فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: شناخت باورهای مثبت و منفی کمالگرایی و رابطه آنها با مولفههای روانی و شخصیتی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای کمالگرایانه و رفتارهای خودناتوانساز بود.
روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 360 دانشجوی سال سوم کارشناسی دانشگاههای تهران (170 پسر و 190 دختر) براساس نمونهگیری خوشهای انتخاب و با تکمیل مقیاس کمالگرایی فراست و مقیاس خودناتوانسازی در این پژوهش شرکت کردند. دادههای پژوهش توسط روشهای آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بین کمالگرایی مثبت و منفی با خودناتوانسازی بهترتیب همبستگی منفی و مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین، کمالگرایی مثبت و منفی هر دو توانستند تغییرات مربوط به خودناتوانسازی را بهصورت معنیدار پیشبینی کنند (001/0>p).
نتیجهگیری: در حضور متغیر کمالگرایی مثبت احتمال افزایش رفتارهای خودناتوانساز کمتر و در حضور متغیر کمالگرایی منفی احتمال وجود رفتارهای خود ناتوانساز بیشتر است."
بررسی رابطه باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و برخی از عوامل جمعیتی با پیشرفت تحصیلی گروهی از دانشجویان علوم انسانی در درس آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"گروه نمونه پژوهش حاضر شامل 140 دانشجو(63 دختر و 77 پسر)بود و از پرسشنامهام. اس.ال.کیو، براساس 5 مؤلفه خود کفایتى، ارزش درونى، اضطراب امتحان، استفاده از راهبردهاى شناختى و خود تنظیمى، به عنوان ابزار سنجش استفاده به عمل آمد و روایى و پایایى پرسشنامه احراز گردید.نتایج حاصل بیانگر آن بود که از میان 7 متغیر مستقل پژوهش، 3 متغیر مربوط به رشته تحصیلى، خود کفایتى و اضطراب امتحان بهطور معنىدار نمره آمار را پیشبینى مىنمود. در حالى که رشته تحصیلى، و خود کفایتى بهطور مثبت نمره آمار را پیشبینى مىکرد؛تاثیر اضطراب امتحان بر نمره این درس منفى بود.بهطور کلى نتایج پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلى دانشجویان در درس آمار بیش از آنکه به وسیله جنسیت و متغیرهاى شناختى (راهبردهاى شناختى و خود تنظیمى)پیشبینى شود؛به وسیله عوامل انگیزشى؛به ویژه مورد بررسى قرار گرفت و برخى از کاربردهاى آن مورد بحث قرار گرفت.
"
بررسی استعاره های خود در خانواده ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و مقایسه ی آن با خانواده های سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناختن استعاره های خود خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از لحاظ منفی و مثبت بودن می باشد. روش این پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای است که طی آن تعداد 20 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانی با تعداد 20 نفر از خانواده های افرادی که از نظر روانی سالم تشخیص داده شدند و از نظر ویژگی های جمعیت شناختی مشابه گروه بیمار می باشند، با استفاده از آزمون فن افتراق معنایی آزگود مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی استعاره های خود منفی تری نسبت به خانواده افراد سالم دارند. نتیجه نشان می دهد که استعاره های خاص مورد استفاده در خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در ایجاد اختلال، نقش ایفا می کنند. همچنین نتایج تحقیق هیچ تفاوتی را بین استعاره های خود هیچ یک از افراد خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به یکدیگر نشان نداد.
رابطه ""اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری"" با ""خودکارآمدی"" دانشجویان؛ دانشگاه فرهنگیان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم درگیری تحصیلی، از جمله مفاهیمی است که توسط پژوهشگران مختلف در حوزه تعلیم و تربیت به کار برده شده است و پژوهش های اخیر از آن با واژه اشتیاق یادگیری یاد می کنند. پژوهش ها نشان داده اند خودکارآمدی با مولفه های اشتیاق یادگیری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1391 در اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش را 138 نفر دانشجوی نیم سال آخر دوره کارشناسی مرکز آموزش عالی شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان تشکیل دادند که همگی آنها به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) متشکل از خرده مقیاس های خودکارآمدی، ارزش های درون زاد، اضطراب امتحان، راهبردهای شناختی و یادگیری خودتنظیم بود. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و همزمان و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق عاطفی و شناختی با مولفه خودکارآمدی براساس رشته تحصیلی دانشجویان، معنی دار نبود (001/0 p> ). بین اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی با خودکارآمدی، رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0 p< ). همچنین اشتیاق عاطفی نسبت به اشتیاق شناختی، پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی بود.
نتیجه گیری: بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجو- معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ؛ بدین معنی که با افزایش اشتیاق عاطفی و شناختی، خودکارآمدی افزایش می یابد. همچنین اشتیاق عاطفی یادگیری از قدرت پیش بینی بیشتری برای خودکارآمدی برخوردار است.
رویکردی بین فرهنگی در بررسی رابطه سبکهای رهبری با اثربخشی و خشنودی شغلی کارکنان در مجتمع فولاد مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رابطه بین رفتار رهبری و عملکرد مدیران را با رضایت و عملکرد کارکنان فولاد مبارکه بررسی می کند. بیشتر پژوهشها در مورد رفتار مدیران با نمونه های غربی به دو عامل برای رفتار آنها منجر شده است که ملاحظه کار و ساختده نام گرفته اند. در این پژوهش 235 نفر از کارکنان مجتمع فولاد و سرپرستان آنها به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه توصیف رفتار رهبری، شاخص توصیف شغل و پرسشنامه عملکرد پاسخ دادند و سنجشهای رفتار اجتنابی شامل غیبت و تمایل به ترک خدمت نیز انجام گرفت. نتایج نشان می دهند که رفتار مدیران با رضایت و عملکرد کارکنان رابطه دارد اما دو عامل متفاوت از نمونه های غربی به دست آمد که به تبعیت از ایمن (1983) رفتار تسلط جویانه و پدرانه خیرخواهانه نامگذاری شد. یافته ها در چارچوب تفاوتهای فرهنگی تفسیر شده اند.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
آموزش به شیوه یادگیری سیار و تأثیر آن بر یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، مطالعه ای است که هدف آن بررسی تأثیر آموزش به شیوه یادگیری سیار بر سه مؤلفه یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت و مقایسه آن با روش سنتی است. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان رشته مهندسی آب در درس خاک شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است که تعداد آنها 74 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 38 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. قبل از اجرا، پیش آزمون یادگیری (محقق ساخته) و انگیزه پیشرفت هرمنس بر روی هر دو گروه در شرایط یکسان به عمل آمد. برای گروه گواه از روش سنتی و برای گروه آزمایش از روش آموزش به شیوه یادگیری سیار، استفاده شد. پس از پایان سه هفته آموزش، پس آزمون یادگیری و انگیزه پیشرفت برای هر دو گروه اجرا شد و پس از گذشت یک ماه، آزمون یادداری از گروه ها به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون t گروه های مستقل، در نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها نشان داد که میزان یادگیری و یادداری در میان افراد آموزش دیده با روش یادگیری سیار، بیشتر از روش سنتی است؛ اما، در روش آموزش به شیوه سنتی، انگیزه پیشرفت بیشتر از یادگیری سیار بود.
مدارس اثربخش و ایجاد انگیزه در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
آزمون مدل علی رابطه بین سبک های فرزند پروری، سبک های هویت و تعهد هویت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین متغیرهای سبک های فرزند پروری مادر، سبک های هویت و تعهد در اواسط نوجوانی و نیز ارزیابی مدل علی پیشنهادی بین این متغیرها (برزونسکی، 2004) بود. روش: 415 نفر (238 دختر، 187پسر) از دانش آموزان سال سوم دبیرستان منطقه 2 شهر تهران از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک های فرزند پروری ادراک شده و پرسشنامه سبک های پردازش هویت برزونسکی جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد سبک های فرزند پروری ادراک شده و سبک های هویت در مجموع 31 درصد از واریانس تعهد را پیش بینی می کنند. اما نتایج نشان داد که مدل علی پیشنهادی برزونسکی برازش خوبی در نوجوانان ایرانی نداشت و مدل پیشنهادی در پژوهش حاضر رد شد. بحث: احتمالاً به دلیل تفاوت های فرهنگی و قومی جامعه ایران با جوامع غربی و نیز نقش تفاوت سنی در الگوی رابطه بین متغیرهای این پژوهش، مدل علی برزونسکی در نوجوانان ایرانی تأیید نمی شود، اما در مجموع سبک های فرزند پروری مادر و سبک های پردازش هویت پیش بینی کننده های خوبی برای تعهد نوجوانان ایرانی هستند.
تاثیر کتاب فیلم زیست شناسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تاثیر استفاده از کتاب فیلم در پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی صورت گرفته است. از بین جامعه آماری چهار گروه 27 نفره از دانش آموزان پایه اول دبیرستانهای برآن شمالی (آموزش و پرورش منطقه جی اصفهان)، به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای در نظر گرفته شد و به دو گروه آزمایش و دو گروه گواه تقسیم شدند. این پژوهش شبه تجربی است و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، از طریق آزمونهای معلم ساخته، پیش آزمون و پس آزمون و با استفاده از آزمونهای آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دانش آموزانی را که دبیر متخصص همراه با کتاب فیلم آموزش داده بود، نسبت به گروهی که دبیر غیرمتخصص با استفاده از کتاب فیلم آموزش داده بود، از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار بودند (01/0 P≤). اما گروهی که در آموزش از دبیر غیر متخصص همراه با کتاب فیلم استفاده کرده بودند، با گروهی که فقط از دبیر متخصص بهره گرفته بودند، از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 P≤). میانگین نمرات دانش آموزانی که از طریق دبیر متخصص و کتاب فیلم، آموزش دیده بودند، نسبت به گروهی که فقط از دبیر متخصص استفاده کرده بودند، برتری داشت (01/0 P≤). و در نهایت گروهی که دبیر غیرمتخصص همراه با کتاب فیلم به آنها آموزش داده بود، نسبت به دانش آموزانی که فقط دبیر غیرمتخصص به آنها آموزش داده بود، پیشرفت تحصیلی بیشتری از خود نشان دادند (01/0 P≤).
مقایسه مکان کنترل، عزت نفس، و اختلالات شخصیتی میان زنان زندانی (با تاکید بر زنان با مجرمیت منکرات) و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی مقایسه ویژگی های روانی زنان زندانی (مجرمیت منکرات) با دیگر زنان زندانی (مواد مخدر و قتل) و همچنین زنان عادی بود. ویژگی های روانی مورد سنجش در این پژوهش شامل عزت نفس، مکان کنترل و اختلالات شخصیت (افسردگی، جامعه ستیزی، خودبیمارانگاری) بود. به همین منظور تمامی زنان زندانی در بند نسوان زندان مرکزی ارومیه به علت ارتکاب جرایم منکراتی، مواد مخدر و قتل بازداشت و نگهداری می شدند، انتخاب و آزمون شدند. تعداد زنان زندانی در زمان اجرای تحقیق 60 نفربود که 10 نفر با مجرمیت قتل، 31 نفر با مجرمیت مواد مخدر و 19 نفر با مجرمیت منکرات آزمون شدند. تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. به همین دلیل از گروه کنترل استفاده شد. آزمودنی های گروه کنترل(25 نفر) از لحاظ متغییرهای سن، تحصیلات و شرایط اقتصادی-اجتماعی با گروه آزمایش همتا شدند. پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مکان کنترل جولیان راتر، پرسشنامه اختلال شخصیت(MMPI) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته در گروهها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تفاوتهای معناداری را در متغیرهای عزت نفس، افسردگی، رفتار ضد اجتماعی، پارانویید، خستگی روانی و خودبیمارانگاری زنان زندانی با زنان عادی نشان داد، اما مکان کنترل زنان زندانی با زنان عادی تفاوتی را نشان نداد.
مقایسه خودپنداره دانشجویان ایرانی و افغانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه خودپنداره دانشجویان ایرانی و افغانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای تهران می باشد. گروه نمونه پژوهش از 120 دانشجوی دختر و پسر،60 نفر ایرانی و 60 نفر افغانی به روش تصادفی انتخاب شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بوده است. ابزار مورد استفاده در پژوهش مقیاس خودپنداره راجرز در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که بین خود پنداره دانشجویان ایرانی و افغانی تفاوت معناداری وجود دارد. اما عامل جنسیت به طور معناداری بر خود پنداره تاثیر گذار نبوده است.
بازآموزی سبک اسنادی و رضایت زناشویی در زوجهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی اثربخشی بازآموزی سبک اسنادی در افزایش رضایت زناشویی زوجها، 20 زوج ایرانی از مرکز مشاوره و مداخله خانواده شهر اصفهان به گونه غیرتصادفی انتخاب و در دو گـروه آزمایشی و گـواه جایگزین شدند. در گروه آزمایشی به مدت هفت جلسه هفتگی بازآموزی سبک اسنادی به کار گـرفته شد. گروه گواه جلسه ای نداشتند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، فورنیر، دراکمن، کوبین و بارنز، 1989) سه بار اجرا شد: قبل از آغـاز آمـوزش، بلافاصله و دو ماه پس از پایان آموزش. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان دادند که بازآموزی سبک اسنادی، رضایت زناشویی را بـه طور معناداری (001/0= p) افزایش می دهد. یافته ها براساس نقش بازآموزی اسنادی در افزایش تعاملهای مثبت و کاهش تعاملهای منفی در زوجها مورد بحث قرار گرفتند.
مقایسه ی اثر بخشی گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری با درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی افراد معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفت ها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (45 روزه) می باشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال 1390، انتخاب شده اند. 36 نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوه ی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شده اند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری 45 روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (001/0 P=).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیک های افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیک ها را به طور سازمان یافته در حوزه های مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
بررسی عوامل موثر بر تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عامل هایی است که بتواند تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی را مشخص نماید. جامعه آماری این مطالعه تعداد 85 دانشجوی تحصیلات تکمیلی است که از تاریخ 1/9/1382 الی 1/5/1383 موفق به دفاع از پایان نامه خود شده اند. پرسشنامه PREQ ابزار گردآوری داده ها است. عامل های استخراجی برای برسی تجارب پژوهشی دانشجویان عبارتند از: سرپرستی؛ مهارت ادراکی؛ مهارت عملی؛ جو دانشکده؛ آزمون پایان نامه. این پنج عامل در مجموع 46/64 درصد از واریانس تجارب پژوهشی دانشجویان را تبیین نموده است. در بین این پنج عامل، عامل جو دانشکده با میانگین 26/2 از مقیاس 5 و عامل مهارت عملی با میانگین 78/3 از مقیاس 5 به ترتیب پایین ترین و بالاترین میزان را در دانشگاه داشته اند.