فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
103-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود رسالت اصلی دین اسلام در سعادت دنیوی و اخروی، بشر در دهه های اخیر به اهمیت سلامت معنوی پی برده است. در آیات متعددی، قرآن با وصف «شفا» معرفی شده است. مطالعه ی حاضر یکی از نخستین مطالعاتی است که با هدف تبیین شیوه ی استفاده از قرآن در ارتقای سلامت معنوی دانشجویان برای معرفی راهکاری در بهبود سلامت معنوی صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه به صورت پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامه ی سلامت معنوی الیسون و پالوتزین صورت گرفته است. شرکت کنندگان در آزمون (63 نفر) به دو گروه دسته بندی شدند که برای مداخله در ارتقای سلامت معنوی دانشجویان به گروه اول روخوانی قرآن در مواقع ناراحتی و دو بار در هفته؛ و به گروه دوم گوش دادن به قرآن در مواقع دلتنگی به مدت 10 دقیقه و دو بار در هفته توصیه شد. زمان بین پیش آزمون و پس آزمون سه ماه بود. برای انجام آزمون های آماری از آزمون لوین، کای دو، تی زوجی، تحلیل کوواریانس و واریانس یک طرفه استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پیش آزمون میانگین نمره ی سلامت معنوی گروه روخوانی 12/18±88/87؛ و گروه گوش دادن 48/14±74/90 بود که در پس آزمون به ترتیب به 719/13±09/94 و 135/12±30/95 افزایش یافت. نمره ی سلامت معنوی دانشجویان نیز متوسط ارزیابی شد. بین متغیّرهای سن، جنس، رشته ی تحصیلی، تأهل، بیماری و اشتغال با سلامت معنوی ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0p<). مداخله به روش روخوانی با تفاضل میانگین 21/6 بین پیش و پس آزمون مؤثرتر از مداخله به روش گوش دادن بود (001/0p< و 959/0R=). نتیجه گیری: روخوانی قرآن و گوش کردن به آن موجب ارتقای سلامت معنوی دانشجویان می شود. آزمون تی زوجی نشان داد که تفاوت آماری معنی داری در میانگین نمره های سلامت معنوی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه وجود داشت (001/0p<). بر اساس تحلیل کوواریانس، از نظر آماری تفاوت معنی داری بین تأثیر روخوانی قرآن و گوش دادن به آن وجود نداشت (338/0=p و 931/0=f). می توان گفت روخوانی و گوش دادن در افزایش نمره ی سلامت معنوی نقش داشت و این افزایش در گروه روخوانی بیشتر بود.
بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر شادکامی و سرسختی روان شناختی زنان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
42-53
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت که زیربنای باورها محسوب می شود، جنبه یی مهم از زندگی سالمندان است و نقشی اساسی در تأمین و ارتقای شادکامی و سرسختی روان شناختی آنان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر میزان شادکامی و سرسختی روان شناختی زنان سالمند است. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش را همه ی زنان سالمند شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه معنویت درمانی گروهی ریچادز و برگین دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های شادکامی آکسفورد و سرسختی روان شناختی اهواز استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون آماری کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر شادکامی و سرسختی روان شناختی سالمندان تأیید شد و سالمندان گروه آزمایش نسبت به سالمندان گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری، شادکامی و سرسختی روان شناختی بیشتری داشتند (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، روش معنویت درمانی گروهی بر شادکامی و سرسختی روان شناختی سالمندان تأثیر معناداری داشت، ازاین رو، از این روش می توان همچون ابزاری سودمند برای افزایش شادکامی و سرسختی روان شناختی سالمندان بهره جست.
Who is Sleeping Beauty? Quality of Sleep and Adolescents’ Sleep-Psychophysiological-Emotional-Personality Profile(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aims: We investigated gender differences among adolescents in quality of sleep, psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits and also if the effect of quality of sleep on psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits was moderated by gender.
Method: High school pupils (n1 = 155, n2 = 142, and n3 = 325) responded to the Uppsala Sleep Inventory, the Positive Affect Negative Affect Schedule, Beck’s Depression Inventory, the Type A-Personality Scale, and the Temperament and Character Inventory. Gender differences were investigated using Multivariate Analyses of Variance and moderation using multi-group Structural Equation Modeling.
Results: Girls scored higher in major sleep problems, difficulties falling asleep, night awakenings, psychophysiological problems, dream frequency, negative affect, depression, stress, and Type A-personality. Boys scored higher in novelty seeking, harm avoidance, and persistence. Girls’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, dream frequency, positive affect, negative affect, stress, novelty seeking, reward dependence, persistence, and self-directedness. Boys’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, negative affect, stress, Type A-personality, novelty seeking, harm avoidance, reward dependence, and self-directedness.
Conclusion: Girls showed the unhealthiest sleep-psychophysiological-emotional-personality profile. For both genders, good quality of sleep or “beauty sleep” might result in less psychophysiological problems, less negative affect, less stress, less novelty seeking, and less self-directedness. However, for boys, “sleeping beauty” comprises less Type A-behaviour, ss harm avoidance, and more reward dependence; while for girls “sleeping beauty” comprises less frequency of vivid dreams, more positive affect, less reward dependence, and more persistent behaviour.
تصمیم گیری مدیران حوزه ی سلامت با رویکرد اسلامی، مبانی نظری نگرش و رویکرد اسلام در فرایند تصمیم گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
103-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تصمیم گیری چه در زندگی شخصی و اجتماعی، چه در زندگی سازمانی بسیار حائز اهمیت است. نظام ارزشی و باورها و تفکرات تصمیم گیران از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر فرایند تصمیم گیری محسوب می شود. از آنجایی که نظام ارزشی در دین اسلام، جامعیت بسیاری دارد، در این پژوهش، به بررسی فرایند تصمیم گیری مدیران حوزه ی سلامت بر پایه ی ارزش ها و مبانی اخلاقی از دیدگاه اسلام پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش ازنوع تحلیل محتوا است و در ذیل تحقیقات غیرآزمایشی یا توصیفی دسته بندی می شود. در مطالعه ی حاضر، اسناد و منابع اسلامی، از جمله قرآن کریم، نهج البلاغه، غررالحکم و دررالکلم، الکافی، الحیاه و همچنین کتب و مقالات مرتبط با این موضوع بررسی شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در این پژوهش، سه مرحله ی کلی برای فرایند تصمیم گیری مدیران حوزه ی سلامت بر اساس آموزه های قرآن کریم استنباط شد که عبارت است از مراحل اتخاذ تصمیم، اجرای تصمیم و اتکال به خداوند متعال. برای تبیین دقیق تر هر یک از مراحل ذکرشده، مجموعه یی از شاخصه های مشخص و تفسیرپذیر که حاصل کاوش در سه منبع اصلی مطالعات اسلامی یعنی قرآن کریم، سنت پیغمبر اسلام (ص) و سیره ی ائمه معصومین است، استخراج؛ و هر یک تفسیر شد. نتیجه گیری: هر مدیری در حوزه ی سلامت، یا هر فرد عادی مسلمان، در فرایند تصمیم گیری خویش، می تواند علاوه بر استفاده از علم تصمیم گیری، شاخصه های اسلامی استخراج شده در این پژوهش را برای مراحل سه گانه ی تصمیم گیری به کار گیرد و در نهایت نیز با اتکال به خداوند متعال، با روحیه یی قوی، فرایند تصمیم گیری خود را به پایان برساند. بدین طریق علاوه بر کسب توفیق در تصمیم گیری، رضایت خالق متعال را نیز در تک تک مراحل تصمیم گیری، همراه خود احساس نماید.
تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
27-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سرطان دارای جنبه های مختلف روانی - اجتماعی است که نیاز به استفاده از مداخلات مذهبی - معنوی مکمل در کنار مداخلات پزشکی در مراقبت از این بیماران را ضروری می سازد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف نشان دادن تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه آزمایش، دارونما و کنترل است . از زنان مبتلا به سرطان سینه که از مهر ماه سال 95 تا تیر ماه سال 96 به مرکز پرتودرمانی و شیمی درمانی امید و درمانگاه های تخصصی شهر بندرعباس مراجعه کرده بودند، تعداد 41 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب؛ و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (14 نفر)، دارونما (14 نفر) و کنترل (13 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی ده جلسه مداخله ی مذهبی - معنوی و گروه دارونما طی ده جلسه آموزش خنثی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله یی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی قدرت درونی و پرسش نامه ی ویژگی های جمعیت شناختی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری؛ و با تحلیل واریانس چندمتغیّره با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین گروه مداخله با گروه کنترل و دارونما در افزایش قدرت درونی کلی و خرده مقیاس های تعهد، ارتباط، غم و اندوه و جستجو؛ و تحرک تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله ی مذهبی - معنوی فردی که مکمل مراقبت های پزشکی معمول در نظر گرفته می شود، تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خرده مقیاس های آن در بیماران زن مبتلا به سرطان سینه داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در درمان سرطان استفاده کرد.
نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف سیگار علاوه بر اینکه یکی از عوامل خطرساز بیماری سرطان می باشد، می تواند نقش مهمی نیز در روند بهبودی بیماران مبتلا ایفا کند. این مسئله تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز در طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1396 بودند. از جامعه ی یاد شده، 120 نفر بیمار، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای ارزیابی پژوهش، پرسشنامه سازگاری وینبرگر و همکاران (WAI) (1979) و پرسشنامه روانی – اجتماعی توانمندی ایگو مارکاستروم و همکاران (PIES) (1997) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-21 تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های سرکوبگری عاطفی، تجربه ذهنی پریشانی (12/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار می باشد. مدل رگرسیون برای سرکوبگری عاطفی برای 3/73% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. در خصوص توانمندی ایگو، مولفه های امیدواری (16/0-=β) و هدف (14/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار است. همچنین، مدل توانمندی ایگو برای 5/77% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تجربه ذهنی پریشانی، امیدواری و هدف، تعیین گرهای مهم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. لازم است در مداخلات ترک سیگار بیماران مبتلا به سرطان نقش این متغیرها در نظر گرفته شود.
تأثیر ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آ گاهی با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی با نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان کرمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. حجم نمونه را 299 دانشجو تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از معدل تحصیلی نیمسال اول، پرسش نامه سازگاری بیکر و سریاک SACQ))، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI) و پرسشنامه تحصیلی (ASCQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده های استنباطی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که ذهن آگاهی به طور مستقیم و معنادار با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه دارد، و خودپنداره تحصیلی نقش واسطه ای با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی دارد. از این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ذهن آگاهی باعث بالا بردن پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی می شود؛ بنابراین داشتن ذهن آگاهی در محیط های آموزشی منجر به افزایش پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی دانشجویان می شود.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلا به بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف مطالعه حاضر مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی و بدریخت انگاری بدن بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. از بین مراجعه کنندگان به درمانگاه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تعداد 65 نفر که در پرسشنامه فوبی اجتماعی نمره بالای خط برش گرفتند و 65 نفر که در پرسشنامه شکل بدن نمره بالای خط برش گرفتند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G POWER تعیین شد. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه شکل بدن (BSQ-34)، پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های t و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی سطح بالاتری از عدم تحمل بلاتکلیفی را نسبت به گروه بدریخت انگاری تجربه می کنند، همچنین دو گروه در دشواری های تنظیم هیجان تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی ازنظر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان باهم متفاوت بودند. این پژوهش نشان داد که بدریخت انگاری و اضطراب اجتماعی دارای ویژگی های متفاوتی هستند و این امر نیز در تشخیص و درمان آن ها حائز اهمیت است.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن پرستاران شایسته در سیستم برای ارائه خدماتی باکیفیت، تنها با به روزکردن سطح دانش و ارتقای سلامت جسم و روان کارکنان مهیا می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اهواز، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای با روش مثبت نگری، آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و سرسختی سلامت گیبهاردت، وندردوف و پال را در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند آموزش مثبت نگری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پس آزمون و پیگیری پرستاران شد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخلات مثبت نگر برای ارتقا سلامت روان و کاهش مشکلات روانشناختی پرستاران استفاده کرد.
مقایسه بزرگنمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمده ی مرگ و میر در جهان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب می کنند. می توان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روان شناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه می کنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سبب شناسی و درمان مشکلات روان شناختی این بیماران می تواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.
پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق شاخص های روانشناختی با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبک های دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیش بینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسش نامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، شوخ طبعی اسوباک، سبک تبیین شی یر و کارور ، منبع کنترل راتر ، استرس ادراک شده ی کوهن ، تیپ شخصیتی فریدمن و رزنمن و علائم هشدار دهنده ی سیستم ایمنی جفری مادل پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار Amos به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برای شاخص های نام برده از برازندگی خوبی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و سبک دلبستگی دوسوگرا دارای همبستگی مثبت است (p≤0/01) .منبع کنترل با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) ، شوخ طبعی با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و تیپ شخصیتی با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) است. نتیجه گیری : فعالیت سیستم ایمنی بدن به صورت مستقیم یا واسطه ای از طریق ویژگی های روانشناختی و شخصیتی قابل پیش بینی است.
آزمون مدل فراتشخیصیِ مبتنی بر نظریه لینچ، در رابطه با افسردگی در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیب شناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین با میانجی گری بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربه ی زمانی لذّت، خرده مقیاس های کمال گرایی ناسازگارانه، مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، پرسشنامه ی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامه ی مشکلات بین فردی، مقیاس امنیت و لذّت اجتماعی و پرسشنامه ی افسردگی بک بود. یافته های مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطه ای بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی را تأیید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابله ای بیش کنترل گرانه می شود؛ بیش کنترل گری نیز به نوبه ی خود به اختلال در پیوند اجتماعی می انجامد و از این طریق به افسردگی منجر می شود. بر این اساس، یافته های مطالعه ی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیب شناسی افسردگی حمایت می کند.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
حکم فقهی اتانازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
104-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه در برخی از مراکز درمانی به جای حفظ سلامتی و حیات افراد به بهانه ی ترحم، به بیماران صعب العلاج پیشنهاد تسریع مرگ انتخابی داده می شود. پیشینه ی اتانازی به روم باستان بازمی گردد و در سال های اخیر از جمله مباحث جنجالی است که در محافل علمی از جهات مختلف از جمله از منظر حقوقی و فقهی درباره ی آن بحث می شود. در این مقاله با انگیزه ی تبیین حکم فقهی اتانازی ضمن طرح برخی از مباحث مقدماتی تلاش شده است بر خلاف تقسیمات رایج در محافل علمی، تقسیمی نو بر اساس ملاک و معیاری مؤثر در احکام فقهی معرفی شود. روش کار: این پژوهش کتابخانه یی از نوع توصیفی - تحلیلی است که برای انجام آن مقاله های بین سال های 75-76 مطالعه و بررسی شد. روش کار بدین صورت بود که جستجو بر اساس کلیدواژه های اتانازی، قتل نفس، قصاص، خودکشی، حفظ نفس، حکم تکلیفی و وضعی صورت گرفت و در ادامه از قرآن کریم و همچنین کتاب هایی با مضامین فقهی - استدلالی مثل فقه و حقوق تحفظی آیت الله سیستانی، وسائل الشیعه و مستدرک بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل در کلاس های حوزوی طی 10 جلسه تدریس؛ و مطالب آن به بحث گذاشته شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : مجموع اقسام هشت گانه ی اتانازی و زیرشاخه های آن تحت عنوان سه کبرای کلی قرار می گیرد: الف) سه مورد مصداق قتل عمد است و افزون بر حکم تکلیفی حرمت، حکم وضعی قصاص نیز بر آن مترتب می شود؛ ب) یک مورد مصداق کبرای کلی خودکشی است که فقط محکوم به حرمت تکلیفی است و ج) چهار مورد مصداق کبرای کلی وجوب حفظ نفس است که ترک آن محکوم به حرمت تکلیفی است و به جهت عدم قتل نفس حکم وضعی بر آن مترتب نمی شود. نتیجه گیری: تمام اقسام هشت گانه ی اتانازی حرام است و توصیه می شود به جای آن تلاش به احیاگری شود و پژوهش های لازم برای یافتن درمان بیماری های صعب العلاج صورت گیرد.
رابطه ابعاد دینداری و جهت گیری دینی با رضایت زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد دینداری و جهت گیری دینی با رضایت زناشویی است. روش پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری 6996 نفر از معلمان متأهل شهر قم بودند. نمونه آماری 377 نفر از اعضای جامعه آماری بودند که به شیوه تصادفی طبقه ای _ نسبی انتخاب و به پرسش نامه های استاندارد رضایت زناشویی انریچ، ابعاد دینداری گلاک و استارک و جهت گیری دینی آلپورت پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها در حد آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان در قالب نرم افزار Spss - V 22 نشان داد: ابعاد دینداری و جهت گیری دینی، می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. بین نمره کل ابعاد دینداری، ابعاد عاطفی و مناسکی با رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد. بین جهت گیری دینی درونی با رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد. بین نمره کل ابعاد دینداری و تمام ابعاد آن با جهت گیری دینی درونی همبستگی مثبت وجود دارد. تفاوت معنا داری بین گروه زنان و مردان یافت نشد.
رابطه توکل به خدا و تحمل پریشانی با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطه توکل به خدا و تحمل پریشانی، با کیفیت زندگی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور استان قم در سال 1394 می پردازد. روش پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور بودند که 397 نفر از آنان به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شد. از پرسش نامه توکل به خدا، تحمل پریشانی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین توکل به خدا و تحمل پریشانی با کیفیت زندگی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین، توکل به خدا و تحمل پریشانی، تغییرات در نمره های کیفیت زندگی را پیش بینی کردند. با توجه به این یافته ها، می توان گفت: دو متغیر توکل به خدا و تحمل پریشانی در کیفیت زندگی دانشجویان سهم مهمی دارند.
Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction on Negative Emotions about Disease’s Signs in Patients with Gastrointestinal Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The present study aimed to examine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction training on negative emotions with gastrointestinal disorders. Method: A quasi-experimental study was designed with pretest-posttest using a control group. The study sample consisted of 30 male patients (referred to internal experts and admitted to Abbasi Hospital of Miandoab in 2016) with gastrointestinal disorders (Irritable Bowel Syndrome, peptic ulcer, and duodenal ulcer) based on diagnostic criteria (ROME-III) who were selected by purposive sampling method. The patients were randomly divided into two experimental and control groups. After performing the pretest using Depression, Anxiety, and Stress Scales (DASS), the experimental group received mindfulness-based stress reduction intervention during the eight sessions of one and a half hour, while the control group received no psychological intervention; and after the end of the sessions, the posttest was performed for both groups using the same tools. The collected data were analyzed through covariance analysis (ANCOV) by using SPSS-18 software. Results: The mean scores of negative emotions rates of experimental group significantly decreased after receiving the mindfulness-based stress reduction intervention (P
رابطه سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی با امیدواری در بیماران قلبی عروقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی ارتباط بین سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی با امیدواری، در بیماران قلبی عروقی انجام شد. این پژوهش، یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود که تعداد 196 نفر بیمار قلبی عروقی در مرکز درمانی شهرستان بجنورد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه های سرسختی روان شناختی اهواز (AHI)، مقیاس نگرش مذهبی (RAS) و امیدواری (AHS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین سرسختی روان شناختی، نگرش مذهبی و امیدواری، رابطه معناداری (01/0>P) وجود دارد. در تحلیل رگرسیون، سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی توانستند به طور معناداری امیدواری را پیش بینی کنند (01/0>P). همچنین، از بین مؤلفه های نگرش مذهبی خرده مقیاس های مباحث اجتماعی، جهان بینی و باورها، عبادات و علم و دین قوی ترین پیش بینی کننده امیدواری در بیماران قلبی عروقی بودند (01/0>P). هر چه میزان سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی بیماران قلبی عروقی بیشتر باشد، امیدواری آنان افزایش خواهد یافت.
نقش هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در پیش بینی دین داری دانش آموزان دبیرستانی قزوین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی با دین داری و تعیین نقش پیش بینی هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دین داری بین دانش آموزان شهرستان قزوین می باشد. روش این پژوهش، توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری، همه دانش آموزان دبیرستان ناحیه دو شهرستان قزوین می باشد. نمونه پژوهش 100 نفر دانش آموز پسر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: مقیاس هوش هیجانی، مقیاس مهارت های اجتماعی و مقیاس دین داری. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی و دین داری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد هر یک از متغیرهای هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان متغیر پیش بین، متغیر دین داری را به عنوان متغیر ملاک پیش بینی کند.
موانع خردورزی در قرآن کریم با نگاه روان شناختی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از تمایزهای ویژه انسان با سایر مخلوقات تعقل است. خردورزی در اسلام و روان شناسی دارای جایگاه ویژه ای می باشد که عدم شکوفایی و بهرمندی از آن پیامدهای زیان باری در پی خواهد داشت و شناخت موانع خردورزی یکی از گام های اساسی بهره مندی انسان از این نیروی تمایزبخش به حساب می آید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع خردورزی در قرآن به روش کیفی تحلیل محتوی انجام شد. برای دسترسی به هدف پژوهش، آیات قرآن مرتبط با خردورزی در تفاسیر المیزان، نمونه، نور و مانند آن بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف. موانع خردورزی از منظر قرآن در سه دسته قرار می گیرد: موانع شناختی، عاطفی و رفتاری؛ ب. موانع شناختی خردورزی از منظر قرآن کریم عبارت اند از: عدم توجه به ندای فطرت، خودفراموشی و باورهای خرافی؛ ج. دوستی و صمیمیت با دشمنان خدا، تعصب و لجاجت برخی از موانع عاطفی خردورزی است؛ د. گناه، عدم پایبندی به حریم و مرزها، انتخاب غلط، دنیاگرایی، توجه نکردن به نشانه های قدرت الهی، بی توجهی به مراحل خلقت و مرگ، نفاق و کتمان حقیقت، تقلید کورکورانه و بی توجهی به سرگذشت پیشینیان از موانع رفتاری خردورزی به شمار می روند.