فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
25 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی پرداخت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش بود. 46 بیمار مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (23 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان توان بخشی شناختی آرام و گروه آزمایش دوم علاوه بر درمان توانبخشی شناختی آرام، درمان تنظیم هیجان بر پایه رفتاردرمانی دیالکتیک را نیز دریافت نمود. شرکت کنندگان، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران HIV را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: در مرحله پس آزمون گروه آزمایشی دوم، بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی داشت. در مرحله پیگیری نیز گروه آزمایش دوم نسبت به گروه آزمایش اول بهبودی بیشتری را نشان داد. با این حال، در مرحله پیگیری، هر دو گروه کاهش اندکی در مقایسه با مرحله پس آزمون داشتند نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی از درمان توانبخشی شناختی به تنهایی، مؤثرتر است.
اثربخشی آموزش مهارت مثبت اندیشی بر اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کارکنان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کارکنان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوسنگرد در سال 1397 بود. با توجه به طرح تحقیق، داده ها در دو مرحله پیش و پس از آموزش و با استفاده از پرسشنامه اخلاق حرفه ای Cadozier و خشنودی شغلیSpector گردآوری شدند. از بین کارکنانی که کمترین نمرات را در اخلاق حرفه ای و رضایت شغلی کسب کرده بودند،30 نفر انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی از بین آن ها 24 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) جای گرفتند. اعضای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت مثبت اندیشی را دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت مثبت اندیشی، بر افزایش اخلاق حرفه ای و خشنودی شغلی اثر دارد. طبق یافته های این پژوهش می توان گفت که آموزش مهارت مثبت اندیشی ابزاری مناسب برای افزایش اخلاق حرفه ای و خشنودی شغلی کارکنان می باشد.
تبیین مدل عملکردی انگیزش بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، «تبیین مدل عملکردی انگیزش بر اساس منابع اسلامی» بود. روش پژوهش حاضر، «توصیفی- تحلیلِ مفهومی» بود. یافته ها نشان داد که، 1. «نیّت»، متاثر از سه گروه عوامل است: الف. عوامل درون فردی بنیادین که عبارتند از: «انواع روح»، «مزاج و طبایع»، و «گرایشات فطری»؛ ب. عوامل درون فردی فرایندی که عبارتند از: «نظام شناختی- عقیدتی» و «نظام طرحواره های عاطفی-هیجانی»؛ ج. «عوامل برون فردی» که شامل محیط، و شرایط فرهنگی است؛ 2. از دیدگاه منابع دینی، جلوه های انگیزش را در سه دسته می توان قرار داد: الف. «جلوه های رفتاری»، مثل عمل صالح (شاخص تلاش)، صبر و بردباری (شاخص استقامت)، و گزینش گری معیارهای دینی (شاخص انتخاب)؛ ب. «سطح مشغولیت و آمیختگی»، مثل یاد آخرت (مشغولیت شناختی)، تجربه هیجانات مختلف از قبیل خوف، حزن و... (مشغولیت هیجانی)، و دلسوزی در هدایت مردم (عاملیّت اجتماعی)؛ ج.«قلب سلیم»، که مهم ترین دستاورد و نتیجه نظام انگیزش دینی است و تأثیر متقابل بر نظام های شناختی و عاطفی ما دارد
ساخت پرسش نامه اولیه شجاعت بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت پرسش نامه اولیه شجاعت بر اساس منابع اسلامی با استفاده از روش توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است. ازاین رو، مفهوم شجاعت و مفاهیم مرتبط در منابع معتبر اسلامی مورد شناسایی، دسته بندی و تحلیل مفهومی قرار گرفت. با بررسی آنها پنج مؤلفه انگیزه مقاومت، قوی دل بودن، اقدام و ورود در ناملایمات، دفاع کردن و ایستادگی و مقاومت انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری متناسب با سؤال های پژوهش استفاده شده است که شامل شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR)، شاخص روایی محتوایی (CVI)، همبستگی پیرسون، اسپیرمن، گاتمن و آلفای کرونباخ است. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 12 تن از کارشناسان علوم اسلامی روان شناسی استفاده شد. روایی ملاکی با محاسبه ضریب همبستگی مقیاس حاضر و مقیاس هم ارز 661/0 بوده و در سطح 01/0 معنادار است. در بررسی اعتبار پرسش نامه، ضریب آلفای کرونباخ در دو مرحله آزمایشی و نهایی به ترتیب 902/0 و 858/0 و همبستگی بین دونیمه مقیاس 602/0 است. بنابراین، با استفاده از منابع اسلامی، امکان ساخت ابزاری برای سنجش موضوع شجاعت وجود داشته و این ابزار از اعتبار و روایی مطلوب برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماری های قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشیِ، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که هم زمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درون گروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بین گروهی، گروه های آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناخت های افراد می تواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماری های قلبی شود.
اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
109-123
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از عوامل اساسی و مهم که می تواند سلامت روانی را به خطر بیفکند، دنیاگرایی و علاقه ی شدید به دنیا است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی بود. روش کار: این مطالعه ی نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به اختلالات گوارشی (زخم معده، ورم معده، ریفلاکس معده و بیماری عصبی روده) مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه (در مجموع 100 نفر) در سال 95 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر به طور در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در تحقیق به پرسش نامه ی بهزیستی ذهنی وارویک ادینبورگ پاسخ دادند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر نهج البلاغه که بسته ی ساخته شده ی شهابی و شهابی زاده است، قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. در پایان هر دو گروه مجدداً به پرسش نامه های تحقیق پاسخ دادند (پس آزمون). داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی بیماران تأثیرگذار بود و میزان مؤلفه های خوش بینی، روابط مثبت با دیگران و پرانرژی بودن نیز پس از آموزش افزایش یافته بود (003/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه می تواند بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مفید باشد. ازاین رو، اجرای این آموزش به متخصصان سلامت و بهداشت روانی توصیه می شود.
رابطه ی ویژگی های شخصیت، نگرش مذهبی و رضایت جنسی با گرایش به طلاق در زنان پیراپزشک شهر کرمان در سال 1394-95(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
20-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به دلیل افزایش روزافزون طلاق و پیامدهای مخربی که این پدیده می تواند برای افراد و جوامع داشته باشد، این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس ویژگی های شخصیت، نگرش مذهبی و رضایت جنسی در زنان پیراپزشک شهر کرمان انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان پیراپزشک متأهل شهر کرمان در سال 95-1394 بود که از بین آنان 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی گرایش به طلاق، پرسش نامه ی شخصیتی پنج عاملی، مقیاس نگرش سنج مذهبی و مقیاس رضایت جنسی زنان بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که نگرش مذهبی و رضایت جنسی رابطه ی منفی و معناداری با گرایش به طلاق داشتند. علاوه براین، از بین ابعاد شخصیت نئو، بُعد روان آزرده گرایی رابطه ی مثبت و معنادار با گرایش به طلاق (01/0P< و 34/0 = r)؛ و برون گرایی (01/0P< و 25/0- = r)، موافق بودن (01/0P< و 39/0- = r) و با وجدان بودن (01/0 P<و 41/0- = r) رابطه ی منفی و معنادار با گرایش به طلاق نشان دادند و بین گشودگی (05/0 < P و 10/0 = r) و گرایش به طلاق رابطه یی یافت نشد. مهم ترین متغیّر پیش بین برای گرایش به طلاق نیز رضایت جنسی (001/0 P < و 78/362 = F) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، متولیان و مسئولان بیمارستان ها برای بهبود شرایط کارکنان خود می توانند در جهت برگزاری کارگاه های آموزش روابط جنسی صحیح در جهت بهبود رضایت زناشویی و همچنین آگاهی رسانی در زمینه ی اهمیت این موضوع اقدام نمایند.
نقش سبک های ابراز هیجان و سبک های مقابله ی مذهبی در گرایش به اعتیاد دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
34-47
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به روند رو به افزایش اعتیاد، بررسی عوامل زمینه ساز و تداوم گر آن به منظور اتخاذ تصمیم های مناسب در جهت مبارزه با اعتیاد و کاهش آسیب های فردی، خانوادگی و اجتماعی آن ضروری است. ازاین رو، پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش ابعاد سبک های ابراز هیجان و مقابله ی مذهبی در میزان گرایش دانشجویان به اعتیاد انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد کل جامعه بیش از 2000 نفر بود که از بین آنها نمونه ی 200 نفری به دلیل دسترسی نداشتن به تعداد جامعه، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس های ابرازگری هیجانی، آمادگی به اعتیاد و مقابله ی مذهبی پارگامنت استفاده شد. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های ابراز هیجان به جز سبک صمیمیت با گرایش به اعتیاد دانشجویان همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. همچنین بین سبک مقابله ی مذهبی مثبت و گرایش به اعتیاد در دانشجویان نیز همبستگی منفی؛ و بین سبک مقابله ی مذهبی منفی و گرایش به اعتیاد در دانشجویان همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داد که سبک های ابراز هیجان و مقابله ی مذهبی پیش بینی کنند ه های خوبی برای آمادگی به اعتیاد در دانشجویان به شمار می آیند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با دیگر پژوهش های انجام شده نشان می دهد که سبک های ابراز هیجان و مقابله ی مذهبی می تواند سهمی مهم در گرایش و آمادگی دانشجویان به اعتیاد داشته باشد. بنابراین باید اقدامات پیشگیرانه در این زمینه صورت گیرد.
اثربخشی مداخله خوددلسوزی شناختی بر بهبود نیازهای خودتعیین گری، تعویق اندازی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به افسردگی در یکی از شهرک های نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
29 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی مداخله خوددلسوزی شناختی بر بهبود نیازهای خودتعیین گری (خودمختاری، شایستگی و ارتباط ادراک شده)، تعویق اندازی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به افسردگی در یکی از شهرک های نظامی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پ یش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. برای اجرای پژوهش از میان دانش آموزان دختر (متوسطه اول و دوم) دارای افسردگی یکی از شهرک های نظامی 40 نفر به صورت تصادفی انتخ اب و در دو گ روه آزم ایش و گواه جایگزین ش دند. سپس مداخله با روش آموزش خوددلسوزی شناختی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش مقیاس نیازهای خودتعیین گری سوریبو و همکاران (2009)، مقیاس تعویق اندازی تحصیلی (APS) کاکیسی (2003) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئل (2004) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS.21) و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. بحث: پس می توان گفت که مداخله خوددلسوزی شناختی بر بهبود نیازهای خودتعیین گری (خودمختاری، شایستگی و ارتباط ادراک شده)، تعویق اندازی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به افسردگی، اثربخش است.
مفهوم شناسی مسئولیت پذیری و مؤلفه های آن براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در راستای شناسایی مفهوم مسئولیت پذیری و استخراج مؤلفه های آن از منابع اسلامی از جمله آیات، روایات و نظرات اندیشمندان اسلامی انجام گرفت. روش این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی متون دینی با رویکرد تفسیری است که در آن ابتدا به جست و جوی واژه مدنظر و مترادف های آن در فرهنگ های لغت پرداخته شد. در مرحله بعد لغات یافته شده را در منابع اسلامی یافته و پس از جمع بندی یافته ها، از برآیند آیات و روایات، مؤلفه ها برداشت شد. سپس با ارائه مؤلفه های به دست آمده به کارشناسان متخصص در روان شناسی و علوم دینی، میزان ارتباط و ضرورت مؤلفه ها برای مستندات و همچنین صحت استنباط مؤلفه ها از مستندات -توسط پژوهشگر- ارزیابی شد. براساس نظر کارشناسان، مؤلفه های تأیید شده مسئولیت پذیری عبارتند از: مؤلفه های شناختی (هشیاری نسبت به مسئولیت)، عاطفی (پایداری در مسئولیت و دغدغه مندی) و رفتاری (مراقبت، پاسخ گو بودن، وفای به مسئولیت، اتقان در عمل، مجاهدت و عدم سستی، تکلیف محور بودن و عذر نیاوردن).
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با علائم اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با علائم اضطرابیانجام شد.پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون -پس آزمون - پیگیری و گروه کنترل بود.نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین 5038 نفر دانش آموز پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر خوی به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانگرنفسکیرا تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش، طی8 جلسه 90 دقیقه ایتحت آموزش روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکررانجام شد. نتایج نشان دادند روان درمانی مثبت گرابه افزایش راهبردهای مثبت وکاهش راهبردهای منفی تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون منجر می شود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم دارد. با توجه به نتایج، روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با علائم اضطرابی مؤثر است.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
153 - 167
حوزههای تخصصی:
مقدمه :هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. روش : روش پژوهش حاضر به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که بر روی 30 زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند، انجام شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. تحلیل داده های خام با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی(001/0>P) مبتلایان تأثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی تفاوت رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونه مورد پژوهش، 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه همبستگی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامه 5 سؤالی رضایت از زندگی و پرسش نامه 12 سؤالی امید اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو، آزمون T مستقل و آزمون کروسکال والیس تحلیل شد. یافته ها حکایت از این دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین، ارتباط با جنس مخالف با کاهش رضایت از زندگی و امید، همبسته است. یافته دیگر اینکه، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، خودمهارگری مورد تأکید قرار گرفته است.
تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی زنان دارای علائم وازوموتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی در زنان یائسه دارای علائم وازوموتور بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی و با گروه کنترل و پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (1ماه بعد) بود. جامعه آماری، زنان 55-45 سال شهر تنکابن با یائسگی طبیعی و دارای پرونده و شکایت از علائم وازوموتور در مراکز بهداشتی -درمانی در سال 1397 بود. نمونه گیری به روش دردسترس و پس از غربالگری اولیه با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. 30 مشارکت کننده پس از امضای رضایتنامه، آگاهانه انتخاب و به روش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه، پرسشنامه نگرش به یائسگی نوگارتن را در سه مرحله تکمیل کردند. گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای آموزش شفقت به خود و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پس از مداخله، حاکی از تفاوت معنی دار و پایداری در نگرش بین دو گروه تا مرحله پیگیری بود. بدین ترتیب، آموزش شفقت به خود در بهبود نگرش زنان یائسه دارای علائم وازوموتور مؤثر است.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی بر امید سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مراحل پرمخاطره زندگی از نظر فشارهای روانی است. در منابع اسلامی به جایگاه سالمند و اهمیت سالمندی توجه ویژه ش ده به گونه ای ک ه از پیری به مثابه نور خداوند و برکت خانواده یاد شده است. این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی بر امید سالمندان پرداخته است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری، سالمندان استان یزد در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جلسه های درمان گروهی پذیرش و تعهد مبتنی بر الگوی باند و هیز با رویکرد اسلامی تطبیق داده شد و به تأیید 5 نفر از متخصصین حوزه های علوم قرآنی، علوم حدیث و روانشناسی رسید و برنامه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی تدوین شد. گروه آزمایش، درمان را در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هر هفته یک بار دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه امید اسنایدر بود. طبق یافته های این مطالعه، درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی موجب افزایش امید و ابعاد آن در سالمندان شده است.
تحلیل وضعیت خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، بررسی میزان خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم بود. این مطالعه توصیفی در میان دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه قم در سال 98 - 1397 انجام شد. بر این اساس 33۵ نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه خودارزیابی اسلامی بود. در تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی، تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که میانگین تمام مؤلفه های خودارزیابی در دانشجویان دانشگاه قم بالاتر از حد متوسط بود. بالاترین میانگین مربوط به مرحله مراقبه و کمترین میانگین مربوط به مرحله مشارطه بود. رابطه ای بین ویژگی های جمعیت شناختی و خودارزیابی اسلامی دانشجویان پیدا نشد. همچنین یافته ها نشان داد بین مؤلفه های خودارزیابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بیشترین میزان ارتباط بین مرحله محاسبه و مراقبه و کمترین ارتباط بین مرحله مشارطه و معاتبه بود؛ بنابراین درمجموع، دانشجویان دانشگاه قم از نظر مراحل خودارزیابی اسلامی در وضعیت مناسبی قرار داشتند.
شیوه ی تعامل جامعه با کم توانان جسمی و ذهنی در آموزه های دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
138-147
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کم توانان جسمی و ذهنی بخشی از بدنه ی جامعه هستند که شیوه ی زندگی آنان اقتضائات ویژه ی خود را دارد. یکی از مسائل مهم در این زمینه، کیفیت تعامل افراد جامعه با آنان است. این مسئله از دیرباز در جوامع بشری مطرح بوده و در آموزه های دینی نیز به آن توجه شده است. واکاوی آیات و روایات برای یافتن وظایف افراد جامعه در تعامل با آنان یکی از بایسته های تحقیق است که کمک بسیاری به کیفیت زندگی آنان خواهد کرد؛ ازاین رو، این پژوهش به یافتن دیدگاه قرآن و روایات در زمینه ی چگونگی تعامل افراد جامعه با افراد کم توان می پردازد. روش کار: در مطالعه ی حاضر، آیات و روایات مرتبط با کم توانان استخراج؛ و با روش توصیفی و تحلیلی از نوع تحلیل مفهومی و اسنادی تبیین شد. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که افراد جامعه وظیفه دارند نیازهای کم توانان را تأمین نمایند. این نیازها عبارت است از: نیازهای مادی مانند حمایت مالی؛ نیازهای معنوی مانند رفتار احترام آمیز و به دور از تحقیر و توهین؛ نیازهای عاطفی مانند مهرورزی و محبت؛ و نیازهای اجتماعی مانند ارتباط و دوری نگزیدن و یاری رسانی و آزار نرساندن به کم توانان. نتیجه گیری: وظایف افراد جامعه در قبال کم توانان در تأمین نیازهای مادی، معنوی، عاطفی و اجتماعی آنان نقش بسزایی دارد. انجام این وظایف از سوی افراد جامعه موجب شکل گیری ویژگی های مثبتی همچون اعتماد به نفس، بازگشتن به آغوش جامعه، قدرتمندترشدن و احساس رضایتمندی در افراد کم توان می شود.
Affectively Motivated: Affective Profiles, Motivation, Stress and Energy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
21 - 32
حوزههای تخصصی:
We used the affective profiles model to investigate individual differences in motivation, stress and energy. The aim was to replicate past findings, but we also focused on matched comparisons within individuals with affective profiles that are similar in one affective dimension and differ in the other in order to predict changes when individuals increase/decrease their experience of positive or negative affect. Methods: <span class="fontstyle2">A total of 567 participants answered the Positive Affect and Negative Affect Schedule, which was used for affective profiling; the Situational Motivation Scale, which measures intrinsic motivation, identified regulation, external regulation, and amotivation; and the Stress-Energy questionnaire. Results: <span class="fontstyle2">Comparisons between the four different profiles, replicating the past findings, showed that individuals with high affective and self-fulfilling profile scored highest in intrinsic motivation, identified regulation, and energy, while they scored lowest in external motivation, amotivation, and the self-fulfilling profile, also lowest in stress. Additionally, the matched comparisons showed, for example, that levels of intrinsic motivation increase when negative affect levels decrease, and positive affect is kept high when positive affect decreases and negative affect is kept low. Conclusions: One important feature of the affective profiles model is the possibility to compare individuals that are similar in one affect dimension but differ in the other (Garcia, 2011, 2017). This way of discussing individual differences helps to predict what changes could be expected when individuals increase or decrease their experience of positive or negative affect. Importantly, the direction of these changes cannot be addressed from cross-sectional data
نقش میانجی عزّت نفس سازمانی در رابطه ی بین نگرش مذهبی و پرخاشگری کارکنان دستگاه های اجرایی شهر خاش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
101-111
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پرخاشگری به طور عمده به پیامدهای مهم نهادی و فردی مرتبط است. هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی گری عزّت نفس سازمانی در رابطه ی بین نگرش مذهبی و پرخاشگری کارکنان دستگاه های اجرایی شهرستان خاش است. روش کار: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی با روش تحلیل مسیر است. جامعه ی آماری شامل تمام کارکنان (5000 نفر) ادارات شهرستان خاش در سال 1396 بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 355 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از سه پرسش نامه ی پرخاشگری، عزّت نفس سازمانی و نگرش مذهبی استفاده شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی؛ و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب معنی داری مسیر بین نگرش مذهبی و پرخاشگری 449/12؛ و ضریب معنی داری مسیر بین نگرش مذهبی و عزّت نفس سازمانی 498/3 بود که بزرگ تر از 96/1 برآورد شدند. ضریب معنی داری مسیر بین عزّت نفس سازمانی و پرخاشگری نیز 544/1 بود که کوچک تر از 96/1 برآورد شد. بنابراین می توان گفت نگرش مذهبی بر پرخاشگری از طریق متغیّر میانجی عزّت نفس سازمانی تأثیر نمی گذارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش مذهبی از راه افزایش عزّت نفس سازمانی موجب کاهش پرخاشگری می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود با آموزش های مناسب و مستمر در زمینه ی افزایش آگاهی های مذهبی کارکنان اجرایی، تلاش شود تا از این رهگذر بتوان آینده یی موفق و سالم برای افراد و در نهایت جامعه ترسیم کرد.