فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۲ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
هویت طبیعی یا تحمیلی؟ بوستان جوانمردان، منظره سازی در دره کن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیل ها و روددره های دامنه جنوبی البرز موقعیت جغرافیایی و توپوگرافیک ویژه ای برای شهر تهران پدید آورده اند. در سال 1347 رویکرد صلب و بخشی برنامه های توسعه شهری در برخورد با روددره های شهر تهران، نقش ساختاری آنها در توسعه شهری و تأمین نیاز شهروندان را نادیده گرفته و رودخانه ها را به کانال های دفع آب های سطحی، فاضلاب و نقاط حادثه خیز شهری مبدل ساخته است. در طرح جامع تهران (۱۳۸۵)، پتانسیل روددره ها در شکل دهی سازمان فضایی و تعریف پهنه های گردشگری در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گرفت. در این میان روددره «کن» به عنوان محور گردشگری شهر انتخاب و برنامه ساماندهی رودخانه و پیرامون آن تدوین شد. بوستان جوانمردان در تابستان سال ۱۳۹۱در ساحل رودخانه کن حدفاصل پل بزرگراه همت و بزرگراه حکیم، در مرز میان منطقه ۵ و ۲۲ شهرداری تهران، به عنوان محصول عملی این برنامه و سیاست ها به بهره برداری رسید.
امروز با گذشت بیش از ۳ سال از بهره برداری بوستان جوانمردان، تبدیل این پروژه مهم به یکی از ضعیف ترین بوستان های شهر تهران مورد پرسش قرار می گیرد. چرا پروژه ای در این مقیاس با وجود تأکید و توجه ویژه اسناد بالادست و مدیریت شهری با شکست مواجه می شود؟ چرا با وجود هدف احیاء و پیوند رودخانه با شهر و شهروندان، این پروژه نه تنها در جذب مخاطب ناموفق می باشد، بلکه خود به عاملی در نابودی هویت طبیعی و فرهنگی رودخانه کن تبدیل شده است؟
این نوشتار بر مبنای اسناد موجود و روند طی شده از تعریف، برنامه ریزی، طراحی و اجرا، به بررسی دلایل دور شدن پروژه بوستان جوانمردان از اهداف اولیه ساماندهی و احیاء رودخانه کن می پردازد.
فاصله میان اهداف و راهبردهای بیان شده در برنامه ساماندهی ویژه روددره کن در طرح های موضعی-موضوعی طرح جامع ۱۳۸۵ و طرح ساماندهی رودخانه کن و پیرامون آن توسط مهندسین مشاور آرمانشهر تا سیاست گذاری و اقدامات صورت گرفته در مقیاس میانی و خرد توسط مهندسین مشاور آتک به عنوان طراح اصلی پروژه مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت عدم شناخت طراح از ارزش های طبیعی و منظرساز روددره کن را عامل مهم عدم توانایی طرح ارایه شده در پاسخ گویی به اهداف مورد نظر طرح جامع و شکست پروژه می داند.
تزیینات کتیبه ای آستانه مقدسه قم
حوزههای تخصصی:
حضرت معصومه (س) فرزند هفتمین امام و پیشوای مسلمانان جهان امام موسی کاظم (ع) است که از شان و جایگاه خاصی نزد شیعیان جهان برخوردار است، اما مقام و جایگاه ایشان نزد شیعیان ایرانی و ارادتمندانی که در جوار مرقد ایشان زندگی میکنند، حکایتی دیگر دارد و گواه آن فوج فوج مشتاقان و مومنانی هستند که از گوشه و کنار ایران هر روزه به زیارت آن حضرت میشتابند. به همین دلیل شهر قم نیز از هنگامی که سلسلهی صفوی تشیع را مذهب رسمی ایران قرار داد، از نظر زیارتی اهمیت ویژهای یافت. پادشاهان صفوی برای ابراز ارادت خویش به خاندان نبوت و اهل بیت پیامبر کوششهای فراوانی برای نشان دادن بزرگی و علم ایشان انجام دادند. از این رو بیشترین گسترش و توسعه حرم و توجه به معماری آن، در زمان پادشاهان صفوی صورت گرفته است. در این راستا، یکی از ابزارهایی که از آن در ایجاد فضایی معنوی کمک گرفته شده، کتیبههایی با درونمایه شیعی است. این کتیبهها که مضمون آنها با مشاوره علمای اسلامی تعیین میشد، در برگیرنده آیات قرآنی، احادیث ائمه، نامها و اسامی امامان و ادعیه و گاه اشعاری در وصف و مدح اهل بیت است. از این میان آنچه بیش از همه تعصب و ارادت هنرمندان و پادشاهان یا حامیان هنری را نشان میدهد، استفاده از نام امامان معصوم، حدیثی از ایشان و یا دعایی درباره ایشان است. بخش مهمی از معماری اسلامی- ایرانی، بهویژه درمجموعه های آرامگاهی بزرگان و به ویژه معصومین که حرم مطهر حضرت معصومه (س) نیز در شمار آنهاست و همواره در دورههای مختلف مورد توجه پادشاهان مسلمان و هنرمندان و معماران شیعه قرار گرفته، استفاده از نمونههای متعددی از کتیبهها، با موضوعات فوق الذکر است. این مقاله با هدف شناسایی و بررسی کتیبههای حرم مطهر حضرت معصومه (س) تنظیم گردیده است. سؤالاتی که در این مقاله پاسخ داده می شود: -1 استفاده از کتیبه در معماری مراقد معصومین چه جایگاهی دارد؟-2 نمونههای کتیبهای مرقد مطهر حضرت معصومه (س) کدامند و چه مضامینی را در بر می گیرنداهدافی که در این مقاله مد نظر است: -1 بررسی مضامین کتیبههای حرم حضرت معصومه (س). -2 دستیابی رابطی مضمونی کتیبهها با شان و جایگاه اهل بیت، به ویژه حضرت معصومه (س) این مقاله با استفاده از اسناد و مدارک مکتوب و به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است
شناشیل؛ جلوه ای مدرن از عنصری سنتی؛ بهره گیری از تکنولوژی های بومی در معماری مدرن
حوزههای تخصصی:
شناشیل، میراث ماندگار اقلیم گرم و مرطوب و یکی از گنجینه های فرهنگی ایرانیان محسوب می شود. در واقع شناشیل ها ماحصل فرهنگ و طراحی اقلیمی منطقه می باشند که طی نسل ها بوجود آمده و در عراق و کشورهای حاشیه خلیج پهناور فارس نیز رشد و توسعه یافته اند. پرداختن به موضوع شناشیل از دیدگاه معماری، علاوه بر آشکار نمودن گوشه های مبهم روند تکنولوژی بومی در این سرزمین، خود می تواند بهانه ای برای پیشبرد توسعه فرهنگی، اقتصادی به حساب آید. این پژوهش در پی آن است که به چند سؤال پاسخ دهد و فرضیه هایی را که دربارۀ سابقه، فن ساخت و ویژگی عنصر بومی شناشیل را شناسایی کرده، تحلیل کند. سپس در هر بخش با تکیه بر نگرش درون فرهنگی راه حلی برای بکارگیری آن در بناهای معاصر ایران ارائه شود. بر این اساس، سه معیار در هندسه نظری، هندسه عملی و نقش ساختمانی برای تشخیص نمونه ها تبیین می گردد. در این پژوهش، کوشش شده که به اهمیت و جایگاه شناشیل به صورت تاریخی و توصیفی تحلیلی نگریسته شود و با تکیه بر اطلاعات میدانی، کتابخانه ای و آتلیه ای به تحلیل بپردازد. از آنجاییکه هدف کلی پژوهش پیش رو، دستیابی به شناختی صحیح از شناشیل است. این مقاله ضمن مطالعه و بررسی تکنولوژی شناشیل در فرهنگ ایرانی و تاثیر آن بر منظر محیطی، با هدف بسط دانش و تکنولوژی شناشیل و نگرشی نو بر آن در عصر حاضر، چگونگی احیاء و نوآوری این دستاورد اقلیمی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
تأملی بر مسایل و مشکلات شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید رامشار (زابل)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهر نشینی، توسعه شهر های موجود، ظهور شهرهای جدید و وقوع تحولات عمیق در سیما و کالبد شهرها از جمله مهمترین رویدادهای دو قرن اخیر محسوب می شوند. نتیجه آشکار انقلاب صنعتی و رشد اقتصادی مبتنی بر سرمایه در کشور های غربی، وقوع چنین رویدادی بوده و این رخداد پس از رواج صنعت و توسعه شیوه سرمایه داری به سایر سرزمین ها از جمله کشورهای توسعه نیافته نیز راه یافت. بدون تردید پدید آمدن تراکم جمیعتی ناشی از شیوه جدید زندگی، بر کلیه جنبه های حیات فردی و اجتماعی مردمان تأثیرات شگرفی داشته و دست اندرکاران امر را در حوزه های عمل و تئوری مشغول خویش ساخته است.همایش ها و سمینار های مختلفی که در این زمینه برگزار شده و می شوند، شاهدی بر اهمیت مسأله و تلاشی در جهت ارائه راهکارهای جدید و حتی اصلاحاتی کلی در امر شهرسازی و شهرهای جدید است. این مقاله با مطالعه و آنالیز مسایل و مشکلات شهرهای جدید و بویژه بررسی موردی شهر جدید رامشار در مجاورت شهر زابل به کنکاش در زمینه تنگناهای شهرهای جدید و وضیعت این شهر و ارایه راهکارهای لازم پرداخته است
فرایند شناسایی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز سیل تولید کالاهای صنعتی و طراحی محصولات جدید در ارتباط مستقیم با بازاریابی است. موفقیت کالا در بازار به کاربردی و مفید بودن، ظاهر مقبول وفرم بامعنای محصولات بستگی دارد. شناخت زبان اشیاء و بکارگیری آن در طراحی برای موفقیت در تجارت بین المللی و ایجاد هویت محصول ضروری است. هدف ازاین تحقیق مطالعه عوامل موثر بر شناسایی چیستی محصول و ارتباط فرم و معنای آن است. مطالعات کتابخانه ای درعلوم زبان شناسی، نشانه شناسی و معناشناسی محصول همراه با مطالعات میدانی در این پژوهش منجر به شناخت عوامل موثر درادراک شیء – تاثیر طبقه بندی اشیاء درمعنی شناسی محصول و تدوین جدول نشانه شناسی انواع روش های ارتباطی گردید. به طور خلاصه مهم ترین مؤلفه در شناسایی شیء شکل آن است. معنای صریح محصول همان کاربرد یا عملکرد آن است؛ و هر شیئی که فرم آن به کاربردش اشاره کند برای بیننده بامعنا خواهد بود. شناخت عناصر و ساخت پیام در زبان اشیا موجب تاثیر آنها در ایجاد ارتباط بین فرم و عملکرد و معنی آنها می گردد. ظروف چای ساز به عنوان نمونه موردی این تحقیق ارائه شده است. با استفاده ازنتایج این تحقیق طراح می تواند باآگاهی بیشتری انواع نشانه های فرمی، نوری، صوتی، گرافیکی و غیره را درطراحی تجسمی محصولات انتخاب نماید.
بررسی تطبیقی روندهای حل مشکل در حرفه طراحی صنعتی
منبع:
جلوه هنر ۱۳۸۵ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
تا به حال تمامی روندهای طراحی صنعتی بر این اساس پایه ریزی شده اند که انسان بتواند مشکلات طراحی را با روندهای منطقی و تقسیم بندی شده به بخش های کوچک تر، حل نماید. وجود تعداد بسیار زیاد نمودارها، جداول، روندها و توصیه های حل مشکل مثال بسیار خوبی بر این ادعاست که هورس ریتل (Hoerst Rittel) تحت عنوان نسل اول پژوهش سازمان یافته از آن ها نام می برد. با بررسی اجمالی چند دهه حرفه طراحی صنعتی و روش ها و روندهای به کار گرفته شده و یا توصیه شده در پروسه حل مشکل در این حرفه و به اعتراف طراحان با تجربه ای چوتن هوفلر (Hofler) و کاندل (Kandel) که هم دستی در معماری دارند و هم به طراحی و تولید محصولات صنعتی می پردازند، همواره یک تضاد بین تئوری و عمل وجود داشته و دارد.در طرح تحقیقاتی انجام شده که این مقاله برگرفته از آن می باشد، سعی شده است با بررسی و مقایسه روندهای حل مشکل وجود در حرفه طراحی به معنی فراگیر آن و طراحی صنعتی در جهت حرفه ای و تخصصی آ«، این سئوال مهم در طراحی صنعتی را پیگیری نمودکه: آیا می توان اصولا به یک روند و متدلوژی فراگیر و همه کاره جهت مواجهه با مشکلات پیش روی طراحان دست یافت؟
مسجد جامع گناباد
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۹ شماره ۹۲
حوزههای تخصصی:
مفهوم معماری در برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی، درآمدی بر تاریخ مفهومی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقطیع تاریخ معماری ایران به پیش و پس از اسلام، امری اعتباری است که اگرچه روزگاری زاینده و کارآمد بود، اکنون به قالبی تکراری بدل شده است. ازجمله پیامدهای این تقطیعِ قالبی غفلت از معماری، خود برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی است. پی بردن به گسستگی ها و پیوستگی های حقیقی در فرهنگ ایرانی در این سوی و آن سوی این مرز، نیازمند تحقیق و تدقیق بیشتر است؛ تحقیقی که ناگزیر باید از مفروض نگرفتن وجود این مرز آغاز شود. انسان ها پیش و پس از معماری و در هنگام معماری کردن به آن می اندیشند و درباره آن سخن می گویند. سخن گفتن ایشان درباره معماری گواهِ فهم آنان از معماری است. مفهوم معماری امری ثابت و بی زمان نیست و در طی تاریخ دگرگون می شود. از راه های شناخت معماری ایران در برهه گذار، تحقیق درباره مفهوم معماری در این دوره است؛ آن چنان که در سخن ایرانیان آشکار شده است. در این تحقیق، ضمن معرفی تاریخ مفهومی و پیشنهاد وارد کردن آن به مطالعات معماری ایران، به تاریخ مفهومی معماری ایران در برهه گذار می پردازیم. کار تاریخ مفهومی معماری برهه گذار را از واژه ها و الفاظ آغاز می کنیم؛ اما در آن بازنمی مانیم، بلکه به واژه ها و معانی و حوزه های معنایی به منزله مدخلی برای شناخت تغییر و تحول فرهنگیِ معماری می نگریم. منابع اولیه این تحقیق منابع پهلوی و فارسی و عربی، از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل دوران اسلامی است. رویکرد آن تاریخ مفهومی و چهارچوب نظری آن نظریه حوزه های معنایی است. در این تحقیق، روشن می شود که مردم ایران زمین در برهه گذار از حوزه معنایی معماری، با مقوله معنایی آبادانی یاد می کنند و تلقی آنان از معنای آبادانی اعم از تلقی امروزی ما از معماری است. همچنین آشکار می شود که با ورود اسلام به ایران، در این حوزه معنایی، تغییری اساسی رخ نداده است.
ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در شهر ایرانی از دریچه متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی، روابط و علقه های محله ای، مشارکت و بسیاری مفاهیم اجتماعی دیگر که همگی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح هستند از جمله مهم ترین دلمشغولی های طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری است که نقش به سزایی را در آفرینش و تقویت حس مکان، دلبستگی مکانی، رضایتمندی سکونتی، هویت مکانی و بسیاری کیفیت های مکانی دیگر عهده دار است. بر همین اساس چنانچه تقویت این عوامل اجتماعی را که در این تحقیق از آنها تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود به عنوان یکی از اهداف طرح ها و برنامه های شهری در نظرگیریم، نگاه به گذشته جامعه ایرانی، نقاط قوت و ضعف بسیاری را در توانایی ارتباطات اجتماعی ایرانیان در جهت همسایگی اجتماعی، مشارکت شهروندی و زندگی جمعی نشان خواهد داد که می تواند روشنی بخش جامعه امروز در نیل به اهدافش باشد. در این بین ادبیات نیز به عنوان میراثی مکتوب از گذشتگان می تواند نقش مهمی در شناسایی روندها و رویه ها عهده دار باشد. در واقع همواره بخشی از ادبیات به اجتماعیات اختصاص دارد و بیانگر راز و رمزهای نهفته در مناسبات میان مردم است.
از این رو پژوهش حاضر با هدف واکاوی مناسبات اجتماعی در جامعه سنتی ایران با مروری بر تعاریف سرمایه اجتماعی به ارزیابی مؤلفه های سه گانه آن در متون کهن پارسی پرداخته است. بر این اساس در یک سامانه پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد پژوهش تفسیری- تاریخی، با استفاده از روش تحلیل محتوا تلاش شده تا به بررسی هر یک از مؤلفه های سه گانه سرمایه اجتماعی در متون کهن ادبی ایران همچون خمسه نظامی، مثنوی معنوی و گلستان سعدی پرداخته شود. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که محلات به عنوان مهم ترین تجلی شبکه های اجتماعی در زندگی شهری جامعه ایرانی مهم ترین عامل تعیین کننده دیگر مؤلفه های سرمایه اجتماعی روابط و تعاملات اجتماعی، هنجارهای همیاری و اعتماد هستند. بر این اساس برخلاف جوامع غربی که تعاملات میان شهروندان عمدتاً به صورت میان گروهی، در مقیاس شهر و در فضاهای شهری صورت می پذیرفته است، تعاملات ایرانیان به صورت درون گروهی و در مقیاس محلات تحقق می یافته است به گونه ای که در شکل گیری شبکه های اجتماعی، ارتباطات افقی بسیار قویی تر از ارتباطات عمودی( آوندی) بوده است. همچنین در حالی که هنجارهای همیاری و اعتماد در دو سطح خرد و میانه از سطح مطلوبی برخوردار است لیکن اعتماد در سطح کلان سست و شکننده است. علاوه بر این به نظر می رسد مشارکت دادن مردم در مدیریت فضاهای شهری از طریق شکل گیری و اولویت دادن به سازمان های مردم نهاد به مثابه حلقه واسطه عرصه عمومی و دولتی نقش به سزایی در تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی می تواند عهده دار باشد.
طرح خواناسازی و مرمت فضای عمومی و احیای معماری گوشه شمال شرقی؛ معبد آناهیتا کنگاور
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
قفل چالشتر، شیوهی ساخت، زیبایی و آسیبشناسی
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی الگوهای معماری و شهرسازی باغشهر طبس در دوره زندیه و باغشهر اصفهان در دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهرسازی ایران، با مفهومی به نام توسعه شهری به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم، جهت رفع نیازهای ساکنان شهر مواجه می شویم که در برخی از شهرها شباهت زیادی با باغشهر در معنای امروزی دارد. امروزه، عدم الگوگیری از ارزش های موجود در معماری و شهرسازی گذشته کشور، سبب بروز مشکلاتی در معماری و شهرسازی شده است. این در حالیست که با تأمل در معماری و شهرسازی سنتی ایران، می توان چنین الگوگیری هایی را در اعصار مختلف به وضوح مشاهده کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که توسعه باغشهر طبس در دوره زندیه و اصفهان در دوره صفویه از چه الگوی مشترکی تبعیت کرده است. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از منابع مکتوب و مصور و استفاده از روش توصیفی -تحلیلی به مقایسه تطبیقی این دو باغشهر پرداخته شده است. یافته های حاصل از این تحقیق مهمترین تشابهات باغشهر طبس و اصفهان را نشان داده که به صورت: 1- الگوی توسعه شهر 2- نقاط ابتدایی و انتهایی محور توسعه 3- کاربری های همجوار محور توسعه 4- الگوی کلی پلان باغ های انتهایی محور توسعه 5- الگوی کلی ورود آب به شهر، است. به نظر می رسد با توجه به وجود چنین تشابهات و تأخر زمانی باغشهر طبس نسبت به باغشهر اصفهان، الگوی توسعه شهر طبس در دوره زندیه ملهم از اصفهان در دوره صفویه بوده است.
زیبایی در معماری
منبع:
صفه ۱۳۸۳ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر محور اصلی سخن زیبایی است. در جستجوی آنیم که قوانین حاکم بر این احساس را کشف کنیم. چه می شود که پدیده ای در نظر ما زیبا و پدیده دیگر زشت جلوه گر می شود؟ با توجه به اینکه زیبایی در همه پدیده های زندگی وجود دارد، مقاله حاضر به بررسی زیبایی در معماری و فضاهای ساخته شده برای زندگی انسان اختصاص خواهد داشت.
طراحی معماری پشت گنبد مسجد عباسی اصفهان
حوزههای تخصصی:
معنا در معماری غرب
حوزههای تخصصی:
کاربرد تحلیل های بلورشناسی در مطالعات فنی آثار تاریخی گچی (مطالعه ی موردی گچ بری کوه خواجه ی سیستان، ملات گچ شادیاخ نیشابور و ملات گچ قلعه الموت قزوین)
حوزههای تخصصی:
پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونه ی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجه ی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونه ی مدلسازی شده ی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی می شود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایه ی گچ بری کوه خواجه نشان می دهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور ماده ی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرم افزار پردازش تصویر به صورت کمّی کمک می کنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایه ی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمی شوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان می دهند؛ در حالی که در نمونه های مدلسازی شده، بلورهای گچ به وضوح قابل شناسایی هستند. نتیجه ی این مشاهدات بیان می کند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
کاخ شکوهمند تخت جمشید
معرفی اثر-طراحی خانه فن و هنر
حوزههای تخصصی: