فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۳۰ مورد.
بررسی و تبیین ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت : با تأکید بر روش شناسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت، با تاکید بر روش شناسی فارابی انجام گرفته است. با توجه به این هدف، دو پرسش زیر برای پژوهش حاضر، صورت بندی شده اند : الف) ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت چگونه است؟ ب) ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی چگونه است؟ برای پاسخ به پرسشهای فوق، از روش پژوهش ""توصیفی – تحلیلی"" استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش،تطبیق از منظر فلسفه تعلیم و تربیت، فراتر از مقایسه صرف دو اندیشه یا موضوع بوده و مستلزم رسیدن به مرحله قضاوت و نقد است. به همین سبب، پژوهش تطبیقی در این حوزه نیز، فراتر از روشهای کمی، از شیوه های کیفی پژوهش بهره گرفته و موضوع تربیتی را امری پیچیده دانسته است. انجام این نوع پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم رعایت شرایطی است. فارابی به عنوان پیشرو فلسفه تطبیقی در تعلیم و تربیت اسلامی، تمام اصول و شرایط پژوهشی را به نحوی ماهرانه و ظریف به انجام رسانده است. پایبندی ایشان به معیارهای تطبیق، چه در مقایسه اندیشه ای دو فیلسوف تربیتی (مثلاً افلاطون و ارسطو) و چه مقایسه دو موضوع مستقل (مثلاً فلسفه و دین) به طور کامل دیده می شود. در پایان پیشنهاداتی برای بهبود مطالعات تطبیقی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت، با تاکید بر روش شناسی فارابی، ارائه شده است.
توماس کارلایل
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی ارزش های تربیت فرزند در آسیای میانه، خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز با وجود شباهت های زیادی که در نتیجه پدیده جهانی شدن در ابعاد و سطوح مختلف زندگی اجتماعی روی داده، هنوز شاهد تفاوت های قابل توجهی در ابعاد و سطوح مختلف زندگی اجتماعی هستیم. مسئله اصلی این پژوهش ارزش های تربیت فرزند است که با توجه به تئوری های مختلف، 9 ویژگی مهم از سوی والدین در جریان جامعه پذیری کودکان مطمح نظر قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال است که مهم ترین ارزش هایی که در کشورهای مورد بررسی در خصوص تربیت فرزندان وجود دارند چه هستند؟ آن گاه در مورد شباهت ها و تفاوت هایی که بین هر کدام از کشورها وجود دارند، بحث می شود. روش تحقیق به صورت تحلیل ثانویه می باشد. داده ها از پیمایش جهانی ارزش ها (WVS) و از موج چهارم آن به دست آمده است. نمونه تحقیق شامل 14 کشور از مناطق آسیای میانه، خاورمیانه و شمال آفریقا که داده های آن ها موجود بود، می باشند. نتایج نشان می دهند که با وجود برخی اشتراکات، الگوی ارزشی در خصوص تربیت فرزند در آسیای میانه با الگویی که در خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد کمی متفاوت است. به علاوه یافته ها نشان می دهند که بین کشورهای مورد بررسی در خصوص اهمیت هر کدام از ارزش ها تفاوت معناداری وجود دارد.
پرورش روح علمی و تفکر منطقی
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
اصول و مبانی تربیت اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
تبیین تبارشناختی اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی و مؤلّفه های آن از منظر پساساختارگرایی با نگاهی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافتن منشاء و ریشه یک تفکّر مستلزم واکاوی در نظرات گذشتگان و رویکردهای سلف است. تردید و انکار رویکرد پساساختارگرایی نسبت به صحت، اعتبار و فراگیری اصول اخلاقی و نفی مرجعیت آن ها نیز حاصل فرایندی تدریجی درگذر زمان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تبیینی- تبارشناختی ریشه های مرجعیت زدایی پساساختارگرا از اخلاق را در رویکردها و نهضت های فکری ماقبل آن جستجو کرده است؛ و از این رهگذر دریافته است که پیش فرض های اساسی مرجعیت زدایی پساساختارگرا متأثر و ملهم از برخی رویکردهای فکری و نگرش های ارزشی است؛ و همچنین با استخراج مؤلّفه های مرجعیت زدایی اخلاقی از بطن نظرات و مبانی فلسفی پساساختارگرایی و با نگاهی انتقادی برآن، راه را بر فهم و تحلیل واقع گرایانه و عمیق تر رویکرد اخلاقی پساساختارگرا گشوده است.
تبیین اصول تربیت شهروندی مبتنی بر فلسفه هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین اصول تربیت شهروندی مبتنی برفلسفه هانا آرنت تدوین شده است. برای دستیابی به این هدف،از روشهای تحلیل منطقی فرارونده، تحلیل مفهومی و است نتاج عملی استفاده شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بنیاده ای فلسفه آرنت بر تلفیقی هوشمندانه از نحله های نئو ارسطویی و اگزیستانسیالیسم جهت فهم و نقد پدیدارهای زندگی استوار است. شهروندی آرنتی نیز بر انگاره هایی نظری چون وجود بستر عمومی، هویت جمعی و عاملیت انسانی ابتنا داشته که ضمن وجود ارتباط متقابل میان عناصر شهروندی، اخلاق شهروندی هم اهمیت خاصی یافته است به گونه ای که این عنصر درکنار عناصری چون حق و وظیفه، نقش قابل توجهی را در قوام و دوام این رویکرد از شهروندی ایفا می نماید. افزون بر این، براساس مبانی شهروندی آرنتی به مثابه ویژگیهای مقوم این گونه از شهروندی، اصولی چون خود انگیختگی، انکشاف، بسط اندیشه، ناهمسانی، تصدیق و دگرپذیری، تمرکززدایی، تعامل پایدار و فرآیند- مداری برای تربیت شهروندی آرنتی استنتاج شده است. استنتاج این اصول نشانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان تربیت شهروندی و مبانی آن با فلسفه هانا آرنت است؛ فلسفه ای که آرنت از طریق آندرپی صورت بندی و احیا مفهومی اصیل از شهروندی بوده است که همچون رویکردی متفاوت و با اهمیت در میان گفتارهای شهروندی خود را باز می نمایاند. اهمیت چنین دیدگاهی درباره شهروندی، انجام پژوهش های دیگری را برای بررسی های مقایسه ای میان این رویکرد با دیگر رویکردهای تربیت شهروندی و نیز پژوهشهایی را به منظور به کارگیری این اصول در عرصه هایی چون برنامه درسی، مدیریت آموزشی و تدریس تربیت شهروندی مبتنی بر اندیشه آرنت ایجاب می نماید.