فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار شهرستان گرگان بود ؛ به این منظور 96 کودک کار ( پسر و دختر ) به عنوان جمعیت نمونه از بین 125 کودک کار شهرستان گرگان و بر اساس جدول کوهن با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد ، سپس تعداد 50 نفر از کودکان کار که بر اساس مقیاس مهارت اجتماعی متسون ، پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه ابعاد هویت چیک نمره پایینی کسب نموده بودند به صورت کاملا تصادفی انتخاب و با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شد. در ادامه کودکان گروه آزمایشی ، در 12 جلسه یک ساعته در دوره آموزش مهارت های اجتماعی شرکت داده شدند . پس از برگزاری برنامه مداخله ای، دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند . یافته ها نشان می دهد برنامه مداخله ای ، اثر معناداری (01/0p < ) بر بهبود عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار در گروه آزمایشی دارد .
نقش استفاده از اینترنت بر خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی؛ دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: به منظور ارتقای کیفیت آموزش در مراکز علمی و آموزشی، استفاده از فنّاوری های ارتباطی به خصوص اینترنت، تشویق و تبلیغ می شود. این در حالی است که هنوز تحقیقات کافی در مورد نقش اینترنت در بهبود کیفیت آموزش و ویژگی های مثبت روان شناختی دانشجویان انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش استفاده از اینترنت بر خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی انجام شد.
ابزار و روش ها: در این پژوهش شبه تجربی، 363 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز (174 دانشجوی کاربر اینترنت و 189 دانشجوی غیرکاربر اینترنت) که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب و وارد تحقیق شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی، پرسش نامه خودکارآمدی شرر و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از اینترنت و همچنین آخرین معدل تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون T مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: دانشجویان کاربر اینترنت در مقایسه با دانشجویان غیرکاربر اینترنت به طور معنی داری از خودکارآمدی عمومی، ابتکار و تلاش بیشتری برخوردار بودند، اما تفاوت آماری معنی داری در مولفه پشتکار مشاهده نشد. همچنین دانشجویان کاربر اینترنت در مقایسه با دانشجویان غیرکاربر اینترنت از میانگین پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیلی (زیرمقیاس های علاقه به تکلیف، تلاش تحصیلی، علاقه اجتماعی، کسب ستایش، نمونه بودن، کسب پیوستگی و رقابت جویی) بیشتری برخوردار بودند، اما در زیرمقیاس قدرت اجتماعی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویانی که از اینترنت استفاده می کنند بیشتر از دانشجویانی است که از اینترنت استفاده نمی کنند.
نیمرخ نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش-آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی مدارس عادی و اختلال یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1393 می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان این مدارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند (40 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها ازمقیاس نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص در نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). به عبارت دیگر نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بیش تر از دانش آموزان عادی است. این نتایج نشان می دهد که متغیرهای شناختی و هیجانی با ایجاد شکاف بین تفکر و هیجانات فرد و هم چنین اجتناب از پذیرش آن، می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص را با موانع مهمی روبرو سازند؛ بنابراین توجه به عوامل مربوطه از سوی مسئولین در جهت پیشگیری از این اختلالات در این دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
تاثیر تعلیم تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: بسیاری از صاحب نظران معتقدند که آموزش تفکر انتقادی در فعالیت های اجتماعی و به خصوص تعاملات افراد موثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون در سال 1392 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پزشکی سال اول دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بودند که از بین آنها 200 نفر (100 نفر برای گروه کنترل و 100 نفر برای گروه آزمایش) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. میزان مهارت های اجتماعی دانشجویان از طریق پرسش نامه استانداردشده ﻣﺎﺗﺴﻮن در مراحل پیش آزمون و پس آزمون (بعد از آموزش تفکر انتقادی) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز کوواریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر افزایش مهار ت های اجتماعی مناسب (003/0=p)، کاهش مهارت های اجتماعی نامناسب (005/0=p)، کاهش تکانشی عمل کردن و سرکش بودن (002/0=p)، برتری طلبی (044/0=p) و افزایش رابطه با همسالان (0001/0=p) تاثیر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی موثر است.
بررسی ویژگی های شناختی اجتماعی بازنمایی ذهنی دغدغه های اخلاقی: گروه بندی، جهت گیری انگیزشی و بافت ارتباطی بنیادهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. روش: شرکت کنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سوال شد. پاسخ های افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداق های هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروه بندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانس، و برای مقایسه فراوانی مصداق های هر بنیاد در بافت های ارتباطی از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: تعداد عامل های استخراج شده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداق هایی از هر دو جهت گیری انگیزشی داشتند. همچنین، علی رغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداق هایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سه گانه اخلاق حمایت می کنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف بالمن تصویر محدودی از جهت گیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همان طور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دست کم گرفته است
پیش بینی افسردگی بر اساس مؤلفه های کمال گرایی: نقش میانجی خود انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مستقیم مؤلفه های کمال گرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مؤلفه ها با میانجی گری خود انتقادی با افسردگی بود. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس کمال گرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های کمال گرایی با خود انتقادی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رابطه خود انتقادی با افسردگی نیز معنی دار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که ضرایب بتای مربوط به مسیر کمال گرایی دیگر مدار به افسردگی و مسیر کمال گرایی جامعه مدار به خود انتقادی معنی دار نیست؛ اما ضرایب سایر مسیرها معنی دار بود. شاخص های برازش مدل نیز حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. درمجموع نتایج نشان داد که 59 درصد از واریانس متغیر افسردگی توسط مؤلفه های کمال گرایی و خود انتقادی و 33 درصد از واریانس متغیر خود انتقادی توسط مؤلفه های کمال گرایی خودمدار و دیگر مدار تبیین شد. درمجموع با توجه به اطلاعات حاصله نتیجه گرفته می شود که از طریق اصلاح خود انتقادی و مؤلفه های کمال گرایی به میزان زیادی می توان افسردگی آزمودنی های را کنترل کرد.
تاثیر آموزش مهارت های تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان فوریت پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: خودتنظیمی جنبه مهم یادگیری دانشجو در عملکرد دانشگاهی است. دانشجویانی که مهارت های لازم را برای پیشرفت تحصیلی ندارند، نیاز به رویکردهای آموزشی دارند تا بصیرت لازم را برای یادگیری خودتنظیم به دست آورند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارت های تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان مقطع کاردانی فوریت پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بدون گروه کنترل، بخشی از یک مطالعه بزرگ تر اقدام پژوهی برای هدایت و اجرای یک فرآیند آموزشی بود. مداخله شامل برگزاری دو کارگاه آموزشی سه ساعته مهارت های تحصیلی ده گانه به فاصله زمانی یک ماه برای 23 دانشجوی مقطع کاردانی فوریت پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایلام طی دومین ترم تحصیلی آنان در سال 1393 بود. ابزار پژوهش، پرسش نامه خودساخته 10عبارتی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T زوجی در نرم افزار SPSS 21 انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره کلی مهارت های تحصیلی بعد از مداخله افزایش یافت (009/0=p). از ده مهارت مربوطه، تفاوت میانگین نمرات در قبل و بعد از مداخله، فقط در مهارت های برنامه ریزی تحصیلی (025/0=p)، استفاده از روش های تقویت حافظه (045/0=p) و تکنیک های صحیح مطالعه (031/0=p) معنی دار بود. مداخله آموزشی بر میزان پیشرفت تحصیلی (معدل) دانشجویان نیز تاثیر داشت (001/0=p).
نتیجه گیری: اجرای کارگاه های آموزشی مهارت های تحصیلی بر کاربرد این مهارت ها توسط دانشجویان و پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
پیش بینی سبک های مقابله ای و ابراز وجود بر اساس سبک های دلبستگی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضرT نقش سبک های دلبستگی در پیش بینی سبک های مقابله ای و ابرازوجود بررسی شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری، دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی 90-91 بودند که از این تعداد، 400 نفر با شیوة نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامة سبک های دلبستگی هازن و شاور(AAI)، مقیاس سبک های مقابله ا ی اندلر و پارکر(CISS) و ابرازوجود گمبریل-ریچی(AI)؛ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی؛ سبک مقابله ای مسئله مدار، سبک مقابله ای اجتناب مدار، و ابرازوجود را به صورت مثبت پیش بینی می کنند. همچنین، سبک دلبستگی ناایمن-اجتنابی، سبک مقابله ای هیجان مدار را به صورت مثبت؛ و سبک مقابله ای مسئله مدار و ابراز وجود را به صورت منفی پیش بینی می کند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در دختران و پسران نیز بیانگر آن است که تفاوت بین دانشجویان دختر و پسر در پیش بینی سبک های مقابله ای و ابرازوجود توسط سبک های دلبستگی معنادار می باشد. نتایج این پژوهش همسو با یافته های پژوهش های پیشین، نشان دهندة آن است که سبک های دلبستگی، سبک های مقابله ای و ابراز وجود را به صورت معنادار پیش بینی می کنند.
رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی (متوسطه اول) شهر اردبیل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش، 75 دانش آموز به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، مقیاس انگیزه پیشرفت (AMQ) هرمنس و مقیاس اضطراب امتحان اهواز استفاده شد. معدل کل دانش آموزان در ترم قبلی نیز به عنوان شاخص برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل چند متغیری رگرسیون نشان داد، متغیرهای انگیزش تحصیلی (001/0> P)، خودکارآمدی (001/0> P) و اضطراب آزمون (05/0> P) به ترتیب پیش بین های معناداری برای عملکرد تحصیلی هستند. همچنین بین خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و اضطراب آزمون ضریب همبستگی معناداری به دست آمد. به نظر محققان شایسته است معلمان و مربیان با فراهم آوردن شرایط مناسب برای افزایش انگیزش تحصیلی، رشد خودکارآمدی و تنظیم اضطراب آزمون به دانش آموزان فرصت بیشتری برای یادگیری فراهم آورند. همچنین توانمندسازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی از اهمیت اساسی برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل می تواند تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای دانش آموزان داشته باشد.
تأثیر بهره گیری از سیستم چندرسانه ای پادکست آموزشی بر انگیزش پیشرفت و یادگیری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر بهره گیری از سیستم چندرسانه ای پادکست آموزشی بر انگیزش پیشرفت و یادگیری درس قرآن دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان میاندرود انجام پذیرفت. این پژوهش با توجه به ماهیت آن به صورت نیمه آزمایشی در یک محدوده معین زمانی با طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. با توجه به نیمه آزمایشی بودن تحقیق، 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی، به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. دانش آموزان مذکور به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جای گرفتند. قبل از شروع تدریس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس یک گروه به شیوه سنتی و گروه دیگر به شیوه چندرسانه ای پادکست در درس قرآن آموزش دیدند. بعد از اتمام دوره پس آزمون صورت گرفت. در هر دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس انگیزش هارتر و آزمون محقق ساخته استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد، بهره گیری از سیستم چندرسانه ای پادکست آموزشی بر انگیزش پیشرفت در درس قرآن دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی تأثیر معنی دار ندارد؛ اما به طور معناداری در میزان یادگیری دانش آموزان مؤثر بوده است.
تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری آن 20 نفر از نوجوانان 15-13 ساله عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بودند که به روش تصادفی انتخاب شده و یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت 7 جلسه 60 دقیقه ای آموزش خوش بینی دریافت کردند در حالی که برای آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای ارایه نشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و تاب آوری تحصیلی ساموئلز بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد خوش بینی آموخته شده در افزایش انگیزش پیشرفت و ابعاد آن (اعتماد به نفس و پشتکار) تأثیر معنادار داشت، در صورتی که بر ابعاد دیگر آن (آینده نگری و سخت کوشی) تأثیر معناداری نداشت. همچنین خوش بینی آموخته شده بر تاب آوری تحصیلی و ابعاد آن (مهارت های ارتباطی، جهت گیری آینده نگر و جهت گیری مسأله محور) تأثیر معناداری نداشت. بر اساس این نتایج، تمرکز بر بعد عاطفی و خوش بینی دانش آموزان به افزایش انگیزش پیشرفت در آنها منجر شد.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیشرفت تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانشجویان، از مسایل مورد توجه مدیران آموزشی دانشگاه هاست که یکی از عوامل کلیدی موثر در آن، اشتیاق تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- همبستگی، 165 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی 95-1394 براساس جدول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های مقیاس هوش معنوی، مقیاس سرسختی روان شناختی اهواز و مقیاس اشتیاق تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و توسط آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه همزمان و آزمون T مستقل انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق تحصیلی با متغیرهای هوش معنوی (10/0=r) و سرسختی روان شناختی (21/0=r) مثبت و معنی دار بود (01/0p<). متغیرهای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی با هم 16/0 واریانس اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کردند و از بین مولفه های هوش معنوی، تنها مولفه های تفکر انتقادی وجودی و آگاهی متعالی، توانایی پیش بینی اشتیاق تحصیلی را داشتند.
نتیجه گیری: اشتیاق تحصیلی بر مبنای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی قابل پیش بینی است.
بررسی تأثیر انگیزش و نگرش در استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دبیرستان های شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای عوامل انگیزشی و نگرشی مؤثر در کاربرد فن آوری، توسط دبیران مقطع متوسطه شهر یزد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دبیران دبیرستان های متوسطه به تعداد 3585 نفر بود. نمونه آماری پژوهش را 454 نفر از دبیران مدارس متوسطه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند، تشکیل می دادند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه استاندارد سنجش میزان کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات ون براک (2001)، پرسش نامه استاندارد سنجش نگرش نسبت به کامپیوتر ون براک و ژئومن (2003) و پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری MSLQ بود. تحلیل داده ها از طریق آمار استنباطی و تکنیک آماری مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر تأییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گردید. نتایج نشان داد که رابطه نگرش و انگیزش و مؤلفه های آنها با کاربرد فاوا معنادار و مثبت بوده است. به عبارت دیگر، نگرش و انگیزش و مؤلفه های آنها بر کاربرد فاوا تأثیر دارد.
مدل علّی تأثیر انگیزش تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی با نقش واسطه ای اهمال کاری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحصیلی به صورت خستگی مزمن ناشی از کار بیش از اندازه در فعالیت های درسی، نگرش بدبینانه و بی تفاوتی نسبت به کارهای مدرسه و احساس شایستگی پایین و فقدان احساس موفقیت در تکالیف تحصیلی بروز داده می شود که این افراد علائمی مانند بی اشتیاقی نسبت به مطالب درسی، ناتوانایی در ادامه حضور مستمر در کلاس های درس، مشارکت نکردن در فعالیت های کلاسی، احساس بی معنایی در فعالیت های درسی و احساس ناتوانی در فراگیری مطالب درسی را تجربه می کنند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی و برازش مدلی ساختاری از روابط بین متغیرهای انگیزش تحصیلی و اهمال کاری با فرسودگی تحصیلی بود.روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی با آزمون مدل معادلات ساختاری می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 380 دانشجو (261 دختر و 119 پسر) به صورت خوشه ای تصادفی از
بین دانشجویان دانشگاه یزد انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی، اهمال کاری و انگیزش تحصیلی ارزیابی شدند. داده ها با روش تحلیل معادله های
ساختاری» و نرم افزارهای آماری SPSS20 و AMOS20 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی، مدل نظری قوی برای پیش بینی
فرسودگی تحصیلی دانشجویان می باشد. انگیزش درونی به صورت منفی و انگیزش بیرونی، بی انگیزشی
و اهمال کاری به صورت مثبت در تبیین و پیش بینی فرسودگی تحصیلی نقش داشتند.
همچنین، اهمال کاری تحصیلی تا حدودی نقش واسطه را بین رابطه انگیزش درونی و بی
انگیزشی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دارا بود. درعین حال، نقش واسطه ای اهمال کاری
تحصیلی در رابطه بین بی انگیزشی با فرسودگی تحصیلی تأیید نگردید.
بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت روان به عنوان یک منبع مثبت و مهم در رشد فردی، اجتماعی و اقتصادی دانشجویان نقش دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. 400 دانشجو از میان دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه شهید چمران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت روان را تکمیل نمودند. نوع تحقیق حاضر همبستگی است و روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری بود که با استفاده از نرم افزار 16-SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان دانشجویان در کل نمونه و به تفکیک جنس رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین عزت نفس و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان دانشجویان در کل و به تفکیک جنس نقش دارند. بر این اساس لازم است که در محیط های دانشجویی مسئولان و مدیران دانشگاه توجه خود را بر احترام گذاشتن به شخصیت و ارزش دادن به دانشجویان و حمایت از آن ها در ابعاد مختلف قرار دهند
ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه و ارتباط آن با فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت در میان دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روانسنجی پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری،بتی و وات(2005) در بین دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بود.نمونه مورد بررسی 350 دانش آموز(200پسر و 150دختر)بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، فرسودگی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب همبستگی انجام شد.
یافته ها: آلفای کرونباخ کل مقیاس برابر با 88/0 است که حاکی از پایایی مطلوب این مقیاس میباشد. به منظور تعیین روایی واگرا،همبستگی این مقیاس با پرسشنامه فرسودگی تحصیلی محاسبه شد (567/0-)که حاکی از همبستگی منفی و معنی داری بود. علاوه بر این همبستگی مقیاس احساس تعلق به مدرسه و مقیاس انگیزش پیشرفت برابر441/0 میباشد که روایی همگرای مقیاس احساس تعلق به مدرسه را تائید می کند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود شش خرده مقیاس حمایت معلم،مشارکت در اجتماع،احساس رعایت عدالت و احترام، احساس مثبت به مدرسه،تعلق فرد به مدرسه،مشارکت علمی را برای این مقیاس تائید کرده است.
نتیجه گیری: مقیاس اندازه گیری احساس تعلق به مدرسه را می توان به عنوان یک ابزار پایا و معتبر در موقعیتهای آموزشی و پژوهشی به کار برد.
تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام گرفته است. روش: جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان می باشند بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگانی که به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند، با توجه به ملاک های در نظر گرفته شده 40 نفر را انتخاب کرده و سپس به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه همراه با مرحله پیگیری بود. روش مداخله این برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی بر اساس الگویی برگرفته از منابع لیاهی، تیرچ و ناپولیتانو[1] (2012)، موتابی و فتی (1386) و ناصری (1386) بود که در 10 جلسه 60 دقیقه ای سازمان دهی و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجویان گروه آزمایش ارائه گردید، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در سطح 05/0> p برای گروه آزمایش نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی را بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان نشان داد؛ بنابراین یافته های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های خودکنترلی هیجانی را در جهت کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان پیشنهاد می کند.
رابطه «همخوانی/ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجو- استاد» با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همخوانی/ ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجو- استاد با پیشرفت تحصیلی انجام شد. در این راستا 150 نفر از دانشجویان (93 دختر و 57 پسر) و 30 نفر از استادان (27 مرد و 3 زن) دانشگاه سمنان به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسشنامه سبک های تفکر در تدریس گریگورنکو و استرنبرگ (1993) به کار برده شد. داده ها به کمک ضریب همبستگی و روش تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجو- استاد در بعد محافظه کارانه و قانون گذار، پیشرفت تحصیلی دانشجویان را به طور معنادار پیش بینی نمود. مبتنی بر این نتایج می توان بیان داشت که ارزیابی همزمان متغیرهای درون فردی (سبک های تفکر) دانشجویان و استادان دربردارنده اطلاعات مهمی برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی است.
آزمون مدل راهبردهای یادگیری خودتنظیم در درس ریاضی بر اساس عوامل انگیزشی و واسطه گری هیجان های تحصیلی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی الگوی مفروض راهبردهای یادگیری خودتنظیم در درس ریاضی بر اساس عوامل انگیزشی و واسطه گری هیجان های تحصیلی انجام شد. برای آزمون این الگو تعداد 395 نفر از دانش آموزان پسر نواحی پنج گانه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه یادگیری خودتنظیم و هیجان های پیشرفت را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر بررسی شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که ارزش تکلیف با راهبردهای مبتنی بر یادگیری عمیق و سطحی ارتباط معنی داری دارد. رابطه ی خودکارآمدی با راهبردهای یادگیری عمیق و سطحی، معنی دار و مثبت است. ارزش تکلیف و خودکارآمدی رابطه ی مثبت و معنی داری با هیجان های مثبت و رابطه ی منفی و معنی داری با هیجان های منفی دارند. یافته ها حاکی از آن هستند که هیجان های منفی رابطه ی معنی داری با راهبردهای یادگیری عمیق ندارند؛ ولی رابطه ی معنی داری بین هیجان های منفی و یادگیری سطحی مشاهده می شود. درنهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که هیجان های مثبت با گرایش فراگیران به استفاده از راهبردهای یادگیری عمیق و سطحی مرتبط هستند