فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
بزهکاری نوجوانان
مقایسه پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد بهنجار و برر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات و تاثیر داروهای ضد افسردگی بر این متغیرها در اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در دامنه سنی 45- 15 ساله بود که در شش ماهه دوم سال 1385 به مراکز درمانی و مشاوره استان های اردبیل و آذربایجان شرقی مراجعه کرده بودند. جامعه بهنجار این پژوهش را نیز کلیه افراد سالم دامنه سنی45- 15 این دو استان تشکیل داده اند. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که قبلاً به روان پزشک مراجعه کرده و داروهای ضد افسردگی مصرف می کردند و 30 نفر نیز به همین روش از افراد افسرده ای که برای اولین بار به این مراکز، مراجعه و در یک ماه اخیر هیچ داروی ضد افسردگی مصرف نکرده بودند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 30 نفر نیز از جامعه بهنجار کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به صورتی که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با گروه های مورد مطالعه همتا شدند ، به عنوان گروه مقایسه به روش تصادفی ساده انتخاب شده در مرحله بعد آزمون های افسردگی بک، آزمون تکمیل بن واژه جاکوبی، توث و یوهلیناس، آزمون تداعی واژه از مقیاس حافظه وکسلر به ترتیب بر روی آنها اجرا و پس از نمره گذاری، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در پردازش خودکار اطلاعات بین دو گروه افسرده و بهنجار، تفاوت معنی داری وجود ندارد. ولی در پردازش کنترل شده اطلاعات بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت. به این صورت که پردازش کنترل شده اطلاعات در بیماران افسرده در مقایسه با گروه بهنجار مختل شده بود. در زمینه تاثیر داروهای ضد افسردگی نیز نتایج این پژوهش نشان داد که بین گروه افسرده تحت درمان دارویی و گروه افسرده ای که برای اولین بار مراجعه می کردند، در این متغیر ها تفاوت معنی داری وجود نداشت.
هرزآمیزی جنسی
حوزههای تخصصی:
تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرش های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرشهای ناکارآمد انجام شد.نمونه این پژوهش متشکل از 25 دانشجو بود که بر اساس ملاک شمول نمره 14 و بالاتر در پرسشنامه افـسردگـی بک-2 انتخاب شدند. به علاوه شرکت کنندگان پرسشنامه سبک اسناد و مقیاس نگرشهای ناکارآمد را نیز تکمیل کردند. از این افراد 12 نفر به طور تصادفی به گروه آزمایش و 13 نفر به گروه کـنترل تـخصیص یافتند. گـروه آزمایـش تـحت 8 جـلسه روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت قرار گرفت. گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت توانست کاهشی معنادار در علائم افسردگی و نگرشهای ناکارآمد دانشجویان به وجود آورد، اما این روش درمانی نتوانست سبک اسناد دانشجویان را مثبتتر سازد. این پژوهش نشان داد که میتوان از روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت برای کاهش علائم افسردگی استفاده کرد و تغییراتی نیز در نگرشهای ناکارآمد به وجود آورد.
تاثیر آموزش مهارت های تن آگاهی بر بهبود تن انگاره ی کودکان دچار اختلال نارسایی توجه؛ بیش فعالی
بی خوابی ، درمان دارد
بررسی شیوع افسردگی پس از سکته ی مغزی و ارتباط آنبا میزان ناتوانی و محل ضایعه ی مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی میزان بروز افسردگی پس از سکته ی مغزی و عوامل مرتبط با آن انجام گردید. روش کار: این بررسی یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی و مقطعی است که در 6 ماهه ی نخست سال 1386 در بخش مغز و اعصاب بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان، پس از کسب تایید کمیته ی اخلاق دانشگاه، انجام گردید. تعداد 100 نفر بیمار مبتلا به سکته ی مغزی به روش نمونهگیری در دسترس در صورت تمایل و دارا بودن شرایط ورود به مطالعه و نداشتن شرایط حذف از مطالعه در ماه اول پس از سکته ی مغزی مورد ارزیابی قرار گرفتند. این بیماران با استفاده از پرسش نامه ی مشخصات دموگرافیک، آزمون افسردگی بک و شاخص ناتوانی بارتل ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از آزمون تی و مجذور خی، با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: از مجموع 100 بیمار مورد مطالعه (61 مرد، 39 زن) 42 نفر (42%) افسرده بودند. بین میزان ناتوانی جسمی پس از سکته ی مغزی
بر اساس شاخص ناتوانی بارتل (60 < BI) و فراوانی افسردگی ارتباط معنیداری مشاهده شد (001/0P<) ولی بین افسردگی و محل ضایعه رابطه ی معنی دار مشاهده نگردید.نتیجه گیری: به نظر میرسد بین میزان ناتوانی جسمی ناشی از سکته ی مغزی و بروز افسردگی ارتباط معنی دار وجود دارد.
"
بررسی مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه :مبتلا به اسکیزوفرنیی یک اختلال شدید روانی است که تقریباً 1% جمعیت را مبتلا میسازد. توأم شدن مبتلا به اسکیزوفرنی ومصرف مواد شایع است و شاخص پیش آگهی بد تلقی میشود. با توجه به این که تاکنون بررسی در مورد مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مشهد انجام نشده است بر آن شدیم تا میزان مصرف مواد و نوع ماده ی مصرفی را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا در سال 85 بررسی نمائیم.روش کار: این مطالعه یک تحقیق توصیفی– مقطعی است، 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 85 که بر اساس مصاحبه بالینی روان پزشک بر مبنای ملاک های تشخیصیDSM VI مبتلا به اسکیزوفرنی بودند، با روش نمونه گیری آسان (در دسترس) انتخاب شدند. پرسش نامه مربوط به مصرف مواد با توجه به اطلاعات ثبت شده در پرونده ها و مصاحبه بالینی روان پزشک تکمیل گردید. اطلاعات جمعیت شناختی بیماران نیز در پرسش نامه ثبت شد، سپس نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج : از 100 بیمار مورد مطالعه 68 نفر مرد و 32 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 42 سال بود. 47% بیماران سابقه ی خانوادگی اختلال روان پزشکی داشتند. در بیش از نیمی از بیماران سن آغاز بیماری زیر 25 سال بوده 58% بیماران سابقه ی مصرف مواد داشتند که 5/46% مصرف یک ماده و 5/53% مصرف همزمان چند ماده را ذکر میکردند. سن شروع مصرف مواد 21 تا 31 سال بود. بیشترین ماده مورد مصرف سیگار (98/73%) بود پس از سیگار مصرف تریاک و حشیش شیوع بیشتری داشت. بین جنس ومصرف مواد ارتباط معناداری وجود داشت(05/0p<) اما بین سن، شغل، نوع ماده ی مصرفی، مدت شروع بیماری و مصرف مواد ارتباط معنا داری وجود نداشت (05/0< p). یک سوم بیماران زن و دو سوم بیماران مرد سابقه ی مصرف مواد داشتند.بحث: شیوع مصرف مواد در بیماران مورد بررسی 58% بود. با توجه به این که مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میتواند باعث افزایش شدت علایم، بستری شدن های مکرر، بیماری های عفونی، خشونت، جرم، بی خانمانی، عدم مصرف دارو و در نتیجه پاسخ ضعیف به درمان های دارویی شود، همچنین بار مالی و هیجانی بالایی برای بیمار- خانواده و سیستم بهداشت روان دارد، لازم است به مصرف مواد و درمان آن در این بیماران توجه بیشتری شود.
"
اثر گروه درمانی شناختی رفتاری بر پیامد اختلال دو قطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خاموشی انتخاب
اثربخشی آموزش جرات¬ورزی و ایمن¬سازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهـش حاضر به بررسی اثربخـشی روش آمـوزش جراتورزی و ایمنسازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان دختر، با توجه به ویژگی شخصیت و سبک دلبستگی آنان پرداخته است.
روش: 249 دانشجوی دختر سال اول مراکز تربیت معلم، با محدوده سنی 17 تا 35 سال، از طریق پرسشنامههای احساس غربت، سبک دلبستگی و ویژگیهای شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. 90 دانشجو بر اساس اکتساب نمره بالاتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار بالاتر) و 30 نفر بر اساس اکتساب نمره پایینتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار پایینتر) در پرسشنامه ""احساس غربت"" انتخاب شدند. سپس گروه نمونه (کسانی که نمره احساس غربت آنان 1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود)، بهطور تصادفی به 3 گروه دستهبندی شده و در دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت شیوههای آموزشی قرار گرفتند. پس از آموزش، احساس غربت 3 گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون t نشان داد که شیوههای آموزشی بهکاررفته در تغییر احساس غربت دانشجویان موثر بوده است. احساس غربت با ویژگیهای نوروزگرایی بالا و برونگرایی پایین تعیین گردید. میان سبک دلبستگی و احساس غربت تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش جراتورزی و ایمنسازی در کاهش احساس غربت و استرس ناشی از حادثه انتقال موثر است. "
بررسی و مقایسه میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بر اساس مقیاس اضطراب کتابخانه ای باستیک
حوزههای تخصصی:
خودبیمار انگاری
حوزههای تخصصی:
بخشایش و رضایت زناشویی در مردانمبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ و همسران آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
*مقدمه: استرس که بر اثر حوادث گوناگونی از جمله جنگ رخ می دهد به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده ی سلامت روان در نظر گرفته می شود. رویداد های استرس زای زندگی و پیامدهای آن، می تواند منجر به بروز اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)گردد که آن نیز به نوبه ی خود بروز پی آیندهای مخربی، از جمله ناسازگاری زناشویی را در افراد متأهل به دنبال دارد. بــا ایــن وجود، عواملی مانند زیر مؤلفه های روانشناسی مثبتنگر همچون بخشایش، تأثیر مثبتی بر علائم اختلال استرس پس از ضربه دارند. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی رضایت زناشویی در مردان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه (ناشی از جنگ) و همسران شان براساس شدت نشانههای اختلال در مردان و میزان بخشایش ابراز شده توسط زوجین تدوین گردید.روش کار: به این منظور ابتدا 103 بیمار تحت درمان در از بیمارستان تخصصی اعصاب و روان جانبازان شیراز (جنت) انتخاب شدند، در مرحله ی بعد آنها با استفاده از مقیاس اختلال استرس پس از ضربه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر مبنای نمره برش این مقیاس 42 مرد با تشخیص PTSD به اتفاق همسران شان به منظور سنجش میزان بخشایش و رضایت زناشویی آنان با استفاده از دو مقیاس بخشایش و سازگاری زناشویی، انتخاب شدند. در نهایت داده های به دست آمده با روش رگرسیون چندگانه (گام به گام)، مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان داد که میزان بخشایش و شدت نشانه های PTSD میتواند رضایت زناشویی بهتری را در مردان مبتلا به PTSD و همسران آنان پیش بینی نماید.بحث: یافته های این پژوهش با سایر مطالعات انجام شده در گروه های افراد مبتلا به PTSD به ویژه نوع ناشی از جنگ همسو بوده است. این مطالعه بر نقش تمایل به بخشایش در افزایش رضایت و سازگاری زناشویی در افراد متبلا به PTSD ناشی از جنگ وهمسران شان تاکید می ورزد. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان مقدمه ای جهت طراحی و تدوین برنامه ها و مداخلات زناشویی درمانی مبتنی برآموزه های بخشایش به زوجین، مورد استفاده قرار گیرد.
"