روح و نفسند که وجوه همانندی بیش از وجوه تفاوت بوده است. از نظر هر دو، وجود انسان صرفاً مادی نبوده و ترکیبی از جسم و روح است. جسم و روح لازم و ملزوم یکدیگرند. روح جاودانه، ملکوتی و عقلانی است. سرانجام روح در روز رستاخیز به بدن باز می گردد. جسم مادی و روح غیرمادی است. نفس اصالت دارد. عقل، غضب و شهوت مهمترین نیروهای باطنی نفس هستند. بین نفس و بدن رابطه ی مستقیم وجود دارد. اما غزالی برخلاف توماس، به آفرینش مرحله ای باور دارد. تقسیم بندی نفس از نگرگاه این دو اندیشور، متفاوت است. روح از نظر غزالی برخلاف توماس، ملکوتی و حیوانی است. غزالی برخلاف توماس شناخت نفس را لازمه ی تعالی می داند. ازین رو، وجوه اشتراک می تواند مقدمه ای برای طراحی یک مدل مشترک فلسفه ی تربیتی اسلام و مسیحیت قرار گیرد.
۴۱۳.

نگاهی به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا زبان دینی گزاره‌های‌ الاهیاتی نظریه‌ تمثیلی اشتراک معنوی معناداری تفسیرهای‌ غیرشناختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶۴
این‌ مقال‌ بر آن‌ است‌ تا افق‌ روشنی‌ از بحث‌ درباره‌ زبان‌ دینی‌ را عرضه‌ کند؛ از این‌ رو، ابتدا به‌ خاستگاه‌ این‌ بحث‌ که‌ گزاره‌های‌ کلامی‌ و الاهیاتی‌ هستند، اشاره‌ شده‌ است؛ یعنی‌ گزاره‌هایی‌ که‌ موضوع‌ آن‌ها خدا و محمول‌ آن‌ها یکی‌ از صفات‌ الاهی‌ است. از آن‌جا که‌ خدا، موجودی‌ ماورای‌ طبیعی‌ به‌شمار می‌رود کاملاً‌ از اشیای‌ محسوس‌ متمایز است‌ و زبانی‌ که‌ ما با آن‌ سروکار داریم، زبانی‌ است‌ که‌ از محدودیت‌ و امکان‌ برخوردار است؛ بنابراین، این‌ پرسش‌ مطرح‌ می‌شود که‌ چگونه‌ می‌توانیم‌ دربارة‌ خدا با همین‌ زبان‌ متعارف‌ سخن‌ بگوییم. برای‌ حل‌ این‌ مشکل‌ راه‌حل‌های‌ گوناگونی‌ مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ عبارتند از: 1. نظریة‌ تمثیلی؛ 2. نظریة‌ اشتراک‌ معنوی؛ 3. نظریه‌ معناداری‌ گزاره‌های‌ دینی‌ که‌ شامل‌ دو اصل‌ تأییدپذیری‌ و ابطال‌پذیری‌ تجربی‌اند. پس‌ از طرح‌ چنین‌ نظریه‌ای‌ دربارة‌ معناداری‌ گزاره‌های‌ دینی، عده‌ای‌ از فلاسفه‌ چنان‌ تحت‌ تأثیر مشکلات‌ مربوط‌ به‌ تحقیق‌پذیری‌ قرار گرفتند که‌ گزاره‌های‌ دینی‌ را غیرواقع‌نما تلقی‌ کرده، به‌سوی‌ تفسیرهای‌ غیرشناختاری‌ از زبان‌ دینی‌ گرایش‌ یافتند که‌ عبارتند از: 1. نظریة‌ ابراز احساسات؛ 2. نظریة‌ نمادین‌ بودن؛ 3. تفاسیر شعائری‌ و آیینی؛ 4. نظریة‌ اسطوره‌ای‌ دانستن‌ زبان‌ دینی. در ادامه، این‌ نظریات‌ نقد و بررسی، و در پایان، دیدگاه‌ قرآن‌ در باب‌ زبان‌ دینی‌ مطرح‌ شده‌ است.
۴۱۴.

حاکم مطلوب از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکومت سهروردى حاکم متإله فارابى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
تعداد بازدید : ۵۸۵۶
((حکومت حاکم متإله)) جوهره اصلى فلسفه سیاسى سهروردى است و حکمت اشراق که بر تجربه عرفانى و تفکر منطقى استوار است نقطه مرکزى تبیین فلسفه سیاسى سهروردى به شمار مى رود. شیخ اشراق کلید فهم این حکمت را معرفت نفس مى داند و با بهره گیرى از منابع فکرى خود, تقسیمى از حکمت و حاکم ارائه مى کند که بر مبناى آن داناترین فرد جامعه را که در حکمت بحثى و حکمت ذوقى تبحر دارد براى رهبرى جامعه در نظر مى گیرد. وى با اثبات ضرورت زندگى جمعى انسان و ضرورت نبوت و در پى آن ارائه الگوى حکومت حاکم متإله, توسعه مادى را به همراه تعالى معنوى تإمین شده مى بیند.
۴۱۸.

برخی دیدگاه های جدید در باب « معرفت پیشینی »(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۵۸۲۷
در فلسفة غرب، معرفت به معرفت پیشینی و پسینی تقسیم شده است. این تقسیم یکی از مباحث معرفت‌شناسی معاصر است. مقالة حاضر از ارتباط این تقسیم با تقسیم دیگری که در فلسفه غرب رایج است یعنی تقسیم احکام به تحلیلی و ترکیبی، به تفصیل بحث می‌کند و دیدگاه‌های متفاوت درباب معرفت پیشینی را از راه بیان این ارتباط در اندیشة فلاسفة مختلف بیان می‌کند و دیدگاه کواین و پاتنم و نیز دیدگاه کریپکی در این زمینه را مورد بررسی قرار می‌دهد
۴۱۹.

نظام بخشی و قوام بخشی تصورات عقل در نظام فلسفی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل محض قوام بخشى تصورات عقل نظام بخشى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۵۷۸۹
بدون تردید یکى از نظامهاى فلسفى بسیار مهّم مغرب زمین که شاید بتوان گفت نقطه عطفى در سیر تحوّل اندیشه غربى است، نظام فلسفى فیلسوف شهیر آلمانى، ایمانوئل کانت است. کانت در بخش اول کتاب نقد عقل محض به تجزیه و تحلیل قواى سه گانه انسان، یعنى حس، فاهمه و عقل پرداخته است. کانت در «جدل استعلایى» که به اعتقاد بعضى، مهمترین قسمت کتاب نقد عقل محض است، به تبیین و توضیح عقل، تصورات عقل و ربط و نسبت آن با حس و فاهمه پرداخته است. به اعتقاد کانت عقل دو کاربرد متمایز دارد؛ کاربرد منطقى و کاربرد محض(استعلایى). عقل داراى اصولى است که به وسیله آنها قواعد فاهمه را وحدت مى‏بخشد. این اصول، معرفتهاى کلّى پیشینى هستند که از مفاهیم محض عقل ناشى شده‏اند، عقل به کمک اصول خود، احکام فاهمه را وحدت مى‏بخشد. کانت، عقل را به لحاظ کارکرد منطقى‏اش «قوه استنتاج» مى‏نامد. به اعتقاد کانت قوه عقل، کارکرد دیگرى نیز دارد که براساس آن عقل، اصلى بنیادین دارد که استعلایى است. این اصل بنیادین، عبارت است از این فرض که زنجیره مقدمات منطقى که عقل در کاربرد منطقى خود بدانها دست یافته بود، واقعا داراى یک حدّ نهایى نا مشروط است. به اعتقاد کانت عقل در سیر قهقرایى خود که بدنبال امر مطلق و نامشروط است، به مفاهیمى دست مى‏یابد که ما بازایى در تجربه ندارند. این مفاهیم را کانت «مفاهیم عقل محض» مى‏نامد. این مفاهیم کارکردى مثبت دارند که «نظام بخشى» است و کارکردى منفى دارند که «قوام بخشى» است، در طول این مقاله این دو کارکرد، توضیح داده شده است.
۴۲۰.

هر چیزی در جای خویش نیکوست: فوکو و ایدئولوژی زیبایی شناسی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان