فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
گنزگ یا گنزا در آذربایجان نام آشنایی برای برخی مکان های مقدس است، این چنین فضاهایی به واسطه ی عملکردهای علمی و مذهبی و داشتن گنجینه های علمی و دینی به ویژه کتاب وکتابخانه، شهرت پیدا کردند. به همین دلیل گنج شیزیکان به محل تخت سلیمان فعلی، اطلاق گشته است؛ با این حال، بیشتر اوقات در اذهان مردم فقط جنبه های عبادتگاهی و مذهبی این مجموعه ها مورد توجه قرار می گرفته است.
با اندک دقتی در مفهوم بیتی از حکیم توس معلوم می شود که: آتشکده ها صرفا محلی برای عبات نبوده است، بلکه در آن مکان ها، آموزه های علمی ای نیز رایج بوده است و ایرانیان از پیشروان تعلیم وتربیت در عرصه های دینی وعلمی بوده اند.
به هر برزنی بر دبستان بدی همان جای آتش پرستان بدی
در این مقاله با استفاده از آخرین مطالعات علمی انجام شده در مورد این مکان بسیار ارزشمند تاریخی، ابعاد ناشناخته ی جدید آن مورد بررسی قرار گرفته که نتایج ارزشمندی را در بر دارد. اثبات نام اصلی این آتشکده بر اساس مهرهای یافته شده در محل تخت سلیمان بسیاری از ابهامات را در مورد اصالت این مکان برطرف نمود وثابت نمود که آتشکده آذر گشنسب همین محل است.
بقایای معماری این مکان که عمدتا از عصر پیش از اسلام و نیز الحاقات دوران اسلامی و تقدس بسیار آن برای پیروان دین زرتشت و اجرای مراسم آیینی سالانه در خرابه های آتشکده ی آذرگشنسب از نکات جالب توجه در مورد این مکان است.
ارسی در معماری سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
محله نوین؛ الگوی جامعه شناسی شهری از توسعه محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد وسیع فیزیکی شهرها و گسترده شدن دامنه مبادلات انسانی موضوع هویت یابی در محله های مسکونی و سازماندهی روابط ساکنین شهری با سکونتگاه های زیستی در شهر، واحد محله شهری به یکی از لوازم ضروری ساماندهی شهر تبدیل شده است. در دهه های اخیر محله، محیط اجتماعی و انسانی آن به ویژه در سطح روابط اجتماعی زمینه را برای برنامه ریزی بهتر بازسازی شهری فراهم کرده است. از لحاظ علمی و نظری موضوع محلات شهری به مسئله ای مهم در ادبیات شهری تحول یافته و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مفهوم اجتماع (Community) در این بررسی به واحد کوچک محل در یک شهر نیز اطلاق می شود. مفهوم اجتماع طی دهه 60 تا مدت ها بر اساس مبانی مختلف از حوزه اطلاعات جامعه شناسی حذف شده بود. از این تاریخ به بعد این مفهوم تنها در رشته های مورد ارتباط با سیاست های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. در چند دهه اخیر نوعی علاقه فزاینده به احیای مفهوم و واقعیت قابل تحقق اجتماع در بین محققان شهری به ظهور رسیده است. محله واحد اجتماعی درون شهر تعریف می شود که ساکنین آن ممکن است بر حسب خصوصیات ویژه جمعیتی گرد هم آمده باشند. موقعیت اقتصادی از قبیل نوع شغل، شرایط عمومی اجتماعی مانند سطح برخورداری و رفاه اقتصادی و نیز تفاوت های فرهنگی و نژادی از جمله خصوصیاتی است که ممکن است محله نشینان را از یکدیگر متمایز کند. به علاوه افراد ساکن در یک محل به لحاظ فضای شهری و نوع تلقیات فرهنگی و شهروندی ممکن است در یک محیط مشترک زندگی و آرمان ها و ارزش های مشترکی را مورد هدف قرار دهند. محلات شهری، از لحاظ سازمان اجتماعی و نیز کارکرد و فعالیت ساکنین آنها از یکدیگر متمایزند. از جمله عوامل مؤثر در تغییر ساختار محلات شهری طرح ها و برنامه ریزی های کنترل شده شهرها در دوران جدید است که به گونه ای غیر مستقیم سازوکار طبیعی شبکه زندگی و فعالیت محله ای را دگرگون کرده است. دگرگونی فوق به دنبال خود تأثیرات فراوانی در شکل گیری ادراک، احساس و رفتار جدید در شهرنشینان همراه داشته است.
بر اساس فرایند توسعه برنامه ریزی شهری، ایجاد شهر بر طبق تنظیم جغرافیایی جدید و یا دخالت در تقسیم بندی فضایی منجر به تجدید ساختار کالبدی شهرهای مدرن در شکل نواحی منفصل و بی ارتباط شهری شده است، در صورتی که محله های سنتی محصول انتخاب طبیعی ساکنین و خانوارها و برخوردار از رشد طبیعی بوده است. به طور کلی، محله های شهری پدیده های بنیادی در نظام تنظیم شهری در گذشته و نیز در حال حاضر در بسیاری از کلان شهرهای جهان از جمله کشور ما تلقی می شوند. با مطالعه سیر پیدایش و توسعه محله های شهری می توان دریافت که محله گزینی در بسیاری از شهرهای بزرگ در سطح کشورهای جهان در ارتباط مستقیم با کارکردهای اقتصادی و اجتماعی موجود در این شهرها قرار دارد. این نوشتار ضمن نقد اجتماعی ساختار فضایی و اجتماعی شهرها در دوران جدید به دلایل و نیز چگونگی بسط و توسعه مفهومی و تحلیلی محله گرایی جدید می پردازد.
نگاهی اجمالی به رویکرد میان طبیعت و معماری
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهره برداری قرار داده، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربرداشته است. به کارگیری فرم های طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تاثیرات آن است. از سوی دیگر فرم های طبیعت در گذشته از نقش مؤثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف برخوردار بوده اند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آیین ها و جوامع گوناگون بنا به گذشته فرهنگی آنها، هر یک تقدسی خاص داشته اند. به گفته پل کله نویسنده و نقاش سوییسی (1879-1940)، ارتباط با طبیعت ضروری ترین شرط برای هنرمند است. هنرمند انسان است : او خود طبیعت است، بخشی از طبیعت و در میان فضای طبیعی. طبیعت در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تاثیر می گذارد. طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی، است. حضور آن در استعاره، تقلید، تغییرپذیری فرم و مصالح معماری آشکار است.
روش تحلیل آمار هواشناسی برای طراحی معماری همساز با اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی وضعیت اقلیمی یک محل و تحلیل نیازهای اقلیمی از نظر آسایش انسان و کاربرد مصالح ساختمانی یکی از مقدمات طراحی همساز با اقلیم است. امروزه آمار اقلیمی کلیه مناطق ایران که دارای ایستگاه هواشناسی میباشند در سایت اینترنتی سازمان هواشناسی قابل دسترسی است. لذا تحلیل این آمار و شناسایی نیازهای اقلیمی محل برای هر معمار حساس به مسائل زیست انرژی و محیطی که خود را در قبال طرحش مسئول میداند به سادگی امکان پذیر خواهد بود مشروط بر آنکه با روش تحلیل این آمار و تبدیل آن به دستورالعمل های معماری همساز با اقلیم آشنا باشد. در این مقاله روش استخراج آمار اقلیمی و تحلیل آن به صورت کاربردی توضیح داده میشود. در تحلیل آمار از معیار زیست اقلیمی ساختمانی گیونی که یکی از معتبرترین معیارهای آسایش در داخل ساختمان است استفاده میشود. در این معیار برای تشخیص وضعیت محل، از آمار دما و رطوبت نسبی استفاده میشود. در مرحله بعد روش ترسیم تقویم نیاز اقلیمی و تقویم باد به عنوان جمعبندی اطلاعات اقلیمی معرفی میگردد. در خاتمه نحوه استخراج احکام طراحی از این دو تقویم و سایر اطلاعات اقلیمی محل نظیر بارندگی، یخبندان، دمای نقطه شبنم، روز درجه گرمایش و سرمایش، تعداد ساعات آفتابی، وضعیت آسمان و غیره به کمک چند مثال ارائه خواهد شد.
بازشناسی چگونگی محرمیت در خانه سنتی ایرانی با تأکید بر مظاهر حریم خصوصی در عناصر معماری نمونه موردی: خانه رسولیان یزد
حوزههای تخصصی:
از مفاهیم مهم فرهنگ ایرانی اسلامی اثرگذار بر حوزه ی معماری سنتی این سرزمین، عامل درون گرایی با تأکید بر رعایت محرمیت و خلق حریم خصوصی در خانه است. هر کالبدی معماری سکونتی که انسان آن را برگزیند ، خواه ناخواه نیازمند تعریف وپیدایش عرصههای عمومی وخصوصی با ویژگی ایمن ، امن و نهایتاً آرامش بخش است. حریم محدوده ای است که در آن انسان می تواند به آرامش دست یافته و آنگونه که خود و شخصیت او ایجاب میکند، زندگی نماید. احساس امنیت یک ضرورت غریزی در انسان است ، هنگامی که محل زندگی انسان به گونه ای طراحی شود که افراد در آن احساس امنیت کنند به خودی خود زندگی با کیفیت بیشتری در آن جریان داشته و موجب رفتارهای صمیمانه تری بین افراد خانواده می شود. با عنایت به اینکه یکی از مهم ترین اصول ومعیارهای طراحی معماری خانه سنتی ایران وجود محرمیت و حریم در عرصه های فضایی بوده است لذا نمود آن در پیدایش عناصر سازنده معماری این گونه خانه ها، موضوعی اساسی در جهت تعریف جایگاه آن ها و مشخص شدن خصوصیات عناصر سازنده این نوع معماری میباشد. این نوشتار از روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد و منابع معتبر علمی تخصصی بهره خواهد جست. هدف از این پروسه پژوهشی دستیابی به نمود حریم خصوصی در عناصر سازنده معماری خانه سنتی ایران است، که در این راستا، خانه رسولیان یزد مورد واکاوی قرار میگیرد. در نهایت با بررسی این نمودها در این خانه ، این نتیجه حاصل شد که تمام عناصر معماری سنتی ایران از لحظه ورود تا لحظه حضور در بنا در تک تک فضا ها ارتباط بسیار تنگاتنگی با محرمیت و حفظ حریم خانه برقرار کرده است.
الگوی هویت پایدارِ معماری، مبتنی بر طراحی فرایندی
حوزههای تخصصی:
طراحی مبتنی بر فرایند، گفتمانی روشمند برای ایجاد الگوهای علمی از روش و محتوی معماری است به گونه ای که باعث افزایش ادارک محتویی و شفافیت در روش گردد. چنین گفتمانی با روش مسئله پنداری، سعی دارد محتوی معماری را در بلند مدت مورد بازشناسی علمی قرار دهد که به هویت بخشی روشمند به آن منجر شود. بر این اساس، مفهوم پایداری در هویت معماری، مقوله نظری است که به تدوین یک چارچوب کلی، برای جایگاه دهی و ارتباط شناسی عوامل موثر بر معماری، کمک شایانی میکند. با توجه به نقش کلیدی طراحی در معماری، بدیهی است تمرکز بر چنین مقوله ای، راه را برای نظریه پردازی های آینده (خصوصا از نوع اثباتی) هموار تر میکند. پژوهش بنیادین حاضر سعی دارد به روش کیفی (گفتمان شناسی تطبیقی) با بازشناسی کلیات ماثر بر روند طراحی، آنها را در کلی ترین حالت ممکن دسته بندی، نامگذاری، و به آنها، جایگاهی مفهومی دهد، و نهایتا به صورت پیشنهادی، چارچوبی برای بهره گیری روشمند از آنها را ارائه نماید. بدین صورت، هدف هویت بخشی مبتنی بر طراحی فرایندی(گام به گام)، را محقق کند. بدیهی است داشتن روند کل گرایانه باعث خواهد شد، در مواجهه با عوامل جدید احتمالی در آینده، بتوان ضمن تمرکز بر مراحل طی شده، بر افزودن و جایگاه دهی به عوامل جدید، عمل کرده و از تکرار مراحل قبل پرهیز کرد. در کلیه مراحل پژوهش تلاش شده است، مفهوم پایداری در سه وجه: ثبات بخشی به رویه طراحی معماری، استفاده از گفتمان فرایندی، و ارائه چارچوب هویت آفرینی مبتنی بر طراحی فرایندی تعریف شده است، تا نتیجتا چارچوب جامع و منعطف پیشنهاد شده، ضمن پوشش داشته های موجود معماری، باعث کاستن از آسیب های سرعت تحولات علمی معاصر بر رویه طراحی و جلوگیری از کم رنگ شدن نقش مبانی نظری در آن، گردد.
روش نقد معماری
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
معماری ، از برترین جلوه های تمدن بشر است. نقش معماری والا در نمایان ساختن دلبستگیهای اقوام و ساختن محیط مناسب برای زندگی انسان به غایت روشن است.در زندگی امروز، معماری نیز، بر خلاف رویه گذشته خود ، در عداد علوم درآمده و از طریق تحلیل و آموزش پاره های آن رشد و نمو می نماید. وضعیت معماری امروز ایران به گونه ای است که اغلب مورد عتاب متفکرین و اهل فن است در حالی از گذشته پرباری بهره می برد. در دوره معاصر و از یکصد سال قبل تا کنون، بناهای بسیاری ساخته شده اند. در سال های پس از انقلاب اسلامی ، علی الخصوص اعتباراتبسیاری برای ساخت و ساز صرف گردیده است. اما همچنان میهمانان خارجی را برای دیدن تمدن پرشکوهمان به شیراز و اصفهان می بریم تا تخت جمشید و میدان نقش جهان را تماشا کنند. چرا چنین شده و علاج این درد چیست، در میان تمام مؤلفه هایی که در توصیف بیماری معماری امروز ایران به کار می آید و از خیل مراتب گوناگون روشهای درمان آن، یک مقوله خودنمایی می کند: نقد معماری. چنانچه نقد ما از معماری روشن، علمی ، ضابطه مند، همه جانبه و معقول باشد، می توان گفت که اصلی ترین قدم برای تفاهم برسر تعریف بیماری معماری و راه علاج آن برداشته شده است. چه، اکثر موارد عدم تفاهم ناشی از تعاریف ناقص، یک بعدی و قضاوت های مشخص در ابعاد متفاوت معماری است. مقاله حاضر کوششی است اولیه در راه تعریف ضرورتها و موانع نقد معماری از یک سو و ارائه عرصه های نقد و معیارهای آن از سوی دیگر. گستردگی دامنه های بحث و نو بودن زمینه آن در ایران مانع از آن شده اند تا وزن معیارها در فرآیند داوری تعیین گردد. نتیجه مقاله، ماتریسی است که سطر آن عرصه ها و ستون آن را معیارهای نقد تشکیل می دهد.داعیه مقاله، نیز ارائه روش جامع و واحدی است از نقد معماری به طور همه جانبه و با معیارهای روشن. کلیدواژگان: نقد معماری، معیارهای نقد، عرصه های نقد، نقد جامع، تجزیه و تحلیل معماری
باغ سعادت آباد قزوین (بر اساس منظومه های عبدی بیگ نویدی شیراز)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
نقش عوامل محیطی در پرورش خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ادبیات خلاقیت و نحوه بروز و پرورش آن، پرواضح است که تعداد اندکی از تحقیقات به مسئله محیط و تأثیر آن در شکل گیری خلاقیت اشاره داشته اند که این موضوع لزوم تحقیقات بیشتر در این زمینه را خاطر نشان می سازد. امروزه مسئله و موضوع قابل توجه در حوزه رشد شناختی کودکان این است که آنها به جای ماجراجویی در محیط پیرامون، به دنبال ماجراجویی در تخیل، افسانه ها و تقلید از تلویزیون و بازی های کامپیوتری هستند و حاصل سخن اینکه کودکان دوران کودکی تصنعی را سپری می کنند که دقیقاً و تحقیقاً توسط بزرگسالان ساخته و پرداخته شده است. مهم ترین پیامد منفی این نحوه از رشد کودکان این است که نمی توان از آنها انتظار انسانی خلاق و کنجکاو داشت. چرا که کودکان در محیط های با کیفیت پایین از نظر تحرک و انعطاف پذیری و فعالیت آزاد ، در نهایت و به صورت بالفعل تبدیل به یک مصرف کننده افکار خواهند شد نه ""تولید کننده"" آن. این نوشتار قصد دارد پس از آشنایی با مفهوم خلاقیت به نقش و اهمیت عوامل محیطی در پرورش خلاقیت کودکان و در نهایت به ارایه پیشنهادی در خصوص خلاقیت و برنامه ریزی شهری بپردازد.
ویژگی های نخستین ""پارک"" تهران : پارک امین الدوله*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ایجاد فضاهای سبز عمومی در ایران، قدمتی به عمقِ تاریخِ فرهنگِ این سرزمین دارد و اوج نمایش آن، در چهارباغ اصفهانِ صفوی پدیدار می شود؛ اما واژه ""پارک""، نخستین بار در دوره قاجار و در عصر ناصرالدین شاه به دایره واژگان شهرنشینی ایران وارد شد. عصر ناصری، از مؤثرترین ادوارِ شکل گیریِ حیات مدنیِ نوین در ایران است. ارتباطات گسترده با غرب، دنیای بکر و سنتی ایرانی را دستخوش تحولاتی شگرف کرد؛ از جمله این تغییرات در معماری و شهرسازی رخ داد که شاخصه اصلی آن تمایل به الگوبرداری از سبک فرنگی بود. در این دوره، فضاهای نوینی در شهر پدید آمد که از همان زمان در مدارک، اسناد و نقشهها «پارک» نامیده شدند؛ از «پارک امینالدوله» در اسناد مختلف، به عنوان اولین پارک تهران یاد شده است.
فرضیه این نوشتار آن است که اولین بار، در تهران قاجاری، «پارک»هایی ساخته شد که دارای عملکرد، مالکیت و مفهوم متفاوت، هم با باغهای آن دوره و هم با پارکهای عمومی امروزین است. این مقاله، در پی بررسی سیر تحول معنایی این واژه، در فرهنگ شهری ایران نیست، بلکه هدف، بیان ویژگیهای پارک امینالدوله به عنوان اولین پارک ایرانی است ـ که دارای سبک طراحی متمایل به الگوهای فرنگی و متفاوت با باغهای ایرانی بوده ـ و طرح این پارک مؤثر بر طراحی پارکهای بعدی ایران است. بنابراین روند و شرایط شکلگیری این پارک مورد بررسی قرار میگیرد و از این رهگذر، به چرایی «پارک» نامیدهشدنِ آن پیبرده میشود؛ برای نیل به این هدف، ابتدا با استفاده از روش تاریخیـ توصیفی، گوشهای از تغییر شتابزده در فرهنگ دوره قاجاری، خصوصاً در حوزه معماری و شهرسازی، در تعامل با غرب بررسی شده و سپس این پارک به وسیله اسناد و مدارک، بازنمایی شده و مورد تحلیل قرار میگیرد.
نتایج این تحقیق نشان میدهد نخستین پارک تهران، دارای تفاوتهایی با اصالت باغ ایرانی بوده که موجب متفاوت نامیده شدن این فضاها، از همان زمان قاجار شده است؛ پارک قاجاری، مانند بسیاری از اجزای دیگرِ معماری و شهرسازی دوره قاجار، دارای خصوصیات التقاطی بوده و مفهومی میانی و برآمده از پارک فرنگی و باغ ایرانی است.
تاریخ معماری چیست؟
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
باغ فرح آباد اصفهان
عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با مقیاس های مختلف شهر تهران ( نمونه موردی : فضاهای عمومی دو محله و یک ناحیه در منطقه 7 تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به زندگی ماشینی، حضور گسترده وسایل نقلیه و تغییر چهره شهر به واسطه چیرگی اتومبیل بر فضای شهری، جدایی گزینی مردم از فضاهای عمومی، نادیده انگاری ارزش های اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای عمومی، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در دهه های پیشین، موجب شده که برخی فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری اهمیت و نقش خود را از دست بدهند. ایجاد فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری در دهه های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. حضور افراد در این فضاها منجر به اجتماع پذیری فضای عمومی و عاملی در جهت موفقیت فضاست. حال مقیاس های نزدیک به هم، نداشتن ویژگی ها و معیارهای فضاهای عمومی موفق و عدم معیارهایی جهت اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این لحاظ شناسایی معیارهای ایجادکننده و ارتقا دهنده اجتماع پذیری در فضاهای عمومی ضرورتی است در این جهت که مانع از خاموشی و از رونق افتادن فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف باشد. سؤالات مطرح در این خصوص عبارتند از : عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضای عمومی چیست و اینکه آیا وجود فضاهای عمومی در مقیاس های نزدیک به هم محله و ناحیه ضروری است یا خیر . هدف از تحقیق پیش رو تبیین عوامل مؤثر در ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با در نظر گرفتن مقیاس های مختلف فضاهای عمومی در شهر تهران است.
جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم فضاهای عمومی، اجتماع پذیری، اجتماع پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته و معیارهایی جهت سنجش اجتماع پذیری فضاها یک مدل مفهومی در سه بعد اجتماعی، کالبدی و فعالیتی تدوین شده است. جهت سنجش معیارها، فضاهای عمومی دو محله دبستان و سهروردی و پارک اندیشه در مقیاس ناحیه انتخاب شده اند. مشاهده و تحلیل کیفی، استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه نشان می دهد که فضای عمومی ناحیه با وجود دسترسی کمتر و بعد فاصله ای بیشتر مورد استقبال بیشتر ساکنین دو محله نسبت به فضاهای عمومی خود قرارگرفته و از اجتماع پذیری بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل شده نشان می دهد که توجه به معیارهای اجتماع پذیری در حین برنامه ریزی و طراحی فضاها موجب می شود آنها در کنار یکدیگر و در مقیاس های مختلف به حیات خود ادامه دهند.
معراج نامه نگین درخشان نگارگری ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراجنامه کتابی است که به روایت داستان معراج جسمانی و روحانی پیامبر اکرم(ص) می پردازد؛ که هنرمندان مسلمان ایرانی به نسخه برداری و نگارگری مضامین تصویری آن پرداختند. هنر نقاشی ایران در حدود سده های هفتم هجری قمری تا سده ی یازدهم از اوج و فراز خاصی در رنگ و فرم برخوردار بوده است. رقعه های معراجنامه ی ایلخانی که در این مقاله مورد بحث و بررسی زیباشناسانه قرار گرفته، در این دوران تصویر شده است.معراجنامه ایلخانی در دوران حکومت ابوسعید ایلخان در تبریز تصویرسازی شده است. در دوران بعد، معراجنامه های دیگری همچون معراجنامه ی میرحیدر در دور ی اول مکتب هرات تصویر شده است. ساختار نقاشی های این معراجنامه دارای استحکام فرم، رنگ و ترکیب بندی است و تفاوت اساسی با سایر نگارگری های آن دوران دارد. در این معراجنامه ما با شیوه ای خاص در نگرش به فرم و رنگ مواجهیم که مایه های طبیعت پردازانه آن چشمگیر است که شیوه درشت پیکره از خصوصیات بارز آن می باشد. تاثیرات هنر نقاشی چین و بیزانس درترسیم پیکره ها به وضوح قابل مشاهده است. در ضمن باید گفت که زیبایی بصری نگاره های این معراجنامه چنان است که نگارنده رابر آن داشته که درخشش زیبایی بصری آنها را مورد بررسی قرارداده وتحلیل بعد محتوایی آن رابه فرصتی دیگر موکول کند.
نگاهی به نقوش تزئینی در هنر ایران
حوزههای تخصصی:
هنر ذن و تأثیر آن بر معماری معابد ژاپن
حوزههای تخصصی:
رابطه چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه و منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مساله ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری دارای ابعاد مثبت و منفی زیادی است. شناخت این ابعاد می تواند تصمیم گیرندگان را در جهت تقویت ابعاد مثبت و همچنین حذف ابعاد منفی کمک نماید. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جایگاه ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری با هدف روشن تر ساختن ابعاد مساله می پردازد.بررسی چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه در شهر می تواند از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد، اما آنچه در این تحقیق مد نظر است مقایسه ای تطبیقی میان دو نوع قرارگیری ابنیه بلند در شهر است که به صورت خوشه ای(cluster) و منفرد (stand alone) شناخته می شود.ارزیابی تاثیر این دو نوع ابنیه بلند در شهر بر اساس سه هدف : 1. عملکردی 2. هویتی 3. زیباشناسانه اقدام صورت می گیرد که به ترتیب ایجاد بیشترین کارایی، معنا و زیبایی در منظر شهری مورد توجه قرار می دهد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ارزیابی تطبیقی استفاده می شده که در آن به بررسی ایجاد فرصت ها و تهدیدها بر اساس قرارگیری ابنیه بلند به صورت منفرد و خوشه ای پرداخته قرار می دهد.یافته های این تحقیق نشان می دهد که در مکان یابی و معماری بناهای بلند منفرد و خوشه ای باید تفاوت قایل شد؛ زیرا ابعاد تاثیرگذار این بناها در منظر شهری متفاوت است. برج های منفرد دارای مفهوم «امنیت» و بناهای بلند خوشه ای تجربه حذف دیدهای شهری می شود. بر اساس تفاوت های این دو نوع بنای بلند، باید تصمیمات مناسب در ضوابط معماری و مکان یابی برای هر یک به عمل آید.