ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
۳۶۶۴.

رویکردهای مختلف نسبت به رابطه علم و دین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت علم دین معرفت شناسی علوم انسانی دین شناسی علوم تجربی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۳۵
در این مقاله رویکردهای مختلف «رابطه علم و دین» مورد بررسی قرار گرفته‏اند. در این زمینه به سه رویکرد متداول اشاره شده است. در رویکرد اول دیدگاه پوزیتویستی نسبت به علم و دین، بخصوص مسیحیت، تجزیه و تحلیل شده و موضوعیت نتایج حاصل از آن در اسلام مورد نقد واقع شده است. در رویکرد دوم، ضمن بیان مفروضاتی نسبت به دین شناسی و معرفت شناسی، ارتباط این دو مجموعه و در نتیجه نسبت بین علم و دین تبیین شده و در آن بر ارتباط دین یا بخشی از علوم تأکید گردیده است. در رویکرد سوم با طرح پیش فرض‏هایی راجع به معرفت رویکرد دوم، ارتباط بین دین و همه علوم مورد تأکید واقع شده است.
۳۶۶۵.

جاودانگی نفس: تأملی در محاوره فایدون افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن جاودانگی نفس ثنویت مرگاندیشی ماده‌گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۶۹
چکیده نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقاله نشان می‌دهد که به اعتقاد افلاطون مرگ‌اندیشی از دغدغه‌های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب‌تر و شادمان‌تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می‌داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند‌تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فیلسوفی چون سقراط فقط به یک خیال (یعنی خیال زندگی پس از مرگ) دل خوش داشته است یا نه حقیقتاً چنین حیاتی وجود دارد. اینجاست که مسأله جاودانگی نفس به طور جدی رخ می‌نماید. به علاوه دو تصور مختلف افلاطون از نفس به عنوان نفس بسیط و نفس سه جزئی مورد بحث قرار گرفته و ضمن یافتن توجیهی برای جمع میان این دو تصور نشان داده شده است که آنچه در فایدون موضوع بحث است، همان تصور نفس بسیط است. در ادامه مقاله، براهین چهارگانه افلاطون بر اثبات جاودانگی نفس مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته و ضمن تفکیک مقدمات آن براهین، به قدر گنجایش فضای مقاله نشان داده شده است که چگونه مبانی آن براهین از دیگر اندیشه‌های افلاطون یا احیاناً از فیلسوفان سابق بر افلاطون اقتباس شده‌اند. به علاوه دو نقدی را که خود افلاطون در مورد مسأله وجود نفس و جاودانگی آن ایراد کرده است، مطرح شده و پاسخ‌های افلاطون به این نقدها نیز بررسی شده‌اند.
۳۶۶۶.

محرک نخستین ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت ارسطو محرک اول محرک غیرمتحرک علت فاعلی و علت غائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱۵
چکیده ارسطو که رساله‌های مختلفی دربارة فیزیک، مابعدالطبیعه و مانند آن نگاشته است، ضمن اذعان به واقعی ‌بودن حرکت و تغییر، استدلال کرده است که چون هر متحرکی نیازمند محرک است پس باید یک محرک اوّلی و آغازین وجود داشته باشد، اما چنان محرکی چگونه می‌تواند همه عالم را به حرکت درآورد. ارسطو برای توضیح مسأله به تمثیل رابطه عاشق و معشوق متوسل می‌شود. برطبق فلسفه سنّتی محرک اول، عالم را از راه علیت غایی و نه علیت فاعلی به حرکت درمی‌آورد. شواهدی بر پذیرش عمومی این دیدگاه در میان فیلسوفان شرق و غرب عالم دیده می‌شود. این مقاله کوششی است برای نشان دادن خطای این برداشت عمومی و این‌که محرک اول ارسطو علاوه بر علت غایی، علت فاعلی هم است؛ یکی به این دلیل که اساساً برهان ارسطو برای اثبات محرک اول از طریق علیت فاعلی است ثانیاً، خود ارسطو محرک اول را فاعل حرکت می‌داند.
۳۶۶۸.

بررسی و تحلیل مفهوم «حقیقت» در اندیشه ملاصدرا و هیدگر ‏(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۶۶۹.

نظام احسن از دیدگاه لایب نیتس و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۶۷۰.

ابژه زیبایی‏ شناسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اثرهنری ابژه زیبایی شناسیک پدیدارشناسی هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۶۰
ابژه زیبایی شناسیک از جمله مباحث بحث برانگیز در حوزه زیبایی‏شناسی جدید است. در این مقاله، دیدگاهی خاص که از منظر پدیدارشناسی به این موضوع نظر می‏کند، به اجمال توصیف می‏شود. از این‏رو در این مقاله از اثر هنری، رابطه اثر هنری و ابژه زیبایی شناسیک؛ و هستی ابژه زیبایی شناسیک سخن می‏رود.قایل شدن به هستی، و لذا حقیقت، برای ابژه هنری به خودی خود واجد یک «خواست بودن» است که فی نفسه بودن ابژه بر آن مبتنی است. اگر ابژه زیبایی شناسیک یک «خواست بودن» دارد، از آن روست که بودن مربوط به این ابژه هست. امّا این «هستی»، آن‏چنان هستی‏ای نیست که فراتر از «داده» باشد. این دادگی، درعین حال، یک حضور است و همین حضور ابژه زیبایی شناسیک است که حقیقت ابژه زیبایی شناسیک را در بردارد. تحلیل پدیدارشناسیک ابژه زیبایی‏شناسیک، تنها از طریق تحلیل اثر هنری میسر است؛ و به همین سیاق هستی‏شناسی ابژه زیبایی‏شناسیک نیز در گرو هستی‏شناسی اثر هنری است.
۳۶۷۶.

سنجش نظریه ی زیباشناسی تئودور آدورنو، در زمینه ی موسیقی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان