فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۹٬۸۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه و با گسترش دانش طراحی شهری، بر لزوم توجّه به وجوه گوناگون کیفیت زندگی شهروندان تأکید شده و فرآیند طراحی شهری به عنوان ابزاری قدرتمند و منعطف جهت بهبود و ارتقای کیفیت محیط شناخته شده است. از جمله عناصر محیطی تأثیرگذار در زمینه ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری، نما های شهری هستند. به نظر می رسد در سال های اخیر و به دلیل ساخت و ساز های انبوه و شتابزده به این عناصر محیطی بی توجّهی شده است. نتیجه این بی توجّهی پیدایش شهرهایی با نماهای یکنواخت، غربزده و به دور از تنوع و سرزندگی است که افزایش استرس و نا آرامی ساکنین شهر های امروزی را به دنبال داشته است. با توجّه به آنچه گفته شد هدف عمده مقاله حاضر، یافتن فرآیند طراحی شهری منطبق بر رویکرد ایرانی- اسلامی جهت بهبود کیفیت های بصری نماهای شهرهای امروزی است. بدین منظور مقاله حاضر با استناد به مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از روش های تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیقی، به ارزیابی کیفی و تحلیل تطبیقی نمونه هایی از فرآیند طراحی شهری نماهای شهری در فضاهای عمومی شهر تهران (خیابان کارگر، خیابان امام، میدان امام خمینی و میدان راه آهن) پرداخته و با دست یابی به چارچوبی مفهومی و اصولی کاربردی، فرآیندی بهینه و انعطاف پذیر در زمینه ارتقای کیفیت بصری زیبایی شناختی نمای ساختمان های شهرهای ایران ارائه کرده است. شناخت، بررسی ویژگی های محیطی، تحلیل و بررسی ویژگی های محیطی، تدوین و ارائه تکنیک های طراحی شهری، تدوین سیاست ها و رویکرد پروژه و ارزیابی سیاست ها و طرح های اجرایی گام های اصلی این فرآیند طراحی شهری هستند.
تبیین مفهوم و ویژگی های شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
5 - 26
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله : شهرها به طور ذاتی با چالش های پیچیده و گسترده ای (و مرتبط به هم) مواجه هستند که تنها از طریق یک رویکرد سیستماتیک قابل حل است. به عبارت دیگر تجمع انبوه عظیمی از ساکنان منجر به آشفتگی و بی نظمی شده و شرایطی را به وجود آورده که نه تنها تعادل شهرها را به سقوط کشانده، بلکه دستیابی به پایداری را با روش های کنونی اداره و توسعه شهری ناممکن ساخته است. در نتیجه برنامه ریزان شهری در سراسر جهان می کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد شهرنشینی، مدل هایی را برای توسعه شهرهای قرن 21 به منظور پاسخ گویی به خواسته ها و انتظارات جدید دنیای امروز توسعه دهند. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامه ریزی شهری است که قابلیت های جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. هدف تحقیق : هدف کلی این تحقیق ارایه یک پایه و اساس برای تحقیقات در زمینه شهر هوشمند است. در واقع به دنبال تبیین نظری مفهوم، معانی، ابعاد، مشخصه ها، شاخص ها، باورهای متعارف و چالش های پیش روی شهر هوشمند از طریق تجزیه و تحلیل عمیق و ژرف ادبیات مرتبط در این حوزه با به بحث گذاشتن این مفهوم است. روش تحقیق : روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق : نتایج این تحقیق نشان می دهد علی رغم ادبیات گسترده در مورد مفهوم شهر هوشمند، هنوز یک درک روشن و واضح و اجماع عمومی در این باره وجود ندارد و محققان حوزه های علمی مختلف محتوای متنوعی را پیشنهاد کرده اند. به طوری که برخی فناوری های هوشمند را به عنوان تنها یا حداقل مهم ترین جزء شهر هوشمند مدنظر قرار داده اند، عده ای دیگر تعاریفی را پیشنهاد کرده اند که فراتر از فناوری است و بر این باورند که اتخاذ فناوری پایان کار نیست. فناوری ها می تواند در شهرها برای توانمندسازی شهروندان از طریق تطبیق این فناوری ها با نیازهای آنها به جای تطبیق زندگی آنها با الزامات فناوری مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه معنای یک شهر هوشمند چند وجهی است. نکته کلیدی این است که شهرها باید پاسخ گوی تغییرات زمینه ای که در آن عمل می کنند، باشند و اینکه چه چیزی باید به عنوان هوشمند در نظر گرفته شود بستگی به شرایط زمینه ای متنوع (متن و بستر) از قبیل سیستم سیاسی، شرایط جغرافیایی و انتشار فناوری دارد. در واقع راه حل های هوشمند به سادگی نمی تواند کپی شود و نیازمند این است که ارزش آنها برای زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
ارایه روشی به منظور تحلیل و الگوبرداری از رنگ جداره ها در منظر فضاهای شهری تاریخی مورد پژوهی : میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
43 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : رنگ به عنوان یک محرک محیطی، ابزاری برای بیان احساسات انسان و بازتابی از فرهنگ ملل مختلف شناخته می شود . بنابراین شناخت ویژگی های رنگ در منظر شهری، با هدف به کارگیری بهینه آن و خلق محیط ها و فضاهای شهری پاسخ ده، ضروری به نظر می رسد. بهره گیری ناآگاهانه، بدون مطالعه و غیر تخصصی از رنگ و عدم توجه به تأثیرات آن بر انسان، منجر به ایجاد فضاهایی در شهرها می گردد که پاسخگوی نیازهای کاربران نیست. از دیگر سوی نمونه های ارزشمندی از فضاهای شهری تاریخی در ایران موجود است که هر یک مجموعه ای بی نظیر در زمینه خلق کیفیت های محیطی محسوب می شوند و شناخت و الگوبرداری از منظر رنگی این فضاها می تواند حاوی آموزه های مفیدی برای فضاهای شهری معاصر باشد. هدف پژوهش : بر این اساس هدف پژوهش حاضر دستیابی به روشی به منظور برداشت، تحلیل و الگوبرداری از رنگ در منظر فضاهای شهری تاریخی، با استفاده از دانش روز به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و ضبط اطلاعات رنگ محیط است. به گونه ای که این روش اقتصادی و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد بوده؛ تا در گام بعد بتوان به اصول و الگوهایی دست یافت که قابل کاربست در منظر فضاهای شهری معاصر باشد. روش تحقیق : با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش در حوزه پژوهش های کاربردی جای می گیرد و نخست با مروری بر مبانی نظری و پیشینه مطالعات در زمینه رنگ، از میان روش های معمول، پژوهشگران به ترکیبی از استفاده از ابزار دیجیتال و نرم افزارهای پردازش تصویر دست یافتند که اهداف پژوهش را برآورده می ساخت. در گام بعد میدان نقش جهان با توجه به پیشینه تاریخی و اهمیت ویژه آن به عنوان یک فضای شهری مطلوب، انتخاب شد تا ضمن آزمون روش فوق، نتایج کاربردی مورد نیاز نیز استخراج شود. سیستم رنگ مورد استفاده در این پژوهش نیز، سیستم CIELab است و در بخش تحلیل از روش نوار رنگ بهره برده است. نتیجه گیری : یافته ها نشان داد در میدان نقش جهان استفاده از رنگ های سازگار با اقلیم که در عین حال از لحاظ صفات و ویژگی های رنگ، در گروه رنگ های دارای هارمونی مشابه هستند به عنوان رنگ های اصلی جداره های فضا همراه با استفاده همزمان از گروه رنگ های دارای هارمونی مکمل با رنگ های اصلی زمینه برای خلق کیفیت هایی نظیر تنوع و غنای بصری، خوانایی و تأکید بر نقاط شاخص و آستانه ها به گونه ای که هماهنگ با مفاهیم فرهنگی رنگ در زمینه موجود نیز هستند، پاسخی مناسب به مسئله نحوه استفاده از رنگ در فضاهای شهری است.
تحلیل شبکه سازمانی مدیریت مشارکتی نوزایی شهری در بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سلسله مراتبی سازمانی و دوری از ویژگی های روابط شبکه ای حاکم بر مدیریت بافت های شهری منجر به عدم همکاری و هماهنگی های سازمانی در حوزه مدیریت چنین بافت هایی شده و متعاقب آن مشکلات زیادی در شکل اقدامات نوسازی و بازآفرینی بافت های شهری رخ داده است. از این سو دولت لزوم مدیریت مشارکتی را با ایجاد ستادهای بازآفرینی شهری در سال های اخیر خاطر نشان کرده است. بافت تاریخی گرگان یکی از بافت های ارزشمند کشور است که همانند دیگر اسلاف خویش، دچار مشکلات عدیده ای بوده که حل آنها نیازمند همکاری های بین سازمانی است. این موضوع در حالی است که سازمان های متعدد با ساختارهای اداری متنوع در این حوزه دخیل هستند. بدین سان این پژوهش در راستای تحلیل ساختار مشارکتی شبکه سازمانی متولی نوزایی بافت تاریخی گرگان صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق، تحلیل شبکه سازمانی مرتبط با مدیریت مشارکتی نوزایی در سطح بافت تاریخی گرگان است. بر این اساس پژوهش به دنبال شناسایی ویژگی های شبکه، تفسیر ساختار مشارکتی و تحلیل بازیگران این عرصه است. بدین سان سؤال اصلی پژوهش این گونه تدوین یافته است : ساختار مشارکتی شبکه سازمانی نوزایی بافت تاریخی گرگان چه ویژگی هایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، در این تحقیق، از راهبردهای توصیفی تفسیری پژوهش در راستای الگوواره تحقیق عمل گرایی استفاده شده و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه اجتماعی بر مبنای داده های رابطه ای میان سازمانی بهره گرفته می شود. همچنین برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع بوده است که علی رغم تلاش دولت در ایجاد ستاد بازآفرینی و تأثیر آن بر شبکه نوزایی، همچنان شبکه نوزایی بافت تاریخی گرگان تحت تسلط ساختار سلسله مراتبی و بر اساس الگوی حاکمیت مرکزی است که در پژوهش های قبلی نیز بدان اشاره شده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که نوع رابطه میان سازمانی را می توان از نوع هماهنگی دانست که به علت روابط کوتاه مدت در جهت هماهنگی های سازمانی و اشتراک گذاری اطلاعات صورت می گیرد. با توجه به ویژگی های ساختار مشارکتی شبکه، این پژوهش بازیگران شبکه را در سه گروه، بازیگران فعال، بازیگران بالقوه، و بازیگران بی تفاوت طبقه بندی کرده است.
الگوی مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برندسازی داخلی را می توان یکی از فعالیت های مهم انسانی برای کسب مزیت رقابتی دانست. تجربیات تکرارپذیر در هتل ها وابستگی زیادی به رفتارهای باثبات منابع انسانی دارد. ساخت الگوی بومی و تکرارپذیرکردن تجربه مشتریان در هتل ها یک نیاز عملی و در عین حال بنیادین وابسته به برندسازی داخلی است. از آنجا که تا به حال هیچ تلاشی برای معرفی الگوی بومی مدیریت برند داخلی هتل های تهران صورت نگرفته است، این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه الگویی برای مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران وجود دارد؟ هدف تحقیق: هدف از انجام پژوهش حاضر معرفی الگوی زمینه ای مدیریت برند داخلی است که با استفاده از داده های مرتبط با هتل های شهر تهران از نگاه خبرگان دارای سابقه مدیریتی و سرپرستی به دست آمده است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری مصاحبه 18 خبره صورت گرفته است که دارای سابقه مدیریت بالای 12 سال در هتل های تهران و تحصیلات تکمیلی مدیریت یا بازاریابی هستند و استفاده از نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها، اشباع نظری را ممکن ساخته است. لذا پس از کدگذاری های متون، 535 کد باز، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که استخدام و آموزش مهم ترین عوامل علّی، رفتارهای مدیر و تشویق برندمحور مهم ترین عوامل راهبردی و پیامد کارکنان و مهمان ها مهم ترین عوامل پیامدی می باشند. مدیر به عنوان یک رکن اساسی، هم در نقش مترجم برند، هم در نقش الگو و معلم، رسیدن به برند داخلی را ممکن می سازد. الگوی به دست آمده قابلیت آزمون و بازنگری در بخش های دیگر خدماتی را خواهد داشت، اما توصیه می شود این گونه مطالعات با تأکید بر زمینه مربوط، در بخش های دیگر گردشگری ایران نیز صورت گیرد.
مدل کارکرد سطح حرارتی آپارتمان های مدرن در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
16 - 25
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تحلیلی قیاسی از دمای سطح حرارتی آپارتمان های مرتفعی که در دوره مدرن در مالزی ساخته شده اند را مورد بحث قرار می دهد. در مالزی، آپارتمان ها به دو دسته به نام های آپارتمان های مرتفع و آپارتمان های متوسط تقسیم می شوند. آپارتمان های مرتفع (Highrise) ساختمان های مسکونی هستند که بیشتر از پنج طبقه داشته و مجهز به آسانسور هستند، درحالی که آپارتمان های متوسط (Midrise) از ۳ تا ۵ طبقه ارتفاع داشته و آسانسور ندارند. نتایج این مطالعه اطلاعات سطح حرارتی نمای برخی آپارتمان های از این قبیل را فراهم می کند. نتایج تحقیق سطح آگاهی پایداری در سبک های معماری و طراحی نما در بافت گرمسیری را افزایش می دهند. این تجزیه و تحلیل سطح حرارتی، آگاهی طراحی معمارانی که ساختمان ها را مطابق با برداشت خود از عوامل اقلیمی طراحی می کنند، افزایش می دهند. ساختمان های مدرنی که اخیراً در مالزی ساخته شده اند، دارای طراحی هندسی پیچیده با طیفی از ساختار سقف ساده تا پیچیده اند که بر شکل هندسی انتزاعی در طراحی ساختمان تأکید دارند. در این مطالعه، دو آپارتمان با طراحی بسیار مدرن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. محل این آپارتمان ها در شهر پوتراجایا (Putrajaya)، آخرین شهر جدیدی است که به عنوان شهر اداری در مالزی ساخته شده است. اطلاعات سطح حرارتی توسط یک دستگاه حرارتی با نام دوربین مادون قرمز Fluke Ti20 اندازه گیری شده است. این دوربین تصاویر حرارتی نمای آپارتمان را ضبط می کند. تجزیه و تحلیل نشانگر این است که طراحی های نمای هر دو آپارتمان قادر به مهار تابش خورشیدی نیستند، به این علت که دمای سطحی ثبت شده در داده های میدانی، ۳۲.۴ درجه سانتی گراد بالاتر از بیشترین دمای میانگین محیط خارجی در پوتراجایا است. در نتیجه در طراحی آپارتمان های مسکونی مدرن در مالزی، توجه به سایه بان و طراحی منفعل بسیار حائز اهمیت است.
بررسی اثرات مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (مطالعه موردی؛ سرای محله تجریش و شهادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
93 - 102
حوزههای تخصصی:
در سا لهای اخیر بسیاری از نهادهای مدیریت شهری در جهان بر ترویج نوعی نگرش مشارکتی از پایین به بالا با تکیه بر اجتماعات محل های تأکید داشته اند. در کشور ایران نیز به دلیل پایین بودن میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها، تلاش برای تحقق مدیریت شهری محله محور جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. ایجاد سراهای محله و دستورالعمل مشارک تهای اجتماعی در محلات، گامی ارزنده در جهت تحقق این رویکرد جدید در مدیریت شهری است. هدف از این مقاله تبیین تأثیر مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری در دو محله تجریش و شهادت است. روش تحقیق به کارگرفته شده از نوع توصیفی– تحلیلی است و از تکنیک ANP1 ، آزمون یومن وایت نی و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که سرای محله شهادت توانسته است با عملکرد بهتر خود، میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری را افزایش دهد.
شفاف سازی کنش بین اندیشه (ذهن) و اثر(عین) در معماری دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
95 - 106
حوزههای تخصصی:
در حرکت اندیشه به اثر (آفرینش) و بالعکس از اثر به اندیشه (شناخت)، چرخه ای ایجاد می شود که تمدن ظهور می کند. در طول تاریخ ایران، اندیشه دینی – اسطوره ای به عنوان اندیشه کل با راهبری سایر اندیشه ها یعنی اندیشه فلسفی، عرفانی و سیاسی، خلق صورت های یک تمدن را سبب می شده است. پژوهش حاضر سعی بر این دارد با تکیه بر رویکرد تحلیلی- توصیفی دوره ساسانیان، روح زمان دوره را بر اساس کنش بین اندیشه های مذکور مشخص نماید و نقش هر اندیشه را در صورت دهی به معماری نظم گرا و قطب محور مورد تبیین قرار دهد به طوری که روح زمان در جامعه ساسانی را احیاء تفکر ایران شهری و صورت تاریخی آن را بازگشت به هویت ایرانی بیان کرده و آنچه که بیش از هر چیز از اهمیت بالایی در این دوره برخوردار است تقدم اندیشه بر اثر است که منجر به خلق نوآوری معماری گشته است.
وحدت طبیعت و معیشت
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
3 - 3
حوزههای تخصصی:
آیین ها و شیوه های زندگی آدمیان در زمین، منظره هایی می آفریند که به چشم انسان های صاحب نظر قابل فهم است. سیر در زمین1 و ملاحظه منظرهای خاص هر قوم که در بوم آنها پراکنده شده، منبعی پایان ناپذیر برای شناخت قلمداد می شود. این منظرها محصول تعامل عوامل متعدد محیطی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، زیبایی شناسانه و ... هستند. درختان کهن سال توت در کنار جویبارهای قدیمی در نواحی مرکزی ایران با گره های درشت و برجسته و قامت کوتاه از مهم ترین راویان چگونگی معیشت ساکنان سرزمین و سازنده منظر طبیعی آنها هستند. در این نواحی، به دست آوردن آب و انتقال آن برای باغداری و زراعت، اقدام مهمی است که به تمهیدات زیادی نیاز دارد. عرض، شیب، عمق، جنس و امتداد جوی نقش مهمی در انتقال آب دارد. به غیر از آنها ایجاد سایه برای حفاظت آب از تبخیر، درختان مختلفی را به لب جوی می آورد. بید و توت از مهم ترین آنها هستند؛ به خاطر نقش دیگری که در اقتصاد ایفا می کنند. بید شاخه های سختی دارد که برای دسته بیل و کلنگ و سایر مصارف صنعتی، چوب خوبی تولید می کند. توت نیز برگش خوراک کرم ابریشم است و بنیاد صنعت نساجی ابریشم. هر دو درخت نیز از گیاهان مقاوم و کم آفتند که نیاز چندانی به مراقبت ندارند. درخت توت هرسال شاخه های جوانی می رویاند با برگ های نازک که خوراک کرم ابریشم است. برای زیاد کردن خوراک، شاخه ها را از گره رویشگاه آنها هرس می کنند تا در فصل بهار که دوره رشد کرم ابریشم است، نو به نوشاخه زند. تکرار هرساله این کار مانع از آن می شود که درخت قد بکشد. فرصت گستردگی شاخه ها را هم نمی یابد. در نتیجه تنه درخت در طی سالیان دراز، کلفت می شود با گره هایی در دسترس که شاخه های جوان زیادی بدهد. این درختان که مالکان مشخصی دارند، وظیفه سایه اندازی بر آب جوی و حفظ جداره و مسیر آن را نیز یدک می کشند. نتیجه آنکه پیرامون شهرها و آبادی های سرزمین مرکزی ایران، می توان ردیف هایی از درختان را دید که بسته به قدرت بهره برداری مالک آنها، در گذر ایام به شکل خاصی آرایش شده اند و امروز از عناصر اصلی منظر، که راوی پیوند طبیعت و معیشت مردمان آن ناحیه اند، به شمار می روند.
مبادی سلیقه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلیقه در معماری به معنای انتخاب بنای مطلوب در شمار مباحث مهم این عرصه قرار دارد که به عوامل متفاوتی نسبت داده می شود. اما به طور معمول به دو صورت مقدماتی قابل فهم است. یکی مرتبط با مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا و دوم از منظر ادراک حسی و مرتبط با ذهنیات فرد. در معماری افزون بر این دو مورد وجه کاربردی یا زندگی در بنا و موقعیت آن در سیمای شهری نیز اهمیت بسیار دارد. نکته قابل تأمل دیگر در این مورد ترجیحات کالایی یا نقش مد در جامعه است که در هنگام انتخاب بنا نقش بسزایی دارد. از این رو با توجه به ابعاد مختلف «سلیقه»، مطالعات در زمینه ادراک حسی و پیامدهای آن در زیباشناختی، از منظر حجم بیرونی بنا و نسبت آن با هنر آغاز شد. در مباحث زیبایی و هنر، ویژگی نما مبتنی بر فرم و خصوصیات ظاهری بیرونی بنا همراه با تأثیر آن در ذهن قابل بررسی شد. سپس وجه کاربردی معماری یا زندگی و کیفیت حضور انسان در بنا مدنظر قرار گرفت. متعاقب آن جستجو در عرصه سلایق اجتماعی که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در انتخاب و در حوزه مد و گرایشات اجتماعی است جستجو شد. در نتیجه مشخص شد سلیقه در معماری از مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا آغاز می شود و در فرایند ادراک حسی و کارکرد در وجوه مختلف معماری، در پیوند باجریان های مدِ روز به انتخاب بنای مطلوب می انجامد.
تبیینی نهادگرایانه از عدم تعادل منطقه ای در ایران
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳
139 - 166
حوزههای تخصصی:
پس از تجربه سیاست ها و استراتژی های مختلف توسعه در کشورهای مختلف، کشورها با پدیده ای مواجه شدند که ادامه تلاش ها را مشروط کرده بود. این پدیده که با تفاوت معنادار سطح توسعه مناطق داخلی یک کشور شناسایی می شود با عنوان عدم تعادل منطقه ای مطرح شده و کاهش آن یکی از اهداف سیاست گذاران توسعه بوده است. اقتصاد ایران نیز در دهه های گذشته همواره با این معضل مواجه بوده و این پدیده موانع تعیین کننده ای در مسیر سیاست گذاری های توسعه در ایران ایجاد کرده است. اما زمانی می توان به توفیق سیاست ها و برنامه ها امید داشت که «تبیینی علمی» از پدیده مدنظر انجام شده باشد؛ چرا که تبیین علمی، با شناسایی عوامل اصلی در شکل گیری پدیده، شیوه کنترل و مدیریت آن را نیز آشکار می کند. در این چارچوب، باید افزود که زمانی تبیین از ویژگی علمی برخوردار خواهد بود که متکی و بر اساس یک نظریه علمی انجام شده باشد. بر این اساس، در این مقاله تلاش شده تا پس از ارائه تصویری از پدیده عدم تعادل منطقه ای در ایران، این پدیده را در چارچوب نظریِ نهادگرایی تبیین کند. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که ظرفیت های نهادی (ضخامت نهادی) عاملی تعیین کننده در بروز پدیده عدم تعادل منطقه ای است.
تأثیر دوران تحول در منظر طبیعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
16 - 23
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به گونه ای که در اختیار عموم مردم قرار داشته باشد و در کنار آن تعاملات اجتماعی و فرهنگی شکل بگیرد، از زمان های بسیار دور در ایران در قالب تفرج-زیارت در محل امام زاده ها وجود داشت. دو عنصر آب و گیاه که در اندیشه ایرانیان دارای تقدس و احترام خاصی است با همجواری در کنار بقاع متبرکه امام زادگان بر وجه تقدس و احترام آنها افزوده شد. اما در دوران گذار از سنت به مدرنیته، در دوره پهلوی فضاهای سبز عمومی در قالب فرم جدید به صورت پارک شهری و به تبعیت و تقلید از غرب در ایران شکل گرفت. علی رغم ایجاد فضاهای سبز در مقیاس گسترده تر، بیگانه بودن این فضاها با اندیشه و ذهنیت ایرانیان منجر به گسست ارتباط با این گونه فضاها شد. این مقاله با بررسی و مقایسه ویژگی های مختلف در ارتباط با نمونه های فضای سبز عمومی در دوران سنت و مدرنیته سعی بر واکاوی و تحلیل دلایل دور شدن انسان معاصر از فضای سبز علی رغم بالا رفتن سرانه آن در فضاهای شهری دارد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر در نقش انگیزی و آسایش صوتی افراد در میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
133 - 152
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده است به طوری که ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. میدان نقش جهان اصفهان به عنوان یک فضای شهری از این امر مستثنی نیست و پتانسیل های شنیداری بسیاری در آن شنیده می شود که ممکن است ادراک ناخوشایندی را از منظر صوتی میدان در بازدیدکنندگان ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ادراک افراد از منظر صوتی در میدان نقش جهان با رویکرد کیفی و تحلیل های کمّی است. جهت ارزیابی کیفی، از پرسش نامه های سایکوآستیک برای ارزیابی ادراک مردم (گردشگران داخلی، گردشگران خارجی، اهالی اصفهان، فروشندگان و کسبه میدان نقش جهان) از کیفیت منظر صوتی استفاده شد. تعداد 385 پرسش نامه پس از آوابرداشت توسط افراد حاضر در محدوده تکمیل شد. نتایج حاصل از پرسش نامه ادراک افراد از فضای شنیداری میدان نقش جهان را در قالب اصوات خوشایند از جمله صدای کالسکه اسب ها، صدای اذان، صدای فعالیت هایی مانند قلم زنی و همچنین اصوات ناخوشایند مانند صدای موتور و ماشین، صدای تأسیسات و تجهیزات محیط بیرونی نشان داد. همچنین مؤلفه های نقش انگیز همچون ریتم های صوتی، هویت صوتی، اصوات نشانه ای، اصوات پس زمینه و سیگنال های صوتی را روشن کرد.
"پایه داری" وجه مغفول رویکرد "معماری پایدار" در نسبت با طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارتقاء مفهوم معماری پایدار، در پی پاسخ به این سوال است که "چگونه می توان رابطه هم افزایی میان معماری و طبیعت برقرار ساخت؟" در این مسیر با بهره گیری از روشی کیفی و ترکیبی، پس از آسیب شناسی تفکر پایداری محیطی در معماری بر پایه متون حوزه دانش پایداری و معرفی شکل مطلوب رابطه معماری و طبیعت مبتنی بر مبانی ایرانی اسلامی و تلخیص و تفهیم محتوای این متون از طریق روش تحلیل محتوا، سعی کرده وجه بنیادین اما مغفول "معماری پایدار" را شناسایی و در قالب روش استدلال منطقی، مفهوم "معماری پایه دار" را برای تکمیل آن مطرح نماید. سپس با رجوع به مصادیق موجود معماری گذشته ایران با روش نظریه مبنایی، پایه داری در معماری را که بر اساس فهم وجوه سه گانه طبیعت (کالبدی، ذاتی و نشانه ای) در سه سطح عینی، سرشتی و نمادین با طبیعت گفتمان برقرار می کند، معرفی و تشریح نماید. متناظر با این سه سطح "حضور مستقیم عناصر طبیعی"،"بهره مندی از قوانین طبیعی و ویژگی های سرشتی "و"حضور نمادین عناصر طبیعی" در این معماری، هماهنگی قابل اعتمادی میان معماری و طبیعت را موجب می شود، هماهنگی که ضمن بهره مندی معماری از طبیعت، نه تنها به طبیعت آسیب نمی رساند، بلکه باعث هم افزایی معماری و طبیعت نیز می گردد. به نظر می رسد توجه به مفهوم پایه داری و ذکر مصادیق آن در معماری گذشته ایران، می تواند مفهوم پایداری در معماری ایران را روشن ساخته و ارتقاء ببخشد.
پویاشناسی روایت محور محیط مسکونی تبیین جایگاه زمان در فرآیند تحول روایت ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
147 - 163
حوزههای تخصصی:
انجام مطالعات رفتاری با تاکید بر نگاه استفاده کنندگان، نیازمند فهم تأثیر محیط بر انسان می باشد. برخی از این مطالعات حاکی از آن است که تأثیر محیط بر انسان از واکاوی روایت های شکل گرفته در ذهن آن ها قابل دستیابی است. از آنجا که اغلب پژوهش ها ارزیابیِ ساکنین را به عنوان نتیجه بررسی کرده اند، در شکل دهی به نظریه های اثباتی و رهنمونِ طراحان و سیاستگذاران کالبدی در محیط های مسکونی چندان کارا نبوده اند. از این رو واکاوی ارزیابی ساکنین از فرآیندهای چرخه ای مرتبط با تغییر ابعاد کالبدیِ محیط مسکونی هدف اصلی این مطالعه است. این پژوهش به روش روایت شناسی شناختی از ذهنیات ساکنین انجام شد که همزمان با جمع آوری و تحلیل داده های عینی همراه گردید. بستر پژوهش محلات همت آباد و سادات از محلات قدیمی شهر بابلسر است که به ترتیب سرعت های کم و بالایی از تغییرات را طی سال های گذشته داشته اند. 16 نفر از ساکنین اصیل محلات فوق به روش گلوله برفی تعیین شدند. به این منظور روایت های ساکنین به واسطه مصاحبه های عمیق دریافت شد. مقصد روایت و وسیله ی معناداری در ارتباط اجزا و ارکان تغییرات کالبدی در هر یک از واحدهای مطالعه تعیین شدند تا از تحلیل محتوای شاخص های دریافت شده، عناصر و فرآیند شکل گیری روایت ساکنین تبیین گردد. تحلیل داده های موردپژوهی حاکی از آن است که ساکنین محله همت آباد چرخه ی تغییرات کالبدی را توامان در سطح محله و کوچه همراه با چرخه های تغییر ساختار اجتماعی و نظام طبیعی ادراک می کنند. اما در روایت ساکنین محله سادات که طی سال های گذشته تغییرات کالبدی بالاتری را از نظر فراوانی و شدت تجربه کرده اند، چرخه ی ساخت و ساز در محور اصلی نقش پر رنگ تری بازی می کند. به منظور فهم و طبقه بندی علل و عوامل شکل دهنده به روایت ساکنین از تغییرات کالبدی و تکامل آن متناسب با ابعاد زمانی و مکانی، مدل مفهومی در بازسازی تجربه ی ساکنین در قالب روایت شناسی ارائه گردید. فر آیند تحول روایت ساکنین از سرعت های کم تا شرایط دگرگونی را می توان در قالب مدلی چرخه ای از دست کاری داستان منسجم، بازتعریف داستان مفهومی و تحول شرایط اولیه تا روایت از اختلال در تداوم تدریجی در شرایط پس از دگرگونی خلاصه نمود.
بررسی چگونگی تاثیر ریزگرد بر حواس انسان و نتیجه آن بر ادراک او از زیبایی محیط های معماری و شهری
حوزههای تخصصی:
امروز شاهد هجوم بیش از پیش ریزگردها و انواع دیگر آلودگی ها به کلانشهرها و اثرگذاری مخرب آنها بر جوامع، محیط طبیعی و مصنوع و حتی زیرساخت های شهری هستیم. در این راستا، نوشتار حاضر ابتدا با معرفی مختصر و کلی پدیده ریزگرد و اثرات آن بر جسم و روان انسان آغاز می شود و با مطالعه تاثیر آثار مخرب ریزگرد بر ورودی های ادراک انسان، یعنی حواس (پنج یا هشتگانه)، ادامه می یابد. در این فرایند، تاثیر هجوم ریزگردها بر تمام حواس مورد مطالعه قرارگرفته و سپس پیامدهای مخرب این پدیده بر هر یک از حواسی که به طور مستقیم با آن در ارتباط هستند، بیان شده است. در این میان حواسی چون شنوایی و جهت یابی (از تقسیم بندی حواس هشتگانه) به دلیل ارتباط ناچیز با موضوع، از ادامه فرایند تحلیل و توصیف حذف گردیدند. در ادامه تاثیر مخرب هجوم ریزگردها بر روحیه و به ویژه ادراک انسان از منظر و محیط معماری و شهرسازی، از طریق مطالعات کتابخانه ای نظریه پردازان معتبر استخراج شد. بدین ترتیب روشن شد که هجوم ریزگردها به مناطق مختلف به ویژه شهرهای بزرگ که در حاشیه کویر واقع شده اند، از طریق تاثیر بر کاهش محدوده دید و نور، در حس بینایی، احساس طعم گس و تلخ در حس چشایی، کاهش کیفیت تنفس و توان ادراک در احساس عمومی، اختلال در تداعی و تصویرسازی ذهنی در حس بویایی و کاهش احساس لطافت روی پوست در حس لامسه و همچنین سایر عوارض که به اشکال متنوع و درخور حواس مذکور، موجب ایجاد اختلال در ادراک شده و از درک زیبایی محیط شهری جلوگیری به عمل می آورد و در نتیجه موجب کاهش کارایی منظر زیبا و طبیعت شهر، محیط های معماری و شهری و فراتر از آن، لمس حس لذت در فضای زندگی می شود.
منظر محوطه بیمارستان: تداوم درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
48 - 59
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نوین در حل مسائل و مشکلات موجود در بخش درمان، سبب ورود سایر علوم مکمل به خصوص معماری منظر به این بخش شده است. امروزه در اغلب کشورهای پیشرفته، محوطه های بیمارستانی به عنوان بخشی از فرایند درمان مورد توجه ویژه قرار گرفته اند و دیگر مانند گذشته تنها به عنوان فضای منفی باقی مانده در میان ساختمان ها نیستند. با تزریق نقش درمانی به محوطه ها، مجموعه ساختمان ها و محوطه بیمارستان ها به عنوان فضاهایی مکمل در جهت تأمین اهداف درمانی بیمارستان ایفای نقش می کنند. با بررسی مشکلات بیمارستان های موجود و محوطه های آنها سؤالاتی مطرح می شود، ازجمله آنکه ابعاد طراحی منظر محوطه های درمانی چیست؟ محوطه های بیمارستانی کشورهای توسعه یافته با چه رویکردی طراحی می شوند؟ تحقیقات نشان می دهد قرارگیری در طبیعت و تعامل با آن تا حد بسیار زیادی سلامت روان بیماران را ارتقا می دهد. همچنین فضایی مناسب برای استراحت و تعامل کارکنان فراهم می کند که می تواند موجب کاهش خطاهای پزشکی شود. در این مطالعه ویژگی های عملکردی منظر محوطه های درمانی شفابخش مورد مطالعه قرار گرفته است و بیمارستان امام خمینی به عنوان نمونه موردی داخلی و بیمارستان سیدنی و لوئیز اسکنازی در کشور آمریکا به عنوان نمونه خارجی بررسی شده اند. در پایان چنین نتیجه گرفته می شود که توجه به محوطه های بیمارستانی و طراحی آنها به عنوان فضای مهم در روند درمان باید در دستور کار مسئولین کشور قرار گیرد و با اعمال ابعاد شفابخشی محوطه های درمانی، مطلوبیت عملکردی آنها به حداکثر برسد.
پرسپکتیو شناختی و استعاره های زبانی در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
پرسپکتیو لزوما ابزاری برای ترسیم نیست بلکه برآمده از ادراک و چهارچوبهای شناختی- زبانی است. درواقع در هنرهای تجسمی پیدایش پرسپکتیو با نگرش زبانی انسان با محیط پیرامون پیوند دارد. به لحاط زبانشناختی، پرسپکتیو نوعی طرح واره برای انتقال مفاهیم و شکل گیری استعاره ها در زبان محسوب می شود زیرا به شکل کنایی پیش بینی و دریافت انسان به مقوله زمان را نشان می دهد و از نقطه نظر مکانی نیز مشخص کننده قاب های ارجاع و تعریف انسان از مکان است. بدین سان با تغییر قاب های ارجاع در زبان، نوع پرسپکتیو هم تغییر می کند. در این مقاله به روش کیفی و استدلال منطقی و با استفاده از دانش زبان شناسی شناختی در فضای خیالی و دنیای اثیری مینیاتورهای ایرانی و همچنین در فضای شبکه ای و بدون برجستگی مجازی به قیاس پرسپکتیو پرداخته شده است. در نهایت جدولی تطبیقی و مدلی دوگانه بدست آمده که می تواند الگویی برای ساختار پرسپکتیو در معماری معاصر ایران در عصر مجازی و شبکه ای باشد.
ارزیابی مدل های تبیین گر طراحی معماری به منظور ارتقاء جایگاه محتوا در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اقتضای ماهیت طراحی معماری در فرهنگ های مختلف و از جمله معماری سنتی ایران، نسبت به محتوا و معنا، مدل های طراحی موجود نارسایی هایی را در بکارگیری آن نشان می دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر چگونگی تکمیل و ارتقاء مدل های طراحی معماری از بعد محتوا و سازگار نمودن آنها با فرهنگ طراحی معماری متأثر از آموزه های محتواگرایانه اسلام است. این تحقیق قصد دارد از طریق اصلاح این مدل ها نتیجه ای کاربردی و مفید برای حوزه آموزش طراحی معماری، امکان نقد آثار و طراحی کمالگرایانه تری را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع استدلالی و روش تحقیق آن «توصیفی - تحلیلی» و «استدلال منطقی» است. در راستای پاسخگویی به پرسش پژوهش بررسی و تحلیل برخی از مدل ها از نظر جایگاه محتوا در آنها صورت گرفته است. در این مقاله مدلی «راهبردی - مفهومی» پیشنهاد گشته است که فرآیند اثرگذاری محتوای طراحی بر طرح را با مشخص کردن عوامل مؤثر بر خلق اثر و تقدم و تأخر هریک، نشان می دهد. در این مدل برهم کنش سه عامل محتوا، مسائل طراحی و تأثیرات در یک مدل سه بعدی با تشریح اجزاء هریک بیان گردیده است. این مدل اگرچه از قابلیت تعمیم پذیری مناسبی در موضوعات مختلف طراحی برخوردار است، در اینجا بعد معمارانه آن مد نظر قرار گرفته است و به نظر می رسد بتوان به کمک آن زمینه بهتری را برای آموزش معماری فراهم آورد.
بازشناسی مفهوم «آستانه» در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
6 - 19
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توجه به ابعاد معنایی در کنار ابعاد کالبدی مطرح بوده است؛ به طوری که از نظر بسیاری از صاحب نظران، نادیده انگاشتن این ابعاد باعث کاهش کیفیت فضاهای زندگی شده است. یکی از مفاهیمی که در اغلب مواقع، وجود نگاه ساده انگارانه باعث فراموشی ابعاد معنایی آن شده، مفهوم «آستانه» است. «آستانه» به عنوان یک مفهوم یا تنها یک کالبد، می تواند طیف وسیعی از معانی مرتبط با فضا و مکان را در برگیرد، که بر حس حضور و ظهور تأثیر گذاشته و فضا را واجد کیفیت می کند. از این رو مقاله حاضر با هدف بازشناسی ابعاد مختلف معنایی و تجلی کالبدی «آستانه» در باغ ایرانی، خصیصه ها و ویژگی های آن را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. در نگاه نخست، آستانه به عنوان یک مفهوم قابل تعریف توسط عناصر کالبدی، در نظر گرفته می شود که دارای لایه های معنایی بوده و به واسطه نوع کاربرد آن، به صورت عینی و ذهنی درک می شود. علاوه بر این، این فضا دارای طراحی و فرم متنوعی است که در انواع باغ های مختلف، کیفیت های فضایی متفاوتی را عرضه کرده و به این صورت ویژگی های درون و برون را در خود حمل می کند.