مبانی نظریه تعدد قرائت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به شرح و بررسی مبانی نظریة تعدد قرائتها میپردازد. از آنجا که نظریة ذکر شده از نگرشهای ویژهای در باب تفسیر متون ناشی میشود، نگاهی به نگرشهای مربوط به تفسیر متون ضرورت خواهد داشت. علیرغم وحدت رویه - تقریباً - عموم اندیشهورزان مسلمان در دانش تفسیر متن و سیر رو به رشد آن، هرمنوتیک یا دانش تفسیر متن در مغرب زمین تحولات بسیاری داشته و نظریههای متعددی در این حوزه مطرح شده است. هرمنوتیک، با هرمنوتیک کلاسیک آغاز میشود سپس با رویکردی نوین تحت عنوان هرمنوتیک رومانتیک (از سوی شلایر ماخر) مطرح میگردد. و بالاخره با رخداد انقلابی در هویت آن، از منطق به فلسفه و از دانش تفسیر به دانش فهم و تحقیق در حقیقت ویژگیهای فهم تحول مییابد. هرمنوتیک فلسفی برخلاف هرمنوتیک کلاسیک و رومانتیک - بر تعدد قرائتها پای میفشرد بلکه این نظریه مهمترین دستاورد آن است. علاوه بر طرفداران هرمنوتیک فلسفی، دیدگاههای شالودهشکنان، ساختگرایان و پیروان نقد نوین امریکایی نیز به چنین نظریهای رهنمون شده، پیامد مشترک همة این نگرشها نظریة تعدد قرائتهاست. پس از شرح نگرشهای ذکر شده، به ویژه هرمنوتیک فلسفی، به این نتیجه رهنمون میشویم که نظریه تعدد قرائتها بر مبناهایی نظیر هرمنوتیک فلسفی مبتنی است. بررسی هر یک از آن مبانی ما را به نادرستی نظریة تعدد قرائتها هدایت میکند. علاوه بر آن مبانی، خود این نظریه فی نفسه مشکلات بسیاری دارد که مهمترین آن ناسازگاری با اصول مفاهمه عقلایی است