هدف این پژوهش، بررسی تفاوت عملکرد تحصیلی در نیمرخ های یادگیری فعال و باورهای انگیزشی دانش آموزان بود. جامعه ی آماری، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران بودند، که تعداد 379 نفر (184نفر پسر و 195نفر دختر) از آنها به عنوان نمونه با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش کاربست یادگیری فعال از پرسشنامه محقق ساخته، برای اندازه گیری باورهای انگیزشی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، و برای سنجش عملکرد تحصیلی از میانگین نمرات دروس دانش آموزان (معدل نیمسال) به صورت خودگزارش دهی استفاده شد. یافته ها بیانگر روایی نمرات مقیاس های کاربست یادگیری فعال و باورهای انگیزشی بود. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای نمرات کل پرسشنامه کاربست یادگیری، 88/0 و پرسشنامه باورهای انگیزشی، 80/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردید. نتایج تحلیل خوشه ای نشان داد که بین دو نیمرخ یادگیری انگیزش بالا و یادگیری انگیزش پایین حاصل از مؤلفه های یادگیری فعال و باورهای انگیزشی در دانش آموزان، از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد. عملکرد تحصیلی خوشه یادگیری انگیزش بالا نسبت به خوشه یادگیری انگیزش پایین، مطلوب تر بود.