فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روش سینا و ترکیب واج ها در اصلاح نارسانویسی کودکان دارای اختلال یادگیری پایه دوم و سوم ابتدائی بود. روش: پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه دوم و سوم ابتدایی شهرستان تبریز بود که 45 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگذاری شدند (15 نفر در گروه مداخله به روش سینا، 15 نفر در گروه مداخله به روش ترکیب واج ها و 15 نفر در گروه کنترل بدون مداخله). آزمون دیکته نویسی سیف نراقی و نادری و آزمون هوش ریون بر روی کودکان اجرا شد. گروه های آزمایش در 15جلسه ی 45 دقیقه ای در عرض 3 ماه مورد مداخله قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در پایان مداخلات مجدداً آزمون دیکته بروی دانش آموزان انجام گرفت و نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (0/001 Sig= ). نتایج آزمون تعقیبی LSD نیز نشان داد که بین نمرات پس آزمون در گروه ترکیب واج ها و نمرات پس آزمون در گروه سینا تفاوت معنادار وجود دارد (0/01 Sig= ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هر دو روش آموزشی سینا و ترکیب واج ها در بهبود عملکرد کودکان نارسانویس اثربخش است، با این حال روش ترکیب واج ها در کمک به حل مشکلات این کودکان موثرتر است.
مروری بر راهنمای طبقه بندی و تشخیصی سلامت روان و اختلالات تحولی دوران نوزادی و ابتدای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این مطالعه، معرفی راهنمای طبقه بندی و تشخیصی سلامت روان و اختلالات تحولی دوران نوزادی و ابتدای کودکی و مرور اجمالی تغییرات آن در آخرین ویراست است. برای این منظور این راهنما و مطالعات مربوط به آن با استفاده از روش مرور سیستماتیک در پایگاه های اطلاعاتی Direct, PubMed, Google scholar Science و با استفاده از کلید واژه های DC:0-5, infancy disorders, childhood disorders و classification مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری منابع، این راهنما از جنبه های تاریخچه ای و شیوه طبقه بندی با سایر نظام های رایج طبقه بندی اختلالات روانی یعنی ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM ) و طبقه بندی بین المللی بیماری ها ( ICD ) مقایسه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آخرین ویراست راهنمای طبقه بندی و تشخیصی سلامت روان و اختلالات تحولی دوران نوزادی و ابتدای کودکی نسبت به دو نظام تشخیصی دیگر مقایسه شده، دقت و جامعیت بیشتری در طبقه بندی اختلالات مربوط به 6 سال ابتدای کودکی دارد. همچنین امکان تطبیق این نظام های طبقه بندی وجود دارد که به دقت عمل متخصصان برای تشخیص اختلالات کمک می کنند.
ساختار علّی پیشایندها و پسایندهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در دانش آموزان سرآمد دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای رفتارهای تسهیل گر/بازدارنده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در رابطه کمال گرایی و راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجان های پیشرفت د انش آموزان تیزهوش دختر انجام شد. ۴۰۰ دانش آموز به سیاهه شناختارهای کمال گرایی چندبعدی (کابوری، 2006)، سیاهه هیجان های پیشرفت (عبدالله پور، 1394)، سیاهه مشغولیت تحصیلی (سالملا آرو و آپادایا، 2012)، سیاهه فرسودگی تحصیلی (سالملا آرو، کیورا، لسکینن و نورمی، 2009)، سیاهه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده/بازدارنده سلامت تحصیلی (صالح زاده، شکری و فتح آبادی، 1396الف) پاسخ دادند. نتایج نشان داد مدل واسطه مندی کامل رفتارهای تسهیل گر/بازدارنده در رابطه کمال گرایی و راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجان های پیشرفت با داده ها برازش مطلوبی داشت. در مدل مفروض تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که بخشی از کنش وری هیجانی و بهزیستی تحصیلی نوجوانان تیزهوش در محیط های تحصیلی از طریق مشخصه های شناختی هیجانی رفتاری آن ها قابل تبیین است.
مقایسه میزان اثربخشی آموزش مدیریت استرس و ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی رفتاری بر ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتار های تکراری و ویژه مشخص می شود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله ای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس۳۰ مادر دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم انتخاب شده و پس از همتا شدن، به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (۱۰ نفر در هر گروه). مادران در دو گروه مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۶)، در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، نشان داد که آموزش مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، مؤلفه روابط اجتماعی (۰۰۱/۰>P)، و آموزش مدیریت استرس، مؤلفه سلامت جسمانیِ کیفیت زندگی (۰۰۱/۰>P)، را در مادران، بیش از سایر مولفه ها، بهبود بخشید. بر اساس یافته ها، پیشنهاد می شود در برنامه های حمایتی سازمان های متولی بهداشت روان در جامعه، در راستای تدوین بسته های آموزشی و اجرای دستورالعمل های مرتبط با توانمندسازی والدین دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم، تدابیری اتخاذ گردد.
تأثیر آموزش حافظه فعال رایانه محور بر بهبود مهارت های حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی تمرین برنامه های رایانه ای شناختیِ حافظه فعال بر بهبود عملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی می باشد . روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. به این منظور، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 180 دانش آموز پسرپایه چهارم ابتدایی انتخاب شدند، سپس از میان آنها 30 دانش آموز با مشکلات یادگیری ریاضی ، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی ریاضیات ایران کی مت و آزمون ریاضی پژوهش گرساخته استفاده شد. . آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 جلسه 60 دقیقه ای ، برنامه آموزش راهبردهای حافظه فعال را به وسیله برنامه های مداخله ای رایانه ای "حافظه کاری" و "بهسازی و تقویت ذهن"، به صورت کاملاً انفرادی دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل، برنامه آموزشی معمولی خود را توسط آموزگاران شان ادامه دادند. تحلیل آماری با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین نمرات پیشرفت ریاضی دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد . یافته ها : بنابراین آموزش رایانه محور حافظه فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در پیشرفت عملکرد مهارت های حل مسئله ریاضی و عملکرد تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی ، مورد استفاده قرار گیرد..
تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست. روش: 9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعاً هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است. یافته ها: مطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند. نتیجه گیری: آموزش این راهبردها می تواند نقش مؤثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تما می دانش آموزان سال سوم ابتدایی مدارس اختلالات یادگیری شهر مشهد، که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 32 نفر (دو گروه 16 نفره) را تشکیل می داد که با توجه به وجود 10 مرکز ناتوانی یادگیری در سطح مشهد به روش نمونه گیری تصادفی منظم از روی لیست دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری پایه های سوم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق آزمون عملکرد خواندن نما (کر می ومرادی، 1384) به دست آمد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه بود که در خانواده های دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در آغاز هر هفته تمرینات متناسب نرم افزار را از مربی دریافت می کردند و در طول هفته با فرزند خود کار می کردند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن تاثیر معنادار دارد (05/0>P). بنابراین می توان گفت محتوای نرم افزار در کنار آموزش هایی که به خانواده ها برای استفاده آن در خانه داده شده بود توانسته روند بهبود مشکلات و ناتوانی های خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را تسریع بخشد.
اثر بخشی برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد-کودک بر اساس رویکرد آیبرگ بر اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه حضوری- مجازی درمان والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ بر کودکان با اختلالات رفتاری مراکز پیش دبستانی در شهر تهران انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با 30 مادر کودکان با اختلالات رفتاری پیش دبستانی (15 مادر گروه آزمایشی و 15 مادر گروه گواه) و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه قبل از برنامه ، سیاهه رفتاری کودکان آیبرگ (ECBI) (آیبرگ، پنگوس،1999، آیبرگ، رابینسون، 1993) سیاهه رفتاری کودکان (CBCL) آخن باخ و رسکولار(2000) آزمون ملاک های اختلالات رفتاری بر DSM5 (2013) ( را کامل کردند سپس برنامه را طی 14جلسه فقط برای گروه آزمایش اجرا شد وگروه گوا ه هیچ برنامه ای را دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل از آزمون T مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان دادکه برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ به طور معناداری در کاهش اختلالات رفتاری موثر بوده است. بحث : الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که این برنامه درکاهش اختلالات رفتاری اثربخش بوده ، بنابراین می توان از آن به عنوان یک الگوی درمانی در مراکز پیش دبستانی استفاده شود.
اثربخشی هنردرمانی (هنرهای بصری) در بهبود علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز روزانه اعصاب و روان احبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنردرمانی به عنوان یکی از شیوه های روان درمانگری می تواند در تشخیص و درمان بسیاری از اختلالات راهگشا باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشیِ هنردرمانی (هنرهای بصری)، بر روی علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز اعصاب و روان احبا انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز روزانه اعصاب و روان احبا بود که از این جامعه، 14 بیمار مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. درمانجویان به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، در جلسات هنردرمانی شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از آزمون ترسیمیِ شخصی در حال کندن سیب از درخت PPAT) ) و مقیاس عناصر صوری در هنردرمانی (FEATS) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنردرمانی در کاهش علایم منفی (مانند اضطراب، بی توجهی، کمبود اعتماد به نفس و افسردگی) در این بیماران مؤثر است (05/0>p). این تحقیق نشان می دهد که از هنردرمانی می توان به عنوان راهکار درمانی موثر برای علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی سود جست.
مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان پایه نهم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان پایه نهم شهر اصفهان انجام شد. روش: روش این تحقیق نیمه تجربی (آزمایشی) و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها 450 نفر بود. در ابتدا غربالگری انجام شد و از جامعه آماری تعداد 45 نفر از دانش آموزان مضطرب که بر اساس پرسشنامه اضطراب امتحان اهواز نمرات بالاتری کسب کردند انتخاب و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایشی (15 نفر در گروه آموزش مثبت اندیشی فردریکسون و 15 نفر در گروه آموزش برنامه تغییر ذهنیت دوئیک) و 15 نفر در دو گروه کنترل تقسیم شدند. گروه مثبت اندیشی فردریکسون 8 جلسه و گروه تغییر ذهنیت دوئیک نیز 8 جلسه اموزش دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تمامی شرکت کنندگان پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-22 بهره گرفته شد. نتایج: یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایشی و گروه کنترل در ارتباط با خرده مقیاس های خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی متغیر سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد و دو گروه آزمایشی در متغیرهای مذکور اثربخش بودند و اثربخشی دو گروه بر متغیرهای تاب آوری و خوشبینی در دوره پیگیری شش ماهه نیز حفط شدند. از طرفی برنامه تغییر ذهنیت دوئیک در خرده مقیاس امیدواری متغیر سرمایه روان شناختی نسبت به گروه مثبت اندیشی و کنترل اثربخش بود و این اثربخشی تا دوره پیگیری تداوم داشت. نتیجه گیری: با به کارگیری برنامه های مثبت اندیشی و تغییر ذهنیت می توان سرمایه های روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مضطرب را بهبود بخشید که این امر می تواند موجب افزایش پیشرفت و بهره وری این دانش آموزن شود.
تاثیر برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی (1392) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت. بر اساس یافته ها، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه، کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی و شادکامی مادران کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد فرزند ناشنوا، خانواده به ویژه مادران را با شرایطی مواجه می کند که لازم است به وضعیت روانشناختی آنان توجه بیشتری شود. روان درمانی مثبت گرا رویکردی در روان درمانی است که با ایجاد توانمندی ها و هیجانات مثبت همراه است و در آن سعی می شود با افزایش معنا در زندگی به تسکین آسیب های روانی و افزایش شادکامی پرداخته شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی و شادکامی مادران کودکان ناشنوا در شهر قزوین در سال 1396 انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و فاقد مرحله پیگیری بود. جامعه شامل کلیه مادران دارای کودکان ناشنوا بود که از این میان 34 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و با توجه به ملاک های ورود( سن مادر، جنس، تحصیلات ، معیار شنوایی مادران، سن کودک و دووالدی بودن خانواده ها) دردو گروه آزمایش(17 نفر) و کنترل(17نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مثبت نگری خدایاری فرد و غباری بناب(1391)، پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز(1969) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) بود. آموزش مثبت نگری در قالب ده جلسه نود دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه، در گروه آزمایش اجرا شد. در پایان برای دو گروه پس آزمون اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مثبت نگری نتوانسته است باورهای غیرمنطقی را کاهش دهد و تاثیری بر شادکامی نیز نداشته است. نتیجه گیری: بدین ترتیب می توان گفت احتمالا مثبت نگری در کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی مادران کودکان ناشنوا موثر نمی باشد.
بازنمایی وضعیت شناختی ارجاع در گفتمان روایی کودکان با اختلال اتیسم فارسی زبان براساس سلسله مراتب مفروض بودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم، به عنوان اختلالی رشدی-عصبی، اختلالی است که نقص هایی را در عملکردهای شناختی، همچون حافظه، توانایی برقراری ارتباط و زبان، ایجاد می کند. یکی از سطح های تاثیرگذار در زندگی اجتماعی افراد، توانایی تولید گفتمان روایی است که مستلزم به کارگیری دانش و مهارت های زبانی و شناختی به طور همزمان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای بازنمایی ارجاع، به عنوان عنصر اصلی روایت، به وسیله عبارت های ارجاعی براساس شش وضعیت شناختی مطرح شده در «سلسله مراتب مفروض بودگی» گوندل، هدبرگ و زاخاراسکی (1993) در گفتمان روایی کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی فارسی زبان با توجه به سن آنها بود. به این منظور، 24 کودک دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا و 24 کودک عادی، 7، 9 و 11 سال (هر گروه سنی شامل 8 آزمودنی) در این پژوهش شرکت کردند. روایت ها براساس داستان تصویری «قورباغه، کجایی؟» (مایر، 1969) گردآوری شد. سپس داده های حاصل از روایت های تولید شده مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد در بازنمایی ارجاع براساس وضعیت های شناختی «سلسله مراتب مفروض بودگی» به وسیله عبارت های ارجاعی مختلف بین دو گروه آزمودنی در وضعیت های شناختی ارجاعی، فعال و کانونی تفاوت هایی وجود داشت. علاوه بر این، افزایش سن، بر بازنمایی ارجاع براساس وضعیت های شناختی «سلسله مراتب مفروض بودگی» در روایت های کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا، برخلاف روایت های تولید شده توسط کودکان عادی، تاثیری نداشت.
اثربخشی بسته توانبخشی شناختی آرام بر بهبود کارکردهای اجرایی بر اساس ارزیابی های رفتاری کودکان دارای نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی پیش از سن مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی معمولاً نقص در کارکردهای اجرایی دارند. این پژوهش در نظر دارد به بررسی اثر توانبخشی ترمیمی بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی پیش از سن مدرسه بپردازد. در مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی پیش از سن مدرسه مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران در سال 1396-1395 می شد. ابزار سنجش پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (گدو و اسپرافکین، 1998) و پرسشنامه رفتاری کارکردهای اجرایی کودکان پیش از سن مدرسه (جیویا، اپسی و اسکوئیت، 2002) بود. پس از اجرای اولیه پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، 32 کودک که به طور معناداری نشانه ها را داشتند، با استفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره مداخله و 17 نفره کنترل جای گرفتند. گروه مداخله برنامه توانبخشی ترمیمی آرام را در 12 جلسه 20 دقیقه ای دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مورد ارزیابی پس آزمون و پیگیری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شدند. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که توانبخشی ترمیمی به طور معناداری منجر به بهبود کارکردهای اجرایی و نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی شده است (001/0> p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که توانبخشی ترمیمی با استفاده از تکالیف کامپیوتری منجر به تقویت توانایی های شناختی و در کاهش نشانه های اختلال شده است.
اثربخشی نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ بر ادارک دیداری – فضایی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: پژوهش حاضر تعیین اثربخشی اجرای نرم افزار کاپیتان لاگ بر ادارک دیداری – فضایی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری بود که در سال 1395به مراکز آموزش و توانبخشی دانش آموزان دارای مشکلات ویژه یادگیری (دولتی و غیردولتی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. از بین آنها به روش در دسترس 24 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 12 نفره(کنترل و آزمایش) قرار گرفتد و سپس گروه آزمایش در طی دوازده جلسه تحت آموزش نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش و پس از مداخله، از آزمون هوشی تهران- استنفورد بینه برای اندازه گیری ادراک دیداری فضایی استفاده شد و داده های پژوهش از طریق آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر اجرای نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ بر ادراک دیداری-فضایی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری 1/81 درصد(0/01> p )، بر ادراک دیداری-فضایی کلامی 8/59 درصد بوده( 0/01 > p ) و بر حافظه ادراک دیداری-فضایی غیرکلامی 7/36 درصد( 0/01 > p ) بود. نتیجه گیری: با توجه به مزایای نرم افزار کاپیتان لاگ بر ادراک دیداری-فضایی دانش آموزان پیشنهاد می شود این نرم افزار به معلمان دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری آموزش داده شود.
مداخله زودهنگام برای افراد دیرآموز در دوره پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمامی افراد یک جامعه، به ویژه دانش آموزان، در سنین مختلف و دوره های تحصیلی از قدرت یادگیری برابر برخوردار نمی باشند. مسلم است که کار با دانش آموزان دیرآموز باید به دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد. باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند. به عبارت دیگر، اگر یک کودک دیرآموز در نظام آموزشی تعلیم درست نبیند و سرانجام با برچسب استثنایی وارد مراکز ویژه شود، نشان دهنده ناکارآمد بودن روش آموزشی است . کودکان دیرآموز، دبستان را درحالی شروع می کنند که در مقایسه با همسالان طبقه متوسط خویش از لحاظ دانش کلمات، مهارت های ریاضی، نوشتن و شناخت حروف مشکلات زیادی دارند. اگر مداخله های زودهنگام به آنان ارائه نشود، زمینه بروز بحران های گوناگون برای آنان فراهم خواهد شد. مداخله زودهنگام از جمله مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه روان شناسی و آموزش کودکان با نیازهای ویژه شده است. مداخله زودهنگام نه تنها برای درمان افرادی که در شمول اختلالات قرار دارند، بلکه برای تمام دانش آموزان عادی که به نوعی ضعف تحصیلی دارند نیز مفید می باشد. این مداخلات که شامل تقویت مهارت های جسمانی- حرکتی، مهارت اجتماعی شدن، دستیابی به ارزش ها، کسب صلاحیت فکری، یادگیری نظام های زبانی، زمینه های آماده سازی خواندن، نوشتن و محاسبه کردن، زیبایی شناسی و کسب خودمختاری شخصی می باشد، تاثیر زیادی در بهبود این نوآموزان دارد. در این میان تنها این امید می ماند که کارشناسان علوم تربیتی، مشاوران و روانشناسان با استفاده از اطلاعات، نظریه ها و فنون جدید به کمک دانش آموزان، معلمان و اولیا بشتابند.
تأثیر برنامه ادراکی – حرکتی منتخب بر رشد حرکات ظریف و نمره نوشتن پسران نارسانویس حرکتی پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات نشان می دهند که کودکان با اختلالات یادگیری، در زمینه ی پیشرفت تحصیلی، دستیابی به شغل هایی با رتبه بالای اجتماعی و مهارت های حرکتی دچار مشکل هستند؛ از این رو هدف تحقیق حاضر مطالعه تأثیر برنامه ادراکی - حرکتی منتخب بر مهارت های حرکتی ظریف و نوشتن کودکان نارسانویس حرکتی است. روش : این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی است و شیوه انجام آن نیمه تجربی است. بدین منظور از بین 41 دانش آموز پسر دارای اختلال نوشتن حرکتی شهرستان ضیاءآباد که در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند، تعداد 20 کودک ) پایه سوم ابتدایی ( به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی، به دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه برنامه تمرینی را اجرا کردند. ابزار اندازه گیری؛ پرسشنامه ویژگی های فردی، آزمون تبحر حرکتی برونینکز – اوزرتسکی و آزمون نوشتن پایه سوم ابتدایی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه برنامه ی تمرینی منتخب در مهارت های حرکتی ظریف نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. همچنین نتایج نشان داد که گروه برنامه تمرینی منتخب در آزمون نوشتن نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. نتیجه گیری: برنامه های تمرینی منتخب، توانست موجب بهبود مهارت های حرکتی ظریف و نمرات نوشتن پسران نارسانویس حرکتی پایه سوم ابتدایی شود. با توجه به اینکه نتایج تحقیق حاضر بیانگر این بود که یک دوره برنامه تمرینی منتخب باعث بهبود نمرات نوشتن گردید، پیشنهاد م ی شود از این نوع برنامه ها در مراکز آموزشی و توان بخشی کودکان دارای اختلال یادگیری استفاده شود.
تاثیر برنامه پیرز(PEERS} بر تقویت مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر درخودمانده با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه پیرز بر افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا است. روش: پژوهش حاضر، یک طرح مورد منفرد است که اثرات آزمایشی بر روی هر شرکت کننده، بررسی می شود. آزمودنی های پژوهش حاضر، چهار پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا هستند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای بررسی مهارت های اجتماعی و ارتباطی از پرسشنامه های سیستم بهبود مهارت های اجتماعی ( SSIS )، کیفیت نقش (QPQ-P &A) و آزمون دانش مهارت های اجتماعی نوجوان ) (TASSK استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقایسه نمرات آزمودنی ها در قبل از مداخله و بعد از مداخله، نتایج نشان داد برنامه پیرز بر بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا موثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مهارت های اجتماعی در دوره نوجوانی، برنامه پیرز با ارائه محتوی ساختار یافته، گروهی و شرکت والدین در برنامه مداخله، می تواند نقش موثری در افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا و افزایش محبوبیت آن ها در میان همسالان داشته باشد.
اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 دختر کم توان ذهنی که به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (1990) بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد با استفاده از نسخه بیست و سوم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی آزمودنی ها تاثیر معناداری معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه اوقات فراغت عرش ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، برنامه ریزی به منظور استفاده از برنامه اوقات فراغت برای این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.