فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر شناسایی مؤلفه های نگرش های شرم درباره اختلال روانی در اعضای خانواده افراد با اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی و نقش آن ها در پیش بینی هیجان ابرازشده بود. در این مطالعه، از ۸۵ نفر از اعضای خانواده مراجعه کنندگان بیمارستان امام حسین نمونه گیری انجام شد.
از همه شرکت کنندگان خواسته شد ابزارهای کارکرد خانواده و نگرش های شرم مرتبط با اختلال های روانی را تکمیل کنند. یافته ها نشان داد ۴۷ درصد از شرکت کنندگان نگرش های جامعه به اختلال های روانی را مثبت و ۳۵ درصد نیز نگرش های جامعه را به اختلال های روانی، منفی می دانند.
اعضای خانوده بیماران دو قطبی شرم بیرونی بیشتری را از سوی جامعه گزارش کردند و شرکت کنندگان مؤنث نمره بیشتری در شرم بیرونی از جانب خانواده دریافت کردند. بین هیجان ابراز شده با همه نگرشهای شرم رابطه وجود داشت. نگرش های انعکاس شرم بر خانواده و شرم درونی به صورت معنیداری هیجان ابراز شده را پیش بینی کردند. شرم در ایجاد نگرشهای منفی به اختلال های روانی نقش دارد و هیجان ابراز شده را پیش بینی می کند.
مقایسه ارزیابی ها و نگرش ها نسبت به بیماری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ارزیابی ها و نگرش های بیماران دارای تشیخص های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روا ن پریشی نسبت به بیماری شان بود.
روش: هفتاد و هفت بیمار دارای تشخیص-های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و به -وسیله پرسشنامه خود– ارزیابی بیماری مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: در بین بیماران فوق، گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران دارای تشخیص افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی، دارای سطوح بالاتر انکار بیماری و پیامدهای آن و انکار نیاز به درمان و نیز دارای سطح پایین-تر نگرانی بودند.
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران افسردگی اساسی نقایص خودآگاهی بیشتر و بینش پایین تری دارند. جمعیت افسرده بدون علائم روان پریشی از بینش نسبتاً بالایی در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار بودند.
تأثیر مشاوره بر کاهش افسردگی و ناامیدی نوجوانان لوسمیک افسرده در بیمارستان شفای دانشگاه علوم پزشکی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تاثیر مشاوره بر کاهش افسردگی و ناامیدی نوجوانان لوسمیک افسرده در بیمارستان شفای دانشگاه علوم پزشکی اهواز بررسی شده است. بدین منظور 100 نفر دختر و پسر بیمار (20-11 ساله) مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد 26 نفر افسرده تشخیص داده شدند. نوجوانان لوسمیک افسرده به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه مشاوره شدند. فرض بر این بود که میزان افسردگی و ناامیدی نوجوانان لوسمیک بعد از مشاوره به طور معنی داری کاهش می یابد. آزمودنیها به سه پرسشنامه: افسردگی بک، افسردگی کودکان و ناامیدی بک، پاسخ دادند. پرسشنامه افسردگی بک برای تشخیص مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش آماری – تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که، پس از مشاوره، بین میزان افسردگی و ناامیدی گروه آزمایشی و گواه تفاوت معنی دار وجود دارد. این یافته ها بر اهمیت مشاوره در کاهش افسردگی و ناامیدی بیماران لوسمیک افسرده تأکید دارد.
تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه کودکان پسر 4 تا 12 ساله با اختلالات اتیستیک شهر شیراز در سال تحصیلی 92-91 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند؛ به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) در 16 جلسه دریافت کردند؛ در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسشنامه رفتار اجتماعی کودکان (لوتی جن، جکسون، والکمر و میندرا، 1998) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (بعد عدم هماهنگی، بعد گرایش به کناره گیری، بعد مشکلات تشخیص موقعیت، بعد عدم درک، بعد رفتار های کلیشه ای، بعد ترس از تغییر) در گروه آزمایش به طور معنی داری افزایش یافته است (01/0>P). یافته ها بیانگر تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک بود. بنابراین، پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان با اختلالات اتیستیک اقدام شود.
مقایسه سبک های اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد (سه بعد از شناخت اجتماعی) در افراد افسرده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحواره های بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرش ها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی یعنی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارآمد درافراد افسرده وعادی است. روش: گروه نمونه 60 نفری از بین مراجعه کنندگان به کلینیک آزاد روان شناسی دانشگاه صنعتی شریف تهران که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 60 نفر از افراد سالم نیز که هیچگونه مشکل روانشناختی نداشتند درگروه عادی قرارگرفتند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه سبک اسناد، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، مقیاس نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه افسردگی بک بود. یافته ها:نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه سالم وافسرده در تمامی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارامد بود. نتیجه گیری: مولفه های شناخت اجتماعی آسیبدیده، نمود واضحی در مبتلایان به افسردگی دارند و توجه به اصلاح آنها در فرایند درمان افسردگی بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.
پیش بینی سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بر اساس متغیرهای روان شناختی مثبت و آسیب شناسی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بیماران تحت همودیالیز مشکلات مختلفی را در ارتباط با عوارض بیماری مانند مشکلات جسمانی، اقتصادی، اجتماعی و واکنش های عاطفی تجربه می کنند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای روان شناختی مثبت (امید و معنویت)،آسیب شناسی روانی (استرس، افسردگی، اضطراب) و کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بود.
مواد روش ها: این پژوهش یک پژوهش توصیفی (همبستگی) است که روی 96 نفر از بیماران همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان حضرت علی اصغر )ع) اصفهان در سال 1391 انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دموگرافیک، کیفیت زندگی (SF-36)، مقیاس سنجش اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-42)، امید به زندگی (اشنایدر) و مقیاس معنویت ""پولوتزین و الیسون"" استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS- 16 با روش های تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد، بین کیفیت زندگی با معنویت و امید بیماران همودیالیز رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد (001/0p<)، بین کیفیت زندگی با افسردگی، اضطراب، استرس بیماران همودیالیز رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد (001/0p< ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه دلالت بر ارتباط مستقیم بین ویژگی های مثبت نظیر امید و معنویت از یک سو و متغیرهای آسیب شناسی روانی با کیفیت زندگی بیماران همودیالیز دارد. این ارتباط به گونه ای است که می توان کیفیت زندگی بیماران همودیالیز را توسط متغیرهای مثبت معنویت و امید و متغیرهای پاتولوژیک افسردگی، اضطراب و استرس پیش بینی نمود.
بررسی فراوانی الگوی علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه علایم وسواسی - جبری وابسته به فرهنگ هستند، شناخت و اطلاع از فراوانی و تنوع آنها در جامعه ما می تواند به تشخیص دقیق تر این اختلال کمک کند و اهداف درمانی را مشخص تر سازد.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی مقطعی، 61 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - جبری (23 مرد و 38 زن) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و تنوع و شدت علایم با مقیاس ییل - براون اندازه گیری شد. این بیماران به طور سرپایی به واحد روانپزشکی مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی توحید و یک مطب خصوصی مراجعه کرده بودند و به وسیله یک روانپزشک )بر مبنای (DSM-IV-TR تشخیص داده شدند.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بیشترین وسواس های فکری، آلودگی و پرخاشگری است و تفاوت زنان و مردان در وسواس آلودگی معنادار می باشد. بیشترین وسواس های عملی، وارسی کردن، شست و شو و نظافت و تفاوت دو جنس معنادار بود. بین میزان تحصیل بیماران و علایم وسواسی - جبری در زمینه وسواس های فکری آلودگی و جسمی یک رابطه معنادار به دست آمد و دو گروه مجرد و متاهل فقط در وسواس های آلودگی و شمارش تفاوت معنادار داشتند.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری خصوصیات علامت شناسی و جمعیت شناختی متمایزی را نشان می دهند که یکی از توجیهات آن می تواند تنوع فرهنگی باشد. این مسئله خود مفاهیم ضمنی مهمی برای تشخیص و درمان این اختلال دارد.
مقایسة وضعیت سلامت روان پدران و مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آن ها در 28 مدرسة استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری، روش خوشه ای ـ تصادفی چند مرحله ای بود. پس از نمونه گیری، وضعیت سلامت روان آن ها به کمک پرسشنامة سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخصات دموگرافیک آن ها نیز به کمک پرسشنامة محقق ساخته گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمونt مستقل و آزمون غیرپارامتریک یومن ـ ویتنی به منظور مقایسة میانگین در دو گروه استفاده شد. از 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی این مطالعه، تعداد مادران 114 نفر (6/59%) با میانگین سنی 38 و با دامنة سنی 25-58 سال و 2/62% آن ها بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند و پدران 77 نفر (3/40%) با میانگین سنی 41 سال و دامنة سنی 28-60 سال و 8/42% بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند. با توجه به نمرة میانگین سلامت روان برای کل والدین (4/29= با 7/11=SD)، تمام آن ها در سلامت روان مشکلات جدی داشتند؛ ولی تفاوت معناداری بین پدران و مادران این کودکان به لحاظ میزان اختلال در سلامت روان وجود نداشت و هر دو گروه به یک میزان از مشکلات سلامت روان رنج می بردند (05/0p