فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
احیای آثار مکتوب هر جامعه، راهی برای شناخت بهتر فرهنگ و تمدن آن جامعه است. دانش نقد و تصحیح متون در نظر دارد با بررسی نسخه های خطی گذشتگان، غبار تحریف و دگرگونی را ـ که به واسطه گذشت روزگار بر چهره آن ها نشسته ـ فرو نشاند. سعید نفیسی از محققان پیشرویی است که در این راه گام نهاد و متونی را برای نخستین بار به شیوه انتقادی تصحیح کرد. نفیسی در برهه ای از زندگی در تصحیح متون، شیوه های انتقادی معمول خاورشناسان را به کاربرد، اما در سال های بعد، این روش را کافی ندانست و شیوه خاص دیگری برگزید. این متون نسبت به متون قبل از خود، به عنوان نخستین تصحیحات انتقادی مطرح شدند و با وجود تصحیحات جدیدتری بر روی متون تصحیح شده نفیسی، برخی از آثار نفیسی جایگاه خود را حفظ کرده اند. در این جستار با بررسی ده متن از متون مصحح به وسیله ایشان، شامل شش اثر منظوم (دیوان انوری، دیوان عطار، دیوان عمعق، دیوان رشید و طواط، رباعیات بابا افضل، کلیات عراقی) و چهار اثر منثور (تاریخ بیهقی، گشایش و رهایش، لباب الالباب، رساله فریدون سپهسالار)، با توجه به برخی ملاک ها که در تصحیح یک متن لازم است، شیوه ها و دیدگاه های انتقادی وی بررسی شده است.
بحران تصویرگری کتاب کودک
تحلیل منطق الطیر بر پایه روایت شناسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله بررسی ساز و کار روایت منطق الطیر از دیدگاه دو روایت شناس ساختارگرا، گرماس و ژنت است. از یک سو، با طرحِ الگوی کنشیِ معناشناسانه گرماس و ساختارِ بنیادینِ تقابل های دوگانه در این الگو، فرایند معناسازی و پیش رویِ واحدهای روایت در منطق الطیر تحلیل میشود. همچنین نقشِ تقابلِ جفت های متضاد همچون معنا و صورت، روح و جسم، لاهوت و ناسوت در شکل گیریِ نقش های کنشیِ این الگو تبیین میگردد. از دیگرسو، بر اساسِ نظریه ژنت، سه سطحِ رواییِ داستان، روایت، روایت گری و مولفه های رابطِ این سطوح در متنِ منطق الطیر نشان داده میشود تا از دیدگاهِ ژنت، میزانِ روایت مندی این اثر معلوم شود.
رویکرد مولانا نسبت به استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا اهل استدلال بوده ودر مثنوی از انواع استدلال بهره برده است. البته استدلال مورد نظر مولانا، بیشتر استدلالی است که در جهت فهم مطلب به مخاطب است تا اثبات ادعا. استدلال های تفهیمی که بیشتر در موضوع های اخلاقی خودنمایی می کنند، شامل انواعی چون عقلی، نقلی، عقلی و نقلی است. مولانا در استدلال های عقلی –آنچنان که روش معهود واعظان منبری است- بیشتر به تمثیل و تشبیه، و در استدلال های نقلی به قرآن و حدیث تکیه داشته است.
بازتاب گیاهان دارویی در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مفاخره؛ جلوه ای از نقد شعر در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
233 - 256
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفاخره یا خودستایی به عنوان شیوه ای آزاد در نقد شعر مورد بررسی قرار می گیرد. مسأله این است که آیا می توان مفاخره را تاحدودی به عنوان یکی از مظاهر و ابزارهای نقد شعر در میان شاعران تلقی کرد؟ شاعران عموماً در تمجید از آثار خود یا ترجیح آن بر آثار دیگران تحت نفوذ احساسات و تأثرات درونی خود بوده و معیار دقیقی برای داوری در نظر نداشته اند؛ ازاین رو تحت تأثیر وضعیت حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی خود، دیدگاه های عموماً تأثری خود را درباره آثار خود در اشعارشان آورده اند. روش این مقاله برای تحقیق درباره این مسأله مبتنی است بر تحلیل محتوا و توصیف نمونه های آثار منظوم به همراه بررسی رابطه مفاخره با سبک شعری شاعران و ذکر دلایلی برای روی آوردن شاعران به مفاخره؛ در نتیجه، مفاخره در مطاوی آثار ادبی فارسی به عنوان عنصری سبک ساز دیده می شود که می توان آن را از منظر نقد ادبی حائز اهمیت دانست؛ ولی آن را در قالب نوعی از نقد موسوم به نقد بی معیار و نقد ذوقی یا نقد تأثری می توان بررسی کرد و به طور کلی مفاخره در شعر با هر دیدگاهی که صورت گیرد، در بسیاری از مواقع می تواند دربردارنده نقد شعر خود یا دیگران باشد.
اشعار آغازین منظومه ورقه و گلشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورقه و گلشاه منظومه عاشقانه ای است با بیش از 2000 بیت در بحر متقارب، که عیوقی آن را ظاهرا در حدود قرن ششم هجری سروده است. در آغاز این منظومه، شانزده بیت در ستایش پروردگار و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به شرح ذیل آمده است: 1 به نام خداوند بالا و پست که از هستیش هست شد هرچه هست 2 فروزنده شمسه خاوری برآرند طاق نیلوفری 3 معطر کن باد عنبرنسیم نظام آور کار در یتیم 4 نه پیکر نگارنده پیکران نه اختر برآرنده اختران 5 جهاندار بخشنده کامکار خداوند بیچون پروردگار 6 گر از خاک ره بر نگیری سرم روم مصطفی را شفیع آورم 7 سلام من العالم الحاکم علی روضه المصطفی الهاشمی 8 شفیع امم خاتم انبیا پهر رسالت مه اصفیا 9 کلید در گنج رب جلیل امام هدی در درج خلیل 10 شه آسمان قدر و سیاره جیش مه هاشمی آفتاب قریش 11 هزاران درود از جهان آفرین سوی روضه سیدالمرسلین 12 الهی چو امیدوارم به تو برآور اومیدی که دارم به تو 13 رهی پیشم آور که در هر قدم زنم دم بدم در رضای تو دم 14 درآموز شکرم چو بخشیم گنج صبوریم ده چون فرستیم رنج 15 زشرم گنه آبروین مبر چو خاکم زتقصیر من در گذر 16 توقع همین دارم ای کردگار که در رستخیزم کنی رستگار
توازی یا تکرار پنهان و نقش آن در خلق آثار ادبی ؛ یک تحلیل نحوی - کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، ضمن توصیف توانایی هنری در مرحله تکرار الفا توجه اصلی به فرآیند تکرار در دیگر حوزه های زبانی همچون تکرار در سطح نحوی زبان (ساختهای متوازی) معطوف می شود . پر واضح است که راز اصلی ابداع و هنر خلقت گری ادبی در همین تکرارها نهفته است . توازی و تقارن در یک اثر ادبی را می توان در چهارچوب یکی از فرآیندهای زبانشناختی زیر مدنظر قرار دارد : 1- ساخت سازگاری (وجهی)(Mood structure) ......
اسطوره قربانی در آثار «بهرام بیضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجة این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخشِ «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
نقدی بر نگرش اسطوره از منظر لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم که نشان دهیم چگونه سهم تعریف اسطوره به دور از دیدگاه صرفا زبان شناسانه در تفکر لوی استروس برای محقق، راه شناخت تاویل روایت های اسطوره ای را مسدود می کند. از این رو نخست به تعریف نماد در ارتباط با اسطوره پرداختیم، سپس به تاول اسطوره از منظر لوی استروس بسنده کردیم، آنگاه با ذکر مثالهایی دریافتیم که اسطوره نوعی روایت است که اشکال آن نخست در ژرفای تصورات پدیدار گشته و پاره ای از آن در کسوت قالبهای بدیع تجلی یافته است، پس از ذکر دو حکایت و تطبیق آن با پاره ای از روایت های همگان به رهیافت...
نمود پارناسیسم در معلقه امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ممکن است این سؤال در ذهن خواننده مقاله مطرح شود که انگیزه جستجو و بررسی ویژگیهای پارناسیسم در شعر یک شاعر جاهلی عرب که صدها سال پیش از ظهور این مکتب می زیسته است، چیست؟ آیا «امرؤالقیس» پیش تر از زمان خویش ره پیموده یا مسئله چیز دیگری است؟!
حقیقت آن است که پارناسیسم گرچه نامی جدید برای یک مکتب ادبی نوپا در قرن نوزدهم است، ولی بسیاری از ویژگیها و اصول مطرح شده در آن در شعر شاعران عرب و به ویژه در شعر شاعران عصر جاهلی وجود داشته است و بسیاری از شاخصه های مکتب پارناسیسم جزء سرشت بی پروا و گستاخ همانندان امرؤالقیس بوده است؛ شاعری که به زعم نگارندگان این جستار، ادب خویش را کمتر در خدمت زندگی حقیقی و راستین مردمش قرار داد و در سروده هایش به دردها، شادی ها، سعادت و تیره روزی آنان، چندان وقعی ننهاد.
نویسندگان این جستار- ضمن نکوهش ابعاد غیر اخلاقی و وجوه پارناسی منفی مطرح در چکامه «الملک الضلیل» امریءالقیس، و برکنار از تایید تصاویر آرزوهای سرکش و شادی های گناه آلود او- برآنند تا حقیقت و ژرفای شعری را واکاوی نمایند که از آن، رایحه پیشگامی ادبیات مشرق زمین در طرح ایده های نخستین مکتب ادبی پارناسیسم به مشام می رسد. هرچند این پیشگامی در شعر سراینده ای به وقوع پیوسته که در حقیقت وجودی او و اشعارش همچنان شک و تردید برجا مانده است!
شخصیت پردازی در رمان
کاوه،آهنگری فرودست یا خدایی فرود آمده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن آدمی از دیرینه ترین زمان تاکنون سرشار از آرزومندی و بلندپروازی بوده و تفکر در جهان مادی، خوداندیشی وچشم اندازی بلند و فراتر از خود داشتن، همواره در وجود انسان نهفته بوده است. اگرآدمی می تواند به جایی برسد ""که به جز خدا نبیند"" نتیجه ی همین گستره ی وجودی است. سیر نوسانی صعودی و نزولی یکی دیگر از ویژگی های ذهن انسان است. این حرکت همواره در اسطوره، فلسفه و تاریخ خود را نشان داده است. از آن جا که در اسطوره ذهن آدمی اختیار به نسبت مطلقی دارد، این سیر در آفرینش، گزینش، دگرگونی و تلفیق پدیده های اسطوره ای بیشتر خود را نشان می دهد.
کاوه ی آهنگر، یکی از شخصیت های برجسته شاهنامه می باشد که از این جهت قابل بررسی است ونام وصفت به ظاهر پارادوکس مانند او بیانگر این امر است. او را می توان شخصیتی خدایی دانست که پس از پشت سر نهادن دگرگونی های مختلف، به آهنگری نزول کرده است اما ویژگی ها و اعمالی همچنان بزرگانه وخداگونه دارد. در این مقاله به کاوشی در این زمینه پرداخته می شود
نقد شخصیت در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه اشعار پوشکین به زبان فارسی از طرف وحید دستگردی شاعر و دانشمند ایرانی
حوزههای تخصصی:
چهره سعدی در آینه های موج دار
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۹ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی: