فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثرات گسترده اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و زیست محیطی توریسم بر توسعه پایدار می توان دریافت که تحقق بسیاری از اهداف توسعه پایدار شهری، در گروی توسعه صنعت گردشگری است. گردشگری در سالیان اخیر، به عنوان یکی از صنعت های پردرآمد در کشورهای توسعه یافته مطرح بوده که علاوه بر سود اقتصادی برای مناطق هدف گردشگری، موجب توسعه آن مناطق در ابعاد متفاوت می گردد. علاوه بر آن، صنعت گردشگری به نوعی موجب پیوند فرهنگی افراد مختلف در یک جامعه یا حتی جوامع دیگر می شود. این مقاله در پی آن است تا با بررسی منابع موجود و مطالعات کتابخانه ای که در راستای تبیین نقش معماری در اکوتوریسم و رسیدن به مفهوم جدیدی تحت عنوان معماری اکوتوریسم می باشد، ضمن مروری بر مفهوم صنعت گردشگری، اکوتوریسم و پایداری؛ راهکارهایی جهت دستیابی به پیشرفت این صنعت ارائه دهد. از این رو، به این منظور گردشگری و اکوتوریسم از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و از نظر متخصصان و صاحب نظران بررسی شده است، تا اصول و شاخص های مؤثر در طراحی اقامتگاه توریستی گردشگری از ادبیات موضوع استخراج شود. در نتیجه در این پژوهش محققان تلاش کرده اند با ارائه راهکارهایی در جهت معماری منطبق بر رویکرد اکوتوریسم، گامی برای حفظ، گسترش و ارتقاء محیط زیست بردارند که در راستای آن ارتقاء صنعت گردشگری و از پس آن رونق اقتصاد را در پی دارد.
Explaining the Adaptability Model of Indus trial Heritage with Landscape(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
Indus trial heritage includes remnants of an indus trial period with his torical, technological, social, architectural, or scientific value and is therefore worthy of protection. The adaptability of indus trial heritage is one of the conservation approaches that will lead to sus tainability while preserving heritage and preserving social and cultural values. Accordingly, the purpose of this s tudy is to provide a comprehensive model in the field of indus trial heritage adaptability with the perspective that covers as much as possible the components affecting adaptability and empowers s takeholders in this field to answer the ques tions. This research is of a mixed type, which is done in two qualitative and quantitative phases and two s tages of model presentation due to comparative s tudies and model validation. The components of the proposed research model were identified through a comparative s tudy of 5 successful examples in the field of indus trial heritage adaptability to the landscape. In order to validate, the final model was presented to 180 experts, and the model's validity was confirmed using s tructural equations in the confirmatory factor analysis phase. The results showed that nine economic, his torical, physical, social, cultural, infras tructural, technological, environmental, and policy factors affect the adaptability of indus trial heritage to the landscape. This research presents an improved model that can be useful in adapting the indus trial heritage to the landscape in the country.
بررسی نقش مدل سازی اطلاعات ساختمان به همراه تکنولوژی واقعیت مجازی در طراحی ساختمان های پایدار
منبع:
رف سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 106
حوزههای تخصصی:
صنعت ساختمان یکی از بیشترین تأثیرات منفی و مخرب در محیط زیست را به دنبال دارد که همین امر منجر شده تا کشورهای جهان در پی برطرف کردن این موضوع و مشکلات حاکی از آن باشند. تکنولوژی های نوین در صنعت ساخت وساز یکی از راه حل های رفع این بحران است. تکنولوژی هایی که در تمام مراحل ساخت ناظر بر کار طراح، مهندس سازه، محاسب، مدیر پروژه هستند باعث بهینه سازی پروژه در تمام مراحل ساخت می شود. فناوری پیشرفته مدل سازی اطلاعات ساختمان یکی از این تکنولوژی های نوین است که قادر است با مدل سازی چندبعدی تمام اطلاعات ساختمان، طراحی اولیه ساختمان را به صورت دقیق انجام دهد و روند تغییرات در اسناد و مدارک در حین اجرای پروژه ساختمانی را به درستی لحاظ کند. در این پژوهش به بیان اهمیت استفاده از ساختمان های پایدار جهت کاهش اثرات منفی و مخرب بر محیط زیست باتوجه به مدل سازی اطلاعات ساختمان و همچنین تکنولوژی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده پرداخته شده است. باتوجه به نوظهور بودن و همچنین واقعیت مجازی درایران، شناخت قابلیت ها و کاربردهای آن در زمینه معماری که کمتر موردبحث و بررسی قرار گرفته ضروری است. در این خلأ علمی روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه تحقیق مرور متون و منابع است. نتایج نشان می دهد بهره گیری از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در ساختمان ها می تواند منجر به تحقق بیشتر و بهتر اهداف معماری پایدار در راستای حفظ منابع طبیعی شود.
منظر به مثابه دارایی مشترک (پیر دونادیو)
حوزههای تخصصی:
نخستین بیانیه انجمن علمی معماری منظر ایران
حوزههای تخصصی:
تأسیس انجمن علمی معماری منظر ایران در بهمن ماه 1391 نقطه عطفی در جامعه علمی و حرفه ای ایران در ارتباط با مقوله مکان و فضا بود.
دستاوردهای نوین دانش بشر و رویکردهای نویافته او در مواجهه با محیط و پیرامون، علم منظر را پدید آورد که با سرعت خیره کننده ای در جهان در حال رشد و توسعه است. همنشینی آن با علوم دیگر مستمراً زمینه ها و رشته های جدیدی را خلق می کند که هر یک نیازی از انسان فرهنگی امروز در قبال تنگناهای محیط زندگی او را برآورده می سازد.
سال اول انجمن علمی معماری منظر ایران به تدوین اساسنامه، تنظیم مقدمات تشکیلات خود، استقرار نهادهای قانونی و آگاهی رسانی به دست اندرکاران مصروف شد.
اینک در پایان نخستین سال فعالیت انجمن، بیانیه 10 نفر اعضای هیئت مؤسس در پاسخ به سؤال کلی ضرورت تشکیل انجمن از نظرگاه های مختلف در قالب یک بیانیه تحلیلی در اولین کنگره سالیانه انجمن علمی معماری منظر ایران در 21 اسفندماه 1392 تقدیم علاقه مندان می شود.
امید که راه تعالی جامعه ایران با مشارکت جوانان و متخصصان این حوزه هر چه هموارتر و دست یافتنی تر شود.
میزگرد : منظر و اکولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
میزگرد علمی با موضوع ارتباط «اکولوژی» و «منظر»، با هدف بررسی این رابطه و تبیین و توضیح دانشی که «اکولوژی منظر» خوانده می شود، با حضور اساتید و صاحب نظران حوزه های منظر و اکولوژی در پژوهشکده نظر برگزار شد. در این میزگرد که با مدیریت دکتر سید امیر منصوری مدیر گروه معماری منظر در دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده نظر برگزار شد، مهندس مهدی شیبانی، استاد معماری منظر در دانشگاه شهید بهشتی، دکتر محمدرضا مثنوی، معمار و دانشیار دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران، دکتر احمدرضا یاوری دکترای محیط زیست و دانشیار در دانشگاه تهران و دکتر حسن تقوایی مدیر گروه معماری منظر در دانشگاه شهید بهشتی به تبادل آراء درباره اکولوژی منظر پرداختند.
«بهشت ثانی» و «کوچه آراسته از خرمی»، شکل و جایگاه خیابان (ها) در جعفرآباد و قزوین صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که قزوین به عنوان پایتخت شاه طهماسب انتخاب شد، دولتخانه و مجموعه ای از باغ ها، در اراضی موسوم به زنگی آباد ساخته شدند. با تخریب بخش وسیعی از مجموعه صفوی قزوین، آثار ناچیزی از آن باقی مانده است. این آثار ناچیز و منابع دیگر همواره دست مایه قرار گرفته اند تا شکل شهر و طرح دولتخانه و باغ های مجاور آن آشکار شود. با وجود این، به نظر می رسد اطلاعات موجود برای فهم طرح شهر صفوی و خصوصیات اجزای مهم آن همچون خیابان کافی نیستند و شکل، طرح و خصوصیات خیابان صفوی به اندازه کافی مطالعه نشده است. این مقاله به دنبال یافتن موقعیت و خصوصیات خیابان یا خیابان های دارالسلطنه قزوین است. شاعر دربار، عبدی بیگ شیرازی به دستور شاه، دارالسلطنه و از جمله باغ سعادت، کاخ ها و برخی خیابان ها و میدان ها را توصیف کرده است. این توصیفات، سندی مهم برای فهم فضاهای شهر جدیدی است که در زمان طهماسب در شمال قزوین ساخته شد. برخی از جهانگردانی که به قزوین رفته اند، مشاهدات خود را از دربار صفوی در بخش هایی از دست نوشته ها و ترسیم های خود شرح داده اند. از میان آن ها پیترو دلاواله، دن گارسیا فیگوئروا و انگلبرت کمپفر بیشتر از دیگران، اطلاعاتی درباره دارالسلطنه قزوین ارائه کرده اند. در این مقاله که روشی تفسیری و توصیفی تاریخی دارد، ابتدا شرح عبدی بیگ از خیابان های مجموعه مطالعه شده است. با شناخت فضاهای توصیف شده در شعر و تطبیق ویژگی های آن ها با ترسیم های کمپفر و نوشته های دلاواله و فیگوئروا، موجودیت و موقعیت خیابان یا خیابان ها و ارتباط آن ها با یکدیگر در بستر شهر قابل فهم است. بر این اساس به جز خیابان شمالی جنوبی و خصوصی درون باغ اطراف ارشی خانه و سایر خیابان های درون باغ ها، دو خیابان در بیرون باغ های خصوصی قابل شناسایی است: نخست، خیابانی نیمه عمومی که میان سردر عالی قاپو و سردر باغ اطراف ارشی خانه قرار دارد و دوم، خیابانی که سردر عالی قاپو را به شهر قزوین متصل می کند و انتهای جنوبی آن نزدیک جلوخان مسجد جامع بوده است.
Construction and Normalization of the Scale of Creativity in Architectural Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
73 - 86
حوزههای تخصصی:
The ultimate goal of architectural s tudios is creative design. To achieve this goal, evaluating creativity in architecture education is considered as one of the important pillars of education. Due to the need for evaluation, the purpose of this s tudy is to cons truct a tes t for measuring design creativity based on Torrance's components of creativity in architecture so that it can be used in design education. Therefore, this s tudy seeks to create a measurable criterion for the components of Torrance using the innovative problem-solving method of Triz to evaluate creativity. The present s tudy is descriptive-correlational. The research sample includes 32 architecture s tudents selected by the available sampling method. Tes t validity is confirmed through confirmatory factor analysis ((χ2 / df = 1.68), (CFI = 0.97), (GFI = 0.98), (AGFI = 0.97) and (0.08 = RMSEA)), which shows that the model fits the data. The correlation between the creativity scale in architecture and Torrance creativity and CREE is significant, indicating the scale's convergent validity. In addition, through the split-half technique and in the method of random pairs, the. coefficient of validity for the component of flexibility, originality, expansion, and the total scale is equal to 0.90, 0.80, 0.75, and 0.91, respectively. Due to the good psychometrics of this tool reported in the research, it is a valid tool that can measure the increase in creativity components in architectural design and can be used in architectural s tudios and educational and psychological research
راه کارهای بهینه سازی معماری فضای داخلی با بهره گیری از شاخصه های سبک مینیمال
حوزههای تخصصی:
مشکل کوچک بودن خانه ها امروزه به معضلی تبدیل گشته است که درکنار عواملی مانند تغییر سبک زندگی و نگرش و فرهنگ عامه مردم باعث شده است تا لزوم اتخاذ رویکردی جدید در چیدمان خانه های مسکونی ضروری باشد. یکی از راه حل هایی که برای این مسئله اندیشیده شده است، ایجاد خلوص و خلوت بیشتر فضایی از طریق خلاصه سازی مبلمان و اجزای داخلی خانه هاست. یکی از راه کارهایی که می تواند معماران و طراحان داخلی را در این امر یاری رساند استفاده از مبلمان و وسایلی در خانه است که چند کاربردی بوده و با صرف کمترین فضا بیشترین نیازهای فضایی استفاده کننده را برآورده می کند. امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی خصوصاً در کشورهای صنعتی، طراحی و ساخت وسایل چند کاربردی به شاخه ای جدید در ساخت مبلمان تبدیل شده و استفاده از این وسایل در خانه های مدرن چه به دلیل زیبایی و تزیین و چه به سبب کاربردی بودن روزبه روز بیشتر متداول می شود. ما بامطالعه و بررسی سبک معماری مینیمالیسم درصدد آن هستیم که تأثیرات آن را بر زندگی روزمره افراد بیابیم و مشکلاتی همچون کوچک بودن خانه ها که معضلی بزرگ برای جامعه است را با استفاده از سبک معماری مینیمال حل کنیم.
مناسب سازی فضاهای شهری برای فعالیتهای فرهنگی (نمونه موردی: محدوده بازار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
109-117
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری، نظیر خیابانها، میادین، بازارها و فضاهای باز از جمله مهمترین فضاها در بازتاب فرهنگ یک کشور و تأمین اجزاء و عناصر هویت آن هستند. کیفیت این فضاها بر نحوه انجام فعالیتها و میزان حضورپذیری آنها تأثیر گذار است. فضاهای شهری عرصه هایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگیِ مردمان هر جامعه هستند. زمینه سازی برای چنین عرصه هایی، نیازمند ایجاد تمهیدات کالبدی و عملکردی لازم است. هدف از این تحقیق ارائه راه کارهایی برای مناسب سازی فضاهای شهری به منظور وقوع رخدادهای فرهنگی و جمعی می باشد. برای انجام مطالعات میدانی محدوده بازار تهران انتخاب شد. انتخاب این محدوده به این دلیل بود که محدوده بازار تهران در بافت تاریخی و مرکزی شهر تهران واقع شده و از دیرباز محل آمد و شد مردمان و تعاملات اجتماعی بوده و همچنین بستر تحولات متعدد در طول تاریخ شهر تهران است. این محدوده جزء محدوده های هویت بخش شهر تهران نیز قلمداد می شود. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی می باشد . در این تحقیق پس از مطالعات نظری و بدست آوردن چارچوب مفهومی، به شناخت و تحلیل محدوده مطالعاتی از طریق انجام مشاهدات میدانیِ کارشناس محور اقدام شده است. در ادامه برای تحلیل داده های تحقیق از جدول تحلیل سوات استفاده گردید. در پایان بر اساس تحلیل های جدول سوات اهداف عملیاتی ، راهبردها و راه کارهای کالبدی و عملکردی برای تحقق هدف اصلی پژوهش (مناسب سازی محدوده مورد مطالعه، برای برگزاری مراسم فرهنگی و جمعی ) ارائه شدند .
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.
تاثیر نور در ایجاد امنیت روانی هنرستان های هوشمند
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که "آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر نور پردازی در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از نور پردازی و رنگ پردازی مناسب، هم چنین استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، در ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
نقدی بر کتاب «تحقیق در معماری منظر: روش ها و روش شناسی»، مصادره کردن مفاهیم به نفع موضعی عملگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
54 - 56
حوزههای تخصصی:
در این کتاب، معماری منظر با تعابیر مختلفی همچون حوزه، اینتر ، مولتی و ترنس دیسیپلینی، در مرز میان سه امپراتوری علوم طبیعی، اجتماعی و هنر عنوان شده است. از طرفی با تفکیک «تحقیق [برای] پروژه » از «پروژه تحقیقاتی »، تحقیق آکادمیک را تعریف و از غیرآکادمیک جدا می کند. تحقیقی که به ضرورت باید شاهدپایه، دقیق و خلاقانه باشد. ازاین رو ویژگی مرزی معماری منظر یک تیغ دو لبه عنوان شده است. چراکه تفاوت تعاریف فنی و زاویه نگاه های سه امپراتوری دخیل در آن ممکن است آشوب ایجاد کند. آشوبی که هم می تواند به خلاقیت، هم می تواند به کم توانی منجر شود. برای این مشکل، پیشنهاد کتاب یک رویکرد روندی است. درواقع در این کتاب برای ویژگی های متمایز تحقیق در معماری منظر و مشکل های خاص آن -که به خوبی به برخی از مهم ترین آن ها اشاره شده- موضعی عملگرا اتخاذ و پیشنهاد شده، که محور نقد حاضر است.
الگوی نوین از دستور زبان شکل در معماری خانه امروز؛ نمونه موردی : خانه های مجموعه ای قاجاری شهرهای تبریز و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : با توجه به سرعت تغییرات ایجادشده در حوزه های معماری، نمی توان گفت این هنر عاملِ ارتقای کیفیت های زیستن نیز بوده و جوابگویی به ابعاد جامع تری از نیازهای انسان را به همراه داشته است. ساکنان بناهای امروز در بیشتر موارد از فضاهای زیست خود ناراضی و با وجود گسترش امکانات، بناهای امروز زیباتر و انسانی تر از بناهای دیروز نیستند. در مواردی، معماری به یک سرپناه یا نمایشی از سلایق فردی معمار و کارفرما تقلیل یافته و از شأن حقیقی خود دور شده است. آنچه امروز نمایان است، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. این مقاله برآن است که با توجه به گذشته ما ، چرا ساکنان بناهای امروز در بیشتر موارد از فضاهای زیست خود رضایت نداشته و واکنش های طبیعی و احساسی خود را نسبت به محل زندگی شان ازدست داده اند. افق دید این مقاله تبیین الگویی نوین با استفاده از دستور زبان شکل<sup>1 </sup>برای خانه معاصر بر اساس جوهره معماری خانه های دوران قاجار است. هدف : این مقاله برآن است که با استناد به ویژگی های کالبدی و معناییِ خانه های مجموعه ای<sup>2</sup> دوره قاجارِ شهرهای تهران و تبریز، به الگویی قابل استفاده در خانه های امروز دست یابد. در این راستا اهداف زیر مطرح می شود: 1. چگونگی تبیین الگوی نوین با استفاده از دستور زبان شکل 2. چگونگی ایجاد شکل های پایه در خانه های مجموعه ای قاجار شهرهای تبریز و تهران 3. درک معنایِ نهفته در شکل های متنوع خانه های قاجاری تبریز و تهران. روش تحقیق : این پژوهش از نوع کیفی است؛ فن تحلیل داده ها، دستور زبان شکل است. دستور زبان های شکلی، سامانه های تولیدکننده ای هستند که بر پایه مجموعه ای از قاعده های شکلی به طراحی منجر شده و برمبنای الگوریتم کار می کنند. الگوریتم فرایندی است با خروجی هایی که حاصل دستورالعمل ها یا قوانینی برای اجرا در مجموعه ای از داده هاست. روش شناسایی قوانین، تأویل پدیدارشناسانه خانه های دوره قاجاری با روش ماکس ون منن<sup>3</sup> است. کیفیت خانه قاجاری در این مقاله به عنوان یک تحقیق پدیدارشناسانه بر مبنای بیان تجربه زیسته در مکان چهار خانه قاجاری استوار است. خروجی ها نیز الگوهای نوین خلق شده هستند. نتیجه گیری : در فرایند دستورزبان شکل، داده ها، چهار خانه منتخب پژوهشگر است. ترسیم اشکال پایه بر اساس چگونگی قرارگیری فضاها در این خانه هاست؛ مجموعه قوانین با روش پدیدارشناسی ون منن تعریف می شود. قوانین از طریق مصاحبه های عمیق و تأویل و تفسیر مصاحبه ها با افرادی که تجربه زیستن در خانه های انتخاب شده دارند، وضع می شود. درنهایت درون مایه های اصلی حاصل از این روش "پیوند با محیط، شادی، آرامش، جدایی از زندگی روزمره" استخراج شده که در فضاهایی چون ایوان، زیرزمین، فضای سبز و هشتی و شاه نشین نمایان می شود. این فضاها درواقع، قوانین دستورزبان شکل هستند. در آخردر فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، در درخت تصمیم گیری، به ایجاد الگوهای جدید منجر می شود.
توسعه چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا در مکان های فرهنگی تاریخی ؛ (با نگاهی به فرهنگ اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1-14
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بدنبال تحولات صورت گرفته در نگرش به میراث فرهنگی و ارزش های آن، رویکرد مدیریت مکان های فرهنگی -تاریخی نیز دستخوش تغییرات گردیده است. رویکرد ارزش مبنا به عنوان رایج ترین رویکرد مدیریتی از اواخر قرن بیستم مورد توجه مجامع علمی در سطح بین المللی قرارگرفته است; این رویکرد که به واسطه منشور بورا به جامعه حفاظتی ارائه گردید، از طریق تجربیات عملی مؤسسه ی حفاظتی گتی و نظریه های افرادی همچون جیمزکر توسعه یافت و بعدها به سازمان ها و مؤسسات بین المللی دیگری راه یافت. بررسی اسناد بین المللی، نظریه های مرتبط، جایگاه و اولویت ارزش های میراث فرهنگی در قرآن کریم و نهایتاً مدیریت بر مبنای نظام ارزشی فرهنگ اسلامی نشانگر آن است که رویکرد ارزش مبنا، پاسخی مناسب برای شناخت جنبه های پیچیده و در حال توسعه میراث ارائه می نماید که هدف اصلی آن حفظ اهمیت معنایی مکان و ارتقاء ارزش هایی است که توسط همه ی گروه های جامعه به آن نسبت داده می شود و دستیابی به این هدف از طریق برنامه ی مدیریتی ساختاریافته و مبتنی بر سیستم ارزشی جامعه میسر می گردد از این رو مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و دستورالعمل های عملیاتی سازمان های بین المللی از یک سوی و دیدگاه های صاحب نظران و جایگاه میراث فرهنگی و ارزش های آن در فرهنگ اسلامی از سوی دیگر، با بهره گیری از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا در پی توسعه چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا از طریق ارائه فرآیند کلی برنامه ی مدیریتی می باشد. بر مبنای چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا در این مقاله، اهمیت معنایی مکان که خود در برگیرنده ارزش های میراث است و بر مبنای سیستم ارزشی جامعه اسلامی و مد نظر قرار دادن اولویت بندی آن ها از دیدگاه قرآن کریم تنظیم می گردد به عنوانِ هسته ی اصلی چارچوب پیشنهادی معرفی می گردد. به منظور حفظ اهمیت معنایی مکان باید سه مرحله درک مکان، سیاستگذاری و مدیریت مورد توجه واقع شوند و این فرآیند به واسطه مشارکتِ متخصصان حفاظت، جامعه محلی و ذینفعان محقق می گردد.
بررسی مفهوم زمان در پیدایی منظر
حوزههای تخصصی:
نگاه منظرین به حمام های عمومی، بررسی عناصر و کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
34 - 43
حوزههای تخصصی:
حمام عمومی از جمله فضاهای مهم در ساختار شهر محسوب می شد. این فضا در دهه های اخیر نقشی مهم در فضای فرهنگی اجتماعی ایران ایفا کرده است. مکانی با خصوصیات معماری منحصر به فرد که کارکردهای متفاوتی را در زندگی ایرانیان داشته است. به گونه ای که در بررسی آن نمی توان صرفاً به فضای کالبدی فارغ از معنا و مفهوم آن فضاها نگاه کرد و این درواقع ضرورت نگاه منظرین به حمام عمومی را آشکار می سازد. حمام به عنوان یکی از عناصر شهر، علاوه بر کارکردهای طبیعی خود در بهداشت و نظافت، کارکردهای متفاوتی در ساختار جامعه و نقش مهمی در ارتباطات اجتماعی داشته است. در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی ارائه شده و ابزار جمع آوری اطلاعات آن، کتابخانه ای بوده است، به اجزاء مختلف حمام و کارکردهای اجتماعی آن پرداخته شده است. سعی بر آن است که با نگاهی منظرین، برخی دیگر از دلایل رونق حمام در ایران مورد بررسی قرار گیرد.
هم افزایی گره شهری و شریان های حمل ونقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
مرز بین شریان های حمل ونقل بیرون از شهر با بافت شهری از چالش برانگیزترین مقوله های ساماندهی منظر شهرها به شمار می رود. عموماً زیرساخت های ریلی عاملی در گسست منظر شهرها بوده و حل معضلات ناشی از این گسست دخالت تخصص های مختلف حوزه شهر را می طلبد. از سوی دیگر شریان های حمل ونقل همچون استخوان بندی کارکردی و حیاتی و به عنوان مولد توسعه شهری، نقش کلیدی در منظر شهری ایفا می کنند. پروژه نوسازی ایستگاه مرکزی روتردام در فرآیند دگردیسی یک گره شهری از جایگاه تاریخی-اجتماعی، با رویکردهای معطوف به زیرساخت ها و بازنگری در منظر شهری، در نقش عامل محرک توسعه و کانون جذب فرایندهای حیات بخش، موجب تحول ساختاری در فضای شهر روتردام شده است. این کانون با اتصال دوباره شریان های شهری گسیخته شده در نفوذ شبکه حمل ونقل ریلی به درون بافت شهری، موجب پیوند دوباره امکانات و موقعیت ها میان شبکه ریلی درون شهری و بین شهری شده است. این طرح راهکارهایی را برای جبران جدایی حاصل از عبور خطوط ریلی از میان بافت شهری پیشنهاد می کند؛ از جمله : افزایش کیفیت فضای شهری با کاهش مرزها و موانع کالبدی و اجتماعی حاصل از حصارها، بهبود تصویر ذهنی شهروندان با افزایش شفافیت، خوانایی و خاطره انگیزی، افزایش حضور مردم، ادراک مکان و تعاملات اجتماعی از طریق هم نشینی جریان های پویای شهری، و بهبود بستر تجربه کیفیت های شهری که در هم افزایی میان گره شهری و لایه های منظر شهری شکل می گیرد. بستر این پروژه با جایگاه خاص در شریان های ارتباطی اروپا و تجربه توسعه همگن در بافت شهری، شرایط قابل قیاسی با شهرهای ایران از نظر موقعیت استراتژیک و برنامه های بلندمدت توسعه دارد و به این سؤال پاسخ می گوید که «قابلیت های پنهان در شریان های شهری چگونه می تواند از معضلات شهری تبدیل به فرصت های توسعه شهری گردد؟». رویکرد تحلیل موضوع در این بررسی، کاربردی و از نوع ارزیابی است، روش جمع آوری اطلاعات موردی و روش تحلیل داده ها کیفی است.
مدل مفهومی ارتباط معنایی هنر و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش : ارتباط هنر و فضای شهری در طول تاریخ موجب انتفاع هر دو پدیده بوده است. اما شتاب تحولات سده گذشته موجب چالش هایی در زمینه ارتباط هنر با فضاهای شهری در کشور ما شده، به گونه ای که هنر به کارگرفته شده در شهر بیش از هر چیز ماهیتی فرمایشی و الصاقی دارد و نه مردمی، واجد معنا و همخوان با ویژگی های فضا. در ارتباط با ارتقای کیفی فضاهای شهری دو نگاه اصلی به پدیده هنر شهری وجود دارد : «هنر به منزله وسیله ای برای زیباسازی فضا» و «هنر به منزله وسیله ای برای تقویت ارتباط ذهنی مخاطب با فضای شهری». در دیدگاه دوم، تأکید اصلی بر ارتقای معنای فضای شهری از طریق هنر است. ارتباط هنر و فضای شهری در لایه عمیق تر ذهنی و معنایی، مستلزم کشف سازوکار ارتباط مخاطب/کنشگر با فضا و هنر شهری است که دغدغه اصلی این پژوهش است. هدف پژوهش : این پژوهش به دنبال ارایه چارچوبی مفهومی به منظور توضیح ارتباط بهینه دو پدیده هنر و فضاست. با این هدف، پس از بررسی بعد معنایی فضای شهری از خلال آرای صاحبنظران، نیز بررسی سازوکار انتقال معانی توسط هنر، مدلی برای نحوه همکاری هنر در ساخت، تقویت و بازیابی معنای فضای شهری ارایه شده است. روش پژوهش : روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، از طریق تحلیل مقایسه ای سازوکار انتقال معانی هنر و فضای شهری، مدل اولیه پژوهش ارایه شده است. مضامین ارتباطی در قالب «هنرمند و قدرت ها/کالبد»، «مخاطب جمعی/اجتماع»، «مخاطب فردی/شخص» از مدل، استخراج شده و سپس با بررسی این مضامین از طریق تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، ابرهنجارها و هنجارهای معطوف به هنر و فضای شهری استنتاج شده است. نتیجه گیری : ابر هنجارها، سه مفهوم اصلی «زمینه گرایی فرهنگی»، «دموکراسی» و «تجربه زندگی روزمره» هستند که خود به هنجارهایی هم در ارتباط با به کارگیری هنر در فضا و هم در ارتباط با نحوه انطباق فضای شهری با هنر مشتق می شوند. همچنین به تأثیراتی که این هنجارها از طریق معنابخشی به فضای شهری بر کیفیت آن می گذارند نیز پرداخته شده است.
تحلیل تاثیر احداث زیرگذر خیابان کریم خان زند شیراز به عنوان پروژه محرک توسعه بر ادراک شهروندان از کیفیت های محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروژه های محرک توسعه می توانند نقش تاثیرگذاری بر ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری داشته باشند و زمینه تقویت ابعاد اقتصادی، هویتی و اجتماعی این گونه فضاها را فراهم آورند. از این رو هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی ادراک شهروندان از کیفیت های محیطی فضاهای شهری در دو بازه زمانی قبل و بعد از انجام یک پروژه محرک توسعه است. به این منظور پروژه احداث زیرگذر در خیابان کریم خان زند شیراز و فضاهای شهری شکل گرفته در محدوده مجموعه بناهای تاریخی زندیه (بازار وکیل، ارگ کریم خان و باغ نظر) به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. در این پژوهش از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کسبه، شاغلین و ساکنان بالای 18 سالی بودند که از فضاهای شهری موجود در محدوده پروژه زیرگذر احداث شده به صورت مداوم استفاده می کردند. با توجه به نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه آماری، حجم گروه نمونه 384 نفر بوده و تعداد آن با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. به منظور پیشبرد پژوهش، مولفه های محیطی دسترسی، امنیت، خوانایی، هویت، جذابیت، انطباق پذیری، تعامل اجتماعی و کارایی اقتصادی در قالب ابعاد چهارگانه عملکردی، ادراکی، زیباشناختی و زیست محیطی معرفی شده اند و ادراک شهروندان از وضعیت هر کدام از این مولفه ها در دو بازه زمانی قبل و بعد از احداث پروژه با استفاده از تکنیک پرسشگری بررسی و تحلیل شده است. برای مقایسه گویه های مرتبط با هر کدام از کیفیت ها در قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون Wilcoxon استفاده شده است. نتایج حاصل از این آزمون نشان می دهد که از نظر پاسخگویان بیشترین اثرگذاری در مولفه دسترسی با میانگین 1.78 رخ داده است و پس از آن مولفه های خوانایی و کارایی اقتصادی با میانگین1.87 قرار دارند. همچنین در این پژوهش راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری ارائه شده است که با پروژه های محرک توسعه در ارتباط هستند.