فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
109-127
حوزههای تخصصی:
اهداف: «شهر تعالی» با هدف رشد شهروندان، شهر و توسعه پایدار معرفی شده است. پرسش آن است که شهر و شهروند چگونه می توانند در یک رابطه دوطرفه، موجب تعالی یکدیگر شوند. هدف این پژوهش آن است تا به تبیین مؤلفه های شهر تعالی در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی از منظر قرآن کریم بپردازد. روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی، بر اساس رویکرد برنامه ریزی راهبردی به شهر و شهروندان است. چارچوب مفهومی به نظریه معماری سرآمد وابسته است و در آن با رویکرد تفسیری، محتوای قرآن کریم در تفاسیر معتبر مورد کدگذاری قرار می گیرد. سپس نسبت به طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی توسط نرم افزار ATLAS.ti اقدام شده است. یافته ها: در مجموع از میان گزاره های مرتبط با موضوع پژوهش، 315 کد استخراج گردید که در 53 مؤلفه و 18مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده، در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ارائه گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش سه بعد اساسی مانند 1- جهان بینی الهی شهروندان، 2- رایش به سمت کمال در انسان ها، و 3- اعمال و رفتار شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به «تعالی»، و توسعه پایدار شهری و دست یابی به آرمانشهر پایدار شود. در مدل نظری توضیح داده شده، شهروندان نقشی کلیدی در ایجاد «شهر تعالی» بر عهده دارند.
Explaining the Cognitive Aspects of Elderly's Space Perception in Architecture based on Age, Gender and Length of Residence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
51 - 64
حوزههای تخصصی:
Space perception is the firs t s tep towards recognizing and communicating with the environment. Despite similar perception sys tems in human beings, the perception of surroundings is different from person to person. Therefore, different perceptions of similar objective spaces can result from several factors, and only one influential factor cannot determine the perceived subject. This s tudy seeks to identify cognitive aspects of different areas of the elderly perception in architecture and determine the cognitive characteris tics of independent elderly residents in Shahrak-e-Gharb of Tehran to obtain primary data and their perceptual, cognitive characteris tics using cognitive maps. This is a theoretical-applied s tudy with a qualitative-quantitative method. The library method was used for data collection, field observation to measure the s tatus quo, and interview and cognitive maps technique to collect research data. The sample size of 38 persons was calculated using the Cochran formula. According to the findings, the average perceived cognitive paths of the men group were higher than that of women, and the average perceived cognitive places of the women group were higher than that of men. Aging and length of residence do not affect the number of perceived elements. As aging occurs, the number of perceived places decreases, and the number of perceived paths increases. Mos t recognized spaces in cognitive maps represent a place for people's memories. So, cognitive spaces should be improved before the cognitive abilities of the elderly decline.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت های فرسوده ی شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی دولت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بافت مرکزی و قدیمی شهرها که روزگاری مهم ترین و بهترین محله های مسکونی شهرها ب وده ان د و ب ه دلی ل حض ور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادم انی ب اارزش متع ددی هس تند، در ح ال حاض ر دچ ار فرس ودگی ناکارآمدی شده است. احیای بافت های فرسوده می تواند ارزش کالبدی را ارتقا داده و رغبت شهروندان به س کونت در آن را اف زایش دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت فرسوده شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی) می باشد. در این تحقیق که به صورت پیمایشی که به عنوان شاخه ای از تحقیقات توصیفی صورت می گیرد، برای جمع آوری اطلاعات از ابزار بلوک های آماری و مقاله ها و کتب های فرسودگی که از معتبرترین ابزار گردآوری اطلاعات می باشد، استفاده گردیده است. در نتیجه با بررسی سیستم محیطی و شاخص های متناسب برای شناسایی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های برنامه ریزی (ahp) محله هایی به عنوان بافت فرسوده معرفی گردیده است. این شاخص ها اعم از ریزدانگی و ناپایداری و نفوذناپذیری در بافت های سطح شهر قائم شهر مورد پالایش و بررسی قرار گرفته و هریک معیاری برای نزدیک شدن به بافت های فرسوده شهری تلقی گردیده است که لذا با بررسی این شاخص ها بافت های فرسوده در عنوان بلوک های فرسوده شناسایی و معرفی شده اند و در نتیجه با بررسی شاخص های حمایتی برای بهسازی و نوسازی این بافت ها و پیشنهادات لازم برای برطرف کردن و جلوگیری از تولید نشدن بافت های فرسوده بیان شده است.
مقایسه تطبیقی ابزارهای شبیه سازی آسایش حرارتی در محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
235 - 250
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی انرژی در محیط شهری می تواند با دو هدف عمده تحلیل آسایش حرارتی خرداقلیم و یا تاثیر خرداقلیم شهری بر مصرف انرژی ساختمان انجام شود. اولین قدم جهت کاربرد شبیه سازی انرژی، انتخاب ابزار مناسب است که بدون شناخت دقیق از نحوه عملکرد ابزارها میسر نمی شود. از طرف دیگر تعداد رو به رشد نرم افزارهای شبیه سازی، انتخاب ابزار مناسب را دشوار می سازد. با توجه به تمایل طراحان در چندین سال اخیر به این زمینه، آگاهی از قابلیت های مدل سازی و محدودیت های ابزارهای مورد کاربرد ضروری است. پژوهش حاضر با معرفی شاخص های سنجش آسایش حرارتی در محیط خارجی و دسته بندی انواع شبیه سازی انرژی در مقیاس شهری، شش نرم افزار انویمت، ریمن، یومی، متئودین، سولن و سولوگ را جهت سنجش آسایش پیاده معرفی کرده و در تحلیلی تطبیقی به بررسی نحوه عملکرد و مقایسه قابلیت های آن ها می پردازد. سه نرم افزار انویمت، سولن و ریمن بیشترین شاخص های آسایش حرارتی خارجی را در نتایج خروجی ارائه می دهند. در یومی و متئودین داده ها به صورت تخمینی از میانگین تابش و سرعت باد و در بقیه ابزارها به صورت دقیق و در هر لحظه دلخواه قابل استخراج است. در حالی که یومی ابزاری ساده و رایگان است، استفاده از انویمت و سولن غیر رایگان بوه و نیاز به آموزش دارد. هرچند در حال حاضر ابزار واحدی که بهترین ترکیب از همه عوامل را مدنظر قرار داده و همه فرآیندهای فیزیکی را شامل شود وجود ندارد. نتایج این پژوهش می تواند معماران و طراحان شهری را در انتخاب نرم افزار مناسب در هر مرحله از طراحی و با توجه به اهداف پروژه یاری رساند.
بررسی، دسته بندی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب سیستم های سبز عمودی به عنوان نمای ساختمان و اجزاء ساختاری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
64-82
حوزههای تخصصی:
اهداف: به دلیل تراکم بالای ساختمانی و کمبود فضای باز کافی در شهرهای بزرگ و درحال رشد، امکان توسعه فضاهای سبز به عنوان عناصر کنترل کننده آلودگی هوا و جزایر حرارتی در شهرها کاهش یافته است. یکی از راه حل های ممکن، استفاده از سطوح عمودی ساختمان ها در سطح شهر برای توسعه فضای سبز عمودی است. انتخاب صحیح سیستم های سبز عمودی با توجه به عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر سیستم کلید موفقیت و توسعه آن هاست. این انتخاب شامل انتخاب درست هریک از اجزاء چهارگانه سیستم از جمله گیاهان، بستر رشد، سیستم پشتیبان و سیستم آبیاری و زهکشی می شود. روش ها: در این پژوهش فاکتورهای مؤثر بر انتخاب سیستم های سبز عمودی از طریق مشاهده میدانی و بررسی و تحلیل پژوهش های پیشین جمع آوری و تشریح گردید و براساس اثرگذاری بر هریک از اجزاء اصلی به چهار دسته کلی تقسیم شدند. سپس ازطریق طرح پرسشنامه از متخصصین، اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب با استفاده از طیف 5 ارزشی لیکرت ارزیابی گردید. نتایج مستخرج از پرسشنامه توسط آزمون های آماری کولموگراف-اسمیرنوف، آلفای کرونباخ، فریدمن و همبستگی اسپیرمن تحلیل و اولویت بندی های نهایی ارائه گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل بیرونی: "بودجه"، "نوع گیاهان انتخابی"، "نوع سیستم سبز عمودی" و "شرایط آب و هوایی (دما و رطوبت)" و عامل درونی "مشخصات سازه ای و مصالح پوشش ساختمان" بیشترین اثر را بر انتخاب سیستم های سبز عمودی داشته اند. نتیجه گیری: توجه به میزان اهمیت هریک از این عوامل و اولویت بندی انجام شده در این پژوهش می تواند به تصمیم گیری سازمان یافته و انتخاب بهینه و مناسب سیستم های سبز عمودی کمک نماید.
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
80-90
حوزههای تخصصی:
سرطان، به عنوان یک عارضه و بیماری ، استرس و یاس را همواره برای بیمار به همراه دارد و به عنوان یک بیماری فلج کننده روح و جسم تلقی می شود و فرد بعد از تشخیص، دچ ار ناامیدی زیادی ناش ی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش ارتباط اجتماعی می گردد.ازآنجایی که اغلب محیط های درمانی برای بیماران سرطانی صرفاً جنبه عملکردی و کاربری فضا دارند و اغلب محیط های صلب و خسته کننده ای هستند و از طرفی در طراحی معماری به بعد روانی انسان ها در این فضاها پرداخته نشده است، لذا به عنوان یک مشکل آسیب پذیر جدی برای این اقشار( بالأخص کودکان که اقشارحساس تر نسبت به این بیماری می باشند) همواره وجود داشته است. جدا شدن از طبیعت و الگوهای زیستی و نظام های در جریان زیست انسانی از معضلات و مشکلات اکو زیستی و زیست محیطی جوامع مدرن محسوب می گردد. در این راستا هدف تحقیق تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی و تحلیل نمونه های منطبق با رویکرد تحقیق می باشد.لذا نتایج پژوهش بدین گونه است که بهره وری از طبیعت به عنوان ساختارهای زنده در بحث بیوفیلیک از بعد روانی و معنوی در فضای درمانی (با انتخاب جانمایی مناسب،نوع و گونه،حس سبزینگی و شفابخشی،صورت درمانگری و روان درمانی،پاک کنندگی و ایجاد تنفس و... ) زمینه کاهش استرس و اضطراب را در فضای معماری کودکان بیمار را فراهم می کند.
الگوی توزیع فضایی جزایر حرارتی در بستر ویژگی های اجتماعی و اقتصادی (مورد کاوی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند توسعه طی 50 سال گذشته دارای اثرات مثبت و منفی زیادی روی جوامع شهری سراسر جهان داشته است. یکی از نگرانی های قابل توجه افزایش مداوم درجه حرارت شهری تحت عنوان جزیره حرارتی شهری می باشد. جزیره حرارتی همانند چتری از هوا می باشد که اغلب روی مناطق ساخت وساز شده شهر قرار داشته و دمای درون آن گرم تر از هوای اطرافش می باشد. در دهه های اخیر، جزایر حرارتی، چالش های فراوانی برای شهرها ایجاد کردند ازجمله مواردی که می توان نام برد سلامت جامعه، رفاه اجتماعی و زیرساخت های شهری می باشد. این پژوهش درصدد آن است که با بررسی آب وهوایی و تصاویر ماهواره LandSat-8 و سنجنده MODIS جهت تشخیص محل دقیق جزایر حرارتی در کلان شهر تهران، به همپوشانی این تصاویر با نقشه های GIS مرتبط با ویژگی های اجتماعی و اقتصادی شهری (تراکم جمعیت، کیفیت زندگی، قیمت مسکن)، بپردازد تا شکل گیری جزایر حرارتی و تحولات اقتصادی اجتماعی زمینه را تشریح کند. در نتایج حاصل از پژوهش این موضوع مشاهده می شود که مناطق ده و یازده و دوازده کلان شهر تهران جزو حوزه اصلی جزایر حرارتی شهر هستند و به نظر می رسد به دلیل وجود ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خاص این مناطق، الگوی توزیع جزایر حرارتی، مشهودتر است.
تبیین احکام و اخلاق اسلامی در فرآیند تملک اراضی شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
131 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش های مهمی از شهرها با نیّات سرمایه داری، جهت طرح های بزرگ مقیاس مورد استفاده قرار می گیرد. در خلال این طرح ها، بسیاری از مردم متضرر می شوند. پیامدهای تملک اراضی در بسیاری از طرح های توسعه، سبب نارضایتی های گسترده ای بین ساکنین مناطق در طرح شده است. همین عامل موجبات تضعیف حق ساکنین و ضررهای مادی و هویتی بسیاری گردیده و مشکلات عدیده ای را رقم زده است. لذا ضروری می نماید این مقوله از منظر دین مبین اسلام مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش ضمن مطالعه منابع علمی و نصوص دینی، ذیل مفهوم شهر ایرانی-اسلامی، 3 بُعد فقهی، حقوق شهروندی و اخلاقی، مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی پژوهش این است که "جایگاه اصول فقهی، اخلاقی و قواعد آن با تأکید بر مفهوم تملک در پروژه های توسعه شهری کدام است؟". نتایج پژوهش نشان داد قواعد تسلیط، لاضرار و مصلحت یکی از مهم ترین اصول فقهی است که رعایت آنها باید در شهرسازی اسلامی ایران در جهت تحکم بنیان خانواده، ثبات مالکیت، احترام به شهروندان موردتوجه قرار گیرد. در همین راستا مفاهیم شهرسازی اسلامی باید به عنوان یک ضرورت در قوانین مرتبط با شهر گنجانده شود. عدم روزآمدی تعدادی از قوانین کشور و تفسیر نادرست از مصلحت جمعی در طرح های بزرگ مقیاس که بیشتر با نیات اقتصادی و شهوات سیاسی اجرا می گردد، ازجمله دلایل وجود مشکلات در حوزه تملک اراضی است.
تحلیل مطلوبیت رویکرد خوشه ای در توسعه شهری دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
205 - 222
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان را می توان فرم، رهیافت و پارادایم جدیدی برای پایداری شهرها و توسعه در دوره ی دانش دانست که هدف نهایی آن ایجاد شهر دانش است. در این الگوی توسعه، تقویت اعتماد و مشارکت ذینفعان برای حرکت به سوی توسعه شهری دانش بنیان اهمیت بسزایی دارد. از سویی، با توجه به این که خوشه های دانش بنیان (شامل مکان های دانش و تکنوپل) بر این فرض استوارند که همجواری فعالیت های دانش بنیان و نوآورانه، موجب استحکام زنجیره ارزش و تعامل دانشگران و نوآوران و تسهیل به اشتراک گذاری دانش و تجربه و هم افزایی توانمندی برای توسعه خود و شهر می شود، لازم است پیش از انجام اقدامات مبتنی بر رویکرد خوشه ای، مطلوبیت این رویکرد برای توسعه شهری دانش بنیان اصفهان مورد آزمون قرار گیرد. این پژوهش برآنست تا با تحلیل شبکه های ارتباط، اعتماد و مشارکت ذینفعان کلیدی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان به عنوان زمینه ساز انتقال و تبادل دانش، مطلوبیت رویکرد خوشه ای در توسعه شهری دانش بنیان اصفهان را به آزمون بگذارد. پژوهش حاضر با رویکردی کمی و هدف عملیاتیِ توصیفی- اکتشافی و در چارچوب مطالعه موردی انجام شده است. و از روش تحلیل شبکه اجتماعی و شاخص QAP استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که افزایش ارتباط بین ذینفعان منجر به افزایش چشم گیر و قابل توجه مشارکت یا افزایش قابل توجه اعتماد بین آنها نمی شود. در واقع، در صورت وجود پیوند ارتباط بین دو ذینفع، احتمال اعتماد و همچنین مشارکت بین این دو ذینفع، کمتر از ۵۰ درصد است. بنابر این، تولید دانش بنیان لزوما نیازمند وجود مکان های خاص فناورانه مانند پارک های علم و فناوری نیست بلکه می تواند در فضاهای عمومی شهر و مکان های غیررسمی نیز اتفاق بیفتد. در واقع، دانش لازم برای توسعه شهری را نباید به معنای محدود فناورانه تلقی نمود و فضایی خاص در شهر را به آن اختصاص داد.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای اجتماعی و کالبدی مجموعه های زیستی ناهمگن مبتنی بر ادراک همسایگان (موردپژوهی: محله ی حسن آباد-زرگنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
رشد مجموعه های سکونتگاهی، موجب شکل گیری محله های ناهمگن شده است. شکل گیری این مجموعه ها سبب شده تا مسائل و مشکلات اجتماعی، روانی، کالبدی در محیط مسکونی به وجود آید. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل کالبدی و اجتماعی این مجموعه های ناهمگن توسط ادراک همسایگان با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف می باشد. این پژوهش کاربردی، در محله حسن آباد-زرگنده مورد بررسی قرار گرفت که در آن به دلیل قرارگیری دو بافت قدیمی و نوساز در کنار یکدیگر، سکونتگاهی برای طبقه های مختلف مردم فراهم شده است. در این جامعه، دو گروه 250 نفری با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف در بافت ضعیف عمرانی و بافت مرفه زرگنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابتدا جهت استخراج وجوه و شاخصه های کیفیت مسکن و محیط مسکونی از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد و سپس پیمایش با ابزار پرسشنامه و با روش تحلیل عاملی صورت گرفت. اولویت های دو گروه مختلف هنگام قضاوت هایشان از مسکن و محیط مسکونی محله مجاور خود بدین ترتیب می باشد: طبقه مرفه به فاکتورهای گذر، فضای باز و سبز خصوصی، نما، تداخل کاربری ها، امنیت، مصالح و جزئیات توجه کرده و گروه ضعیف به ترتیب به فاکتورهای امنیت، نما، تراکم ادراکی، کیفیت فضایی، گذر، دسترسی به امکانات، نما و عامل فرهنگی-اجتماعی در قضاوت های خود توجه می کند. بنابراین طبقات اجتماعی مختلف بر اساس ادراک خود از اختلال هایِ ابتدا بصری و سپس اجتماعی است که درباره محل زندگی و ساکنین گروه متفاوت از خود، قضاوت می کنند و بی توجهی به شکل ارزش گذاری فاکتورهای مسکن و محیط مسکونی، موجب برچسب منفی بین گروهی (بلاخص گروه مرفه به گروه ضعیف تر) شده که تنش و از هم گسیختگی جامعه ناهمگن را به دنبال دارد. لازم است در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های بافت های ناهمگن درون شهری به این اولویت های ادراکی توجه شود تا زیست پذیری گروه ها در کنار یکدیگر امکان پذیر گردد.
مطالعه تحلیلی شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
305 - 329
حوزههای تخصصی:
مطالعه تحولات دوره صفویه بیانگر آن است که علاوه بر عوامل گوناگون، امنیت نیز یکی از زیربناهای لازم برای شکل گیری اقتدار و ثبات سیاسی، تضمین تجارت و بازرگانی، اقتصاد شکوفا، ایجاد شبکه منظم راه ها و... بوده است. هرچند تاریخ پر نوسان این دوره و نبردهای متعدد پادشاهان صفوی با سپاهیان عثمانی و ازبک ها نشان می دهد که مفهوم امنیت در آن روزگار معنای چندانی نداشته است اما همین موضوع سبب شده تا در تمامی دوره ها برای تأمین امنیت راه ها به مکان یابی و شکل معماری کاروانسراها توجه شود. در حوزه امنیتی، مفهوم دفاع، به دفاع عامل و غیر عامل قابل تفکیک است. اگرچه اهداف و جهت گیری هر دو حوزه مبتنی بر حفظ امنیت و کاهش آسیب پذیری در زمینه های مختلف انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است اما تدابیر به کار گرفته شده در حوزه دفاع غیرعامل، متفاوت از دفاع عامل است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای دوره صفوی به منظور بازشناسی نقش معماری در تأمین امنیت است. شناخت عوامل و عناصر کالبدی ایجاد امنیت در معماری کاروانسراها می تواند در شناخت هرچه بیشتر ارزش های معماری گذشته و پیوند آن با دانش جدید در حوزه معماری و پدافند غیرعامل نیز مؤثر باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است و جهت دست یابی به اطلاعات موردنیاز از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده است. در راستای هدف فوق، اصول پدافند غیرعامل از دیدگاه متخصصان این حوزه، در کاروانسراها مورد شناسایی قرار گرفته و با تطبیق این اصول با چهل وسه باب کاروانسرا در چهار گروه شکلی و در اقلیم های گوناگون جدولی حاصل آمده که بیانگر میزان توجه به هر یک از عناصر کالبدی ایجاد امنیت در گونه های متفاوت است. نتایج حاصل از نمونه های مذکور بیانگر آن است که رابطه و میزان کاربرد هریک از عوامل دفاع عامل و یا غیرعامل در کاروانسراها، وابسته به موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقلیمی منطقه، اهمیت راه ها و عملکرد کاروانسراها متغیر بوده و در شرایطی که دفاع عامل، به هر دلیلی مقدور نبوده از قابلیت های معمارانه دفاع عامل به بهترین شکل ممکن بهره گرفته شده است.
ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
واکاوی تأثیرات کلان روندها بر آینده شهر ایرانی-اسلامی با رویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری؛ نمونه موردی بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروزه شاهد افزایش روزافزون رویدادهایی هست که در سرتاسر کشورها جریان می یابند. به تبع این موضوع، نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش است که شهرها را از اصالت و خصوصیات زمینه ای خود دور می کند. شهرهای کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند و تحت تأثیر این کلان روندها و روندها قرارگرفته اند. ازاین روی، هدف اصلی مقاله حاضر "فهم تأثیرات کلان روندها و روندهای جاری بر آینده شهر ایرانی-اسلامی با رویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری" است. روش پژوهش، ترکیبی پیچیده، با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، تکنیک دلفی (پرسش نامه، مصاحبه عمیق)، تکنیک تحلیل ساختاری و سناریونگاری است. با توجه به مطالعات و بررسی های انجام شده، بیست و یک روند در شهرهای معاصر ایرانی شناسایی شد. سپس روندهای دوازده گانه شهر تبریز تبیین شدند و با بهره گیری از تکنیک تحلیل ساختاری و سناریونگاری، آینده شهر ایرانی-اسلامی در مواجهه با روندهای شهر تبریز در قالب سناریوهای سه گانه شهری، واکاوی شد. جهت گیری سناریوی وضع موجود در بافت تاریخی تبریز، به سمت سناریوی بدبینانه، از نکات مهم در سناریونگاری محسوب می شود که لزوم بازنگری جدّی در سیاست های شهری را نشان می دهد. بی توجهی به روندها و تأثیرات آن ها بر شهر و ویژگی های آن و پافشاری بر فرآیندهای فعلی در ساختار شهر، زیان های جبران ناپذیری را بر شهرها و اصالت آن ها وارد می کند. ازاین روی، شناسایی دقیق و توجه ویژه به کلان روندها، خاصّه روندهای شهرهای معاصر، منجر به تحول در نوع نگرش سیستم مدیریت شهری می¬شود و این نگاه آگاهانه بستری مطلوب در جهت تعالی شهر فراهم می آورد.
ارزیابی و سنجش میزان آمادگی شهر تهران در مقابله با زلزله با تأکید بر تئوری تاب آوری (مطالعه موردی: منطقه 4 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۱۴۴-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ خصوصاً در ایران است. لذا با توجه به اینکه در میان مخاطرات و حوادث مختلف طبیعی و غیرطبیعی زلزله به عنوان غافلگیرکننده ترین سانحه شناخته می شود و قاعدتاً تدابیر خاصی در جهت پیشگیری خاصی در زمینه جلوگیری از وقوع آن نمی توان اندیشید و تاکنون هیچ ابزار و فنّاوری توانایی پیش بینی وقوع زلزله نداشته است، ازاین رو آنچه ذکر شد بیشترین آسیب پذیری ها در زمان وقوع بحران خصوصاً زلزله ناشی از عدم آمادگی لازم در سطوح مختلف جامعه است و افزایش خسارات جانی و مالی در زمان وقوع بحران ناشی از همین عدم آمادگی است، حفظ این آمادگی ها در شهر زلزله خیز تهران بسیار حائز اهمیت است. تهران به عنوان بزرگ ترین کلان شهر و پایتخت کشور، در معرض خطر شدید زلزله قرار دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش سنجش و ارزیابی شاخص های میزان آمادگی شهر تهران در مقابله با زلزله است. ابعاد موردبررسی در این تحقیق با رویکرد تئوری تاب آوری در برابر حوادث طبیعی، شامل ابعاد کالبدی - محیطی، اجتماعی - فرهنگی، نهادی - مدیریتی و اقتصادی موردبررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد پیمایشی و برای بررسی و پاسخگویی به سؤالات تحقیق تأکید شده است. جامعه آماری موردبررسی در این تحقیق شامل: مدیران، خبرگان و کارشناسان مدیریت بحران شاغل در منطقه 4 شهرداری تهران است. پس از بررسی و تجربه و تحلیل استنباطی اسناد و با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و نظرات مدیران و خبرگان حاصل از جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای یافته های این تحقیق نشان داد که شاخص های آمادگی اجتماعی و شاخص های آمادگی نهادی - مدیریتی منطقه 4 شهر تهران در مقابله با زلزله در وضعیت متوسطی از آمادگی در برابر وقوع زلزله قرار دارند؛ اما آمادگی کالبدی - محیطی و آمادگی اقتصادی منطقه 4 شهر تهران در برابر حادثه زلزله در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
تاثیر مال های تجاری بر تعاملات اجتماعی (نمونه موردی: مجتمع تجاری_ تفریحی خلیج فارس شیراز)
حوزههای تخصصی:
انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و برای ادامه ی حیات خود به ارتباط با دیگران نیاز دارد. بخشی از این ارتباطات در فضای شهری شکل می گیرد و مراکز تجاری در شکل گیری تعاملات اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا می کنند چرا که امروزه خرید برای افراد، بیشتر جنبه ی تفریحی و فراغتی دارد و افراد برای گذراندن اوقات فراغت به مراکز خرید می روند. از زمانی که خرید معنای واحد اقتصادی خود را از دست داد و در قالب یک عامل تفریحی_ تجاری شکل گرفت، افراد زمان بیشتری را در مراکز تجاری گذراندند و این موجب شد این مراکز به رقابت با یکدیگر بپردازند و در جهت رفع نیازهای اجتماعی و روحی افراد نیز تلاش کنند و به این ترتیب مراکز تجاری بزرگی به نام مال های تجاری قدم به عرصه ظهور گذاشتند که پاسخ به نیازهای اقتصادی، اجتماعی و تفریحی شهروندان را در خود جای داده اند. این مراکز برای پاسخگویی به نیاز شهروندان به خصوص در زمینه ی تعاملات اجتماعی، بایستی یک سری مؤلفه ها و پارامترهایی را دارا باشند؛ حال در این پژوهش به بررسی این پارامتر ها با هدف بهبود و ارتقاء آن ها، در مجتمع تجاری_ تفریحی خلیج فارس به عنوان نمونه موردی مورد مطالعه پرداخته شده است. در مسیر تتبع، از مطالعات کتابخانه ای_ اسنادی و برداشت های میدانی، استفاده شده است و برای بررسی مؤلفه ها ازجدول سوات بهره گیری شده و راهبردهایی در جهت ارتقاء کیفیت این مجتمع، که بزرگترین مرکز تجاری_ تفریحی شیراز می باشد ارائه شده است. براساس تحلیل های انجام شده و یافته های بدست آمده از پژوهش، مجتمع تجاری مورد مطالعه اگرچه که دارای ضعف هایی می باشد، اما در سطح کیفی قابل قبولی واقع شده است. بعضی از این یافته ها عبارتند از: وجود نورپردازی مناسب در مجتمع، قرار گیری در ورودی شهرک صدرا، دور بودن از مرکز شهر، امکان جانمایی ایستگاه های حمل و نقل عمومی سریع السیر و خطرکاهش حضورپذیری به دلیل دور بودن از مرکز شهر. در نهایت با پیشنهاداتی که در راستای اهتمام برای کاهش ضعف های موجود و تقویت قوت ها داده شده است، می توان سطح کیفی مجتمع تجاری ذکر شده را ارتقاء داد که ماحصل آن حضور بیشتر افراد در این مجتمع و نهایتا تعاملات اجتماعی بیشتر است.
ارزیابی آسایش راحتی و بررسی شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD بر مبنای نور روز و جهت گیری خانه، در خانه های سنتی بافت یزد (نمونه موردی: خانه ملک زاده شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
151 - 182
حوزههای تخصصی:
نور در معماری سنتی ایران نقشی مهم و اساسی دارد؛ به گونه ای که خلق کیفیت های فضایی بر عهده نور است. در پژوهش حاضر از دیدگاه مسئله آسایش افراد در محیط، بررسی اطلاعات و تحلیل داده ها بر مبنای نور روز در خانه که بیشترین استفاده را در میان سایر عملکردها دارد، انجام شده است. این پژوهش با هدف چگونگی فراهم آوردن شرایط آسایش راحتی و شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD، خانه ملک زاده شهر یزد را به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار داده است. برای این منظور اتاق پنج دری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و مدل سازی توسط نرم افزار الگوریتمیک گرس هاپر، آنالیزها توسط پلاگین های هانی بی و لیدی باگ صورت پذیرفته است. وضعیت فعلی اتاق پنج دری (رون راسته) و پنج وضعیت پیشنهادی شامل قرارگیری خانه به صورت رون اصفهانی و کرمانی، جهت گیری خانه به سمت شمال، افزایش و کاهش ارتفاع درب اتاق پنج دری ارائه و آنالیز شده و در نهایت با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قرارگیری اتاق پنج دری در حالت رون راسته نسبت به وضعیت های پیشنهادی در محدوده DA (Daylight Autonomy) برابر %50 قرار دارد و معادل 300lux نور دریافت می کند، که آسایش راحتی ساکنان را فراهم می آورد. همچنین با PMV برابر +0.53 و PPD برابر %14.38 بالاترین شرایط آسایش حرارتی را در میان وضعیت های پیشنهادی دارد. پتانسیل کاربردی اتاق پنج دری خانه ملک زاده با توجه به موقعیت قرارگیری در ساختمان، در طول سال توانسته فضایی با نهایت آسایش حرارتی و راحتی را فراهم آورد.
خوانشی بر منظر خیابان های جنوب شرقی آسیا در قیاس با غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
54 - 63
حوزههای تخصصی:
خیابان ها بخش قابل توجهی از فضای عمومی آزاد در شهرها را تشکیل می دهند و به عنوان نمایندگان مهم فضاهای عمومی شهری شناخته می شوند. در تاریخ فرهنگ شرق و غرب نیز، خیابان یکی از مهمترین فضاهای عمومی بوده است. با این وجود، در حال حاضر شکاف نسبتاً عمیقی میان معنا و کارکرد خیابان در شرق و غرب وجود دارد که منجر به ایجاد مناظر شهری متمایزی میان شرق و غرب شده است. این پژوهش به بررسی تفاوت های منظر خیابان از جنبه های معنایی-ادراکی، عملکردی-فعالیتی و زیباشناختی (عناصر غیرکالبدی معماری شامل عناصر نیمه ثابت و متحرک) در خیابان در شرق (کشورهای جنوب شرقی آسیا) و غرب (آمریکای شمالی، اروپا و اقیانوسیه) می پردازد. روش تحقیق از نوع کیفی (کتابخانه ای و بر پایه مشاهدات نویسنده) است. یافته های تحقیق نشان می دهد با وجود آنکه منظر خیابان به عنوان پدیده ای عینی و ذهنی شناخته می شود، منظر خیابان در شرق و غرب از لحاظ نوع ادراک و جنبه های عینی و ذهنی با یکدیگر متفاوت هستند. منظر خیابان در شرق و غرب از جنبه های معنایی، عملکردی و زیباشناختی و در ویژگی هایی چون تنوع فعالیت، نظم، مرز میان فضای عمومی و خصوصی، الگوهای زمانی عملکردها، میزان به کارگیری حواس مختلف انسان و چگونگی انطباق پذیری و انعطاف پذیری فضا، با یکدیگر تفاوت های بارزی دارند.
عکس های غیرحرفه ای جنگ ایران و عراق به مثابه متن؛ نمونه مورد مطالعه: عکس های والفجر مقدماتی، کانال کمیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در عکس ظرفیت های ناشناخته ای وجود دارد که از حیث واقعیت به مراتب به آنچه رخ داده نزدیک تر از روایت های ادبی و تاریخی است. چنانچه دانش فضایی عکس و تفسیر آن ها در تمدن انسانی ارتقا یابد، می تواند از عکس تاحدودی به حقایق نهفته در آن دست یافت. جنگ ایران و عراق یکی از حوادث مهم جامعه ایران است که تعداد بی شمار عکس های غیرحرفه ای آن می تواند به خوانش وقایع و رخدادهای جنگ کمک کنند. هدف پژوهش: جنگ ایران و عراق یکی از حوادث مهم جامعه ایران است که تعداد بی شمار عکس های غیرحرفه ای آن می تواند به خوانش عینی آنچه رخ داده کمک کنند چراکه اصولاً حوزه علم و در این پژوهش علم تاریخ با امر عینی سروکار دارد. چرایی کاربرد گسترده عکس در بسط دانش تاریخی نیز در همین امر خلاصه می شود که سندیت آن از امر رخ داده در گذشته، «عینی» است و نه انگاره ای ذهنی. به طور کلی این مقاله در نظر دارد با بررسی نقش و جایگاه عکاسی غیرحرفه ای در جنگ ایران و عراق، روایتگری و قابل استنادبودن عکس های برجای مانده از این وقایع را در تدوین تاریخ مورد ارزیابی قراردهد. چرخشی که بعد از جنگ، مکان عملیات والفجر مقدماتی را به سرزمینی مقدس تبدیل کرد؛ تقدسی که در شکل گیری و اثبات واقعیت آن عکس های غیرحرفه ای بیش از هر تکنولوژی نوین دیگری نقش داشت. روش پژوهش: این مقاله با روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد فرکلاف (به طور خاص) که اصطلاح گفتمان را به نظام های نشانه ای همچون متن و تصویر محدود می کند انجام شده است و با کمک گرفتن از عکس به مثابه متن، روایتی ویژه و اختصاصی از والفجر مقدماتی ارائه می دهد. نتیجه گیری: در مجموعه عکس های مورد مطالعه، «دیگری» یا دشمن بعثی، حضور پررنگی ندارد. در این عکس ها نگرشی از دوستی و روابط اجتماعی وجود دارد که ذات آن با گفتمان دشمن ستیزی که در جوامع در حال جنگ گفتمان غالب بوده، متفاوت است. نیازی به گفتمان دشمن ستیزی احساس نمی شود و گفتمان مکان مقدس (کربلا- فکه) و رفتارهای عاشورایی، این واقعه آئینی را به رویدادی تبدیل کرده که روایتی متفاوت از روایت دولت به وجود آورده است.
منظر فرهنگی روستای نایبند (شناسایی عوامل کالبدی و فراکالبدی شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
نایبند، روستایی است تاریخی در خراسان جنوبی که در حاشیه غربی کویر قرار دارد. استقرار در مجاورت راهی کاروان رو، موقعیت سوق الجیشی، وجود منابع آب و زمین های حاصل خیزسبب شکل گیری بافت آن شده است. شرایط سخت اقلیمی منطقه و وجود اشرار و راهزنان در دوران تاریخی، ضمن شکل گیری قلعه و برج های دیده بانی، ساختاری درهم تنیده و فشرده به بافت بخشیده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ساختارهای شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند، الگوهای معماری و تیپولوژی مسکن، ضمن بازشناسی روستا در متون تاریخی و سفرنامه ها، ساختار کالبدی آن را مورد تحلیل قرار داده و سعی دارد به این سؤالات پاسخ دقیق دهد که؛ سابقه سکونت در روستا به چه دوره ای باز می گردد؟ نایبند در چه فرآیند تکاملی، روند شکل گیری خود را طی کرده و چرا بافت روستا، ساختاری فشرده، همچون قلعه ای نفوذناپذیر دارد؟ و پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند چیست؟ ازهمین رو، پژوهش ضمن بهره گیری از متد مطالعات تاریخی و بررسی های کتابخانه ای، با رویکردی تحلیلی- تفسیری به موردپژوهی در بافت روستا پرداخته و تلاش دارد از طریق مطالعات میدانی و مستندنگاری مؤلفه های کالبدی و فراکالبدی حاکم بر آن و انطباق داده های مستخرج از مفهوم «منظر فرهنگی» پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند را بررسی کند. نتایج مطالعات پژوهشگران نشان می دهد؛ ترکیب ساختارهای طبیعی سکونتگاه شامل؛ کوه های مرتفع، دره های سبز و چشمه های آب- که در تضادی آشکار با بستر کویری منطقه، اکوسیستم منحصربه فردی منطقه را به وجود آورده اند- از یک سو و عناصر مصنوع و انسان ساخت شامل؛ مناظر کشاورزی (مزارع، باغ های مرکبات و نخلستان های حاشیه ای روستا)، آثار معماری (عرصه های دستکند، قلعه، برج های دفاعی، الگوهای مسکونی منحصربه فرد، گذرها و ساباط ها) و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ویژه حاکم بر منطقه ازسوی دیگر، ساختار درهم تنیده فرهنگی- طبیعی نایبند را پدید آورده است. این مفهوم درهم تنیده با تاریخی غنی از دوران پیش از اسلام، آداب زیستی و سنت های معیشتی، کاربری تاریخی و مداوم زمین با الگوی باغداری و کشاورزی، ساختارهای معماری گسترده و دید بصری ویژه به کویر لوت، نایبند را به نمونه ای ارزشمند از مناظر فرهنگی ارگانیک و پیوسته سکونتگاه های حاشیه کویری کشور بدل کرده است.