فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
هویت و بحران هویت
اختلالات درونی سازی نقش اضطراب و افسردگی مادران در سلامت روانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده اند اضطراب و افسردگی مادران در ابتلای فرزندان به اختلالات درونی سازی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه افسردگی و اضطراب مادر با اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان می باشد.
روش: در این مطالعه که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است، 108 دانش آموز دختر عادی، در دامنه سنی 11 تا 16 سال با میانگین و انحراف استاندارد 26/13 (92/0) از تبریز شرکت کردند. مادران به مقیاس علائم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس DASS-42 پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: اضطراب و افسردگیِ مادر پیش بینی کننده قوی اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان بود. عامل اضطرابِ مادر (377/0=β) در مقایسه با افسردگی مادر (243/0=β) سهم بیشتری در پیش بینی اختلالات درونی سازی دختران نوجوان داشت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین افسردگی مادر با اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (49/0=R)، همچنین بین اضطراب مادر و اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (53/0=R) رابطه علی معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: افسردگی و اضطراب مادر می تواند علت ابتلای دختران نوجوان به اختلالات درونی سازی باشد. نتایج این پژوهش در پیشگیری و درمان اختلالات درونی سازی دختران نوجوان کاربرد دارد.
نگاهی گذرا بر تربیت جنسی در مقاطع مختلف تحصیلی
حوزههای تخصصی:
نکاتی پیرامون تربیت شنوایی کودکان
حوزههای تخصصی:
شکل دهی گروه های ویژه ی تربیت شنوایی با جلسه های منظم روزانه مطلوب است، هرچند تمرین گوش دادن کودک به این جلسه ها محدود نمی شود. به جای آن، تجربه ی شنوایی باید در سراسر روز به عنوان، بخشی از آموزش کلاسی و ارتباط کلامی تدارک دیده شود. به علاوه درمانگر باید توازن مناسبی بین آموزش دیداری/ شنیداری (برای ارائه ی مفاهیم تازه و گنجینه ی واژگان ) و تمرین شنیداری (برای رشد توانایی های گوش دادن کودک) فراهم کند. سرانجام، کارآمدی تربیت شنوایی می تواند با حفظ محیطی انعطاف پذیر، خلاق و همکارانه افزایش یابد. برای رسیدن به بیشترین موفقیت و بنابراین به دست آوردن بیشترین دلخوشی از رشد شنیداری ( برای درمانگر و کودک) مهم است نیازها، علائق، توانایی ها و محدودیت های کودک را هنگام برقراری ارتباط به یاد داشته باشید .
بررسی تحولی تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ی ذهنی خفیف و کودکان عادی 7 تا 9 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش، روند تحول تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، و همچنین رابطه برخی متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن، جنس، و طبقه اقتصادی - اجتماعی با تئوری ذهن بررسی شده است.
برای این کار، 80 نفر دانش آموز دختر و پسر (40 نفر عقب مانده ذهنی و 40 نفر عادی) 7 تا 9 ساله از مراکز آموزشی کم توان ذهنی و مدارس کودکان عادی شهر شیراز انتخاب و بررسی شدند. برای تعیین تئوری ذهن و مولفه های آن (تئوری ذهن سطح اول، تئوری ذهن سطح دوم، و تئوری ذهن سطح سوم)، آزمون تئوری ذهن گرفته شد.
در تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون های تعقیبی، تحلیل واریانس دو سویه، و رگرسیون چند متغیره به کار رفت.
یافته ها نشان داد که در هر دو گروه عقب مانده و عادی، روند تحول تئوری ذهن با توجه به سن صعودی است. تئوری ذهن کودکان با جنسیت ارتباط ندارد. کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، در تئوری ذهن تفاوتی معنادار با هم دارند، ولی تعامل جنسیت و نوع آزمودنی (عقب مانده و عادی) معنادار نیست. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که سن و تحصیلات پدر پیش بینی کننده مثبت و معناداری در رابطه با تئوری ذهن و مولفه های آن است و الگوی این پیش بینی در کودکان عقب مانده و عادی یکسان است"
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیربومی سال اول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با کفایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی هیجانی در نمونه ای از دانشجویان شهرستانی سال اول دانشگاه تبریز بود. روش کار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مقطعی، تعداد 182 دانشجو (91 دختر، 91 پسر) مقیاس های دلبستگی بزرگسالان و پرسش نامه های سازگاری اجتماعی هیجانی وکفایت اجتماعی را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر (مولفه ی اعتماد و ارتباط) و سازگاری اجتماعی هیجانی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0P<) اما بین سبک های دلبستگی منفی پدر و مادر (مولفه ی بی اعتنایی هیجانی) و سازگاری اجتماعی هیجانی رابطه ی منفی معنی داری مشاهده شد. هم چنین بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر وکفایت اجتماعی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد(001/0P<) و از بین متغیرهای پیش بین، زیر مقیاس های بی اعتنایی هیجانی مادر و اعتماد پدر می توانند تغییرات مربوط به سازگاری هیجانی و اجتماعی دانشجویان را پیش بینی نمایند. علاوه بر این، مولفه ی اعتماد مادر به تنهایی 11 درصد واریانس مشترک کفایت اجتماعی دانشجویان را تبیین نمود (001/0P<).نتیجه گیری: دلبستگی والدین نقش بارزی در ابعاد مختلف سازگاری (اجتماعی، رفتاری و هیجانی) و کفایت اجتماعی دانشجویان ایفا می کند.
"
"نقش عوامل اقتصادی در بزهکاری اطفال و نوجوانان "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۴ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و نوجوانان دارای کم توانی ذهنی آموزش پذیر
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و کم توان ذهنی آمـــــوزش پذیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس راهنمایی شهر تهران در سال 86 ـ1385 است که 250 نفر از طریق نمونه گیری چندمرحلـه ای انتخاب شدند که شامل 132 دانش آموز عادی (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش آموز کم توان ذهنی(57 دختر و 61 پسر) می باشد. میانگین سن گروه عادی 14 سال با انحراف معیار 83/0 و گروه کم توان ذهنی 8/16 با انحراف معیار 58/0 می باشـد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و آزمون دلبستگی کولینز و رید می باشد که ضریب اعتبار آن برای هر یک از سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب 81/0، 78/0 و 85/0 می باشد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعـات از تحلیل واریانس دو راهه استفـاده شـده است. نتایج نشـان داد که در بین دانش آموزان عادی (دختر ـ پسر) میزان سبک دلبستگی ایمن بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی است (001/0P<) میزان سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا در دانش آموزان کم توان ذهنی (دختر ـ پسر) بیشتر از دانش آموزان عادی است (001/0P<). همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد که صرف نظر از عامل هوشی آزمودنی ها، در آزمودنی هایی که سبک دلبستگی آنها ایمن نمی باشد، سبک دلبستگی اجتنابی در پسران و سبک دلبستگی دوسوگرا در دختران بیشتر است (001/0P<).
بررسی مراحل تحول بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رشد و تحول انسان تدریجی و دارای مراحل است. در هریک از این مراحل، ساختار روانی، ویژگی ها و رفتار انسان متفاوت از مرحله قبل است. شناخت این مراحل از این جهت اهمیت دارد که به مدد همین مراحل می توان انواع مشخصی از تربیت را تعریف و طراحی کرده، اصول و شیوه های مختلفی را برای تربیت به کار برد. بسیاری از دانشمندان نیز تحقیقات خود را به بررسی و شناسایی این مراحل معطوف داشته اند. از این رو جست وجوی این موضوع در متون دینی و شناسایی مراحل رشد و تحول انسان از منظر دین، برای جامعه علمی و دینی بسیار حائز اهمیت است. سؤال این است که متون دینی، عمر و زندگی را چگونه تقسیم، مرحله بندی و توصیف کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و توصیفی- استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دین، عمر انسان را به سه مرحله کلی و نُه زیرمرحله تقسیم می کند. دوران ضعف اولیه، شامل مراحل حمل، رضاع، قبل از تمیز و مرحله تمیز است. دوران قوت، شامل مراحل نوجوانی، شباب و کهولت و دوران ضعف ثانویه، شامل مراحل شیخوخیت و ارذل العمر می باشد.
تأثیر شاخص تودة بدن بر مهارت های حرکتی پایه در کودکان پسر 8-7 سالة شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سطوح مختلف شاخص تودة بدن (BMI) بر اجرای مهارت های حرکتی پایه در کودکان 8-7 سالة پسر مدارس ابتدایی شهر همدان بود. به منظور تحقق اهداف 72 دانش آموز 8-7 ساله به صورت خوشه ای از بین کودکان 8-7 سالة مدارس ابتدایی شهر همدان انتخاب شدند. سپس براساس نمودار صدکی در وضعیت شاخص تودة بدنی شان به گروه های سه گانة چاق، متوسط و لاغر در سه گروه 24 نفری سازماندهی شدند. نحوة اجرای مهارت های حرکتی پایة کودکان به وسیلة تست الریخ ویرایش دوم (TGMD-2) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری K-S، آزمون لون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0=? انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان دهندة اختلاف معنادار در خرده مقایس های لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه و نبود اختلاف معنادار در خرده مقایس های دویدن و گرفتن شیء در گروه های سه گانة شاخص تودة بدنی بود. نتایج آزمون تعقیبی در خرده مقیاس لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه نشان داد، افراد گروه نرمال در مقایسه با گروه چاق، عملکرد بهتری داشتند. همچنین در خرده مقیاس های پرش جفت، پرتاب از بالای شانه افراد گروه لاغر عملکرد بهتری در مقایسه با افراد چاق داشتند. احتمالاً ارتباط معکوس مشاهده شده بین شاخص تودة بدنی بالا و مهارت های حرکتی پایه به عوامل مکانیکی، شناختی، اجزای حرکت، حمل تودة بدن، هماهنگی اجزا و دامنة حرکت وابسته بوده است.
همانند سازی چیست
رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
بررسی تحول سیالی واژگان کلامی و مقوله ای در کودکان دوزبانه ترک – فارس و کرد - فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف: این پژوهش به منظور بررسی چگونگی تحول روانی واژگان کلامی و مقوله ای کودکان دوزبانه (ترک – فارس و کرد – فارس) انجام شد.
روش: در این پژوهش که جزو مطالعات بنیادی است، هزار دانش آموز دبستانی دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی، از میان دانش آموزان دبستانی دو شهر تبریز و سنندج انتخاب شدند. این دانش آموزان در دو آزمون نشانه ادراکی (حروف اولیه) و نشانه های مفهومی (مقوله های معنایی) شرکت کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعداد واژگان فارسی در طول پایه های تحصیلی اول تا پنجم دبستان هر دو شهر روند افزایشی و صعودی دارد، و این روند در آزمون نشانه های مقوله ای منظم تر از آزمون نشانه های ادراکی است. دانش آموزان ترک – فارس و کرد – فارس در هیچ یک از سال های دبستان تفاوت معناداری نشان ندادند، ولی الگوی تغییرات و تحولات تعداد واژگان آنها در آزمون مقوله ای در طول دوره ابتدایی متفاوت است. همچنین در مجموع در هر دو آزمون، دانش آموزان پسر نسبت به دانش آموزان دختر عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در نشانه های ادراکی نیز دانش آموزان تبریزی بیش از دانش آموزان سنندجی واژه فارسی تولید کردند.
نتیجه گیری: الگوی تحول تعداد واژگان دانش آموزان دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس را می توان در آزمون نشانه های مقوله ای متفاوت از هم درنظر گرفت، ولی در الگوی تحول تعداد واژگان آزمون نشانه های ادراکی چنین تفاوتی مشاهده نشد."