ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۹۶ مورد.
۳۴۱.

اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) برتعاملات اجتماعی و انتقال توجه در کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم الکتریکی تعاملات اجتماعی انتقال توجه اختلالات طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۵۱۶
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم اختلالاتی رشدی عصبی هستندکه به وسیله نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطات و رفتارهای تکراری مشخص می شوند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم مغز برتعاملات اجتماعی و انتقال توجه در کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم که به مراکز اعصاب و روان استان یزد مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دوگروهA و B تقسیم شدند. نمره تعاملات اجتماعی و انتقال توجه در سه نوبت زمانی بعد از تحریک ساختگی، بعد از تحریک واقعی و دوماه پس از درمان که از طریق آزمون تشخیص اوتیسم گارزو پرسشنامه بریف به دست آمد مورد مقایسه قرار گرفت. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود. بیماران گروه Aدر ابتدا 5 جلسه تحریک ساختگی و بیمارن گروه B 5 جلسه تحریک واقعی دریافت کردند و پس از گذشت 5 جلسه درمان های دوگروه جابجا شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) واستنباطی(آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر ) و توسط نرم افزار spss21انجام شد. یافته ها: نتایج آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد نمره تعاملات اجتماعی و انتقال توجه بلافاصله بعد از درمان (001/0p نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه تحریک الکتریکی مستقیم می تواند در برنامه توانبخشی این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
۳۴۳.

مقایسه ی ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصب روان شناختی فراگیری موسیقی کارکرد های شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی هنر
تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۴۸۰
مقدمه: تجارب اولیه زندگی بر ساختار، کارکرد مغز و کارکردهای شناختی انسان تأثیر می گذارد. یادگیری موسیقی می تواند منجر به تغییرات چشمگیر در کارکردهای ذهنی (هیجانی، شناختی و رفتاری) در فعالیت های مختلف روزمره شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پایه پنجم دبستان در شهر مشهد بود که 30 نفر از دانش آموزان فراگیر موسیقی (که حداقل به مدت دو سال به نواختن ساز خاصی مسلط بودند) و 30 نفر از دانش آموزان عادی که هیچ گونه آموزش موسیقی ندیده بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. مقیاس عصب روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر (WISC) و مصاحبه بالینی در مورد شرکت کنندگان اجرا شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزار آماری SPSS-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین ویژگی های عصب روان شناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، حافظه و یادگیری دانش آموزان فراگیر موسیقی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص و طراحی مداخلات برای ارتقای ویژگی های عصب روان شناختی دانش آموزان دوره دبستان مفید باشد.
۳۴۷.

بررسی تسهیل و تداخل معنایی اثر استروپ بر دوره بیپاسخی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکلیف دوگانه توجه توجه انتخابی زمان واکنش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۷۴۳
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تسهیل و تداخل معنایی محرک اول بر زمان واکنش دوم بود. ظرفیت پردازش اطلاعاتی انسان محدود است. از راههای بررسی این محدودیت انجام تکلیف در شرایط تحریک دوگانه است. روش: برای دستیابی به اهداف این مطالعه 17 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال بهصورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکتکنندگان آزمون تکلیف دوگانه اثر استروپ با استفاده از دستگاه تکلیف دوگانه اثر استروپ بر دوره بیپاسخی روان شناختی گرفته شد. این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین دو محرک در سه حالت خنثی، همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با سطح معناداری (05/0P>) نشان داد که تسهیل در محرک اول همخوان نسبت به محرکهای خنثی و ناهمخوان باعث کاهش زمان واکنش به محرک دوم همخوان و خنثی شد. نیاز به تغییر فرایندهای توجه در تکلیف دوگانه در وضعیت محرک دوم ناهمخوان، باعث عدم تأثیر معنیدار تقدم محرک اول همخوان و خنثی بر محرک دوم ناهمخوان شد. نتایج: با توجه به این یافتهها پیشنهاد میشود که از انجام هم زمان تکالیف دوگانه با ظرفیت پردازشی بالا یا تقسیم توجه در تکالیفی که خودکار نشدهاند، اجتناب نمود. همچنین، حداقل زمان لازم برای نمایش محرکها جهت آغاز فرایندهای تسهیل و تداخل معنایی، 100 هزارم ثانیه است
۳۴۸.

بررسی و ارایه مدل پیش بینی میزان موفقیت جراحی پیوند بای پس عروق کرونری با استفاده از عوامل جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جراحی قلب مدت بستری بیمارستانی عامل موفقیت جراحی واکنش به استرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۴ تعداد دانلود : ۵۹۶
تحقیقات نشان داده اند که طول دوره بستری بیمارستانی پس از جراحی، تخمینی از میزان موفقیت جراحی است که عوامل طبی، جمعیت-شناختی، روانشناختی و الکتروفیزیولوژیایی سهم عمده ای را در این میان دارند. از آنجایی که رایج ترین شیوه درمانی بیماری عروق کرونر قلب، جراحی پیوند بای پس عروق کرونری است، هدف پژوهش حاضر، بررسی پنج مدل نظری متشکل از متغیرهای جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی در پیش بینی طول مدت بستری بیمارستانی پس از جراحی پیوند بای پس عروق کرونری، به عنوان شاخصی از موفقیت جراحی بود. به این منظور، از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان شهید رجایی تهران که مناسب برای این نوع جراحی بودند، 150 بیمار (30 زن، 120 مرد) انتخاب شدند و سپس از طریق مقیاس 21 سوالی افسردگی- اضطراب- استرس (DASS-21) و دستگاه ارزیابی پاسخ استرس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل نظری دوم که از مولفه های سن، جنس، فشار خون بالا، افسردگی، اضطراب و تغییرپذیری ضربان قلب تشکیل شده بود، دارای بهترین و مناسب ترین برازش با داده ها است. بنابراین می توان از این مدل در محیط-های بالینی، برای شناسایی بیمارانی که ممکن است این نوع جراحی برای آنها موفقیت آمیز نباشد استفاده کرد.
۳۴۹.

اثربخشی مداخله بازی های فعال بر حافظه کاری دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی های فعال فعالیت هوازی اختلال خواندن حافظه کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۷۲۳
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی مداخله بازی های فعال برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال خواندن بود. روش:این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 کودک 7 تا 9 ساله با اختلال خواندن در شهرستان اهواز به صورت نمونه گیری در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از تمام شرکت کنندگان آزمون حافظه کاری گرفته شد و سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 6 هفته و هر هفته 2 جلسه تحت مداخله برنامه بازی های فعال قرار گرفت. هدف اصلی این برنامه به کارگیری عضلات مختلف بالاتنه و پایین تنه برای انجام فعالیت هایی هوازی مختلف بود. پس از اتمام جلسات تمرینی، پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک دوره مداخله با رویکرد بازی های فعال می تواند موجب بهبود مؤلفه های حافظه کاری ارقام پیشرونده (001/0=p)، ارقام پسرونده(001/0=p)، حافظه منطقی (005/0Pنتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که یک دوره بازی ها فعال می تواند باعث بهبود حافظه کاری در کودکان با اختلال خواندن شود. بنابراین به مربیان و معلمان و افرادی که با کودکان با اختلال خواندن سر وکار دارند. پیشنهاد می شود که بازی های فعال را در مداخلات تمرینی خود مدنظر داشته باشند و از آن استفاده نمایند.
۳۵۲.

مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش عصب روان شناختی روش دیویس عملکرد خواندن نارسا خوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۵۹۶
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نارسا خوان پایه اول و دوم ابتدایی است که، درسال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانش آموز نارسا خوان (15 نفر به روش عصب روان شناختی و 15 نفر به روش دیوس مورد درمان قرار گرفتند و 15 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آن ها صورت نگرفت)، به روش     نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس DSM-5، آزمون عملکرد خواندن معلم ساخته و آزمون هوش ریون کودکان بود. درگروه های آزمایشی، روش مداخله عصب روان شناختی و مداخله به روش دیویس به مدت 16 جلسه 40 دقیقه ای برای هرکدام از دو گروه ارائه گردید. داده ها با نرم افزار spss و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون خواندن گروه های آزمایشی با گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 ≥P ). نتایج مقایسه های زوجی نیز نشان داد که نمرات زمون گروه عصب روان شناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥P ). نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری خواندن (نارساخوانی) باشد[z1] [z2] .
۳۵۴.

مدل یابی معادلات ساختاری تعیین گرهای ناگویی خلقی: نقش سیستم فعال ساز/بازداری رفتار ی و ذهن آگاهی رگه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیستم فعال ساز رفتاری سیستم بازداری رفتاری ناگویی خلقی بهوشیاری زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۶۷۷
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری ، ذهن آگاهی رگه و ناگویی خلقی در قالب یک مدل مفروض است. برای این منظور در یک تحقیق توصیفی-همبستگی و گذشته نگر، 180 دانشجو از مقاطع مختلف دانشگاه تبریز به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس ناگویی خلقی تورنتو ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ناگویی خلقی و ذهن آگاهی رگه اثر مستقیم و مثبت دارد و سیستم فعال ساز رفتاری نیز بر ذهن آگاهی رگه اثر مستقیم دارد. ذهن آگاهی با ناگویی خلقی رابطه ندارد و اثر غیر مستقیم سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با ناگویی خلقی معنا دار نیست. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری یکی از تعیین کننده های اساسی سطوح ذهن آگاهی و ناگویی خلقی است. همچنین، مدل مفروض آزمون شده مدلی مطلوب در تبیین ناگویی خلقی افراد سالم است.
۳۵۵.

تاثیر فاصله آزمون خاطرآوری بر تحکیم مبتنی بر ارتقاء در حافظه حرکتی آشکار

کلیدواژه‌ها: ارتقاء تحکیم خاطرآوری تمرین آسایی حافظه حرکتی آشکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۸۹۰
هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر فاصله متفاوت آزمون خاطرآوری بر یادگیری و پردازش تحکیم مبتنی بر ارتقاء در حافظه حرکتی آشکار آشکار بود. آزمودنی های تحقیق را 36 دانشجو تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی با فاصله آزمون خاطرآوری فوری، تاخیری 6 ساعت و تاخیری 24 ساعت تقسیم شدند. تکلیف زمان عکس العمل زنجیره ای در تحقیق حاضر مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله اکتساب گروه ها به اجرای تکلیف در 15 بلوک 80 کوششی (سه ایپوک 400 کوششی) پرداختند. سپس در آزمون خاطرآوری، گروه ها پنج بلوک 80 کوششی (یک ایپوک 400 کوششی) از تکلیف را اجرا کردند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. در مرحله اکتساب اثر اصلی گروه و اثر تعاملی گروه در ایپوک تمرینی معنی دار نبود اما اثر اصلی ایپوک تمرینی معنی دار بود و تمرین باعث افزایش میانگین تفاوت زمان عکس العمل توالی در ایپوک سوم نسبت به ایپوک های اول و دوم شده بود. در مرحله خاطرآوری اثر اصلی ایپوک تمرینی و اثر تعاملی گروه در ایپوک تمرینی معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی دانکن نشان داد صرفا گروه با فاصله آزمون خاطرآوری 24 ساعت، در ایپوک آزمون خاطرآوری عملکرد بهتری نسبت به ایپوک سوم در مرحله اکتساب داشت. لذا، فاصله زمانی 24 ساعت برای اجرای آزمون خاطرآوری بهینه ترین فاصله برای ارتقاء حافظه حرکتی آشکار است.
۳۵۶.

تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه فعال برنامه ریزی انعطاف پذیری شناختی نارسا خوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۴۳۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر      برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-  پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و         انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
۳۵۷.

الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی : مطالعه ای مبتنی بر EEG در گروه های شدید و خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراطبیعی EEG دلتا تتا آلفا بتا‍ امواج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۴ تعداد دانلود : ۴۵۷
  مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) به عنوان گروه های دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه در حالت استراحت ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های باورهای فراطبیعی خفیف و باورهای فراطبیعی در موج دلتا (sig=0,01) و تتا (sig=0.03) وجود دارد و موج آلفا (sig=0.08) در مرز معناداری است.. نت یجه گیری : بر اساس این یافته ها می توان گفت که الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی متفاوت است.  
۳۵۸.

مدل یابی ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه و کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس با تأکید بر نقش واسطه ای احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه احساس تنهایی کارکردهای اجرایی بیماری ام اس مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۷۶۶
مقدمه: بیماری ام اس یکی از بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. مواد و روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران عضو انجمن ام اس شهر اهواز در سال 1396 بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران، تعداد 260 نفر انتخاب شدند و به ابزار فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (یانگ و براون، 2003) ، پرسشنامه احساس تنهایی کالیفرنیا (راسل، پپلا و فرگوسن،1978) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (نجاتی،2013) پاسخ دادند. نهایتاً تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم کارکردهای اجرایی را پیش بینی نمود (05/0 Pنتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی عامل مهمی در تضعیف کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس می باشند. از این رو در برنامه های توانبخشی این بیماران توجه به طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی آن ها ضروری است.
۳۶۰.

تاثیر تمرین های مقاومتی در نیمرخ هورمونی و ایمونوگلوبین بزاق بزرگسالان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانگان داون کورتیزول تستوسترون بزاق تمرین های قدرتی ایمونوگلوبین A

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
تعداد بازدید : ۹۲۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
این پژوهش به منظور بررسی اثرات تمرین های مقاومتی در سطوح ایمونوگلوبین A بزاق و نیمرخ هورمونی بزرگسالان کم تحرک با نشانگان داون طراحی شده بود. روش: درمجموع 40مرد بزرگسال دارای نشانگان داون از طریق گروه های مختلفی که به افراد با کم توانی ذهنی کمک می کردند، به کارگرفته شدند. همه شرکت کنندگان تاییدیه پزشکی را برای شرکت در فعالیت های بدنی کسب کردند. به صورت تصادفی 24نفر از بزرگسالان انتخاب شده و شروع به انجام تمرین های مقاومتی در یک چرخه 16ایستگاهی به مدت 12هفته با 3روز در هفته کردند. شدت تمرین ها براساس عملکرد آزمون 8 تکرار بیشینه برای هر تمرین بود. گروه گواه نیز شامل 16 بزرگسال دارای نشانگان داون بود که از لحاظ سن، جنسیت و نمایه توده بدنی، همسان سازی شده بودند. سطوح کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبین A بزاق توسط روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد وظایف کاری هم با استفاده از آزمون چیدن مکرر جعبه های سنگین مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته ها: تمرین های مقاومتی به طور معناداری غلظت ایمونوگلوبین A بزاق (94/0d=؛ 0120/0P=) و سطوح تستوسترون (57/1d=؛ 0088/0P=) را در گروه تجربی افزایش داده بود. افزون براین، عملکرد وظایف کاری نیز بهبودیافته بود، درحالی که هیچ تغییری در گروه گواه که ورزش نکرده بودند، مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتیجه این که، یک پروتکل تمرین های مقاومتی کوتاه مدت، پاسخ های ایمنی مخاطی و همچنین سطوح تستوسترون بزاق را در بزرگسالان کم تحرک دارای نشانگان داون بهبود داده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان