فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران دیابتی شهر اهواز بود که در سال 1390 عضو انجمن دیابت اهواز بودند. نمونه پژوهش به روش در دسترس انتخاب شد. در هر گروه تعداد 28 مرد و 22 زن حضور داشتند که میانگین سنی افراد دیابتی نوع 1، 4/34، افراد دیابتی نوع 2، 7/47 و افراد غیر دیابتی 24/36 بود. سپس پرسش نامه های کیفیت زندگی و سلامت عمومی بین این 3 گروه توزیع گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) و آزمون تعقیبی Tukey مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین سه گروه تفاوت معنی داری از لحاظ کیفیت زندگی و سلامت روان وجود داشت (001/0 < P). همچنین مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که بین بیماران دیابتی نوع 1 و 2 با افراد غیر دیابتی تفاوت معنی دار در متغیرهای کیفیت زندگی و سلامت روان وجود دارد، اما بین دو گروه افراد دیابتی از لحاظ متغیرهای پژوهش تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: دیابت بیماری مزمنی است که کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد.
پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام است. در این بررسی، از روش تحلیل محتوا و فهم روان شناختی متون اسلامی استفاده شده است. رویکرد نخست روان شناسی به رضامندی، بر پایة لذت و پرهیز از درد بوده است. سپس با آشکار شدن نقاط ضعف آن، رویکرد مبتنی بر سعادت، شناخت و فضایل درونی، جای گزین آن شد. یافتة این بررسی نشان می دهد که پایة نظری رضامندی از دیدگاه اسلام، «خیرباوری» است. این، از سویی مبتنی بر این واقعیت خداشناختی است که همة امور به «تقدیر» خداوند رقم می خورد و همة تقدیرهای او «خیر» است؛ و از سوی دیگر، مبتنی بر این رفتار انسانی است که اگر انسان به آن واقعیت خداشناختی باور پیدا کند، به رضامندی دست خواهد یافت. نتیجه اینکه برای رسیدن به رضامندی، باید باور به خیر بودن تقدیر را به وجود آورد.
نقش واسطه ای اِسنادهای ارتباطی و راهبردهای حل تعارض غیر سازنده در رابطه بین سبک های دلبستگی و کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که سبک های دلبستگی می تواند تاثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تاثیر می تواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم و در تعامل با سایر متغیرهای روان شناختی از قبیل اِسنادهای ارتباطی و راهبردهای حل تعارض باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های دلبستگی از طریق اِسنادهای ارتباطی (علّی و مسوولیت) و راهبردهای غیر سازنده حل تعارض (راهبرد سلطه گرانه و اجتنابی) بر کیفیت زناشویی زنان انجام شد. گروه نمونه شامل 130 زن متاهل ساکن شهر همدان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های سبک های دلبستگی (ECR-S)، پرسشنامه کیفیت زناشویی (MMQ)، پرسشنامه راهبردهای حل تعارض (ROCI-2) و پرسشنامه اِسنادهای ارتباطی (RAM) پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیر مستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به صورت مستقیم بر کیفیت زناشویی زنان تاثیر نداشته و تاثیر آنها به صورت واسطه ای و از طریق اسنادهای ارتباطی علّی و مسوولیت و راهبردهای حل تعارض سلطه گرانه و اجتنابی است.
مقایسه سبک فرزندپروری و سلامت عمومی در والدین دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک فرزندپروری و میزان سلامت عمومی والدین دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی در شهر کرج می باشد. بدین منظور 29نفر از والدین دانش آموزان ناشنوا و 37نفر از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی که در سال تحصیلی90-89 در مدارس کرج مشغول به تحصیل بوده اند، انتخاب شده و پرسشنامه های سلامت عمومی و سبک فرزند پروری بامریند را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که بین سلامت عمومی و سبک فرزند پروری این دو گروه از والدین تفاوتی وجود ندارد. همچنین سبک فرزند پروری نمی تواند سلامت عمومی را پیش بینی کند.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران در مدارس متوسطه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 91-90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه با رضایت شغلی دبیران به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهرستان بویراحمد می باشد. نمونه پژوهش متشکل از 82 نفر مدیر و 240 نفر دبیر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: از پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، پرسشنامه سبک رهبری میتزکاس و باردنر و رضایت شغلی (GDI) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد، فراوانی تراکمی) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون خطی همزمان و گام به گام) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران (به طور کلی) رابطه معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری وظیفه مدار معنی دار و منفی است. و رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار مدیران و رضایت شغلی دبیران معنی دار نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار مدیران با بعد ماهیت کار دبیران معنی دار است. هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد ماهیت کار رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران تأیید نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتباط با همکاران رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. سبک رهبری وظیفه مدار و بعد از ارتقاء رضایت شغلی دبیران معنی دار است. ضرایب بتا بررسی رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتقاء رضایت شغلی معنی دار نیست. رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار است. رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است.
عرفان اسلامی و دلالت های آن در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی به عنوان یکی از مهمترین و پرنفوذترین نحله های فکری مسلمانان در طول تاریخ، مکتبی است که به صراحت از عشق صحبت به میان می آورد. موضوع عشق مجازی و و حقیقی و نقش آن در معرفت و رشد و تعالی انسان و رسیدن انسان به خداوند، ازجمله ارکان بنیادی عرفان اسلامی به حساب می آید. از سوی دیگر چنین به نظر می آید که طریقت عرفان، سیر انفسی و کاملا فردی است و به تبع آن به مناسبات و روابط اجتماعی ارتباط چندانی ندارد. این در حالی است که تامل در مفهوم عشق و سیر آن از مجازی به حقیقی، اشتباه این برداشت را نشان می دهد. لذا با توجه به اینکه ازدواج و نهاد خانواده ازجمله مهمترین، گسترده ترین و نخستین شکل تعامل اجتماعی بشمار می رود، این پرسش قابل طرح است که بین عرفان اسلامی و ازدواج و خانواده چه نسبتی را می توان در نظر گرفت؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مطالعه عبارت است از استنتاج تلویحات عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده. با در نظر گرفتن این هدف، پرسش این مطالعه عبارت است از اینکه دلالت های عرفان اسلامی در حیطه ی روانشناسی ازدواج و خانواده چه هستند؟روش این پژوهش عبارت است از روش تحلیلی –استنتاجی که از زمره ی روش های مطالعات فلسفی به حساب می آید. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارند که مطابق با نگاه عرفان اسلامی، بنیان ازدواج و تشکیل خانواده، پدیدآیی عشق و رشد آن است. به دیگر سخن، ازدواج و خانواده محملی برای سیر عشق از مجاز به حقیقت می باشد. از سوی دیگر، عشق در ازدواج و خانواده، بستر مناسبی را برای آگاهی از خلال توجه به دیگری فراهم می آورد. خودشناسی نیز مقدمه ی آگاهی بشمار می رود.
بررسی رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در دانشجویان دانشگاه های پیام نور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه جهانی اینترنت، به عنوان یکی از برجسته ترین فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانه انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد تغییرات اجتماعی غیر قابل چشم پوشی است. هدف پژوهش، بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، مقطعی از نوع همبستگی بود که به صورت پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان اصفهان تشکیل دادند. ابتدا رشته های موجود در دانشگاه پیام نور به سه گروه علوم انسانی، فنی مهندسی و پایه تقسیم بندی شد و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 345 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسش نامه استاندارد افسردگی Beck، اعتیاد به اینترنت Young و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از شبکه های اجتماعی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همبستگی توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت با ضریب 147/0 و سطح معنی داری 010/0 رابطه معنی داری وجود داشت، ولی بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی با ضریب 55/0 و سطح معنی داری 332/0 رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و گروه تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود داشت که این تفاوت در بین گروه های سنی و دختران و پسران معنی دار نبود، ولی در بین گروه های تحصیلی، اعتیاد به اینترنت در رشته های گروه علوم پایه کمتر از سایر رشته ها در گروه های علوم انسانی و فنی مهندسی بوده است.
نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، به آرامی آن ها را به خود معتاد می سازد و می تواند نیازهای روانی و هیجانی آن ها را تأمین نماید. بنابراین جایگزین نمودن شبکه های اجتماعی روی اینترنت به جای حضور و تعامل با افراد در دنیای واقعی، باعث خواهد شد که ارتباطات اجتماعی و عاطفی کاربران مختل شود.
بررسی سلامت روان شناختی جانبازان جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، 22 سال پس از اتمام جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جنگ تحمیلی عراق- ایران طی سال های 67-1359 آثار مخرب گوناگونی در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بر سربازان، جانبازان و خانواده های آنان بر جا گذاشت. این اثرات سال ها پس از اتمام جنگ همچنان ادامه داشت. در این پژوهش، سلامت روان شناختی جانبازان شهر اصفهان 22 سال پس از اتمام جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: از بین کلیه جانبازان استان اصفهان که تحت پوشش بنیاد شهید و ایثارگران استان اصفهان بودند، 330 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی منظم بر اساس لیست بنیاد انتخاب شدند و پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی و SCL-90-R (Symptom chek list-90-revised) بر روی آنان اجرا گردید.
یافته ها: متوسط سن جانبازان مورد مطالعه، 45 سال بود. اکثر جانبازان در سن جوانی مبتلا به آسیب شده اند. حدود 24 درصد از جانبازان دارای تحصیلات دانشگاهی بودند و حدود 39 درصد از آنان تحصیلات دبیرستان را به اتمام رسانده اند. جانبازان مبتلا به نوع جسمی و نوع توأم اعصاب و روان و جسمی به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتند. 3/19 درصد از جانبازان مورد مطالعه، اسارت را تجربه کرده اند. فراوانی جانبازان دارای حالت اشتغال 5/1 برابر جانبازان شاغل بود. مشکلات و اختلالات جسمی سازی، وسواس- اجبار، پرخاشگری، اضطراب، حساسیت بین فردی، افسردگی و افکار پارانوئیدی به ترتیب بیشترین فراوانی را در جانبازان شهر اصفهان داشت. در حال حاضر حدود نیمی از جانبازان مورد مطالعه مبتلا به نوعی آسیب روانی و اختلال روان پزشکی بودند و جانبازان 55-46 درصد، بیشترین فراوانی آسیب روانی را در بین جانبازان دارای درصدهای مختلف جانبازی داشتند و هر چه تعداد معلولیت (جانبازی) بیشتر باشد، آسیب روانی در جانبازان بیشتر است.
نتیجه گیری: با گذشت 22 سال از اتمام جنگ تحمیلی، نیمی از جانبازان مورد مطالعه مبتلا به نوعی آسیب روانی بودند.
همبستگی بین هوش هیجانی، هوش شناختی و سطوح پنجگانه آن با عملکرد شغلی مدیران سه دوره در منطقه لنجان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی بین هوش هیجانی و هوش شناختی وسطوح پنجگانه آن با عملکرد شغلی مدیران ابتدایی در منطقه لنجان انجام شده است. در این مطالعه از روش همبستگی و به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بودند. نمونه مورد پژوهش 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ، با پنج مؤلفه، (خود آگاهی، خود کنترلی، خود انگیزی، همدلی و مهارت اجتماعی)، پرسشنامه ریون و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست موتوویدولون اسکاترجمع آوری شد. یافته ها نشان داد که می توان از روی نمره های هوش هیجانی و هوش شناختی 17/0 عملکرد شغلی را پیش بینی کرد. بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران دوره ابتدایی همبستگی معنا دار وجود دارد( 05/0 P< ). بین هوش شناختی وعملکرد شغلی همبستگی معنا دار وجود ندارد (05/0 P< ). بین هوش شناختی وهوش هیجانی همبستگی معنا دار مثبت وجود دارد و این نتایج دال بر اهمیت هوش هیجانی در مدیریت مدارس است.
بررسی نقش معنویت و حمایت اجتماعی در سلامت روان جانبازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
11 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معنویت و حمایت اجتماعی در موقعیتهای استرس زای خارج از کنترل فرد، دارای پیامدهای مثبتی هستند. این پژوهش به منظور تعیین سهم ابعاد معنویت و حمایت اجتماعی در سلامت روان جانبازان شهرستان شاهرود انجام شد. روش: در این مطالعه پس رویدادی، تعداد 102 جانباز داوطلب شهرستان شاهرود به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای تجربه معنوی، حمایت اجتماعی و سلامت روان پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با روش آماری تحلیل رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار 16 SPSS انجام شد. نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی مذهبی (خرده مقیاس معنویت) به طور معنادار سلامت روان جانبازان را پیشبینی میکنند. حمایت اجتماعی 0/30 و خرده مقیاس فعالیتهای اجتماعی مذهبی همراه با حمایت اجتماعی 0/41از واریانس سلامت روان جانبازان را تبیین کردند. بحث: تقویت حمایت اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی مذهبی، ارتقاء سلامت روان جانبازان را به دنبال دارد.
رابطه سرسختی روانشناختی و انعطاف پذیری خانواده با سبک های مقابله با استرس در دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری خانواده با شیوه های مقابله با استرس بود. با روش خوشه ای چند مرحله ای 319 دانش آموز دختر به عنوان افراد تشکیل دهنده گروه نمونه مورد تحقیق قرار گرفتند.ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس مقابله با شرایط پر استرس عندلر و پارکر (CISS) ، پرسشنامه سرسختی اهواز (AHI)و پرسشنامه انعطاف پذیری مثبت شاکری بودند که همگی از روایی و پایایی قابل قبولی برای سنجش متغیرها ی پژوهش برخوردار بودند . در پژوهش حاضر با توجه به فرضیه ها برای تجزیه و تحلیل آماری در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون همزمان و آزمون MANOVA استفاده شد. یافته ها نشان داد که میان سرسختی روانشناختی با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتناب مدار، رابطه مثبت و معنی دار و میان انعطاف پذیری خانواده فقط با سبک مقابله ای اجتناب مدار، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد، در مورد رابطه سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری خانواده باید بیان شود که بین این دو متغیر رابطه مثبت و معنی داروجود دارد. بنا بر نتایج ضریب رگرسیون همزمان می توان گفت که متغیر سرسختی روان شناختی پیش بینی کننده به ترتیب، سبک مقابله ای اجتناب مدار و هیجان مدار است و انعطاف پذیری خانواده پیش بینی کننده منفی سبک مقابله ای مسأله مدار می باشد، همچنین نتایج نشان دادند کهبه ترتیب شیوه مقابله مسأله مدار، سپس در مرحله دوم شیوه مقابله اجتناب مدار و نهایتاً در مرحله آخر شیوه مقابله اى هیجان مدار در بین دانش آموزان متداول تر است.
مروری بر چالش های موجود در درمان چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده سلامتی و دومین عامل عمده قابل پیشگیری از مرگ است که شیوع آن رو به افزایش می باشد. بار اقتصادی چاقی حدود 2 تا 7 درصد کل هزینه های مراقبت بهداشتی تخمین زده شده است و پیش بینی می شود که چاقی در سال 2025 مشکل درجه یک سلامتی در کل جهان باشد. بنابراین، پیگیری چاقی و گسترش مداخله های مؤثر درمانی اقدام مهمی در پیشگیری اولیه و ثانویه از ابتلا به بیماری ها است. با این حال، درباره میزان موفقیت درمان چاقی تردید وجود دارد و پاسخ افراد به برنامه های درمانی استاندارد، متغیر است. اکثر بیمارانی که وارد برنامه های کاهش وزن می شوند، با وجود این که به حداکثر کاهش وزن خود دست پیدا می کنند، اما دوباره وزن قبلی را کسب می کنند. بنابراین، شایع ترین پیامد درمان چاقی در میان بزرگسالان، برگشت وزن است و اولین هدف در این حیطه باید جلوگیری از برگشت وزن تدریجی باشد. اگر چه تعداد زیادی از متغیرهای دخیل در این موضوع شناسایی شده اند، اما هر یک میزان کمی از تغییر وزن را توجیه می کنند و هنوز این موضوع که چرا برخی افراد رفتارهای نگهدارنده کاهش وزن را پس از درمان ادامه می دهند و عده ای دیگر خیر، به خوبی تبیین نشده است. با این توصیف، اکنون ضرورت درک ابعاد چاقی به عنوان یکی از مشکلات در جامعه جهانی بیش از پیش مطرح شده است. این مقاله با مروری به نسبت جامع در این موضوع، درصدد است تا چاقی را بررسی کرده و با در نظر گرفتن متغیرهای مهم درگیر در درمان، چالش های موجود در این حوزه را مورد برررسی قرار دهد.
بررسی تأثیر گروه درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر احساسات منفی زنان نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت روابط مسالمت آمیز با خانواده همسر این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی– رفتاری بر احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل منطقه 4 شهر اصفهان در سال 1390 بود که به فراخوان محقق جهت شرکت در جلسات گروه درمانی پاسخ مثبت داده بودند.30 نفر از داوطلبانی که در پرسشنامه محقق ساخته احساسات منفی نسبت به خانواده همسر حد نصاب نمره لازم را کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و شاخص رضایت زناشویی هودسن در دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته در جلسات گروه درمانی شناختی– رفتاری شرکت کردند. در پایان در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد و داده ها توسط تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری بطور معناداری (05/0> p) در کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و افزایش رضایتمندی زناشویی موثر بوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده می توان از گروه درمانی شناختی- رفتاری در جهت کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و ارتقاء کیفیت زندگی زوجین استفاده کرد.
مقایسه خودراهبری، نوجویی و سایر ویژگی های شخصیتی با بهبودی و بازگشت به مصرف مواد مخدر و سلامت روان گروهی از درمانجویان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد یک بیماری جسمی ـ روحی و روانی به شمار میآید که به دلیل ماهیت پیشروندهاش در همه ابعاد زندگی سلامتی فرد، خانواده و جامعه را به خطر میاندازد. در پژوهش حاضر به مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به مصرف موادمخدر پرداخته شده است. روش اجرا: این تحقیق از نوع پس رویدادی بود که جامعه آماری آن را 100 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد سازمان بهزیستی شهرستان لاهیجان و همین طور 100 نفر بهبودیافته تشکیل داد. این تحقیق از خرداد تا شهریور 90 انجام پذیرفت. از پرسشنامه ی کلونینجر (کلونینجر، 1991) برای تعیین ویژگیهای شخصیتی و از پرسشنامه ی SCL-90-R (دروگاتیس و همکاران، 1976) برای تعیین سلامت روانشناختی این افراد استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد. از بین ویژگیهای شخصیتی متغیر، خودراهبری و نوجویی و از عاملهای مربوط به سلامت روانشناختی، خودبیمارانگاری، افسردگی، وسواس (01/0>p) و حساسیت (05/0>p) احتمال بازگشت به مصرف مواد را در درمانجویان پیشبینی کردند.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان های شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی پرستاران انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی – همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی، خصوصی و تأمین اجتماعی شهر کرمان بود که بیش از پنج سال سابقه خدمت داشتند و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و نمونه آماری با تعداد 252 نفر به پرسشنامه های پایا و روا شامل سه بخش: فرسودگی شغلی، هوش هیجانی و سلامت روان پاسخ دادند و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
نتایج تحقیق نشان داد که هوش هیجانی با فرسودگی شغلی ارتباط معنی دار و منفی و با سلامت روان ارتباط معنی دار و مثبت داشته و بین سلامت روان با فرسودگی شغلی نیز ارتباط معنی دار منفی وجود دارد.
طبق نتایج بدست آمده با افزایش هوش هیجانی در میان پرستاران بیمارستان های کرمان از فرسودگی شغلی آنها کاسته می شود و افرادی که از نظر فکری و روانی سلامت می باشند، راحت تر می توانند از پس عوامل تنش زا که مخصوصاً قشر پرستاران با آن روبرو هستند، برآمده و در نتیجه کم تر با فرسودگی شغلی مواجه می شوند. همچنین افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند از سلامت روان بیشتری برخوردارند، زیرا هوش هیجانی یک مهارت است که پیامدهای منفی استرس را به حداقل می رساند. بنابراین آموزش و یادگیری روش هایی که هوش هیجانی را بالا می برد می تواند باعث سلامت روان و کاهش فرسودگی شغلی شود.
اثر بخشی آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان نوجوان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس یک شهرک نظامی)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
1 - 12
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس شهرک های نظامی) می باشد. روش: در چارچوب طرح نیمه آزمایشی، 36 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. جهت تشخیص شادکامی این دانش آموزان از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و برای سنجش اعتماد به نفس دانش آموزان از مقیاس عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای طی 6 هفته، آموزش راهبردهای مدیریت خشم که بر اساس برنامه آموزش شناختی و رفتاری طراحی شده بود دریافت کردند. برای تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم، بر میزان شادکامی و عزت نفس گروه آزمایشی تأثیر داشته و موجب افزایش شادکامی و عزت نفس دردانش آموزان می شود. بحث: مولفه های مدیریت خشم به عنوان متغیر مستقل باعث افزایش میزان شادکامی و عزت نفس دانش آموزان نوجوان شده است و بیانگر این مطلب است که با آموزش مدیریت خشم می توان ویژگی های روانشناختی دانش آموزان، شامل عزت نفس و شادکامی را تغییر داد.
رابطه جهت گیری مذهبی با سابقه اقدام به خودکشی در سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
35 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از آسیب های روانی شایع در حوزه بهداشت روانی رفتار های خودکشی گرایانه است. پایبندی به باورهای دینی نقش مهمی در پیشگیری از رفتارهای خودکشی گرایانه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین جهت گیری مذهبی و اقدام به خودکشی در سربازان یکی از سازمان های نظامی کشور است. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 1659 نفر از سربازان مشغول به خدمت در یکی از سازمان های نظامی در شش استان کشور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مطالعه شامل، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) و مقیاس جهت گیری مذهبی اسلامی بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی، آزمون t گروه های مستقل و آزمون کا اسکوئر تجزیه تحلیل شدند. نتایج: بر اساس نتایج این بررسی میزان شیوع اقدام به خودکشی در بین شرکت کنندگان 5/7 درصد است. نتایج نشان داد، بین دو گروه سربازان دارای سابقه اقدام به خودکشی و سربازان فاقد سابقه اقدام به خودکشی در نمرات زیر مقیاس های پرسشنامه جهت گیری مذهبی بر اساس اسلام شامل عقاید و مناسک اسلامی و نیز جهت گیری مذهبی بر اساس اسلام تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های حاصل از این مطالعه نشان داده است، بین اقدام کنندگان به خودکشی از نظر میزان جهت گیری مذهبی تفاوت وجود دارد. سربازان با جهت گیری مذهبی قوی نسبت به سربازان با جهت گیری مذهبی ضعیف کمتر اقدام به خودکشی می کنند. بحث: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت جهت گیری مذهبی با اقدام به خودکشی در سربازان رابطه دارد. همچنین مقدار جهت گیری مذهبی نیز در سربازانی که سابقه اقدام به خودکشی دارند متفاوت است. لذا تعمیق باورهای مذهبی و تقویت جهت گیری مذهبی جوانان سرباز می تواند در کاهش اقدام به خودکشی موثر باشد.