فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی در زنان یائسه دارای علائم وازوموتور بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی و با گروه کنترل و پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (1ماه بعد) بود. جامعه آماری، زنان 55-45 سال شهر تنکابن با یائسگی طبیعی و دارای پرونده و شکایت از علائم وازوموتور در مراکز بهداشتی -درمانی در سال 1397 بود. نمونه گیری به روش دردسترس و پس از غربالگری اولیه با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. 30 مشارکت کننده پس از امضای رضایتنامه، آگاهانه انتخاب و به روش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه، پرسشنامه نگرش به یائسگی نوگارتن را در سه مرحله تکمیل کردند. گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای آموزش شفقت به خود و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پس از مداخله، حاکی از تفاوت معنی دار و پایداری در نگرش بین دو گروه تا مرحله پیگیری بود. بدین ترتیب، آموزش شفقت به خود در بهبود نگرش زنان یائسه دارای علائم وازوموتور مؤثر است.
تدوین مدل تبحر مداری مبتنی بر توانمندی های منش در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، تبیین تبحرمداری دانش آموزان براساس توانمندی های منش آنان است که با روش همبستگی انجام شد. در این پژوهش، 417 (213 دختر و 204 پسر) دانش آموز پایه نهم با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان پارک و پیترسون، جهت گیری هدف الیوت و مک گرگور، خودکارآمدی شوارتز و جرسلم، ارزش موفقیت پینتریج و همکاران، مسئولیت پذیری نعمتی و شادی لیبومیرسکی و لپر پاسخ دادند. یافته ها نشان دادند مدل مفروض با داده ها برازشی پذیرفتنی دارد و توانمندی های منش، تبیین کننده تبحرمداری است. همچنین اثر غیرمستقیم متغیرهای توانمندی منش، خودکارآمدی، مسئولیت پذیری و ارزش موفقیت بر تبحرمداری معنادار است. در مقایسه مدل مفروض بین دختر و پسر ازنظر شاخص های کای اسکوئر بهنجارشده، شاخص برازش مقایسه ای، شاخص برازش تطبیقی، ریشه میانگین مربعات برآورد تفاوتی وجود نداشت. نتایج پژوهش نشان دادند تبیین تبحرمداری مبتنی بر توانمندی های منش با متغیرهای میانجی خودکارآمدی، مسئولیت پذیری، ارزش موفقیت و شادی تبیین پذیر است و می توان تبحرمداری را در محیط های آموزشی و برای دانش آموزان نوجوان افزایش داد.
نقش معنویت و بخشش در علائم روان شناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سالهای اخیر پژوهش های علت شناسی نقش ابعاد زیستی- روانی- اجتماعی و معنوی را در بروز و تشدید بیماری های قلبی عروقی بیش از پیش مورد تاکید قرار داده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنویت و بخشش در علائم روان شناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در آن 96 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان های اصفهان و کلینیک های پزشکی با تشخیص عروق کرونر قلب درسال1396، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه گرایش های معنوی (شریفی و مهرابی)، پرسشنامه بخشش (ورثینگتون، هوک و ویتولیت) وفرم کوتاه پرسشنامه علایم روانشناختی (دورا) استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد بین ابعاد معنویت و علائم روان شناختی همبستگی منفی وجود دارد. در زیر مقیاس های علائم روان شناختی با ابعاد باورهای معنوی، احساس کسب معنویت، خودشکوفایی معنوی و فعالیت های اجتماعی و مذهبی رابطه منفی مشاهده شد. همچنین در زیر مقیاس های علائم روان شناختی با ابعاد گذشت هیجانی و تصمیمی نیز رابطه منفی مشاهده شد. نتایج نشان داد متغیرهای معنویت و بخشش پیش بینی کنندهای معناداری برای کاهش علائم روان شناختی بودند. با الهام از یافته ها می توان ازبرنامه های آموزشی مبتنی بر معنویت و بخشش برای ارتقای سلامت روان در بیماران کرونری قلب بهره برد.
پیش بینی تاب آوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجی گری خودکارآمدی و معنا در زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجی گری خودکارآمدی و معنا در زندگیانجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود که به منظور بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه خودکارآمدی شوارزر و جروسام و پرسشنامه معنا در زندگی استگر و همکاران استفاده شد. نتایج نشان دادند تاب آوری روانشناختی به صورت مستقیم با حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی ایمن، خودکارآمدی و معنا در زندگی پیش بینی پذیر است. همچنین تاب آوری روانشناختی با حمایت اجتماعی به صورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی و معنا در زندگی پیش بینی می شود. به علاوه، نتایج نشان دادند تاب آوری روانشناختی با سبک دلبستگی ایمن به صورت غیرمستقیم ازطریق خودکارآمدی پیش بینی می شود؛ ولی ازطریق معنا در زندگی پیش بینی پذیر نیست
نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای معلمان، حیاتی است که در محل کار احساس شادکامی کنند؛ زیرا عملکرد بهتری خواهند داشت. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی بود. تعداد 260 نفر از معلمان شهرستان رودسر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از میان 30 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک های دلبستگی بشارت، ابرازگری هیجان کینگ و ایمونز و سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. تحلیل های همبستگی نشان دادند شادکامی با سبک دلبستگی ایمن، سبک عشق ورزی صمیمت، شور و اشتیاق و تعهد و ابرازگری هیجان، رابطه مستقیم دارد و با سبک دلبستگی ناایمن و دوسوگرا رابطه معکوس دارد. نتایج آزمون t استیودنت نشان دادند میانگین گروه مردان در مقایسه با زنان ازنظر شادکامی به طور معنی داری بیشتر است. تحلیل رگرسیون در گروه مردان نشان داد سبک دلبستگی ایمن و سبک عشق ورزی تعهد به طورمثبت و معنی دار و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به طور منفی 40 درصد از واریانس نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در گروه زنان نیز مشخص شد سبک دلبستگی دوسوگرا به طور معکوس و ابرازگری هیجان به شیوه مستقیم 52 درصد از نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در مجموع، سبک های دلبستگی، عشق ورزی متعهدانه (به طور خاص در مردان) و ابرازگری هیجان (به طور خاص در زنان) می توانند با اثرگذاری بر نحوه تعاملات و ارتباطات، شادکامی جامعه معلمان را تبیین کنند.
تحول فضائل و توانمندی های شخصیتی در دوره بزرگسالی: با نگاهی بر تفاوت های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین سیر تحول توانمندی های شخصیتی از دوره بزرگسالی در حال پیدایش تا بزرگسالی میانه در زنان و مردان شهر اصفهان بود. پژوهش در چارچوب پژوهش های تحولی مقطعی و در قالب طرح علی مقایسه ای برنامه ریزی شد. نمونه پژوهشی 340 نفر (170 زن و 170 مرد) در 4 گروه سنی 18 تا 29 ساله، 30 تا 39 ساله، 40 تا 49 ساله و 50 تا 59 ساله بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از سیاهه توانمندی ها و ارزش ها در عمل (پیترسون و سلیگمن، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد میزان اکثر توانمندی های شخصیتی با گذر زمان دچار تغییر می شود. به عبارتی خلاقیت، روشن بینی و عشق به یادگیری، صداقت، پشتکار و سرزندگی، هوش اجتماعی، خودتنظیمی، آینده نگری و تواضع، امید، شوخ طبعی و قدرشناسی، انصاف و برابری و شهروندی در گروه سنی 30 تا 39 ساله افزایش یافته اما در گروه 50 تا 59 ساله کاهش یافت. همچنین میان توانمندی های شخصیتی در زنان و مردان تفاوت معنادار بود و زنان میانگین نمرات بالاتری داشتند. یافته ها نشان داد زنان به طورکلی در همه گروه های سنی نمرات بالاتری نسبت به مردان در توانمندی های شخصیتی کسب کردند. نتایج آزمون t مستقل در زنان و مردان نشان داد توانمندی های شخصیتی دلیری، آینده نگری و قضاوت (تفکر انتقادی) در گروه 18 تا 29، خودتنظیمی در گروه 30 تا 39 و دلیری، پشتکار، صداقت، عشق و بخشش در گروه 40 تا 49 ساله از لحاظ آماری معنی دار بود.
تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تاثیر آموزش هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با بهره گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی حدود 80 نفر از کارکنان تست هوش هیجانی را تکمیل کردند و از افرادی که هوش هیجانی پایینی تری نسبت به دیگران برخوردار بودند، پس از کنترل معیارهای ورود و خروج، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15n=) قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل بجز ملاقات های ساده با درمانگر مداخله ای دریافت نکردند. سپس آزمودنی های دو گروه مجدداً پرسشنامه هوش هیجانی را تکمیل کردند. داده ها استخراج شد با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تحلیل گردیدند. نتایج تفاوت های معناداری را برای نمره کل هوش هیجانی و نیز چهار مؤلفه آن بین دو گروه نشان داد. آموزش هوش مثبت بطور موفقیت آمیزی موجب بهبود هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شد و لذا به کارکنان این سازمان قابل توصیه است.
نقش میانجی گرانه سرمایه روانشناختی در تأثیر رهبری قابل اعتماد بر خشنودی از شغل و خشنودی از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گرانه سرمایه روانشناختی در تأثیر بین رهبری قابل اعتماد با خشنودی از شغل و خشنودی از زندگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن سازمان مورد مطالعه در پاییز 1396 تشکیل دادند که از میان آنها 112 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل رهبری قابل اعتماد والومبوا و همکاران، خشنودی از شغل اسمیت و همکاران، خشنودی از زندگی داینر، ایمونز، لارسن و گریفین و سرمایه روانشناختی لوپز، آمو و مارتین بودند. داده ها با روش الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند و یافته ها نشان دادند رهبری قابل اعتماد بر سرمایه روانشناختی، خشنودی از شغل و خشنودی از زندگی و همچنین، سرمایه روانشناختی بر خشنودی از شغل و خشنودی از زندگی دارای تأثیر مثبت و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان دادند رهبری قابل اعتماد به طور غیرمستقیم و ازطریق سرمایه روانشناختی بر خشنودی از شغل و خشنودی از زندگی تأثیر معنادار دارد. براساس یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری شد که رهبری قابل اعتماد به طور مستقیم بر سرمایه روانشناختی تأثیر می گذارد و درنتیجه، سرمایه روانشناختی باعث افزایش خشنودی از شغل و زندگی می شود.
تأثیر ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادرک شده بر قدردانی با واسطه گری استرس و خود کار آمدی تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با قدردانی با واسطه گری استرس تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در آن روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. مشارکت کنندگان شامل 474 دانش آموز دوره ی دوم متوسطه (186 پسر و 288 دختر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه ی شهر یزد انتخاب شدند. این افراد مقیاس چند مؤلفه ای قدردانی، فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه ی استرس تحصیلی و پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی را تکمیل نمودند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که از بین ویژگی های شخصیتی به عنوان متغیر برون زاد اول توافق پذیری به طور مستقیم، توافق پذیری، وظیفه گرایی، روان نژندگرایی و گشودگی به تجربه به صورت غیر مستقیم با واسطه گری استرس تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی قادر به پیش بینی قدردانی شدند. همچنین از بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر برون زاد دوم حمایت دیگران و حمایت خانواده به طور مستقیم و حمایت خانواده به صورت غیر مستقیم با واسطه گری استرس تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی قدردانی را پیش بینی کرد. نتیجه آن که ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده، استرس تحصیلی افراد را کاهش داده و افراد کم استرس در مقابله با مشکلات تحصیلی خودکارآمدتر می شوند. در چنین شرایطی دانش آموزان در مسیر قدردان تر شدن پیش می روند.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن پرستاران شایسته در سیستم برای ارائه خدماتی باکیفیت، تنها با به روزکردن سطح دانش و ارتقای سلامت جسم و روان کارکنان مهیا می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اهواز، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای با روش مثبت نگری، آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و سرسختی سلامت گیبهاردت، وندردوف و پال را در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند آموزش مثبت نگری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پس آزمون و پیگیری پرستاران شد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخلات مثبت نگر برای ارتقا سلامت روان و کاهش مشکلات روانشناختی پرستاران استفاده کرد.
برنامه تعاملات دینداری برای دانشجویان: ساخت و روایی یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون برنامه های بسیاری در زمینه تربیت دینی و ارتقای دینداری در کشور طراحی و اجرا شده است. اما اثربخش بودن این برنامه ها مورد تردید پژوهشی است. به همین دلیل بنیانگذاری نوعی تربیت دینی که بتوان اثربخشی آن را به لحاظ تجربی آزمود، لازم است. به منظور پرداختن به این ضرورت ، هدف این پژوهش ساخت و روایی-یابی برنامه آموزشی تعاملات دینداری برای دانشجویان بوده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل (چند گروهی با یک گروه کنترل) بوده است. گروه آزمایش شامل 117 دانشجو بوده است که به روش در دسترس انتخاب شدند و در قالب ده گروه آزمایشی هر یک تحت آموزش یکی از خرده بسته های بسته مذکور قرار گرفتند. به منظور سنجش دینداری و مؤلفه های آن از فرم کوتاه مقیاس دینداری خدایاری فرد و همکاران استفاده شد. نتایج نشان داد بسته آموزشی مذکور بر باورها و رفتارهای دینی اثر معنادار داشته، اما بر نمره دینداری کلی و عواطف دینی اثر معناداری نداشته است. اثربخشی بسته آموزشی بر باورها و رفتارهای دینی را می توان با مفاهیم تأثیر ظاهر بر باطن، تولی و برادری، حمایت اجتماعی، سرمشق گیری معنوی یا دینی و ترادف معنویت و دینداری در نگاه اسلامی، تبیین کرد. همچنین این مطالعه نشان داده است در کاربرد روش تجربی برای بررسی اثربخشی برنامه تربیت دینی محدودیت های جدی وجود دارد، به گونه ای که این محدودیت ها به عنوان نوعی آسیب شناسی می تواند نتایج مطالعه را تحت تأثیر قرار دهد.
تحلیلی برنقش شخصیت پیش رو در رابطه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و ویژگی های شخصیتی عاملی اثرگذار بر رفتارهای آشکار و نهان انسان است و همواره شایان توجه پژوهشگران و نظریه پردازان علوم رفتاری بوده است. این پژوهش با هدف تحلیلی بر نقش شخصیت پیش رو در رابطه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا اجرا شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن کارکنان دو سازمان صنعتی در اصفهان بودند که از میان آنها دویست و هفتاد و هفت نفر به شیوه سهمیه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه سرمایه معنوی، پرسشنامه بهزیستی معنوی تعالی گرا و پرسشنامه شخصیت پیش رو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان دادند بین شخصیت پیش رو با سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا و بین سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند شخصیت پیش رو رابطه بین دو مؤلفه سرمایه معنوی، یعنی ارزش گرایی معنوی و رابطه تعالی گرا با خداوند را با بهزیستی معنوی تعالی گرا تعدیل می کند. نتایج این مطالعه نشان دادند شخصیت پیش رو می تواند عاملی مهم در پیوند بین سرمایه معنوی با بهزیستی معنوی تعالی گرا باشد.
اثربخشی آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا در زندگی پایه ی اساسی نیروی محرکه فرد است. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2584 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی مرحله ای بود، 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده پرسشنامه بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ و پرسشنامه شکفتگی دینر و بیسواز– دینر بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش معنا درمانی باعث کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان گردیده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش معنادرمانی در کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان دختر مؤثر بود.
تأثیر ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آ گاهی با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی با نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان کرمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. حجم نمونه را 299 دانشجو تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از معدل تحصیلی نیمسال اول، پرسش نامه سازگاری بیکر و سریاک SACQ))، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI) و پرسشنامه تحصیلی (ASCQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده های استنباطی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که ذهن آگاهی به طور مستقیم و معنادار با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه دارد، و خودپنداره تحصیلی نقش واسطه ای با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی دارد. از این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ذهن آگاهی باعث بالا بردن پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی می شود؛ بنابراین داشتن ذهن آگاهی در محیط های آموزشی منجر به افزایش پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی دانشجویان می شود.
نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل «انعطاف پذیری شناختی» بود. در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان پسر دانشگاه شهیدچمران اهواز، تعداد 277 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 1396-1395 انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، خودتاب آوری کلاهنن، هوش معنوی کینگ، سازگاری با دانشگاه بیکر و سیریک و انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند بین همه متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک، همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین بین انعطاف پذیری شناختی و متغیر ملاک همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. به علاوه، نتایج نشان دادند بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی با کنترل انعطاف پذیری شناختی به تبیین و پیش بینی 28 درصد از واریانس سازگاری با دانشگاه قادر است. همچنین در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بلوغ عاطفی و هوش معنوی نقش معنی داری در پیش بینی سازگاری با دانشگاه داشتند؛ بنابراین با توجه به نقش مهم بلوغ عاطفی، هوش معنوی در پیش بینی سازگاری دانشجویان، تمرکز بیشتر بر این متغیرها برای افزایش سازگاری دانشجویان، امری ضروری است و باعث بهبود عملکرد فرد در حوزه های فردی - اجتماعی و بهزیستی روانشناختی فرد می شود.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی بود. این پژوهش در قالب طرح همبستگی از نوع مطالعه پیش بینی انجام شد. به این منظور، از بین کارکنان مشغول به خدمت شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی در سال 95-1394، تعداد 400 نفر با توجه به وضعیت استخدامی آنها، به شیوه تصادفی طبقه ای، انتخاب و بررسی شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر، معنویت محیط کاری میلیمن و خودکارآمدی عمومی شرر، اجرا و داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی و نیز مؤلفه های آنها با بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان دادند متغیرهای کارآمدی در برابر موانع، حمایت سازمانی ادراک شده و حس عمومی شایستگی درمجموع حدود 25 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی را تبیین کردند. همچنین این متغیرها نقش مهمی در پیش بینی بیشتر مؤلفه های بهزیستی روانشناختی داشتند؛ درنتیجه، می توان گفت خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده نقش مهمی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان دارند. بر همین اساس، مدیران سازمان باید برنامه های آموزشی و راهکارهایی را برای تقویت خودکارآمدی، به ویژه کارآمدی در برابر موانع و حس عمومی شایستگی و نیز افزایش حمایت از کارکنان خود، با هدف بهبود بهزیستی روانشناختی آنها اجرا کنند.
پیامدهای روانشناختی و غیر روانشناختی تاب آوری سازمانی: ترغیب کننده هایی برای حرکت به سمت تاب آورشدن سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری سازمانی، جزئی از سرمایه روانشناختی است و مفهومی است که برای مقابله سازمان با مخاطرات محیطی و موقعیت های چالشی مفهوم سازی می شود. این مفهوم می تواند باعث تقویت نگرش ها و رفتارهای سازنده شود. در این راستا هدف این پژوهش، آگاهی مدیران از پیامدهای تاب آوری سازمانی است. در این پژوهش از فلسفه تفسیری، رویکرد کیفی و روش داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده یا گلیزری، استفاده و پیامدهای فردی و غیرفردیِ تاب آوری بررسی شد. در این راستا، از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی با خبرگان صنعت مورد مطالعه، مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. روش تحلیل هم براساس رویکرد کدگذاری گلیزر انجام شد. در پایانِ کدگذاری نظری، با توجه به خانواده های کدگذاری گلیزر، از خانواده کدگذاری «پیامدهای پیش بینی شده» که زیرمجموعه خانواده گدکذاری «نتیجه - هدف» است، پیامدهای تاب آوری کدگذاری شدند. این پیامدها شامل استحکام بخشی نگرش ها و رفتارهای سازنده (افزایش حمایت از سازمان، افزایش خوش بینی، افزایش سخت کوشی، زمینه سازی سلامت روان، کمک به بهبود دلبستگی سازمانی، حفظ یا افزایش تخصص پرسنل در سازمان)، حفظ و بهبود توانایی های سازمان (تقویت تاب آوری، فرصت بیشتر برای کارهای با اولویت بالاتر، افزایش قدرت محصول و تبلیغاتی، بهبود رشد، افزایش آمادگی سازمان، مقاومت بهتر) و ارزش آفرینی در سطح کلان جامعه (بهبود در اقتصاد و بهبود در اجتماع) است. نتایج نشان دادند تاب آوری سازمانی باعث بهبود در مفاهیم روانشناختی و غیر روانشناختی در سازمان ها می شود.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای رفتار سازمانی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای (حمایت سازمانی ادراک شده، مبادله رهبر-عضو، ابهام نقش، مالکیت روان شناختی و عزت نفس سازمان محور) رفتار سازمانی مثبت انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر همبستگی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان در پژوهش350 نفر از کارکنان شرکت برق منطقه ای خوزستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتار سازمانی مثبت، عزت نفس سازمان محور، مبادله رهبر-عضو، مالکیت روان شناختی، حمایت سازمانی ادراک شده، و ابهام نقش پاسخ دادند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت بررسی روابط غیرمستقیم در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها همچنین حاکی از معنی داری اثر مستقیم متغیرهای مالکیت روان شناختی، حمایت سازمانی ادراک شده و مبادله رهبر- عضو بر رفتار سازمانی مثبت بودند. روابط غیرمستقیم از طریق عزت نفس سازمان محور نیز مورد تأیید قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر مبنی بر تأیید برازش الگوی پیشنهادی پژوهش با داده ها و نیز روابط مستقیم و غیرمستقیم، توجه به متغیرهای مؤثر بر رفتار سازمانی مثبت توصیه می گردد.
اثربخشی آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی بر مسئولیت پذیری و تمایل به جبران در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش خود بخشودگی مبتنی بر کتاب درمانی بر مسئولیت پذیری و تمایل به جبران در دانشجویان انجام شد. ابتدا با استفاده از پرسشنامه بخشش خود از میان 380 نفر از آزمودنی ها 40 نفر که دارای کمترین نمره های بخشش خود بودند انتخاب شده و سپس با استفاده از روش جایگزینی تصادفی به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه پیش و پس از مداخله به پرسشنامه های مسئولیت پذیری کالیفرنیا و تمایل به جبران وودیات و ونزل پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در مسئولیت پذیری و تمایل به جبران تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی در ارتقای مسئولیت پذیری و تمایل به جبران دانشجویان مؤثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد اثرات مداخله در طول زمان (از پس آزمون تا پیگیری) پایدار بوده است. به طور کلی، خودبخشش گری توانسته است با کاهش احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت، تغییراتی را در مسئولیت پذیری فردی ایجاد کند و با افزایش راهبردهای سازگارانه در دانشجویان، تمایل به جبران را در آن ها ارتقاء بخشد. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در زمینه شیوه های آموزشی ترکیبی در ارتقاء خودبخششگری در بردارد.
تأثیر سبک رهبری بر خوش بینی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری جو روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه تأثیر سبک رهبری مدت ها پیش شایان توجه قرار گرفته است، امروزه درک رابطه آن با خوش بینی سازمانی، ضرورت محسوب می شود. در این پژوهش، تأثیر سبک رهبری ادراک شده بر خوش بینی سازمانی با توجه به نقش میانجی گری جو روانشناختی مطالعه شد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 145 نفر از کارکنان و استادان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی به عنوان نمونه آماری، انتخاب و داده ها ازطریق پرسشنامه سبک رهبری (لوتانز)؛ جو روانشناختی (کویز و دکوتیز) و خوش بینی سازمانی (اسمیت، کاپوتی و کریتن دند) جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان دادند رابطه مستقیم سبک رهبری رابطه مدار با خوش بینی سازمانی معنی دار نیست؛ در حالی که بین جو روانشناختی و خوش بینی سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین فرضیه اصلی تأیید شد و نتایج نشان دادند (53/. ) اثر کل سبک رهبری رابطه مدار، غیرمستقیم و ازطریق جو روانشناختی تبیین می شود؛ بنابراین براساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان از سبک رهبری رابطه محور برای بهبود جو روانشناختی و خوش بینی سازمانی کارکنان و استادان دانشگاه استفاده کرد.