فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مفاهیم مختلفی را در تعامل انسان با محیط زیست، تداوم تاریخی، مظاهر فرهنگی و سنت های بومی منتقل می کند. واژة فرهنگ در تعاریف پایه بیان کنندة رابطة مردم با محیط به منظور آبادانی و حضور ارزش های ملموس و غیر ملموس بوده و وجه مشترک میان مفهوم منظر و دارایی های فرهنگی است. هدف از این مقاله بررسی یکی از آثار ثبت شدة میراث فرهنگی یعنی باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی است. فرضیة پژوهش طرح مفاهیم مشترک منظر فرهنگی و باغستان یعنی تعامل خردمندانة مردم با محیط طبیعی و مدیریت هوشمندانة آب برای امرار معاش در طول تاریخ است که بر پایة تعاریف پایه و مراجع جهانی تبیین می شود. برای اثبات این فرضیه شواهد موجود از رابطة میان انسان و محیط در باغستان تحلیل می شود. به طور مثال باغستان به روش کشت مختلط به شیوة غرقابی در فصل بهار توانسته است موانع محیطی همانند سیلاب رودخانه های فصلی را به منابع جهت آبیاری تبدیل کند و با گونه های درختان بومی مقاوم در برابر اقلیم سخت در طول تاریخ محصولات با ارزشی همانند پسته و بادام، انگور و زردآلو تولید کند. دو خصوصیت بارز باغستان سنتی قزوین یعنی تداوم تاریخی و بروز خصوصیات بوم شناختی فرضیة پژوهش را تقویت می کنند. بدین ترتیب در دسته بندی های ارایه شده در مراجع جهانی باغستان زیر مجموعة منظر متداوم یا منظر بومی تاریخی قرار می گیرد. سهم اصلی پژوهش تحلیل خصیصه ها و عناصر منظر فرهنگی باغستان با کمک مراجع جهانی همانند مرکز میراث جهانی یا بنگاه بوستان های ملی است. این عناصر به شکل چند جانبه در سه دستة کلی طبیعی، پوشش گیاهی و سیستم های اکولوژیکی، مصنوع شامل سازماندهی فضایی، مسیرهای حرکت، سیستم های آبیاری، و ساختارها و اشیا و خصیصه های انسانی و مدیریتی، شواهدی برای رابطة مستقیم میان مردم و بستر طبیعی باغستان ارایه داده و به هم پیوستگی هوشمندانه ای را میان یکدیگر به نمایش می گذارند. به عنوان مقاله ای در حوزة معماری این پژوهش عناصر محیط مصنوع را با جزییات بیشتری ارایه کرده است. در نتیجه گیری بر لزوم حفاظت از باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی به شکل نگهداری از کلیة عناصر شاکلة به هم پیوسته و همچنین ضرورت نظارت دراز مدت بر سلامت عناصر معرفی شده در این مقاله تأکید شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ نحوة گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- تحلیلی محسوب شده و به لحاظ نوع داده ها از نوع کیفی است.
منظر معدنی، مرگ یک تعامل؟؛ رویکردهای نوین در برخورد با سایت های پسامعدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
بشر رابطه دوسویه با طبیعت و بستر زمین دارد. کره خاکی هم منبع الهام و هم منبع ارتزاق انسان است. برداشت بشر از بستر زمین از دوران اولیه حضور بشر بر روی زمین شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد. بدین ترتیب انسان در مسیر رشد و تکامل خود تا امروز، در مناظر بکر و طبیعی فراوانی دخل و تصرف کرده و در واقع مناظر طبیعی را به مناظر فرهنگی، معدنی، صنعتی و ... مبدل کرده است.
منظر حاصل از فعالیت های استخراجی و معدنی، برخلاف منظر کشاورزی، در اغلب نمونه ها یک بخش پایدارِ جغرافیایی و اقتصادیِ آن نیست و مدت زمان فعالیت های معدن کاری بازه زمانی کوتاهی دارد. در نتیجه منظر معدنی به سرعت متروک و به منظر پسامعدنی بی مصرف تبدیل می شود. سایت هایی که نشان از تعامل یک سویه بشر با بستر زیست دارد.
این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که مناظر به جای مانده از فعالیت های معدنی، چگونه می توانند در برنامه ریزی و طراحی به مناظر مطلوب تبدیل شوند؟ در این میان تلاش می شود پس از مرور بر رویکردهای مختلف به مناظر معدنی و پسامعدنی در دهه های اخیر، رویکرد ویژه مانوئل پالرم، معمار اسپانیایی، در پرداختن به این مناظر مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. در واقع پالرم با رویکردی منظرین و با استفاده از ابزاری به نام ماتریس روشی نوین در این زمینه را معرفی می کند.
معرفی اثر-هنر قلمزنی در ایران
حوزههای تخصصی:
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی: بلوار بین محله ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
15 - 24
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش شناخت روش های تقویت تعاملات اجتماعی در فضاهای باز عمومی شهر، به ویژه خیابان ها مورد توجه قرار گرفته است. خیابان هایی که ساکنان محلات را برای گذران اوقات فراغت و یا رفع نیاز های روزمره دعوت نموده و به مرور زمان محدوده ای از مسیر برای آنها به میعادگاهی جهت دیدارها تبدیل می گردد. لذا در ابتدا سعی شده مولفه های تاثیرگذار بر حضورپذیری در فضای شهری به ویژه خیابان با عملکرد بین محله ای ، تدقیق و شناسایی و پس از آن با بررسی متون و نظریههای نظریه پردازان به رابطه بین فضای شهری و تعاملات اجتماعی و تاثیری که کارکرد و کالبد فضا بر میزان مکث و شکلگیری تعاملات مردم دارد، پرداخته و در نهایت با استفاده از شیوه تحلیلی، براساس شاخصهای تاثیرگذار، راهنمای طراحی شهری یک اا بلوار محلی به منظور جذب ساکنان محله جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی پیشنهاد گردید
منظر راه شهرى
منبع:
منظر اسفند ۱۳۸۷ شماره ۰
حوزههای تخصصی:
منظر ترحیمی در پادشاهی دهلی، الگوی چهارباغ در منظر ترحیمی پیش از مغول (1555-1206 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ترحیمی در هندِ دوران پیش از مغول، نمونه های بی شماری از فرم ها و فضاها ازجمله باغ ها را شامل می شود. مفاهیم شکل دهنده به این خاک سپاری ها به صورت قابل توجهی در ارتباط با عادت و رسوم زیارت یا همان بر سر مزار رفتن است. ازجمله آنچه در مقابر افراد بزرگ و مقدس مانند مقابر بزرگان چشتیه (chishti) و همچنین پادشاهان باستان می بینیم. در هند از اوایل سده 13 تا میانه سده 16، سیر تحول منظر و معماری در مسیری متضاد با یکدیگر، هم در مقیاس و هم در فضاها پیشرفت. مناظر ترحیمی (فرم، مکان و نحوه قرارگیری و ...) رابطه نزدیکی با رسم و آئین های خاک سپاری و درواقع مردم شناسی دارد. مرگ، خاک سپاری و مجلس یادبود هویت را نشان می دهد؛ انتخاب سایت خاک سپاری، سبک و موقعیت مقابر، همراه با شیوه ای که مراسم ترحیم سازمان دهی شده و گرامی داشته می شده است، به بازسازی روابط دودمانی و زنده نگه داشتن خاطره شان کمک می کند. هدف این مقاله تأکید بر چند نکته در ارتباط به انسان شناسی و معماری منظر ترحیمی (باغ مقبره) در قلمرو سلاطین دهلی است.
این مقاله با اشاراتی به رابطه مردم شناختی و معماری منظر ترحیمی در دوره سلاطین دهلی و برشمردن نمونه هایی از مناظر آرامگاهی شبه قاره هند از ۱۲۰۶ م تا ۱۵۵۵ م، سیر تحول فضاهای آرامگاهی از تک بناهای کوچک تا مجموعه های آرامگاهی با محورهای تعریف شده در بافت شهری و باغ های چهارقسمتی (چهارباغ) را نشان می دهد.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که آثار تقسیمات چهارتایی معروف به چهارباغ در منظرهای ترحیمی (باغ مقبره ها) در هند دوران پیش از مغول وجود داشته است و شکل گیری مجموعه های آرامگاهی با بناهای مقابر در میانشان در اواخر این دوره ارتباط مستقیم با تغییر مراسم و مقیاس آن دارد.
طراحی صنعتی، حلول زیبایی در بطن زندگی
حوزههای تخصصی:
بررسى نسبت خاطره تاریخى از فضا با موفقیت آن
حوزههای تخصصی:
ارائه اصولِ "سبک طراحی فرایندیِ، مبتنی بر واقعیت" در معماری
حوزههای تخصصی:
عناصر متفاوتی در شکل گیری محصول معماری، در مراحل و فرایند آفرینش آن نقش دارند که ایجاد هماهنگی بین آن ها، موضوع بسیاری از مطالعات طراحی پژوهی معاصر است. به گونه ای که تفاوت درنحوه سازمان دهی این عوامل، دلیل ایجاد سبک های متنوع طراحی همچون تحلیل-ترکیب، مشارکتی و حدس-تحلیل گردیده است. از سویی دیگر، سبک های طراحی موجود، هنوز ارتباط اندکی با مفاهیم مطرح در مبانی نظری برقرار می کنند، زیرا زبان بیانی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با درک این ضرورت، با توجه به نقش ساختاری عوامل مختلف شکل دهنده به "واقعیت" ها در نظام طراحی معماری، تلاش دارد واقعیت ها را به گونه ای سازمان دهی کند که علاوه بر نقش مستقل و ساختاری خود، در کنار یکدیگر، قابی محدود، معنی دار و هدفمند، برای پاسخ به نیازهای طراحی ایجاد کند. استفاده از روش فرایند نگاری در مدل سازی این روند تحلیلی و تفسیری، روش پژوهش کیفی حاضر است. زیرا فرصتی برای ادراک بهتر جایگاه هر یک از عوامل، و همچنین چگونگی تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را فراهم می کند. هدف مهم این پژوهش، استفاده عملیاتی از نمودهای واقعیت در معماری، از طریق ارائه الگوئی است که، افزایش جامعیت در عین انعطاف و کارایی را ممکن کند. بدین منظور، با استفاده تحلیلی از منابع کتابخانه ای، استحصال پیشینه و نظریات ارائه شده، نهایتاً عوامل مختلف در شکل گیری واقعیت ها، ریشه شناسی شدند، سپس انواع الگوهای هم نشینی این یافته ها ایجاد، و کاراترین الگوی فرایندی بر اساس شاخص دستیابی موثرتر به اهداف پژوهش، انتخاب و در انتهای این پژوهش ارائه گردید. می توان کاربرد نتایج چنین بستر فرایندنگاری شده ای را، در بستر سازی ایجاد یک سبک طراحی، خصوصا برای استفاده تسهیل شده تری از فناوری های واقعیت مدار همچون BIM عنوان کرد، به گونه ای که مراحل مختلف بهرهگیری از مبانی نظری، برای دست یابی به نمودهای واقعی، در این پژوهش پایه ریزی شده است. ضرورت پژوهش حاضر در ایجاد نظریه ای به عنوان پشتیبان، توسعه دهنده و هماهنگ کننده مبانی نظری با فناوری های واقعیت مدار، قابل بیان است.
یافته هایی نوین پیرامون تاریخگذاری: مسجد جامع شاهرود
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-واژهنامه قنات
حوزههای تخصصی:
بازار تاریخی شهر قزوین و روند شکلگیری آن
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
27-36
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی شکل گیری بازار قزوین و ویژگی معماری کاروانسراها و پاسخ به این پرسش که روند شکل گیری بازار چگونه است؟خصوصیات معماری کاروانسراهای آن چه می باشد؟ موضوع این تحقیق است. اهمیت این تحقیق بر این است که علاوه بر شناسایی شهر از نظر اقلیم و بناهای موجود، به بررسی موقعیت بازار و عناصر آن در شهر بپردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادی گردآوری شده و سپس با بررسی و تحلیل بناهای موجود، ویژگی های کالبدی آن ها تحلیل و تبیین شده است.که در این راستا جداولی ارائه شده است که در آن ها ویژگی، تصاویر، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند شکل گیری بازار از دوره صفوی آغاز و تا دوره پهلوی ادامه داشته است. بیشتر بازارها یک راسته اصلی و شکل خطی دارند، اما بازار قزوین دارای تناسبات مرکزی است و راسته هایی تقریباً مستقیم دارد که این راسته ها، شکل شطرنجی پیدا کرده اند و به نظر می رسد، به شکل آگاهانه ای ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند. بیشتر کاروانسراهای آن در دوره قاجاریه و در دو طبقه با حجره هایی در اطراف حیاط شکل گرفته اند که با ورودی های متعدد به مجموعه بازار راه دارند.
واکاوی سبک های یادگیری دانشجویان برای ارتقای آموزش معماری (مطالعه موردی: دانشجویان معماری دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۱۴۹-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
شناخت دانشجویان یکی از عوامل مهم و مؤثر بر آموزش در کارگاه های معماری است. نمی توان شاگرد معماری را بدون شناخت دقیق و بدون توجه به واکنش هایش به داده ها و خواسته ها، تحت یک برنامه منتظم و از پیش تعیین شده بار آورد. یکی از راه های این شناخت، توجه به سبک های یادگیری است که ترجیحات یادگیری و تفاوت های موجود میان افراد در روش های یادگیری را بیان می کند. هماهنگی سبک های تدریس مدرسان با سبک های یادگیری دانشجویان، منجر به تقویت انگیزه یادگیری و پیشرفت تحصیلی خواهد شد؛ ازاین رو با توجه به شمار روزافزون متقاضیان یادگیری در عرصه های متنوع علمی و مهارتی و ویژگی های متفاوت آنان در درک و پردازش محتویات یادگیری، نیاز عاجلی به بررسی شناخت خصوصیات یادگیرندگان در رشته های مختلف تحصیلی از جمله معماری احساس می شود. این مقاله با آسیب شناسی آموزش معماری در حوزه فرایند یادگیری، یکی از راه های رفع کاستی ها و نقایص مربوط را با توجه به سبک های یادگیری دانشجویان عنوان کرده است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی است که طبق آن، چگونگی توزیع دانشجویان معماری دانشگاه ارومیه در سبک های یادگیری بر اساس سیاهه سبک های یادگیری کُلب، بررسی و داده ها با استفاده از آزمون های متناسب آماری، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سبک های یادگیری غالب کاربردی در دانشجویان معماری، به ترتیب جذب کننده و همگرا هستند. همچنین دانشجویان در نیمه ابتدایی تحصیل در رشته معماری بیشتر از سبک جذب کننده و در نیمه انتهایی از سبک همگرا استفاده می کنند و ارتباط معنی داری بین سبک یادگیری و جنسیت وجود ندارد. با تحلیل و ارزیابی یافته ها، پیشنهادهایی در راستای سبک های مورد تقاضای رشته ارائه شده است؛ از جمله: انجام آزمون اختصاصی با پیش نیازهای هنری لازم قبل از ورود به این رشته، انجام آزمون سبک های یادگیری در مراحل اولیه تحصیلات دانشگاهی، انطباق برنامه های آموزشی با سبک های یادگیری دانشجویان در سال های اولیه تحصیلی برای ایجاد انگیزه ادامه تحصیل و آموزش متنوع به فراگیران در حین تحصیل. همچنین راهکارها و مصادیقی برای انطباق برنامه های تدریس با نیازهای دانشجویان معماری با هدف اثربخش تر کردن و ارتقای آموزش معماری ذکر شده است.
بررسی مصرف انرژی نهفته در بافت های مسکونی نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
42-52
حوزههای تخصصی:
کاهش مصرف انرژی و به دنبال آن انتشارات گازهای گلخانه ای به منظور کاهش اثرات تغییر آب وهوای جهانی به یک ضرورت جهانی تبدیل شده است. محیط انسان ساخت مسئول حدودًا 40 درصد از مصرف انرژی در کشور ایران می باشد و قسمت اعظم محیط انسان ساخت به کاربری مسکونی اختصاص دارد. انرژی مصرف شده در تولید و فرآوری مصالح ساختمانی و در فرآیندهای ساخت ساختمان، معمولاً با استفاده از انرژی نهفته اندازه گیری می شوند. به طور کلی انرژی کل انرژی مصرفی ساختمان در طول دوره حیاتش را تشکیل می دهد. انرژی / 1 تا 5 / نهفته یک ساختمان نسبتی بین 3 نهفته از جمله پارامترهای اصلی در ارزیابی عملکرد زیست-محیطی ساختمان ها است و ارتقاء راندمان انرژی در بخش مسکونی مناطق شهری به بخش مهمی در دستیابی به توسعه پایدار تبدیل شده است. لذا این پژوهش با هدف اصلی بررسی پایداری الگوهای مسکن از منظر انرژی نهفته صورت گرفته است. بدین منظور الگوهای مسکن به هفت دسته کلی حیاط مرکزی، بافت فرسوده، ویلایی، ردیفی یک، دو و سه طبقه و آپارتمانی تقسیم بندی شده اند. به منظور محاسبه انرژی نهفته ابتدا انرژی ساختمان ها بر اساس نوع سازه و با کمک تحلیل واریانس محاسبه شدند. نتایج مطالعه در این زمینه نشان می دهد ساختمان های مسکونی با سازه آجر و چوب کمترین میزان مصرف سرانه انرژی نهفته را به خود اختصاص داده اند و پس از آن به ترتیب خانه های با سازه اسکلت بتنی آجر سفالی، اسکلت فلزی آجر سفالی، اسکلت بتنی آجری، آجر و آهن تیرچه بلوک بتنی قرار دارند و در آخر اسکلت فلزی آجری بیشترین میزان سرانه مصرف انرژی نهفته را دارا می باشند. دارای کمترین سرانه انرژی در بین سایر الگوها هستند و این GJ/ در الگوهای مسکن، خانه های حیاط مرکزی با 2 اولویت بندی پس از آن به ترتیب عبارت است از: خانه های ردیفی یک طبقه، آپارتمانی، خانه های ردیفی دو طبقه، خانه های بافت فرسوده، خانه های ویلایی و در آخر خانه های ردیفی سه طبقه.
معرفی اثر-کاشیهای اسلامی
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی و مقایسه تطبیقی رویکردهای پژوهشی در مطالعات حوزه زیبایی شناسی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تنوع نگرش های موجود در پژوهش های مختلف زیبایی شناسی معماری به موضوعی میان رشته ای و پیچیده مبدل شده که در حال توسعه ایده های نظری جدید بر مبنای حوزه ای وسیع است. به طوری که از دهه 70 میلادی تاکنون، جنبه ها و اصول زیبایی شناسی عمدتاً براساس دیدگاه های نظری و تجربی مختلف در حال گسترش است و این موضوع موجب تغییر بینش پژوهشگران نسبت به قواعد کلی پیشین شده است. لذا توجه محققان به زمینه های گوناگون مسائل نظری زیبایی شناسی سبب پدیدآمدن نگرش هایی جدید در خصوص جنبه های ارزیابی آثار معماری شده است، ولی با این حال اجماع و توافق اندکی در خصوص چارچوب های نظری و مفهومی این موضوع وجود دارد، مواردی که هنوز در بسیاری زمینه ها بحث برانگیز است. لذا در این راستا، این پرسش ها مطرح می شوند که مقوله های اصلی پژوهش های معاصر در حوزه زیبایی شناسی معماری چیست؟ و چه معیارهای ارزیابی در تحلیل زیبایی شناسی رویکردها به کار گرفته شده اند؟هدف پژوهش: این پژوهش پیرامون مواضع مختلف موضوع به گونه شناسی و مقایسه تطبیقی رویکردهای مرتبط تمرکز می یابد. چراکه اهمیت شناخت این رویکردها از این واقعیت ناشی می شود که پژوهش در زمینه ایده های زیبایی شناسانه که اساساً مرتبط با موجودیت فرهنگی انسان است، امکان بازگردانی مواضع نظری به فرآیندهای عملی خلاقیت و ادراک محیط و توسعه های بیشتر را محیا می سازد. روش پژوهش: تحقیق کیفی حاضر با استفاده از یک روش توصیفی و متعاقباً تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تطبیقی-تفسیری به شناسایی متغییرهای اصلی موجود در روش شناسی پژوهش های شاخص و معتبر علمی پرداخته و با استدلال منطقی سعی بر تدقیق و مقایسه مبانی بینشی و نتایج تبیینی آنها دارد. در این راستا در مجموع 81 پژوهش در بازه زمانی 1989 تا 2017 در قالب کتاب و مقالات معتبر علمی از طریق موتور جستجوی گوگل اسکالر شناسایی شدند. دامنه اطلاعاتی این پژوهش معطوف به مطالعاتی است که با توجه به شالوده معرفت شناسی آنها به طور خاص موضوع زیبایی در معماری را مورد مطالعه قرار داده اند. لذا به شیوه تمام شماری، نمونه های در دسترس به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند.نتیجه گیری: مفهوم سازی در خصوص رویکردهای مطالعاتی زیبایی شناسی معماری، باید فراتر از ترجیحات شناختی و یا ادراکی انسان و ارزیابی بلافصل یک اثر (که در یک بافت متحدالمرکز، منفعل، شیء محور است) بسط یابد. لذا لزوم توسعه حوزه های روش شناختی ارزیابی های مبتنی بر «تجربه» انسان از محیط موجب می شوند تا عملاً همه جوانب محیط از جمله مطلوبیت آن و ارتقاء بهزیستی انسان را شامل شود. از این رو ضرورت دارد تا نگرش های پژوهشی از طریق رویکردهای انسان محور و با در نظرگرفتن ادراک چندگانه و پویا در بستری از یک گفتمان زیست محور، فعال، مشارکتی و تجربی به مطالعات زیبایی شناسی در این حوزه بپردازند، چراکه مفهوم زیبایی شناسی در معماری نیازمند شناخت دیدگاه عمیقی از بحث ادراک زیبایی از منظر «تجربه ادراکی» انسان است.
منظره سازی در مجموعه ورزشی؛ طرح کاشت اکولوژیک در پارک المپیک 2012 لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
پارک المپیک در شهر لندن برای میزبانی بازی های المپیک 2012 طراحی شد. رویکرد این پروژه بر اساس کاشت اکولوژیکی پایدار، استفاده از گیاهان بومی و غیر بومی است؛ گیاهانی که با محیط سازگار بوده و متجاوز نباشند. پارک المپیک بر خاک پساصنعتی بسیار آلوده ای شامل نخاله های ساختمانی و فضولات سبز تبدیل شده به کود، ساخته شد. دو قسمت اصلی این مجموعه، پارک شمالی و جنوبی است. در پارک شمالی هدف، ایجاد تنوع زیستی مانند تالاب های بومی و چمنزارهاست و پارک جنوبی با رویکرد فرهنگی ساخته شد. برای طراحی این قسمت از پارک از چهار منطقه جهان شامل اروپای غربی، آمریکای شمالی، نیمکره جنوبی و به خصوص آفریقا و آسیای میانه و چین گیاهانی آورده شد.
نقش مدل KANOدر ارزیابی کیفیت فضای های عمومی شهری با سنجش مؤلفه های مؤثر بر سطح سلامت و رفاه جوامع شهری
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری، یکی از عناصر مهم ساختار فضایی شهرها هستند که نقش مهمی در کیفیت زندگی و رفاه افراد ساکن در شهرها دارند. فضای عمومی شهری یک مکان آزاد برای دسترسی و استفاده افراد می باشد. عناصر فیزیکی و فعالیت ها در فضای باز عمومی مزایای بسیاری بر کیفیت زندگی، سلامت و تعامل اجتماعی شهروندان دارد. تأمین نیازهای انسانی در فضاهای عمومی شهری، کیفیت فضاهای عمومی شهری و به تبع آن رضایت مردم از فضاهای عمومی را افزایش می دهد و توجه نکردن به نیازهای مردم، منجر به بیگانگی، گوشه نشینی مردم و کاهش کنترل بر محیط شهری می شود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف سنجش کیفیت فضای عمومی شهری با استفاده از مؤلفه های تأثیرگذار بر سطح سلامت و رفاه جامعه شهری نورآباد ممسنی از منظر سه گروه کاربران فضا، متخصان امور شهری و کارمندان اداراه ها بر اساس مدل تحلیلی KANO صورت پذیرفته است. مدل کانو سنجش کیفیت فضای عمومی شهری را در سه سطح(نیازهای اساسی، نیازهای عملکردی و نیازهای هیجانی) طبقه بندی کرده است. با توجه به اطلاعاتی که با استفاده از نظرسنجی از گروه های مورد مطالعه در ارتباط با نیاز های اساسی بدست آمده از دید متخصصین امور شهری کمبود فضای سبز و تنوع فعالیت ها در فضاهای عمومی به خصوص پارک های شهری بسیار مهم و بیشترین نارضایتی را داشته است. بنابراین متخصصین امور شهری، کارمندان ادارات و کاربران فضاهای عمومی شهر نورآباد نسبت به نیازهای اساسی به ترتیب با رضایت 458/0 ، 525/0 و 467/0 و با عدم رضایت 716/0- ، 727/0- و 730/0- بیشترین نارضایتی را نسبت به محیط زیست شهری نورآباد دارند. با توجه به نتایج بدست آمده از پرسشنامه متخصصین شهری و کارمندان و تحلیل آن به وسیله مدل کانو نیازهای عملکردی نسبت به دیگر نیازها از دید آنها در وضعیت بهتری قرار دارد. ضریب رضایت نیازهای عملکردی به ترتیب (612/0) و (630/0) و نتایج بدست آمده از پرسشنامه کاربران فضاها نیازهای هیجانی نسبت به دو ضریب رضایت نیازهای اساسی و عملکردی دارای وضعیت بهتری می باشد.