فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک تربیتی والدین نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان انجام گردید. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نوشهر استان مازندران و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های سبک فرزندپروری شیفر، جهت گیری مذهبی آذربایجانی و سخت رویی کوباسا جمع آوری گردید. داده های به دست آمده نشان داد که بین سبک های چهارگانه فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش تأیید نشد؛ اما بر مبنای یافته های جانبی، بین سخت رویی و جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد.
تأثیر گروه درمانی یکپارچه توحیدی بر احساسات مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور تعیین ارزیابی تأثیر گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسرانشان، 24 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیا و مربیان شهرستان نقده به عنوان نمونه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد در مقیاس احساسات مثبت نسبت به همسر نمره پایینی گرفته بودند. پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون−پس آزمون و پیگیری یک ماهه و گروه گواه انجام شد. افراد انتخاب شده پس از همسان سازی در متغیرهای کنترل، به صورت تصادفی ساده در دوگروه 12 نفره شامل گروه های آزمایشی وگواه قرار گرفتند. نخست برای هر دو گروه آزمون احساسات مثبت نسبت به همسر اجرا شد و سپس برای گروه آزمایشی دوازده جلسه گروه درمانی یکپارچه توحیدی و برای گروه کنترل دوازده جلسه گفتگوی آزاد انجام گردید. پس از پایان مداخله درمانی و یک ماه بعد برای پیگیری دوباره هر دو گروه مقیاس بالا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار spss-24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اجرای گروه درمانی یکپارچه توحیدی، میزان احساسات مثبت نسبت به همسر در گروه آزمایشی به طور معناداری بالاتر از گروه گواه است (F=48/51) (01/0P=). این نتیجه تا یک ماه پس از خاتمه جلسات درمان پابرجا بود؛ همچنین مؤثر بودن زوج درمانی یکپارچه توحیدی بر بهبود احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسرشان تأیید شد که مشاوران خانواده می توانند از این الگوی درمانی برای کاهش مشکلات خانوادگی و افزایش احساسات مثبت زوج ها نسبت به یکدیگر استفاده کنند.
اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95-111
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.
مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. ۲۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کرمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساس مثبت به همسر، جهت گیری دینی و اعتماد بین شخصی، جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد احساس عاطفی مثبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند با زوجینی که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود تفاوت داشت. میزان احساسات جنسی مثبت نسبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو پایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که هر دو ناپایبند بودند. در کل نتایج این پژوهش نشان داد شباهت زوجین ازلحاظ پایبندی به دین، در اعتماد بین شخصی زوجین و احساسات مثبت نسبت به همسر نقش مهمی دارد.
اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره در کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره در کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه بود.روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند و از بین آنها با استفاده از نمونه گیری هدفمند30 نفر انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های معنویت ادارک شده رید (1986) و مقیاس خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی (1395) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس ازآن درمان چندبعدی معنوی خداسو بر روی گروه آزمایش و سپس پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد درمان چندبعدی معنوی خداسو موجب افزایش نمرات معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره و زیرمقیاس های آنها می شود (001/0P=). نتیجه پژوهش نشان داد این مداخله با اصلاح خودپنداره (تصویر ساختگی از خود) و خداپنداره (تصویر ساختگی از خدا) زمینه تقویت و ایجاد تصویر واقعی از خود و تصویر واقعی از خدا را فراهم می کند و درجات ادراک معنویت را نیز ارتقا می بخشد.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
عوامل و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری به منظور کاربرد در مشاوره: تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تربیت اخلاقی در بحث های فردی و اجتماعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چراکه از یک سو، نجات جوامع از بحران هایی مانند ازهم گسیختگی خانوادگی، خودکشی و اختلالات روانی درگرو اخلاق است و از سوی دیگر، برای رسیدن به جامعه ای اخلاقی، نیازمند تربیت انسان هایی اخلاقی به عنوان واحدهای بنیادین جامعه ایم. علاوه بر این، در بحث های فردی نیز مسیر تکاملی انسان با هدف قرب الهی، جز با تربیت اخلاقی میسر نمی شود. ازآنجاکه رویکردهای موجود دارای نگاه تک بعدی بوده و تناسبی با بافتار فرهنگ اسلامی ایران نداشته اند پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون به دنبال تبیین عوامل و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری به منظور کاربرد در عرصه مشاوره است. یافته های پژوهش نشان داد هدف تربیت اخلاقی، پرورش انسانی است که استعدادهای درونی او (عقلی، دینی، اخلاقی و زیبایی) به تعادل رشد کرده باشد. انسان متعادل در حوزه بینش، عقل بر جهلش، در گرایش، پاک دامنی بر شهواتش و در رفتار، شجاعت بر ترسش غلبه می کند. برای دستیابی به این هدف، عوامل فردی (بینش، گرایش و رفتار اخلاقی)، زمینه ای (ازدواج، کار و جهاد) و محیطی (اصلاح محیط عاطفی خانواده و الگودهی و الگوپذیری) تأثیرگذارند و از روش های پرورش استعدادهای عقلانی، خودشناسی و کرامت نفس و عادت سازی می توان بهره جست.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، براساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن است. برای استخراج مؤلفه های نگرش به فرزندآوری، از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و پنج مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 112 نفری بررسی شد، که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به غرفه های مشاوره خانواده در شهر تهران انتخاب شده بودند، یافته ها حاکی از آن است که پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت که شامل پنج مؤلفه، باورهای منفی، باورهای مثبت رشد و تعالی، لذت بری، امنیت خواهی هستند. همچنین، گویه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا نیز مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، برابر 969/0 می باشد.
تحلیل روان شناختی میهمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل روان شناختی مهمانی بر اساس منابع اسلامی است. با توجه به اجتماعی بودن انسان، ارائه الگوهای کامل در این عرصه برای رسیدن به نقطه مطلوب ضروری است. بهترین الگو معصومین(علیهم السلام) هستند. بدین منظور مطالب مرتبط با مهمانی در منابع روایی جمع آوری و سپس با روش تفسیر محتوای متون دینی، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد وظایف میزبان شامل نیت الهی داشتن، در اختیار نهادن آنچه مهمان نیاز دارد، استقبال گرم از مهمان، عدم فخرفروشی در پذیرایی، پرهیز از تکلف و سختی، مراقبت از مهمان در خطرات و بدرقه مهمان است و وظایف مهمان شامل قبول دعوت مهمانی، پرهیز از مهمانی ناخوانده، با آراستگی رفتن، اطاعت از میزبان، دعا کردن و استفاده از کلمات زیبا در حق میزبان است. این سنت علاوه بر تجلیات و صورت های نمادین که بیان گر سبک زندگی اسلامی است، دارای آثار و کارکردهایی است که مجموع حیات اجتماعی مسلمین را تحت تأثیر قرار داده و سهم به سزایی در پیشرفت تمدن سازی اسلامی به عهده می گیرد این آثار که درواقع یافته های نوی این پژوهش می باشند عبارت اند از: آثار دینی از جمله ریزش گناهان، صحت و سلامت و فرصت آموزش را در پی خواهد داشت و آثار روان شناختی پیوند جویی، مهارت ابراز وجود، همجواری، ابراز عواطف، همدلی و شایستگی و صمیمیت را به همراه دارد. توصیه می شود بر اساس یافته های این پژوهش، پرسش نامه مهمانی با رویکرد اسلامی تدوین شود.
مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیر معتکف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
68-79
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تربیت جوانان باایمان در آموزه های دینی ما، نهادهایی فعالیت های مختلفی را برای ترغیب آنان به گرایش به باورها و اعمال دینی سازمان دهی کرده اند که از مهم ترین آنها اعتکاف است که آثار اجتماعی و فردی گسترده ای دارد. این پژوهش با هدف مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیرمعتکف شهر تبریز انجام گرفته است. روش کار: روش این مطالعه از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش تمامی شرکت کنندگان 35-18 سال در مراسم اعتکاف سال 1397 شهر تبریز بود که از میان آنان 250 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه ها پاسخ دادند. 220 نفر نیز با گروه مطالعه همتا شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری در مؤلفه های زندگی هدفمند، پذیرش خود و نمره کل بهزیستی روان شناختی بین دو گروه معتکف و غیرمعتکف وجود داشت (01/0>P). میانگین مؤلفه بهزیستی مذهبی در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P)؛ درنهایت، میانگین گذشته منفی، آینده و حال تقدیرگرا در گروه معتکف و میانگین حال لذت گرا در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شرکت در فعالیتی دینی مانند اعتکاف احتمالاً فرصتی برای بهسازی، تهذیب نفس و ارتقای فضیلت های انسانی برای شرکت کنندگان در آن به شمار می آید. افراد با شرکت در این مراسم معنوی تلاش می کنند تا با گذشته منفی خود مقابله و اهداف زندگی خود را بازسازی کنند و به کمال دست یابند. این نتایج می تواند راهکار های ارزشمندی در تمهید ارتقای بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به دلیل افزایش بلایای طبیعی و آثار آن بر افراد، تأکید بر نقش عوامل معنوی در مواجهه با آنها افزایش یافته است؛ ولی هنوز پژوهش ها به روشنی به تبیین این عوامل نپرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان سرپل ذهاب انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. بدین منظور 27 نفر از زلزله زدگان کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری در قالب مقوله های اصلی دسته بندی و از راه فنون کدگذاری اشتراوس و کوربین، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، باور به خدا و روز قیامت به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت از معرفت و توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت بود. اتحاد و انسجام به عنوان شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به عنوان شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای مورد استفاده زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و پیامدهای آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری؛ درنهایت پذیرش و نگاه به زندگی به عنوان وسیله نه هدف به عنوان پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی پس از بلایا ارائه کرد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
تأثیر آموزش راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
90-102
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بامعنابودن موجب شادی می شود و به اشخاص اجازه می دهد رویدادها را تفسیر کنند و درباره نحوه زندگی و خواسته های انسان در زندگی برای خویش ارزش هایی تدارک ببینند. ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را ارائه نموده است، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر شهر قم صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که به صورت مشاوره گروهی و در هشت جلسه برگزار شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دین پژوهان دختر شهر قم در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 و نمونه پژوهش 60 دین پژوه دختر با دامنه سنی 18 تا 25 در مقطع کارشناسی بود که به صورت داوطلبانه در مشاوره گروهی ثبت نام نمودند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه شادمانی آکسفورد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات شادمانی گروه آزمایش قبل از مداخله 40/31 + 51/94 و بعد از مشاوره گروهی 87/14 + 13/130 تغییر کرد. بنابراین میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر بود. درنتیجه راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان مؤثر بوده است (001/0P<). نتیجه گیری: ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را به بهترین شیوه تبیین نموده است پیشنهاد می شود در آموزش های مؤسسات آموزشی از مفاهیم این آیات برای ایجاد شادمانی در دانش آموزان، دانشجویان و دین پژوهان استفاده شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده بر اساس قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده [1](H.FBQ) براساس قرآن کریم انجام شد. مرزهای خانواده به روش اجتهاد دینی−روان شناختی از آیات قرآن کریم و روایات تفسیری ذیل آنها استخراج و ارائه گردید. الگوی نهایی شامل 5 مرز مرتبه اول، 15 مرز مرتبه دوم و 64 مرز مرتبه سوم است. براساس مرزهای استخراج شده، پرسشنامه طراحی شد. روایی محتوایی گویه ها را کارشناسان براساس CVI و CVR تایید کردند و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. پایایی کل پرسشنامه 975/0، مرز های عام 884/0، مرزهای زوجینی 92/0، مرزهای والدینی 925/0، مرزهای برادران−خواهران 789/0 و مرزهای بیرونی 761/0 بود. پرسشنامه در نمونه 600 نفری از خانواده های شهر قم اجرا شد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر تأیید روایی سازه برای پنج عامل (مرز) زیربنایی و 164 گویه برای سنجش آنها بود. نتایج مقایسه مرزها بین خانواده های معمولی و خانواده های در معرض طلاق، مؤید روایی سازه و قدرت تفکیک پرسشنامه بین خانواده های بهنجار و نابهنجار است. بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مرزهای خانواده نشان داد که پرسشنامه 164 گویه ای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است.
اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
بررسی کیفی انگاره های ذهنی نادرست از خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی خداانگاره های نادرست انجام شده است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن، از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف و مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد، با حداکثر تنوع جمع آوری شده است. داده ها پس از 18 مصاحبه، به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده، به تحلیل داده ها، به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج گردید. این کدها، براساس شباهت ها دسته بندی و طبقه بندی شده و در قالب مقولات شکل گرفتند. براساس یافته های پژوهش، 108 مفهوم در کدگذاری اولیه و 68 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 62 مفهوم و 18 مقوله تقلیل یافت. برخی از این کدها، عبارتند از: فهم استعاره ای از خداوند و صفات او، داشتن حس طلبکارانه نسبت به خداوند، خشمگین شدن خدا در برابر اعتراض به ناملایمات زندگی و... .
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.