فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک، در زبان عربی به معنی گداختن و ریختن زر و نقره است و سبیکه پاره نقره گداخته را گویند. در اصطلاح ادبی به معنای طرز خاصی از نظم و نثر است که معادل style اروپایی است.Style خود از ستیلوس یونانی ماخوذ است، به معنای آلتی فلزی یا چوبین که به وسیله آن حروف و کلمات را بر روی الواح مومی، نقش می کرده اند.
شناختن نامهای شهرها و دیه ها
حوزههای تخصصی:
ادبیات: تفسیر هایدگر بر شعر: بازگشت به زادبوم اثر: هولدرلین
حوزههای تخصصی:
لغز و معما
حوزههای تخصصی:
بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. هم زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند، و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کردند. عده ای هم در دوره معاصر تلاش کرده اند با طرح مسئله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عام تر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مدنظر داشته اند؛ در حالی که بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد، نه جایگزین های آن.
زبان شناسی: گفتگو با دکتر محمد رضا باطنی
حوزههای تخصصی:
خام گیاه خواری و دکتر غلامعلی بسکی
منبع:
حافظ آبان ۱۳۸۹ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
توصیف های تکراری و زیبایی آن در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است به زمینه اصلی شعر خاقانی که از آن به وصف و تکرار تعبیر شده است؛ اشاره شود. وصف صبحگاهان، وصف ابزار موسیقی و باده گساری موضوع اصلی این نوشته است. برای اینکه مساله تکرار در عین زیبایی بخصوص در مورد ابزار موسیقی در شعر این شاعر آشکارتر گردد؛ به نحوه کاربرد این نوع ابیات و بسامد آن ها در دیوانهای چند شاعر معروف پیش از خاقانی نیز اشاره شده است تا خوانندگان به میزان علاقه مندی این شاعر به وصف و تکرار این مضمونها که با روشها و شگردهای بدیع بیان شده پی ببرند.
سیمای انسان در مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
بررسی چند ترقیمه از نسخ غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثاری که در طولِ تاریخ بارها استنساخ شده و نسخِ گوناگونی از آن به دست ما رسیده، غزلیات شمس اثر مولانا جلال الدین محمّد است. جامع ترین تصحیح موجود از این اثر، به حدود نیم قرن پیش برمی گردد که بدیع الزمان فروزانفر بدین کار همّت گمارده است. از میانِ نسخِ متعدّدِ غزلیات شمس ـ چه نسخه هایی که فروزانفر در اختیار داشته و معرفی کرده و چه نسخه هایی که در دسترس ایشان نبوده است ـ تا اواخر قرن نهم، 12 نسخه، ترقیمه دارد. در این تحقیق، اجزایِ مختلفِ این ترقیمه ها اعم از زبانِ ترقیمه، تاریخِ کتابت، نامِ کاتب و... مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از مهم ترین کارهایی که در زمینه نسخه شناسی بایسته است، ارائه تصاویر ترقیمه ها به مخاطبان است؛ هرچند این مسأله در فهرست نگاری نسخ خطّی تا به امروز رعایت نشده است. در این پژوهش پس از بررسی دقیق اجزای مختلف ترقیمه ها به نکاتی دست یافتیم که پیش از این مغفول مانده بود؛ از آن میان می توان به ترقیمه نسخه قره حصار اشاره کرد که اختلاف هایی در خواندن تاریخ این ترقیمه وجود داشت؛ امّا به کمک شواهد درونی و بیرونی تاریخ صحیح ترقیمه استخراج شد و از این طریق قدیمی ترین نسخه ترقیمه دار، مشخص و معرفی گردید.
لیلی الاخیلیه، بانوی مرثیه سرای دوره اموی
حوزههای تخصصی:
نمودهای برجستة هویت ایرانی در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت از سویی نمایندة تفاوت بین خود و دیگری و از سوی دیگر بیان گر تشابه بین افراد یک گروه است. تشابهی که احساس انسجام و هم بستگی را در بین اعضای آن نهاد یا گروه تقویت می کند و باعث پایداری آنان در طی تاریخ می شود. در سراسر تاریخ پر فراز و نشیب ایران، هویت ایرانی از اصلی ترین عوامل ماندگاری و ضامن بقای آن بوده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی عناصر فرهنگ و هویت ایرانی در تاریخ جهانگشای جوینی، یکی از متون شاخص به لحاظ داشتن عناصر نمایان گر هویت ایرانی، کاویده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «تأثیرپذیری از شاهنامه»، «دین مداری»، و «تلاش در راه غلبة فرهنگی و کسب استقلال و آزادی» مهم ترین مؤلفه های هویت ایرانی است که در ساختار و محتوای این اثر انعکاس یافته است.
نگاهی دیگر به افسانه زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانهBinaryopposition جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال، و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورا مزدایی معنا می شوند و مهراب و کابل با گزاره های اهریمنی. زیرا مهراب از تبار ضحاک ماردوش است. عناصر داستان اعم از اشخاص و حوادث در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دو گانه، گاه با هم در تعاملinteraction هستند و گاه در تضادparardox، یعنی زیر ساخت واحد دارند و رو ساخت متکثر. اشخاص محوری داستان عبارتند از سام، منوچهر، زال، رودابه، سهراب، سیمرغ(شخصیت فراتاریخی) و حوادث محوری عبارتند از: تولد زال، پرورش زال، طردِ زال از سوی سام. مجموعه اشخاص و حوادث، هر یک به فراخور موقعیت کار کردی و هویت ذاتی خود ساختار افسانه زال و رودابه را می سازند.
هویت زن در غزل مدرن و پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران مدرن و پست مدرن قبل از هر چیز با پارادایم معرفت شناسی مشخص می شود که بازتاب آن را در همه حوزه ها، از جمله در ادبیات و شعر نیز می توان یافت. شعر پست مدرن ایران در شمارآخرین و جدیدترین اشعار معاصر قراردارد که نگاههای منتقدان و بسیاری از جوانان جامعه را به سوی خود جلب کرده است. یکی از موضوعات عمده در این اشعار، بازتاب چهره زنان در طیف های گوناگون است که در برخی موارد بیانگر احوال وکردار و اندیشه ها و به تبع آن آشکارکننده ابعاد هویتی آنان در جامعه امروز ایران می باشد. کنش ها و منش هایی که به نظر می رسد، معلول شرایط اجتماعی و تاریخی است که در آن عرصه، زن می خواهد خود را از قید و بندهای تاریخی و سنتی حاکم بر زندگی یا ذهن و ضمیرش برهاند وهویت های متکثر، مبهم و بیگانه را به تجربه بنیشیند. این پژوهش به روش تحلیل محتوا به بررسی آثار مدرن و پست مدرن از منظر تحلیل جایگاه وهویت زن در این اشعار با ارجاع به مبانی معرفت شناسی و جامعه شناسی می پردازد تا از رهاورد تبیین و آشکارسازی مفاهیم، عصیان ها و اعتراض های نهفته در پس این اشعار، گامی در جهت شناخت و هویت زن معاصر برداشته شود که اغلب بیانگر شکاف و چالش میان مبانی سنتی و رهاوردهای مدرنیته و موضوعات فلسفی پست مدرن است.
منوچهری دامغانی، شاعر طبیعت (در احوال، اوصاف، ابداعات و قوت ها و ضعف های شعری وی)
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
بازنمایی زنان در ضرب المثل های گیلکی (گونه اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها آینه فرهنگ هر جامعه هستند؛ از این رو، با بررسی آن ها می توان به درک بهتری از باورها و نگرش های گویشوران هر جامعه نسبت به زن و ارزش های اجتماعی- فرهنگی مردم هر منطقه دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل بازنمایی زنان در ضرب المثل ها گیلگی (گونه اشکورات) است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه ساخت یافته با شصت نفر از گویشوران اصیل گیلکی زبان اشکورات (اعم از زن و مرد)- که بیش از 45 سال سن داشتند و چندان متأثر از زبان فارسی معیار نبودند- گردآوری شد. از آنجا که روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی است، ضرب المثل های گرد آوری شده درباره زنان، نخست از نظر معنایی تقسیم بندی و توصیف و سپس به هجده مقوله تقسیم بندی شدند. این مقوله ها نشان می دهند که سه نوع تصویر یا بازنمایی از زنان در مثل ها وجود دارد که به ترتیب فراوانی عبارت اند از: الف) بازنمایی منفی، ب) بازنمایی مثبت، ج) بازنمایی خنثی. توزیع این بازنمایی ها در چارچوب گفتمان انتقادی و مطالعات فمینیستی تحلیل شد. از یافته های مهم پژوهش حاضر این است که در جامعه گیلکی زبان منطقه اشکورات مفهوم جنسیت به عنوان ساختاری ایدئولوژیک درک می شود. بر اساس رابطه سلسله مراتبی برتری و فرودستی، طبقه اجتماعی زنان فرودست شمرده می شود و زنان به عنوان اعضای طبقه اجتماعی فرودست بدون مزیت خاص و بیشتر نادیده گرفته می شوند.