فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازلیت خداوند، غالباً به یکی از دو معنای زمان مندی (جاودانگی در زمان) یا بی زمانی (فرازمان بودن خداوند) تفسیر شده است. در دوره معاصر، ویلیام کریگ کوشیده است تا به نوعی میان این دو معنای رایج از ازلیت خدا (بی زمانی و زمان مندی) جمع کند. در نظر وی، خداوند بدون خلقت، بی زمان است؛ اما پس از خلقت، به دلیل صدق نسبت واقعی خدا با جهان زمانی و نیز علم او به حوادث زمانی، زمان-مند می شود. نظریه کریگ در باب ازلیت الهی، بر مبانی متافیزیکی خاصی استوار است: مانند این که او، از سویی نظریه نسبی زمان؛ و از سوی دیگر، نظریه ترتیبی زمان را پذیرفته است. در بادی امر ممکن است چنین به نظر آید که دیدگاه کریگ، نظریه ای منسجم و گامی در جهت تلفیق دو معنای ازلیت است، اما با تامل و دقت درمی یابیم که اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است که قبول آن را به عنوان نظریه ای موجه برای تفسیر ازلیت الهی دشوار می سازد. برخی از مهم ترین اشکال های دیدگاه او عبارت-اند از: لزوم وقوع تغییر در ذات خدا، تاثر حق تعالی از فعل خود، و تعطیل فیض در وضعیت عدم خلقت.
زبان، جستجو و آپوریا در نامهی هفتم افلاطون (Language, Search and Aporia in Plato’s Seventh Letter)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله رابطهی میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامهی هفتمِ منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی میکند. در اینجا نویسندهی نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای دربارهی فلسفهی افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ وبه علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح میدهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمیپذیرند.این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را میجوید که به گفتهی نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانهی ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسندهی نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال میکند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribô) (که شاید در این بافت به ""گفتگوی زنده"" و ""صرف زمان"" ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش میکند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو- بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه- مدعی است که بر طبق نامه، رابطهی فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجهی نوع خاصی از جستجو فهمیده نمیشود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله میگوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تأملی را تسخیر نمیکنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کنندهی شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
تحول تاریخی انسان نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ملاصدرا افزون بر دو حرکت وجودی اضطراری و حرکت وجودی ارادی، برخوردار از تحولی تاریخی است، یعنی در دوره های تاریخی متفاوت، با انواعی از انسانها روبرو هستیم، نه نوع واحدی از انسان. ملاصدرا تحول تاریخی انسان را متأثر از تعالیم دینی، طرح کرده است که براساس روش شناسی ملاصدرا و نگاه عرفانی او می توان تحول یاد شده را تبیین نمود؛ تاریخ انسانی نزد ملاصدرا از حس آغاز شده و به مثال، توهم، عقل و مقام عبدیت ختم می شود، بنابراین تاریخ انسانی نیز همانند نفس انسانی مشمول حکم جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء است و تعریف ارسطویی از انسان به حیوان ناطق، برای انسان متحول به حرکت جوهری ارادی و تحول تاریخی، تعریفی انتزاعی و میان تهی است. در این جستار سعی شده است پس از گزارش دوره های تاریخی نزد عارفان مسلمان و ارتباط آنها با انسان، شواهد و دلایل متعدد ملاصدرا در باب تاریخیت انسان ارائه و مورد بررسی قرار گیرد.
ادوارد جاناتان لو و امکان [پذیری] مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ستیز چندین دهه ای اثبت گرایی منطقی و فلسفه تحلیلی با مابعدالطبیعه، اینک شاهد روی آوری شماری از فیلسوفان تحلیلی به مابعدالطبیعه هستیم که نه تنها آن را ممکن، بلکه گریزناپذیر می دانند. ادروارد جاناتان لو در یک طرح گسترده آکادمیک، در کتابی که یادآور فلسفه انتقادی کانت در رویارویی با مابعدالطبیعه است، کوشیده تا ضمن نشان دادن امکان پذیری و حتی گریزناپذیری مابعدالطبیعه، خود، مابعدالطبیعه ای ناکانتی و واقع گرا عرضه کند. او بر این باور است که، در تمایزی روشن میان مابعدالطبیعه و علوم تجربی، وظیفه مابعدالطبیعه نه بیان اینکه چه چیزی وجود دارد، بلکه بیان این امر است که چه چیزی می تواند وجود داشته باشد. او موضوع مابعدالطبیعه را «امکان ها» و موضوع علوم تجربی را «فعلیت ها» می داند. او به دفاع از مابعدالطبیعه چونان فعالیتی عقلی، با نقش محوری برای فلسفه ورزی و با تقدمی در برابر علوم تجربی می پردازد، به گونه ای که مابعدالطبیعه و امکان مابعدالطبیعی موضوعاتِ ویژه علوم، همواره بر هر گونه نظریه پردازی علمی مقدمند. یافته های مابعدالطبیعه بنیاد علوم تجربی، بیانگر امکان های وجود، و یاری رسان به تشخیص مقولات وجود و روابط میان این مقولات هستند. لو در طرح گسترده چندین ساله خود، با موفقیتی روزافزون، کوشیده است «امکان [پذیری] مابعدالطبیعه» را از «امکان [پذیری] مابعدالطبیعی» استنتاج کند، به عرضه دستگاه مابعدالطبیعی خاص خود، چونان یک رشته خودآیین و گزیرناپذیر، بپردازد، و با آن برخی از مسائل فلسفه را حل کند.
نگاهی انتقادی به اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه اخلاقی کانت یکی از نظریات مهم در فلسفه اخلاق است که همیشه مورد توجه شارحان و منتقدان بوده است. این نظریه گرچه دارای نکات مثبت زیادی است، ولی همانند هر نظریه بشری دیگری دارای اشکال هایی نیز هست. در این مقاله سعی شده است انتقادهایی که به نظر می رسد بر اخلاق کانت وارد است ذکر شود. برخی از این اشکال ها عبارتند از: تعمیم پذیری ویژگی قانون است نه معیار اخلاقی بودن عمل، تجویز اعمال نادرست و ممنوعیت اعمال درست به وسیله ملاک تعمیم پذیری، امکان اختلاف افراد در تعمیم پذیر دانستن یک قاعده، عدم کارآمدی اصل غایات، اشکال بر ارزش ذاتی عقل، اشکال بر تنها خیر ذاتی بودن اراده نیک، اشکال اطلاق اوامر اخلاقی، مشکل تعارض وظایف، عدم توجه به شخصیت، انگیزه ها و عواطف درونی فاعل و عدم پوشش کل حیات اخلاقی به وسیله مفهوم وظیفه.
آسیب شناسی اخلاق حرفه ای در شرکتهای مشاور (معماری سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: برون سپاری به عنوان مهمترین روش انجام طرحهای توسعه ای سازمانها (به ویژه سازمانهای دولتی) می باشد. این رویکرد در طرحهای توسعه فناوری اطلاعات بسیار متداول است. هدف این تحقیق استخراج و اولویت بندی موارد ناسازگار با اخلاق حرفه ای در مراحل آغازین، اجرا و پس از اجرای طرحهای برنامه ریزی معماری سازمانی می باشد.روش کار: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. با توجه به کمبود مطالعات در این زمینه، در مرحله اول 3 سازمان دارای تجربه اجرای پروژه معماری سازمانی، جهت استخراج موارد رفتارهای مغایر اخلاق حرفه ای شرکتهای مشاور مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای اطلاعات استخراج شده، پرسشنامه ای از موارد تنظیم گردیده و با روش نمونه گیری هدفمند میان 35 نفر از کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات که دارای تجربه مشارکت در طرحهای معماری سازمانی بودند، توزیع و 21 پرسشنامه تکمیل شده دریافت شد. بر مبنای میانگین نظرات پاسخ دهندگان، آسیبهای شناسایی شده اولویت بندی شده و مبنای تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: بررسیهای انجام شده از طریق مطالعات موردی منجر به شناسایی 20 مورد آسیب اخلاق حرفه ای در 3 دوره زمانی پیش از آغاز، اجرا و پس از اجرای برنامه های معماری سازمانی مرتبط در حوزه شرکتهای مشاور شد. نتایج ارزیابی پرسشنامه بیانگر درصد بالای موافقت پاسخ دهندگان با موارد نقض اخلاق حرفه ای توسط شرکتهای مشاور فناوری اطلاعات به ویژه در مراحل آغازین و پس از اجرای طرحها می باشد.نتیجه گیری: مبنای اصلی تصمیمات و رفتارهای شرکتهای مشاور، بیش از آنکه مبتنی بر حل مشکل سازمانها باشد، معطوف به تامین منافع اقتصادی خودشان است. بیشترین موارد رفتارهای غیراخلاقی مربوط به موقعیتهایی است که منجر به کاهش هزینه ها و یا افزایش درآمد شده و نتایج اقتصادی برای مشاوران به همراه دارد. شرکتهای مشاور، منافع کوتاه مدت حاصل از طرحها را به منافع بلند مدت ارتباط با مشتریان و حسن شهرت در میان شرکتهای مشاور و مشتریان ترجیح می دهند.
تحریری از نقد اشمیت پتری بر اولین مثال نقض گتیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گتیه با ارائه دو مثال نقض ادعا می کند که ممکن است شخص S به گزاره P باور صادق موجه داشته باشد ولی به آن معرفت نداشته باشد. گزاره P در اولین مثال نقض گتیه دربردارنده یک «توصیف معین» است. در این مقاله، با تکیه بر آرای راسل، استراوسون، و دونلان در باب تحلیل جملات حاوی توصیفات معین، تلاش می کنیم تا اولین مثال نقض گتیه را نقض کنیم. به بیان دقیق تر، نشان می دهیم که دلیل معرفت نداشتن شخص S به گزاره P در اولین مثال نقض گتیه این است که یا اصلاً به P باور ندارد و یا به P باور دارد اما P صادق نیست. به این ترتیب، روشن می شود که مثال اول گتیه، برخلاف ادعای او، ناقض تعریف سه جزئی معرفت نیست.
آموزش میان رشته ای: نوآوری علوم شناختی در آموزش فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد پیامد علوم شناختی را به منزله مطالعه ای بین رشته ای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علوم شناختی با پرداختن به بررسی یکپارچه ذهن در روش شناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوه ها و فنون جدیدی در زمینه روش های آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی در فلسفه ذهن، ابتدا مفروضه های معرفت شناختی علوم شناختی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد آموزش فلسفه ذهن مستلزم توجه هم زمان به دانستنی ها و مهارت هاست. مسئله دیگر، تنوع شایستگی ها و تفاوت های دانشجویان این رشته است که با اتخاذ رویکرد بین رشته ای می توان با تشکیل گروه های مطالعاتی نامتجانس، از آن به عنوان یک فرصت بهره برد. بدین ترتیب با بهره گیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچه ذهن می توان الگوی غیرخطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه بر روش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوه های شبیه سازی کامپیوتری و مطالعات تجربی (مانند علوم اعصاب) برای مطالعه یکپارچه ذهن، فرصت های یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.
جایگاه «دل» در معرفت شناسی دینی پاسکال
حوزههای تخصصی:
پاسکال، در باب نظریه های توجیه معرفت-شناختی، حامی «نظریه مبناگروی» است. از منظر او، باورهای پایه بر سه قسم اند: باورهای پایه تجربی، باورهای پایه ریاضی، و باورهای پایه دینی. پاسکال، توجیه باورهای پایه تجربی را از طریق «تجربه»؛ و توجیه دو قسم ریاضی و دینی را از طریق منبعی موسوم به «دل» می داند. این مقاله می کوشد با واکاوی آثار پاسکال، جایگاه «دل» را در اندیشه پاسکال، در مقام توجیه باورهای پایه ریاضی و دینی، به خصوص باورهای دینی، نشان دهد؛ و بدین وسیله، تقریری روشن از معرفت-شناسی او ارائه کند. همچنین می کوشد تا معلوم سازد از منظر پاسکال، تفاوت دل با عقل چیست؛ و چرا پاسکال در نظام معرفت شناسی خود، دل را به جای عقل به کار گرفته است.
نقد و بررسی نظریه اعتمادگرایی فرآیندی در باور موجه چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق ارسطویی: توصیفی یا کاربردی
حوزههای تخصصی:
بحث اخلاق از مهم ترین مباحث معرفتی بوده و فراز و نشیب بسیاری داشته است. دکارت در کتاب گفتار در روش، ضمن نقد روش و آرای علمای اخلاق به ویژه ارسطو و متهم نمودن آنان به گزافه گویی، تصویرپردازی و توصیف گرایی و نیز عدم ارائه راه صعود به قله رفیع اخلاق، وعده میدهد که در نظام اخلاقی خود، نردبانی برای صعود به این قلّه و نیز اخلاقی کاربردی و توصیه ای ارائه نماید.
این مقاله به بررسی تطبیقی این دو رویکرد میپردازد و نشان میدهد اتهامات دکارت به اصحاب مدرسی به ویژه ارسطو صحیح نیست و وی به رغم استفاده فراوان از ارسطو در بحث اخلاق و مابعدالطبیعه، جانب انصاف را نگه نداشته است. همچنین وعده او به ارائه بنای استوار اخلاقی و اخلاق کاربردی و توصیه ای هیچ گاه جامة عمل نپوشید
تفکر و فرهنگ: بررسی نسبت تفکر و فرهنگ
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، از عمیق ترین لایه های هر جامعه است. تغییر در فرهنگ، خبر از تحولات عمیق میدهد و بر همهی لایه ها و حوزه های دیگر جامعه تأثیر میگذارد. برای اینکه ردپای فرهنگ در تفکر را مورد بررسی قرار دهیم با دکتر علیاصغر مصلح به گفت وگو نشستیم. گفت وگو در اتاق کوچک ایشان در دانشکدهی ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. اگر چه قرار بود کمترا ز سی دقیقه مزاحم وقت ایشان بشویم؛ اما صحبت ما بیش از یک ساعت به دارازا کشید. آنچه میخوانید حاصل این بحث و گفت وگو است.
عام گرایی اخلاقی عبدالجبار معتزلی و دیوید راس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تفسیر هایدگر از آزادی در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافتِ پیش مفهو می از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانینِ از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است؛ پس آنتولوژیِ (هستی شناسی) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است؛ چرا که هنر و مواجهه با امر زیبا به طور کامل، به واسطه مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل نظری و عملی و قوه حکم را آشکار می کند.