ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
۳۵۶۱.

بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیوه معماری قاجار شیوه معماری پهلوی اول مدارس دوره قاجار و پهلوی اول اصفهان معماری باستان گرای اصفهان مدارس میسیونرهای انگلیسی اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۸ تعداد دانلود : ۴۹۷
بیان مسئله: بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران موجبِ پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور و شهر اصفهان شد. این مدارس از نظر محتوای دروس و معماریِ بنا با مدارس سنتی متفاوت بودند. در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول، به تبع افزایش جمعیت در ایران و نیز سیاست دولت وقت در زمینه توسعه کمّی مدارس به منظور تربیت نیروی متخصص، ساخت مدارس در دستور کار قرار گرفت. اهمیت تحقیق حاضر از آن حیث است که اکثر پژوهش ها درباره معماری مدارس اصفهان به مدارس سنتی (مدارس علمیه) شهر اصفهان می پردازند، و به معماری مدارسِ معاصر، خصوصاً در دوره های مذکور، و روند شکل گیری آن کمتر توجه شده است. هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناخت عوامل تاریخی-سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ تأثیرگذار بر شکل گیری مدارس نوین اصفهان در دوره های مذکور، و شناخت ماهیت معماری و مقایسه ساختار کالبدی و شیوه معماری این مدارس با یکدیگر است. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی انجام شده است. پنج مدرسه به عنوان نمونه موردی برگزیده شدند و تاریخچه شکل گیری آن ها با روش کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس، با روش میدانی، اطلاعات مدارس کامل شد و این مدارس براساس هدف پژوهش با یکدیگر مقایسه شدند. نتیجه گیری: از مهم ترین عوامل شکل گیری مدارس نوین می توان به انقلاب مشروطیت، نقش حکومت پهلوی اول، میسیونرهای انگلیسی، و استادکارهای بومی شهر اشاره کرد؛ در مورد دوره پهلوی، تمایل حکومت به ایجاد شیوه باستان گرایی در معماری، در مورد میسیونرها، تحولات دو قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و تغییر ساختار آموزشی غرب و احداث چند مدرسه در اصفهان توسط میسیونرهای فرانسوی و انگلیسی و تأثیر آن ها در ایجاد ساختار معماری مشابه مدارس غربی، و در مورد آخر حضور استادکارهای بومی (اصفهانی) در این شهر و تمایل آن ها به اجرای شیوه سنتی (اصفهانی) در معماری مدارس، تعیین کننده بوده اند. این عوامل در کنار هم منجر به ایجاد نوعی معماری تلفیقی در ساختمان های اکثر مدارس اصفهان در دوره های مذکور شده است.
۳۵۶۲.

قدرت و مقاومت در بازنمایی پیکره زن در آثار اعضای انجمن هنرمندان نقاش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نگاه خیره نقاشی معاصر انجمن هنرمندان نقاش ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۷ تعداد دانلود : ۷۱۲
تعاریف متعدد از "" قدرت "" ، دو رویکرد متفاوت برای آن در نظر می گیرد، رویکردی جهت دار و از بالا به پایین که در آن فاعل قدرت، عامل اعمال آن بر مفعول قدرت بوده و در مقابل، رویکرد فوکویی قدرت است که فاقد جهت بوده و سوژه در یک زمان می تواند فاعل و مفعول قدرت باشد. در این رویکرد، راه برای مقاومت در برابر قدرت باز است و این شکل از قدرت، شکل دهنده زندگی انسانی خواهد بود. در اعمال قدرت به ویژه قدرت جنسیتی می توان از ابزار متعددی بهره گرفت، یکی از این ابزارهای بسیار قوی، نگاه است. تئوری های خیره نگری که به بررسی چگونگی اعمال قدرت به ویژه قدرت مردانه بر پیکره زن می پردازند، بامطالعه نگاه خیره به ویژه نگاه خیره مردانه لذت جویانه، راهی برای چگونگی بیان قدرت در آثار بصری و تجسمی ایجاد می کنند. در این پژوهش، نگارندگان با استفاده از تئوری "" نگاهِ خیره "" و در نظر گرفتن رویکرد فوکویی قدرت، ضمن گردآوری اطلاعات اسنادی به تحلیل محتوا با کمک منابع دیجیتال متکی بر شیوه های کمی و کیفی پرداخته اند، تا با بررسی پیکره های زن بازنمایی شده در آثار اعضای انجمن هنرمندان نقاش ایران و مطالعه نگاه خیره در آثار، تحلیل چگونگی اعمال قدرت در بازنمایی پیکره زن انجام شود. هدف این پژوهش، پاسخ به پرسش اصلی چگونگی اعمال قدرت در بازنمایی پیکره زن در آثار نقاشی و نیز بررسی چگونگی بازنمایی زن در موقعیت قدرت و ارتباط آن با نگاه این پیکره به مخاطب است. بر مبنای فرضیه پژوهش، هنرمند نقاش با مقاومت در برابر سلطه نهاد قدرت ناظر، با دلایل فرهنگی و مذهبی با استفاده از تکنیک های تجسمی از سوژه کردن زن در برابر کلیشه های قدرت جنسیتی امتناع کرده است. در این پژوهش با مطالعه انواع نگاه خیره مطرح شده از سوی چندلر، در بازنمایی پیکره زن، ارتباط عوامل تجسمی، نگاه و قدرت و مقاومت بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، هنرمند نقاش، زن بازنمایی شده را به عنوان موجودی منفعل و تحت سیطره به تصویر نکشیده است، به این معنا که زن، سوژه کنشِ در معرض نگاه قرار گرفتن واقع نمی شود. در رویکردی که با مسئله مقاومت مطرح شده از سوی فوکو در روابط قدرت منطبق است، زن با بازگرداندن نگاه، به ویژه نگاه خیره به سوی مخاطب، در جایگاهِ فاعلِ قدرت قرار می گیرد. در این بازنمایی، هنرمند از کلیه عوامل و مبانی تجسمی بهره گرفته و به خصوص با قرار دادن زن در زاویه دید هم تراز با خود و مخاطب، او را در موقعیت قدرتی برابر قرار می دهد. اما رابطه هنرمند و مخاطب رابطه رایج قدرت است، مخاطب فرصتی برای اعمال قدرت بر هنرمند نداشته و این هنرمند است که با مهارت فنی خود، بیننده را به چگونه دیدن هدایت می کند. ممانعت های فرهنگی که متأثر از فرهنگ اجتماعی و مذهبی هنرمند است، از احساسات بصری لذت جویانه تأثیر بیشتری ایجاد می کند و باعث می شود علیرغم اینکه هنرمند، زن را اغلب بدون پوشش سر بازنمایی می کند، با نهاد قدرت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ناظر بر فعالیت انجمن نقاشان هم راستا شده و از نمایش زن برهنه به عنوان سوژه نگاه لذت جویانه امتناع ورزد.
۳۵۶۷.

بررسی میزان انطباق پذیری پارک های شهر تهران با رویکرد شفابخشی باغ ها

کلیدواژه‌ها: باغ های شفابخش شاخصه های شفابخشی و اکولوژیکی پارک های شهر تهران سلامت عمومی و روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۱۷
باغ های شفابخش به عنوان باغ های موثر در سلامت جسمی و روانی در محیط های مصنوع به دور از بیم زندگی پرمخاطره امروزی، افزون بر خدمات آموزشی، درمانی، طب سنتی و گیاهان دارویی، برای مراجعه کنندگان خود آرامش روحی و روانی به ارمغان می آورد. اثرات منفی جسمی – روانی محیط های بسته، تاریک و شلوغ شهری بر انسان، به مانند: اضطراب، افسردگی، خستگی روانی و... لزوم طراحی و اجرای باغ های شفابخش را در محیط های مصنوع مسلم و محرز می نماید. در این پژوهش از طریق تحلیل و تفسیر منابع متعدد و معتبر، سعی شده است تا عوامل موثر در شفابخشی باغ ها شناسایی گردد، تا اولاً تأثیرات و چارچوب این شاخصه ها و مولفه های شفابخشی در هر گونه از کاربری ها و عرصه ها، تدوین شده و دوماً با توجه به شاخصه ها و مولفه های شفابخشی باغ ها، از طریق مشاهده محقق و پرسشنامه انطباق پذیری، در 8 پارک شهر تهران مورد ارزیابی و نظرسنجی کاربران قرار گیرد، تا نقاط قوت، ضعف، انطباق پذیری و رضایت مندی کاربران از پارک ها شناسایی شده و برای بهبود سطح کیفیت و عملکرد پارک ها، این موارد را در طراحی و بازطراحی لحاظ نمود. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن است پارک های شهر تهران از نظر میزان شاخصه های شفابخشی و نیز اکولوژیکی در اکثر سطوح، در موقعیت ضعیف و یا بسیار ضعیف قرار دارند. از اینرو، مطالعات این تحقیق، ضرورت طراحی و بازطراحی پارک ها را براساس اصول علمی روشن می سازد.
۳۵۷۰.

تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه؛نقدی بر زندگی روزمره در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا دیالکتیک هگل و مارکس تریالکتیک لوفور چرخه دوم انباشت سرمایه زندگی روزمره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۶۹۸
بیان مسئله: فضای لوفوری با فاصله گرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضای لایتناهی ریاضیدانان و فضای ذهنی فیلسوفان وارد حوزه اجتماعی می شود. این فضا به زعم لوفور هم تولید و هم مصرف می گردد و به تعبیری، نوعی کالای تولیدی و در عین حال محصول مصرفی به شمار می رود. برهم نشست تولید مادی، تولید ایدئولوژی و تولید معنا در یک مکان و در یک زمان به عنوان عناصر اصلی تولید فضای اجتماعی شناخته می شود که طی یک فرایند تریالکتیکی (و نه دیالکتیکی) بازتولید می شود. درهم تنیدگی نظریه لوفور، با مدار ثانویه انباشت سرمایه، که هاروی آن را مطرح کرد، تأثیر شگرفی بر انضمامی ساختن کارکرد سرمایه داری دارد. فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه حامل فراورده هایی است که اغلب متفکرین چپ گرا آن را به شیوه های ارتجاعی تمدن نسبت می دهند. آنچه اهمیت فزاینده تری نسبت به فراورده های فضای سرمایه دارانه دارد تحلیل فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم است که در این زمینه، هاروی، به عنوان شارح اصلی نظریات لوفور، پیشگام است. برهم نشست و تحلیل نظریات لوفور و هاروی در نقد زندگی روزمره و چگونگی گریز از فضای سرمایه و چرخه تریالکتیکی از اصلی ترین مسائل این پژوهش به شمار می رود. اهداف پژوهش: نقد زندگی روزمره در فضای زیسته که آکنده از تسلط سرمایه بر آن است از اهداف اصلی این پژوهش به شمار می رود که فرایندهای تولید فضا و سپس فراورده های آن در این پژوهش با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و اشتراکات نظری آنان به تحلیل کشیده می شود. روش پژوهش: این پژوهش دارای روش توصیفی-تحلیلی و، از لحاظ هدف، بنیادی می باشد. مسئله اصلی با استفاده از منابع مرجع و اصیل به واکاوی گذاشته می شود تا در نهایت، نقد زندگی روزمره در فضای زیسته صورت گیرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس این فرضیه بنا نهاده شده است: «زندگی روزمره شهروندان در فضای زیسته یا چرخه دوم انباشت سرمایه، حامل ابژگی و انفعال و مصرف گرایی آنان است»، نشان می دهد که فضای سرمایه دارانه با پیش ران فرایند تریالکتیکی به سوی بنانهادن شهروند منفعل (مصرف گرا) و پایه گذاری سوژه و ابژه در حرکت است که تأثیرات آن، علاوه بر فضای شهر، بر فضای زندگی حاکم است.
۳۵۷۱.

عملکرد نمایه ای شرق شناسی در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر ایران نمایه شرق شناسی خوشنویسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۶۲۸
بیان مسئله: هنر دو دهه اخیر ایران تاکنون از جنبه های مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایش های اصلی آن را بازتولید گفتمان شرق شناسی دانسته اند. در همین رابطه، مسئله پژوهش این است که چگونه می توان ویژگی های مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرق شناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانه شناسی و تاریخ هنر و به منظور خوانش نقادانه بازتولید گفتمان شرق شناسی، بهره گرفته شده است. هدف: هدف این پژوهش مطالعه انتقادی و تعمیق در چالش های نظری هنر معاصر ایران با تکیه بر مفهوم نمایه است. پرسش اصلی این است که چه مؤلفه هایی ویژگی نمایه ای هنر معاصر ایران را شکل می دهند و چگونه نمایه سازی در هنر معاصر ایران در تطابق با گفتمان شرق شناسی است؟ روش تحقیق: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و داده های آن به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه ها به شکل هدفمند انتخاب شده اند. نتیجه گیری: کاربست افراطی برخی عناصر و نقش مایه های سنتی در هنر ایران دارای کارکردی نمایه ای است که ظرفیت جداسازی مکانی و موقعیت مند کردن آثار هنری را ایجاد می کند. این جداسازی مکانی و موقعیت مندکردن در تطابق با گفتمان شرق شناسی است.
۳۵۷۲.

واکاوی تعامل بین گونه های شکلی مسکن سنتی و ارتباطات فضایی با استفاده از ابزار نحو فضا (نمونه موردی: خانه های سنتی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورودی پیکره بندی فضایی مسکن سنتی لایه های بصری یکپارچگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۶۵۸
شهر کاشان را می توان گنجینه ای از خانه های سنتی ایرانی دانست؛ خانه هایی که متعلق به دوره قاجار بوده و مقوله های اجتماعی فرهنگی و اقلیمی بیشترین تأثیر را در شکل گیری پیکره بندی فضایی این خانه ها داشته است . در ا ین پژوهش با محور قرار دادن ورودی، به تحلیل پیکره بندی فضایی در خانه های کاشان پرداخته شد. در مرحله اول، خانه ها به لحاظ شکلی و کالبدی در چهار دسته قرار گرفتند: خانه های تک حیاطه دوطرف حجم، تک حیاطه سه طرف حجم، خانه های تک حیاطه چهارطرف حجم و دوحیاطه چهارطرف حجم. در مرحله دوم تعداد ورودی ها، جایگاه ورودی ها به لحاظ افقی و عمودی و مسیر مستقیم و غیر مستقیم هنگام ورود به خانه ها مشخص شد، سپس به منظور تحلیل ورودی در هر دسته شکلی، از روش چیدمان فضا بهره گرفته شد. در همین راستا دو شاخص هم پیوندی و عمق قابل پیمایش (ارتباط بصری) در بستر این خانه ها مورد سنجش قرار گرفتند. در مرحله سوم نیز، عرصه بندی فضا های تابستان نشین و زمستان نشین خانه های هر دسته شکلی مبتنی بر نمودار توجیهی و تحلیل گراف نمایانی مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های اصلی پژوهش حاکی از این است که خانه های هر دسته کالبدی شکلی، ارتباطات فضایی شبیه بهکدیگر را رقم زده است، سازمان فضایی عرصهه زیستی ساکنان خانه ها در فصول تابستان و زمستان متفاوت اند. به علاوه رابطه مجموعه ورودی و فضای خانه ها در هر دسته مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دسته کالبدی، تفاوت هایی به لحاظ پیکره بندی فضایی وجود دارد به طوری که در هر دسته، خانه های عمیق و کم عمق به لحاظ بصری دیده می شود، اما معانی اجتماعی فرهنگی مشابهی در هریک از پیکره های کالبدی قابل مشاهده است که مطابق با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی معماری ایرانی اسلامی در شهر کاشان شکل یافته است. همچنین، سازمان فضایی عرصه زیست ساکنان خانه ها در فصل تابستان و زمستان نیز متفاوت بود. در رابطه با ورودی در خانه های هر دسته، مشاهده شد که افزایش تعداد ورودی ها لزوماً موجب کاهش لایه بندی بصری خانه ها در هر دسته و در بین تمامی خانه ها نشده است.
۳۵۷۴.

نویافته های سردر مسجد جامع ارگ بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگ بم مسجدجامع تحول تاریخی سردر منار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۶۱۵
مسجدجامع ارگ بم از زمان پی نهادن تا امروز، روندی طولانی از دگرگونی، مرمت ، بازسازی و نوسازی را از سر گذرانده که بسیاری از این تغییرات تا پیش از زلزله 1382، در کالبد بنا پنهان بود. آشکار شدن ساختار اصلی سردر قدیمی مسجد و منارهای قدیمی متصل به سردر از جمله نویافته های پس از این زلزله است. این نویافته ها دوره بندی های قبلی پیشنهادشده برای مسجد را دچار تردید ساخته و پرسش ها و ابعاد پژوهشی تازه ای را مطرح ساخته است که پیش از این در نظر نبود. این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی شکل اولیه و دگرگونی های سردر، جایگاه زمانی آن را در دوره بندی کلی تحولات مسجدجامع ارگ بم از طریق بررسی اسناد و مدارک مکتوب و برداشت های دقیق میدانی و همچنین گمانه و پی گردی های باستان شناسی و با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی مشخص کند. نتایج مطالعه و بررسی ها نشان می دهد که به رغم اینکه پژوهشگران سردر را منسوب به قرون اولیه اسلامی می دانند، این پژوهش بنا بر شواهد موجود اعم از مانده های معماری موجود، ابعاد خشت ها، ارتفاع پاکار نعل درگاه، پهنای جرز های طرفین ورودی، تنه تنومند و اندازه مغزه میانی منار، بر این باور است که سردر منسوب به قرن هشتم هجری است و همانند سایر سردرهای مظفری تیموری ارتفاعی بلند و تناسباتی کشیده دارد.
۳۵۷۶.

تحلیل هندسه و تناسبات پنجره های ارسی ها (نمونه موردی:هفت ارسی خانه های کاشان)

کلیدواژه‌ها: اُرسی هندسه تناسبات خانه های سنتی کاشان پیمون شبکه های هندسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۸۸۸
خانه های سنتی کاشان نمونه های بی نظیری از معماری با هویت و اصالت ایرانی هستند که زمینه مناسبی برای پژوهش در معماری ایران و یافتن راهکارهایی برای پاسخ به مشکلاتی که امروزه در معماری درگیر آنها هستیم را فراهم آورده اند؛ این خانه ها متناسب با شرایط دوره خود جوابی مناسب بوده اند. پنجره های ارسی یکی از اجزا جالب توجه در این خانه هاست، محصولی از نیاز و هنر انسان ایرانی است، که لازمه فراموش نشدن و احیا ارسی ها پژوهش در زمینه شناخت بیشتر آنها است. برای پی بردن به شیوه طراحی ارسی و احیای آن، نیاز به طرح دقیق کالبدی است، بررسی هندسه و تناسبات ما را با ساختار ارسی آشنا می کند، ساختاری که کالبد آنها را شکل می دهد و واسطه ارتباط با انسان و الفبای طراحی ارسی است، بنابراین پژوهش حاضر به دنبال یافتن رابطه هندسه و ارسی های خانه های کاشان می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات در این مقاله تلفیقی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. برای مشخص شدن جامعه آماری فهرستی از تمامی خانه های ارسی دار کاشان را تهیه شده و معیار انتخاب توجه به سلامت، کیفیت و تنوع طرح هفت مورد از ارسی ها بوده است. با روش توصیفی- تطبیقی، ابتدا خانه ها از نظر شکل ظاهری، نحوه بازشو، محل قرارگیری در خانه و ... مورد مطالعه قرار گرفته اند. سپس در سه بخش نظام اندازه گیری معماری ایرانی(بررسی رابطه ارسی با پیمون)، هندسه ترسیمی (بررسی نسبت و تناسبات در اندازه های ارسی ها) و هندسه ترکیبی (بررسی رابطه ارسی ها با شبکه های هندسی) با هدف دستیابی به رابطه ارسی ها با هندسه بررسی شده اند. در پایان نتیجه حاصل شد که ارسی به عنوان جزئی از معماری خانه در ارتباط با زمینه خود است و از نظم هندسی پیروی می کند و مانند سایر اجزا خانه ایرانی بر اساس پیمون ساخته شده و نسبت های لحاظ شده در بخش های مختلف آن با نسبت های زرین که مورد توجه معماران سنتی بوده ،منطبق است. در اندازه ها نیز پیرو پیمون، در نسبت پیرو نسبتهای زرین و در جایگیری پیرو شبکه های هندسی می باشد. امید است نتایج حاصل قابلیت استفاده در طراحی های امروزی و استفاده از تجربه و هنر نیاکانمان را فراهم کند.
۳۵۷۷.

زیبایی تهرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۵۸۳
کارگاه تخصصی تهران پژوهی در راستای همایش دوم پدیدارشناسی منظر شهری با عنوان «زیباشناسی فضای جمعی» در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. بازدید خانم دکتر «مارتین بوشیه» از تهران و مطرح شدن تفاسیر ایشان از برخی نقاط شاخص آن، مجالی کوتاه برای ارزیابی رویکرد و روش مداخله های زیباسازانه در شهر تهران به شمار می رود. اگرچه مخاطبان اصلی منظر، شهروندان هستند، اما شنیدن نظرات تخصصی با نگاهی متفاوت می تواند مفهوم تازه ای از شهر را در اختیار قرار دهد : یادآوری ظرفیت های موجود شهر، که به واسطه مشاهده هر روزه چندان قابل تشخیص نیست و تلنگری برای درک اشتباهاتی که گاه به سبب برداشت نادرست از مفهوم زیباشناسی رخ می دهد. این برنامه فرصتی بود تا اقدامات حوزه زیباشناسی در تهران با نگاهی دیگر نقد شود؛ نه گفته شود «همه چیز خوب است» و نه آن که «اقدام مثبتی دیده نمی شود». مقایسه تجربیات زیباشناسی تهران با نمونه های جهانی، این امکان را به وجود آورد که زیباسازی در تهران با زاویه ای بازتر بررسی شود.
۳۵۷۸.

معماری، به مثابه ذهنِ بسیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنِ بسط یافته ذهنِ بسیط اگزوگرام شناختِ چندبخشی استعاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۶۷۱
نسبت و رابطه انسان و معماری، معمولاً در قالب علوم رفتاری سنجیده شده است؛ اما این پژوهش، با بهره گیری از رویکرد شناختی (4E) قصد دارد، معماری را به عنوان یک مؤلفهِ شناختی، بررسی کند. این امر، متفاوت از تأثیرگذاری محیط در شناخت است که عمدتاً تحت عنوانِ رویکرد برون گرایی و در قالب هایی مثلِ روان شناسی محیطی، تئوریزه می شود. این رویکرد، معماری را به عنوان بخشِ ضروریِ ذهن و شناخت، معرفی می کند. پرسشِ اصلی این تحقیق این است که چگونه معماری به عنوان مؤلفهِ سببیِ شناخت، عمل می کند؟ مهم ترین هدف این پژوهش فهم جدیدی از چیستیِ معماری و به تبع آن، گفتمانِ جدیدی است که با معماری می توان برقرار کرد، علی الخصوص در زمینه معماری های تعاملی و انطباق پذیر که عملاً به عنوان افزونهِ بدن (پروتز) عمل می کنند. روش این تحقیق در سطحِ راهبرد، آرایه منطقی است که در سطحِ تدابیر، پدیدارشناسیِ تن یافتهِ مرلوپونتی را به عنوان منطقِ بیرونی استدلال، مبنای تحلیلِ معماری، به عنوان ذهنِ بسیط، قرارداده است. در این پژوهش، از طریق اثباتِ نقش الزامیِ استعاره، در شناختِ تن یافته و آگاهی و پس از آن، نقش معماری در تولید استعاره های اولیه و مختلط، پرسشِ تحقیق، پاسخ می یابد. لذا در اینجا استعاره، نه یک صناعت ادبی، بلکه به عنوان زیربنایِ مفاهیم انتزاعی و به شدت وابسته به خصوصیاتِ تنِ عامل (شناسنده) و عملکرد تن، در محیط، فرض می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که معماری به عنوان کالبد، به مثابهِ بخشی از ذهنِ بسط یافته، یا به عنوان یک اگزوگرام عمل کرده و معماری به عنوان فضا، با واسطه رفتارهای حسی-حرکتیِ ما، پدیدآورنده، وزن دهنده و تغییردهنده استعاره های اولیه است، لذا به مثابه ذهن بسیط و ذهنِ چندبخشی، عمل می کند.
۳۵۸۰.

طراحی فضاهای شهری دوستدار سالمند و معلول (نمونه موردی: منطقه تفریحی و گردشگری شورابیل)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری سالمند معلول منطقه گردشگری شورابیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۵۴۶
رشد و گسترش شهرها و تغییرات به وجود آمده در طرح ها و مناظر شهری، هماهنگی لازم را با افزایش جمعیت و سیر صعودی سن افراد و معلولیت را نداشته است. از ارائه و اجرای بسیاری از طرح ها، به خوبی می توان دریافت که در آن ها به نیازهای بسیاری از قشرهای جامعه، از جمله سالمندان و معلولان، توجه درخوری نمی شود. بنابراین همواره قشرهای از مردم هستند که با مشکلات زیاد، از جمله مناسب سازی محیط و نبود منظر مناسب شهری روبه رو بوده و جایگاه مناسبی برای حضور نمی یابند. سالمندان و معلولان از جمله قشرهایی هستند که با مشکلات فراوانی در شهر مواجه اند. آنان با وجود تمایل به شرکت در تعاملات اجتماعی و استفاده از فضاهای عمومی از فضای شهری مناسبی که امکان زندگی مستقل را برای آنان فراهم سازد، برخوردار نیستند. به بیان دیگر، سالمندان و معلولان دوست دارند با انجام دادن مسئولیت ها و ایجاد روابط اجتماعی با همسایگان ثابت کنند که از توانایی هایی برخوردار هستند. اما آیا فضاهای عمومی در شهرهای ما، نیازهای سالمندان و معلولین را برآورده و تسهیلات مناسب را برای این قشر از جامعه تامین می کند؟ به یقین عوامل متعددی نظیر کاربری اراضی، بافت شهری، دسترسی پذیری ، حضورپذیری، تجهیزات و مبلمان شهری در طراحی شهر تاثیرگذار هستند. این تحقیق عوامل و نارسایی و کمبودهای نیازهای سالمندان و معلولین برای ایجاد تعامل اجتماعی و حضورپذیری در فضاهای عمومی (نمونه موردی شهر اردبیل منطقه تفریحی و گردشگری شورابیل) را بررسی می کند و در پایان با توجه به ضوابط و استانداردها به طراحی فضاها و مکان هایی با تجهیزات و امکانات متناسب با نیاز سالمندان و معلولین با استفاده از نرم افزارهای طراحی مانند اتوکد و اسکچاپ و... می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان