فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۵۲۱ تا ۴۶٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهم ترین نظریه پرداز نقد کهن الگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهن الگوهای اسطوره ای، در انواع متون ادبی پدیدار می شوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخه جهان طبیعت هستند، چهار ژانر اصلی در ادبیات؛ یعنی کمدی (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدی (پاییز) و طنز (زمستان) را دربرمی گیرند. بنا به نظریه فرای، کانون تراژدی، قهرمانی است که در حیات خود شش مرحله را از معصومیت نخستین تا سقوط فرجامین طی می کند و در نهایت با قربانی شدنش، تعادل و آرامش بر محیط حاکم می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی نقوش کاسه ای مینایی متعلق به دوران ایلخانی پرداخته و این داستان بهرام و آزاده را مطابق روایت شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده است. هدف این پژوهش و نتیجه تحلیل این نقوش بر مبنای نقد کهن الگویی نورتروپ فرای نشان می دهد که روایت تصویری مذکور در قالب میتوس پاییز و ژانر تراژدی شکل گرفته است تا پیام سیاسی و اجتماعی ویژه ا ی را در قالب این داستان تصویری و ادبی به مخاطبانش، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از آن منتقل کند.
تکنیک های روایی: رویکردی ساختارگرایانه به صنوبر و زن خفته شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
317 - 338
حوزههای تخصصی:
شهریار مندنی پور، از نویسندگان صاحب سبک معاصر ایران است که با توانایی شگفت انگیزش در بهره گیری از زبان، تحول تازه ای در داستان کوتاه نویسی ایران ایجاد کرده است. مندنی پور با شکستن هنجارهای رایج روایتگری و به کارگیری تکنیک های نو و بدیع روایی، جریان تازه ای آفریده است که وی را از هم نسلانش متمایز می کند. این پژوهش، تلاشی برای یافتن و نقد و تحلیل این تکنیک ها و نمایاندن نقش و اهمیت آن ها در یکی از داستان های مندنی پور است. در این پژوهش، داستان «صنوبر و زن خفته» از مجموعه آبی ماورای بحار (1382) با رویکردی ساختارگرایانه مطالعه و چهار تکنیک روایی «تصویرسازی»، «چندصدایی»، «کنایه» و «بازگشت به گذشته» بررسی می شود. این اثر پس از وقایع یازدهم سپتامبر و در پیوند با حوادث مربوط به آن نوشته شده و وجوه گوناگون این فاجعه بزرگ و تأثیر آن در زندگی شخصی و اجتماعی گروه های مختلف جامعه را کاویده است.
دروغ زبان (گزارش بیست و پنجمین نشست نقد آثار ادبی کودک و نوجوان)
حوزههای تخصصی:
سرچشمه های عرفانی در مثنوی مولوی «با رویکرد تمثیلی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
122 - 143
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی آثار بسیار کثیری وجود دارد که هریک با رویکردی گوناگون سعی در شناسایی و معرفی جهان هستی دارد و غالباً روش ها و ابزارهایی همانند: کنایه، نماد، مفاهیم مجازی و استعاری را برای نمایش جهان درونی عارف با الگو از دنیای پیرامونش به کار گرفته اند. این رویکرد در مثنوی ستون سترگ ادبیات عرفانی و تمثیلی، مشهود است. مولانا این ابزارها را در ساحت های تمام موضوعات خویش تعبیه نمود که می توان از این موضوعات به عنوان موضوعات پرکاربرد تمثیلی و عرفانی مولانا نام برد که از جمله مهمترین آن ها عبارتنداز: انسان کامل، معرفت خداوند و شناخت هستی است. مولوی با بهره بردن از تعالیم عمیق دینی و تجربیات مهم ترین عارفان پیش از خود و آمیختن آنها با تجربیات عرفانی و تکیه بر مصادیق تمثیلی ادبیات فارسی توانست جهان شناسی، انسان شناسی عرفانی و در مجموع معرفتی تام و بسیار متعالی را در آثار منثور و منظوم خویش به بشریت عرضه نماید. هدف اصلی این جستار بررسی سرچشمه های عرفانی در مثنوی مولوی با تکیه بر ابزارهای تمثیل در چارچوب موضوعات یادشده می باشد. این جستارها به روشی تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با استناد به مقالات و آثار از پیش پرداخته شده، جمع آوری گردیده است.
ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک
حوزههای تخصصی:
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
The Unrelinquished Metaphysical Desire in Pinter’s The Lover and Stoppard’s The Real Thing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to employ René Girard’s concept of “metaphysical desire” in a comparative study of Pinter’s The Lover and Stoppard’s The Real Thing. René Girard has investigated the idea of imitative desire in a rather distinguished way. He contends that the nature of desires is neither innate nor autonomous, but rather we borrow them from the others. He argues for the idea that human beings are always looking for stronger mediators to gratify their desires. The imitative desire itself, once satisfied, is not gratified and the search for stronger impulses or mediators always continues in a never-ending process that Gerard refers to as “metaphysical desire”. The present research intends to look for metaphysical desire in the lives of the characters, wherewith they can examine the role of the mediator in the characters’ lives as well. Since metaphysical desire, as Gerard argues, leads individuals either to perfection or destruction and alienation, the characters are shown to imitate their metaphysical desire leading them to experience destructive consequences and family corruption. Consequently, the characters who have pursued their metaphysical desire on the verge of a negative sideline all fail to enjoy a life they long for, and are subject to alienation and misfortunes within which they constantly experience great pains. The characters also turn into obstacle-addicts who, metamorphosed into masochists and losing their lives for good, find no chances to change life as they long for.
شاعری از اهالی امروز: تحلیل تبلور اندیشه های تعلیمی و تعهد ادبی در شعر سهراب سپهری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
137 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف ادبیات تعلیمی اصلاح اخلاقیات، پرورش اندیشه ها و رشد افکار جامعه، برای رسیدن به خوش بختی است. یکی از مفاهیمی که اغلب در ارتباط با مطالعات تعلیمی و همسو با آن مطرح می شود، مسأله تعهد شاعر (Commitment) و رسالت شعر است که خود به عنوان پاره ای از پیکرجامعه شناسی ادبیات به شمار می رود. در این میان، گاهی برخی شعرا از سوی هنرمندان هم عصر خود، متهم به دوری گزینی از اجتماع وعدم تعهد شده اند و این امر، آنها را هدف انتقادهای تند و تیزی از سوی منتقدین قرار داده است. مقاله حاضر، به دنبال یافتن ابعاد اجتماعی و مصادیق تعلیمی در اشعار سپهری با ارایه شواهدی از آثار وی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق، گویای این واقعیت است که سپهری شاعری فاقد تعهد نبوده و بر احوال مردم روزگار و مشکلات جوامع آنان آگاهی داشته و در جستجوی یافتن راه هایی برای رفع دردها و کمبودهای ایشان نیز بوده است.
تحلیل تأثیر اسوه های دفاع مقدس در شعر شاعران اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
ادبیات دفاع مقدّس بدون شک دارای ویژگی هایی است که به عنوان یک گونه ادبی خاص از سایر انواع ادبی متمایز می شود. بررسی و تحلیل اشعار این گونه از نظرگاه های مختلف حائز اهمیّت است. اصفهان از جمله شهرهایی است که طلایه دار جنگ بوده و نقش آفرینی های اصفهانی ها در جنگ بر کسی پوشیده نیست. شعرای اصفهان نیز از این پشتوانه معنوی بهره برده و آثار هنری برجست های خلق کرده اند. شهدای والامقام به عنوان اسوه های بارز دفاع مقدّس نقش و تأثیر بسزایی در شعر پایداری اصفهان ایفا می کنند و شاعران متعهّد اصفهانی با ذکر نام اسوه های پاک و دلاور دفاع مقدّس در اشعار خود از این شخصیّت ها برای بیان افکار و اندیشه های خود استفاده کرده و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم شگرف آنان را بازگو کرده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، تأثیر و نقش اسوه های دفاع مقدّس در شعر شاعران اصفهان در ابعاد گوناگون نشان داده می شود. نتایج حاصل از تحقیق، این تأثیرات را شامل می شود: حفظ و احیای هویّت های مذهبی، ملّی و تاریخی، ایجاد انگیزه و تهییج احساسات، پاسداری از کیان، استقلال و افتخارات میهنی و ملّی، منش دینی و اسلامی اسوه های دفاع مقدّس با تأثیرپذیری از اسوه های دینی، الگوبرداری جوانان و هشدار و آگاهی بخشی به آنها و التزام به نوعی عرفان عاشقانه.
بررسی مقایسه ای انگاره مکاشفه در عرفان روزبهان بقلی و هیلدگارد بینگنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
77 - 109
حوزههای تخصصی:
مکاشفه از منظر برون دینی یعنی آشکارگی امر مقدس بر مبنای فیض الهی بر انسان که بروندادش تجربه عرفانی، وحدت، معرفت و حیاتی نو و دیگر است. بر این اساس، پدیدار مکاشفه را می توان در سه ضلع؛ یعنی تجلی امر مقدس، انسان و نقش مکاشفه بررسی کرد. از آنجا که بنیاد نوشته های روزبهان بقلی و هیلدگارد بینگنی بر شالوده تجربیات مکاشفه ای استوار شده، نگارنده در پیِ آن است که انگاره مکاشفه را برمبنای سه ضلعِ مکاشفه در میان یافته های عرفانی این دو عارف واکاوی کند. روش مقایسه ای به کاررفته در این پژوهش به جای بهره بردن از قالبی به نام تشابه و تفاوت (ذات گرایی و ساختارگرایی)، این است که ابتدا مشخصه های اصلیِ هر ضلع را بررسی می کند، سپس مانند دو آیینه آنها را روبه روی هم قرار می دهد. یافته های ما نشان می دهد که روزبهان طالب تجربه ای وجودی از خداست و در مکاشفه با خدا مشارکت می جوید؛ درحالی که هیلدگارد در مکاشفه، به سرّ الهی معرفت می یابد و به عنوان نفر سوم آن را برای جامعه مسیحی روایت می کند.
بررسی و نقد دو نسخه ی مُصحَّح از دیوان ابن یمین فریومدی و ضرورت تصحیح مجدّد آن
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
129 - 149
حوزههای تخصصی:
ابن یمین فریومدی، شاعر معروف سده ی هشتم ه.ق. است که به سبب قطعاتش شهرت بسیار دارد. دیوان این سراینده- که عمری طولانی و پرمخاطره را در دستگاه ایلخانان مغول، امرای سربداری و پادشاهان آل کَرت به سرآورده- متضمّن ویژگی های منحصربه فردی است و فواید تاریخی و جامعه شناختی بسیاری را در بردارد. از سویی، دیوانی نه چندان کامل از این شاعر در سال 1318(ه. ش.) شامل قطعات، مثنویات و رباعیّات به اهتمام زنده یاد سعید نفیسی در تهران به چاپ رسیده و دیوانی نسبتا کامل از وی، مشتمل بر قصاید، غزلیّات، مقطّعات، رباعیّات و... در سال 1344(ه. ش.) به تصحیح حسینعلی باستانی راد در تهران انتشار یافته است. نظر به این که در دو تصحیح مذکور، اصول و روش های تصحیح انتقادی به کارگرفته نشده و دست یابی به نسخه های خطّی متعدّدِ نزدیک به تاریخ وفات شاعر، درآن زمان برای مصحّحان مذکور میسّر نبوده است؛ همچنین دو اثر مورد اشاره، دربردارنده ی همه ی سروده های ابن یمین نیست، تصحیح مجدّدی با روش انتقادی از این دیوان، بر اساس نسخه های معتبر موجود، ضروری به نظر می رسد. این مقاله می کوشد که ضمن طرح اشکالات و نواقص دو چاپ مذکور، دلایل تصحیح مجدّد دیوان ابن یمین را بازگو نماید.
لبخند آن گونه نیلوفر
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی: بانگ نی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی عرفان ایرانی با ادیان و مکتب های فلسفی و عرفانی هند
حوزههای تخصصی:
آمیختگی و ارتباط فرهنگی دو تمدّن باستانی ایران و هند ، نکته ای غیر قابل انکار است. از جمله نکات بسیار مهم و قابل تأمّل ، بررسی تطبیقی عرفان ایرانی با مکتب ها و ادیان عرفانی و فلسفی هند است . مسلماً هدف ما در این مقاله این نیست که ریشه عرفان ایرانی را در آداب و آیین های هندی بجوییم ، بلکه مقصود این است که با روشی علمی و مستند، تشابهات بین عرفان ایرانی و آداب و آیین های موجود در مکاتب و ادیان هند را به گونه ای تطبیقی و علمی، مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.
از بررسی و مطالعه دقیق متون و کتب هندی، مانند «بهگودگیتا، مها بهاراتا و اوپا نیشاد» و نیز کتب صوفیانه فارسی می توان تشابه فراوانی را در جنبه ها و روش های تربیتی و سیر و سلوک مشاهده نمود که مهم ترین موارد و مباحث را از نظر تطبیقی می توان در موضوعات زیر خلاصه نمود: اهمیّت و ارزش وجود انسان، عشق و معرفت، تعدّد منازل و مقامات سلوک، ارزش و اهمیّت مقام دل ، ارزش مقام پیر و مرشد، زهد و ریاضت، مبارزه با نفس، نظریه فنا و ... .
رویکرد تمثیلی صائب تبریزی در بیان ویژگی های انسان سالم از منظر روان شناسان انسان گرا، با تکیه بر دیوان غزلیات شاعر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از علم نوین روان شناسی در عرصه ی ادبیات فارسی و در تحلیل عوالم درونی متون کلاسیک و معاصر، توانسته است راه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد. بر همین اساس، ساختار کلّی این مقاله مطابق رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اوّل کشف و شناسایی ویژگی های بارز شخصیت افراد سالم (خودشکوفا) بر اساس نظریه ی انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصه ی مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است.در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس دوازده ویژگی معرّفی شده انسان های سالم در نظریه انسان گرا، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
ساختار افق در اشعار ناظم حکمت: دغدغه مکانمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
111 - 129
حوزههای تخصصی:
واضح بخارایی و تبیین نقش وی در احیای سنت تذکره نویسی ادبیِ فارسی در ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تذکره نویسی ادبی نخستین بار در زبان فارسی با لباب الالباب عوفی بخارایی در آغاز سده هفتم هجری آغاز شد. پس از جدایی سیاسی ایران و ماوراءالنهر در سده دهم، این سنت به حیات خود ادامه داد؛ اما در سده دوازدهم و بیشتر سال های سده سیزدهم هیچ اثرِ مستقلی در این نوع ادبی در این منطقه تألیف نشد. قاری رحمت الله واضح بخارایی، از ایرانی تباران بخارا (1233-1311ق)، در سال 1288ق/1871م با تألیف تذکره تحفه الاحباب فی تذکر ه الاصحاب این ژانر ادبی را در ماوراءالنهر احیا کرد. مسئله اصلی این پژوهش معرفی انتقادی تذکره، تذکره نویس و طبقه بندی معیارهای تذکره نویسی در نزد وی است. نگارنده برای یافتن پاسخ به پرسش های نهفته در مسئله پژوهش با استفاده از روشِ تحلیلی انتقادی به معرفی واضح بخارایی و تذکره وی پرداخت و در ادامه با انتخاب نه شاخص، مهم ترین معیارهای تذکره نویسی مؤلف را تحلیل کرد. این جستار اطلاعات پایه ای دست اولی از زندگی و تذکره واضح در اختیار پژوهشگران قرار می دهد، به گونه ای که می توان از آن در تصحیح اطلاعات نادرست منابع تألیف شده در ایران و ماوراءالنهر بهره برد.
بررسی طبیعت در عمارت ممدوحان بر اساس شعر مدیحه سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
113-144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا با نظر به شواهد شعری، آشکار کند، طبیعت به چه منظوری، به دلیل کدام عناصر و در قالب چه تمهیداتی در عمارت ممدوح متبلور شده است. از سویِ دیگر نیز بر آن است تا چگونگی بازتاب این تبلور را در کلام مدیحه سرایان بررسی و ذکر کند. طبق بررسیهای در این پژوهش، طبیعت به دلیل دو عنصرِ گیاه و آب در عمارت ممدوح حضور دارد. گیاهان در شکل نقوشی تزیینی، و عمدتاً در قالب باغ و راغ در عمارت تعبیه شده است. آب نیز به دلیل آبراهه ها، آبگیرها و آبنماها در سرای ممدوح به ظهور رسیده است. ایجاد طراوت و زیباییهای سمعی و بصری و تدارک بستر بزم و سرور از اهداف عمده تعبیه طبیعت در عمارت بوده است. در کلام مدیحه سرایان به خرمی و سرسبزی عمارتِ ممدوح، گاه، غیر مستقیم با «بهشت» و «جنت» خواندن و با اشاره به اوصافی نظیر «دلنشینی» و «خوش نسیمی» آن، اشاره شده است. گاه نیز، مستقیم و با توصیف کلی یا جزئی پدیده هایی همچون باغ، آبراهه ، آبگیر و آبنما از وجود طبیعت در عمارت سخن رفته است. در هر دو نوع بیا ن، کلام گاه بدون پیرایه و گاه نیز با فنون ادبی بویژه با به کارگیری اغراق ایراد شده که متعارف مدیحه گویان است.
بازنمایی گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر در چارچوب نظریه مناسک گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
123 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مناسکی، گفتمان میان رشته ای و گسترده ای است که شاخه های مختلف و متنوعی از علوم انسانی را دربرمی گیرد. بر اساس نظریه مناسک گذار، ساختار نمادین این آیین های کهن و اسطوره ای در فرهنگ های مختلف، دارای الگویی مشخص است. هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، پاسخگویی به این پرسش است که گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر که در متن های کهنی همچون تذکر ه الاولیاء عطار و اسرارالتوحید محمّدبن منوّر بازتاب یافته است، تا چه اندازه با الگوی نظریه مناسک گذار همخوانی دارد؟ گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر با الگوی سه مرحله ای وَن جَنِپ (گسست، گذار، پیوند دوباره) همخوانی دارد و ساختار عرفانی سلوک وی که طی گذاری سخت و منسک گونه و بر اساس ویژگی های اعتقادی و عملی منحصر به فردی شکل گرفته است، در نهایت به یک ضدّ ساختار در تصوف آن روزگار تبدیل می شود.
بررسی تطبیقی سه اثر داستانی منیرو روانی پور: کنیزو، کولی کنار آتش، اهل غرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
9 - 32
حوزههای تخصصی:
منیرو روانی پور یکی از موفق ترین نویسندگان داستان معاصر ایران به شیوه رئالیسم جادویی است که با تقلید از شیوه داستان نویسی گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، پرچمدار رئالیسم جادویی در جهان موفق شد با الهام گرفتن از رمان «صد سال تنهایی» وی، آثار داستانی ارزشمندی همچون «اهل غرق»، «کولی کنار آتشب، «کنیزو» و... را به دنیای ادبیات داستانی ایران و جهان عرضه نماید. از طرفی به دلیل پرداختن به ادبیات فولکوریک جنوب و خلق صحنه های واقعی و کاربرد ضرب المثل ها، کنایه ها و عبارات بومی به عنوان یک نویسنده فولکلور شناخته شده است. در این مقاله پس از آشنایی با منیرو روانی پور و افکار و آثار وی، بازتاب رئالیسم جادویی در ادبیات فارسی و سپس نقد ساختارگرایانه و محتوایی سه رمان اهل غرق، کولی کنار آتش و کنیزو مورد بررسی قرار گرفته است.
ساختار زبان احترام آمیز در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان پدیده ای اجتماعی و مهمترین ابزار ارتباطی است. جامعه انسانی بر اساس پاره ای امتیازات خاصّ آدمیان، خواه ناخواه – هرچند نانوشته- به طبقات متنوّعی تقسیم می شود و هر طبقه ملازم شأن اجتماعی خود، در مواجهه زبانی با واژه هایی مخاطب قرار می گیرد و این امر به صورت ساختارهای ویژه و متمایزی نمایان می شود. این پژوهش به بررسی ساختار زبان احترام آمیز در تاریخ بیهقی اشاره دارد. پس از بررسی متن تاریخ بیهقی زبان احترام آمیز او به چهار زیرمجموعه ساختاری طبقه بندی شده است: 1. همراه کردن اوصافی به واژگان و مفاهیم مرتبط با فرد مورد احترام؛ 2. نسبت ندادن مستقیم فعل به فرد مورد احترام؛ 3. افزودن صفاتی مثبت به نام فرد مورد احترام؛ 4. افزودن دعاهایی در آغاز و میانه سخن با فرد مورد احترام یا درباره او. در نهایت، با عنایت به چگونگی و بسامد داده های به دست آمده در این چهار زیرمجموعه، نتیجه پژوهش تبیین سبک تاریخ بیهقی در زمینه ساختار زبان احترام آمیز بوده است. سبکی که خبر از عزّت نفس مؤلّف به عنوان یک مورّخ درباری می دهد و تبیین آن راه را برای مقایسه های بینامتنی و دستیابی به نتایج گسترده تر فرهنگی باز می کند.