فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجهبندی دانشآموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعهکنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم بهمنظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که:
1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خردهآزمونهای اطلاعات، شباهتها، حساب و واژهها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معنادار بالاتر است. و در خردهآزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایینتر است.
2ـ تفاوت معناداری در تمام خردهآزمونهای عملی مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معناداری کمتر است.
3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کیمت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکانپذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه میشود.
"
" اضطراب جدایی "
حوزههای تخصصی:
" نقش حافظه آشکار وحافظه ضمنی در افراد مبتلا به لکنت "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است.
روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود .
نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
فوبی و انواع آن
درمان وسواسی فکری عملی
مقایسه انگ بیماری روانی در خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: این مطالعه، با هدف مقایسه انگ بیماری روانی و عوامل مرتبط با آن، در خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی، مطابق معیارهای DSM – IV – TR انجام شد.
روش بررسی: مطالعه مقطعی- مقایسه ای حاضر با استفاده از روش نمونه گیری موارد در دسترس درمانگاه و بیمارستان روانپزشکی رازی و با انتخاب 40 نمونه از هر گروه اجرا گردید. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه 34 سئوالی خوداجرا بود، که در مطالعات پیشین دارای اعتبار شناخته شده و جهت بررسی انگ زدن طراحی شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که 45 درصد از افراد گروه اسکیزوفرنیا و 5/32 درصد از افراد گروه افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی، مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفته اند. در گروه اسکیزوفرنیا بین مدت بیماری فرد، دفعات بستری شدن او و مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفتن، رابطه آماری معنادار وجود داشت. همچنین در گروه اسکیزوفرنیا بین تشخیص بیماری و مخفی نگه داشتن بیماری فرد توسط خانواده ارتباط آماری معنادار بود .
نتیجه گیری: نیمی از خانواده های بیماران روانی مورد تمسخر قرار می گیرند، و به علت انگ بیماری روانی احساس ناراحتی و شرم می کنند. میزان انگ با نوع بیماری ارتباط دارد. استفاده از آموزش روانی خانواده ها و نیز آموزش در سطح جامعه در بالا بردن سطح آگاهی و کاهش انگ بیماری روانی می توانند مؤثر باشد. "
" بررسی عوامل خطر اقدام به خودکشی در شهرستان اردبیل در نیمه اول سال 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: خودکشی از نظر مفهومی عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود است به شرط اینکه به میل خود شخص و به دست خود او انجام پذیرد. خودکشی یک معضل عمده در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد و میزان آن در بین افراد 24-15 ساله در حال افزایش است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر و زمینه ساز عمده و اساسی در خودکشی انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی - مقطعی است. واحد آماری در مطالعه حاضر افرادی بوده اند که در نیمسال اول 1382 اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستانهای فاطمی و بوعلی شهرستان اردبیل بستری شده اند. حجم نمونه 218 مورد بوده و در هر رده سنی و از هر دو جنس بوده است که با روش تمام شماری همگی در مطالعه شرکت داده شدند. مصاحبه بالینی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با بیماران و بستگان درجه اول آنان و آزمون اجرا شده MMPI ابزار تحقیق بوده است. سپس داده های مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.
یافته ها: در پژوهش انجام شده بالاترین موارد اقدام به خودکشی (65.6 درصد) در رده سنی 24-15 ساله، در جنس مونث (61 درصد)، در افراد متاهل (53.22 درصد)، با تحصیلات در حد دبیرستان تا دیپلم (35.78 درصد) و در طبقه اقتصادی – اجتماعی متوسط (57.34 درصد) بوده است. 61.47 درصد این افراد دچار اختلالات روانپزشکی و 58.72 درصد دچار اختلالات شخصیتی بوده اند. 47.77 درصد این افراد از حمایت اجتماعی موثر برخوردار نبوده اند. بیشترین روش به کار رفته جهت اقدام به خودکشی استفاده از داروها و سموم بوده است (90.83 درصد) و بیشترین علت خودکشی اختلاف با همسر (33.94 درصد) گزارش شده است.
نتیجه گیری: این بررسی نشان دهنده فراوانی و ارتباط عوامل خطر مختلفی است که به نحوی در اقدام به خودکشی نقش دارند و شامل شرایط اجتماعی – اقتصادی متوسط، تحصیلات پایین، اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی، زن بودن، متاهل بودن، اختلافات خانوادگی بویژه بین زوجین تازه ازدواج کرده و اختلالات روانپزشکی و شخصیتی و دستیابی آسان به داروها و سموم می باشد و با توجه به نیمرخ روانشناختی، این افراد از نظر تفکر دارای سوء ظن و بدبینی، سوء تعبیر محرکها، اشتغال فکری زیاد و میل به گوشه گیری هستند.
"
نقش عوامل شناختی، شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل شناختی (شامل باورهای ناکارآمد، تفسیر مزاحمت های ذهنی، تمایل به فرونشانی افکار، توانایی ادراک شده کنترل فکر و راهکارهای کنترل فکر)، صفات شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری بود. 103 آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و 103 آزمودنی غیربالینی در این پژوهش شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: برنامه مصاحبه برای اختلالات اضطرابی در DSM-IV- نسخه تمام عمر، پرسشنامه باورهای وسواسی، سیاهه تفسیر مزاحمت های ذهنی، سیاهه فرونشانی خرس سفید، پرسشنامه کنترل فکر، پرسشنامه توانایی کنترل فکر، سیاهه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس رویدادهای زندگی و پرسشنامه اطلاعات شخصی. نتایج تحلیل ممیز همزمان نشان داد که به کمک متغیرهای فوق می توان ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری را پیش بینی نمود. تابع حاصل 58% واریانس تفاوت ها گروه ها را تبیین می کند. این تابع 87.9% از افراد دو گروه را به درستی به گروه های خود منتسب می کند. تحلیل ممیز گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای تمایل به فرونشانی افکار، سابقه خانوادگی، برونگرایی، استفاده از راهکار تنبیه برای کنترل فکر، وظیفه شناسی، باورهای ناکارآمد در حیطه کمال گرایی / قطعیت و صفت شخصیتی توافق بیش از سایر متغیرها در تمایز دو گروه سهیم هستند.
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه افراد افسرده و عادی در میان دانش آموزان دختر تهرانی
حوزههای تخصصی:
هدف: حالات خلقی متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده با افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از
نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه افسردگی بک (1978)و مجموعه واژگان دارای بارعاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند.حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان موردارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون tدر سطح 95/0 اطمینان بررسی شد. نتایج نشان داد در افراد افسرده در مقایسه با افراد عادی سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی معنادار بود.
نتیجه گیری: افسردگی در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
تاثیر آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10 - 4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
مقایسه اثربخشی درمان های مواجه سازی – جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه میزان اثر بخشی مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بیماران وسواسی – اجباری است. آزمودنی های پژوهش را 45 بیمار وسواسی – اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلوکسیتن و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنیهای سه گروه در متغیرهای سن، جنس سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسردگی و اضطراب بک استفاده شد نمرات به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت اثر درمانی بیشتری نسبت به فلوکسیتن دارد (P<0.05). همچنین مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در هر دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، اما فلوکسیتن فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (p<0.05). در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی- اجباری هم فلوکسیتن اثر درمانی بیشتری نسبت به مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در کوتاه مدت (P<0.01) و بلند مدت 0.05 دارد. همچنین این تفاوت بین فلوکسیتن و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلند مدت معنی دار است (P<0.01). در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی- اجباری هم بین هیچ کدام از گروهها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: بررسی و تشخیص اختلال بینایی- حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری و کاربرد مداخلات کاردرمانی در جهت ارتقا و بهبود این مهارت، می تواند در بهبود وضعیت خواندن و نوشتن این کودکان مؤثر واقع شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی و مداخله ای می باشد. برای انجام این پژوهش، 23 کودک با اختلال ویژه یادگیری (پایه دوم، سوم و چهارم) از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران، انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه یا شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. مهارتهای بینایی- حرکتی کلیه نمونه ها ابتدا توسط آزمون مهارتهای بینایی- حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخلات کاردرمانی در گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً توسط آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام و با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون، اختلاف معناداری در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله داده نشد (4/0=P)، اما در گروه مداخله اختلاف معناداری دیده شد. در بررسی مجموع نمرات طبقه 2، 5 و 7 نیز که علاوه بر مهارتهای یکپارچگی بینایی- حرکتی و تثبیت چشمی بیشتر نیازمند مهارتهای بینایی- فضایی هستند، تأثیر معنادار مداخلات کاردرمانی دیده شد و بررسی مجموع نمرات طبقات 1، 3، 4، 6 و 8 نشان داد که مداخلات کاردرمانی تأثیر معناداری بر مجموع این طبقات و در نتیجه مهارتهای تجزیه و تحلیل بینایی داشته است .
نتیجه گیری: مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی و اجزای آن (یکپارچگی بینایی- حرکتی، تجزیه و تحلیل بینایی و بینایی- فضایی و تثبیت چشمی) در کودکان دچار اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مورد نظر، بطور معناداری مؤثر بوده است.
"
پرستاری بازتوانی بیمار محور برای افراد سالمند با مشکل دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت سالمندان، نیاز مالی، بهداشتی و رفاهی آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به اینکه اختلالات در سالمندان غالبا از نظر علایم، بیماریزایی و فیزیوپاتولوژی با جوانان متفاوت می باشد، لذا توجه بیشتری را می طلبد. دمانس پس از آرتریت موجب بیشترین ناتوانی در سالمندان می گردد. دمانس سندرمی است که اختلال شناختی بدون اختلال در سطح هوشیاری ایجاد می کند. همچنین منجر به ضعف حافظه، اشکال در محاسبه، حواس پرتی، تغییرات خلق و عاطفه، اختلال در قضاوت و تفکر انتزاعی، کاهش مهارت های زبانی و اختلال در جهت یابی می شود. از انواع دمانس می توان به دمانس آلزایمر و دمانس ناشی از بیماریهای پیک، ژاکوب ـ کروتسفلد، هانتینگتون، هیدروسفالی با فشار طبیعی و پارکینسون اشاره کرد. درمان شامل: درمان زمینه ای و همزمان مانند فشار خون بالا، درمان طبی مانند: استفاده از داروهای آنتی کولین استراز و برنامه بازتوانی طرح ریزی شده می باشد. همراه کردن اصول مراقبتی فردمحور در بازتوانی سالمندان با اختلال دمانس و تمرکز بر آن، اساس سازماندهی خدمات و ارایه مراقبتهای پرستاری می باشد.
مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی معنا درمانی با مشاوره فردی چند الگویی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن آسایشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای مقایسه و اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنادرمانی و مشاوره فردی به روش چندالگویی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن در آسایشگاه های تهران انجام شد. نمونه شامل 90 نفر از جامعه آماری سالمندان زن و مرد آسایشگاه های تهران بود که پس از اجرای آزمون GDS روی تعداد زیادی از سالمندان، آنهایی که نمره 15 یا بیشتر از این آزمون گرفتند به طور تصادفی در 5 گروه آزمایشی و 4 گروه کنترل جایگزین شدند. فرضیه ها حاکی از اثربخشی هر کدام از روش های ذکرشده بر کاهش افسردگی سالمندان آسایشگاه های دولتی و خصوصی بود. با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس پس آزمون نتایج نشان داد که گرچه افسردگی گروه های آزمایش پس از اجرای روش درمانی و مشاوره کاهش یافته است اما این کاهش در سطح 95 درصد معنادار نبوده است یعنی روش های ذکرشده موثر واقع نشده اند و همچنین بین میزان تاثیر روش ها نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته های حاصل نشان داد استفاده از روش های فوق برای سالمندان آسایشگاه ها کارایی لازم را ندارد و پیشنهاد می شود از روش های دیگر مشاوره و درمان استفاده شود.
تأثیر درمان نگهدارنده متادون بر سلامت روانی معتادان به تریاک و هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین جنس، سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی با باورهای مذهبی کودکان انجام شد. بدین منظور مصاحبهها و نقاشیهای 122 کودک 6 تا 11 ساله که با استفاده از روش نمونهبرداری طبقهای انتخاب شدند، دربارة باورها و مفاهیم مذهبی بررسی شدند. نتایج نشان دادند که کودکان در ترسیم خداوند از نور بیش از سایر نمادها استفاده کردند. در تداعی آزاد نیز صفت نیکخواهی پروردگار بیش از سایر صفتها مطرح شد. دختران خداوند را بیشتر به صورت نمادها و پسران بیشتر انسانگونه ترسیم کردند. در توصیف کارهای خداوند کودکان 6 تا 7 ساله بیشتر جنبههای مثبت و خنثی، کودکان 10 تا 11 ساله بیشتر جبنههای منفی و کودکان 9 تا 10 سال بیشتر بر جنبه قدرت مطلق خداوند اشاره کردند. کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی پایین بیشتر به هنگام نیاز و در زمانهای خاص دعا میکردند در حالی که کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی بالا دعاکردن در مکانهای خاص و به صورت دائم را ترجیح میدادند. با توجه به نتایج پژوهش، استلزامهای آموزش مذهبی و مفاهیم مرتبط با آن مورد بحث قرار گرفتند.
"
مدل های اسنادی افسردگی در نوجوانان با استفاده از مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی مدل های اسنادی (شناختی) افسردگی در نوجوانان دانش آموز بود.
روش: در این پژوهش 388 دانش آموز ( 222 دختر و 166 پسر) مقطع متوسطه
شهرستان ری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه افسردگی بک،
پرسشنامه حوادث منفی زندگی و پرسشنامه سبک اسنادی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از
و با روش های تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تأییدی، تحلیل مسیر SPSS نرم افزار لیزرل و مدل معا دلات ساختاری بررسی شدند .
یافته ها: از میان سه مدل اسنادی آسیب پذیری، مدل نشانه و مدل شروع، دو مدل نشانه و شروع برازش خوبی در تبیین افسردگی داشت، ولی مدل آسیب پذیری برازش خوبی نداشت .
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از مدل های اسنادی شروع و نشانه در تبیین افسردگی حمایت می کند.
بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت اختلال افسرده خویی است. بدین منظور دو آزمودنی (هردو زن) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. آزمودنیها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و جلسه آخر درمان (جلسه هشتم)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)، پرسشنامه افکار خودآیند (ATQ)، پرسشنامه کنترل افکار (TCQ)، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) و آزمون عزت نفس (SEI) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در جلسات اول، چهارم و هشتم درمان نیز به آزمودنی ها داده شد. در مرحله پیگیری نیز هر ماه (به مدت 10 ماه)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) توسط آزمودنی ها تکمیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی موثر بوده است.