فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنویت اسلامی با آثاری همچون ارتباط با خدا، توجه به جهان آخرت، دوست داشتن نیکی ها و مناجات با خدا و توکّل به او موجب رشد معنوی می شود؛ درحالی که معنویت های غیرتوحیدی به دنبال رشد معنوی نیستند و دغدغه ی اصلی آنان آرامش و نشاط در دنیا است. معنویت اسلامی علاوه بر نگرش ها و احساسات مثبت معنوی، بر رفتارهای مثبت دینی مانند نماز، رعایت حریم با نامحرم و توجه به مسئولیت ها نیز تأکید می کند که این مناسک و آداب در رشد معنوی تأثیر بسزایی دارد.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه خانواده سالم نظامی ایرانی(IMHFQ)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
5 - 14
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خانواده سالم نظامی ایرانی انجام شد. روش: پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی خانواده های نظامی شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل337 نفر از والدین خانواده های نظامی شهر تهران و به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از مقیاس عملکرد خانواده (FAD)، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و پرسشنامه محقق ساخته خانواده سالم نظامی ایرانی (IMHFQ). برای بررسی روایی سازه از همبستگی درونی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. به منظور بررسی پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی پس از دو هفته استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد این پرسشنامه از روایی همگرایی و پایایی قابل اطمینان و مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 70 سؤالی به ترتیب میزان واریانس تبیین شده دارای 5 خرده مقیاس زناشویی، فردی، والدگری، اجتماعی و معنوی بود. بحث: باتوجه به نتایج این مطالعه، پرسشنامه ساخته شده خانواده سالم نظامی جهت نیل به اهداف پژوهشی و درمانی در جمعیت نظامی قابل استفاده است.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به مشکلات روانی و جسمی جانبازان و آثار آن در زندگی زناشویی، بررسی عوامل مرتبط با سازگاری همسران جانباز که فشارهای ویژه ای را متحمل می شوند، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر به بررسی نقش پیش بینی کنندگی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که از اطلاعات به دست آمده از 200 همسر جانباز به روش نمونه گیری دردسترس انجام شد. ابزار مورد پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، (1987) بود. برای تحلیل داده های آماری از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین اجتناب و اضطراب (مؤلفه های دلبستگی) با سازگاری زناشویی، رابطه ای منفی و بین سازگاری و دلبستگی ایمن، رابطه مثبتی وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان در مشاوره های قبل از ازدواج با تعیین سبک دلبستگی، میزان سازگاری زناشویی را در زوجین پیش بینی کرد و درصورت نیاز آموزش های لازم را ارائه نمود تا در زندگی، رضایت و سازگاری بیشتری حاصل شود. همچنین در مشاوره های خانواده نیز می توان با بررسی سبک دلبستگی و ارائه مداخلات درمانی برای سبک های دلبستگی غیرایمن، میزان سازگاری را ارتقا داد.
نقش قدردانی و بخشش در پیش بینی سلامت روان شناختی کارکنان یک واحد انتظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
15 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش قدردانی و بخشش در پیش بینی سلامت روان شناختی کارکنان یک واحد انتظامی است. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، کلیه کارکنان مرد یک واحد انتظامی که در سال 1396 مشغول به کار بودند، شامل می شد که 234 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست (بازبینه) نشانه های مرضی (SCL-90-R)، پرسشنامه قدردانی مک کالوگ و ایمونز و پرسشنامه بخشش هارتلند بود. نتایج: یافته های حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین قدردانی و بخشش با سلامت روان شناختی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد (005/0P<) و این دو متغیر می توانند سلامت روان شناختی را پیش بینی کنند. بحث: یافته های این پژوهش نشان می دهد قدردانی و بعد بخشش خود و بخشش دیگران می توانند سلامت روان شناختی کارکنان نیروی انتظامی را پیش بینی کنند. یافته های پژوهش می تواند برای بهبود سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی، مورد استفاده قرارگیرد.
رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 65
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره سربازی باتوجه به شرایط ویژه ای که دارد همواره سرشار از تنش و شرایط استرس زاست که سلامت روان سربازان را تحت تأثیر قرار می دهد اما تاب آوری افراد می تواند آنها را درجهت سازگاری با این شرایط توانمندتر کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان یکی از ارگان های نظامی است. روش: روش این پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سربازان یکی از یگان های آموزش نظامی کشور در سال 1398 و شامل 400 نفر است. حجم نمونه شامل 100 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه همدلی مهرابیان و اپستین (1972)، مقیاس رفتار مطلوب اجتماعی جهانی (خودگزارش دهی نوع دوستی) راشتون و همکاران (1981) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون جمع آوری شده است. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین همدلی و نوع دوستی با تاب آوری، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. (p < 0/001). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که همدلی و نوع دوستی، تاب آوری را پیش بینی می کنند. بحث: با برگزاری کارگاه های مهارت همدلی و نوع دوستی درجهت ارتقای تاب آوری می توان از افسردگی و مشکلات روانی سربازان پیشگیری کرد.
مداخله ی آموزشی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهر بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
64-75
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش قرآن و مفاهیم والای آن بر افسردگی زنان متأهل انجام یافته است. روش کار: این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل 25-45 سال ساکن شهر بابل بود. نمونه ی پژوهش 50 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز فرهنگی بودند که به صورت تصادفی انتخاب؛ و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان متأهل به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی افسردگی بک با 13 سؤال چهار گزینه یی بود که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تأثیر آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب در گروه آزمایش در نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل از نظر آماری در سطح 05/0>P معنادار بود. به عبارت دیگر، با خارج کردن تأثیر پیش آزمون، اختلاف معناداری بین میانگین نمره های دو گروه در پس آزمون افسردگی وجود داشت. بنابراین، آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: استفاده از قرآن و آموزه های آن و انس و ملازمت با این کتاب آسمانی در سایه ی عمل به آیات الهی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان زنان متأهل می شود. قرآن شناسی، تقیّد به قرآن درمانی و توجه به راهبردها و راهکارهای درمانگر قرآن در نهاد خانه، خانواده و جامعه باید از طرف جامعه ی اسلامی به طور جدی باور شود.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Group Therapy (MBCT) In Improving Quality of Life Among Patients with Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
125 - 134
حوزههای تخصصی:
Background & Objective: The majority of cancer patients have a poor quality of life. It seems mindfulness-based cognitive group therapy can improve quality of life in these patients. Therefore this study was conducted with the purpose of evaluating the effectiveness of mindfulness-based cognitive group therapy in improving quality of life among patients with cancer. Materials & Methods: This study was a quasi-experimental research conducted by pre- and post-testing. The sample population consisted of 30 cancer patients selected by purposive sampling and randomly placed in two groups of experimental and control (15 individuals per group). All subjects completed the quality of life questionnaire in the two stages of pre-test and post-test. The findings were analyzed by the SPSS software and multivariate analysis of covariance tests. Results: The results showed that there is a significant difference between the control and the experimental group and that mindfulness-based cognitive group therapy had a significant effect in improving quality of life in the members of the experimental group (p< 0/01). Conclusion: According to the results, it can be proposed that it is necessary for therapeutic centers and support forums related to refractory patients to use mindfulness-based cognitive group therapy in their plans to improve patients’ quality of life.
Cognitive Remediation in Diabetics with Combining Mindfulness-based Relaxation and Trans-cranial Electrical Stimulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present research aimed to determine the pure and combined effect of both techniques of mindfulness based-relaxation (MBR) and Transcranial Electrical Simulation (tCES) on decreasing prospective and retrospective memory errors and failure of executive functions of patients with type 2 diabetes. Method: The study is a randomized three-group double-blind clinical trial with repeated measures designs. The sample of the study consisted of 30 patients selected with convenience and purposive sampling method from Diabetes Association of Bonab city, and they were randomly assigned to the three groups of 10 subjects: MBR, CES, MBR+CES groups; and they received interventions related to their group in 10 individual sessions. All patients were assessed by the Barkley Deficits in Executive Functioning Scale (BDEFS) and Prospective and Retrospective Memory Questionnaire (PRMQ), before and after the intervention, and one month after the intervention. Result: The results of split-plot analysis of variance (SPANOVA) indicated the change of the mean of retrospective and prospective memory over time, and the change of prospective memory over time in different groups. The results of covariance analysis and the post hoc test of Ben Foruni indicated that in the follow-up phase, the prospective memory errors in the MBR+CES group were significantly lower than both the MBR and CES group (P <0.05). Conclusion: The results of the study provide many theoretical and practical implications for improving the cognitive function of type 2 diabetic patients following MBR and CES therapeutic techniques.
رابطه ویژگی های شخصیتی و میل به طلاق در جانبازان جنگی: نقش میانجی اختلال استرس پس از سانحه
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
33 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جانبازان به واسطه مواجهه با رویداد جنگ درمعرض اختلال استرس پس از سانحه و مشکلات در روابط زوجی قرار دارند. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش میانجی استرس پس از سانحه در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و میل به طلاق در جانبازان جنگی است. روش : این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. تعداد 128 جانباز ازطریق نمونه گیری هدف مند از بین مراجعین به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره شهر تهران انتخاب شدند. مقیاس خودسنجی تأثیر رویداد، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی و آزمون میل به طلاق به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شدند. از آزمون آماری همبستگی و تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی شامل برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و مسئولیت پذیری با میل به طلاق دارای رابطه عکس و روان نژندی دارای رابطه مستقیم است. همچنین نشان داده شد که در جانبازان ویژگی های شخصیتی ازطریق ایجاد اختلال استرس پس از سانحه موجب مشکلات زناشویی و میل به طلاق می شود. بحث: براساس نتایج حاصل، در جانبازان با اختلال استرس پس از سانحه می توان با اصلاح آسیب های شخصیتی و به دنبال آن رفع این اختلال، آنها را در کاهش نارضایتی زناشویی کمک کرد.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
اثربخشی توانبخشی شناختی بر مولفه های حافظه کاری کلامی وحافظه کاری فضایی افراد بزرگسال دچار سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سکته مغزی یعنی آغاز ناگهانی نوعی اختلال نورولوژیک که به یک علت عروقی کانونی قابل انتساب است نقص در حافظه کاری از متداول ترین پدیده ها بعد از آسیب مغزی می باشد. توانبخشی شناختی یک برنامه مداخلات شناختی و نوروسایکولوژیک است که در جهت بازسازی و رفع نقایص شناختی طراحی شده است. روش : 20 بیمار دچار سکته مغزی در این پژوهش به صورت مساوی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی بیماران دو بار (پیش آزمون و پس آزمون) توسط آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون حافظه کاری فضایی N-back، بررسی شدند. سپس بر روی افراد قرار گرفته در گروه آزمایشی، طی5 هفته و5 روزهفته و به مدت 30-40 دقیقه برنامه کامپیوتری توانبخشی اجرا شد. یافته ها: تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که توانبخشی شناختی برحافظه کاری کلامی بیماران تاثیردارد اما بر حافظه کاری فضایی تاثیر ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بهبودی معنی داری در حافظه کاری کلامی توسط برنامه توانبخشی شناختی وجود دارد، که ممکن است در نتیجه تغییرات در سازماندهی عصبی در پاسخ به آسیب رخ دهد. برنامه توانبخشی شناختی مورد استفاده در این پژوهش باعث یادگرفتن مجدد اعمال ذهنی و بر اساس انعطاف پذیری مغزی باعث بهبود حافظه کاری بیماران شده است.
اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال بود. شرکت کنندگان این پژوهش را 52 داور بسکتبال زن و مرد (20 زن و 32 مرد) تشکیل می دادند که بر اساس جنسیت، سابقه و درجه داوری در چهار گروه آموزش تمرینات بینایی ورزشی، آموزش ذهن آگاهی، ترکیبی (آموزش تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی) و کنترل همتاسازی شدند. گروه تمرینات بینایی ورزشی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات بینایی ورزشی شرکت کردند. گروه ذهن آگاهی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هفته ای یک جلسه، آموزش ذهن آگاهی دیدند. در این مدت گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود پرداختند. قبل از مداخله، یک روز و همچنین یک ماه بعد ازآن، دقت تصمیم گیری داوران با استفاده از آزمون ویدئویی و ادراک بینایی توسط دستگاه ردیاب بصری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری گروه های بینایی ورزشی و ذهن آگاهی و ترکیبی بهتر از گروه کنترل بود، اما بین گروه های تمرینی تفاوتی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد شد برای افزایش ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران از تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی استفاده شود.
نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تأثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تاثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه جندی شاپور اهواز بودند که از بین آن ها، 200 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص (ISRS)، مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (KMS)، پرسشنامه جهت گیری زندگی- تجدیدنظرشده و پرسشنامه خودکارآمدی ارتباطی (RSES) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین انتظارات زناشویی بالا، خودکارآمدی ارتباطی، خوش بینی و تحقق انتظارات با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. پس از حذف سه مسیر غیرمعنادار، مدل نهایی برازندگی مناسبی را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خوش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی بر رضایت زناشویی اثر مثبت معنادار دارد. همچنین انتظارات زناشویی بالا و خودکارآمدی ارتباطی به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی پیش بین رضایت زناشویی بودند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم اهمیت خوش بینی و خودکارآمدی، تحقق انتظارات زناشویی نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
رابطه مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان با توجه به دین داری مادران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین رابطه مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان با توجه به دین داری مادران بود. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی محسوب می شود و از نظر روش کار جزء پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد. جامعه مورد بررسی در این پژوهش 4100 نفر شامل کلیه مادران و دانش آموزان مدارس دولتی روزانه دخترانه و پسرانه متوسطه دوم که در سال تحصیلی 96 97 در شهرستان ساوه مشغول تحصیل بودند، می باشد. 144 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه دین داری گلاک و استارک، پرسش نامه مثبت نگری اینگرام و وینیسکی، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ می باشد. در بخش استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون به منظور جهت تعیین رابطه بین متغیرها، و آزمون رگرسیون تک متغیره و چند متغیره جهت سنجش تأثیر هر یک از مؤلفه ها در متغیر اصلی استفاده شد. تحقیق حاضر نشان داد دین داری مادران در رابطه بین مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوان، نقش تعدیل کنندگی داشته و میزان عزت نفس نوجوانان را افزایش داده است، همچنین پژوهش حاضر نشان داد که بین مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و نیز بین دین داری مادران و عزت نفس نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود داشته و نیز بین دین داری مادران و مثبت نگری مادران رابطه مثبت و معنی داری برقرار است.
بررسی رابطه نگرش های شغلی با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نگرش های شغلی (اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی و رضایت ش غلی) با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه انجام شده است. پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه (105 نفر) بود که از بین آن ها 83 نفر به عنوان نمونه آمارپژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چهار پرسشنامه استاندارد اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عملکرد شغلی بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی کتابداران وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اشتیاق شغلی (001/0p < ،52/0β=)، رضایت شغلی (001/0p < ،44/0β=) و تعهد سازمانی (001/0p < ،45/0β=)، توان پیش بینی عملکرد شغلی را دارند. در مجموع، نتایج نشان داد که اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی، عوامل مهم اثرگذار بر عملکرد شغلی کتابداران می باشند.
پیش بینی امید به زندگی برمبنای کیفیت زندگی، استرس ادراک شده و خستگی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از بیماری های مزمن است که اختلالات جسمی و روانی در میان این بیماران بسیار شایع است. هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی امید به زندگی بر مبنای کیفیت زندگی، استرس ادراک شده و خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، تمامی اعضای انجمن بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) در نیمه اول سال 1396 بود که از میان جامعه آماری فوق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 120 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه های امید به زندگی میلر (MHS)، کیفیت زندگی (SF-36)، استرس ادراک شده (PSS) و سنجش چند بعدی خستگی (MFI). داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی با امید به زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) رابطه مثبت معنی داری دارد ولی استرس ادراک شده و خستگی با امید به زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) رابطه منفی معنی داری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که کیفیت زندگی، استرس ادراک شده و خستگی در مجموع 39% از کل واریانس امید به زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) را تبیین می کنند که در این میان استرس ادراک شده (34/0- Beta=) بیشترین نقش را در پیش بینی امید به زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) داشت و بعد از آن به ترتیب خستگی (22/0- Beta=) و کیفیت زندگی (20/0 Beta=) قرار داشتند. نتیجه گیری: با توجه با تأثیر کیفیت زندگی، استرس ادراک شده و خستگی در امید به زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) پیشنهاد می شود ضمن درمان دارویی برای بهبود وضعیت سلامت روانشناختی و افزایش امید این بیماران، دوره های آموزشی مبتنی بر کیفیت زندگی و مبتنی بر کاهش استرس برای آن ها تشکیل شود.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و انجام پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، 240 نفر (120 زوج) بودند که فرزندانشان در سال تحصیلی 97 - 96 مشغول به تحصیل بودند و بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس، به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایشی (20 زوج) و گروه گواه (20 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایشی، به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای مورد آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغییری (مانکوا) و تک متغییری (آنکوا) انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی زناشویی تأثیر داشته و این اثر تا مرحله پیگیری یک ماهه ماندگار بوده است.
مقایسه تأثیر آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مدیریت خشم بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر کرج بودند 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش یک، تحت آموزش گروهی فعال سازی رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دو، تحت آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه بحران هویت بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکردشناختی- رفتاری منجر به کاهش بحران هویت بیماران مبتلا به ام اس می شود. با توجه به اثربخشی آموزش های انجام شده می توان گفت آموزش این مهارت ها به بیماران ام اس در کاهش بسیاری از مشکلات آنها می تواند، مؤثر باشد و استفاده از آنها در ارتقاء سطح سلامت و ایجاد نگرش مثبت در زندگی بیماران ضروری است.
نقش تاب آوری و سخت رویی روان شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های شناختی و سازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان نارسایی ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی بود. در این راستا، تعداد 80 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی بشارت، تاب آوری کانر و دیویدسون و سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها ازطریق نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد متغیرهای تاب آوری و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بین مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی و تحولی را دارد. یافته های پژوهش حاضر از پایه های نظری روانشناسی مثبت در ارتباط با تأکید بر توانمندی های آدمی در مقابله با چالش های زندگی حمایت می کند.
The Role of Emotion Failures and Social Well-being in Predicting Violence Against Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background:The aim of this research was to study the role of emotion failures and social well-being in predicting violence against women. Materials and Methods:This research was descriptive and correlational. The population under study was all women applicants for divorce in Ardabil city in 2016 from among whom 106 were selected by available sampling method. Tools of data collection were the scale of violence against women, and questionnaires of alexithymia and social well-being. Data analysis was done through Pearson correlation and Multiple Linear regression. Results:The results indicated that there was a significant positive correlation between alexithymia and violence against women (P<0/05). Moreover, there was a significant negative relationship between social well-being and violence against women (P<0/05). The results of regression analysis showed that 64 percent of the variance of violence against women was significantly explained by emotion failures and social well-being variables. Conclusions:According to the findings it can be concluded that the recognition of emotions at the individual level as well as the identification and description of emotions and awareness of emotions can be effective in improving couples' relationships and reducing family violence. Besides, contributing ourselves in the family and society and accepting the community and its members with its weaknesses and strengths and having effective relations with close people and supporting people leads to a reduction in violence against women.