فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰٬۹۰۱ تا ۴۰٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
45 - 54
حوزههای تخصصی:
زن و ویژگی های او از دیر باز یکی از موضوعاتی است که مورد توجّه ادبا و شعرا بوده است و گویندگان و نویسندگان بسیاری با در نظر گرفتن جنبه های متفاوت وجودی زن در این باره مطالب مختلفی بیان کرده اند. آثاری چون سمک عیار، بختیارنامه و سندبادنامه از متون منثور ادب غنایی است که می توان زن را به عنوان یکی از شخصیت های داستان مورد تحلیل و بررسی قرار داد. در این مقاله که به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده، شخصیت زن در این سه داستان عامیانه بررسی و تحلیل و مقایسه شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که به دلیل بهره گیری از بن مایه های فرهنگ ایرانی، نگرش مثبت به زن در کتاب سمک عیّار بسیار جلوه گر است. بختیار نامه در مرتبه بعدی با نمونه های متعادل و مثبت تری از زنان و سندباد نامه به دلیل سایه افکنی فرهنگ و آیین هندو بر جایگاه زن، نگرش منفی بیشتری دارد.
گستره تخیل در آفرینش دینی برای کودک و نوجوان
حوزههای تخصصی:
غرض ورزی نقد را تباه می کند: نقدی بر مقاله «چگونه از زیر سایه ی خود خارج شوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش مقاله ای که عنوان نقد ادبی را یدک می کشد، نیاز به تعاریف دقیق، نظریه و روش شناسی دارد. در نقد ادبی باید از معیارهای شخصی فاصله گرفت و به دنبال معیارهای عینی و علمی باشیم. یک منتقد ادبیِ با دانش و تجربه، با اتخاذ شیوه ای عینی از غرض ورزی به دور مانده و نقدی بی طرف را ارائه می کند. تمرّد از اصول نقد عینی و بی طرف، منجر به تباهی نقد می شود. اما گاهی اوقات نوشته هایی دیده می شوند که از پیروی از این اصول سر باز می زنند و اقدام به نوشتن یادداشت هایی تحت عنوان نقد ادبی می کنند که تنها بر معیارهای شخصی و یا نظریه توطئه بنا شده اند. مهدی جاوید شاد در شماره 42 فصلنامه «نقد ادبی» (تابستان 97) به انتشار مطلبی تحت عنوان «چگونه از زیر سایه ی خود خارج شوم؛ نقدی بر مقاله ایدئولوژی و فراخواندن جامعه ی سیاه پوستان آمریکا در شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا» اقدام ورزیده که در تمام صفحات مقاله از ارائه تعاریف دقیق و علمی، فرضیه و روش شناسی خودداری کرده است، زیرا با ارجاع به تعاریف علمی و عینی، اساسِ نوشته اش (اتهام سرقت ادبی) با سوالاتی جدّی مواجه می شود. جاوید شاد بحث خود را بر اساس فرضیات شخصی بنا کرده و از نقد منصفانه تمرد ورزیده تا با تکیه به اشتباهات، پنهان کاری و نظریات توطئه، یادداشتش را به پایان برساند. مقاله حاضر می کوشد تا با تکیه بر تعریف سرقت ادبی، نظریات متیو آرنولد، میشل فوکو، خورخه لوئیز بورخس و همچنین اصول و روش تحقیق، ضمن اشاره به اشتباهات مقاله جاوید شاد، روشنگر و راهنمای نقد مقالات دیگر نیز باشد.
شرح حال حکیم خاقانی
منبع:
ارمغان ۱۳۰۴ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
عوامل هستی شناسانه زبان با مسئله فهم از دیدگاه مولانا بر اساس نظریه گئورگ گادامر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان واسطه یا رسانه ای است که جهان به مدد آن خود را می گشاید، زبان فقط ابژه (ابزاری) در دست ما نیست، بلکه حافظ سنت و واسطه ای است که همراه با آن ما وجود داریم و خود را درک می کنیم. تأثیر زبان بر ما به گونه ای است که ما از تأثیر آن بر خود آگاه نیستیم. تفسیر ما از جهان، امری زبانی است. در واقع زبان نشانه واقعی محدودیت ماست. زبان همواره ما را احاطه کرده است؛ گادامر لحظه تکوین فهم را لحظه هم زبانی می نامد، لحظه ای که زبان مفسر با زبان اثر آمیخته و ممزوج شده و زبانی مشترک پدید می آید، از نظر گادامر در رویارویی با متن ما چنان محو معنا می شویم که نقش زبان را فراموش می کنیم. مولانا در مقام یک شاعر و عارف بلندپایه بیش از دیگران در باب زبان و کمّ و کیف فهم حاصل از آن سخن گفته است این امر تنها از آن رو نیست که او شاعر است بلکه از آن جهت است که وی در مقام یک عارف عاشق ناگزیر بوده است با سخنگویی و زبان آوری ، دریافت ها و تجارب خود را بیان کند. نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و برپایه داده های کتابخانه ای و روش سند کاوی به دست آمده است نشان می دهد که مولانا همراستا با تئوری هرمنوتیکی فهم گئورگ گادامر زبان را امری نارسا در مسئله فهم می داند.
فریدون
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی عوامل شعر سیاه در اشعار سیمین بهبهانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است با نگاهی تحلیلی و تطبیقی، عوامل شعر سیاه را در اشعار سیمین بهبهانی و نازک الملائکه به عنوان دو شاعر معاصر فارسی و عربی زبان، مورد بررسی قرار دهد. دلیل انتخاب و تطبیق اشعار این دو شاعر در این پژوهش این است که هر کدام در دوره ای از زندگی ادبی خود به شکلی با جریاناتی روبه رو بوده اند که باعث به وجود آمدن روحیّه تشاؤم و پوچ انگاری در بشر شده است و تحت تأثیر خفقان و استبداد جامعه عصر خود به شکلی گسترده به بازتاب عوامل شعر سیاه در اشعار خود پرداخته اند.
نیما و خوانش مهتاب
حوزههای تخصصی:
گرایشی انسانی در ادب ایران
حوزههای تخصصی:
L'étude du phénomène de la reproduction sociale par la sociologie de Pierre Bourdieu sur les œuvres d'Olivier Adam(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۴, No ۲۶, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Fortement influencé par les théories sociologiques de Pierre Bourdieu, le jeune auteur, Olivier Adam a consacré une grande part de son œuvre à dépeindre la société actuelle française qui souffre des plaies telles que l’écart de classes, le désespoir vis-à-vis du futur, le conflit du centre et de la marge, une mobilité sociale de plus en plus difficile à concrétiser et la continuité du phénomène de la reproduction sociale.Dans ses romans, l’écrivain traite quelques-unes des stratégies employées par les agents sociaux ayant des positions variées dans la hiérarchie sociale. La plus importante et la plus pratiquée de nos jours est celle d’investissement culturel que l’auteur a longuement développée dans la majorité de ses livres.La relation entre le lieu de vie, le statut social des parents et le niveau de scolarité d’un individu qui contribuent à la formation de son destin professionnelle et conséquemment social, est au centre de l’analyse sociologique qu’effectue le romancier socialiste.L’attitude doxique des dominés, les mécanismes adoptés par les dominants et la serviabilité de l’État à l’égard de ces derniers vont à l’encontre du rêve de la mobilité sociale et le mythe d’égalité des chances, si abondamment promises par l’État au cours des dernières décennies.
بازار نشر کتابهای ادبیات داستانی
حوزههای تخصصی:
سایه اخلاق بر جزیره افسونگران
حوزههای تخصصی:
تأثیر دروس ادبیات در باورهای دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
تحلیل نوستالژیِ وطن در میراثِ شعری بانوی تاجیک، گل رخسار صفی اوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
گل رخسار صفی اوا (تولد 1947م) یکی از برجسته ترین نمایندگان ملی گرایِ شعرِ معاصر تاجیک است. وی با قرار گرفتن در فضای ناسیونالیسم فرهنگی و پناه بردن به خاطرات قومی ملی، حسِ نوستالژیک عمیقی در مخاطب نسبت به گذشته مشترک ایجاد می کند. مسئله اصلی پژوهش این است که شاعر در مسیر تحول اندیشگانی خود از دوران شوراها تاکنون (2016م)، چه تعریفی از وطن در ذهن خود داشته و این مفهوم چگونه در دیوان وی منعکس شده است؟ تحلیل اشعار شاعر براساس میراث بنیادهای نظری مکتب رمانتیسم نشان داد که شاعر سه مفهوم متفاوت و در عین حال درهم تنیده از وطن در دستگاه اندیشگانی خود دارد: جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی. شاعر در وطن جغرافیایی دلبستگی خود را به زادگاهش به تصویر کشیده است. این تلقی از «وطنِ خرد»، جزئی جدانشدنی از جهان وطنی سوسیالیستی در قاب اتحاد جماهیر شوروی بود که «وطنِ بزرگ» نامیده می شد. شاعر در وطن تاریخی که در دهه شصت و هفتاد سده بیستم میلادی در ادبیات تاجیک رواج یافت، به تاریخ پیدایش قوم خود مراجعه کرد و مفهوم گسترده ای را که فرهنگ شورایی از آن گرفته بود، به وطن خود بازگرداند. شاعر در وطن فرهنگی که باید آن را ویژه دستگاه اندیشگانی این شاعر دانست و نگارنده در هیچ اثر دیگری نمود آن را نیافته است با تکیه بر شاهنامه به تلقی جدیدی از وطن دست می یازد. در این تلقی که ارتباط وثیقی با وطن تاریخی دارد، تمام فارسی زبانان در جایی به نام شاهنامه جا می گیرند و هم وطن می شوند.
سخنی چند در ادب ترک
منبع:
ارمغان ۱۳۵۶ شماره ۸ و ۹
حوزههای تخصصی:
باور آبی
حوزههای تخصصی:
تحلیل تمثیل های نمادین اسب در شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در متون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است. شاعران، عارفان، نکته پردازان و خردمندان، پادشاهان و امیران، گردان و دلاوران، دهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیزهوشی دانسته اند. حضور اسب در فرهنگ و تاریخ کهن ایران در جلوه های گوناگون متجلی است. که بیشتر کتیبه ها، سنگ نبشته ها، الواح سیمین و زرین دوره هخامنشی گواه اهمیّت و توجّه خاص به این حیوان زیبای اساطیری است و در کتیبه های گلی دوره داریوش نیز نام اسب های عالی کشور ایران عنوان شده است. اسب همچنین در فرهنگ اسلامی نیز مقام و جایگاه ویژه ای دارد. در روایات حماسی و اساطیر و افسانه های کهنی - که متضمن ماجرای قهرمانی و حوادث فراروی اوست - اسب پرکاربردترین نمادینه تمثیلی جانوری است که مثل همه عناصر غیرانسانی جهان اساطیر، صاحب هویت انسانی شده است و نمادینگی آن را تنها باید در ارتباط با متون کهن بررسی کرد. به جهت نقش این حیوان در تکامل نقش قهرمانی، جایگاه اسب های نمادین و افسانه ای در روایات زندگی قهرمانان اساطیری که در فرهنگ ها و اقوام مختلف، نمونه های کم و بیش مشابه بسیاری برای آن ها یافت می شود همیشه مدّ نظر بوده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی با شخصیت بخشی به اسب و اعطای نقش تمثیلی به این حیوان باعث جذابیت و ارزش بیشتر داستانهای شاهنامه گردیده، ضرورت و اهداف تحقیقی این مقاله به روش کتابخانه ای و به طریق تحلیلی ارائه شده است.
طوماس دکواینسی
حوزههای تخصصی:
یکی بود، یکی نبود کلاغه به خونه اش نرسید (گزارش هجدهمین نشست نقد آثار ادبی)
حوزههای تخصصی: