فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
محور عمودی خیال در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصیده در تمام ادوار شعر فارسی ساختاری یک نواخت و تقلیدی داشته است و همین ویژگی نقش مهمی در ضعف محور عمودی این قالب شعری داشته و باعث شده است تا تخیل شاعر همواره در یک جهت سیر کند و زنجیره ای از تصاویر تکراری و از پیش تعیین شده را تداعی نماید. امّا شگرد های ناصرخسرو (394-481 ﻫ .ﻕ.) برای به کارگیری تصاویر در محور عمودی قصیده هنجارشکنانه است؛ طرح هایی که او از ساختمان قصیده ارائه کرده متنوع و در عین حال بی نظیر است. در این مقاله، مجموع قصاید ناصرخسرو با اشعار سه تن از معروف ترین هم عصرانش یعنی عنصری (؟- 431 ﻫ .ﻕ.)، فرخی (؟- 429 ﻫ .ﻕ.) و منوچهری (؟- 432 ﻫ .ﻕ.)، از لحاظ ساختمان مورد مقایسه قرار می گیرد و در نهایت ویژگی هایی مانند توصیف مفصّل، تمثیل، تشخیص، تکرار واژه های محوری در طول قصیده و پیوستگی ابیات به واسطه حروف ربط که از مهم ترین عوامل مؤثر در استحکام محور عمودی قصاید ناصرخسرو است و در شعر معاصران وی کم تر به کار رفته، تبیین شده است. با توجه به گرایش شاعران مداح به مخاطب و گرایش ناصرخسرو به آرمان های خود، ساختمان قصاید وی متأثر از عواطف و احساسات شخصی و مذهبی اوست. بر همین اساس، ناصرخسرو متناسب با عواطف شخصی، در محور عمودی ساختمان قصیده به نوآوری هایی همچون شروع کردن قصیده با سؤال از مخاطب و یا مورد خطاب قرار دادن او، حضور شاعر در پایان اکثر قصاید، فراوانی قصاید فاقد تشبیب و شریطه و نیز استفاده از تخلّص شاعری در پایان قصاید دست زده است.
بررسی اندیشه های پارادوکسیکال (متناقض) در شعر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل برون زبانی موثر بر پذیرش نوواژه ها
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر گزارشی است از نتایج یک بررسی دربارهٔ پذیرش نوواژه های عمومی، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با همکاری 450 پاسخگو در سه استان (تهران ،اصفهان وکرمان). مبنای نظری این بررسی الگوی انتشار نوآوری های رابرت ال. کوپر است که به حوزهٔ برنامه ریزی زبان مربوط می شود. پژوهشی میدانی درمورد مهم ترین عوامل غیرزبانی است که بر انتشار نوواژه های مصوب فرهنگستان اثر می گذارد. فرض بر این است که، در جامعهٔ آماری مورد نظر، به عنوان مخاطبان نوواژه های مصوب فـرهنگستـان، بین سطوح پیشنهادی کـوپـر دربارهٔ نوآوری های ارتباطی، که عبارت اند از: آگاهی، ارزیابی، دانش و کاربرد، رابطه وجود دارد. چگونگی این روابط از طریق شیوه های آماری توصیفی و استنباطی گوناگون و با استفاده از پرسشنامه به دست آمد. بر پایهٔ نتایج به دست آمده، بین دو عامل آگاهی و دانش پاسخگویان و نیز بین دو عامل ارزیابی و کاربرد نوواژه ها همبستگی مثبت دیده شد. علاوه بر این، بین دو عامل آگاهی و سن و نیز دو عامل دانش و تحصیلات پاسخگویان همبستگی معنی دار مثبت وجود دارد.
در این مقاله، با کشف و توصیف این روابط، راهکارهایی برای کمک به تسریع فرایندهای پذیرش و انتشار نوواژه ها پیشنهاد می شود.
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.
نگاهی به کتاب زبان و اندیشه نیک لاند
حوزههای تخصصی:
غزل زاییده ی عشق و عشق زاییده ی جمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی شعریست که احساسات و عواطف شخصی گوینده را بیان کند و اگر حاوی و اندیشههای مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق میگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه ی غالب حیات او شود، نمیتوان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصهی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجهی جلوهی معشوق است و جلوه لازمهی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.
بررسی تطبیقی عاشقانه های احمد شاملو و ناظم حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی که به مقایسه و تطبیق آثار ادبی می پردازد «ادبیات مقابله ای» است. در این شیوه تاثیر ادبیاتی بر ادبیات یا شاعری بر شاعر دیگر در نظر گرفته نمی شود و تکیه بر روی نقاط وحدت اندیشه است. ادبیات تطبیقی آمریکایی نیز برخلاف مکتب فرانسه، بر همین شیوه نظر دارد.
در این نوشته براساس شیوه «ادبیات مقابله ای» به مقایسه تعدادی از «عاشقانه» های احمد شاملو و ناظم حکمت پرداخته شده است. این شاعران بزرگ با در پیش گرفتن سبک و سیاقی خاص و مدرن در عرصه عاشقانه سرایی و پیوند زدن عشق با زندگی و مبارزه و جریانات اجتماعی و امید و تلاش و تحرک، تغزلات زیبایی را خلق کرده اند.
جنبه عمومی و انسانی یافتن عشق، ذهنیت غنایی تازه، شکایت این دو شاعر از روزگار غریب عشق
و نمودهای خاص عرفان زمینی در عاشقانه های آنها، اشعاری زیبا و بی بدیل و مدرن در ادبیات غنایی ترکی و فارسی پدید آورده است.
نقد کهن الگویی سفرِ قهرمان در داستان هفت خان اسفندیار بر اساس نظریّة ژوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این نوشتار، تحلیل نمادهای داستان هفت خان اسفندیار، بر اساس نظریّة فرآیند فردیّت یونگ است که در نظریّة تک اسطورة ژوزف کمپبل، نمود یافته است. کمپبل برای سفر قهرمانان اساطیری، به منظور دست یافتن به فردیّت، الگویی در نظر گرفته که از سه مرحلة اصلی عزیمت، تشرّف و بازگشت تشکیل شده است. در این مقاله، سفر اسفندیار در هفت خان با این الگو و مراحل خردتر آن سنجیده و نشان داده شده است. خودآگاهِ ایرانی در هیأت اسفندیار، در پی توران که ناخودآگاهِ اوست، به آن سرزمین سفر می کند. اسفندیار که نمادی از کهن الگوی قهرمان است، می کوشد تا با ناخودآگاهِ درون بوحدت برسد. او به یاری پیرِ فرزانه و امدادهای غیبی، نخست در هفت وادی، سایه را با خود هم راه می کند و سپس با ورود به آستانِ تشرّف و غلبه بر نفسِ امّاره، با سه آنیمای درون بوحدت می رسد و با برکتی که از این سفر بدست می آورد، به سویِ جامعة خویش بازمی گردد تا با در دست گرفتنِ قدرتِ وعده داده شده از سویِ خودآگاه، به اصلاح و تحوّل جامعه بپردازد. این که اسفندیار بعدها به رویارویی با رستم برمی خیزد و قدم در راه بی بازگشت می گذارد، بیان گر این واقعیّت است که در سفر مثالیش نتوانسته با ناخودآگاه بِیگانگی برسد. بی بهرگیِ او از فرایند فردیّت و سیر ناقص او در روندِ کمال، موجب می شود تا بر تخت شاهی ننشیند و در نیمة راه زندگی، جان بسپارد.
اصطلاحات نجومی دیوان حافظ
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۴ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
بررسی گونه ای خاص از آرایه ی تجاهل عارف در شعر حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
55-72
حوزههای تخصصی:
آرایه ی تجاهل عارف در شعر شاعران پارسی گو در شبکه ای وسیع از آرایه های ادبی آشنا همچون کنایه، ذم شبیه به مدح و مدح شبیه به ذم، تهکم و برخی صورت های مجازی از دیرباز شناخته شده بوده است. ادراک معنا در آرایه ی تجاهل عارف که به طور سنتی در گروه صنایع معنوی جای دارد، با فرایند کشف همراه است به گونه ای که معمولاً خواننده با کشف لایه های معنایی در درون کلام، در مسیر ادراک شعر و احساسات شاعر قرار می گیرد و آن را دریافت می کند. از این نظر با مفهوم آیرونی، به ویژه آیرونی نمایشی در ادب مغرب زمین هم راستا قرارمی گیرد. در این نوشتار، با بهره مندی از مفهوم تجاهل عارف در ادب سنتی و نیز آیرونی نمایشی ، گونه ای خاص از آرایه ا ی ادبی با تکیه بر اشعار حافظ بررسی می شود که می تواند به عنوان زیرشاخه ای مستقل از آرایه ی تجاهل عارف قلمداد شود و از آن جا که تا کنون نامی برآن نهاده نشده، می توان آن را «دانانمایی کنایی» نامید. در این آرایه، ساختار کلام به گونه ای تعبیه شده است که در ظاهر امر، گوینده برعکس تجاهل عارف، خود را واقف به معنایی قطعی و مسلم می داند و سپس کلام را به سمتی هدایت می کند تا خواننده یا مخاطب در گفتمان با متن، بی خبری و ناآگاهی گوینده را درمی یابد و درنتیجه برخلاف ادعای او، به معنایی متفاوت و گاه متضاد با آنچه در ظاهرسخن بیان شده دست، می یابد و به نوعی خاص معنایی جدید از متن بیرون می آورد.
شرح حال نیکیتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح حال نیکیتین ساجدی صبا طهمورث بازیل پ. نیکیتین در اول ژانویه 1885 در شهر سوسنوویتس لهستان به دنیا آمد و در 8 ژوئن 1960 در پاریس درگذشت. (? آرین پور 1374، ص 224، پانوشت 1) وی شرح حال پر ماجرای زندگی خویش را در ایرانی که من شناخته ام (? منابع) گزارش کرده و تقریبا تمامی اطلاعات مربوط به تحصیلات، حرفه کنسولی و خاطراتش را در آن آورده است که ما قسمت هایی از آن را در اینجا نقل می کنیم. نگارش این کتاب ظاهرا در ایام تلخ اشغال پاریس به دست ارتش رایش سوم انجام گرفته است، چون با عبارت «سپتامبر 1941- پاریس» به پایان می رسد. پدر او روس و از خانواده های بزرگ سن پترزبورگ و مادرش لهستانی بود. از این رو، دوره تحصیلات اولیه اش را در ورشو می گذراند و، به لطف یک معلم فرانسوی که در کلاس درس فرانسه از شرح سفرهای خویش به مشرق زمین با جاذبه خاصی سخن می گفت، در او ذوق و شوق برای سفر به شرق پدید می آید. در طول سال های 1900 تا 1902، که پدرش در ماموریت ادسا بود، چند بار از این بندر دریای سیاه بازدید کرد و حتی به یالتا رفت ...
گنج شایگان
حوزههای تخصصی:
بازتاب نظریات مدیریتی در شاهنامه فردوسی (با تکیه بر پارادایم نیوتنی و تئوری آشوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مبحث مدیریت، نظریه های گوناگونی وجود دارد که در آنها به موضوعاتِ ثبات، تغییر و تغییر مداوم و پیش بینی نشده توجه شده است. با توجه به تقسیم سطوح مدیریت به سطح عملیاتی، میانی و عالی، می توان پادشاهی را در سطح عالی مدیریت جای داد؛ به ویژه اینکه، «قدرت» یکی از کاربردی ترین مفاهیم در حوزه مدیریت است و شاهان از این ویژگی سازمانی بهره مندند و نسبت به موضوع تغییر، باید موضع مناسب اختیار کنند؛ با بررسی بخش های مختلف شاهنامه، بخصوص بخش حماسی، می توان الگوهایی از این گونه های مدیریت را یافت؛ بررسی حکومت و نوع آن در شاهنامه و تطبیق آن با نظریات مدیریتی جدید، مطالعه ا ی در کارکردهای اسطوره و بخصوص شاهنامه است که این پژوهش بدان می پر دازد و به این نتیجه می رسد که از هر سه سطح مدیریتی نمونه هایی را در نظام حکومتی و پادشاهی در شاهنامه می توان یافت.
رقیب حصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی پیشینه و بازسازی یک سنت اجتماعی و فرهنگی فراموش شده که در ضمن یک تشبیه مرکب و با واژگان فریبکار در بیت زیر از اشعار بازمانده از رودکی انعکاس یافته، نوشته شده است: خورشید را ز ابر دمد روی گاه گاه چونان حصاری ای که گذر دارد از رقیب بر اساس یافته های این گفتار؛ رقیب صاحب یکی از مشاغل اجتماعی بوده است که خانواده های اصیل برای تربیت و محافظت از فرزندان خود استخدام می نموده اند و حصاری، به معنای معشوق و زیبا رویی است که چهره زیبا و آفتاب سان خود را در پرده نقاب پنهان می کرده است. بدون درنظر گرفتن این رسم، شعر رودکی تمام لطافت و زیبایی خود را از دست خواهد داد.
دو روایت از سندبادنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب سندبادنامه از جمله داستان های مطرح در نثر فارسی است که درباره سابقه، منشا و نسخه های منظوم و منثور آن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. بعلاوه در هزار و یک شب نیز داستان هایی تحت عنوان حکایات سندباد بحری وجود دارد که شرح مسافرت های هفت گانه شخصی به همین نام است.
مقاله حاضر به ریشه یابی حضور سندباد در ادب پارسی می پردازد و به شکل گذرا سندبادنامه های مطرح در تواریخ ادبیات را از ابتدا مطرح می کند. سپس نامدارترین سندبادنامه موجود که همان سندبادنامه ظهیری سمرقندی است، از لحاظ تاریخی و نیز محتوایی مورد بحث قرار می گیرد.
در بخش بعدی، داستان سندباد بحری از هزار و یک شب مورد تحلیل قرار می گیرد؛ نظرات مختلف پیرامون واقعی بودن آن و جنبه های روانکاوی آن مطرح و مورد مداقه قرار می گیرد و در پایان از بحث نتیجه گیری به عمل می آید.