فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
معذوریت یا استحقاق پاداش برای پیروان قاصر ادیان دیگر با توجه به خاتمیت نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نه تنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت می روند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
انتظارات بشر از دین
زبان دینی
منبع:
کیان ۱۳۷۹ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب:فلسفه سیاسی
حوزههای تخصصی:
اخلاق و زمانه
نقد و بررسى نظریه دیدبانى پیرامون ماهیت فلسفه مضاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از ماهیت و چیستى فلسفه مضاف، یکى از مباحث مطرح در میان فیلسوفان بوده است. ازآنجاکه خاستگاه این بحث مغرب زمین است، طبیعى است که نخست باید ماهیت فلسفه مضاف را از نگاه آنان مورد کنکاش قرار داد. در یک بررسى، چهار گونه فلسفه مضاف مطرح است: فلسفه هاى مضاف به علوم با رویکرد تاریخى، فلسفه هاى مضاف به علوم با رویکرد منطقى، فلسفه هاى مضاف به حقایق با رویکرد تاریخى و فلسفه هاى مضاف به حقایق با رویکرد منطقى.
افزون بر این، دو نوع دیگر نیز مطرح است عبارتند از: فلسفه هاى مضاف به علوم با رویکرد تاریخى منطقى و فلسفه هاى مضاف به حقایق با رویکرد تاریخى منطقى.
در این پژوهش، سعى شده تا با روش توصیفى تحلیلى، این نظریه مورد نقد و بررسى قرار گیرد. حاصل این تحقیق بیان ابهامات، ناسازگارى ها و نقدهایى است که صحت و نو بودن این طرح را مورد سؤال قرار داده است.
مقبولیّت اثباتهای تصویری در ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب ریاضی دانان اثباتهای تصویری را به عنوان یک نوع اصیل از اثباتهای ریاضیاتی نمی پذیرند یا در پذیرش آنها تردید دارند. در این مقاله ده ایراد متداول یا احتمالی وارد بر این نوع اثباتها صورت بندی شده و جداگانه مورد ارزیابی نقادانه قرارگرفته است. در هریک از این ایرادها ادعا می شود که اثباتهای تصویری فاقد یکی از ویژگی هایی هستند که برای اثباتهای ریاضیاتی اساسی اند یا باید اساسی باشند: صوری بودن، نمادی بودن، دقیق بودن، اعتمادپذیری، وارسی پذیری، کلی بودن، مشروعیّت، خودبسندگی، فراگیر بودن و زایا بودن. اما به نظر می رسد که هیچ کدام از این ایرادها وارد نیست و بنابراین نپذیرفتن این نوع از اثباتها بیشتر معلول عوامل روان شناختی و جامعه شناختی، به خصوص غلبه تلقی صورت گرایانه در جامعه ریاضی و القاء آموزه های صورت گرایانه در نظام های آموزش ریاضی است تا دلایل منطقی یا روش شناختی. ما نه تنها دلایل قوی بر رد کلی و پیشینی این نوع اثبات، به عنوان یک الگوی استنتاجی در ریاضیات، نداریم بلکه دلایل خوبی برای به رسمیت شناختن آن داریم. آنچه در اینجا حائز اهمیّت است آگاهی از نقشی است که این نوع از اثباتها در کل ریاضیات دارد یا باید داشته باشد، نه کمتر و نه بیشتر.
حل مسئله شر با تکیه بر نظریه انگیزش الهی(بررسی راهکار زاگزبسکی در حل مسئلة شر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة شر یکی از مهم ترین انتقاداتی است که امروزه باور عقلانی به وجود یک خدای خیرخواه، عالم مطلق و قادر مطلق را به مخاطره می اندازد. لیندا زاگزبسکی از جملة فیلسوفان معاصری است که تلاش دارد با نگاه تازه ای، به حل این مسئله بپردازد. او با پیش کشیدن «نظریة انگیزش الهی» نشان می دهد که خداوند سرچشمة وجودی تمام خوبی هاست و انگیزه های او به لحاظ وجودی و متافیزیکی پایة تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی اند. زاگزبسکی با تمسک به این نظریه اثبات می کند که براهین منطقی و شاهدمحور شر در اثبات نتیجه شان ناکارامد هستند. او در ادامه تلاش می کند تا با پی ریزی نظریة عدل الهی اش، علل احتمالی تجویز شر از جانب خداوند را بیان کند و نشان دهد که خداوند به دلیل عشق به اشخاص برخی از شرور را تجویز کرده است.
جان هیک و اعتبار معرفت شناختی تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
847 - 868
حوزههای تخصصی:
جان هیک فیلسوف نام آشنای معاصر با نظریه کثرت گرایی دینی شناخته شده است. اما ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که یکی از ارکان اصلی نظریه پلورالیستی هیک، تجربه دینی و نقشی است که این تجربه در اعتبار بخشیدن به باورهای دینی دارد. در واقع وی از کثرت در تجارب دینی به کثرت گرایی در باورهای دینی پل می زند. هیک برای نشان دادن اعتبار معرفتی تجربه دینی به اصولی تمسک جسته است همچون: پایه بودن باور به متعلق تجربه دینی، اصل اعتماد خطیر، اصل گواهی و اصل ثمرات معنوی و اخلاقی. در این نوشتار به بررسی و نقد این اصول می پردازیم. همچنین به تنوع و تکثر تجربه های دینی می پردازیم و نظر هیک را در این زمینه بررسی خواهیم کرد. در ضمن این نقد و بررسی، به تفصیل از مبانی معرفتی هیک درباره کثرت گرایی سخن خواهیم گفت. در پایان به این نتیجه می رسیم که گرچه توجه به آثار تجارب دینی شاید دلگرم کننده باشد، به هیچ وجه از دل آنها برهان خدشه ناپذیر منطقی به سبک براهین سنتی اثبات وجود خدا بیرون نمی آید.
تأملی روش شناختی در تعیّن معرفتی پدیدارشناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیدارشناسی دین، نزد بسیاری از دین پژوهان مقبول افتاده است. این روی آورد تحت تأثیر پدیدارشناسی هوسرل، وارد گستره دین پژوهی شد. مؤلفه های بنیادینِ پدیدارشناسی دین عبارتند از: توصیف پدیدارهای دینی به صورت صرف و عاری از تبیین، تمرکز بر حیث التفاتیِ نهفته در پدیدارهای دینی، مقابله با تحویلی نگری، تعلیقِ همه پیش فرض ها و پیش دانسته ها و تلاش برای شهود ذاتِ دین. پدایدرشناسی دین، فاقدِ همه ابعاد یک نظام شناختاری کامل است؛ لذا نمی توان آن را یک دانش مستقلِ بهره مند از تعین معرفتی تامّ دانست. پدیدارشناسی دین در کارآمدترین حالت صرفاً یک روی آوردِ متعلق به مقام گردآوری است، نه یک دانش مستقل و نه روشی برای مقام داوری. توقف در توصیفِ صرف، غفلت از تبیین و توجیه، ناکارآمدی در پیشگیری و درمانِ تحویلی نگری، ابتنا بر مفاهیم کلی و مبهم، فقدان الگوی مطالعاتی مشخص و برنامه پژوهشی مدون، فقدان روش های کارآمد برای سنجش نظریه ها در مقام داوری و امعان در مقام گردآوری، موجب ناکارآمدی پدیدارشناسی دین به منزله منطق فهم دین شده است.
Has Richard Rorty a moral philosophy?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
I try to show that Richard Rorty, although is not a moral philosopher like Kant, nerveless, has moral philosophy that must be taken seriously. Rorty was not engaged with moral philosophy in the systematic manner common among leading modern and contemporary moral philosophers. This paper has two parts: first part, in brief, is concerned with principles of his philosophy such as anti-essentialism, Darwinism, Freudism, and historicism. Second part which be long and detailed, considers many moral themes in Rorty's thought such as critique of Kantian morality, solidarity, moral progress, cruelty and concept of other, etc. Subsequently, I will try to answer the research question of the article namely, has Rorty a moral philosophy?
دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در این مقاله دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان، به روش توصیفی-تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج بر آمده نشان می دهد که جاناتان ادواردز و فیض فیض کاشانی به عنوان دو الهیدان تأثیر گذار اسلام و مسیحیت در چهار چوب الهیاتی تأکید خویش را بر کارکرد قلب معطوف داشته اند، اما علی رغم موقوف دانستن عملکرد مومنین بر رؤیت قلبی، هیچ گاه منکر معرفت عقلانی نگشته و آنرا حذف و یا تقبیح ننموده اند.تعبیر این دو متأله در باب عقل در نظر ابتدایی یکسان به نظر می رسد اما نتایج این تحقیق نشان می دهد که ادواردز با وجود قبول معرفت عقلانی، این نوع معرفت را در ساختار عملی ایمان مومنین بی تأثیر می شمارد، در حالیکه فیض عقل را بسترساز معرفت عملی قلب و دارای نقش ایجابی می شمارد.در این راستا فیض نه تنها بر خلاف نظر ادواردز عقل را در جریان ایمان عملی خنثی نمی شمارد بلکه برعکس معتقد است که درجات ایمان بسته به درجات عملی و عقلی مومنین متغیر خواهد بود. گرچه از نظر فیض هم مانند ادواردز علم هیچ گاه به تنهایی تعیین کننده نیست و علم همراه با تصدیق قلبی که مورد افاضه ی الهی واقع می شود.
اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روش هایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریه ای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما می توانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخی ای مانند معجزات با روش هایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خ اطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشته اشان،آث ار فیزیکی و فهم کنونی ما از این که چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح می کند و نشان می دهد گزاره های تاریخی به مانند گزاره های علمی آزمون پذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه می کند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار می باشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.
محاکمه وجدان
منبع:
بهار آبان ۱۳۰۰ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
هیدگر جوان و بحران علوم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبة رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمانبوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابة چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائة تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژة نظری چه مراحلی است
اخلاقِ ایمانی کی کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
ترس از اسلام فقاهتی دراروپا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
اعجاز معنایی قرآن کریم با تاکید بر سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
189 - 211
حوزههای تخصصی:
بررسی اعجاز معنایی قرآن کریم به بررسی یک زنجیره از حروف و حرکات تا ترکیب ها نیاز دارد. معناشناسی، کلام را مجموعه ای منسجم و به هم پیوسته از معنا می داند که برای شناخت و درک صحیح این معانی، باید متن را تقطیع کرد و قطعات برش داده شده را که از نظر معنایی تحلیل و بررسی شده اند، در کنار هم قرار داد. در پژوهش حاضر در صدد بوده ایم که به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی ارزش های ترکیبی و بُعد تعبیری ترکیب های اضافی سوره بقره بپردازیم. بر اساس روابط همنشینی، تناسب این ترکیب ها با سیاق آیه و بافت سوره بررسی می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترکیب های اضافی موجود در سوره بقره، مستقیم در راستای القای معانی آیات به مخاطبان قرار گرفته اند، به گونه ای که هر ترکیب چه در حروف و چه در نوع واژگان آن، در تطابق کامل با معنای آیه قرار دارند و علاوه بر آن در برخی موارد، ترکیب های یاد شده سبب ایجاد معانی ثانویه در آیات شده اند که صورت های مجازی، کنایی و استعاری یا واژه های خاص که دارای معانی مختلف هستند، چنین نقشی را ایفا می کنند.