فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
خداباوران معجزه را دلیلی برای اثبات وجود خدا می دانند. در طرف مقابل، خداناباوران نقدهایی علیه دلالت گری معجزه بر اثبات وجود خدا مطرح می کنند که بیشتر به وقوع پیوستن تاریخی معجزات را محل تردید قرار می دهد و حتی ناممکن می دانند. هدف این نوشتار بررسی و پاسخ به چند پرسش اصلی در این موضوع مورد اختلاف است: معجزه چیست؟ آیا «معجزه» مفهومی خودمتناقض است؟ آیا استناد به گواهی های تاریخی برای وقوع معجزات قابل توجیه است؟ عامل وقوع معجزه چیست؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. بر این اساس، کتب، مقالات و دیگر آثار فیلسوفان مغرب زمین و همچنین کتب و مقالاتی که درباره آنها نوشته شده اند، مورد مطالعه قرار می گیرند. در این مقاله ضمن بررسی پرسش های یاد شده تلاش خواهد شد تا نشان داده شود که اولاً «معجزه» مفهومی خودمتناقض نیست؛ لذا نمی توان با استناد به ناسازگاری درونی مفهوم، امکان وقوع آن را زیر سوال برد؛ ثانیاً در صورت فراهم بودن شرایطی می توان پذیرفت که معجزاتی رخ داده اند؛ ثالثاً از میان وقایع معجزه گون برخی را می توان دال بر وجود خداوند دانست، هرچند که دلالت گری پاره ای دیگر محل بحث است.
تحول آرای فلسفی یورگن هابرماس درباره ی نقش دین در حوزه ی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعضی از صاحب نظران یورگن هابرماس را برجسته ترین
فیلسوف زنده و نظریه پرداز اجتماعی به شمار می آورند. در عین حال دیدگاه های او در
مورد نقش دین در حوزه ی عمومی تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است. در این مقاله،
ضمن شرح و توضیح مبانی دیدگاه های فلسفی اولیه و بعدی هابرماس درباره ی دین، تحول نگرش
او به دین همچون یکی از منابع مشکلات درونی
مدرنیته و سپس تلقی او از دین همچون منبع اصلی شوق و انگیزه برای پی ریختن
زیست جهان فرهنگی اجتماعی مطلوب بررسی شده است. نادیده گرفته شدن مطالعات متأخر
هابرماس درباره ی نقش و جایگاه دین در دنیای معاصر مایه ی تأسف است، چراکه پروژه ی
متأخر هابرماس فی الواقع کوششی است خلاق و مهم برای گذار به فرا سوی فرض های
سکولار که وجه بارز بسیاری از مطالعات مدرن در مورد دین است. هدف اصلی این مقاله
بررسی انتقادی تفکر فلسفی هابرماس و تحول آرای او درباره ی نقش دین در عرضه ی
عمومی است و روش های به کار رفته در این پژوهش، تحلیل محتوا و مطالعه تطبیقی افکار
هابرماس با تکیه بر رویکرد انتقادی است.
نقش خوش بینی کیهانی و فرهنگ در معنای داری زندگی از نظر جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از معنای زندگی در فلسفه مساله ایست که واقع گرایانی همچون جان هیک را بر آن داشته تا تبیینی از این مساله بر اساس مبانی خود ارائه دهد . وی با توجه به مولفه های کانتی و ویتگنشتاینی در شبکه تفکرات خود به"" معنای عملی زندگی"" تصریح کرده و معنای عملی زندگی را در گرو رابطه ای دوطرفه بین انسان و جهان میداند . بنابراین لاجرم به تاثیرجهان به عنوان امری که انسان زندگی خود را در آن تجربه میکند، پرداخته و تفسیر جهان را به خوش بینی کیهانی - مفهومی که دارای دو مولفه غایت رئوف (خیر) و ساختار متناسب با این غایت از جهان است - منوط میکند . وی ، این خوش بینی کیهانی را نیز مرهون باورهای دینی می داند . براین اساس، او چرخشی را در پرسش از معنای زندگی ایجاد کرده و آنرا به پرسش از ""ماهیت جهان"" و سپس از ""ماهیت جهان"" به پرسش از ""خصوصیات دینی که قضاوت بهتری را از جهان به ما عرضه میکند"" تبدیل میکند . گذشته از بررسی تبیین نظر جان هیک در باره معنای عملی زندگی با توجه به مولفه های تفکر او در محدوده واقع گرایی انتقادی وی ، نحوه انتقال او ازمقوله فرهنگ به دین ، عدم شمول گرایی نظریه وی و اختصاص آن تنها به ادیان ابراهیمی ، و در نهایت عدم استلزام بین خوش بینی کیهانی و باورهای دینی ، از جمله مسائلی است که مهمترین مباحث این مقاله را به خود اختصاص داده است .
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام کریگ در باب مسئلة «تقدیرگرایی الاهیاتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در برابر «تقدیرگرایان کلامی»، که معتقدند علم پیشین الاهی با ارادة آزاد انسان در تعارض است، «سازگارگرایان» بر این باورند که علم پیشین خداوند با ارادة آزاد انسان سازگار است. «علامه طباطبایی» و «ویلیام کریگ» به گروه اخیر تعلق دارند و برای حل این مسئله راه حل ارائه می دهند. در این مقاله به بررسی تطبیقی «نظریة علم میانه»، به منزلة راه حل نهایی کریگ و دیدگاه علامه طباطبایی در باب این مسئله، می پردازیم. نتیجة نهایی آن است که با وجود تفاوت دیدگاه دو متفکر در برخی موارد، هر دو اندیشمند ضمن پذیرش سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان معتقدند معرفت خداوند به افعال اختیاری انسان ناشی از معرفت او به این نوع افعال با تمام شرایط و خصوصیات آن هاست.
بررسی تطبیقی تصویر شیطان در ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش تطبیقی، به بررسی تصویر شیطان در سه کتاب اوستا، کتاب مقدس و قرآن کریم، و بازخوانی نظر پیروان این ادیان در تصویرسازی مثبت و منفی و میزان دخالت و قدرت شیطان می پردازد. اهریمن اوستا، به عنوان خالقی در عرض اهورا در اوستای متأخر، در تقابل با تصویر شیطان کتاب مقدس و ابلیس قرآن به عنوان یک مخلوق قرار دارد. در کتاب مقدس شیطان، به عنوان موجودی خیرخواه انسان و نیز موجودی شر و پرقدرت مطرح است که توان حلول در انسان را دارد. اما ابلیس در قرآن، به عنوان مخلوقی مختار به تصویر کشیده شده که مسیر شر را برگزیده و قدرتی جز وسوسه انسان را ندارد. البته تحلیل های حاشیه ای و ناصحیح، که در بستر زمان و در فرهنگ این ادیان از شیطان شکل گرفته نیز وجود دارد؛ مؤلفه هایی نظیر الوهیت، قدرت دخالت در امور کائنات در آئین زرتشت و حلول در ابدان انسانی، مثبت انگاری و شیطان پرستی در مسیحیت و مثبت انگاری کلامی عرفانی در اسلام.
بررسی کارنامه معرفتی الهیات آزادی بخش نیم قرن پس از ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«الاهیات آزادی بخش»، در آغاز عمدتاً پدیده ای وابسته به آیین کاتولیک رومی و تا حد بسیاری مدیون نیروی محرک شورای واتیکانی دوم بود. متألهان آزادی بخش باور داشتند که آرمان رهایی مستمندان و ستمدیدگان در کتاب مقدس، به ویژه با بخش «خروج» بنی اسرائیل و در زندگی، مرگ، و رستاخیز عیسی ناصری منعکس شده است. این مکتب الاهیاتی، به جز همسویی با مارکسیسم در آرمان مبارزه با استثمار، از نظر روش شناسی، تا حد زیادی مدیون آن بود و بر چرخة «عمل تفکر عمل» تأکید می کرد.
شکست سوسیالیسم، حاکمیت نسبی سکولاریسم و بازگشت سیاست اقتصادی نولیبرالی در منطقه آمریکای لاتین، به این احساس دامن زد که الهیات آزادی بخش رو به نابودی است. ولی نسل دوم رهبران نهضت، با توجه به معرفت شناسی سیال و انتقادیِ نسل اول، گسترة بررسی های خود را پیرامون موضوعات جهانی سازی و نظام سرمایه داری، حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان، مسئله اخلاق زیست محیطی و... تعمیق بخشیدند.
این مقاله با رویکرد تحلیلی، مبانی الهیات آزادی بخش را با آیین کاتولیک در باب رستگاری انسان، جایگاه مسیح در نجات بشر، هرمنوتیک آزادی بخش کتاب مقدس و بازتعریف وظایف کلیسا بررسی و به اختصار نوآوری های این جنبش را در پنجاه سال ارزیابی می کند.
باطنی گرایی در یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو اصطلاح «باطنی» و «باطنی گرایی» معنای گسترده ای دارند، ولی به نحو خاص بر مکتب های دینی و عرفانی و فلسفیِ رازورز اطلاق می شوند. در یونان باستان، پیش از دورانِ یونانی مآبی، به مکتب هایی با گرایشِ باطنی برمی خوریم. از نوشته های گوناگونِ برجای مانده از آن دوران چنین برمی آید که یونانیان خود خاستگاه این مکتب ها را بیرون از یونان، در مصر یا آسیا، می جستند. مکتب های باطنیِ یونانی تا پیش از روزگار افلاطون عبارتند از: ادیان الیوسیسی و دیونوسوسی و اورفیوسی و مکتب فلسفی دینیِ فیثاغورس. غایتِ مشترک این مکاتب، رستگاری از راه تطهیر است. این غایت در ادیانِ باطنیِ یونان، یعنی ادیانِ الیوسیسی و دیونوسوسی و اورفیوسی، از رهگذرِ گرویدن به دین و به جا آوردنِ مراسمِ آیینی به دست می آید. دین اورفیوس پیروانِ خود را به برخی اوامر و نواهی نیز پایبند می سازد و به خوارداشتِ جهانِ خاکی برمی انگیزد. فیثاغوریان با حفظِ جنبه های دینی، باطنی گراییِ خود را بر معرفت مبتنی می سازند و بدین سان باطنی گراییِ فلسفیِ منحصر به فردی بنیاد می نهند.
خاستگاه اخلاق مسیحی در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مسیحی به عنوان یکی از قدیمی ترین سنت های اخلاق دینی، تأثیر بسیاری بر مکاتب اخلاقی پس از خود داشته است. ازاین رو، توجه پژوهشگران این حوزه را به خود جلب کرده است. عهد جدید، خاستگاه اولیه و اصلی اخلاق مسیحیت، به شمار می رود. هر چند این کتاب مقدس، یک اثر اخلاقی به شمار نمی رود و تعالیم اخلاقی بخش مستقل و مشخصی از آن را به خود اختصاص نمی دهد، ولی با تحلیل گزار ه های فقهی، موعظه ای و روایی آن، می توان تعالیم اخلاقی بسیاری از آن استخراج نمود. این نوشتار سعی دارد نمایی کلی از ویژگی های اخلاق عهد جدید، آسیب ها و رویکردهای اخلاقی این کتاب را به تصویر کشیده، برخی آموزه های اخلاقی و تربیتی موجود در این کتاب را بازگو کند.
ارزیابی باورهای دینی بر اساس فضیلت گرایی معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدی بر نظریه تجربه دینی شلایر ماخر
حوزههای تخصصی:
طرح تجربه دینی به عنوان گوهر دین، و منحصر کردن دین به مقوله احساسات شخصی، مولود ناکارآمدی فلسفه غرب در توجیه آموزه های دینی با هدف دفاع از اصالت و استقلال دین است که یکی از مسایل مهم فلسفه دین در عصر جدید می باشد و می تواند از جنبه های مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد. یکی از نقدها این است که اتکاء به تجربه دینی و محدود کردن دین به امور شخصی، مشکلات جدی را در توجیه احکام و قوانین اجتماعی دین پیش خواهد آورد و اساساً فهم احکام اجتماعی دین، به عنوان زمینه ساز کسب مشروعیت و مقبولیت آن در جامعه و نهایتاً اجرای آن، امکان پذیر نخواهد بود و سبب خواهد شد یکی از جنبه های مهم دین عملاً از صحنه زندگی اجتماعی حذف گردد و همچنین اقدامات اجتماعی و عدالت طلبانه پیامبران، به عنوان حاملان وحی و بیان کنندگان و عمل کنندگان به دین توجیه پذیر نخواهد بود. در این میان نقد و بررسی موضوع مذکور با محوریت نظر شلایر ماخر به عنوان آغازگر مسئله تجربه دینی می تواند در خور توجه باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
Plantinga’s Reformed Epistemology and Religious Extremism: Some Historical Evidences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to Plantinga’s reformed epistemology, as perceptual beliefs, religious beliefs are properly basic, and therefore need no additional justification. But as it has been said frequently, this idea may lead to relativism. In this paper, first, we argue that not only its relativistic aspect allows for religious extremism, but also it could be used to justify that kind of extremism. Then, reciting some historical testimonies, including John Calvin, Khawarij, Ibn Taymiyye and Seyyed Qutb, we suggest that in principle, for many centuries extremists have derived a benefit from an idea similar to reformed epistemology to justify committing violence and other unacceptable behaviors.
بررسی نسبت میان ایمان و عقلانیّت در نگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سورن کرکگور، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و الاهی دانان مسیحی در قرن نوزدهم بود. او در خصوص نسبت میان ایمان و عقلانیّت دیدگاهی را طرح کرده که امروزه مورد توجّه بسیاری از الاهی دانان و فیلسوفان قرار گرفته است. او با داشتن تفسیر خاصّی از ایمان در تلاش بود تا نشان دهد، ایمان، یک شور و حقیقتی انفسی است که با مقولات آفاقی و دلایل عقلی نمی سازد. وی به دنبال آن بود که اثبات کند، ایمان فراسوی عقل و در تنش با عقل است و برای اثبات این دو ادّعای خود از سه برهان تقریب و تخمین، برهان تعویق و برهان شورمندی بهره گرفت. این مقاله بر آن است تا به دو پرسش اساسی در خصوص اندیشه ی کرکگور در باب نسبت ایمان و عقلانیّت پاسخ دهد: نخست این که کرکگور بر چه مبنایی اثبات می کند که ایمان فراسوی عقل و در تنش با آن قرار دارد؟ و دوّم، آیا این نگاه کرکگور به مسئله ی ایمان و عقل موجّه و قابل پذیرش است؟
معاد جسمانی در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
اعتقاد به معاد و بازگشت انسان، فطری و همزاد با خلقت بشربوده است و در طول تاریخ، زندگی و فعّالیّت انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. ادیان آسمانی نیز این اعتقاد بشر را تأیید و تأکید کرده اند. امّا این بازگشت با چه کیفیّتی در مقولة معاد جسمانی قرار می گیرد که در آموزه های ادیان سه گانه به صُوَر گوناگونی تبیین شده است. کیفیّت معاد و بازگشت انسان در ادیان آسمانی اسلام، مسیحیّت و یهود به صورت جسمانی عنصری و ترابی می باشد. نحوة تبیین معاد جسمانی در آیات قرآن کریم و فقرات کتاب مقدّس، در مواردی مشابه و در مواردی با هم تفاوت دارد.تأکید بر بدنی بودن رستاخیز و عود همان بدن از خاک، از شاخصه های معاد جسمانی در آیات قرآن کریم و عبارات کتاب مقدّس است. گستردگی و شمول این آموزه در آیات قرآن کریم و عبارات کتاب مقدّس با تفاوت هایی همراه است. سخن گفتن اعضا و جمادات، حشر حیوانات، عینیّت بدن اُخروی با بدن دنیوی، سرنوشت جسمانی بشر از موارد اختلاف معاد جسمانی در قرآن و عهدین است.موارد اشتراک قرآن و کتب عهدین نیز متعدّد است.
استدلال اخلاقی سورلی بر وجود خدا و پاسخ به مبانی فکری کانت در اتحاد قلمرو اخلاق و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معروف ترین براهین اثبات وجود خدا در سده های اخیر، استدلال اخلاقی امانوئل کانت است. کانت برای محافظت از اطلاق حکم عقل عملی، که همانا دستیابی توأمان شادکامی و فضیلت است، خدایی را فرض می کند که با پیوند دادن دو قلمرو متفاوت اخلاق و طبیعت، این خیر کامل را محقق کرده است. اما منتقدان این استدلال معتقدند که کانت تنها برای معنادار کردن تجربه اخلاقی انسان، چنین چیزی را عملاً فرض کرده است و این ادعا برهانی برای وجود خدا نیست. از این رو برخی از متفکران براهین اخلاقی نوینی پدید آوردند. یکی از این براهین، استدلال اخلاقی از طریق عینیت ارزش های اخلاقی است. ویلیام سورلی با اثبات عینی بودن ارزش های اخلاقی، ذهنی عالی را به عنوان ضرورتی منطقی برای تحقق این وجود عینی ارزش های اخلاقی ثابت می کند و با نگاه ویژه خود به این استدلال، ادعا می کند که نه تنها برهانی نظری بر وجود خداوند فراهم آورده، بلکه توانسته است از اتحاد قلمرو طبیعت و اخلاق، تحت یک واقعیت یکپارچه حمایت کند. ما در این مقاله، استدلال اخلاقی مذکور را تقریر و بررسی خواهیم کرد.
تأثیر الهیات اروپایی بر تشکیل الهیات رهایی بخش امریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه های شکل گیری الهیات رهایی بخش امریکای لاتین را می توان در رخدادها و جنبش های سکولار و دینی اواسط قرن بیستم در اروپا جست وجو کرد؛ چراکه این الهیات در واکنش به تفکر اروپایی شکل گرفته بود. از جمله متفکران اروپایی که نظریاتشان در الهیات رهایی بخش مورد استفاده قرار گرفت، یورگن مولتمان، ژان ماریتن و دیتریش بونهافر است.
از منظر مولتمان، وعده خدا در انجیل، رستاخیز عیسی و کل آفرینش در پرتو قدرت الهی است که پیوند عمیقی با عمل اجتماعی و سیاسی مسیحیان برای تجدید حیات جامعه بشری دارد. ازاین رو، این جهانی است، نه آن جهانی. کلیسا در این معنا، دارای نسبت خویشاوندی با جهان است. ماریتن قائل است؛ انسان باید برای توسعه مادی، اجتماعی و معنوی همه اشخاص جامعه بکوشد، هم در مقام فرد و هم در مقام اشخاص که این مستلزم عمل است. بونهافر نیز وظیفه مسیحیان در جهان سکولار و بی دین امروز را شریک شدن در رنج های خداوند، در احیای ایمان مسیحی در این جهان می داند تا زمینه های تحقق ملکوت و عدالت الهی فراهم آید.
بنابراین، می توان گفت: الهی دانان بزرگ رهایی بخش امریکای لاتین، تحت تأثیر الهی دانان اروپایی بوده و از نظرات آنان در بیان دیدگاه های خود بهره می بردند. ازاین رو، یکی از مهم ترین علل شکل گیری الهیات رهایی بخش را باید الهیات اروپایی دانست و الهی دانان غربی را مؤثر در ایجاد این الهیات در امریکای لاتین قلمداد کرد.
تحلیلی بر ساختار نظام اخلاقی در ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به مباحث اخلاقی در ادیان، از اهمیت بالایی برخوردار است. با بررسی اخلاق در ادیان گوناگون، کشف ساختاری معین و مشخص امکان پذیر است. این پژوهش، در مقام ارائه و تحلیل چنین ساختاری است. در ساختار ادیان گوناگون، نظام اخلاقی براساس بنیان هایی هستی شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی و الهیاتی شکل گرفته است و در هر نظام اخلاقی، دست کم شش عنصر نظریة ارزش، اصول مبنایی، قواعد اخلاقی، بیان عوامل انگیزشی، بیان ضمانت اجرا و توجیه نظام اخلاقی مشاهده می شود. با توجه به این تبیین، علم اخلاق و پژوهش های اخلاقی در مسیر تبیین نظام اخلاقی، به سه عرصة اخلاق توصیفی، که به توصیف نظام های اخلاقی می پردازد؛ اخلاق هنجاری، که در مقام کشف و یا تأسیس نظام اخلاقی است، و فرا اخلاق، که پژوهش های عقلانی و فلسفی است، در حوزة حقایق، مفاهیم، احکام و گزاره های اخلاقی تقسیم می شود.
عقلانیت و معنویت: مبانی و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عقلانیت و معنویت»، نظریه ای است در ادامة معنویت گرایی غرب که برای پر کردن خلأ معنوی ناشی از «مدرنیزم» به وجود آمده است. هدف این نظریه کاهش درد و رنج بشر است که تنها با جمع میان عقلانیت و معنویت که از تلفیق مدرنیزم و دین ایجاد شده است، محقق می گردد. اصل بودن عقلانیتِ ابزاریِ استدلال گر در این نظریه به دلیل اساسی بودن آن در مدرنیزم است. معنویت نیز به کاربستن عقلانیت و یا دین شخصی شده ای است که از فروکاستن از دینِ نهادینه ناشی شده است. اصل قرار دادن مدرنیزم و نگاه حداقلی به دین به هنگام تقابل با مدرنیزم، علاوه بر اشکالات مبنایی، از جهات مختلف دیگری نیز این نظریه را دچار ضعف و ابهام کرده است. برخی از این ابهامات ناشی از نبود انسجام در بیان نظریه و ذکر نکردن تمام لوازم و مقدمات آن است. مشخص نبودن مخاطبان نظریه و ابهام در هدف و چگونگی کارکرد این نظریه در رسیدن به هدفِ خود، کارایی آن را نامعلوم کرده است. ابهام در میزان و چگونگی فروکاهی دین و واضح نبودن مبانی این رویکرد نیز موجب ضعف نظریه شده است. امید است با بررسی های صورت گرفته، این نظریه وضوح بیشتری یافته، تکامل یابد.
تأثیرپذیری معرفت از مؤلفه های غیر معرفتی از دیدگاه لیندا زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت از مهم ترین دستاوردهای بشر در مواجهه با پدیده ها و حقایق هستی است که با توانایی شناختی خویش به آن دست می یابد. در طول تاریخ فلسفه همواره این دغدغه وجود داشته است که آیا باورهای انسان از ساحت های غیرمعرفتی وی و نیز عوامل بیرونی تأثیر می پذیرد یا خیر و اگر چنین است، آیا به لحاظ معرفتی امری مقبول است یا باید عامل را از این تأثیرات آگاه کرد و او را از این تأثیر برحذر داشت. زگزبسکی، از معرفت شناسان جدید است که بیشتر با نظریه معرفت شناسی فضیلت محور شناخته می شود، وی در فرایند نظریه پردازی خود از تأثیر برخی عوامل غیرمعرفتی سخن می گوید که به مثابه بنیان معرفت به شمار می روند. عواطف و احساسات، فضایل و رذایل، اراده انسان و زمینه های اجتماعی از جمله مهم ترین این عوامل هستند که وی از آنها نام می برد و نظریه خویش را نیز بر همین موارد بنا می نهد. در مقاله به بررسی این عوامل و فرایند تأثیر آنها بر سامان یافتن معرفت می پردازیم.
بررسی و نقد نظریه بسامدی شر(بر اساس تقریر وسلی سمون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله ی شر یکی از مهمترین مباحث در حوزه ی فلسفه ی دین است، تا حدی که برخی این مساله را پایگاه و پناهگاه الحاد نامیده اند. نوشتار حاضر می کوشد با استناد به متون اصلی، روایتی خاص از مساله احتمالاتی شر را مطابق با تقریر وسلی سمون به دقت روایت نموده، نقدها و پاسخ های ارائه شده از سوی خداباوران را در خصوص آن طرح نماید. در این مسیر، ابتدا مساله در چارچوب تفسیر بسامدی مورد بررسی قرار گرفته و نحوه تحلیل سمون از آن، بر اساس نحوه استفاده او از قضیه ی بیز تحلیل خواهد شد. سمون بر مدار طرحی ریاضیاتی، احتمال وجود خداوند را بر اساس روابط موجود در قضیه بیز اندک تشخیص می دهد و این رویکرد خود را الحاد تجربی می نامد. در این گونه از الحاد بنا است احتمال وجود عاملی هوشمند در آفرینش نفی شده و اندک تشخیص داده شود. در ادامه، تحلیل بروس رایشنباخ از روش سمون و تلاش او برای تقریر دقیق تر مساله بسامدی مطرح شده و سپس به نقدهای وارد بر مساله بسامدی شر پرداخته خواهد شد. این نقدها به طور عمده در قالب نقد روش تحلیل بسامدی و نقد نتایج حاصل از آن طبقه بندی شده است. در دسته نخست، از دیدگاه های الوین پلنتینگا در نقد روش مبتنی بر بسامد احتمالاتی استفاده شده است. دومین گروه از انتقادات به مساله بسامدی شر نیز با نظر به تحلیل رایشنباخ از رویکرد سمون و انتقادات کارت رایت صورت پذیرفته است.
چگونگى اعتقاد ذهن به جهان خارجنقدى بر رویکرد تجربه گرایانه استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه هر ذهنى در درجه اول و به طور مستقیم فقط با دنیاى فردى خود روبه روست، ذهن بشر چگونه به این باور رسیده است که جهان خارجِ مستقل از آگاهى ما وجود دارد؟ والتر ترنس استیس براى پاسخ به این پرسش مراحل رشد منطقى ذهن را با شروع از داده هاى تجربى بررسى مى کند و به این نتیجه مى رسد که باور به وجود جهان خارجِ مستقل از آگاهى اذهان، باید ساختى ذهنى و تعبیرى از تمثلات حسى باشد که اذهان مختلف براى رسیدن به دنیایى مشترک و ساده تر، با همکارى یکدیگر دست به ابداع آن زده اند. در این مقاله روشن خواهد شد که وى اولاً مواردى از معرفت هاى مستقیم ذهن را (که جزو نقاط شروع در رشد منطقى ذهن هستند) به وضوح نادیده مى گیرد؛ ثانیا در کل مسیر به اصولى که خود تعیین مى کند پایبند نیست؛ ثالثا به برخى از روش هاى استدلالى، مانند استدلال از راه بهترین تبیین، التفات نداشته است.