فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
خدا؛ و تصور مثبت و منفی از او و رابطة آن با عزّت نفس و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تصور مثبت و منفی از خدا با عزّت نفس و سلامت روانی انجام شد. در این پژوهش، 300 دانش آموز دبیرستانی از رشته های تحصیلی گوناگون با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة تصور از خدا، پرسش نامة عزّت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامة سلامت روانی (G.H.Q.28) پاسخ دادند. داده ها با شاخص های آماری همچون «همبستگی»، «واریانس چند متغیری» و «رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تصور مثبت از خدا با سلامت روان و عزّت نفس، همبستگی مثبت وجود داشت. همچنین نتیجة آزمون «رگرسیون گام به گام» نشان داد اولین عاملی که سهم تعین کننده ای در پیش بینی سلامت روان دارد عامل عزّت نفس و دومین عامل تصور منفی از خداست.
بررسی تطبیقی دیدگاه های غزالی و بندورا در تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی تحلیلی و مقایسه ای آرای ابوحامد غزالی و آلبرت بندورا در بارة تربیت اخلاقی در حیطه نظری و تعیین میزان انطباق و آنها با یکدیگر در حیطه کاربرد. سؤال اصلی این است که دیدگاه های غزالی و بندورا در زمینه تربیت اخلاقی چیست و مشتمل بر چه عناصری است؟ این پژوهش رویکردی میان رشته ای دارد و در آن از روش کتابخانه ای و سپس تحلیل محتوایی متون علمی به شیوه تعقلی استفاده گردیده و تلاش شده است تا آرای آنان در حوزه های پنج گانه اهداف، مبانی انسان شناختی، اصول، روش ها و عوامل تربیت اخلاقی استخراج شود. دستاوردهای پژوهش نشان داد که در برخی از «مبانی انسان شناختی» بین دو دیدگاه ، هماهنگی، و در برخی موارد اختلاف قطعی وجود دارد. در محور «اهداف تربیت اخلاقی» نیز، غزالی فضیلت گرای مبتنی بر ایمان به خدا است اما بندورا به دنبال فضائل اخلاقی نیست بلکه روی کردی عمل گروانه معطوف به موقعیت و ناظر به مهارت خودکنترلی اخلاقی دارد. پس در هدف گذاری تربیتی اختلاف فراوان دارند. در «اصول تربیت اخلاقی» نیز موارد تشابهی دارند؛ اگر چه گاهی، در تفسیر یک اصل تربیتی، مختلف می شوند. در مجموع، آرای تربیت اخلاقی غزالی گسترده تر و جامع تر از آرای بندوراست ولی آرای بندورا از انسجام و مؤیدات تجربی بیشتری برخوردار است.
مقایسه «عمل به باورهای دینی» و «راهبردهای کنار آمدن با مشکل» در دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی مذهبی و معمولی دخترانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیرگذاری رویکردهای مذهبی و معمولی مدارس در ابعاد دینداری دانش آموزان و کاربرد دین در زندگی آنان طراحی و اجرا گردید. به این منظور از بین مدارس غیرانتفاعی دخترانه شهر تهران، دو دبیرستان با رویکرد مذهبی و دو دبیرستان با رویکرد معمولی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و دانش آموزان پایه اول و سوم آنها به تکمیل پرسشنامه های «عمل به باورهای دینی» (گلزاری، 1379) و «راهبردهای کنار آمدن با مشکل» (فرایدنبرگ و لوئیس، 1994، به نقل از داعی پور، 1387) پرداختند. یافته های پژوهشی حاصل از آزمون t مستقل حاکی از آن است که بین میزان استفاده از سبک های کنارآمدن با مشکل (سبک بارور، نابارور، و مراجعه به دیگران) در دانش آموزان مدارس با رویکردهای متفاوت به تربیت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما دانش آموزان مدارس مذهبی از نظر میزان عمل به باورهای دینی با دانش آموزان مدارس معمولی تفاوت معناداری دارند؛ به گونه ای که میزان عمل به باورهای دینی در دانش آموزان مدارس مذهبی بیشتر از دانش آموزان مدارس معمولی می باشد.
بررسی واژه تربیت در قرآن و سنت (نقدی بر بکارگیری واژه تربیت در معانی دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی واژه تربیت در متون اسلامی است به این منظور فرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه وکتب ادعیه و مجموعه بحارالانوار به عنوان جامعه در نظر گرفته شد و نمونه در اینجا همان جامعه بوده است. پس از بررسی کامل این متون، این نتیجه حاصل شد که واژه تربیت از ریشه ربو و به معنای بزرگ کردن است و نه به معنایی که امروز از تربیت برداشت می شود و منظور رشد و شکوفایی استعدادها و توانمندی های فرد است.
رابطه مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة مقابله مذهبی با آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان داغدیده انجام شده است. نود دانشجوی داغدیده در شهر اصفهان به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) و مقیاس مقابله مذهبی ایرانی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه های معناداری بین آثار مثبت و منفی سوگ با ابعاد مختلف مقابله مذهبی وجود دارد و مؤلفه اعمال مذهبی می تواند 2/18درصد از واریانس آثار منفی، و 63 درصد از واریانس آثار مثبت سوگ را تبیین کند. همچنین دانشجویان با سوگ بهنجار در مقایسه با دانشجویان با سوگ نابهنجار، میانگین نمره های بالاتری در اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل داشته و همچنین میانگین نمره های کمتری در بُعد احساس منفی درباره خداوند داشتند. این نتایج می تواند در تعیین راهبردهای تلفیقی مذهبی ـ روان شناختی در مشاوره و درمان سوگ، تلویحات مناسبی داشته باشد.
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
بررسی موانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره به رویکرد اسلامی: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد کشف و تبیین آسیب هایی است که مانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره، به رویکرد اسلامی می شوند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، با سی دانشجو و پنج استاد مربوط به رشته های مشاوره و روان شناسی دانشگاه اصفهان که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نرم افزار QSR NVivo استفاده شد. نتیجة تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های مشارکت کنندگان، دو مضمون کلی و یازده طبقه است که عبارت است از: 1. عوامل درون فردی، شامل چهار طبقه، مانند بی رغبتی کلی دانشجویان به طرح مسائل جدید، 2. عوامل برون فردی، شامل هفت طبقه، مانند کمبود منابع آموزشی و پژوهشی بودند.
بدیهی است شناخت موانعی که گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره را به کاربرد رویکرد اسلامی کند می کنند، می تواند به تدوین راه کارهای مناسب برای ترغیب هرچه بیشتر دانشجویان به رویکرد اسلامی کمک کند.
تأثیر مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی بر کاهش علایم افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین پروتکل این مداخله و ارزیابی میزان اثربخشی آن در درمان افسردگی صورت گرفت. برای اجرای این پژوهش، 24 دانشجوی دختر دانشگاه علامه طباطبایی که بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبة بالینی، دارای علایم افسردگی بودند، به طور تصادفی به دو گروه دوازده نفره (یک گروه درمان و یک گروه گواه) تخصیص داده شدند. سپس پروتکل دوازده جلسه ای مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی، در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با آزمون t تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، آزمودنی هایی که مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی را دریافت کرده بودند، به نسبت گروه گواه در علایم افسردگی بسیار کاهش داشته اند. نتایج پیگیری نیز نشان داد که این مداخله بر کاهش علایم افسردگی در گروه آزمایش، به نسبت گروه گواه مؤثرتر است.
معنای زندگی در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی معنای زندگی از منظر امام علی (ع) انجام شد. در جامعه روایی پژوهش، از میان همه روایت های نقل شده از امام علی (ع)، نهج البلاغه با توجه به اینکه بیشترین حجم روایت های نقل شده از علی (ع) را در خود جای داده به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از بررسی متن نهج البلاغه به روش اجتهاد دینی و تحلیل تاریخی و محتوایی احادیث متون مورد نظر جمع آوری، انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اطلاعات، پس از جمع آوری و انباشته سازی، با به کارگیری روش های استقرایی و قیاسی مقوله بندی، اعتباریابی محتوایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها بیانگر امکان استخراج یک الگوی معنایی برای زندگی در چارچوب بیانات امام علی(ع) و به بیان کلی تر دین اسلام است. این الگو بسیاری از الگوهای امروزه روان شناختی برای معنا یابی زندگی را پوشش می دهد. در نتیجه می توان از این الگو در جهت تبیین معنای زندگی و کمک به فنون روان درمانگری برای معنا یابی زندگی مراجعان استفاده کرد.
رابطه بهزیستی معنوی و سرسختی روان شناختی با سلامت روانی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی عوامل مرتبط با سلامت روانی سالمندان، یکی از موضوعات مورد علاقه حوزه روان شناسی سالمندی است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی و سرسختی روان شناختی با سلامت روانی سالمندان بود.
مواد و روش ها: روش این پژوهش، توصیفی– همبستگی و جامعه آماری آن کلیه سالمندان مقیم در خانه سالمند شهرستان اردبیل بود. داده های تحقیق از 100 سالمند جمع آوری گردید که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، سرسختی روان شناختی و سلامت روانی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رابطه دو متغیری بهزیستی مذهبی با هر یک از متغیرهای اضطراب، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی، منفی معنی دار و با سرسختی روان شناختی، مثبت معنی دار است (05/0P < ). همچنین رابطه دو متغیری بهزیستی وجودی با هر یک از متغیرهای جسمانی سازی، اضطراب، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی، منفی معنی دار و با سرسختی روان شناختی، مثبت معنی دار است
(05/0P < ). رابطه دو متغیری سرسختی روان شناختی نیز با هر یک از متغیرهای اضطراب و افسردگی منفی و معنی دار بود (05/0P < ).
نتیجه گیری: سلامت روانی سالمندان توسط متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی، سرسختی روان شناختی و سن به خوبی قابل پیش بینی است. نتایج این تحقیق، تلویحات مهمی در خصوص اهمیت بهزیستی معنوی و سرسختی روان شناختی در حفظ سلامت روانی سالمندان داشت.
نقش واسطه گری مقابله مذهبی در سبک های دلبستگی نسبت به خدا و سلامت روان والدین کودک با ناتوانی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف بررسی نقش واسطه ای مقابله مذهبی در رابطه بین سبک های دلبستگی نسبت به خدا و سلامت روان، 240 والد (120 مادر و 120 پدر) دارای کودک با ناتوانی ویژه در منطقه زیر کوه شهرستان قائن به صورت تصادفی انتخاب شدند. والدین به مقیاس سبک های دلبستگی به خدا، مقابله مذهبی مثبت و منفی و همچنین مقیاس سلامت روان پاسخ دادند. برای بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های دلبستگی و مقابله مذهبی برای هر یک از والدین به طور جداگانه از الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد، 1) در پدران و مادران سبک دلبستگی ایمن و دو سوگرا به خدا به طور غیرمستقیم و با واسطه مقابله مذهبی مثبت منجر به کاهش اختلال در عملکرد اجتماعی می شود. 2) سبک دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا به خدا نیز با میانجی گری مقابله مذهبی منفی در پدران و مادران منجر به افزایش علائم روان تنی و تنها در پدران منجر به افزایش بی خوابی و اضطراب می شود. 3) در مادران سبک دلبستگی ایمن به خدا به طور مستقیم منجر به کاهش اضطراب و بی خوابی و همچنین افسردگی می شود. 4) و در نهایت سبک دوسوگرا به خدا در مادران با واسطه مقابله مذهبی منفی و در پدران نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم منجر به افزایش افسردگی می شود. به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که مقابله مذهبی مثبت و منفی در رابطه میان سبک های دلبستگی به خدا و سلامت روان والدین کودکان با ناتوانی ویژه نقش واسطه گری دارد.
پیش بینی خودگسستگی مذهبی دختران دانشجو بر اساس ابعاد مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی خودگسستگی مذهبی دختران دانشجو بر اساس فرآیند و محتوای خانواده بود. گروه نمونه در این پژوهش شامل 365 دانشجوی دختر دوره ی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت و دانشگاه شیراز بود. از مقیاس فرآیندهای خانوادگی، مقیاس محتوای خانواده و مقیاس خودگسستگی مذهبی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر فرآیند خانوادگی به طور معناداری قادر به پیش بینی خودایده آل مذهبی دختران دانشجو می باشد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر فرآیندهای خانوادگی به طور معناداری قادر به پیش بینی خودگسستگی از ایده آل های مذهبی و خودگسستگی از بایسته های مذهبی دانشجویان دختر می باشد. درمجموع نتایج این مطالعه نشانگر نقش خانواده در شکل گیری مفهوم خود در دختران بود.
بررسی ویژگی های آماری پرسش نامه نیرومندی ایمان مذهبی سانتا کلارا در دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پایایی، روایی عاملی، و روایی همگرا در پرسش نامه نیرومندی ایمان مذهبی سانتا کلارا (پلانته و پوکاچینی، a1997) در یک نمونه دانشجویی ایرانی بود. 300 دانشجوی دانشگاه تهران (131 دختر و 169 پسر) وارد مطالعه شدند. ضریب آلفای کرونباخ این مقیاس در نمونه حاضر معادل 92/0 و ضریب پایایی دونیمه آن نیز معادل 91/0 بدست آمد. هم تحلیل عاملی اکتشافی و هم تحلیل عاملی تأییدی نشانگر ساختار تک عاملی برای این مقیاس بودند. تمامی مواد این پرسشنامه با ضریب بار بالایی بر روی این عامل بار شدند (درصد پراکندگی تبیین شده = 35/61). هم چنین همبستگی این مقیاس با مقیاس های مشارکت و باورهای معنوی، معنای معنوی، مشارکت مذهبی، کنار آمدن مذهبی و بهزیستی روان شناختی معنی دار و در جهت پیش بینی شده بود که روایی همگرای مقیاس را مورد تأیید قرار می دهد. روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن است که این مقیاس در نمونه دانشجویی ایرانی از ویژگی های آماری مطلوبی برخوردار است.
پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام است. در این بررسی، از روش تحلیل محتوا و فهم روان شناختی متون اسلامی استفاده شده است. رویکرد نخست روان شناسی به رضامندی، بر پایة لذت و پرهیز از درد بوده است. سپس با آشکار شدن نقاط ضعف آن، رویکرد مبتنی بر سعادت، شناخت و فضایل درونی، جای گزین آن شد. یافتة این بررسی نشان می دهد که پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام، «خیرباوری» است. این، از سویی مبتنی بر این واقعیت خداشناختی است که همة امور به «تقدیر» خداوند رقم می خورد و همة تقدیرهای او «خیر» است؛ و از سوی دیگر، مبتنی بر این رفتار انسانی است که اگر انسان به آن واقعیت خداشناختی باور پیدا کند، به رضامندی دست خواهد یافت. نتیجه اینکه برای رسیدن به رضامندی، باید باور به خیر بودن تقدیر را به وجود آورد.
عرفان اسلامی و دلالت های آن در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی به عنوان یکی از مهمترین و پرنفوذترین نحله های فکری مسلمانان در طول تاریخ، مکتبی است که به صراحت از عشق صحبت به میان می آورد. موضوع عشق مجازی و و حقیقی و نقش آن در معرفت و رشد و تعالی انسان و رسیدن انسان به خداوند، ازجمله ارکان بنیادی عرفان اسلامی به حساب می آید. از سوی دیگر چنین به نظر می آید که طریقت عرفان، سیر انفسی و کاملا فردی است و به تبع آن به مناسبات و روابط اجتماعی ارتباط چندانی ندارد. این در حالی است که تامل در مفهوم عشق و سیر آن از مجازی به حقیقی، اشتباه این برداشت را نشان می دهد. لذا با توجه به اینکه ازدواج و نهاد خانواده ازجمله مهمترین، گسترده ترین و نخستین شکل تعامل اجتماعی بشمار می رود، این پرسش قابل طرح است که بین عرفان اسلامی و ازدواج و خانواده چه نسبتی را می توان در نظر گرفت؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مطالعه عبارت است از استنتاج تلویحات عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده. با در نظر گرفتن این هدف، پرسش این مطالعه عبارت است از اینکه دلالت های عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده چه هستند؟روش این پژوهش عبارت است از روش تحلیلی –استنتاجی که از زمره ی روش های مطالعات فلسفی به حساب می آید. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارند که مطابق با نگاه عرفان اسلامی، بنیان ازدواج و تشکیل خانواده، پدیدآیی عشق و رشد آن است. به دیگر سخن، ازدواج و خانواده محملی برای سیر عشق از مجاز به حقیقت می باشد. از سوی دیگر، عشق در ازدواج و خانواده، بستر مناسبی را برای آگاهی از خلال توجه به دیگری فراهم می آورد. خودشناسی نیز مقدمه ی آگاهی بشمار می رود.
بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای (TA) مذهب محور بر میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای مذهب محور بر میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی بوده است. طرح این پژوهش از نوع تجربی، پیش آزمون ـ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری بوده است. از میان زوج های با مشکلات خانوادگی و تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاورة محقق، و با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد سی زوج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسة 45 دقیقه ای تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای مذهب محور قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش عبارت بود از: 1. مقیاس عشق و علاقه؛ 2. پرسش نامة احترام به همسر؛ 3. پرسش نامة رضایت زناشویی اینریچ. داده های حاصل، با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده آشکار ساخت که میان گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی تفاوت معنا داری وجود دارد (001/0>P)؛ یعنی میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی در گروه آزمایش، به گونه ای معنا دار، بالاتر از پیش آزمون و گروه کنترل بوده است. این نتایج، همچنان در دورة پیگیری به گونه ای معنا دار پایدار بوده است (001/0>p).