فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینانه معلم (اهداف، محتوا، ضرورت، شیوه و محیط آموزشی) با روحیه کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینانه معلم (اهداف، محتوا، ضرورت، شیوه و محیط آموزشی) با روحیه کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه شهر تهران اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری همه معلمان و دانش آموزان متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 100 معلم و 400 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد شده روحیه کارآفرینی دانش آموز و پرسشنامه محقق ساخته آموزش کارآفرینی معلم استفاده شد. از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و تک متغیره و تحلیل واریانس یک طرفه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین آموزش کارآفرینانه، ضرورت آموزش کارآفرینانه، محتوای آموزش کارآفرینانه، محیط آموزش کارآفرینانه، شیوه های آموزش کارآفرینانه با روحیه کارآفرینی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و تنها مؤلّفه اهداف آموزش کارآفرینانه با روحیه کارآفرینی دانش آموزان رابطه معناداری پیدا نکرد؛ وضعیت آموزش کارآفرینی معلمان و روحیه کارآفرینی دانش آموزان و ابعاد آن ها در سطح نسبتاً مطلوبی قرار داشتند؛ جنسیّت بر میزان روحیه کارآفرینی دانش آموزان تأثیر دارد و میانگین نمره دانش آموزان پسر بیش تر از دانش آموزان دختر است؛ در روحیه کارآفرینی دانش آموزان رشته های مختلف (ریاضی، انسانی، تجربی) تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مدیریت زمان و خود کارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود مدیریت زمان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر بود. جامعة آماری کلیة دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان هیر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 91-90 بودند. از این جامعه آماری دو کلاس 20 نفری جمعاً 40 دانش آموز دختر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مطالعه شدند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه های ناهمسان بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های مدیریت زمان بارلینگ، کلوی و چونگ، خودکارآمدی اسکوارتز و جروسالم و هوش هیجانی برادبری و گریوز استفاده شد. داده های به دست آمده با تکنیک کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد افرادی که در دورة آموزشی هوش هیجانی شرکت کردند بیش تر از افرادی که در این دوره شرکت نکردند، زمان خود را مدیریت می کنند و احساس خودکارآمدی بیش تری می کنند. همچنین معلوم شد که آموزش هوش هیجانی قسمت بیش تری از واریانس مدیریت زمان کوتاه مدت را در مقایسه با ورایانس مدیریت زمان بلند مدت و خودکارآمدی تبیین می کند. پژوهش حاضر ضمن بسط ادبیات پژوهشی مدیریت زمان، خودکارآمدی و هوش هیجانی، به توجه ویژة مشاوران مدارس به هوش هیجانی دانش آموزان تأکید می کند.
بررسی رابطة باورهای انگیزشی و راهبردهای خود نظم ده دانشجویان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری ویژه یکی از رایج ترین اختلال های کودکان سنین مدرسه محسوب می شود. این کودکان به طورمعمول در زمینه های مختلفی نظیر توجه، شناخت و ناگویی هیجانی با مشکل روبه رو هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه بود.
بررسی اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانه شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاس های پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازه گیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<
میزان هماهنگی نگرشهای تربیتی والدین نسبت به فرزندان پسر و ارتباط آن با خودپنداری نوجوانان پسر (1)
XML بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نیمرخ های عاطفه تحصیلی سازگار و ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی نیمرخ های عاطفه تحصیلی دانش آموزان در متغیرهای تعلل ورزی تحصیلی، جهت گیری هدف و باورهای انگیزشی و نیز تفاوت این نیمرخ ها از لحاظ پیشرفت تحصیلی بود. روش پژوهش پیمایشی و از نوع علّی- مقایسه ای بود. آزمودنی ها 407 نفر از دانش آموزان سال سوم متوسطه شهر تبریز بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تشخیص نیمرخ های عاطفه تحصیلی پرسشنامه های راهبرد های انگیزشی برای یادگیری ((MSLQ، پرسشنامه هدف پیشرفت ((AGQ و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی-نسخه دانش آموز((PASS در میان آزمودنی ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ، تجزیه تابع تشخیص و tمستقل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای نشان دهنده دو نیمرخ عاطفه تحصیلی سازگار(225=n) و ناسازگار(182=n) در میان دانش آموزان بود. نخستین نیمرخ شامل دانش آموزانی با مقادیر بالای ارزش گذاری درونی تکلیف و خودکارآمدی، مقادیر متوسط ناراحتی از تعلل ورزی، تغییر عادت تعلل ورزی، هدف تسلط و عملکرد گرایشی و مقدار پایین اضطراب امتحان، تعلل ورزی در تکالیف، امتحان و تهیه گزارش نیم سالی و هدف تسلط- اجتنابی بود که نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی سازگار نامیده شد. نیمرخ دوم نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی نا سازگار نامیده شد که شامل دانش آموزانی با مقادیر بالای اضطراب امتحان، هدف تسلط اجتنابی، تعلل ورزی در تکالیف، امتحان و تهیه گزارش نیم سالی، مقادیر متوسط ناراحتی از تعلل ورزی، تغییر عادت تعلل ورزی، هدف تسلط و عملکرد گرایشی و مقادیر پایین ارزش گذاری درونی و خودکارآمدی بودند. نتایج آزمون tحاکی از آن بود که نیمرخ عاطفه تحصیلی سازگار نسبت به نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی نا سازگار، پیشرفت تحصیلی بالاتری داشتند.
نقش واسطه ای استرس تحصیلی در رابطه بین ترس از ارزیابی منفی با بهزیستی هیجانی در نوجوانان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استرس تحصیلی در رابطه بین ترس از ارزیابی منفی و بهزیستی هیجانی در نوجوانان تیزهوش و عادی انجام شد. به این منظور، تعداد 680 نوجوان (325 نفر عادی و 355 نفر تیزهوش) به نسخه کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES)، مقیاس استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) و مقیاس های بهزیستی ذهنی (SSW) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در کل نمونه و در هر دو گروه نمونه نوجوانان تیزهوش و عادی، الگوی مفروض نقش واسطه ای استرس تحصیلی در رابطه بین ترس از ارزیابی منفی و بهزیستی هیجانی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین ترس از ارزیابی منفی، استرس تحصیلی و بهزیستی هیجانی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی هم ارز بودند. در نهایت، نتایج نشان داد که در مدل کلی و مدل های مربوط به هر یک از دو گروه تیزهوش و عادی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین بین 15 تا 18 درصد از پراکندگی متغیر عاطفه منفی و بین 13 تا 21 درصد از پراکندگی متغیر عاطفه مثبت را تبیین کردند. پژوهش حاضر نشان داد که بخشی از تمایز در میزان تجارب هیجانی مثبت و منفی نوجوانان تیزهوش و عادی در مواجهه با بدکارکردی های بین فردی در موقعیت های تحصیلی، از طریق تفاوت در سطح استرس ادراک شده آنها در پاسخ به مطالبات زندگی تحصیلی قابل تبیین است.
تشویق و تنبیه و تصورات ما
حوزههای تخصصی:
موفقیت تحصیلی بر اساس جهتگیری هدف و بهزیستی ذهنی دانشآموزان و والدین: الگوی مدلیابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین موفقیت تحصیلی بر اساس جهت گیری هدف و بهزیستی ذهنی دانش آموزان و والدین در بین دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-1390 انجام شد. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 441 نفر دانش آموز دختر به همراه والدینشان از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مقیاس پاناس، مقیاس جهت گیری هدف، مقیاس ادراک جهت گیری هدفی والدین را دانش آموزان و مقیاس رضایت از زندگی جمع آوری شد. برای ارزیابی موفقیت تحصیلی از معدل دانش آموزان استفاده شد. یافته ها نشان داد الگوهای ساختاری مفروض با داده ها برازش قابل قبولی دارد و والدین با موفقیت تحصیلی دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان دانش آموزان دختر مورد مطالعه بخشی از تمایز موفقیت تحصیلی از طریق بهزیستی ذهنی و جهت گیری هدف دانش آموزان و بهزیستی ذهنی و جهت گیری هدف والدین آنان قابل تبیین است.
نقش تعلل ورزی، خودتنظیم گری و باورهای فراشناختی در پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در هر نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی مهم ترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب می شود و بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روان شناسی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعلل ورزی، خودتنظیم گری و باورهای فراشناختی در پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش، مقطعی- توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل دادند که 302 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی منظم و براساس جدول مورگان و کرچسی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش پیشرفت تحصیلی، مقیاس خودتنظیم گری، مقیاس باورهای فراشناختی و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین متغیرهای باورهای فراشناختی، خودتنظیم گری و انگیزش پیشرفت، ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت و ارتباط بین تعلل ورزی و انگیزش پیشرفت، منفی بود (0/01>p). همچنین حدود 18% واریانس مربوط به انگیزش پیشرفت توسط تعلل ورزی، خودتنظیم گری و باورهای فراشناختی تبیین شد.
نتیجه گیری: تعلل ورزی، قوی ترین پیش بین انگیزش پیشرفت تحصیلی محسوب می شود.
عوامل موثر بر اُفت تحصیلی از دیدگاه دانشجویان پیراپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین معضلات نظام آموزشی، اُفت تحصیلی است که می تواند زمینه ساز رفتارهای منفی اجتماعی و ترک خانواده باشد. مطالعه حاضر نیز به منظور بررسی عوامل موثر بر اُفت تحصیلی از دیدگاه دانشجویان پیراپزشکی انجام گرفت.
روش ها: این پژوهش مقطعی در 1150 دانشجوی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران که در 3 مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال 1391 مشغول به تحصیل بودند، انجام شد و 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه دوبخشی شامل 5 سئوال مشخصات جمعیت شناختی و 6 زیربخش عوامل خانوادگی، عوامل مربوط بر نحوه و میزان فراگیری، عوامل مربوط به اساتید، عوامل اجتماعی- اقتصادی، عوامل مربوط به محیط آموزشی و عوامل مربوط به محتوای آموزشی موثر در اُفت تحصیلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های T دونمونه ای مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها: میانگین امتیاز کلیه عوامل 38/0±67/3 به دست آمد. رابطه معنی داری بین سن و حیطه های عوامل اجتماعی- اقتصادی و عوامل مربوط به محتوای آموزشی مشاهده شد. بین جنسیت دانشجویان و عوامل اجتماعی- اقتصادی، عوامل مربوط به محیط، عوامل مربوط به محتوای آموزشی و عوامل مربوط به استاد رابطه معنی داری وجود داشت. رابطه معنی داری بین وضعیت اشتغال دانشجویان با حیطه عوامل مربوط به محتوای آموزشی وجود داشت.
نتیجه گیری: مهم ترین عامل تاثیرگذار بر اُفت تحصیلی دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه ایشان ""عوامل مربوط به محتوای آموزشی"" است.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس با خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 دانش آموز دختر بود که از جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم و سوم دبیرستان شهر ایلام به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد شخصیتی (NEO-FFI)، راهبردهای مقابله با استرس و خودناتوان سازی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیّری استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که میان بعضی ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با خودناتوان سازی تحصیلی، ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیّری، روان رنجورخویی، باز بودن نسبت به تجربه و راهبرد مقابله ای هیجان مدار، به عنوان قوی ترین پیش بین های خودناتوان سازی تحصیلی بودند. با توجه به نقش و اهمیت ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس در خودناتوان سازی دانش آموزان، پیشنهاد می شود آموزش و پرورش در کنار سنجش های گوناگونی که در مقاطع تحصیلی مختلف به وجود می آورد، بخشی را نیز به سنجش ابعاد روانی و شخصیتی دانش آموزان اختصاص دهد.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و خلاقیت بر خود پنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و خلاقیت بر خود پنداره انجام شده است.طرح پژوهش،شبه آزمایشی و در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه با پیش آزمون-پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم منطقه 2 شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393بود و به کمک نمونه آماری شامل 54 نفر که از این تعداد به تصادف، 18 نفر درگروه آزمایش فراشناخت، 18 نفر درگروه آزمایش خلاقیت و 18 نفردرگروه کنترل جایگزین شدندو پیش آزمون سنجش خودپنداری تحصیلی دلاور برای گروه ها اجرا و سپس 10 جلسه 70 دقیقه ای گروه آزمایش اول با روش بسته آموزشی برگرفته از روش TREE(مدل سکستون و همکاران) و گروه آزمایش دوم با روش بسته های آموزش خلاقیت محقق ساخته برگرفته از اصول تورنس و ویلیامز و گروه کنترل با روش متداول آموزش دیدند.جهت بررسی افزایش خود پنداره تحصیلی پس آزمون استفاده شد و داده هابا استفاده ازآزمون های آماری موردنیازازجمله تحلیل کوواریانس موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دانش آموزانی که از آموزش های فراشناختی و خلاقیت برخوردار بودندنسبت به دانش آموزانی که به روش متداول آموزش دیدند به صورت معناداری خود پنداره تحصیلی شان افزایش یافته است؛و راهکار های مناسب جهت ارتقاء خودپنداری تحصیلی پیشنهاد گردید.
بررسی ویژگی های شناختی اجتماعی بازنمایی ذهنی دغدغه های اخلاقی: گروه بندی، جهت گیری انگیزشی و بافت ارتباطی بنیادهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. روش: شرکت کنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سوال شد. پاسخ های افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداق های هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروه بندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانس، و برای مقایسه فراوانی مصداق های هر بنیاد در بافت های ارتباطی از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: تعداد عامل های استخراج شده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداق هایی از هر دو جهت گیری انگیزشی داشتند. همچنین، علی رغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداق هایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سه گانه اخلاق حمایت می کنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف بالمن تصویر محدودی از جهت گیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همان طور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دست کم گرفته است
انگیزش تحصیلی (راهنمایی برای والدین)
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۹۰
حوزههای تخصصی: