فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۷۹۳ مورد از کل ۷۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی می تواند باعث افت سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شود. بنابراین، هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی بود. مواد و روش: این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه مطالعه پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش (Oswald and Roth, 1978) و آزمون برج لندن (Shallice, 1982) بودند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P>). به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان از روش آموزش راهبردهای فراشناختی برای بهبود سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در مبتلایان به اختلال ریاضی استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1402 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نارسایی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه استاندارد انسجام درونی (کیمیایی و همکاران، 1392) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه نارسایی هیجانی 81/. و پرسش نامه انسجام درونی بالای 0.7 به دست آمده آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش "نارسایی هیجانی" زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود انسجام درونی در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نارسایی هیجانی و افزایش انسجام درونی بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر می باشد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
122 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زنان دچار ناسازگاری زناشویی در زندگی زناشویی خود با مشکل های فراوانی به ویژه در زمینه های روانشناختی از جمله در پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی مواجه هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی انجام شد.
روش و مواد: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه زنان دچار ناسازگاری زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران در فصل پاییز سال 1402 بودند؛ به طوری که حجم نمونه برای هر گروه 20 نفر در نظر گرفته شد و این افراد پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان ذهن آگاهی مثبت نگر قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان ماند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، 2006)، کیفیت زندگی زناشویی (ژانگ و همکاران، 2013) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی مثبت نگر باعث کاهش معنی دار پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش معنی دار کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی شد (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مذکور، درمانگران، مشاوران و روانشناسان برای کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش کیفیت زندگی زناشویی گروه های آسیب پذیر از جمله زنان دچار ناسازگاری زناشویی می توانند از روش درمان ذهن آگاهی مثبت نگر استفاده نمایند.
بررسی اثربخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و علائم اضطراب مادران و تعارض والد-فرزند در مادران شاغل دارای کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
115 - 126
حوزههای تخصصی:
مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای، پرسشنامه ی سلامت روان GHQ-28 و پرسشنامه ی تعارض والد/فرزن، ابزار اصلی تحقیق هستند و داده ها با استفاده از SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بین راهبردهای حل تعارض والد-فرزند در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر سه خرده مقیاس تفاوت ایجاد کرده است. اندازه های اثر نشان میدهد که ۵۷ درصد از تغییر خرده مقیاس استدلال، ۳۹ درصد از تغییر پرخاشگری کلامی و ۵۴ درصد از تغییر پرخاشگری فیزیکی را می توان به مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت داد. از سوی دیگر در متغیر سلامت روان، علایم افسردگی و اضطراب در گروه آزمایش از مرحله ی پیش آزمون تا پیگیری کاهش معنی داری داشته است و سلامت جسمانی نیز در مرحله ی پیگیری و پس آزمون نسبت به مرحله ی پیش آزمون افزایش معنی داری را تجربه کرده است؛ اما بین دو گروه در متغیر کارکرد اجتماعی (F=0.22, P>0.05) تفاوت معنی داری در دو گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. این مطالعه شواهدی را ارائه می کند که از اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه در بهبود سلامت روانی و علائم اضطراب مادران شاغل دارای فرزندان ODD و کاهش تعارض والد-کودک حمایت می کند. این یافته ها بر اهمیت گنجاندن مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی در رویکرد درمانی برای خانواده های تحت تأثیر ODD تاکید می کند، که یک راه امیدوارکننده برای افزایش رفاه والدین و ترویج روابط مثبت والدین-کودک ارائه می نماید.
تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عملکردهای مهم در بازی فوتبال، عملکرد تصمیم گیری است که باید به دنبال بهبود و ارتقای آن بود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانش آموزان پسر 10 تا 12 سال شهر تهران در پایه های تحصیلی چهارم تا ششم ابتدایی بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون سنجش عملکرد بازی (گیوتیرز و همکاران، 2011) بود که عملکرد بازی را از جنبه های مختلف از جمله تصمیم گیری (پاس، دریبل و شوت) مورد ارزیابی قرار می دهد. گروه آزمایش اول با روش آموزش بازی برای درک و گروه آزمایش دوم با روش آموزش ورزشی به مدت 15 جلسه آموزش دید و گروه آزمایش سوم با روش ترکیب آنها آموزش دید. داده ها با روش های آزمون تی همبسته، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS نسخه 25 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر سه روش آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها باعث بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان شد (001/0P<). همچنین، بین سه گروه از نظر عملکرد تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود داشت؛ به طوری که اثربخشی آموزش بازی برای درک در مقایسه با آموزش ورزشی و ترکیب آنها بیشتر بود و علاوه بر آن، اثربخشی آموزش ترکیبی در مقایسه با آموزش ورزشی بیشتر بود (001/0P<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر برای بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان می توان به ترتیب از روش آموزش بازی برای درک، روش ترکیب آموزش بازی برای درک و آموزش ورزشی و در نهایت، روش آموزش ورزشی استفاده کرد.
نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته نا ایمن اجتنابی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بود. مطالعه حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مربیان و کودکان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران بودند که از میان آنها تعداد 8 نفر از مربیان و 100 نفر از کودکان طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. مربیان تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و کودکان به پرسشنامه طبقه بندی سبک های دلبستگی و پرسشنامه محقق ساخته بازنمایی های ذهنی روابط دلبستگی در کودکی میانه پاسخ دادند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل مضمون و فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شدند. نتایج تحلیل مضمون نشان داد که برای امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی 6 بعد و 10 مولفه شناسایی شد؛ به طوری که ابعاد شامل شکل بیان احساس ها (با دو مولفه عادی سازی واقعه و بی تفاوتی یا تردید)، شکل هیجان های بدنی (با یک مولفه جداکردن حس از واقعه)، انسجام در بیان (با دو مولفه کوتاهی بیان و طفره رفتن از پاسخگویی)، تعامل با فرد (با یک مولفه بی احتیاطی به همراه جدایی حسی)، شکل بیان واقعه (با یک مولفه کلی گویی و ایجاز) و مواجهه با تعارض (با سه مولفه اجتناب از واقعه یا فرار از موقعیت، پایان بندی باز/ سرهم بندی و تمرکز بر عواقب تصمیم به جای فهم مسئله) بود. نتایج فراوانی و درصد فراوانی حاکی از بررسی 10 مولفه مذکور بر اساس 7 روایت شامل مهمان، کلید، فروشگاه، غریبه، نقاشی، قلدرها و پیکنیک بود که نشان دادند که پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی نقش اندکی داشتند. بنابراین، با ارائه کارگاه های آموزشی مناسب و کاربردی می توان نقش پدربزرگ و مادربزرگ را در ترمیم امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بهبود بخشید.
اثربخشی کارگاه معنا در زندگی بر تاب آوری، عاطفه منفی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
187 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر کارگاه های معنا در زندگی بر تاب آوری، عاطفه منفی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان بود. مواد و روش : این مطالعه به صورت کارآزمایی تصادفی کنترل شده انجام شد. ۳۰ دانشجو به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (n=15) و کنترل (n=15) تقسیم شدند. گروه آزمایشی در هشت جلسه کارگاه معنا در زندگی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل تنها ارزیابی ها را تکمیل کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، و مقیاس حمایت اجتماعی چند بعدی (MSPSS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایشی افزایش معناداری در تاب آوری (پیش آزمون: M = 32.45, SD = 5.23؛ پس آزمون: M = 40.67, SD = 4.89؛ p < 0.001)، کاهش معنادار در عاطفه منفی (پیش آزمون: M = 25.78, SD = 4.56؛ پس آزمون: M = 18.34, SD = 3.87؛ p < 0.001)، و افزایش معنادار در حمایت اجتماعی ادراک شده (پیش آزمون: M = 52.12, SD = 7.56؛ پس آزمون: M = 62.45, SD = 6.78؛ p < 0.001) داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کارگاه های معنا در زندگی می توانند به طور معناداری تاب آوری را افزایش داده، عاطفه منفی را کاهش داده و حمایت اجتماعی ادراک شده را در دانشجویان افزایش دهند. این یافته ها نشان می دهد که کارگاه های معنا در زندگی می توانند به عنوان یک مداخله موثر برای بهبود سلامت روانی و کیفیت زندگی دانشجویان استفاده شوند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی -حرکتی و مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی حرکتی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان بود. مواد و روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری بود. بدین منظورنمونه ای متشکل از 42 نفر(21 زن و 21مرد) بالای 60 سال ساکن شهرمشهد در سال 1400 که ملاک های ورودی را برآورده کردند، انتخاب و پس از گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش اول(با مداخله درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی)؛ گروه آزمایش دوم( با مداخله مبتنی برفعالیت های شناختی حرکتی به تنهایی) وگروه کنترل (بدون هیچگونه مداخله) در 18 جلسه 90 دقیقه ای طی 9 هفته تحت مداخلات ذکرشده قرارگرفتند. داده های حاصل از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر وهمکاران (1970) و پرسشنامه ادراک پیری اسلاتمن و همکاران(2017) از طریق نرم افزارآماریSPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمورد هردو متغیراضطراب مرگ و ادراک پیری، بین دوگروه آزمایش با گروه کنترل، درهردو زمان پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادارشده، اما تفاوت میان دو گروه آزمایش، معنادار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی-رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی-حرکتی و همچنین مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی، را می توان برای کاهش افسردگی مرگ و بهبود ادراک از پیری سالمندان و درجهت ارتقاء کیفیت زندگی و تدوین برنامه های آموزشی مناسب آن ها بکار گرفت.
مقایسه اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط فرا زناشویی، یکی از دشواری ها و مشکلاتی است که همواره تهدیدی برای همسران و یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی و اجتماعی در طول زندگی به شمار می آید. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی شهر جم در شش ماهه اول 1401 و نمونه آماری 45 نفر از زنان واجدالشرایط و داوطلب مراجعه کننده به مرکز مشاوره مطالعات اجتماعی بودند. پس از ارزیابی، افراد به طور تصادفی به گروههای آزمایش(درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان روان پویشی کوتاه مدت) و گروه کنترل واگذار شدند(هر گروه 15 نفر). سپس گروه روان پویشی کوتاه مدت 12 جلسه و گروه فرا تشخیصی یکپارچه 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار بود. پس از پایان مداخلات ، پس آزمون و بعد از دو ماه پیگیری انجام شد. ابزار سنجش پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا واترمن و همکاران (2010) بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا موثر بودند و درمان فراتشخیصی یکپارچه موثرتر از درمان روان پویشی کوتاه مدت بود و این اثر بخشی در طی زمان ماندگار است (P<05). درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا در زنان آسیب دیده موثر هستند و می توانند در مشاوره آنان مورداستفاده قرار گیرد.
نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی بر رابطه علی ناگویی هیجانی و تنهایی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه مورد مطالعه (خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر ناگویی هیجانی بر تنهایی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه با نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی و ارائه مدل می باشد.
روش و مواد: این تحقیق از لحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی بوده و از لحاظ شکل فرضیات به صورت علی می باشد. جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد ارائه شده در تحقیقات معتبر خارجی و داخلی شامل مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس تنهایی اجتماعی لی و هیون، و مقیاس ورزش های الکترونیکی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روایی سازه پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم استفاده شد. پایایی درونی سؤالات پرسشنامه های مورد استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد و در این تحقیق همان طور که مشاهده می شود این ضریب بالای 0.7 بوده که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه ها دارد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان پسر ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر مشهد می باشد. به منظور بررسی تجربی و کاربردی تحقیق، نمونه 400 نفری از دانش آموزان پسر انتخاب شدند. در این تحقیق در بخش آمار توصیفی و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار SPSS نسخه 25 و در بخش معادلات ساختاری از نرم افزار Smart PLS نسخه 3 به منظور طراحی مدل تحقیق استفاده گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد ناگویی هیجانی بر تنهایی اجتماعی، تفکر برون مدار بر تنهایی اجتماعی، و دشواری در توصیف احساسات بر تنهایی اجتماعی تأثیر می گذارد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد ورزش های الکترونیک در رابطه علی ناگویی هیجانی و تنهایی اجتماعی اثر تعدیلی ندارد. طبق نتایج مشخص شد مقدار برازش SRMR برابر با 0.078 که در سطح معناداری 0.05 پایین تر از مقدار 0.08 است. بنابراین مدل ساختاری تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: این مطالعه تأیید می کند که ناگویی هیجانی تأثیر قابل توجهی بر تنهایی اجتماعی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دارد. با این حال، ورزش های الکترونیکی این رابطه را تعدیل نمی کنند. این یافته ها نشان می دهد که افزایش مهارت های آگاهی و بیان هیجانی می تواند تنهایی اجتماعی در دانش آموزان را کاهش دهد.
رابطه همسر آزاری با اضطراب فراگیر در زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همسر آزاری با اضطراب فراگیر درزنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر تهران در سال 1402 انجام شد. مواد و روش: روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری، موردمطالعه در این پژوهش، زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر تهران است و طبق آخرین آمار به عمل آمده از اورژانس های شهر تهران حدود 6000 نفر، و در این پژوهش از روش طبقه ای نسبی، استفاده شده است و توزیع پرسشنامه و کار جمع آوری اطلاعات به صورت تصادفی بر روی آن ها صورت گرفته است. در این پژوهش برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و طبق این فرمول 380 نفر در نمونه ی آماری ما قرار می گیرند. ابزار پژوهش نیز برای جمع آوری داده ها پرسشنامه همسر آزاری (هادسون و مک اینتاش، 1981) و اضطراب فراگیر (آنتونی و همکاران، 2002) بوده که قبل از اجرا، اعتبار و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مؤلفه های همسر آزاری با میزان اضطراب زنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون نشان داد که، همسر آزاری (سوءاستفاده غیر فیزیکی و جسمی) 14 درصد واریانس میزان اضطراب فراگیر زنان را تبیین می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که همسر آزاری نقش مهمی در ایجاد و تشدید اضطراب فراگیر در زنان دارد. این نتایج می تواند به برنامه ریزی های پیشگیری و مداخله ای در جهت کاهش همسر آزاری و اضطراب فراگیر کمک کند.
طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی - درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
198 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: نوجوانی سومین مرحله رشدی است که پس از اِتمام دوران کودکی آغاز شده و تحت تاثیر تحولات رشدی که با آن مواجهه است در مقایسه با سایر مراحل زندگی، بیش تر در معرض بدکارکردی های رشدی و آسیب های روانشناختی _ اجتماعی قرار دارد. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی- درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم انجام شد. مواد و روش: از روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی به گرداوری نظرات اساتید و مختصصان پرداخته شد. در بخش کیفی تحقیق، نمونه آماری جهت مصاحبه های نیمه ساختارمند شامل 15 تن از نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم بودند. در بخش کمی تعداد 12 تن از اساتید ومتخصصین بودند که به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 5 ضمنون اصلی و 12 زیر مضمون استخراج شدند. یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که مضمون ها و زیر مضمون ها در دو بعد فردی و اجتماعی به ترتیب شامل: واکنش گری که خود شامل زیر مولفه های (انکار، وسواس و خشم)، مولفه نیاز به کنترل که خود شامل زیر مولفه های (سرکوب احساسات و ضعف در برقراری ارتباط) و مولفه ازخودبیگانگی بود و در بعد اجتماعی شامل مولفه های؛ وابستگی میان فردی که خود شامل زیر مولفه های (کنترل کردن، بی اعتمادی، روابط ناهنجار، حدومرزهای ضعیف) و مولفه تمرکز بر خارج از خود که خود شامل زیر مولفه های (مراقبت از دیگران و متأثر از عوامل خارجی) بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که دست اندکاران نظام تعلیم و تربیت به منظور طراحی و اجرای آموزش اثر بخش برای رشد و بهبود خودکارآمدی نوجوانان الگوی پیشنهادی این پژوهش را مد نظر قرار دهند.
اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و طرح آن به صورت گروه های آزمایش و گروه کنترل و دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه پژوهش برای هر گروه 15 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و در مجموع 30 نفر براورد شد. نمونه گیری در مرحله اول به صورت داوطلبانه در دانشگاه آزاد رودهن انجام شد که از طریق اجرای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، دانشجویانی که نمره پایین از این دو پرسشنامه دریافت نمودند، غربالگری شد، سپس از بین این دانشجویان، افرادی که حاضر به همکاری با پژوهشگر و دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند را انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آموزش تحت آموزش مهدویت قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت کرد، سپس مجدد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-25 نشان داد، آموزش مهدویت بر افزایش خرده مقیاس های بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به طور معناداری مؤثر است.