فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه آموزش مادران بر اساس مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط، بر کاهش مشکلات توجه/ بیش فعالی کودکان پیش دبستانی با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک پسر 4 تا 6 ساله با نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی در شهر سرخس بود. به این منظور 30 مادر که کودک پسر 4 تا 6 ساله با نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی داشتند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور ارزیابی نشانه ها از مقیاس درجه بندی کانرز دو فرم (والد و معلم) و مصاحبه بالینی استفاده شد. و برای ارزیابی هوش از نسخه سوم آزمون هوش وکسلر کودکان استفاده شد. سپس مادران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش های مبتنی بر رویکرد تحول یکپارچه را دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش مادران با تکیه بر الگوی تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط، باعث کاهش مشکلات توجه/ بیش فعالی در کودکان پسر پیش دبستانی با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود از این الگوی تحولی به عنوان مدلی جامع و همه جانبه در درمان مشکلات گوناگون هیجانی و رفتاری استفاده شود.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تاب آوری مادرانِ کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
109-118
حوزههای تخصصی:
هدف: تحمل و تاب آوری هنگام رویارویی با مشکلات متعددی که مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی / بیش فعالی با آن روبه رو هستند، در سلامت آن ها و فرزندانشان نقش بسیار مهمی ایفا می کند و شناسایی روش های آموزشی که بتواند این توانایی ها را در آن ها ارتقا بخشد، بسیار ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان تاب آوری مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی / بیش فعالی بود. روش: در این پژوهش که از نوع نیمه تجربی است، تعداد 30 نفر از مادرانی که به مراکز خصوصی شهر اهواز مراجعه کرده بودند، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های هر دو گروه از نظر تاب آوری مورد سنجش پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند و گروه آزمایش فقط تحت آموزش هوش معنوی قرار گرفت. داده های آزمون ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد که آموزش هوش معنوی موجب افزایش نمره آزمودنی های گروه آزمایش در مقیاس تاب آوری شد. همچنین، تفاوت میانگین نمره تاب آوری در پس آزمون دو گروه کنترل و آزمایش در سطح (001/ 0 (p= معنی دار بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که با آموزش هوش معنوی در گروه آزمایش، نمره افراد در متغیر تاب آوری افزایش یافته است و آموزش هوش معنوی بر ارتقای تاب آوری مادران کودکان کم توجه / بیش فعال مؤثر بوده است.
تاثیر برنامه آموزش ادراک دیداری- شنیداری بر مهارت روان خوانی و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه کودکان نارساخوان بیش از کودکانی که خواننده های متوسط یا بالاتر از متوسط اند، در روان خوانی و درک مطلب مشکل دارند، لذا هدف از این پژوهش تاثیر برنامه آموزش ادراک دیداری- شنیداری بر مهارت روان خوانی و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان بود. در این پژوهش کاربردی از طرح پژوهش، تک آزمودنی و از نوع طرح چند خط پایه ای با آزمودنی های مختلف استفاده شد. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با اختلال خواندن در پایه دوم ابتدایی که در سال تحصیلی 99-1398 به مرکز اختلالات یادگیری سلامت شهرستان تنکابن مراجعه نمودند بود. نمونه شامل سه نفر دانش آموز با اختلال خواندن است که به شیوه در دسترس انتخاب شدند که در مدارس مختلف مشغول تحصیل بودند. ابتدا آزمون وکسلر کودکان WISC-IV، آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و آزمون محقق ساخته درک مطلب تکمیل شد. برگزاری جلسات توسط پژوهشگر انجام شد، پس از اتمام جلسه پانزدهم، و 1 ماه پس از آن (به منظور بررسی پایداری اثر بخشی برنامه آموزشی) پرسشنامه ها مجدداً توسط کودکان هر دو گروه تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ادراک دیداری- شنیداری مهارت روان خوانی و درک مطلب را در همه آزمودنی ها ارتقا داده است. بنابراین به نظر می رسد که برنامه آموزش ادراک دیداری شنیداری روش مداخله مناسبی برای بهبود روان خوانی و درک مطلب است ، بنابراین می توان در کنار سایر برنامه های مداخله ای و درمانی اثر بخش از این برنامه را برای ارتقاء سلامت دانش آموزان نارساخوان استفاده نمود.
نقش استرس والدینی و ادراک مثبت در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس استرس والدینی، مقیاس ادراک مثبت و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس بود. رابطه متغیرها و سهم پیش بین آنها با استفاده از تحلیل مدل معادلات ساختاری در محیطAMOS.V24 ، و تفاوت بین دو گروه در متغیرهای پژوهش با آزمون t گروه های مستقل در محیط SPSS.V24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استرس والدینی با رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار و بین ادراک مثبت با رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشته، ادراک مثبت از قدرت پیش بینی کنندگی خوبی برای رضایت زناشویی برخوردارست. نتایج همچنین نشان داد بین دو گروه از مادران شرکت کننده، در ادراک مثبت و استرس والدینی تفاوت معناداری وجود دارد. برخورداری از ادراک مثبت نسبت به خود و توانایی های خود، می تواند نقش موثری در کاهش استرس های مربوط به وظایف فرزندپروری و افزایش رضایت از زندگی زناشویی به ویژه در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه ایفا کند.
مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و بازی درمانی گروهی بر اضطراب و حرمت خود دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اخت الل نارسایی توجه/ بیش فعالی، از شایع ترین اختلال های کودکان است که سازگاری کلی زندگی را مختل می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی گروهی و نقاشی درمانی بر اضطراب و حرمت خود دانش آموزان پسر با اخت الل نارسایی توجه/ بیش فعالی در مقطع ابتدایی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بود که به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان با اخت الل نارسایی توجه/ بیش فعالی نواحی 1 و 2 سنندج در سال تحصیلی 98-99 بود که در 3 گروه 15 نفری قرار گرفتند. آزمودنی های گروه یکم، یک دوره 10 جلسه ای به صورت 2 جلسه در هفته تحت مداخله بازی درمانی گروهی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه دوم نیز 10 جلسه تحت مداخله نقاشی درمانی قرار گرفتند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش برای گردآ وری داده ها از پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت ) 1967 ( و پرسشنامه اضطراب اسپنس نسخه ی کودکان ) 1999 ( استفاده شد. برای تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس تک متغیری به کار رفت. یافته ها: نتایج نشان داد که که بازی درمانی گروهی نسبت به نقاشی درمانی، تأثیر بیشتری در کاهش اضطراب دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی دارد. همچنین یافته ها نشان داد، بازی درمانی گروهی بر افزایش حرمت خود مؤثر بود، اما نقاشی درمانی تأثیری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از بازی درمانی گروهی و نقاشی درمانی در جهت کاهش اضطراب و افزایش حرمت خود دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی با اخت الل نارسایی توجه/ بیش فعالی به عنوان یک روش درمانی استفاده کرد. واژه های کلیدی: اخت الل نارسایی توجه/ بیش فعالی، اضطراب ، بازی درمانی گروهی، حرمت خود، نقاشی درمانی
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 سال با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 ساله با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری در شهر قم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری تعداد ۱۵۰ نفر از دانش آموزان ۹ تا ۱۲ ساله نارساخوان ارجاع داده شده به مراکز درمان اختلال های یادگیری وابسته به آموزش و پرورش و مراکز مشاوره روان شناختی شهر قم در سال تحصیلی ۹7- ۹8 بودند و نمونه انتخاب شده به روش غیر تصادفی هدفمند و شامل 45 نفر در دو گروه آزمایشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی (۱۵ نفر) و آموزش مهارت های فراشناختی (۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) بود. گروه های آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت گروهی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی و در ۸ جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه دانش و مهارت فراشناختی جاگر (2005) را دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (۲۰۰۲) استفاده شد. تحلیل داده های آماری به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، ضمن معناداری اثر هر یک از روش های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی و آموزش مهارت های فراشناختی در بهبود جهت گیری اهداف پیشرفت و مؤلفه های آن در مرحله پس آزمون، اثر آموزش ها در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. همچنین در مقایسه روش های آموزشی، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) اثربخش تر از آموزش مهارت های فراشناختی بوده است. نتیجه گیری: برای افزایش جهت گیری پیشرفت در دانش آموزان نارسا خوان می توان از آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی استفاده کرد.
تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی بر حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه، از بین دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل یک و نیم انحراف استاندارد پایین تر از میانگین در آزمون ریاضی کی مت، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 2 جلسه یک ساعته به مدت یک ماه، مداخله دریافت کردند و آزمون های ریاضی کی مت و خرده مقیاس حافظه کاری وکسلر (فراخنای ارقام) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در حافظه کاری و عملکرد ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که حافظه کاری و عملکرد ریاضی شرکت کنندگان گروه آزمایش بعد از آموزش بازی های شناختی افزایش یافت. بنابراین، مداخلاتی که به منظور توانبخشی توانایی های شناختی به کار می روند، می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانش آموزان با اختلال ریاضی به کار گرفته شوند.
بررسی مشکلات خواندن در دانش آموزان آسیب دیده شنوایی: مروری نظا م دار بر مطالعات گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با جمع آوری مطالعات در مورد ویژگی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی دارای مشکلات خواندن انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع بنیادی است که به تحلیل کمی و کیفی پژوه شهای گذشته م یپردازد. با توجه به هدف پژوهش، از روش نظا مدار استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه پژوه شهای داخلی و خارجی بود که با استفاده از کلیدواژ ههای دان شآموزان آسی بدید ه شنوایی و مشکلات خواندن در پایگا ههای اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوگل، پایگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و بانک اطلاعات نشریات کشور ایران و در پایگا ههای اطلاعاتی خارجی مگیران، ساینس دایرکت، اسپرینگ، ایرانداک و گوگل اسکلر مورد جستجو قرار گرفت. با استفاده از روش نمون هگیری هدفمند، 72 پژوهش یافت شد که درنهایت 26 مقاله که منطبق با هدف پژوهش و ملا کهای انتخاب و یافت ههای پژوهش بودند، استخراج شدند که در این بین، 10 مقاله ) 38 درصد( به مقایسه درک خواندن در افراد ک مشنوا با افراد عادی، 5 مقاله ) 19 درصد( به بررسی سب بشناسی و میزان شیوع اختلال، 3 مقاله ) 11 درصد( به بررسی استفاده و عدم استفاده از وسایل کمک توا نبخشی و آموزشی در یادگیری خواندن دان شآموزان آسی بدیده شنوایی، 2 مقاله ) 7 درصد( به مقایسه درک و یادگیری خواندن دان شآموزان ک مشنوای تلفیقی و غیر تلفیقی، 6 مقاله ) 23 درصد( به بررسی تأثیر آموزش در درک خواندن دان شآموزان ک مشنوا در بازه زمانی سا لهای 2003 تا 2023 پرداخته بودند. در پژوهش حاضر و با مرور پژوه شهای منتشرشده در زمینه مشکلات خواندن در دان شآموزان آسی بدیده شنوایی ب هدنبال یافتن پاسخ به 5 پرسش اساسی بودیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان آسیب دیده شنوایی در مهارت خواندن نقص چشمگیری دارند. افت شنوایی بر سطوح مختلف درک خواندن اثر منفی می گذارد و دانش آموزان آسیب دیده شنوایی در مقایسه با دانش آموزان شنوا واژه های کمتری نمی دانستند، بلکه درکاربست آنها در واژه ها در بافت جمله و در فهم جمله ضعیف تر بودند. آسیب شنوایی، مهارت یادگیری از جمله خواندن را تحت الشعاع قرار می دهد. به منظور کاهش در شکاف تحصیلی دانش آموزان کم شنوا، پیشنهاد می شود مداخلات زودهنگام و ارائه ی روش های بهبوددهنده در راستای تقویت خواندن انجام شود.
تأثیر آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه ششم مقطع ابتدایی مراجعه کنند به مراکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. از بین آنها، نمونه ای به حجم 30 دانش آموز (13 دانش آموز پسر و 17 دانش آموز دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. برنامه آموزشی خودتنظیمی شناختی هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای (2 جلسه در هر هفته) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودکارآمدی شوارزر و جروسالم و نارسایی هیجانی بگبی و همکاران استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغبره استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معنادرای در بین نمرات خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری تأثیر دارد.
اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا است. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل دانش آموزان مجتمع آموزشی نابینایان نرجس شهر تهران است. سی نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (پانزده نفر) و گروه آزمایش (پانزده نفر) قرار گرفتند. از مقیاس اضطراب اجتماعی لابیوتز و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج استفاده شده است. گروه آزمایش ده جلسه قصه درمانی (هر جلسه به مدت نود دقیقه) را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام دوره، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه درمانی اثر معناداری در اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان (کل) و مؤلفه های آن از قبیل توجه مثبت مجدد، متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت، خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که قصه درمانی می تواند به بهبود اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان نابینا کمک کند.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی و مهارتهای اجتماعی دانشجویان با نقص توجه /بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی ومهارت های اجتماعی، بر روی دانشجویان داری نقص توجه/ بیش فعالی دانشگاه شهر دامغان انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه دامغان در سال 1397 بودکه در طرح پایش سلامت روانی دانشجویی شرکت کردند. تعداد 30 دانشجو که در پرسشنامه غربالگری نقص توجه و بیش فعالی کانرز بالاترین نمره را کسب کردند در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس ازآن هر دو گروه، پرسشنامه های کارکردهای اجرایی بارکلی و مهارت های اجتماعی ریگو و کاناری را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش هر دو گروه مجدداً پرسشنامه های فوق را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد و سطح معناداری برابر با 05/0 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر آموزش برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی ومهارت های اجتماعی و زیرمقیاسهای آن ها معناداربود (001/0P<). نتایج : یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در ارتباط با کارکردهای اجرایی، مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با به کارگیری برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر، تغییر باورها، مثبت اندیشی، آموزش رفتارها و راهکارهای موثر می توان کارکردهای اجرایی و مهارت های اجتماعی دانشجویان دارای نقص توجه/بیش فعالی را بهبود بخشید.
مقایسه کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و عادی با درنظر گرفتن نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد های اجرایی (بازداری پاسخ – توجه پایدار – حافظه فعال) در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و کودکان عادی با در نظر گرفتن نقش جنسیت انجام شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی (سنین 8 تا 12 سال) شهر تبریز در سال تحصیلی 97_ 98 بودند. از این جامعه تعداد 100 کودک مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده (50 دختر و 50 پسر) و 100 کودک عادی (50 دختر و 50 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان CSI-4 فرم معلم انتخاب شدند. به منظور سنجش کارکرد های اجرایی از آزمون استروپ، آزمون سنجش عملکرد پیوسته و آزمون حافظه کاری وکسلر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد کارکرد های اجرایی بین کودکان مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده وکودکان عادی متفاوت می باشد (43/ 62F=، 05/0>p). همچنین کارکرد های اجرایی بین دختران و پسران نیزمتفاوت است (66/4F =، 05/0>p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که کارکرد های اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده ضعیف تر از کودکان عادی است. در بازداری پاسخ و توجه پایدار بین گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت، اما در زمینه حافظه فعال، دختران عملکرد بهتری نسبت به پسران داشتند.
بررسی اثربخشی شن بازی درمانی بر توجه انتخابی دانش آموزان پسر 8-11 ساله با نارسایی ویژه در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شن بازی درمانی بر توجه انتخابی کودکان پسر 8-11 ساله با نارسایی ویژه در یادگیری بود. روش: روش پژوهشی در این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه را تمام دانش آموزان پسر با نارسایی ویژه در یادگیری شهرستان پردیس تشکیل می داد. تعداد 20 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه (کنترل و آزمایش) گمارده شدند. نخست آزمون استروپ برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون)، سپس آزمودنی های گروه آزمایش برنامه شن بازی درمانی را در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای و در دو ماه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ی آموزشی دریافت نکردند. پس از مداخله پس آزمون در مورد هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا و 2 ماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شن بازی درمانی بر توجه انتخابی آزمودنی ها در گروه آزمایش با اندازه اثر متوسط اثربخش بوده است و در دوره پیگیری نیز این اثر ماندگار بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان از شن بازی درمانی برای افزایش توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری در مدارس استثنایی و مراکز مشاوره کودکان بهره برد.
اثربخشی تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار است. در این پژوهش از بین 79 دانش آموز ورزشکار مبتلابه اختلال بیش فعالی تعداد 30 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و جنس و نتایج پیش آزمون که به وسیله آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین انجام شد، به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. تمامی آزمودنی ها در دو گروه، دو نوع مختلف تحریک آند تک موضعی و ساختگی بر روی ناحیه (F3) همراه با تحریک کاتد در ناحیه(SO) با شدت جریان 1 میلی آمپر و به مدت 15 دقیقه طی ده جلسه دریافت کردند سپس هر گروه به طور مجدد موردبررسی قرار گرفت. پس از یک ماه یک آزمون پیگیری مطابق با پس آزمون و با استفاده از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین صورت گرفت و از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای آزمون فرض- آماری استفاده شد (05/0≥p). نتایج به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که اعمال تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای به روش آنودال تک موضعی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی دانش آموز با اختلال بیش فعالی اثربخش بود و منجر به تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایشی و کنترل شده است. یافته های به دست آمده حاکی از این است که پروتکل اعمال تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای به روش آنودال، توانایی بهبود انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان ورزشکار دارای اختلال بیش فعالی دارد.
توان بخشی شنوایی کودکان کاربر کاشت حلزونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاشت حلزونی دستگاهی است که قابلیت دسترسی کودک را به بسامدهای مهم برای رشد زبان گفتاری فراهم می کند. عواملی که بر نتیجه کاشت اثر می گذارند، زیاد بوده و برخی عوامل همچون هوش بهر و توانایی حافظه کاری، ذاتی کودک بوده و تغییرپذیر نیستند. با این وجود، برخی عوامل کنترل پذیر هستند و ممکن است برای بهبود احتمال سطوح بالاتر موفقیت تغییرپذیر باشند. بر پایه ترکیبی از یافته های پژوهشی و تجربه های بالینی در گستره وسیعی از کودکان کاشت شده 12نکته مطرح شده در این مقاله اساس توان بخشی شنوایی کودکان ناشنوای پیشازبانی کاربر کاشت حلزونی را شکل می دهند. نتیجه گیری: مهارت های گوش دادن و گفتار در کودکان بلافاصله پس از کاشت به خودی خود پدید نمی آیند. توان بخشی فشرده و سنجیده لازم است تا کودکان بیاموزند از پیام الکتریکی دستگاه برای اهداف بازشناسی گفتار و فراگیری زبان و گفتار استفاده کنند.
تأثیر آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجان های مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازش یافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقه ای برنامه توانایی خودنظم بخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معنا داری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار می گردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه های آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک می کند.
اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجبین دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود کودک کم توان ذهنی در یک خانواده پیامدهای منفی فراوانی برای والدین به همراه دارد. بر همین اساس استفاده از مداخلات روان شناختی مؤثر در جهت کاهش این اثرات اهمیت فراوانی دارد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دارای فرزند کم توان جسمی و کم توان ذهنی شهر یزد در سال 1400 شامل می شد که از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند؛ گروه آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی گاتمن را به صورت مجازی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی جرابک ) 2004 ( و عملکرد خانواده مک مستر اپشتاین و همکاران ) 1983 ( به صورت الکترونیکی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مداخله زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر دارد ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخله زوج درمانی گاتمن به عنوان یک روش توانمندسازی زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی بهره گرفت.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایه های متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت تک نفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای نگرفت. برای گرد آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافته ها به نظر می رسد می توان از آموزش تنظیم هیجان به منظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی به عنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.
تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم بیش فعالی- نارسایی توجه و افزایش ذهن خوانی کودکان پسر 10 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان 10 ساله شهر اصفهان با طرح پژوهشی نیمه تجربی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در حال تحصیل در مدارس پسرانه ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 بود که پس از مصاحبه با معلمان مدارس (تعداد 5 مدرسه) کودکانی که از نظر معلم مشکلات بیش فعالی و نارسایی توجه داشتند، شناسایی شدند که 100 دانش آموز بودند، سپس با اجرای برگه ارزیابی علایم مرضی کودکان (CSI-4) به وسیله معلمان، تعداد 46 دانش آموز (از بین 100 نفر) انتخاب شدند، پس از آن با استفاده از آزمون تکالیف باور غلط، 20 نفر از دانش آموزان که نمره ذهن خوانی کمتر از متوسط کسب کردند، به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس بر گروه آزمایش 10 جلسه40 دقیقه ای آموزش ذهن خوانی اجرا شد. در نهایت با احتساب ریزش آماری، 14 دانش آموز (در هر گروه 7 نفر) در پژوهش باقی ماندند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-24 به روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن خوانی باعث کاهش علایم بیش فعالی و نارسایی توجه و بهبود ذهن خوانی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی شده است (05/0p<). نتیجه گیری: در نتیجه آموزش ذهن خوانی به عنوان یکی از زیر مجموعه های نظریه شناخت اجتماعی در بهبود علایم نارسایی توجه، بیش فعالی و توانایی ذهن خوانی در کودکان کاربرد دارد.
نمودهای جدید اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در آیینه باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی: رویکرد نظری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مروری نمودهای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی براساس باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی بود. روش: در این مطالعه، به منظور تعیین تفاوت رویکردهای نظری نوین در تشخیص و طبقه بندی اختلال نقص توجه/بیش فعالی از روش تحلیلی و تفسیری استفاده شد. یافته ها: تحلیل نظری نشان داد که در یک دهه اخیر، مطالعات متمرکز بر فعالیت مغز افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی رو به گسترش بوده است و به رغم اینکه دی اس ام-5 سه فنوتیپ بالینی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شامل مشکلات توجهی، نوع بیش فعالی/ تکانشگری و نوع ترکیبی را مشخص کرده است، با این حال، یک طبقه بندی طیفی الکتروانسفالوگرافی کمّی از جمعیت اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پدید آمده است. این طبقه بندی چهار زیرگروه اصلی را دربرمی گیرد: زیرگروه اول (افزایش نابهنجار طیف فرکانسی دلتا-تتا در قسمت مرکز یا سنترال- فرونتال)، زیرگروه دوم (افزایش نابهنجار ریتم تتا در قسمت میانی فرونتال)، زیرگروه سوم (افزایش نابهنجار فعالیت بتا در قسمت فرونتال) و زیرگروه چهارم (فعالیت بسیار زیاد و افراطی آلفا در کانال های فرونتال، مرکزی و پسین). نتیجه گیری: هرچند، شواهد پژوهشی به طور غیرمستقیم، مؤید این طبقه بندی است، اما تحکیم آن در نظام های تشخیصی نیازمند مطالعات دامنه دار است که در مرور حاضر، تصریح مبانی نظری و عملی این رویکرد، مورد امعان نظر قرار گرفته است.