مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودتنظیمى


۱.

بررسی رابطه باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و برخی از عوامل جمعیتی با پیشرفت تحصیلی گروهی از دانشجویان علوم انسانی در درس آمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باروهاى انگیزشى .راهبردهاى شناختى خودتنظیمى عوامل جمعیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش در تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری نظریه های یادگیری
تعداد بازدید : ۲۱۶۲
"گروه نمونه پژوهش حاضر شامل 140 دانشجو(63 دختر و 77 پسر)بود و از پرسشنامه‏ام. اس.ال.کیو، براساس 5 مؤلفه خود کفایتى، ارزش درونى، اضطراب امتحان، استفاده از راهبردهاى شناختى و خود تنظیمى، به عنوان ابزار سنجش استفاده به عمل آمد و روایى و پایایى پرسشنامه احراز گردید.نتایج حاصل بیانگر آن بود که از میان 7 متغیر مستقل پژوهش، 3 متغیر مربوط به رشته تحصیلى، خود کفایتى و اضطراب امتحان به‏طور معنى‏دار نمره آمار را پیش‏بینى مى‏نمود. در حالى که رشته تحصیلى، و خود کفایتى به‏طور مثبت نمره آمار را پیش‏بینى مى‏کرد؛تاثیر اضطراب امتحان بر نمره این درس منفى بود.به‏طور کلى نتایج پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلى دانشجویان در درس آمار بیش از آنکه به وسیله جنسیت و متغیرهاى شناختى (راهبردهاى شناختى و خود تنظیمى)پیش‏بینى شود؛به وسیله عوامل انگیزشى؛به ویژه مورد بررسى قرار گرفت و برخى از کاربردهاى آن مورد بحث قرار گرفت. "
۲.

مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق تحصیلى تدریس مشارکتی خودکارآمدى تحصیلى خودتنظیمى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۸۲۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پسران دانش آموز پایه هفتم بود که در سال تحصیلی 98-1397 در ناحیه 2 شهر رشت در مدارس دولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل و طبق استعلام از اداره آموزش وپرورش تعدادشان 1320 نفر بود. گروه نمونه، 40 نفر از دانش آموزان پایه هفتم بودند، به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه (کنترل و آزمایش) جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، خودکارآمدی میجلی و همکاران (2000) و خودتنظیمی بوفارد (1995) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس آزمودنی های گروه مداخله، برنامه آموزش مشارکتی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل روش سنتی تدریس ارائه شد. پس ازاین مرحله دوباره هر دو گروه با پرسش نامه ی مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند (پس آزمون). یافته ها نشان داد که اجرای روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p)؛ اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودکارآمدی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p) و اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودتنظیمی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه بین دو روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی؛ روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان اثربخش است. در روش تدریس مشارکتی فراگیران به جهت مشارکت در دسترسی به اطلاعات و محتوای آموزشی، باانگیزه و اشتیاق تحصیلی بیشتری به روند یادگیری می پردازند که منجر به ارتقاء خودکارآمدی و خودتنظیمی آن ها می شود.