فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به پوسته ی خارجی ساختمان، بعنوان یکی از مهم ترین بخش های ساختمان که می تواند میزان مصرف انرژی را کنترل کند، پرداخته است. هدف از این تحقیق دستیابی به راهکارهای تأثیرگذار کاهش مصرف انرژی در ساختمان بوسیله ی پوسته تطبیق پذیر و رویکرد بیومیمتیک است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و سایت های اینترنتی و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی می باشد. نرم افزار راینو6 و افزونه گرس هاپر و کامپوننت انرژی پلاس برای آنالیز نور روز و میزان مصرف انرژی استفاده شده است. آزمون نتایج با توجه به سیستم لید انجام گرفته است. با بررسی تأثیر پوسته خارجی بر فضای شبیه سازی شده مشخص شد که این پوسته ها بار حرارتی کل را %28 ، بار سرمایش را %56 و احتمال خیرگی نور روز را %23 کاهش دهد. با الگوبرداری رفتاری از گیاهان، بدلیل ماهیت ایستا و تطبیق پذیری با محیط پیرامون می توان به مکانیسمی در ساختمان مانند پوسته ای پاسخگو به محیط رسید.
متدولوژی متکی بر طراحی در محیط مجازی خاص، جهت تدوین ارتباط کیفیت فضایی و ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط بین کیفیت فضایی (ترجیحات مکانی) و ساختار فضایی موضوعی پذیرفته شده است و تحقیقات متعددی برای تعیین رابطه دقیق میان دو متغیر مهم علم معماری انجام گرفته است. بااین وجود، به دلیل پیچیدگی درونی هر دو متغیر و همچنین پیچیدگی ارتباط آن ها، نتایج تحقیقات اغلب غیرقطعی است و نظریه ای کمّی و مورد اجماع در مورد رابطه این دو متغیردر دسترس نیست.
هدف پژوهش : مطالعه حاضر شیوه ای جدید برای کشف و تدوین ارتباط بین ترجیحات مکانی و پیکربندی فضایی پیشنهاد کرده و صحت و کارایی این شیوه پیشنهادی را می آزماید.
روش پژوهش: دراین شیوه محیط مجازی مخصوصی ایجاد می شود که در کنار کنترل متغیرهای مداخله گر، امکان تغییرات به صورت مستمر و طراحی در محیط را فراهم می آورد. از متخصصین خواسته می شود در این محیط به طراحی پرداخته و کیفیت فضایی را افزایش دهند؛ سپس روند تغییر متغیرهای ترجمه کننده ساختار محیطی در طول روند طراحی و افزایش کیفیت فضایی بررسی شده و ارتباط این دو شاخص تبیین می گردد.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد متدولوژی پیشنهادی در یافتن ارتباط بین کیفیت فضایی و ساختار فضایی موفق عمل می کند. همچنین نشانگر وجود همبستگی بالای آماری بین برخی تجزیه وتحلیل های ایزوویستی و روند افزایش کیفیت فضایی است. از سوی دیگر براساس نتایج حاصل در برخی چیدمان های فضایی، مکان هایی با دید بیشتر و اتصالات بصری، و دسترسی و پیچیدگی کمتر از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
راهبردهای ارتقای سرزندگی در مجتمع های مسکونی مسکن مهر از طریق تحلیل تجربه زیسته ساکنان و آراء صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نگاه مدرنیستی به سکونت و فروکاستن آن به نیازهای فیزیکی منجر به تنزل فضاهای شهری به کالبدهایی تک بعدی، غیر انسانی، بی روح، تهی از زندگی و تقلیل مجتمع های مسکونی تا حد سرپناه شد. رشد روزافزون جمعیت در جوامع شهری، به ساخت مجتمع های مسکونی، به خصوص در کلان شهرها، با رویکردهای مدرنیستی و کمینه گرا، صرفاً در جهت تأمین سریع و ارزان سرپناه برای اقشار کم بضاعت جامعه، دامن زد. تقریباً یک دهه است که ساخت این مجموعه های مسکونی در ایران تحت عنوان مسکن مهر انجام می شود. از جمله موانع اصلی در این مجموعه ها که دامن گیر مسئولین امر نیز شده است، مسئله تأمین مالی و محدودیت بودجه است.
هدف پژوهش: پژوهش در صدد است تا در ابتدا سرزندگی و مؤلفه های آن را شناسایی کند و سپس به تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف سه مجتمع مسکن مهر شهر پردیس (هساء، پارسه و ثامن) در دستیابی به سرزندگی، با مشاهده دقیق، ثبت رفتارها و مصاحبه عمیق بپردازد و در ادامه راهبردهایی جهت ارتقاء سرزندگی این مجموعه ها در شرایط موجود و با کمترین هزینه ارائه دهد.
روش پژوهش : روش این پژوهش کیفی و پیمایشی با ابزار مصاحبه باز است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری (کتب و مقالات) و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی در کنار مشاهده دقیق و ثبت رفتارها، با شهروندان سه مجتمع مسکونی هساء، پارسه و ثامن به عنوان نمونه موردی، مصاحبه عمیق به عمل آمده و اطلاعات به دست آمده از این طریق دسته بندی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوا یافته های تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند .
نتیجه گیری : راه حل منطقی در شرایط کنونی و مضیقه مالی پروژه های مسکن مهر، توجه و پرداختن به مؤلفه های ذهنی، غیرمادی و غیر سرمایه بر سرزندگی است که از این میان نیز مطابق با آراء صاحب نظران و تحلیل مصاحبه های انجام شده با ساکنان، مهم ترین مؤلفه غیرمادی، حس تعلق به مکان است. بخشی از مسئله عدم تعلق ساکنان به محل زندگی شان طبیعی است چرا که ساکنان این مجتمع ها اغلب دارای سابقه سکونت پایین هستند، هیچ آشنایی با هم ندارند و خود را در مکانی جدید و ناآشنا می یابند. اما می توان با استفاده از تدابیری سرعت ایجاد حس تعلق به مکان در ساکنان این مجتمع ها را افزایش داد که سیاست پیشنهادی این پژوهش، جهت تسریع در فرایند ایجاد حس تعلق به مکان، تقویت همبستگی اجتماعی و آشناساختن آنها با هم از طریق فعالیت های مشارکتی و تعاملی با حضور خود ساکنان است.
عوامل موثر بر کاهش خطرپذیری شبکه راه های ارتباطی در برابر مخاطرات طبیعی مطالعه موردی "شبکه راه های شهرستان شمیرانات استان تهران"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
شبکه های ارتباطی بین مناطق و سکونتگاه ها در شرایط عادی و شرایط اضطراری از اهمیت زیادی برخوردارند. شبکه راه ها امکان گریز از موقعیت های خطرناک و تسهیل امداد و کمک رسانی به مصدومان، و تامین بستر لازم برای عملیات مختلف نجات و بازسازی در زمان و شرایط اضطراری همچنین تامین و تجدید معیشت، ارتباط فضایی، ارتباط تجاری و فرهنگی و اجتماعی مناطق را بر عهده دارند. ه دف از این تحقی ق یافتن معیارهای موث ر بر خطرپذیری محور راه ها در شرایط بروز سوانح طبیعی است. می ت وان با شن اخت معی ارهای آسی ب پذیری آنها را به سایر شبکه راه ها تعمیم داد و شرایط محیطی را امن برای زندگی و معیشت ساکنان و گردشگری و سفر مسافران با روش سنجش معیارها با یکدیگر به روش AHP با تصاویر گرافیکی در برنامه GIS توصیف نمود. در این پژوهش سعی شده است مولفه هایی که بر خطرپذیری راه های شهرستان شمیرانات موثر هستند، جمع آوری گردند. سپس بر اساس امتیازی که به روش AHP در برنامهGIS به معیارها داده شد، معیارها اولویت بندی شده و مسیرهای با احتمال آسیب پذیری متفاوت نمایش داده شدند. موضوع تحقیق برقراری ارتباط بین سه مولفه شرایط جغرافیایی و موقعیت فیزیکی شبکه راه و وضعیت کارکردی و اجتماعی با پتانسیل ریسک-پذیری سوانح و مخاطرات طبیعی می باشد. با روی هم گذاری لایه های امتیازبندی شده عناصر طبیعی (شیب مسیر، مجاورت با رودخانه، عرض مسیر)، عناصر کارکردی (گردشگری بودن منطقه) و عناصر اجتماعی (جمعیت استفاده کننده از مسیر، وجود خانه های دوم در منطقه و ...) مسیرهایی با کمترین و بیشترین میزان آسیب پذیری در برابر وقوع سوانح طبیعی در منطقه مورد بررسی حاصل مشاهده گردید.
بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
5 - 26
حوزههای تخصصی:
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
نگرشی انتقادی به تأثیر سرمایه داری رانتیر بر فضاهای شهری (مطالعه موردی: مگامال های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : سرمایه داری به مفهوم امروزی خود، با انقلاب صنعتی همراه شده است و نظامی است که در آن وسایل تولید، توزیع و مبادله در اختیار فرد است. نظامی که سه ویژگی اساسیِ رقابتِ کامل، آزادی انتخاب و مصرف را شامل می شود. گردش سرمایه و انباشت سرمایه، یکی از مهمترین و اصلی ترین ویژگی های نظام سرمایه داری است و سرمایه به دلیل ماهیتِ ذاتی خود (سودیابی) منجر به تولید و خلق فضاهای جدید در شهرها و کلانشهرهاست. آنچه در اغلب کشورهای توسعه یافته دیده می شود و نمود ظاهری آن را در همه عرصه های شهری از جمله فضاهای عمومی و مگامال ها می توان به روشنی دید. در شهرهای ایران نظام سرمایه داری جریان دارد که جریان انباشت، نتوانسته زیر ساخت تولیدی در شهر ها را ایجاد کند و سرمایه داری، تجاری، انحصاری و رانتی شکل گرفته است. در این نظام، فضاهای شهری، با تکیه بر رانت، بدون توجه به نیاز ساکنین آن به فضاهای کنترل و بسته ایجاد شده اند. بنابراین در ایران مانند کشورهای درحال توسعه، نظامی سرمایه داری اما با ماهیت متفاوت از آن رایج شده که عوامل بسیاری در شکل دهی این نظام نقش داشته و فضاها را تولید کرده است. هدف پژوهش : هدف این پژوهش، بررسی تأثیر نظام سرمایه داری رانتیر بر فضاهای شهری تهران در قالب مگامال هاست. روش پژوهش : این پژوهش از نوع هدف، بنیادی-کاربردی است و از روش اسنادی-کتابخانه برای گردآوری منابع نظری و تحلیل منطقی بهره گرفته شده است. نتیجه گیری : نتاج بیانگر این امر بوده که در چند دهه اخیر، فضاهای شهرتهران در قالب شکل گیری مگامال ها به عنوان جایگزین های کاربری های فضاهای عمومی همچون پارک ها و فضاهای جمعی، از دهه 80 ، به سمت نظارت و کنترل سوق پیدا کرده است. فضاهای شهری به فضای رانتی، رقابتی، مصرفی و نامولدی تبدیل شده که اکثریت ساکنان شهری را به حاشیه شهرها رانده است و مکانی صرفاً در دسترس طبقه مرفه و سرمایه دار برای دستیابی به سود بیشتر مبدل کرده است.
نقش برنامه ها و اقدامات عمرانی حاجی عبدالغفار نجم الملک در نوسازی راه خرم آباد-دزفول در دهه 1260 شمسی (مسیر کیالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تبیین شخصیت علمی و تجربیات نجم الملک در علوم مختلف، اقدامات عملی او در حیطه راه و ساختمان چندان مورد توجه نبوده است؛ حال آن که یکی از مهمترین اقدامات عمرانی او در خلال دو سفر به خوزستان و نوسازی راه خرم آباد-دزفول شکل گرفت که بخش مهمی از اسناد آن در دسترس است. همچنین ناشناخته بودن این مسیر مهم تاریخی در پژوهش های انجام شده، مغفول ماندن نقش او در این راستا را مضاعف نموده و موجب شده است برخی از پژوهشگران بسیاری از آثار مهم این سفرها را به دیگر دوره های تاریخی منسوب کنند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چه اقداماتی در راستای افزایش کیفیت راه خرم آباد-دزفول، اعم از بهبود سطح راه و ایجاد ابنیه و استحکامات لازم، توسط نجم الملک به عمل آمد و مجموع این اقدامات چه تأثیری در کیفیت و تردد در این مسیر برجای نهاد؟هدف پژوهش: این پژوهش تلاش کرده برنامه ها و اقدامات عمرانی نجم الملک در راستای نوسازی راه خرم آباد-دزفول را بررسی و پیامدهای آن را تشریح نماید.روش پژوهش: این پژوهش در دسته روش های مبتنی بر سامانه جستجوی کیفی و با راهبرد تفسیری-تاریخی انجام شده است. ابزار پژوهش استفاده از اسناد و نقشه های تاریخی موجود در سفرنامه ها، کتب، مقالات، گزارش ها و بایگانی هایی است که بعضاً در این پژوهش برای اولین بار منتشر خواهند شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برنامه های نجم الملک و اجرای آن ها باعث بهبود چشمگیر کیفیت بستر راه به ویژه در نقاط بحرانی آن گشت و از سوی دیگر او با طراحی کاروانسراهای جدید مبتنی بر نیازهای فضایی نوین، نقش برجسته ای در تغییر گونه این ساختمان ها در منطقه ایفا کرد که از آنچه تا پیش از آن به ویژه در دوره صفویه وجود داشت، کاملاً متمایز است. این اقدامات شرایط عبور مناسب و امن از این مسیر را فراهم آورد که در اثر اغتشاشات سال های پایانی دوره قاجار از دست رفت.
سبک شناسی حاشیه قالی های ایران قرن دهم ه. ق. بر اساس مراکز قالیبافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
47 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حاشیه قالی چهارچوبی از نظام های تزئینی مستقل از زمینه قالی و حاصل تکرار مجموعه نقوش، با ظرفیت های بصری قابل تأمل است؛ حضور پایدار حاشیه با خصایص متمایز در قالی های صفویه می تواند مُبیّن ارائه سبک هایی باشد که در چارچوب تولیدات منطقه ای تعریف شوند. بنابراین تمایزات حاشیه ها در هر گونه ای می تواند شناسه تولیدات قلمداد شود. در این راستا به دو پرسش پاسخ داده شده است: آرایه های تزئینی حاشیه قالی های قرن دهم ه. ق. نمایانگر چه سبک هایی در تولیدات مناطق مختلف هستند؟ موقعیت فرهنگی-هنری مناطق بافندگی چگونه با سبک های حاکم بر حاشیه قالی ها ارتباط می یابند؟ هدف پژوهش: با درنظرداشتن کم توجهی به حاشیه ها در طبقه بندی قالی ها، هدف اصلی از سبک شناسی قالی های قرن دهم ه. ق. براساس تمایزاتِ حاشیه، ارائه الگوهای اصیل حاشیه هر منطقه به طراحان معاصر در زمینه طراحی قالی های منطقه ای است. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاری برپایه داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. پنجاه و هفت قالی صفویه متعلق به قرن دهم ه. ق. (دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب) به شیوه هدفمند و غیرتصادفی از منابع اسنادی استخراج شدند. برپایه پرتکرارترین ساختارهای خطی مستخرج (سی وهشت نمونه) از حاشیه ها، سبک های مرتبط با آن ها تعریف شد. نتیجه گیری: با تحلیل نظام های بصری حاکم بر حاشیه قالی ها، سبک های غالب براساس نقوش غالب (اسلیمی گل دار، اسلیمی ماری و تقابل های حیوانی) و ترکیب بندی غالب (قلمدانی، تصویری و مایگان هراتی) معرفی شدند. مداومت یک نگاره یا ساختار تزئینی با اشکال متنوع در تولیدات مناطق مختلف این گمان را قوت بخشید که نظام های بصری، شناسه های متأثر از پیشینه های فرهنگی (مذهب، سیاست و هنر) مناطقی هستند که محصول هنری در آن ها تکوین یافته است.
شناسایی موانع اجتماعی، فردی و آموزشی پیش روی فارغ التحصیلان معماری جهت ایفای نقش مؤثر در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان مرجع تولید علم می تواند نقش مهمی در توسعه جامعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته باشد. اگر دانشگاه ها و مراکز آموزشی در این امر موفق عمل نکنند، باعث به وجود آمدن شکاف بین آموخته های دانشجویان و نیازهای محیط کار و فضای حرفه ای می شوند. دانش آموختگان معماری دیدگاه مناسبی از آینده حرفه ای خود نداشته و با وجود دانش تئوریک با موانع متعددی در جامعه روبرو هستند. این مقاله سعی در شناخت آن موانع و زیر عوامل مهم مربوط به آن ها دارد. لذا با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- اکتشافی، به این موضوع می پردازد. در ابتدا با استفاده از روش دلفی و تحلیل کیفی توسط MAXQDA پرسشنامه ای جهت نظرسنجی از فارغ التحصیلان و متخصصان تهیه گردید، سپس پاسخ ها به روش کمی با استفاده از تحلیل عاملی و تحلیل موازی بررسی شد. یافته ها مشخص می کند که موانع آموزشی، فردی، اجتماعی و زیر عوامل مربوط به آن ها از موانع پیش روی هستند.
An Analytical and Comparative Approach to Recognition Tabriz Ali Shah Mosque(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
57 - 72
حوزههای تخصصی:
Ali shah Mosque in Tabriz is one of the remaining buildings from the Ilkhanid period in the region of Azerbaijan in Iran. In his torical documents, this building is mentioned with different names such as citadel and mosque. Despite the research done on this building, researchers s till have disagreements regarding architectural specifications. In this research, based on archaeological and architectural evidence, the authors seek to answer the following basic ques tions in the manner of field s tudies and libraries, which are based on descriptive-his torical and analytical-comparative, how are the architectural features of this building represented by the texts of his torical documents? How is the porch connected to the tomb? Also, what is the relationship between Ali shah Citadel and the school of the two minarets of the Erzurum in terms of physical and trinity elements? The following hypotheses are raised: according to the results, the pillar behind the altar is originally the tomb of Alisha. The main altar was located inside it and had a green dome with skylights. The way to reach this tomb and the altar were from the s tairs leading to the porch. After the huge columns on either side of it, which may have been turned into a minaret, space has become smaller with an indentation. The school and monas tery were connected to its wes tern and eas tern sides. This general form of composite buildings in a complex is a feature of mos t buildings of this period. Other results of this s tudy show that the model of the mosque-school of the Erzurum is derived from this building, which shows the cultural connections between the two regions.
معناپردازی در «یادمان»
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 68
حوزههای تخصصی:
یادمان در تعریف، احجام و پیکره هایی با ابعاد گوناگون در عرصه هنر و معماری، نامیده می شود که با حضور انسان تعین می یابد و خاطره ایجاد می کند. یادمان به مثابه یک پدیده در جهان ادراک، اثری واجد معناست. چرا که با توجه به بنیان شکل گیری اش، معنا در ذات آن نهفته است و می تواند با دلایل و از منشأهای گوناگونی پدیدآید. تولید معنا و میزان نقش بستن یادمان در ذهن، به ادراک حسی هر فرد و درهم تنیدن او با اثر بستگی دارد اما با توجه به تعابیر معاصر از خوانش، این امر در همه افراد لزوماً نمی تواند یکسان درنظرگرفته شود. موارد گوناگونی مانند موضوع، فرم، بستر و چگونگی حضور انسان در یادمان، در ضمیر هر فرد می تواند نقش بسزایی در فهم و ابعاد معناپردازی ایفا نماید. بنابراین با توجه به کران ادراک در اذهان، پرسشی پیش رو قرارمی گیرد: مواجهه با یادمان از نظر معنایی چه ابعادی می تواند داشته باشد؟ ورود به این بحث به کاویدن فرآیند تولید معنا و بررسی جایگاه یادمان در عرصه هنر و معماری بازمی گردد. از اینرو ابتدا به خصوصیت یادمان در وادی هنر به مثابه اثر هنری و در نسبت با کارکرد در حوزه معماری پرداخته شده است تا مقدمات فهم دوگانه آن، در بررسی معناپردازی فراهم آید. سپس اهمیت ادراک حسی در ایجاد معنا از منظر نشانه شناسی و دلالت صریح و ضمنی، با بررسی نمونه های گوناگون یادمان، شرح داده شده تا سازوکار معناپردازی مشخص شود. درپی آن، تنوع موضوعی یادمان مجال دسته بندی آن را در چهار گونه، شامل مقبره، رویداد، مفهوم، و گرامیداشت میسر نمود. در مرحله نهایی نسبت برون و درون، با توجه به تفاوت های بارز در نمونه ها، سه ویژگی بسته، تهی و فعال را در ساختار پیکره یادمان آشکار کرد. سرانجام امکان درک ابعاد معناپردازی در مراتب مواجهه، حضور، و اُنس نظاره گر با یادمان از منظر موضوع، ادراک حسی، و کران تداعی، بدست آمد.
تحلیل مکانیزم های جابجایی در سازه سقف های های تغییرفرم پذیر بر اساس بررسی نمونه های شاخص جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
195 - 213
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از سازه های باز و بسته شونده به دلیل قابلیت آن ها در دستیابی به یک معماری پویا و انعطاف پذیر موردتوجه بسیاری از معماران و مهندسان قرارگرفته است. سقف های تغییرفرم پذیر با تامین شرایط مطلوب و متفاوت برای یک فضای مشخص و ایجاد پویایی و انعطاف پذیری برای بنا، جایگاه ویژه ای در بسیاری از پروژه های موفق جهانی دارد. در این پژوهش مکانیزم های حرکتی سقف های متحرک بررسی و تحلیل شده است. ساختار حرکتی سقف های تغییرفرم پذیر در چهارگروه مکانیزم صلب، غشایی، قیچی سان و چتری دسته بندی شده و ضمن تشریح جزئیات و نحوه تغییرفرم در هر مکانیزم، یک پروژه شاخص به عنوان مصداق هر گروه تحلیل شده است. سپس با بررسی مشخصات ۶۰ پروژه شاخص جهانی که در حدود شش دهه اخیر احداث و در آن از سیستم سقف های تغییرفرم پذیر استفاده شده، ویژگی های مهم این سازه ها تحلیل و ارزیابی شده است. تحلیل ها نشان می دهد که استفاده از سقف های تغییرفرم پذیر در حدود دو دهه اخیر توسعه چشمگیری پیدا کرده و برای پوشش استادیوم ها و اماکن ورزشی به طور گسترده ای استفاده شده است. در بین مکانیزم های حرکتی، مکانیزم صلب و در مرحله بعد مکانیزم غشایی بیشترین کاربرد را داشته و سیستم سازه خرپا و سازه کابلی بیش از سایر سیستم ها استفاده شده است. این سقف ها برای پوشش دهانه های تا بیش از 300 متر نیز مورد استفاده قرار گرفته و نسبت طول دهانه به ضخامت سقف از حدود 30 تا 240 تغییر می کند و بیشترین مقدار آن برای مکانیزم غشایی است. برای پوشش سقف های متحرک در چهار گروه، عمدتا از مصالح سبک شامل تفلون، ETFE و PVC استفاده شده است.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های یزد بر اساس قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
179 - 196
حوزههای تخصصی:
طرح هویت مکانی و تاثیراتی که در تحلیل الگوهای استقرار سکونتگاهها و چیدمان آن ها دارد با استفاده از حوزههای معرفتی مانند چیدمان فضا و پدیدارشناسی و خلق مفاهیم بدیع، علاوه بر تأکید مضاعفی که بر درهم تنیدگی مسائل طبیعی و انسانی دارد، نقش مکان در رفتار و سبک رخدادهای انسانی و فضایی را برملا می سازد. این پژوهش جهت نشان دادن قابلیت دیدگاه تأویلی، نگاره یزد در متن جغرافیایی ایران مرکزی را محدوده تجربی خود انتخاب کرده است و بر آن است تا هویت مکانی و مدنیت های استوار بر نگاره سرزمینی یزد و ویژگی های لندفرم های آن و سازه های ساخت بشر مانند قنات را بر نهادهای اجتماعی بنیادین یزد مطالعه نماید. به همین منظور، در این پژوهش با اتکاء به چند حوزه معرفتی که در نوع خود رویکردی نوین و خلاقانه به شمار میآید (از جمله مدلهای مفهومی چون تکنیک دادهمبنا، تکنیکهای ترسیمی فهم، تکنیک قواعد چیدمان فضایی هیلییر، رشد ارگانیک شهر و نسبتهای آلومتریک فضایی)، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی و رفتارهای اجتماعی، در مقیاس خاصی تبیین گردید. در این میان ابداع قنات که دستاورد فناورانه مردم این خطه، جهت استمرار رابطه آلومتری طبیعی بین چکاد و چاله ی منطقه در برابر تغییرات عمده ی محیطی است، را می توان جزو هوشمندیهای تجربی این مردمان، با درک و فهمی شناخت شناسانه از محیط تلقی کرد. هدف تحقیق، شناخت رابطه سازه ی دست ساز انسانی قنات با چیدمان فضایی بناهای مسکونی شهر در بافت قدیمی شهر یزد است که بر اثر کشف معنا از دیدگاه پدیدارشناسی، حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش چنین بیان داشت که منطق چیدمان سازمندی "شهری" منطقه مدیون هویت مکانی "دریاچه یزد در دوره کواترنری" و منطق چیدمان سازمندی "روستایی" و هویت مکانی آن، ناشی از "عملکرد یخرودها و خط تعادل آب و یخ"بوده، در نتیجه قنات و ابداع آن در این ناحیه تنها یک کانال زیرزمینی انتقال آب سفرههای زیرزمینی نبوده، بلکه نشانی هوشمندانه از خوانش منظر، توسط ساکنان منطقه دارد و به عنوان راهبردی مدیریتی جهت حفظ و تقویت تعادل محیطی در برابر تغییرات عمده اقلیمی بشمار میآید. نتایج این مباحث می تواند عامل مؤثری در درک و فهم بهتر محیط و رابطه ساکنین و آمایش آینده ی این مناطق باشد.
رد نظریه شهر اسلامی به عنوان فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
99 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعاریف متعدد و متنوع و بعضاً متفاوت و متضاد اندیشمندان خارجی و داخلی از شهر اسلامی، تدقیق مفهوم آن را با دشواری و سردرگمی همراه کرده که عمدتاً با دیدگاه های کالبدی است؛ این چالش ها ناشی از قرارگرفتن دو مقوله پیچیده و گسترده «شهر» و «اسلام» در کنار هم است، زیرا برقراری نسبت درست میان این دو مفهوم گسترده و چندلایه (از لایه های ظاهری تا لایه های باطنی) کار آسانی نیست و به یک پشتوانه عمیق نظری و عملی نیاز دارد. هدف پژوهش: بررسی محتوا و مفهوم شهر در متون اصیل دینی، هدف این پژوهش است و بهترین منبعی که از طریق آن دستیابی به حقیقت شهر اسلامی و مفهومش امکان دارد قرآن است. روش پژوهش: روش این پژوهش، تفسیری - تحلیلی است. برای رجوع به قرآن به عنوان اصلی ترین منبع این پژوهش، از شیوه تفسیری - تأویلی بهره برده و تفسیر المیزان برای وصول به فهم آیات قرآن برگزیده شده است؛ همچنین برای مقایسه نظریه اسلام درباره شهر و نظریه شرق شناسان درباره شهر اسلامی روش تحلیلی - تطبیقی به کار رفته است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش قرآنی، شهر اسلامی فراتر از فرم و کالبد، یک مفهوم فرهنگی (عقیدتی - رفتاری) است. نظریه شهر قرآنی با تأکید بر سه عنصر اصلی ساختار مفهومی شهر: مردم، قانون و حکومت شهری، در مقابل رویکرد کالبدی غالب اندیشمندان داخلی و خارجی قرار دارد. آرمانشهر قرآنی مفهومی ارزشی - هنجاری است که بر اساس روابط انسانی شکل می گیرد. در این آرمانشهر اسلامی - قرآنی مجموع روابط فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب نظام های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، شهر را شکل می دهد.
دلبازی و فضامندی: تحلیل ساختار معنایی صفات وابسته به اندازه فضا در محیط مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
محدود شدن ابعاد فضای داخلی محیط های مسکونی، معلول رشد شهرنشینی، افزایش قیمت زمین و هزینه های ساخت است. کاهش چشمگیر ابعاد فیزیکی فضا، محیط های مسکونی برخوردار از صفات وابسته به بزرگی و فراخی را مقبول کاربران می نماید. دغدغه دلبازی و فراخ بودن فضاهای داخلی در جریان تامین محل سکونت، مصداق بارزی از این گفتار است. در این بین، ویژگی های مرتبط با فراخی فضا شامل فضامندی (به معنای برتری اندازه ادارکی بر اندازه واقعی فضا)، تلویحا، و دلبازی بطور صریح در گفتار کاربران شنیده می شود. این پژوهش در پی یافتن مولفه های فیزیکی موثر بر "دلبازی" و "فضامندی" در محیط های مسکونی، مقایسه ساختار معنایی آن دو و تبیین نظام فضایی کارا برای مسکن فضامند، به تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با 40 نفر از کاربران 22 واحد مسکونی شهر تهران پرداخت. نتایج پژوهش به وسعت فضا، نور، نفوذپذیری بصری و ویژگی های مبلمان، به عنوان عوامل اصلی موثر بر دلبازی و فضامندی اشاره دارد. همچنین، نظام کلی فضامندی در محیط های مسکونی از طریق ادغام فضاها قابل ترسیم است. مضافا، به جهت تاثیر غیر همسو برخی مولفه های فیزیکی محیط همچون ارتفاع، بر دلبازی و فضامندی، و همچنین استقرار دلبازی در دسته معانی واسطه ای و فضامندی در دسته معانی شکلی، این دو صفت، به لحاظ ادراکی و معنایی جایگاه متفاوتی در فرایند ارزیابی محیط دارند.
بازخوانی خانه های تهران از ادبیات داستانی معاصر در بازه زمانی 1330 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پژوهش های بسیاری در حیطه فضای خانه جهت شناخت کیفیت این مکان مهم صورت گرفته اند. خانه ایرانی به لحاظ داشتن کیفیت بالا، پاسخ گوی اکثر نیازهای افراد است، زیرا در خانه ایرانی، علاوه بر کالبد، به جنبه های معنایی نیز توجه می شود که متأسفانه امروزه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بدین منظور در طرح و ساخت یک خانه، باید به نیازهای مادی و معنوی افراد اهمیت داده شود.
ضرورت پژوهش : زمینه های تأثیرگذار بر خانه های گذشته به لحاظ معنا و کالبد، به منظور به کارگیری و ارتقای کیفیت خانه های امروزی بررسی شوند. همچنین می توان معماری خانه را با خوانشی دیگر نیز بررسی کرد که در این میان بستر داستان ها سرشار از وقایع و حوادث زندگی روزمره افراد است. داستان های توصیفی شهر تهران از دهه 30 به بعد دوره پهلوی دوم انتخاب شده اند که اوج فعالیت نویسندگان است.
هدف پژوهش : بررسی مؤلفه های تأثیرگذار معنا و کالبد در فضاهای مختلف خانه های تهران در دهه 30 تا 50 که به آرامش و احساسات فردی اهمیت داده اند.
روش پژوهش : این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن و فهم و اکتشاف، پلان های کلی از خانه ها با توجه به مؤلفه های استخراج شده، شبیه سازی شده اند.
نتیجه گیری : روند تغییرات تدریجی معنایی و کالبدی در خانه های دوره مذکور شامل حذف تدریجی اتاق های گوشه حیاط، حذف هشتی و تبدیل شدن به دالان و راهروی ورودی و در نهایت به یک سطح جداکننده، تبدیل حوض به استخر، ایجاد حیاط خلوت در ورودی، تراس در طبقات بالای خانه های مدرن، وجود مؤلفه هایی چون شفافیت، تنوع رفتاری، خلوت به دلیل تنوع فضایی، احترام به طبیعت، وجود انواع فضاهای بسته، نیمه باز و باز در اکثر خانه هاست.
تأثیر مؤلفه های ذهنی بر آنالیز نحو فضا با بهره گیری از گراف وزن دار (نمونه موردی: خانه هنرمندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
105 - 122
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : روش نحو فضای معماری به عنوان یکی از سامانه های منطقی پژوهش در دهه اخیر بسیار توسعه یافته است ولی با تمام مزایای آن نقدهای جدی نیز به آن وارد می شود. یکی از این نقدها کم توجهی به ویژگی های فردی و ذهنی محیط مصنوع و تمامیت وجودی انسان در فضا و قراردادن پیکره بندی فضا به عنوان اساس تحلیل الگوهای رفتاری است. سؤال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان اثر چنین ویژگی هایی از فضا را همزمان با پیکره بندی فضا مورد بررسی قرار داد؟ در این مقاله فرض بر این است که با استفاده از گراف وزن دار به جای گراف ساده ارزش منحصر به فرد هر فضا تعیین می شود و نتایج حاصل دقیق تر و قابل استناد تر هستند.
هدف پژوهش : هدف این مقاله، درنظرگرفتن تأثیر مؤلفه های ذهنی فضا در کنار پیکره بندی فضا بر حرکت و در نتیجه رفتار انسان در یک بنای معماری است. این تحلیل همزمان از وزن مؤلفه های ذهنی و آنالیز نحو فضا می تواند بخشی از نواقص روش فعلی در تحلیل های نحو فضا را برطرف سازد.
روش پژوهش : تحلیل های این مقاله به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. تحلیل هم پیوندی و تحلیل Agent-based به عنوان دو پارامتر مرتبط با موضوع مقاله به دو روش سازمان فضایی، خانه هنرمندان را بررسی کرده است. نخست به روش رایج و با بهره گیری از گراف ساده به وسیله نرم افزار «Depthmap» محاسبه شده و در روش دوم وزن مؤلفه های ذهنی به روش «AHP» تعیین شده و در محاسبات نحو فضا لحاظ شده است. در انتها به روش «دروازه شمارش» قابلیت استناد به نتایج قیاس شده است.
نتیجه گیری : مقایسه دو روش ذکر شده نشان می دهد نتایج به دست آمده به وسیله گراف وزن دار توانسته است به صورت دقیق تری با جریان های حرکت در فضای خانه هنرمندان تطبیق داشته باشد.
خوانش تأثیر ساختار خانه بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی در گذر زمان (نمونه موردی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فرد و مسکن همواره یک رابطه دو سویه بوده است اما تاکنون کمتر به تاثیر مسکن بر شیوه زیست ساکنانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر خانه بر دوری یا نزدیکی ساکنان از ابعاد زندگی ایرانی- اسلامی است. برای داشتن شاخص های مختلف زندگی ایرانی-اسلامی ابتدا اطلاعات منابع مذهبی و ملی مطالعه شدند و پس از جمع بندی در قالب های تعریف شده از سوی آموس راپاپورت، آلفرد آدلر و ادوارد هال قرار گرفتند. شهر کاشان با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق مبتنی بر شیوه کیفی است، بر این اساس از سه گونه سکونتی آپارتمان، خانه حیاط دار میانه و خانه های سنتی نمونه هایی انتخاب شد و علاوه بر مشاهده و برداشت نقشه، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خانوارها انجام گرفت. تعداد نمونه ها در هر دسته تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات به حد اشباع برسد. تعداد مصادیق در کل 12 مورد شد. هر خانوار انتخابی تجربه زندگی در حداقل یک ساختار خانه متفاوت دیگر در گذشته را داشت، تنوع خانه های موجود نیز به مقایسه بسترهای مکانی متفاوت کمک کرد. خروجی در قالب نمودارهای محیط-رفتار راپاپورت نشان داد آپارتمان ها سکنانشان را از اصول پذیرایی از مهمان، فعالیت های جمعی مثل بازی و تفریح جمعی، نوع تعاملات دور کرده اند. خانه های حیاط دار دوره میانه و آپارتمان ها حریم و خلوت برای کارهای فردی را درست تعریف نکرده اند. اما محیط سکونتی در نحوه ارتباط بر همسایه و جایگاه زن تاثیر مهمی نداشته اند. در سکونتگاه های جدید شرایط برای امور بهداشتی و دسترسی به فضای خدماتی بهتر شده است.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین همبستگی امنیت عمومی و سرمایه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می آید. این گونه از سرمایه مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری نیست اما مظاهر و پیامدهای آن قابل اندازه گیری هستند. در مطالعه حاضر تعریف پاتنام مد نظر قرار گرفته است؛ چرا که عملیاتی کردن سرمایه اجتماعی از نظر شبکه ها، هنجارها و اعتماد در اجتماع جذابیت شهودی دارد و پیدا کردن ارتباط افراد با این ویژگی ها آسان است. رتبه بندی های جهانی حاکی از این است که یکی از چالش های امروز ما رو به افول نهادن امنیت و سرمایه اجتماعی می باشد. از این رو هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه همبستگی میان سرمایه اجتماعی و امنیت عمومی است. نمونه موردی این مطالعه استان های ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات سالنامه آماری سال 1398، آمار بانک مرکزی و موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان گردآروی شد. پردازش داده ها با استفاده از مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی، 55.6 درصد از تغییرات واریانس متغیر امنیت عمومی را تبیین می نمایند. نتایج بدست آمده، فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر امنیت عمومی را تائید می نماید.
تأملی بر شهرسازی معاصر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97-112
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی پدیده ای حیرت انگیز و برآیند مؤلفه های گونه گون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی است که در بستری طبیعی و جغرافیایی جلوه گر می شود. مطالعه این محصول شگفت انگیزِ انسان متمدن، نیازمند استمداد از دانش ها و علوم مختلف است. از همین رو، هدف اصلی از این مقاله، تبیین وضعیت شهرسازی یک قرن اخیر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهشِ میان رشته ای، کتابخانه ای و تدقیق در اسناد رسمی و قوانین و مقررات و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ناامنی و هرج و مرج و ناآگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی خویش در دوره قاجار، فقدان مشارکت مردم، اتخاذ تدابیر نادرست اقتصادی، غفلت از نقاط محروم و شهرسازی آمرانه در دوره پهلوی و بالأخره جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی، نظام اداری دیوان سالار متکی به نفت و کم اعتناء به مردم، طراحی نظام حقوقی ناکارآمد، غفلت از تخصص گرایی در واگذاری مسئولیت ها و البته مدیریت ناهمگون شهری در دوره جمهوری اسلامی، از مهمترین عوامل اختلال در کارکردهای نظام شهری و شهرسازی در ایران معاصر، متکی بر رویکردی حقوقی _ تاریخی است که تلاش برای حل و فصل آن ها در راستای تقویت حقوق شهری و شهرسازی را ضروری ساخته است.