فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
مبناگروی و مسألة ابتنأ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به دیدگاهی مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفة اسلامی که از استواری و استحکام عقلی لازم برخوردار باشد میباید چالشهای مختلفی را که در اینباره برانگیخته شدهاند از سر گذراند و به آنها پاسخهایی درخور و مناسب داد. یکی از این چالشها در خصوص مسأله کیفیت ابتنأ قضایای نظری به بدیهی است که شکاک با طرح آن، سعی تا نظام معرفتی مذکور را مبتلا به عارضة «خود تنهاگروی»(solipcism) نشان دهد. این مقاله سعی دارد تا با طرح و رد چنین مسالهای، راه را برای مبناگروی براساس فلسفة اسلامی هموار کند
توجیه ترکیبی در حکمت سینوی و صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
در مبحث توجیه که یکی از چالش برانگیزترین محورهای معرفتشناسی در روزگار ما است دستکم دو دیدگاه عمده وجود دارد: مبناگروی و انسجامگروی. تصور غالب بر این بوده و هست که دیدگاه فلاسفة اسلامی - که ابن سینا و صدرالمتألهین شیرازی از برجستگان آنان محسوب میشوند - در این بحث مبناگروانه است. این مقاله درصدد است تا با بیان شواهدی نشان دهد که این دو فیلسوف اسلامی در آثارشان از هر دو روش (مبناگروی و انسجامگروی) بهره بردهاند.
تأملی بر فلسفه سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانى عصر روشنگرى (قرن هجدهم)، که شهرت بسزایى در فلسفه غرب دارد، از منظر تاریخ فلسفه سیاسى، چندان از وزن و اعتبار برخوردار نیست . مورخان و مفسران اندیشه سیاسى، که گزارشگر تاریخ تحولات این حوزه از دانش بشرى هستند، غالبا گزارشى از اندیشه سیاسى او ارائه نمىکنند و یا به حداقل آن اکتفا مىکنند . چندوچون این بىاعتنایى به کانتبه عنوان فیلسوف سیاسى، تعیین کننده زمینه و جهتگیرى این مقاله است .
هابرماس و جهان مدرن
اومانیسم سارتر در نگاه هایدگر
حوزههای تخصصی:
چکیده
در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفى پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودى هستند .
اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر مىگردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددى داشته است . سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالتبشر، صورتى از اومانیسم را مىپذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است .
از نظر هایدگر تمام تقریرهاى پیشین از اومانیسم از نقصى مشترک رنج مىبرند . رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردى جدید بوده که بر پایه مبانى فلسفى او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است .
معرفت و مطابقت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا به تعریف معرفت از دیدگاه معرفتشناسی غربی معاصر میپردازد و عناصر سهگانه این تعریف یعنی باور، صدق و توجیه را تبیین و بررسی میکند و ریشههای این تعریف را در آثار افلاطون جستجو میکند.
در ادامه به بحرانی که با مثالهای نقض گتیه برای عنصر توجیه ایجاد گردیده و نیز تلاش معرفتشناسان معاصر برای حل آن میپردازد.
از سوی دیگر، ضمن تعریف معرفت براساس دیدگاه فیلسوفان اسلامی و تلاش برای یافتن نقطة تقاربی میان فلسفة غرب و فلسفة اسلامی در این باب، نشان میدهد که مثال نقض گتیه به هیچ روی، متوجه تعریف معرفت در فلسفة اسلامی نیست و براین اساس تنها معرفتشناسی غربی است که باید راهی برای خروج از این بحران بیابد.
آیا مارکس فیلسوف هم بود؟
منطق معادلات امنیت ملی
اسطوره در زمانه حاضر
همبستگی زندگی سیاسی و اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیرکگور بین دو گونه فیلسوف تمایز می نهد: یکی فیلسوفی که مجرد از وجودش می اندیشد؛ یعنی نوع اندیشه و طرز زندگی او بستگی چندانی به هم ندارند به طوریکه حتی آسیب دیدن ساختمان فلسفی او به وجودش صدمه ای وارد نمی آورد و دیگر فیلسوفی که وجودی (existentiell) می اندیشد؛ یعنی فلسفه او پاسخ به سوالات زندگیش می باشد (Stegmuller, S.149) در این تقسیم بندی، هایدگر در دسته اخیر قرار دارد؛ یعنی فلسفه وجودی او از زندگیش جدا نیست. هایدگر همان گونه فلسفید که زیست و همان گونه زیست که فلسفید و طی حیاتش کوشید تا دریابد و نشان دهد که طرز زندگی واقعی یا اصیل چیست. ما در این مجال یافته های فلسفی و زندگی او را نقادانه بررسی می کنیم.
سقراط، فیلسوف گفت و گو
مشکل شر
منبع:
نامه فلسفه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
فلسفه حقوق
حوزههای تخصصی:
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریههاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .
اسپینوزا از نظرگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه غرب با تفکر هگل تاریخ و فلسفه با هم نسبت می یابند و بل فلسفه ‘ تاریخی و تاریخ ‘ فلسفی دیده می شود و این پیوند مبارک بدون تفسیر تاریخ فلسفه برای هگل امکان پذیر نبوده است . لذا تفسیر هگل از تاریخ فلسفه جدید (مدرن ) امکان جمع تقابلهای تفکر جدید غربی را که از زمانه دکارت تا خود هگل حیات فرهنگی غرب را دچار شقاق و گسیختگی کرده بود ‘ میسور ساخت . در مقاله حاضر‘ یکی از مهمترین فلاسفه دوره جدید ‘ یعنی اسپینوزا از نظرگاه هگل با ابتناء بر متن درس – گفتارهای تاریخ فلسفه مورد بحث قرار گرفته است . در بخش اول مقاله مقدمه کلیات تفسیر هگل را پیش گشیده ایم . دربخش دوم نقد و نظر هگل در باب تعاریف کتاب اخلاق را آورده ایم . در بخش سوم نیز مسأله انکار جهان در فلسفه اسپینوزا ‘ که در مقابل تفسیر الحادی فلسفه اوست ‘ مورد بحث و فحص قرار گرفته است .