فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۲۲۱ تا ۵۰٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Tout récit étant un acte producteur, oral ou écrit, joue le rôle d'un lien qui unit l'univers conceptuel fictif, à savoir, l'histoire et le réel, et exige la présence d'une instance narratrice qui prend en charge le récit. Amélie Nothomb, auteure prolifique belge francophone, expatriée dès sa petite enfance, est créatrice des œuvres dont une grande partie est en quelque sorte une répétition, une réécriture de son enfance et de son adolescence. La multiplicité des modalités narratives dans les œuvres d'Amélie Nothomb, c'est ce qui rend l'écriture de Nothomb singulière dans son objectif de démontrer d'une manière consciente certaines réalités de la vie de l'homme et de la condition humaine.En nous appuyant sur les théories de Gérard Genette, nous avons examiné les différents types narratifs dans Hygiène de l'assassin, Métaphysique des tubes, Stupeurs et tremblements, le Sabotage amoureux et Biographie de la faim d'Amélie Nothomb, afin de savoir quels sont les différents types narratifs dans les œuvres de cette auteure. S'agit-il d'une narration de forme auctoriale ? Le "je" narratif, le "je" de l'écriture et le personnage sont-ils les mêmes? Quelle est la raison de ce choix de Nothomb dans sa création littéraire autobiographique ou autofictive ? Cette étude nous révélera le but de l'écrivaine dans la (re)composition de soi.
هویت زنانه دیگری در رمان "رقص در آینه شکسته" از مهری یلفانی با تکیه بر نظریه پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مردمحوری و امپریالیسم اشکال مشابهی از سلطه را علیه زنان که زیردست و غیر تلقی می شوند، به کار می برد که در بسیاری از ابعاد، مشابه و موازی یک دیگرند. رمان "رقص در آینه شکسته"، اثر مهری یلفانی، نویسنده زن مهاجر ایرانی، سعی دارد جامعه سنتی ایران و جامعه مدرن میزبان خود؛ یعنی کانادا را متقاعد به شنیدن صدای مخالف خود کند. او که همیشه و در طول حیات خود از سوی خانواده و جامعه، عنصری دست دوم، بیگانه، فرودست و دیگری تلقی می شده به طرح این مقوله در رمان خود می پردازد و رویکردی انتقادی نسبت به هر دو جامعه سنتی و مدرنِ میزبان دارد. در این مقاله، پاسخ به سوالِ چگونگی جلوه های "دیگری" و هویت زن مهاجر از دو منظر کلی در این رمان مورد تحلیل تاویلی و توصیفی قرار گرفته است و نشان می دهد که نه تنها در جامعه مرد سالار سنتی، مرد تصمیم گیرنده اصلی در همه امور برای زنان است و زن به عنوان دیگری، هویت انسانی خود را از دست می دهد بلکه در جامعه مدرنِ میزبان نیز، به مهاجران اعم از زن و مرد و به زن به طور اخص به عنوان فرودست نگریسته می شود و آنان باید تابع نظام و فرهنگی باشند که از سوی جامعه غربی مورد تایید و تاکید قرار می گیرد و در میان این دیگر انگاری ها است که شخصیت و هویت دوگانه زنان مهاجر شکل می گیرد که آن ها را به نوعی ندامت گزیرناپذیر از مهاجرت می کشاند.
حکایت شیخ صنعان؛ الگوی لحنی حکایات بلند مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
به دلیل این که کارکردروایت در آثار تعلیمی - عرفانی مقدم بر شکل و ساختار آن است، در آغاز ادبیات روایی عرفانی و تعلیمی فارسی نیز توجه زیادی به ساختار و عناصر روایت نشده، اما با گذشت زمان توجه به این عناصر بیشتر شده است. در آثار تعلیمی روایی، لحن، مهم ترین عنصر محسوب می شود؛ چون از سویی یکی از عناصر مهم روایت به شمار می رود و از دیگر سو، با توجه به لزوم ایجاد جذابیت در آثار تعلیمی برای جذب حداکثری مخاطب، عنصر لحن بیشترین کارکرد را دارد. به کارگیری عناصر روایت با نگاه امروزی، در مثنوی معنوی به عنوان مهم ترین اثر تعلیمی عرفانی روایی فارسی، نسبت به کتاب های روایی سنایی و عطار، منسجم تر و جدّی تر است. تنها نمونۀ استثنا در این زمینه، داستان شیخ صنعان در منطق الطیر است که از نظر شکل روایت، خاصه در مباحثی مثل شخصیت پردازی، زبان، لحن و فضاسازی شباهت زیادی به مثنوی دارد و با توجه به شواهد، الگوی مولوی در پردازش حکایاتِ بلند مثنوی بوده است. لحن مناسب راوی و شخصیت ها در حکایت شیخ صنعان که حاصل برایند سایر عناصر روایت محسوب می شود، الگوی لحنی مناسبی برای حکایات بلند مثنوی است. از مهم ترین دلایل استحکام و شباهت لحن در این حکایت و حکایات بلند مثنوی می توان به وزن مناسب و مشترک، تنوّع شخصیت ها، گفت وگوهای زیاد و طولانی، توجّه راوی به پرداخت شخصیت ها، تعداد زیاد شخصیت های خاکستری، عدم جبهه گیری و دخالت راوی در شخصیت پردازی، کلمات و اصطلاحات خاص، تنوّع و تقابل لحنی مناسب و تحکیم لحن قاطعانه به صورت مستقیم توسط راوی اشاره کرد.
الطبیعه الحیه فی أشعار إقبال اللاهوری وأبی القاسم الشابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
114 - 130
حوزههای تخصصی:
الملخص إذا أمعنا النظر فی الشاعرین الکبیرین "أبی القاسم الشابی" و"إقبال اللاهوری" وجدناهما من أکبر الشعراء المصلحین الشرقیین الذین اهتموا بالنفس وشجعوا مواطنیهم علی معرفه النفس، لأنها مقدمه لمعرفه الله تعالی وبالتالی التحرر من مخالب الاستعمار والأزمات الأخری لأن الإنسان حینما یعرف نفسه ویعرف ربّه رجاء للتقرب إلی الله وعالم المثال والاتحاد به لایخاف من کل صعوبه فی طریقه. یهدف هذا البحث إلی دراسه الظواهر المختلفه للحیاه فی شعر الشابی واللاهوری کما یهدف إلی الکشف عن حیاتهما وثقافتهما ثم البحث عن أهم الموضوعات التی تطرقا إلیها. فهما استخدما الرمز فی بیانهما للحیاه والطبیعه وهو أبرز ظاهره یمثل أشعار الشابی واللاهوری فی الحیاه
آموزه های اخلاقی – تعلیمی ِخردنامه های فیلسوفان یونان در اقبال نامه نظامی
حوزههای تخصصی:
نظامی یکی از معدود گویندگانی است که ردّپای حکمت یونان و آرای فلاسفه باستان را می توان در آثارش جستجو کرد. وی با تلفیق آموزه های اسلامی و موازین فلسفی، به اصول حکیمانه، صبغه ای دینی- مذهبی داد. بنیاد حکمت فلاسفه پیشین بر مبنای اصول انسانی و هدف آن، پرورش قوای روحانی بود. از این رو شاید به جرأت بتوان خاستگاه ادب تعلیمی را در حکمت فیلسوفان یافت؛ زیرا اینان در واقع، اولین معلمان اخلاق جهت تربیت بشریت بودند و با بهره گیری از ادلّه و براهین عقلی و نیز ملموس و عینی ساختن مسائل، آدمیان را جهت رسیدن به کمال هدایت می کردند. نظامی در مجموعه اقبال نامه، با به تصویر کشیدن مشرب فلسفی حکما، به نوعی سعی در تربیت مخاطب خویش و نصیحت کردن وی داشته است. آنچه که در این مقاله بررسی می شود، تحلیل دیدگاه های تربیتی سه فیلسوف نامدار یونانی (سقراط، افلاطون، ارسطو) با استناد به کلام نظامی در منظومه اقبال نامه است. در اصل بر آنیم تا بن مایه ها ی تربیتی آموزه های آنان و نیز نقش آن ها را در پایه گذاری این نوع ادبیات مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم.
بررسی تطبیقی ارسال مثل و امثال سائره در دیوان صائب تبریزی و متنبّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
139 - 157
حوزههای تخصصی:
متنبّی و صائب دو شاعر بزرگ حکمت سرا می باشند و دیوان این دو، سرشار از مفاهیم عمیق حکمی و اخلاقی است؛ این مفاهیم با استناد به روابط فرهنگی دو زبان، دائماً بین شاعران عربی و فارسی در آمد و شد و تبادل اند. از آنجا که کثرت استعمال مثل و ارسال مثل در دیوان صائب و متنبّی فراوان است و نیز با توجّه به اینکه هر دو شاعر در حوزه امثال سائره شهره اند و در زمینه های حکمی و اخلاقی نیز اشتراکاتی دارند، این پژوهش سعی دارد امثال سائره و ارسال مثل را در دیوان این دو شاعر به صورت تطبیقی بررسی نماید و به این نتیجه برسد که صائب در بیان ارسال مثل و تمثیل موفّق تر از متنبّی عمل نموده است و این به دلیل بهره جستن وی از تمثیل و تشبیه و استعارات زیبا و بی بدیل در قالب اسلوب معادله است.
Sufi Music: Transcending Boundaries in the Glocal and Mystical Context(مقاله علمی وزارت علوم)
شرحِ سخن بیشتر است از سخن (نگاهی به دقّت علمی و نکته سنجی های استادانه محمّدرضا شفیعی کدکنی در «تعلیقاتِ» تذکره الأولیاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
185-214
حوزههای تخصصی:
محمدرضا شفیعی کدکنی، محقّق و ادیب سخت کوش معاصر که در حوزه های متنوّع قلم فرسایی کرده و استادی خویش را به اثبات رسانده است. تصحیح آثار عرفانی، از جمله «تذکره الاولیا»یِ عطار یکی از حوزه های مورد علاقه اوست که در سه بخش: مقدّمه، متن و تعلیقات به چاپ رسیده است. از ویژگی های این تصحیح می توان به دقّت علمی استاد، اطّلاعات فراوان عرفانی و شرح حال عارفان کمتر شناخته شده، اجتهاد و سخت کوشی در تحقیق، امانت داری و صداقت، نقد بر کاتبان در ضبط نادرست کلمات و تصرّف در متن، اطّلاعات مفید سبک شناسی و واژه شناسی، ترجمه های منظوم و هنرمندانه و اِشراف کتاب شناسی اشاره کرد. این ویژگی ها، در مجموع می تواند در پاسخ به این سؤال اساسی مطرح شود که: محاسن و ویژگی های تعلیقات شفیعی کدکنی در تذکره چیست و به چه دلایلی، ارزش تعلیقات این کتاب، کمتر از متن نیست؟ نگارنده در پاسخ به این سؤال، ذیل ده عنوان، به تفصیل، محاسن تعلیقات استاد را برشمرده و معتقد است که تصحیح اگر با تعلیقاتی بجا و ضروری همراه باشد، راهگشای خواننده در خوانش و فهم بهتر متن خواهد شد. متن هنگامی به سخن در می آید و غبار گمنامی از چهره می زداید که با مقدّمه و به ویژه تعلیقاتی محقّقانه- که حاصل تأمّل در تمام مولکول های معنی دار متن است- آراسته شود.
بررسی اختلاف نظر شارحانِ مخزن الاسرار در ضبط و تحلیل ابیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با مراجعه به یک شرح قدیمی و چند شرح معاصرِ مخزن الاسرارکوشیده می شود ضمن مقایسه نظر شارحان در تحلیل اشعار به تفاوت ها و ابهام های شرحِ ابیات نیز توجه شود. با توجه به اینکه ابیاتِ انتخاب شده، بیشتر دشوار و بحث انگیز هستند، توجه به نظر هر شارح و مقایسه آنها با یکدیگر، جایگاه و اهمیت آن شرح را نیز نشان می دهد. از سوی دیگر ابهام ها و گاه نارسایی های معنایی هر بیت نیز آشکار می شود. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح خطی مخزن الاسرار است که به قرن هشتم بر می گردد و بر بسیاری از شروح بعد از خود تأثیرگذار بوده است. شرح حسن وحید دستگردی از نخستین شروح چاپی معاصر است و در کنار شرح مخزن الاسرار بهروز ثروتیان و برات زنجانی بسیار توجه پژوهشگران این عرصه را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد تفاوت معنایی و تفسیری در این شروح به نسبت زیاد است و در جاهایی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همچنین برخی از این معانی و توضیحات، درنهایت راهگشا نمی شود و ابهام بیت هم چنان باقی می ماند؛ بنابراین، ضرورت دارد برای دریافت معنای دقیق تر ابیات، ضمن مراجعه به بافت متنی ابیات و بهره گیری از شواهد شعری منظومه های دیگر نظامی، دوباره به شرح و تفسیر مخزن الاسرار توجه شود. روش کار شارحان متفاوت است و بیشتر بر معنای واژگان و ابیات متمرکز شده اند و ساختارهای بلاغی، دستوری و ترکیب سازی های زبانی، کمتر واکاوی شده است.
Взаимодействие дейктического и прагматического компонентов в семантике белоруских и английских притяжательных местоимений: сопоставительный аспект(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена сопоставительному анализу белорусских и английских прономинальных средств выражения персонального дейксиса как одной из наиболее важных категорий общения, поскольку высказывание не может быть продуцировано без указания на участников речевого взаимодействия. Традиционно личные и притяжательные местоимения считаются ключевыми маркерами этой категории в языке, поскольку они связывают онтологическую (природа вещей) и ситуационную (конкретная речевая ситуация) концепции вместе. Однако, обладая двойственной семантикой, белорусские и английские посессивы значительно расширяют диапазон своих функций от узких, конвенциональных, являющихся предписанием социума и используемых коммуникантами автоматически, до дополнительных прагматических, позволяющих регулировать речевую интеракцию носителей данных языков на основе трех типов оппозиций: интерсубъектной (свой − чужой), личностной (свой − не свой) и аксиологической (правильно − неправильно) оппозиций, что, в результате, способствует достижению коммуникантами своих целей посредством стратегии сотрудничества с тактиками установления контакта, интеграции, похвалы и симпатии, и стратегии конфронтации с тактиками угрозы, понижения коммуникативного статуса адресата и дистанцирования.
پیر در دیوان حافظ و شعر شاعران کُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
115 - 140
حوزههای تخصصی:
خواجه شمس الدین محمد مشهور به حافظ شیرازی، یکی از شاعران بی بدیل ادب پارسی است، که اشعارش سال ها ورد زبان عارف و عامی بوده و می توان گفت شعر کمتر شاعر ایرانی به وسعت اشعار حافظ در میان مردم رواج یافته است. حافظ در عرصه انتخاب و کاربرد واژه ها و ترکیب های خاص نیز، شاعری مبدع بوده و نه تنها برخی واژه ها را در شعر خود در معنی خاصی به کار برده؛ بلکه ترکیب هایی نیز ساخته است که حاصل ذهن پویا و خلاق اوست. با توجه به هنرمندی حافظ در ساختن و برساختن این گونه ترکیب ها، شاعرانِ پس ازوی نیز، گاه همان ترکیب های خاصِ شعر خواجه را در اشعار خود به کار برده اند. شاعران کُرد نیز از این نوع تأثیرپذیری به دور نمانده اند. یکی از واژگان پر بسامد در شعر حافظ، واژه پیر و ترکیب های خاص آن نظیر؛پیر خرابات، پیر مغان، پیر میخانه و پیر میکده است. در این مقاله، چگونگی کاربرد این واژه و برساخته های آن را در شعر شاعران کُرد با شعر حافظ شیراز مقایسه شده است.
پرده ی کژکوک: بررسی دست کاری های بافتاری در دو ترجمه از نمایش نامه ی «سالومه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
303-328
حوزههای تخصصی:
این جستار کاوشی کارسنجانه در دو ترجمه ی فارسی از نمایش نامه ی «سالومه» آسکر وایلد می باشد که از نگره گاهی بافت شناختی به بررسی موضوع دست کاری های بافتاری در ترجمه ی نمایش نامه ی یادشده می پردازد. گفتنی است که گزینش دو ترجمه ی مورد بررسی که یکی به قلم عبدالله کوثری و دیگری از ابوالحسن تهامی است بر پایه ی ویژگی شناخته شدگی مترجم یا ناشر انجام گرفته است و گزینش بخش های نمونه شناختی گنجانده در این بررسی بر پایه ی سنجش بافت دو ترجمه ی فارسی با نخستین ویراست انگلیسی نمایش نامه ی «سالومه» (۱۸۹۴) به انجام رسیده است. پرسش کانونی در این پژوهش به شیوه های دست کاری بافت آغازین نمایش نامه در دو ترجمه ی فارسی می پردازد، پرسشی که پاسخ به آن در سه الگوی کلی ۱) برون گذاریِ بخش هایی از بافت انگلیسی در ترجمه ۲) افزودن بخش هایی به بافت ترجمه و ۳) ریخت زدایی از الگوهای سبک شناختی بافت، با نگاه به گزیده ای از نمونه های کژتافته ی جانمایی شده در بافت هر دو ترجمه دنبال خواهد شد. بررسی نمونه های درکاویده در این پژوهش از دست کاری بافت در هر دو ترجمه نشان دارد، و این یافته را پشتیبانی می کند که کوشش هر دو مترجم در برگردان این نمایش نامه ی ادبی خوانش های فارسی این کار را در سنجش با بافت انگلیسی دست خوش دامنه ای از دگرریختی های نابایست در تراز بافتاری نموده است؛ آنچه دگرشدگیِ بافتاری کار را در ترجمه به دنبال داشته است.
بررسی موضوعات غنایی در منظومه حماسی عاشقانه سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی شعر از لحاظ محتوا و عوامل درونی، با چهار گونه حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی رو به رو هستیم. این تقسیم بندی بدین معنی نیست که یک اثر ادبی به طور کامل به یک گونه خاصّ تعلّق دارد زیرا در آثار ادبی، گونه های شعر با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن یک اثر غنایی می تواند دارای بخش های حماسی باشد و در یک اثر حماسی می توان نشانه هایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. حماسه هیچ گاه از جنبه های غنایی تهی نبوده است. بویژه منظومه سام نامه که از آثار دوره سبک عراقی در ادب فارسی است و جنبه عاشقانه آن بسیار پر رنگ می نماید. در بررسی این منظومه، دوازده موضوع غنایی از جمله : شکوائیه، مرثیه، نیایش نامه، ساقی نامه و مغنّی نامه، سوگند، مفاخره و ... شناسایی شده است. در اغلب این موضوعات غنایی، زبان و لحن حماسی رعایت نشده است. به دیگر سخن، این منظومه دارای وحدت لحن نیست. همچنین بسامد بسیار برخی از گونه های غنایی، متأثّر از اوضاع اجتماعی زمان سرایش منظومه یعنی روزگار استیلای مغول است.
ناکامیهای شاعران درباری از آغاز شعر فارسی تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره مفهومی دریا و متعلّقات آن در دیوان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از پیدایشِ زبان شناسی، استعاره فقط یک ویژگی زبان ادبی- به ویژه شعر- محسوب می شد؛ امّا مطالعات شناختی در زمینه استعاره این دیدگاه سنّتی را گسترش داده است. در این پژوهش که با روش تحلیلی و توصیف زبان شناختی و با تحلیل ابیاتی از دیوان عطار انجام شده است، پس از معرفی رویکرد شناختی به استعاره، برخی از استعاره های مفهومی با قلمرو مبدأ «دریا و وابسته های آن»، به عنوان یکی از پرکاربردترین تصاویر شعری در دیوان عطار ، براساس نظریه استعاره مفهومی مطابق با تقسیم بندی قاسم زاده، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهت یابی»، «ظرفی» و «شخصیت بخشی» بررسی شده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که نوع و شیوه کاربرد استعاره دریا و متعلّقات آن در دیوان عطار براساس نظریّه استعاره مفهومی چگونه است و هدف عطار از کاربرد این استعاره ها چیست. بیشتر استعاره های اصلی عطار شامل سه «نگاشت» است: «انسان قطره است»، «دل دریاست» و «عشق دریاست». مراحل شناخت و دریافت اندیشه عطار، حول محور مفهومی سازی «انسان»، «دل» و «عشق» جریان دارد. فراوانی قلمروهای مقصد از آن جهت است که از نظرگاه عرفا و ازجمله عطار، همه احوال بر «دل انسان عاشق» وارد می شود. انتخاب قلمروهای مبدأ دریا نیز بیانگر دیدگاه عرفانی عطار درباره دریاست. تمایلات عرفانی عطار در انگیزش استعاره های او بسیار مؤثر بوده؛ به همین دلیل جانب زیبایی شناسی این استعاره ها بسیار کم رنگ است.
A Thematic-Narrative Comparison Between Ferdowsi’s Shahnameh and Niebelungenlied(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
65 - 72
حوزههای تخصصی:
Epics recount the first human experiences and knowledge in a narrative often in a symbolic way. Therefore, they are especially important from different literary, mythology, and anthropology aspects. Ferdowsi’s Shahnameh is the most important Iranian epic, and Niebelungenlied (Song of Nibelungen) is the best epic of the Germans. Shahnameh belongs to New Persian and Niebelungenlied dates back to the Middle German eras. It seems that among the famous epics of the world, these two epics are less compared with each other. Great epic works, due to their origin in various natural, geographical, historical, and cultural contexts, have their own unique narration and special characteristics, along with significant commonalities. This research first narrates a brief summary of the story of both works, although in the case of Shahnameh, due to its huge volume, it is limited to a brief outline. Then, it compares common motifs and themes, and then discusses topics and stories with closer and more similarities, which is caused by similarities in the structure of their narrations. The thematic classification of the most important topics in this research includes the amazing characteristics of the hero, heroic tests, climatic (geographical) setting of the story, hero and anti-hero, dream and dream interpretation, treasure hunting, invulnerability, battle with the dragon, the trinity of power in three lands, the tragic disclosure of secrets, death of a hero, vengeful woman, and the marriage of the hero in a foreign land.
بررسی تطبیقی اضافت و انواع آن در زبان عربی و فارسی دری
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
105 - 119
حوزههای تخصصی:
اضافت، اسناد یک اسم به اسم دیگر یا یک جمله به جمله ای دیگر را جهت مقاصدی چون تعریف، تمجید، تخفیف و توضیح های گوناگون که نیاز به واژه مضاف دارد، گویند. در ترکیب اضافی، اسم دوم متمم اسم اول بوده و بر اساس نیاز واژه اول، نوع و کارکرد آن مشخص می شود و در زبان فارسی با عنوان کلی «متمم» آمده است. ترکیب اضافی کارکردهای بسیار مهمی در زبان دارد؛ به گونه ای که در درک و فهم معنا بسیار مؤثر است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی به بررسی انواع ترکیب های اضافی در زبان عربی و فارسی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ترکیب های اضافی در هر دو زبان با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری از جنبه ها باهم اشتراک و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین این پژوهش واضح ساخت که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافت در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
بررسی تطبیقی جایگاه انسان در شعر احمد شاملو و یانیس ریتسوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
35 - 53
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از جمله رویکردهایی است که به بررسی مؤلفه های مشترک ادبیات، جریان های فکری، مکاتب ادبی و... در زبان های مختلف می پردازد و میزان تأثیر و تأثر آن ها را در حوزه های مختلف ادبی بررسی می کند. شعر شاملو و ریتسوس به دلیل در بر داشتن اندیشه های جهان وطنانه و اجتماعی، ظرفیت نقدپذیری بالایی در حوزه ادبیات تطبیقی دارند. یانیس ریتسوس از جمله برجسته ترین شعرای یونانی قرن بیستم است که به دلیل داشتن دیدگاه مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقام یک منتقد اجتماعی، تا حدی که اشعارش بازتاب دهنده وضعیت جامعه خود بوده است، همسانی های ویژه ای با نگاه اجتماعی و نقادانه شاملو دارد، همین امر ضرورت و زمینه لازم را برای پژوهشی تطبیقی در آثار این شاعران فراهم می آورد. شاملو و ریتسوس انسان های عمیق و نخبه ای هستند که به انسان و جهان پیرامون خود رویکردی خاص و متفاوت دارند. شاعرانی که در طول زندگانی خود کوشیده اند من واقعی انسان را به او باز شناسانند و از سویی دیگر وظیفه او را نسبت به هستی و جهان پیرامونش به او نشان دهند.
استفاده مجمل فصیحی از چهارمقاله (اثبات چهارمقاله به عنوان منبع دو روایت در مجمل فصیحی با استفاده از نظریّه ترامتنیّت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
69 - 87
حوزههای تخصصی:
فصیح خوافی (777-845ه .ق) کتاب مجمل فصیحی را در قرن نهم هجری نگاشت، غالباً هر اثری بهنوعی با آثار قبل و بعد از خودش در ارتباط است. آگاهی از مأخذ یک اثر به شناخت هر چه بهتر آن کمک میکند. یکی از راههای شناخت محتوا، ساختار و جایگاه یک اثر، پی بردن به میزان و چگونگی ارتباط آن با آثار قبل از خودش است. ترامتنیّت نظریّهای است که به انواع ارتباط بین متون با یکدیگر میپردازد. فصیح خوافی در بسیاری از موارد به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر منبع خودداری نموده؛ از جمله روایتهای وفات اسکافی و عصیان ماکان کاکوی که در شمار حوادث سال 386ه .ق بیان شدهاند. سوال پژوهش یافتن منبع خوافی در این دو حکایت و اثبات آن است. با تعمق در دو کتاب چهارمقاله و مجمل فصیحی و بررسی و مقایسه آن دو از نظر شباهتهای بینامتنی، مشخص گردید که سه حکایت چهارمقاله در مجمل فصیحی نیز ذکر شدهاند. وجود اشتباهات تاریخی مشترک، عبارتهای مشابه و جزئیات مشترک بین دو روایت مجمل فصیحی در ذکر حوادث سال 386ه .ق و حکایتهای اول و دوم مقاله اول چهارمقاله، همچنین پیرامتنیّت موجود در ماجرای پیشگویی خیّام در مجمل فصیحی با حکایت هفتم از مقاله سوم چهارمقاله اثبات مینماید چهارمقاله که در قرن ششم هجری توسط نظامی عروضی نوشته شده، منبع فصیح خوافی در نگارش روایتهایی است که در ذکر حوادث سال 386 ه .ق در مورد اسکافی و ماکان آورده است
نمودهای دانش «خواص عناصر» در داستان های اساطیری و تمثیلی فارسی (با تکیه بر نزهت نامه علایی، عجایب المخلوقات، جواهرنامه و الأبنیه عن حقایق الأدویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به خواص پنهان و مرموز عناصر هستی، در پزشکی و جادوگریِ روزگاران کهن، نقش ویژه ای داشته است. باورمندان به این دانش، خواص عناصر هستی (از اعضای بدن جانوران گرفته تا حروف و اعداد) و تأثیر آنها را بر پدیده ها و موجودات جهان شناسایی می کردند و از این یافته ها در کارهای گوناگونی مانند پزشکی، طالع بینی، تعبیر خواب، هواشناسی، کیمیاگری، جادو، طلسمات و... بهره می بردند. این باورها بر جهان بینی و زندگی معمول مردم نیز چیرگی داشته است؛ به گونه ای که نشانه های آن را می توان در تاروپود داستان های برجای مانده از آن دوران دید. رازوارگی برخی از داستان های اساطیری پارسی نیز در دل برخی از این باورها نهفته است. ماجراهایی مانند سیمرغ و اعمال جادویی و درمانی او، نبرد رستم با دیو سپید، کنش های جادویی کیخسرو و... در شاهنامه ازجمله داستان های اساطیری است که باورهای مربوط به این دانش در آنها بازتاب چشمگیری داشته است. در مقاله حاضر با رویکردی تازه و براساس متن های موازیِ داستان های اساطیری و تمثیلی، چند داستان و روایت اسطوره ای و تمثیلی در دو بخش پزشکی عامه و جادوگری بررسی می شود؛ این متن ها عبارت است از: نزهت نامه علایی ، عجایب المخلوقات، جواهرنامه نظامی و الأبنیه عن حقایق الأدویه که درباره خواص پنهان اشیا اطلاعاتی دارند. در این آثار، مسائل پزشکی عامه و جادوگری با توجه به این باورها در چهار گروه «جانداران»، «گیاهان»، «سنگ ها/ فلزات» و «صدا/ آواز» بررسی و تحلیل می شود و ریشه برخی از این باورها نشان داده خواهد شد.