فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۶۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رخدادهای طبیعی و درنتیجه تعداد تلفات و خسارات انسانی و کالبدی ناشی از آن ها، امروزه جوامع محلی در تلاش اند تا راهکارهایی را بیابند که بتوان با دستیابی به آن ها سریع تر به وضعیت عادی بازگشت. ازاین رو موضوع تاب آوری مورد تأکید خاص قرار گرفته است. با توجه به آسیب پذیری شهرها در مقابل مخاطرات، این سؤال در ذهن تداعی می شود که چگونه می توان میزان تاب آوری جوامع در مقابله با سوانح را سنجید. ازآنجایی که منطقه 9 شهر تهران، یکی از مناطق مهم این کلان شهر به شمار می رود، تعیین وضعیت تاب آوری اجتماعی منطقه 9 شهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، سنجش تاب آوری اجتماعی و مؤلفه های آن، توزیع فضایی تاب آوری اجتماعی در محله های این منطقه؛ و اینکه از نظر تاب آوری اجتماعی تفاوت معنی داری بین محله های منطقه 9 شهر تهران وجود دارد یا خیر، جزو اهداف این مطالعه می باشد. برای دستیابی به اهداف مذکور، پس از مرور بر متون نظری و تجربی مرتبط، مدل مفهومی که شامل 5 مؤلفه (سرمایه اجتماعی، ارزش های اجتماعی، ساختار اجتماعی، برابری و تنوع اجتماعی و باورها و فرهنگ اجتماعی) به عنوان مؤلفه های تاب آوری اجتماعی شناسایی شده، نشانگرهای تبیین کننده این مؤلفه ها از متون نظری و تجربی مرتبط استخراج شده و با تکمیل پرسشنامه هایی بین خانوارهای ساکن در محله های منطقه 9، مدل مفهومی فوق را مورد آزمون قرار گرفته است. برای تحلیل پرسشنامه ها از روش تحلیل عاملی و از آزمون ANOVA برای بررسی معنی داری تفاوت بین محله های منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی، استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تفاوت معنی داری بین محلات این منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی وجود ندارد؛ تاب آوری اجتماعی در منطقه 9 و محله های آن پائین تر از متوسط بوده و در مؤلفه های برابری و تنوع اجتماعی؛ و باورها و فرهنگ اجتماعی منطقه 9 و محله های آن وضعیت نامطلوبی دارند.
مدیریت رشد کلان شهر تهران بر پایه شاخص رشد هوشمندانه(SGI): کاربست تکنیک چهار دی(4D) در برآورد مسافت طی شده وسیله نقلیه(VMT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل شهری، رشد بیش ازحد آن ها در قالب کلان شهرهاست. این رشد فزاینده در اغلب موارد می تواند با آثار و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- سیاسیِ بسیاری همراه باشد. یکی از رویکردهای بسیار مؤثر برای مقابله با این مسئله، «مدیریت رشد شهری» است. «مدیریت رشد شهری» به عنوان یک راهبرد عملی در طی چند دهه گذشته کوشیده است از طریق برخی رویکردها، سیاست ها و برنامه ها، فرایند رشد کلان شهرها را در مسیری پایدارتر و هوشمندانه تر هدایت کند. ازجمله مدل های بسیار مهم و کاربردی در برآورد کمّیِ وضعیت رشد شهری، مدل «شاخص رشد هوشمندانه»(SGI) است که از تکنیک های گوناگونی، ازجمله تکنیک «چهار دی»(4D)، استفاده می کند. با عطف به پیشینه نظری و تکنیکی در این زمینه، این مقاله، کلان شهر تهران را بر پایه برخی شاخص های رشد هوشمندانه و در چارچوب رویکرد مدیریت رشد شهری، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که مداخله مثبت در وضعیت «تراکم»، «تنوع»، «طراحی» و «دسترسی» در فصل مشترک کاربری زمین- حمل ونقل می تواند اثر معناداری بر مسافت طی شده وسایل نقلیه داشته و درنتیجه سبب کاهش در میزان جابجایی ها و کنترل رشد در منطقه کلان شهری تهران شود.
گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
گونه های مسکن، حاصل روابط میان نیازهای انسان و محیط او می باشد و به دلیل روش های گوناگون زندگی انسان و شرایط محیطی، متغیر و پیچیده است و آنچه آن ها را از هم متفاوت می کند نه اجزای تشکیل دهنده گونه، بلکه منطق استقرار و آرایش فضایی اجزا است؛ که بسته به شرایط زمانی، مکانی و شیوه های سکونت تغییر می نماید و معرف ویژگی های فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آن شیوه است. شناخت و پاسداشت ارزش های معماری بومی به ویژه معماری روستایی، ضمن حفاظت از سرمایه های ملی تاریخی کشور، کمک می نماید تا با کشف رازها و حقایق پنهان این معماری، اصول پایدار به جای مانده از گذشته در کالبد جدید جاری گردد و هویت و اصالت معماری روستایی حفظ شود. همچنین گونه های مسکن بومی، به خصوص در مناطق روستایی به شدت متأثر از محیط پیرامون خود می باشد؛ بنابراین ورود به بحث گونه شناسی مسکن هر منطقه مستلزم شناخت بستر، مکان و بافت روستایی آن منطقه است. این مقاله منتج از بررسی و مطالعه نمونه های مسکن بومی از 20 روستای منتخب سیستان است که با استفاده از برداشت های میدانی، مشاهده و مطالعه کتابخانه ای تهیه شده و با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است؛ بنابراین رویکرد این پژوهش، گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته است و این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان انواع مسکن بومی سیستان را در قالب گونه هایی مشخص با ویژگی های مشابه از نظر شکل گیری فضای باز و بسته دسته بندی کرد؟ نتایج تحقیق نشان داد که منطقه سیستان، دارای شرایط اقلیمی خاص بوده و ساختار معیشتی و اجتماعی حاکم بر آن باعث شده است که گونه های منحصربه فردی از معماری مسکن در آن شکل گرفته که این گونه ها شامل گونه پایه، خطی، L شکل، U شکل، حیاط مرکزی و کوشکی می باشند. به نظر می رسد با توجه به اینکه ساخت وسازهای اخیر در مناطق روستایی سیستان با الگوبرداری از مسکن شهری شکل گرفته است، شناخت این گونه ها می تواند منجر به احیای مسکن بومی روستایی سیستان گردد.
تبیین تأثیر جریان های اجتماعی و سیاسی سال های 1300 تا 1357 بر شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به عنوان بخشی از فرهنگِ هر جامعه برخاسته از بستر اجتماعی و سیاسی آن جامعه است. در برخی مناطق جغرافیایی، یادمان های آرامگاهی شکل دهنده بخش مهمی از تمدن آن کشور محسوب می شود. در ایران نیز، با توجه به اهمیت این بناها به لحاظ مذهبی، با ظهور حکومت پهلوی، نوعی متفاوت از بناهای آرامگاهی و نگرشی نو به معماری بناهای یادمانی و آرامگاهی شکل گرفت. عمده ترین دلیلِ این تفاوت به بستر اجتماعی و سیاسی سال های 1300 تا 1357 بازمی گردد. شناخت این بستر و چگونگی ایجاد آن می تواند درک بهتری از نحوه شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایران در این دوران را در پی داشته باشد. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش تبیین جریان های تأثیرگذارِ سیاسی و اجتماعی سال های 1300 تا 1357 بر روند شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایرانِ معاصر و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این جریان هاست. به عبارت دیگر، در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده می شود که اولاً تحولات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار بر شکل گیری یادمان های آرامگاهی کدام اند، و ثانیاً این تحولات به چه نحو بر روی این روند تأثیر گذاشته اند؟ روش پژوهش: ابتدا، پس از بررسی میدانی، نمونه هایی موردی انتخاب و سپس با ابزار مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد به روش تاریخی-تفسیری، جریان های سیاسی و اجتماعی هم دوره این بناها بررسی می شوند؛ سرانجام، تأثیر این تحولات بر جامعه و چگونگی این اثرگذاری در هر دوره مورد تحلیل قرار می گیرد. نتیجه گیری: بررسی اسناد موجود نشان می دهد که در دوره پهلوی اول تحولاتی همچون غرب گرایی، مذهب ستیزی، و سعی در ایجاد وحدت ملی، تأثیری بی واسطه تر بر روی این فرایند گذاشته و بر انتخاب آرامگاه ها، شکل و ساختار آن ها اثری مستقیم داشته اند. با تداوم این تحولات در دوره پهلوی دوم، این اثرگذاری بر روی معماری یادمان های آرامگاهی به واسطه بسترهای فرهنگی ایجادشده صورت گرفته است. همچنین طراحی این بناها، نسبت به دوره قبل، از رویکردهای شخصی معماران و تحولات هنری جامعه جهانی تأثیر بیشتری گرفته و این منجر به تغییر، هم در فرم و هم در جزئیات، شده است. واژگان کلیدی: یادمان های آرامگاهی، معماری ایران معاصر، جریان های سیاسی و اجتماعی 1300 تا 1357، معماری آرامگاهی.
اصالت اماکن میراث و لزوم توجه به تعارض در تعریف آن از منظر اصول حفاظت و صنعت گردشگری (مطالعه موردی: خیابان المعز قاهره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
19 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اصالت اماکن میراث، علاوه بر کالبد ، با استمرار زند گی اجتماعی، فعالیت ها و کاربری های مختلف همراه است. «بیانیه منظر شهر تاریخی یونسکو» د ر سال 2011 خواستار ایجاد پیوند بین «حفاظت شهری» و «واقعیت عملی بازار» است. این مجموعه سوء تفاهم جد ید ی ایجاد کرد ه است، زیرا موضوع اصالت میراث با تعاریفی روبه رو می شود که منشأ آن د ر حوزه گرد شگری است و لزوماً با د رک عمیق اصطلاحات حفاظت منطبق نیست. اصالت از منظر «صنعت گرد شگری» منطبق بر اد راک گرد شگران است، بر روند پویای تغییر با توجه به خواسته های مصرف کنند ه د لالت د ارد و بیش از آنکه به نیازهای مرد م محلی و ابعاد اجتماعی اقد امات بیند یشد ، بر ابعاد اقتصاد ی متمرکز است، د ر حالی که «حفاظت» د ر تعریف اصالت اماکن میراث به د نبال تعریف اصالت واقعی، اجتناب از تکثیر، اضافه کرد ن، تغییرد اد ن و توجه به بستر اجتماعی و سنت زند گی است.هد ف پژوهش: د ر این مقاله وجوه تعارض ناشی از حضور گرد شگران، به عنوان ذی نفعان، د ر تعریف اصالت اماکن میراث بررسی و راه حل ارائه شد ه د ر پروژه مرمت خیابان المعز قاهره ارزیابی می شود .روش پژوهش: این پژوهش با روش اسناد ی و از منابع مختلف از جمله کتاب ها، مقالات، بیانیه ها و پروژه های تحقیقی بهره می برد .نتیجه گیری: د ر نهایت رویکرد گرد شگری پاید ار با چهار سیاست «ظرفیت موجود »، «مقیاس کوچک»، «نظارت د ولت ها» و «مشارکت محلی» به عنوان راه حل پیشنهاد می شود و کاربست آن د ر پروژه مرمت خیابان المعز، به عنوان پروژه ای موفق د ر زمینه گرد شگری و اصول حفاظت، بررسی خواهد شد .
اولویت بندی عوامل معناساز در فرآیند ادراک محیط با استفاده از تکنیک تاپسیس جهت تدوین مدل علت و معلولی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
93 - 110
حوزههای تخصصی:
برای ادراک محیط انسان نیازمند ایجاد نوعی تطابق میان حالات روانی خود و نیروهای محیطی ناشی از پدیده است، بنابراین فضای احاطه کننده مخاطب از طریق سازمان عناصر، بر احساس ما از محیط تأثیر می گذارد. ازاین رو یافتن عوامل معناساز در فرآیند ادراک به معماران برای طراحی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر یافتن عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا، رتبه بندی این عوامل به منظور یافتن اولویت های برتر تأثیرگذار، یافتن نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر و چگونگی کارکرد بهینه آن ها می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود. در بخش نظری به منظور یافتن عوامل معناساز، از منابع اینترنتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در این راستا 28 عامل تأثیرگذار بر معنا شناسایی شدند و پرسشنامه بر اساس الزامات تکنیک تاپسیس تنظیم شد. جامعه آماری پژوهش، شامل استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی، با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش آنتروپی شانون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عامل «هویت و شخصیت»(Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.20)در زیرمعیارهای شخصیتی و «نوع رابطه انسان با محیط» (Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.26) در زیرمعیارهای محیط رفتاری در رتبه ی اول تأثیرگذاری قرار دارند. در نهایت به تدوین مدلی جامع و ساختاری نظام مند از عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا با استفاده از نرم افزار ونسیم اقدام گردید. این مدل علت و معلولی با تشکیل یک ساختار به هم پیوسته از عوامل با توجه به اولویت آن ها، نشانگر نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر است.
تبیین ارتباط دوسویه ادراک منظر و مشارکت در فرآیند توسعه منظر مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
35 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط میان انسان و محیط اطرافش از گذشته های دور، به عنوان امری اجتناب ناپذیر، در زندگی انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی او نقشی اساسی داشته است. این تعامل در دوره های مختلف و در مناظر گوناگون به نمایش گذاشته شده و سبب تقویت فرهنگ مردم هر کشور می شود. همچنین، این تعامل محیط و منظر به کمک ادراک و مشارکت نقش مهمی در بهبود ابعاد کیفی منظر دارد و سعی بر آن شده است که ارتقای آن از طریق منظر مشارکتی ممکن شود.هدف: این پژوهش در پی بررسی ویژگی های ادراک از مناظر شهری و مشارکتی و ارائه فاکتورهای تطبیقی ادراک منظر و حوزه مشارکت است.روش تحقیق: این پژوهش که در آن، تلفیق روش های تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی استفاده شده است، ابتدا در پی استدلال در زمینه ادراک و مشارکت، سپس به دنبال شیوه های به کارگیری روش تطبیقی در منظر مشارکتی است. بخش نخست این مقاله به مباحث نظری در زمینه ادراک و مشارکت به صورت تحلیل محتوا اختصاص دارد -که با استفاده از راهبردهای کیفی در بستر استدلال منطقی میسر شده است- و سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی بررسی اشتراکات فاکتورهای ادراک و مشارکت می پردازد.نتیجه گیری: ادراک منظر به عواملی همچون فضایی-بصری، عملکردی و بصری-رفتاری وابسته است و مشارکت به نظریه مشارکتی،گستره چندسطحی، الگو و نردبان مشارکتی بستگی دارد. به کمک همین تعاریف در این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است که نمایانگر ارتباط دوسویه بین فاکتورهای ادراک منظر و مشارکت است. نتایج نشان می دهد برآیند متقابل فاکتورها به واسطه اعتماد فردی، تعمیم یافته و نهادی در توسعه و شکل گیری فرآیند منظر مشارکتی مؤثر است. در انتها الگوی طراحی منظر مشارکتی با بهره گیری از نظر متخصصین ارائه شده است.
احیا تعاملات اجتماعی در شرایط پاندمی (Covid19) در میدان های شهری، با نگاهی به میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تقویت روابط بین افراد ایجاد تعاملات اجتماعی است و این یکی از دغدغه های مهم و اساسی انسان ها در طول زندگی است. در شرایط وقوع پاندمی، افراد ترس و اضطراب فراوانی دارند که در محیط های شلوغ به ملاقات یکدیگر بپردازند، زیرا امکان به خطر افتادن سلامتی آن ها بالا می رود. هدف این پژوهش، بررسی امکان ایجاد تعاملات اجتماعی از دست رفته در شرایط پاندمی در میدان نقش جهان اصفهان است. روش پژوهش حاضر بر اساس ماهیت، کیفی و ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای به شمار می رود. برای بررسی چگونگی احیا فضاهایی با تعاملات اجتماعی و شناسایی معیارهای فضایی در راستای رسیدن به این هدف، از نرم افزارهای تخصصی نحو فضا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فضای جلو سردر قیصریه، از پیمایش بیشتری برخوردار است و بهتر است در زمان حضور در میدان نقش جهان در شرایط پاندمی، افراد در این فضا حضور نداشته باشند. همچنین ازنظر ارتباط فضایی، فضای باز میدان در جلوی عمارت عالی قاپو از ارتباط فضایی بالایی برخوردار است. درنتیجه میزان ارتباط و تماس افراد در این بخش بالا است. در هنگام شیوع بیماری همه گیر، بهترین مکان میدان نقش جهان برای ایجاد تعاملات اجتماعی، زون مرکزی میدان نقش جهان است که با توجه به داده های استخراج شده، هنگام حضور افراد در میدان، امنیت سلامت آن ها بیشتر حفظ می گردد.
تبیین روش های موثر در ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی در جهت سلامت و کارایی بهتر سازه
حوزههای تخصصی:
ترمیم و مراقبت مداوم از سازه های هیدرولیکی به دلیل خطر افزایش آسیب ها و بروز حوادث جانی و مالی سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی مناسب برای ترمیم و نگهداری سازه های هیدرولیکی می باشد که به وسیله این روش ها بتوان تا حد امکان عمر مفید این سازه ها را افزایش داد و یا بعضا از تخریب آن ها جلوگیری کرد. به منظور تحقق این هدف، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و به شیوه کیفی و توصیفی، ابتدا به بیان علل آسیب دیدگی سازه های هیدرولیکی پرداخته شده سپس به دنبال تبیین راهکارها و روش های نوین افزایش کارایی سازه های هیدرولیکی، راهکارهای مذکور در دو دسته روش های پیشگیری از آسیب ( تقویت سازه در حین اجرا ) و روش های ترمیم و مراقبت ( پس از پایش دوره ای) طبقه بندی شده است. در همین راستا به معرفی متریال های نوین آب بندی و ترمیم ترک های موضعی همچون پوشش نفوذگر کریستال شونده Aquafin IC ، الیاف و رزین اپوکسی ها، ژئوتکستایل، واتر استاپ ها، عایق های اکرلیک، مشتقات نفتی و بتن های پلیمری پرداخته شده و ویژگی های هر یک از آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. از میان ویژگی های متعدد مورد بررسی، به موارد پر تکرار و مشترک بین روش های مذکور (امکان قرارگیری مداوم در معرض رطوبت، شکل پذیری و انعطاف، سازگاری با محیط زیست، مقاومت در برابر کربوناسیون و چسبندگی سطحی بالا) ضریب اهمیت بالاتری اختصاص یافته و در قالب جدول 6 جمع بندی شده است. سپس مجموع ضرایب اهمیت هر کدام از روش ها و متریال های مورد اشاره (بر اساس شاخص های مهم مذکور) محاسبه شده و نتایج حاصل از بررسی، بر استفاده از رزین اپوکسی و استفاده از واتر استاپ ها به عنوان کارآمدترین روش های تقویت، ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی دلالت دارد.
تبیین مولفه های تاثیرگذار انعطاف پذیری بر پویایی فضای داخلی (نمونه موردی: دیوار متحرک در برج-باغ مسکونی)
حوزههای تخصصی:
تغییر امری انکارناپذیر در زندگی است، چرا که افراد جامعه به طور مداوم در حال تکامل و تطابق با شیوه های جدید زندگی هستند. اگر چه نیاز به تغییر همواره در زندگی انسان ها بوده است، در عصر حاضر به دلیل پیچیدگی ها و تفاوت سبک های زندگی این نیاز، بیشتر است. اهمیت فناوری های پویا و تاثیر این سیستم ها در معماری، در ساختمان هایی با انعطاف پذیری فضایی زیاد به صورت جدی تری مطرح میشود. در ساختمان های بلند مرتبه مسکونی، با توجه به طیف گسترده جمعیت ساکن و نیازهای گوناگون از فضای داخلی، اولین رویکرد در طراحی مسکن، انعطاف پذیری است. این پژوهش، یک پژوهش کاربردی و توسعه ای است و با هدف معرفی مفاهیم پایه انعطاف پذیری و پویایی در دیوار متحرک به دنبال پاسخی برای این سوال است راهکارها جهت افزایش انعطاف پذیری در ساختمان ها کدامند. برای پاسخ به این سوال، ابتدا با مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای و دانش روز دنیا، به مدل سازی نمونه ها و شبیه سازی با استفاده از نرم افزارهای رویت، راینو پرداخته شده است. بر اساس بررسی نمونه های گوناگون و مدل سازی و انتخاب نمونه بهینه از نظر، ابعاد و اندازه مدول ها، مصالح و نحوه اجرا، پاسخگویی به نیازها و بهینه سازی فضا انتخاب شد. بر اساس نتایج بررسی یافته ها، استفاده از دیوارهای متحرک در فضای داخلی، باعث انعطاف پذیری فضا و پاسخگویی بیشتر به نیازهای ساکنین خواهد شد. از جمله پیشنهادهای پژوهش برای توسعه در آینده، تلفیق سیستم دیوار متحرک، با سیستم های هوشمند و کنترل از راه دور می باشد. که در آینده جزو جدایی ناپذیر زندگی خواهدبود.
میزان تأثیرپذیری حس تعلق در محله های قدیمی با تآکید بر ابعاد کالبدی و اجتماعی شهر دزفول مطالعه موردی : محله قلعه، محله رودبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
48-59
حوزههای تخصصی:
بافت های سنتی، برخلاف اغلب بافت های امروزی به دلیل نحوه طراحی، ساختار اجتماعی و سایر عوامل، بسیاری از نیازهای اجتماعی و روانی ساکنین خود را تأمین می کردند و پاسخگویی بهتری نسبت به بافت های امروزی داشتند . از طرفی محیط و فعالیت های اجتماعی تأثیر مهمی درشکل گیری مفاهیم اجتماعی و از جمله حس تعلق ساکنین دارند؛حس تعلق علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می شود می تواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد بنابراین هدف از این پژوهش مطالعه میزان تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی با تأکید بر ابعاد کالبدی واجتماعی(مطالعه موردی: محله قلعه، محله رودبند) می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ ماهیت بنیادی و از نوع کاربردی است، در ابتدا نظرات مدیران و کارشناسان در رابطه با میزان تأثیر پذیری حس تعلق به صورت مصاحبه ای انجام شده و سپس به شیوه ی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار QDA عوامل تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار PLS به بررسی یکسان بودن تأثیر حس تعلق پذیری پرداخت و آن را به صراحت رد کرد و چنین نتیجه گرفت که تأثیرعوامل مطرح شده (عوامل طبیعی، عوامل کالبدی، ساماندهی فضایی، ساماندهی فعالیتی، عوامل فردی، عوامل ذهنی، عوامل اجتماعی) برمیزان حس تعلق پذیری در این دو ناحیه متفاوت می باشد.
مبانی طراحی پردیس دانشگاهی بر اساس مطالعات رفتاری: نمونه موردی دانشگاه صنعتی نوشیروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در سیر تکاملی مجتمعهای آموزشی عالی، همواره ترکیب فضای بسته با فضاهای باز وجود داشته است و مصادیق متعددی از آن در ایران، کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی قابل مشاهده است. تحقیقات نشان می دهند که پردیس های دانشگاهی تاثیر مهمی بر ایجاد محیط های آموزشی باکیفیت داشته و میتوانند به ایجاد حس تعلق دانشجویان به موسسات آموزش عالی کمک کنند. با این وجود، طراحی پردیس های دانشگاهی در ایران اغلب بر اساس طرح های از پیش تعیین شده و بدون در نظر گرفتن رفتارها و نیازهای استفاده کنندگان چنین فضاهایی است. شناسایی و ارزیابی نیازها و خواسته های دانشجویان و دلایل استفاده/عدم استفاده آنها از فضاهای دانشگاهی می تواند به خلق فضاهایی حاوی معنی کمک کند. این پژوهش می کوشد تا طراحی پردیس های دانشگاهی را بر اساس مطالعات رفتاری مورد بازنگری قرار دهد. نمونه مورد بررسی در این تحقیق پردیس دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است. روش تحفیق کیفی و مبتنی بر مشاهدات و برداشت رفتارها و مصاحبه است. نتایج نشان می دهد حداکثر فعالیت در فضاهای سبز و مسیرهای بین دانشکده ها صورت می گیرد. فضاهای خلوت تر مطلوبیت بیشتری جهت فعالیت هایی چون مطالعه و تمرکز دارد. توجه به موقعیت نصب مبلمان مجموعه و همچنین استفاده از گونه های متفاوتی از مبلمان که برپایه فعالیت و متناسب با اقلیم طراحی شده اند می تواند بر میزان مطلوبیت و استفاده موثر دانشجویان از فضاهای باز دانشگاهی بیفزاید. در این راستا توجه به معماری لبه ها می تواند نقش موثری در پردیس های دانشگاهی در فضاهای شهری متراکم ایفا کند.
مدل ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی (نمونه مطالعه: عرصه ثبت جهانی شهر تاریخی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات در فرایند نظارت بر میراث می باشد؛ که باید علاوه بر تمرکز بر حفاظت از ارزش های ملموس و ناملموس، همچنین بر برقراری ارتباط با برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی تاکید داشته باشد و این فرایند ارزیابی باید با مشارکت ذینفعان مختلف مرتبط با بستر فرهنگی مربوطه محقق گردد. روش ها: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری از روش استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا و استنتاج منطقی و در بخش عملی از روش پیمایشی و تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که شاخص "حس دلبستگی مکانی" به عنوان مهمترین عامل در ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد محسوب می گردد و محله شاه ابوالقاسم دارای بالاترین رتبه و محله دارالشفاء دارای پایین ترین رتبه ی وضعیت حفاظت در میان محلات مورد مطالعه می باشد. نتیجه گیری: مدل پیشنهادی ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد مبتنی بر معیار "حفاظت و انتقال برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "یکپارچگی" و "اصالت" و همچنین معیار "تجربه سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "ادراک برجستگی و منزلت فرهنگی" و "تجربه اصالت" تدوین می گردد. بهره گیری به طور ادواری از این مدل در فرایند نظارت، می تواند بستر مناسبی را برای سنجش میزان کارامدی سیستم مدیریت میراث فراهم سازد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان ها، یکی از علل اصلی عدم تحقق برنامه ها و مأموریت های آن ها به شمار می آید.آسیب شناسی رویه های ارزیابی گذشته شهرداری تهران نشان می دهد تعداد بالای شاخص ها، کیفی بودن نحوه سنجش آن ها و برخورداری از رویکرد سنتی باعث عدم تحقق هدف اصلی ارزیابی بوده است.هدف از این پژوهش، بیان روش تدوین و اولویت بندی شاخص های عملکرد مناطق بیست ودوگانه شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی است تا زمینه لازم برای ارزیابی کارآمد بر اساس شاخص های اولویت بندی شده فراهم شود. این پژوهش از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها به صورت تلفیقی است که با استفاده از نظرسنجی خبرگان بر مبنای روش دلفی فازی انجام شده است.مقاله ضمن جمع آوری شاخص های مهم و اثرگذار به منظور ارزیابی عملکرد شهرداری با استفاده از نظرات نخبگان و کارشناسان، اولویت بندی آنها را برای هر یک از مناطق شهرداری تهران ارائه می دهد.نتایج نشان داد میزان تحقق درآمد نقد، میانگین زمان صدور پروانه ساختمانی، میزان رضایت شغلی کارکنان، بهبود عملکرد سامانه اتوبوسرانی، وضعیت حمل ونقل و جمع آوری پسماند و خدمات نظافتی مکانیزه، وضعیت اجرای برنامه های فرهنگی و ملی و مذهبی، کیفیت رسیدگی به درخواست های شهروندان به ترتیب حائز بالاترین اولویت در میان حوزه های 7 گانه شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران شدند.
تحلیل پایداری لرزه ای سه قوس ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
142-163
حوزههای تخصصی:
بررسی پایداری سازه های تاقی یکی از مسائل مورد توجه برای مرمت بناهای تاریخی، پایدارسازی و طراحی سازه های بومی و روستایی است. این نوشتار، در این راستا، به تعیین و مقایسه حد نهایی پایداری سه قوس مشهور ایرانی، قوس تخم مرغی، قوس مربع (پاتو پا-نیزه ای) و قوس پنج و هفت تند در برابر زلزله می پردازد. مقاله با روش تجربی و با استفاده از تحلیل هندسی و مدل سازی فیزیکی در جست وجوی پاسخ این پرسش است که حد نهایی پایداری لرزه ای این سه قوس به چه میزان است؟ بررسی قوس ها برای نسبت ضخامت به دهانه های متفاوت، در چهارچوب تحلیل حد نهایی، با روش تحلیل خط رانش با استفاده از مدل های پارامتریکی که امکان بررسی سریع و دقیق را فراهم می کنند، انجام می گیرد و نتایج حاصل از آن با فروریختگی مدل فیزیکی قوس ها مورد مقایسه قرار می گیرند. نتایج نشان می دهند که با افزایش نسبت ضخامت به دهانه قوس ها، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. و با کاهش خیزِ قوس های نمونه نسبت به یکدیگر، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. آزمایش مدل های فیزیکی نیز این امر را تأیید کرده، اما نشان می دهد حد پایداری لرزه ای مدل فیزیکی از حد حاصل از روش تحلیلی کمتر است و بنابراین، ضخامت مؤثر قوس ها، در واقعیت، قابل اتکا می باشند. این نوشتار ضمن ارائه پاسخ به یک مسئله کاربردی، در فرایند مقایسه قوس ها، بینشی را درباره رفتار سازه ای آن ها فراهم می آورد.
ارزیابی تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در مساکن عمومی شهری مطالعه موردی مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به توسعه شهرنشینی و نیاز به اسکان نیروی کار، احداث شهرک های مسکونی پایدار اجتناب ناپذیر است. یکی از ابعاد پایداری، پایداری اجتماعی می باشد واز آنجایی که تحقق پایداری اجتماعی بدون توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی مقدور نمی باشد لذا شناخت نمونه های موجود و مقایسه تطبیقی آن ها به منظور تبیین تحقق مولفه های سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله بر آن است که مولفه های سرمایه اجتماعی در مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان را مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. در صورت انجام این پژوهش ضمن مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در این دو محله موفق، موانع دستیابی به پایداری اجتماعی از دریچه تحقق سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرارمی گیرد تا از این رهگذر، توجه تصمیم گیران را به بازخورد احداث شهرک های مسکونی جدید جلب نماید. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در منطقه بریم فقط متغیر احساس تعلق اجتماعی و در منطقه بوارده متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و در سایر متغیرها نظیر مشارکت وضعیت دو منطقه نامطلوب است. همچنین در سه متغیر « اعتماد بین شخصی»، « اعتماد نهادی» و « احساس تعلق اجتماعی» محله بوارده وضعیت بهتری نسبت به منطقه بریم دارد. این نتایج مشخص می کند که منطقه بندی محلات و تفکیک ساکنان براساس رتبه سازمانی می تواند تاثیرات سویی در افزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
ارزیابی مسیرهای پیاده درشهر شیراز بارویکرد بهبود حضورپذیری شهروندان (مطالعه موردی:پیاده راه سلامت چمران، قصر الدشت، حسینی الهاشمی)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها بخشی تاثیرگذار و جدایی ناپذیر از شهرها هستند و امروزه پیاده راه هایی که در جوامع شهری با ان روبرو هستیم عاری از توجه به شهروند و شاخص های مطلوبیت می باشند. ارزش یک شهر به حضور شهروندان درشهر است. یافتن شاخص های مطلوبیت پیاده راه و ارزیابی و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت پیاده جهت افزایش حضور شهروندان درپیاده راه های چمران، قصرالدشت و حسینی الهاشمی در شهر شیراز به عنوان هدف پژوهش درنظر گرفته شده است. نوع مقاله تحلیلی توصیفی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. دراین مقاله از شیوه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت گرداوری داده ها استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش AHP ، TOPSIS و مشاهدات عینی صورت گرفته وضعیت سایت و امکانات و محدودیت های سایت های مورد نظر بررسی شده و با یکدیگر مقایسه صورت قرار گرفته است. سپس باتوجه به شاخص ها گزینه برتر را انتخاب کرده و راهکارهایی جهت بهبود حضورشهروندان در پیاده راه ها ارایه شده است نتایج پژوهش انجام شده شامل ارزیابی شاخص های مطلوبیت پیاده راه ها مواردی چون: سرزندگی، نفوذپذیری، خوانایی، ایمنی و امنیت و... میباشدکه درحضورپذیری افراد دخیل و موثر بوده است و طبق مطالعات انجام شده پیاده راه حسینی الهاشمی نسبت به سایر گزینه ها نمره قابل قبول تری را اخذ نمود.
واکاوی آبراهه ها و نظام زهکشی آب در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”پارسه“ یا تخت جمشید مهمترین اثر هخامنشیان بین 510 تا 330 ق.م. است که همچون مجموعه ای حکومتی-اداری و آیینی بر روی صفه ای عظیم بنا شده است. نظام زهکشی ساختمان ها و روان آب های تخت جمشید از دامنه ی کوه رحمت تا دشت مرودشت به شکل شبکه ی پیچیده ای از آبراهه ها منحصر به فرد است و بدست اشمیت (1342)، تجویدی (1355)، عسکری (1383-85) و اسدی (1395) کاوش شده است. این پژوهش با هدف شناخت نظام کالبدی-کارکردی زهکشی در تخت جمشید، به تک نگاری شبکه ی آبراهه ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که مجراها دارای کارکردهای مختلف انتقال آب بام از ناودانی درجاساخت، روان آب سطح زمین، شاخه های اتصال فرعی، و آبراهه های سراسری اصلی به شکل روباز، سربسته با یا بدون هواکش هستند. ساختار آن ها با سنگ یکپارچه زبره تراش یا پاکتراش یا تخته سنگچین است. اختلاف ارتفاع کف ابتدا و انتهای بلندترین آبراه حدود 7- متر و شیب متوسط مجراها 2% الی 4% است اما شیب برخی به 30% هم می رسد تا جریان آب پیوسته در شبکه ی آبراهه ها با اختلاف ارتفاع مختلف باایجاد شکست در مسیر حفظ شود. مورفولوژی آبراهه ها به ویژه دو شاخه ی اصلی شرقی-غربی و شاخه ی شمالی-جنوبی، طرح ریزی یکپارچه ی کاخ های ادوار مختلف (مطابق نظر ارنست هرتسفلد) را نشان می دهد اما بر تغییرات موضعی (همانند نظر اریک اشمیت) تأکید دارد.
تاثیر فرم در معنای مکان آموزشی بر اساس نظریه وندر کلیس و کارستون (مطالعه موردی: مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس به عنوان فضای آموزشی از دیرباز نقش پر رنگی را در جامعه داشته اند و ویژگی هاى معمارى آنها، در کنار دیگر ویژگی هاى محیطی، عواملی بر ایجاد معنای مکان بوده که در این میان می توان از "فرم" به عنوان یکی از این عوامل نام برد. هدف این تحقیق تحلیل و بررسی نقش فرم در جهت دهی معنای مکان آموزشی و مقایسه آن در گذر زمان بر روی مدارس تبریز می باشد. این پژوهش از تحقیقات کاربردی و از منظر ماهیت، در مجموعه پژوهش های کیفی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایش های میدانی می باشد. ابتدا با کمک مبانی نظری – بر اساس نظریه وندرکلیس و کارستون- جایگاه فرم را به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار در معنای مکان مشخص نموده و با تکنیک تحلیلی-مقایسه ای به بررسی نمونه های موردی می پردازد. نتایج حاکی از آن است که با گذشت زمان ؛ مدارس معاصر نسبت به مدارس سنتی و تاریخی بخاطر تغییر فرم معنای محیطی خود را از دست داده اند و بیشتر به صنعتی سازی براساس فرم های ثابت پیش مهندسی گرایش پیدا کرده اند؛ و نتایج نشان داد فرم در ایجاد معنای محیطی و مکانی نقش و تاثیر مهمی دارد.
زمینه های تاریخی و اجتماعی شکل گیری پاویون های عصر قاجار در نمایشگاه های جهانی و جایگاه شان در معماری مدرن ایران (1873-1913 م /1292-1252 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
69 - 92
حوزههای تخصصی:
همگام با شکوفایی صنعت در نیمه دوم قرن نوزدهم، جهان شاهد برپایی نمایشگاه هایی بود که جهت تمجید از دستاوردهای صنعتی برگزار می شد. نمایشگاه های این دوران همراه بود با برپایی پاویون های دول مختلفی که فرهنگ و هنر و معماری شان را در معرض بازدید یکدیگر قرار می دادند. حضور پاویون های ایران در این نمایشگاه ها، همزمان بود با تحولات سیاسی و اجتماعی در دولت قاجار و مسئله تجدد و تجددگرایی که از چند دهه پیش سودای آن در جامعه ایرانی رخنه کرده بود. طراحی این پاویون ها در کشاکش دوسویه بین قوانین و خواسته های برپاکنندگان نمایشگاه های جهانی و تحولات اجتماعی داخلی، نشان از وجود ریشه هایی عقیم مانده و کمتر شناخته شده در مسیر تکوین معماری مدرن ایران دارد. این مقاله با رویکردی تفسیری-تاریخی در پی آن است تا با بررسی جایگاه پاویون های ایران عصر قاجار و زمینه های اجتماعی تأثیرگذار در شکل گیری آنها در هفت دوره از نمایشگاه های جهانی، جایگاه مباحث و مسائلی را که درخصوص طراحی شان مطرح شد، در تاریخ معماری مدرن ایران تبیین کند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان از بازتعریف و بازتفسیر معماری و دوره بندی تاریخ در ذیل جریان های «هویت ملی»، «باستان شناسی» و «شرق شناسی» دارد. بااین حال، دستاورد این مباحث نتوانست نقش تأثیرگذاری بر معماری عصر قاجار داشته باشد، اما میراث خود را برای دوره بعدی یعنی پهلوی اول بجا نهاد.