فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
" نقش طراحی در هویت سازی " برند Brand
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
در دنیای تکنولوژیک کنونی که با سرعت سرسام آوری شاهد پیشرفت و نوآوری است ، محصولات و خدمات آنقدر به هم شبیه شده اند که دیگر نمی توان با توجه به عواملی مانند کیفیت ، کارآیی ،قابلیت اعتماد ، ایمنی و بین آنها تمایز محسوس ایجاد نمود . امروزه این برندها هستند که در دنیای رقابتی ،نقشی تعیین کننده دارند . آنها احساس و اعتماد را به محصولات اضافه می کنند و این امکان را به مشتریان می دهند تا ابزاری جهت سهولت انتخاب محصول داشته باشند . بی جهت نیست هنگامی که به نوشیدنی فکر می کنیم به ناگاه به یاد ( کوکا کولا )می افتیم و یا لحظاتی که به خودرو می اندیشیم ، تصویری از مرسدس بنز در مقابل چشمان ما مجسم می شود ...
تأملی بر چگونگی ساماندهی میدانهای شهری
حوزههای تخصصی:
خط نوشته ها، روی پارچ ههای دوره اسلامی
حوزههای تخصصی:
خط به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های هنر در دوران اسلامی، جایگاه والایی داشته و بر روی پارچ هها نیز کاربرد داشته است. این مقاله بر این راستاست که جایگاه و اهمیت خط نوشته را بر روی منسوجات ایران قرون 4 هجری تا 12 هجری از دیدگاه بصری و گرافیکی مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور با بررسی های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و هنری ادوار مورد نظر و نیز با توجه به پژوه شهای انجام شده درباره خط و پارچه در ایران اسلامی و تحلیل تصاویر بدست آمده از این ادوار مشخص شد که خط در پارچه ها علاوه بر کاربرد مفهومی و زیبایی شناسانه، به لحاظ گرافیکی درترکیب بندی پارچه ها از جایگاه مهمی در کنار نقش برخوردار بوده است.
طرح کلی برنامهی جامع احیای شهر اسلامی
حوزههای تخصصی:
مکان یابی شهر ایلخانی اوجان بر اساس منابع تاریخی و بررسی های باستان شناختی (مطالعه محوطه های کوللر و دالی دره سی در شهرستان بستان آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اوجان از جمله شهرهای اسلامی ایران است که در دوره ایلخانی رشد و توسعه یافت. این شهر بنا بر گفته منابع، از قرون اولیه اسلامی نیز وجود داشته است، اما در پی حوادث مختلف از جمله زلزله و جنگ های مختلف نتوانسته بود موجودیت خود را به عنوان یک شهر مهم و استراتژیک آشکار سازد و تنها در دورة ایلخانی است که این مهم حاصل می شود. با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص مکان دقیق این شهر و بی توجهی محققان به تحقیق بر روی بقایای آن، ضرورت بررسی و مطالعه بر روی آن احساس می شود. پرسش اصلی ما نیز بر روی مکان یابی دقیق این شهر و سنجش میزان تطابق بین داده های باستان شناسی با منابع تاریخی این دوره است. با توجه به انجام سه فصل بررسی باستان شناختی در شهرستان بستان آباد نتایجی در خصوص شهر اوجان به دست آمده است : 1- موجودیت شهر از قرون اولیه اسلامی و رونق و توسعه آن در دوره ایلخانی (به استناد منابع مکتوب). 2- انطباق موقعیت جغرافیایی آن با شهرستان بستان آباد فعلی (به استناد مطالعات باستان شناسی) در دو محوطه ایلخانیِ کوللر و دالی دره سی؛ لذا در این مقاله سعی شده است تا داده های جدیدِ حاصل از بررسی های باستان شناختی در منطقه بستان آباد با منابع مکتوب دوره ایلخانیِ، مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد تا یک گام دیگر به سوی مکان یابی دقیق این شهر برداشته شود.
زیرساخت های حمل ونقل و منظر شهری
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
شهر معاصر روز به روز خود را به صورت یک ارگانیسم پراکنده و چهل تکه معرفی می کند و از آنجایی که جابجایی بخش جدا نشدنی اجتماع و یکی از عناصر زیر بنایی شهرسازی معاصر است، لذا زیرساخت های شهری به ویژه شبکه حمل و نقل در شهر نقش بسیار مهمی در جابجایی افراد و کالاها ایفا می کند.
امروزه با شکل گیری زیرساخت ها یک نقطه حیاتی برای توسعة پایدار شهری ارایه شده است، طوری که قادر است با لایه بندی پیچیدة منظر طبیعی یکپارچه شود و آن را به عنوان یک عنصر اساسی در فرایند بازسازی محیط شهری متصور سازد. در جایی که مسایل مربوط به دسترسی مطرح و اندازه و متراژ نیز حایز اهمیت است، ساختار این زیرساخت ها اغلب اثری مخرب و تقسیم کننده بر قلمرو اطراف دارد و به نوعی گشودن راه برای فروپاشی شهری و برون شهری می شود، بنابراین لازم است تا دربارة فضاهای صرفاً فنی تجدید نظر شود. به عبارتی، راهکارهای متنوع تری در طراحی، برای پاسخ به سیالیت و تلاش برای نیل به فضایی انتزاعی و پویا با کالبدی جدید، هویتی نو و حس معنای قوی مورد نیاز است.
پس از سال ها که دوری طراحی زیرساخت ها از شکل و فرم اصلی شهر، امروزه یک سری پروژه های تجربی بیانگر پتانسیل بالای طراحی زیرساخت ها را در بهبود کیفیت زندگی در شرایط عملکردی، اجتماعی و زیبایی شناسی خواهد بود.
در احیای شهر پرجمعیت مدرن یک چالش واقعی این است که ساختار یک راه زیرزمینی را به عنوان یک عنصر در برنامه بازسازی شهر متصور شویم.
کتیبه های اسلامی آذربایجان در سده های پنجم و ششم هجری و تصحیح بازخوانی برخی از آن ها
حوزههای تخصصی:
سده های پنجم و ششم هجری مصادف با حکومت سلجوقیان در ایران، دوران شکوفایی کتیبه های اسلامی به خط تعلیق، نسخ و کوفی است. اما تعداد کتیبه های شناخته شده به خط کوفی یا خطوط دیگر در منطقه آذربایجان در این سده ها و پیش از آن بسیار اندک است. به طوری که مجموعاً تعداد 9 کتیبه در این پژوهش به صورت میدانی یا کتابخانه ای یافته و بازخوانی شده است. یافتن دلایل تعداد اندک این کتیبه ها در دوران شکوفایی و وفور کتیبه نویسی عربی و اسلامی یکی از سوالات اصلی این پژوهش بوده است.
مقاله حاضر، در گام نخست به شناسایی و توصیف تنها نمونه های کتیبه نگاری بناهای تاریخی منطقه آذربایجان مربوط به پیش از سده ششم هجری پرداخته و پس از بازخوانی انتقادی این مجموعه، دو کتیبه مربوط به گنبد مدور و گنبد کبود مراغه که قبلاً توسط آندره گدار (1371) بازخوانی شده اند را با استفاده از مستندات تصحیح کرده است. در نهایت بررسی مجموع یافته ها نشان می دهد که کتیبه های اسلامی آذربایجان در شش سده اول هجری می توانسته بسیار بیش از این تعداد باشد و بررسی شواهد تاریخی و مستندات ارائه شده، به تأیید این فرضیه می رسد که اکثر این کتیبه ها در چند قرن بعدی به ویژه در اوایل دوره صفوی تخریب شده اند.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن چنانکه اشاره شد، به صورت میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. با توجه به پراکندگی این کتیبه ها در سطح منطقه آذربایجان، معرفی و بازخوانی یکجای آن ها در یک مقاله گام مهمی در جهت تحلیل تحولات تاریخی دوره مذکور و دوره های بعدی از نظر کتیبه نویسی دارد؛ به ویژه آنکه چهار بنای آرامگاهیِ گنبد سرخ، گنبد مدور و گنبد کبود مراغه و بنای سه گنبد ارومیه، جزء منحصربه فردترین آثار این دوره اند.
سازه های آبی شوشتر
حوزههای تخصصی:
نزدیک به 1700 سال پیش، پس از شکست «والرین امپراطور روم شرقی»، «شاپور» به عنوان جبران خساراتی که این امپراطور به ایران زمین زده بود، بنا بر قول «فردوسی» شاعر سترگ ایران، مهندسی به نام «برانوش» را مامور کرد که کلیه سازه های تاریخی آب در خوزستان را بنا نماید:
برانوش، سربازان رومی را به عنوان کارگران ساختمانی این سازه ها به کار گرفت و با توجه به این که تا سال 1299 هجری قمری، «پل شادروان» پا برجا بود، می توان نتیجه گرفت که ...
چیدمان فرهنگ: موسیقیِ فرش (نگاهی به عناصر بصری موسیقی در هنرهای تجسمی)
حوزههای تخصصی:
موسیقی، هنر اول و انتزاعی ترین هنریست که توسط اصوات شنیده می شود، اما آیا تنها موسیقی را می توان شنید؟ و آیا می توان نمودهای موسیقایی را در هنرهای بصری مشاهده کرد؟ در میان هنرهای تجسمی، هنر فرش در بسیاری از عناصر و ترکیباتی که دنبال می کند به دلیل وجه بکر بودن نقش و رنگ خود و تجریدی بودن به ویژه در بافته-های عشایری و روستایی قابلیت تطابق با عناصر موسیقایی را دارد. در میان همه ملت ها و حتی مذاهب، هنر، زبان مشترک است و شاخه های هنری نیز با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند اما به دلیل داشتن زبانی مشترک می توانند، وجه هنری شان را به زبان هم بازگو کنند؛ موسیقیِ فرش انکارناپذیر است به همان اندازه که تجسم نقوش و رنگ ها با شنیدن قطعه ای موسیقی در ذهن و جان آدمی، بی واسطه تجسم می یابد. این پژوهش نگاهی دارد به عناصری از موسیقی که قابلیت دیده شدن در هنرهای تجسمی به ویژه فرش دستبافت ایرانی را دارد. لازم به ذکر است پژوهش حاضر، ایده و نگرشی است که برای بررسی کاملاً علمی و جامع آن نیاز به مطالعات و بررسی های گسترده از سوی محققان، هنرمندان و آگاهان به موسیقی و فرش ایرانی است.
درنگی بر نشانهای درفش پهلوانان شاهنامه
حوزههای تخصصی:
آنالیز ارزش و جایگاه آن در طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت گرایی و زیباشناسی فرش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گلجام ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش و رنگ در قالی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گلجام ۱۳۸۵ شماره ۴-۵
حوزههای تخصصی:
کاهش آلودگی های محیطی ناشی از توسعه مسکن با راهکارهای طراحی معماری (مطالعه موردی بافت های مسکونی پیرامون تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین معضلات واحدهای مسکونی در شهرک های پیرامون تهران، طراحی نامناسب بدون توجه به بستر محیطی، اقلیم، و شیوه سکونت ساکنان، کاربرد مصالح کم دوام و نهایتاً ضعف تکنولوژی ساخت است. وجود این عوامل سبب مصرف بی رویه منابع طبیعی و انرژی و آلودگی محیط می شود. تحقیق حاضر با توصیف اهداف و اصول معماری پایدار، خصوصاً روش های بومی در طراحی مسکن، به تدوین چارچوب نظری برای نحوه انجام مطالعات میدانی پرداخته است. بر اساس این چارچوب نظری، مطالعات میدانی در شهرک های مسکونی جدید پیرامون تهران با تاکید بر معضل مصرف بی رویه انرژی و مصالح و ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و جستجوی علل آنها در نواقص برنامه ریزی و طراحی انجام شده است. سپس از تطابق اصول و مبانی بدست آمده از مطالعات نظری با نقاط ضعف و قوت منتج از مطالعات میدانی راه کارهایی برای برنامه ریزی و طراحی واحدهای مسکونی پیرامون تهران پیشنهاد شده است. این راهکارها در موضوعات مطالعات بوم شناختی و طراحی مبتنی بر خصوصیات و منابع مربوط به هر محل، طراحی اقلیمی، طراحی بر اساس فرهنگ و شیوه معیشت ساکنان و بکارگیری مصالح مناسب برای رسیدن به معماری پایدار است.
هنر به مثابه پیشه
Design principles of residential space to enhance children’s (3-7 years old) creativity in iran (Case study:Tehran district 4) (اصول طراحی فضای مسکونی، با رویکرد ارتقاء خلاقیت ؛کودکان 7-3 ساله در ایران (نمونه موردی : شهر تهران- منطقه 4))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرورش، ارتقا و جهت دهی خلاقیت، در کودکان به دلیل قرارگیری در سن رشد، اهمیت دارد. تحقیقات روان شناسی در مورد خلاقیت1 بر تأثیر محیط فیزیکی بر خلاقیت متمرکز بوده است. یکی از روش های ارتقاء خلاقیت، بهره گیری از تأثیر مثبت محیط طبیعی یا مصنوع، در بروز و افزایش خلاقیت در کودکان است. ادبیات موضوع نشان می دهد که فضا و محیط دربروزخلاقیت و کیفیت رشد آن مؤثر است. فضا ممکن است فضای طبیعی یا مصنوع و انسان ساز باشد. اما ساخت و سازهای معماری در جهت تأثیر بر پرورش خلاقیت، بسیار کمرنگ است. سؤال اصلی این پژوهش این است که کدام ویژگی های فضای مسکونی بر ارتقاء خلاقیت تأثیر دارند. پژوهش حاضر، به دنبال دستیابی به اصول طراحی فضای مسکونی است که باعث افزایش خلاقیت کودکان شود. تحقیق حاضر توسعه ای بوده و روش تحقیق انتخابی تحقیق توصیفی-پیمایشی است که در 5 مرحله اصلی انجام شده است. جامعه تحقیق مرحله دوم متخصصین روان شناسی، سوم متخصصین معماری و چهارم کودکان 3-7 ساله از منطقه 4 شهر تهران است. نمونه های مورد مطالعه در مرحله دوم به وسیله تکنیک دلفی شامل 108 متخصص روان شناسی و درمرحله سوم، متخصصین معماری در دو زیر مرحله ابتدایی 50 متخصص معماری، مرحله تکمیلی 120 متخصص معماری و در مرحله چهارم 50 کودک زیر دبستانی 3-7 ساله ساکن منطقه 4 تهران است. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ و بسته پاسخ و پرسشنامه تصویری برای کودکان، انجام شده و برای بررسی فرضیه ها از آمار توصیفی شامل محاسبه شاخص های آماری و تنظیم جدول توزیع فراوانی و از آمار استنباطی شامل آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون آماری رگرسیون خطی چند متغیره و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شده و با استفاده از آزمون های کروسکال و الیس و من ویتنی اصول معماری رتبه بندی و انتخاب شده اند. مطابق یافته های این تحقیق، محیط کالبدی فضای مسکونی بر روی رشد خلاقیت کودک اثر گذاشته و در فضای مسکونی، با به کارگیری عناصر طبیعی، ایجاد فضای ایمن، فضای پیچیده و فضای انعطاف پذیر از طریق تأثیر مثبت بر انگیزش کودک برای بازی، آرامش روانی، ابتکاروکنجکاوی در کودک می توان خلاقیت کودک را ارتقا بخشید. اصول طراحی منتج از پژوهش به این قرار است : 1. طراحی و ایجاد فضاهای کالبدی مسکونی با استفاده از بدنه های تحریک کننده و بازی ساز. 2. ایجاد آرامش و امنیت روانی با طراحی و ایجاد فضای مسکونی امن (ایمنی کالبدی). 3. طراحی و ایجاد فضاهایی پیچیده و چالش برانگیز. 4. طراحی و ایجاد فضاهای مسکونی تغیر پذیر و منعطف (انعطاف پذیری فضایی و فرمی).
پنجره، عنصر اصیل منظر؛ زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری از زمره هنرهای سنتی است که زبان و بیان آن از ویژگیهای منحصر
به خود تبعیت می کند. بسیاری از پژوهشگران از یکسو با دیدگاه های مختلف که اغلب
دنباله رو رویکردهای سنت گرایی و عرفانی هستند، به مطالعه فراواقعیت های آن پرداخته
و از سوی دیگر برخی محققان به دلیل فقدان آثار به جامانده از دوره های پیشین در
حوزه های مختلف از جمله معماری، باغ سازی، شهرسازی، هنر و فرهنگ به آن روی
آورد ه اند و از خلال خوانش آنها به ویژگیهای سبکی این حوزهها در هر دوره پی می برند.
به گواه ادبیات و تاریخ معماری ایران، پنجره به عنوان یک عنصر عملکردی از
همان ابتدای تاریخ سکونت در معماری ایران باستان و دوران اسامی حضوری
پررنگ داشته، به طوری که نقش نوررسانی و تهویه هوای داخل ابنیه را عهده دار
بوده است. در دوران صفوی پنجره به عنوان گون های مشبک و پرده دار مطرح
می شود که امکان دیدن، بدون دیده شدن را فراهم می سازد. این گونه جدید
به افراد به ویژه بانوان دوره صفوی اجازه م یداد به رغم منع حضور مستقیم در
مراسم، جشن ها و دیگر رویدادها، امکان مشارکت و مشاهده بدون خدشه دارشدن
خلوت و آسایش شان را داشته باشند که به خوبی با اصل محرمیت فرهنگ ایرانی
اسلامی نیز مطابقت داشت.
با مطالعه نگاره های دوره صفوی به عنوان نقطه عطف نگارگری ایران، به نظر
می رسد پنجره از یک عنصر کالبدی صرف که تنها وظیفه نوررسانی را برعهده
دارد فراتر رفته و به واسطه برقراری تعامل انسان با محیط تبدیل به عنصری
منظرین می شود؛ به طوری که نگارگر هوشمندانه از پنجره برای جای گذاری
شخصیت ها و تعامل با فضای درون و بیرون بهره می گیرد. این مقاله با پذیرش
فرض منظرین بودن عنصر پنجره ادعا میکند زیبایی شناسی آن در نگاره های
دوره صفوی همچون دیگر پدیدههای منظرین شهری از سه مؤلفه عملکردی،
هویتی و زیبایی به طور هم زمان تبعیت میکند و میتوان گفت زبان و بیان
زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوران صفوی، زبان و بیانی منظرین است