فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۹٬۷۳۲ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
19 - 35
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب شهری رویکرد جدیدی در مدیریت شهری می باشد که بر اساس بنیان های مشارکتی و رویکردهای تعامل گرایانه فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری در مدیریت شهری را متحول کرده است. یکی از مسائل اساسی برای داشتن توسعه شهری پایدار توجه و اتخاذ رویکردی مناسب برای دفاع غیرعامل شهری برای مواجهه با چالش های پیش روی توسعه شهری در این راستا می باشد. حکمرانی خوب شهری با توجه به ماهیت شاخصه های آن می تواند فصل نوینی را در دفاع غیرعامل رقم زده و در تسریع و پویایی تحقق هر چه بهتر این مسئله در شهرها مؤثر باشد. در این راستا مطالعه حاضر باهدف کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی حکمرانی خوب شهری از منظر دفاع غیرعامل در کلان شهر اهواز پرداخته است. برای گرداوری داده های پژوهش به روش دلفی از نظرات 30 نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط استفاده شده است. برای تحلیل داده ها در جهت اولویت بندی مؤلفه ها از مدلTOPSIS و برای ارزیابی تأثیر شاخص ها بر روی تحقق کمرانی از منظر پدافند غیرعامل از آزمون های رگرسیونی خطی و لگاریتمی استفاده شده است. نتایج داده ها نشان می دهد که شاخص کارایی دارای بیشترین اولویت برای تحقق حکمرانی خوب شهری از منظر دفاع غیرعامل در کلان شهر اهواز می باشد و از سوی دیگر تمامی شاخص ها دارای تأثیر معناداری بر روی حکمرانی خوب شهری از منظر دفاع غیرعامل می باشد
تحلیل محتوای مجله های «هنر معماری»، «معمار» و «معماری و ساختمان» براساس نظریه برجسته سازی (بازه زمانی 1377 تا 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
24 - 35
حوزههای تخصصی:
علی رغم نقش مجلات تخصصی در تبلیغات، آموزش و ایجاد جریان های فکری در معماری معاصر ایران، تاکنون هیچ تحقیق جامعی پیرامون محتوای این رسانه ها صورت نگرفته است. تحلیل محتوای مجلات «معمار»، «هنر معماری» و «معماری و ساختمان» طی بیست سال فعالیت اخیر آنان هدف این پژوهش است. اهمیت این تحقیق با درک نقش رسانه ها در جهت دهی به افکار حرفه مندان براساس نظریه برجسته سازی مشخص می شود. تحلیل محتوا با مراجعه به منابع دست اول (نسخ اصل مجلات) و کدگذاری دو مرحله ای مقالات براساس سیاهه وارسی محقق ساخته در 33 معیار موضوعی. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آنالیز میان موردی (cross-case anaysis) صورت پذیرفته تا نتایج در دو سطح آمارهای کمی و تحلیل های کیفی ارائه شوند. سه مجله مذکور، به عنوان باثبات ترین نشریات تخصصی معماری ایران در بیست سال اخیر که همچنان چاپ آنان ادامه دارد، مجموعاً 221 نسخه از سال 1377 تا پایان 1397 مشتمل بر 4965 مقاله چاپ کرده اند. موضوعات «معرفی پروژه در ایران» (مجموعاً 19/39 درصد از کل مقالات)، «تاریخ و مبانی نظری» (مجموعاً 19/23 درصد از کل مقالات)، «اخبار رویدادهای معماری» (مجموعاً 12/93 درصد از کل مقالات) و «معرفی پروژه در غرب» (مجموعاً 10/81 درصد از کل مقالات) بیشترین سهم از محتوای چاپی را به خود اختصاص داده اند. بیش از 62/36 درصد واریانس مقالات منتشرشده در باب چهار موضوع مذکور است. مضمون برجسته در بین تمامی مجلات «معرفی پروژه در ایران» است. مجلات تخصصی معماری نقش مؤثری در سوگیری معماران در استفاده از رسانه ها به عنوان بستر معرفی آثار ساختمانی خود و متعاقباً جهت دهی اذهان ایشان به سمت «معماری غرب» از طریق انتشار «تاریخ و مبانی نظری» داشته اند. در خاتمه میزان هم سویی بین مقالات با دغدغه های جامعه حرفه ای معماران و برخی محورهای جایگزین پیشنهاد شده است.
بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی در شهر جدید پردیس
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته و با شروع بحران های زیست محیطی، تلاش ها در جهت کاهش مصرف انرژی افزایش یافته است .امروزه سعی بر این شده تا یک ساختمان تا حد امکان از پتانسیل های موجود در طبیعت مانند امکانات محیطی و انرژی های تجدید پذیر، انرژی ها ی پاک استفاده کند. باد یکی از انرژی های پاک است می توان از آن به عنوان جایگزینی بسیار مناسب به جای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر و... استفاده کرد هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی ساختمان است که با روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی انجام شده است. در این پژوهش در ابتدا به بررسی جهت مناسب استقرار بنا در شهر جدید پردیس و در آخر اصول تهویه طبیعی و پس از آن انواع بازشو و موقعیت بازشو پرداخته شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که هنگامی که جهت وزش باد نسبت به بازشو مایل باشد، تقریبا تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار می گیرد. بنابراین قرار گیری مناسب بازشو در ساختمان بر تهویه هوا خیلی موثر است که بهترین حالت برای تهویه طبیعی مطلوب در ساختمان های شهر جدید پردیس ،جبه جنوب شرقی با 60 درجه انحراف به سمت شرق می باشد.
بررسی تحولات معماری معاصر ژاپن در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
حوزههای تخصصی:
سرزمین ژاپن در طول تاریخ ردپای حضور ادیان و آئین های متفاوتی بوده است. متناسب با این سابقه کهن، ژاپن دارای پیشینه ای غنی از معماری سنتی-آئینی بوده و مفاهیم و فضاهای متفاوتی در طول زمان متناسب با این آیین ها و سنت ها شکل گرفته است؛ به گونه ای که معماری سنتی آئینی ژاپن دارای اصول تعریف شده ای در طراحی فضای معماری است. چگونگی تاثیرات تحولات در این کشورکه بعد جنگ جهانی به وجود آمده و موجب استخراج آموزه هایی برای سایر فرهنگ ها و سرزمین ها شده همواره به عنوان یکی از دغدغه ها در معماری معاصر مطرح بوده است. در این مقاله، توسعه معماری ژاپن به عنوان میراث مدرنیته مورد بررسی قرار میگیرد. دوره زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، معماری ژاپنی پس از جهانی دوم می باشد تا از این طریق روند پیشرفت آن در طول دهه های متوالی درک شده و سهم معماران برجسته در این پیشرفت مشخص گشته و جایگاه معماری ژاپن در قرن 21 معرفی گردد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل تطبیقی پروژه های خاص معماران ژاپنی با مفاهیم و اصول فضا سازی معماری میباشد. نتایج حاصل از بررسی تحولات در کشور ژاپن نشان دهنده شکل گیری نهضت های مهمی همچون گروه متابولیسم، نمایشگاه EXPO، گروه X، و شکل گیری ساختمان های مهم در دهه 80 میلادی که در نهایت در قرن 21 توانسته اند ژاپن را به کشوری که نشان دهنده کالبدی از مفاهیم پیشین معماری ژاپن است تبدیل کنند که نقش معماران برجسته در این تحولات امری جدایی ناپذیر است.
تبیین تأثیر جریان های اجتماعی و سیاسی سال های 1300 تا 1357 بر شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به عنوان بخشی از فرهنگِ هر جامعه برخاسته از بستر اجتماعی و سیاسی آن جامعه است. در برخی مناطق جغرافیایی، یادمان های آرامگاهی شکل دهنده بخش مهمی از تمدن آن کشور محسوب می شود. در ایران نیز، با توجه به اهمیت این بناها به لحاظ مذهبی، با ظهور حکومت پهلوی، نوعی متفاوت از بناهای آرامگاهی و نگرشی نو به معماری بناهای یادمانی و آرامگاهی شکل گرفت. عمده ترین دلیلِ این تفاوت به بستر اجتماعی و سیاسی سال های 1300 تا 1357 بازمی گردد. شناخت این بستر و چگونگی ایجاد آن می تواند درک بهتری از نحوه شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایران در این دوران را در پی داشته باشد. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش تبیین جریان های تأثیرگذارِ سیاسی و اجتماعی سال های 1300 تا 1357 بر روند شکل گیری یادمان های آرامگاهی ایرانِ معاصر و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این جریان هاست. به عبارت دیگر، در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده می شود که اولاً تحولات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار بر شکل گیری یادمان های آرامگاهی کدام اند، و ثانیاً این تحولات به چه نحو بر روی این روند تأثیر گذاشته اند؟ روش پژوهش: ابتدا، پس از بررسی میدانی، نمونه هایی موردی انتخاب و سپس با ابزار مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد به روش تاریخی-تفسیری، جریان های سیاسی و اجتماعی هم دوره این بناها بررسی می شوند؛ سرانجام، تأثیر این تحولات بر جامعه و چگونگی این اثرگذاری در هر دوره مورد تحلیل قرار می گیرد. نتیجه گیری: بررسی اسناد موجود نشان می دهد که در دوره پهلوی اول تحولاتی همچون غرب گرایی، مذهب ستیزی، و سعی در ایجاد وحدت ملی، تأثیری بی واسطه تر بر روی این فرایند گذاشته و بر انتخاب آرامگاه ها، شکل و ساختار آن ها اثری مستقیم داشته اند. با تداوم این تحولات در دوره پهلوی دوم، این اثرگذاری بر روی معماری یادمان های آرامگاهی به واسطه بسترهای فرهنگی ایجادشده صورت گرفته است. همچنین طراحی این بناها، نسبت به دوره قبل، از رویکردهای شخصی معماران و تحولات هنری جامعه جهانی تأثیر بیشتری گرفته و این منجر به تغییر، هم در فرم و هم در جزئیات، شده است. واژگان کلیدی: یادمان های آرامگاهی، معماری ایران معاصر، جریان های سیاسی و اجتماعی 1300 تا 1357، معماری آرامگاهی.
مرزهای مفهومی فرم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرم، مفهومی بنیادین در گفتمان معماری است که متأثر از تحول اندیشه معماری دستخوش تحولات متعددی شده است. انباشت غیر نظام مند مفاهیم فرم در گفتمان معاصر، ابهام و پیچیدگی معنایی فرم را موجب شده است. از سوی دیگر عدم توجه به ماهیت پویای فرم و شناخت ناکافی از نیروهای مؤثر بر تحول آن، فرم را همچون مفهومی منجمد نمایان ساخته و کارایی آن را در پاسخگویی به مسائل امروز معماری با تردید همراه کرده است. اهداف پژوهش: این مقاله درپی بنانهادن بستری نظری است که ضمن وضوح بخشی و ساماندهی بدین مفهوم گونه گون، پویایی مفهومی آن را نیز تضمین کند. روش پژوهش: این پژوهش با استناد به رهیافت تبارشناسی فوکو به انجام رسیده است. نخست شرایط شکل گیری مفهوم فرم از مبدأ پیدایش آن در اندیشه فلسفی بررسی شده، سپس با تکیه بر دستاوردهای حاصل به نظریه های جریان ساز معماری رجوع شده است. پس از کدگذاری و مقوله بندی، تحولات بنیادین مفهوم فرم و شرایط و پیامد تحول آنها تحلیل و نقدی از وضعیت امروز فرم ارائه شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد تحول مفهوم فرم ریشه در تحول شناخت معماری از سه منظر هستی شناسی، زیبایی شناسی و معرفت شناسی دارد. در میان این نیروها، معرفت شناسی و تحلیل نحوه شناخت انسان مهمترین عامل تحول فرم از گفتمان پیشامدرن تا دوره معاصر بوده است. تحول شناخت معماری به شکل گیری شش مرز مفهومی فرم مشتمل بر جلوه، ایده، گونه، ساختار، معنا و قابلیت انجامیده است که هریک ناگزیر از اقتضائات شناختی، فهم معماری را به وجوه خاصی از آن محدود کرده اند. در چنین وضعیتی با طرح مفهوم «میدان فرم» تلاش شده ضمن ایجاد بستری برای ساماندهی مفاهیم فرم و تضمین و پویایی این مفهوم، متناسب با تحولات شناختی، دست یابی به فهمی جامع از معماری نیز تضمین شود.
راهکارهایی جهت افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین نیازهاى بشرى است، چنان که در طبقه بندى نیازهاى مازلو در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهاى فیزیولوژیک قرارگرفته است. در این تحقیق افزایش امنیت در بازطراحی مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه خلق فضای قابل دفاع و CPTED (نمونه موردی شهرک بسیجیان آمل) مورد بحث و بررسی دقیق قرار می گیرد. شهرک بسیجیان از جمله شهرک های ارزان قیمت و پرجمعیت شهرستان آمل به حساب آمده و مورد توجه قشر آسیب پذیر جامعه میباشد. با توجه به ویژگی های محیطی این شهرک و مطالعات صورت گرفته، میزان ارتکاب جرم در سطح بالا و میزان امنیت در این شهرک در سطح پایینی قرار دارد. بنابراین می توان با تکیه بر دو مفهوم خلق فضای قابل دفاع و CPTED در راستای ارتقاء امنیت در شهرک مذکور قدم برداشت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیشینه و چهارچوب نظرى تحقیق مشخص گردید و داده های به دست آمده به صورت میدانی م,رد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از طراحی معماری مناسب و عرصه بندی فضاهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی احساس نا امنی و ترس در مجرمان ایجاد کرده و در عوامل روانی مؤثر بر وقوع جرم نیز مؤثر است همچنین بر اساس نتایج به دست آمده هرچه قلمروهای خصوصی، نیمه خصوصی، عمومی و نیمه عمومی متمایز تر باشند امکان نفوذپذیری فیزیکی و بصری در آن از سطح عمومی به سطح خصوصی کنترل شده تربوده و امکان وقوع جرایم نیز به همان نسبت قابل کنترل است.
ارزیابی اثرات نوسازی بافت فرسوده در اقلیم سرد بر مصرف انرژی در بخش مسکونی نمونه موردی : محله آقاجانی بیگ شهر همدان
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
45 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه ساماندهی قسمت هایی از شهر ها که در اثر گذشت زمان دچار فرسودگی شده اند و همچنین کاهش مصرف انرژی در شهرها از مسائل مهم برنامه ریزان شهری است. این امر می تواند تأثیربسزایی کاهش هزینه های مصرفی و عوارض زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی داشته باشد . نتاج بدست آمده در این تحقیق حاکی از آن است که نوسازی بافت فرسوده در اقلیم سرد همراه با افزایش تراکم بافت می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر باشد از چرا که مصرف گاز جهت گرمایش در این اقلیم سهم بیشتری از مصرف انرژی دارد و نتایج تحلیل همبستگی نشان داد مصرف گاز با تعداد طبقات و عمر بنا رابطه معکوسی نشان می دهد از طرفی مشاهده شد با تغییر کالبدی بافت و بدنبال آن تغییر ترکیب اجتماعی خانوارهای ساکن در بناهای نوسازی شده ، میانگین سنی کمتر و میانگین سطح درآمدی بیشتر می گردد و بررسی ها نشان داد این شرایط در افزایش مصرف انرژی تاثیر محسوسی دارد . اما از برایند عوامل موثر در کاهش و افزایش مصرف انرژی در این پژوهش مشخص شد مصرف انرژی در بخش آپارتمانی حدود 19/88% متوسط مصرف در بخش فرسوده و حدود 14/87% متوسط مصرف بخش غیر فرسوده و غیرآپارتمانی را نشان می دهد .
بازشناسی شاخص های برنامه ریزی و طراحی خیابان دوستدار کودک از دیدگاه کودکان (مطالعه موردی خیابان مصباح کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
18-32
حوزههای تخصصی:
خیابان به عنوان مهم ترین فضای شهری نقش تأثیرگذاری در شکل گیری تصویر ذهنی کودکان از شهر و محل زندگی خود دارد. در این تحقیق، از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شده است به این ترتیب که بررسی منابع موجود در ایران و جهان، نظریات اندیشمندان مطرح در این زمینه و نیز بیانیه ها و بخشنامه های منتشرشده از سوی سازمان های مرتبط جهانی (یونسکو و یونیسف) از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته شده است. همچنین برای بازشناسی شاخص های فوق از دیدگاه کودکان از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای شناسایی نیازها و تمایلات کودکان، از دانش آموزان ۱۲ تا ۱۳ ساله مدرسه دخترانه هاجر واقع در خیابان مصباح کرج خواسته شد ویژگی های خیابان مورد نظر خود را در قالب انشاء بیان نمایند. در تعیین تعداد دانش آموزان از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای بررسی داده های متنی جمع آوری شده ابتدا مفاهیم مندرج در داده های متنی استخراج، کد گذاری و بر اساس مطالب ارائه شده دسته بندی ها انجام شد و پس از دسته بندی مجدد با بررسی داده های متنی فراوانی کدها در هر یک از دسته ها بیان گردید . در بازشناسی شاخص های مورد نظر کودکان از طریق تحلیل محتوای داده های متنی بیش ترین فراوانی در زمینه ابعاد و شاخص های مد نظر کودکان مربوط به بعد عینی و بصری و همچنین در میان سه شاخص مطرح در این حوزه شاخص های مربوط غنای حسی از بیش ترین اهمیت برخوردار بوده اند به این ترتیب که 28 درصد داده ها مربوط به بعد عینی و بصری بوده است. و شاخص های غنای حسی 55 درصد فراوانی از میان شاخص های بعد بصری و عینی را به خود اختصاص داده اند.
اصالت اماکن میراث و لزوم توجه به تعارض در تعریف آن از منظر اصول حفاظت و صنعت گردشگری (مطالعه موردی: خیابان المعز قاهره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
19 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اصالت اماکن میراث، علاوه بر کالبد ، با استمرار زند گی اجتماعی، فعالیت ها و کاربری های مختلف همراه است. «بیانیه منظر شهر تاریخی یونسکو» د ر سال 2011 خواستار ایجاد پیوند بین «حفاظت شهری» و «واقعیت عملی بازار» است. این مجموعه سوء تفاهم جد ید ی ایجاد کرد ه است، زیرا موضوع اصالت میراث با تعاریفی روبه رو می شود که منشأ آن د ر حوزه گرد شگری است و لزوماً با د رک عمیق اصطلاحات حفاظت منطبق نیست. اصالت از منظر «صنعت گرد شگری» منطبق بر اد راک گرد شگران است، بر روند پویای تغییر با توجه به خواسته های مصرف کنند ه د لالت د ارد و بیش از آنکه به نیازهای مرد م محلی و ابعاد اجتماعی اقد امات بیند یشد ، بر ابعاد اقتصاد ی متمرکز است، د ر حالی که «حفاظت» د ر تعریف اصالت اماکن میراث به د نبال تعریف اصالت واقعی، اجتناب از تکثیر، اضافه کرد ن، تغییرد اد ن و توجه به بستر اجتماعی و سنت زند گی است.هد ف پژوهش: د ر این مقاله وجوه تعارض ناشی از حضور گرد شگران، به عنوان ذی نفعان، د ر تعریف اصالت اماکن میراث بررسی و راه حل ارائه شد ه د ر پروژه مرمت خیابان المعز قاهره ارزیابی می شود .روش پژوهش: این پژوهش با روش اسناد ی و از منابع مختلف از جمله کتاب ها، مقالات، بیانیه ها و پروژه های تحقیقی بهره می برد .نتیجه گیری: د ر نهایت رویکرد گرد شگری پاید ار با چهار سیاست «ظرفیت موجود »، «مقیاس کوچک»، «نظارت د ولت ها» و «مشارکت محلی» به عنوان راه حل پیشنهاد می شود و کاربست آن د ر پروژه مرمت خیابان المعز، به عنوان پروژه ای موفق د ر زمینه گرد شگری و اصول حفاظت، بررسی خواهد شد .
جریان حقیقت در پادسینمای محمدرضا اصلانی بر مبنای دیدگاه مارتین هیدگر در «سرآغاز کار هنری» مطالعه موردی: فیلم «جام حسنلو، داستان کسی که می پرسد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
35 - 42
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: بیان مسئله: مطالعه ارتباط سینما و فلسفه، یکی از مهمترین زمینه های مطالعاتی بینا رشته ای است. استفاده از ایده های فلسفی فیلسوفان غربی برای خوانش آثار هنرمندان شرقی، می تواند زمینه های دستیابی به ارزش های آثار هنری را ارتقاء بخشد. دیدگاه «مارتین هایدگر» و استفاده از تفکرات او در خوانش آثار پادسینمائی «محمدرضا اصلانی» یکی از موضوعات نوین بینارشته ای میان سینما و فلسفه است. «هیدگر» معتقد است که بودنِ شاعرانه، متمایز با دیگر بودن هاست و در زبان به مثابه خانه وجود تجلی پیدا می کند. حقیقت در زبانِ شاعرانه، از بودن تا شدن جریان می یابد؛ این جریان از منشاء اثر هنری تا شاعرانه سکنی گزیدنِ هنرمند در اثرش ساری و جاری است. اگر پادسینما (Acinema) را به مثابه هنر شاعرانه در نظر بگیریم، قرابتِ بسیاری با دیدگاه و نظر هیدگر بروز می دهد. بنا به نظر ژان «فرانسوا لیوتار»- فیلسوف معاصر فرانسوی- پادسینما نوعی سینمای نامتعارف است که دو نوع حرکت یعنی حرکت بیش از اندازه و سکون بیش از اندازه، مهمترین عنصر سبکی آن است. محمدرضا اصلانی با پشتوانه شاعرانه اش، حرکتی در فیلم هایش می سازد که با تأکید بر سکون به عنوان تأملی درونِ جهانِ تصویر، یادآور ایده هیدگر درباره تبیینِ جریانِ حقیقت است. فیلم جام حسنلو، داستان کسی که می پرسد تولید سال 1346 خورشیدی از نمونه آثاری است که با خوانشِ شاعرانه نقش های حک شده بر روی جام حسنلو به عنوان یکی از آثار برجسته ایرانِ باستان، تلاش می کند جریانی از حقیقت بسازد که هیدگر در فلسفه خود از آن سخن گفته است.هدف پژوهش: معرفی پادسینمای محمدرضا اصلانی به عنوان جلوه ای از ارائه جریان حقیقت در اثر هنری بر مبنای آرای هیدگر. روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و رجوع به آثار تصویری محمدرضا اصلانی استفاده شده است. نتیجه گیری: محمدرضا اصلانی، با اتکا به شناخت حرکت پادسینمایی و با تأکید بر ارائه تصاویری همراه با سکون، جریانی از حقیقت را در آثارش می سازد که دو سوی حقیقت، یعنی تحقق و جریان آن، در خود اثر و ایجاد و پدیدارشدن آن توسط اثر را شامل می شود.
مطالعه تطبیقی مکانیزم، فرم و تزیینات قفل های چالشتر دوره معاصر و قفل های اصفهان دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قفل، از جمله اسبابی است که ایمنی زندگی آدمی را مهیا می سازد. قفل سازان ایرانی علاوه بر ساخت قفل و رفع نیاز کاربردی، برای وجه هنری و تزیینی آن نیز ارزش قایل شدند. قفل های فلزی چالشتر و اصفهان از جمله قفل های دست ساز ایرانی هستند که دارای ویژگی ها و ظرفیت های بصری، مکانیزم، فرم و نقوش خاص هستند که قابل توجه و حائز اهمیت به شمار می آیند. موقعیت جغرافیایی اصفهان و چالشتر و فاصله نزدیک آنها نسبت به یکدیگر، این مسأله را که قفل سازان این دو منطقه تعاملاتی داشته و از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند را محتمل ساخته است. لذا هدف تحقیق آن است که مشخص شود قفل های چالشتر دوره معاصر و اصفهان دوره صفویه دارای چه ویژگی های قابل تطبیقی هستند؟ اشتراکات و افتراقات آنها در چه مواردی است و چه تأثیری بر یکدیگر داشته اند؟ با عنایت به عناصر بصری و اصیل این قفل ها و با ذکر اشتراکات و افتراقات آنها می توان به از یاد نرفتن این هنر ارزشمند کمک کرد. پژوهش پیش رو با رویکردی تطبیقی و بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این دو گروه قفل دست ساز، در مواردی چون استفاده از عناصر تزیینی خط و نقوش اسلیمی و ختایی اشتراک دارند. این تولیدات، فرم ظاهری یکسانی دارند اما در مکانیزم داخلی و استفاده از تکنیک های اجرای تزیینات با یکدیگر متفاوت اند. هم چنین سبقه کهن تر اصفهان در حرفه قفل سازی نشان گر تأثیرپذیری قفل سازان چالشتر از قفل های اصفهان است.
زیبایی شناسی گبه بختیاری بر اساس الگوی هنر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی مصادیق هنرهایی که تاکنون به عنوان هنرهای سنتی می شناخته ایم را بررسی و مقایسه می کنیم، با بسیاری از تفاوت های زبانی، بیانی و حتی فرمی آنها مواجه می شویم. «سنتی» قلمداد نمودن مجموعه آثاری که صرفاً در دوران اسلامی و حتی پیش از آن تولید شده، اشتباه است و علت آن را می توان ناشی از عدم تبیین یک دوره هنری فاخر در هنرهای ایرانی دانست که مجموعه ای از این آثار را در شمول خود جای داده و از دایره شمول آثار مربوط به دوره تاریخی هنرهای سنتی متمایز و خارج سازد. این دوره هنری را بنا بر مختصات خاصش باید «هنر قومی» نامید. هنر قومی محمل اصلی درک ملاحظات زیبایی شناسی ناب ایرانیان است. هنر قومی، گفتمانی است که در نقد هنر ایران از آن غفلت شده است. این هنر از همه حیث، خاصه زبانی و بیانی، زیر سایه هنر سنتی مهجور و ناگشوده مانده است. با توجه به این که در این مجال، به کمال نمی توان هنر قومی ایرانی را شناساند؛ قصد داشتیم با معرفی یکی از گونه های هنر قومی، مخاطب را به درک کلیت این هنر رهنمون سازیم. برای این منظور، «گبه» را انتخاب کردیم که از زیباترین دست بافته های ایرانی به طور عام و بختیاری به طور خاص است که بازشناخت نشانه ها و تمهیدات زیبایی شناسی اش، مسیر شناخت «گفتمان هنر قومی ایران» را هموار می سازد. از حیث روش شناسی، محقق برای تبیین تفاوت های ماهوی بین هنر سنتی و قومی، مؤلفه های علم زیبایی شناسی را به روش قیاسی کاویده و بر نمونه های مورد نظر تطبیق داده است. هم چنین برای فهم کلیت هنر قومی، تمرکز خود را بر یک نمونه موضوعی گذارده و نهایتاً مؤلفه های کاویده شده در نمونه موردی گبه را به کلیت هنر قومی تعمیم داده است. روش تحقیق پژوهش، توأمان، تطبیقی و تحلیلی-توصیفی می باشد و منابع آن با ابزار تصویربرداری و مصاحبه، عمدتاً به صورت میدانی گردآوری شده است. در هنر قومی، بهترین تجربیات زیبایی شناختی ناب هنر ایرانی دیده می شود. این شکل از تجربه، تَمَثُل اندیشه ای است که در متن اثر هنری، تنها جوهره خالص زبانی و بیانیِِ فرم، شکل و رنگ اثر را مدنظر دارد؛ لذا عاری از ملاحظات، حاشیه ها و اضافه هایی از جمله تحلیل های تاریخی-روانشناختی ذهن است که همیشه بر برخی هنرها، خاصه هنر سنتی مسلط بوده است. کمینه گرایی، انتزاعی گری و تجریدِ محضِ برآمده از داناییِ زیبایی شناسانه، تقدم اصل تحلیلِ بصریِ محض، در چینش و ترکیب بندی، رویکرد بدوی نگاری در طراحی و انتزاعی گری هوشمندانه از عناصر دم دستی و زندگی روزمره، مؤلفه هایی است که شالوده هنر قومی ایرانی را شکل می دهد که این ویژگی ها به شکل ماهوی در گبه خودنمایی می کنند.
بررسی نقش و شیوه بافت در تون بافی خراسان جنوبی (مطالعه موردی روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 113
حوزههای تخصصی:
پارچه بافی یکی از صنایع دستی ارزشمند خطه خراسان جنوبی است که از دیرباز بسیار مورد توجه مردم این منطقه بوده است. این هنر سنتی که در منطقه به نام "تون بافی" یا "توبافی" شناخته شده است، در حد وسیع در روستاهای خراسان جنوبی مرسوم بوده و نقش مهمی در اشتغال زایی و خودکفایی مردم داشته است. اگرچه امروزه پیشرفت های زیادی در زمینه تولید انواع پارچه صورت گرفته است، اما بدون شک صیانت از این هنر- صنعت سنتی به عنوان بخش مهمی از فرهنگ، تاریخ، و هویت این منطقه بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش با هدف شناساندن نقوش و طرح های اصیل، و شیوه بافت، به بررسی تون بافی منطقه خراسان جنوبی، به ویژه روستاهای خشک، خراشاد، گورید بالا و شورستان، از توابع این استان، پرداخته شده است. در این راستا به این سؤالات پاسخ داده خواهد شد که چه نقوشی در تون بافی مناطق مورد مطالعه رایج بوده و وجه تسمیه و شیوه بافت آن ها چه بوده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محصول تون بافی پارچه ای است که به وسیله دستگاه های بافندگی چوبی از نوع دو وردی و چهار وردی تولید می شود. مواد اولیه مصرفی برای تون بافی در گذشته نخ پنبه ای و ابریشمی بوده است و امروزه از نخ های ویسکوز (برق) برای این منظور استفاده می گردد. چپرباف، گنتی، و خشتی از رایج ترین نقوشی هستند که در اکثر مناطق مورد مطالعه جهت تون بافی مورد توجه بوده است. این عناصر برگرفته از طبیعت اطراف در ذهن بافنده نقش بسته است.
تبیین یک رویکرد پراگماتیک به موضوع مکان سازی در بافت های تاریخی شهر ایرانی (نمونه مطالعاتی: راسته بازار استر و مردخای شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
219-236
حوزههای تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
واکاوی نقش نهادهای مذهب پایه در توسعه اجتماع محله ای نمونه موردی: محله ششگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای مذهبی، گروهی از نهادهای اجتماعی هستند که هدفشان برآورده ساختن نیازهای دینی و مذهبی جامعه است. یکی از نهادهای مذهبی که در جوامع اسلامی حضوری فعال دارد، نهاد مسجد است. مسجد به عنوان اصلی ترین بنا در شهرهای اسلامی، دو هدف عمده دارد. هدف مذهبی: یعنی پرستش و عبادت خدا به صورت جمعی و هدف اجتماعی: یعنی ایجاد اتحاد در درون اجتماع و تقویت روابط اجتماعی. هدف از این پژوهش، شناسایی نقشی است که نهادهای مذهبی و به ویژه مساجد می توانند در توسعه اجتماعات محلی داشته باشند. روش شناسی پژوهش، رویکرد توصیفی–تحلیلی است. در قسمت چارچوب نظری و ادبیات موضوع از روش اسنادی استفاده شده است و یافته های پژوهش نیز با استفاده از روش میدانی و تهیه پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل ساکنان محله ششگلان در منطقه ده شهرداری تبریز است که برای به دست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. بر این اساس و با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه شامل 150 نفر و واحد تحلیل در این پژوهش، فرد است. فرضیه پژوهش بر این استوار است که بین نهادهای مذهبی و توسعه اجتماعات محلی ارتباط معناداری وجود دارد. برای تعیین این ارتباط، از آزمون ضریب کندال و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مقدار ضریب کندال در بین تمامی مؤلفه های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی بیش از 60 درصد و مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن نیز بیش از 65 درصد است که این امر بیانگر رابطه مثبت و معناداری میان مؤلفه¬های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی است.
گونه شناسی مسکن و تکنیک های ساخت بومی در روستای تاریخی الگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستای الگن از توابع بخش چاروسا (63 کیلومتری شمال شهر دهدشت) در شهرستان کهگیلویه، در زاگرس جنوبی قراردارد. وجود ساختارهای تاریخی- کالبدی و روابط فرهنگی- اجتماعی که در طول زمان در دل بافت کهن روستا شکل گرفته است، از یک سو و جنگل های تنک بلوط در منطقه، الگن را به مجتمع زیستی کم نظیری مبدل ساخته که شناسایی دارایی های فرهنگی و حفاظت از ساختارهای تاریخی-طبیعی آن را ضروری می سازد. استقرار روستا در عرصه متصل به تنگه الگن که تنها راه تاریخی دسترسی به لنده و بهبهان بود، از یک سو و وجود منابع آب شیرین و عرصه های مستعد کشاورزی از سوی دیگر، سبب شکل گیری ساختارهای درهم تنیده فشرده بافت تاریخی در راستایی خطی شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوهای مسکن بومی و تکنیک های ساخت ابنیه تاریخی در روستای الگن، ضمن جمع آوری تاریخ شفاهی و مطالعات فرهنگی-اجتماعی، ساختارهای کالبدی موجود در هسته تاریخی سکونت گاه را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و می کوشد تا به پرسش های زیر پاسخ دهد؛ چه عواملی بر شکل گیری هسته تاریخی خطی سکونتگاه موثر بوده است؟ تیپولوژی و ساختار فضایی الگوهای مسکن بومی در روستا چگونه است؟ تکنیک های ساخت تاریخی چه رابطه ای با مصالح بوم آورد در منطقه دارد؟ به دلیل فقدان هرگونه مطالعات مدون در زمینه تاریخ سکونت گاه های منطقه و ازآنجمله الگن، پژوهش با استناد به مطالعات جامع ، میدانی با رویکردی تحلیلی- تفسیری به موردپژوهی هسته تاریخی روستا پرداخته و تلاش دارد از طریق مستندنگاری مولفه های کالبدی بافت، الگوهای بومی، تکنیک های ساخت و فرآیند تحول آنها را موردشناسایی قراردهد. براساس نتایج پژوهش، ساختار خطی روستا (با راستایی شمال غربی- جنوب شرقی) منطبق بر ساختار توپوگرافیک بستر جغرافیایی بر روی تپه سوق الجیشی-که دید مناسبی به تنگه داشته و دفاع از روستا در برابر مهاجمان را تسهیل می نمود- شکل گرفته است. همچنین با بررسی ساختار 30 واحد مسکونی تاریخی، می توان سه الگوی اصلی شامل الگوی نه قسمتی (توو)، چنداتاقه ساده و چنداتاقی ایوان دار(عمارت) را مورد شناسایی قرار داد. اگرچه تکنیک های ساخت ابنیه، منطبق بر مصالح بومی (سنگ لاشه، تنه های بلوط و ملات گچ) است، اما آشکارا می توان کاربست شیوه های محلی و پیشرفت تکنولوژیک آنها و توجه به شیوه های طراحی اقلیمی را در معماری ابنیه بومی روستا مشاهده کرد.
تبیین عوامل مؤثر بر ابهام در تاریخ گذاری بناهای مذهبی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی شناخت هویت هر بنا، دست یابی به تاریخ بناست. تاریخ یک بنا به معنای شناخت بنا در بستر تاریخی آن است، به گونه ای که بتواند در ارتباط با زمینه شکل گیری اش به طور کامل فهم شود. مرور آنچه در ارتباط با نحوه شناخت مبدأ تاریخی بناهای مذهبی ایران به ویژه در دوره مغول (سده هفتم و هشتم هجری قمری) نگاشته شده است نشان می دهد، محققین و به ویژه شرق شناسانی که در باب معماری این دوره پژوهش و اظهارنظر کرده اند، به رغم تلاش های ارزنده شان، به دلیل نداشتن آشنایی عمیق با بستر جغرافیایی طبیعی ایران از یک سو، و رخدادهای سیاسی مذهبی از سوی دیگر و همچنین در دسترس نبودن بسیاری از متون و منابعی که امروزه می تواند در اختیار محققان قرار گیرد، نتایج مطالعاتشان با خطاهایی همراه بوده است. به همین دلیل، موارد مبهم زیادی در پژوهش های انجام شده بر ابنیه این دوره دیده می شود که گاه نتایج مطالعات قبلی را زیر سوال برده است. به همین منظور مقاله حاضر در پی شناخت دلایل ایجاد ابهام در تاریخ گذاری بناهای این دوره است. این که چه بر بناهای این دوره گذشته است و چه تاثیری برآنها داشته است که تا بدین حد محققان را با خطا مواجه ساخته، موضوع پژوهش است و در این راستا مصادیق متعددی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. پژوهش مورد نظر پژوهشی کیفی است؛ که در برخورد با داده های پژوهش از شیوه توصیفی و تحلیلی بهره می برد. بر این اساس نگارندگان، نخست به بررسی و مطالعه کالبد بناهای منتسب به دوره ایلخانی پرداخته و سپس با مراجعه به متون و منابع تاریخی تلاش کرده اند به شناخت دقیق تری از دلایل ایجاد ابهام در کار پژوهشگران پیشین برسند. از این رو به منظور پرهیزدادن دیگر پژوهندگان تاریخ معماری، بر آن بوده است تا با دسته بندی عمده خطاهای صورت گرفته به الگویی برای تاریخ گذاری دست یابد. نتایج پژوهش نشان می دهد عمده خطاهای صورت گرفته تحت تأثیر تغییرات ابنیه این دوران، چه در سازماندهی فضایی بنا، چه در الحاق تزئینات در ادوار بعدی و چه در استفاده از کتیبه های مختلف به کار رفته در این گونه بنا بوده است، که عمدتاً می توان گفت با انگیزه های سیاسی مذهبی انجام می پذیرفته است.
بررسی نما و منظر شهری سنندج
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعدد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان متنوع آن ها در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد که به دنبال آن نارضایتی استفاده کنندگان را به دنبال خواهد داشت؛ که در همین راستا هدف این پژوهش ارائه راهبردها و راهکارهایی جهت بومی سازی فضاهای شهری معاصر به منظور به حداکثر رساندن کیفیت عملکردی این فضاها می باشد، لذا این پژوهش پس از بررسی نمونه هایی از فضاهای شهری کهن و معاصر، به تبیین معیارهای ایرانی-اسلامی و چگونگی طراحی این فضاها پرداخته و سپس معیارهای بومی سازی فضاهای شهری را استخراج و دسته بندی می نماید. در ادامه فضاهای شهری موجود در شهر سنندج را بررسی نموده و با استفاده از تکنیک FMEA مشکلات و ناکارآمدی این فضاها را شناسایی می کند. در نهایت این مقاله سعی دارد با استفاده از روش مذکور و با ارائه بیانیه های طراحی برگرفته از شاخص های ایرانی-اسلامی الگوی مناسبی جهت بومی سازی فضای شهری در شهر سنندج ارائه نماید.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های غنای حسی دوره گذار باغ به پارک در تهران (مطالعه موردی: باغ ایرانی و پارک نیاوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
شناخت و تجربه انسان از حضور در منظر از طریق دریافت های حسی متعدد مانند، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لمسی و حواس وابسته به ذهن صورت می گیرد. تنوع تجربیات حسی کیفیتی را ایجاد می نماید که «غنای حسی» نامیده می شود. این پژوهش سعی در متناسب ساختن رابطه محیط کالبدی پارک های معاصر با نیاز و رفتار کاربران و افزایش غنای حسی آن از طریق شناسایی و اولویت بندی دریافت های حسی متنوع در منظر دارد. پژوهش حاضر با ماهیت آمیخته و هدف کاربردی به روش مقایسه تطبیقی بوده و پس از گردآوری اطلاعات پیشینه به روش کتابخانه ای، روش گردآوری و تحلیل اطلاعات در مطالعه میدانی، ترکیبی از دو روش، «پیاده روی حسی» و «یادداشت برداری حسی» است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که غنای حسی در باغ ایرانی بیشتر از پارک نیاوران بوده و در هر دو نمونه به ترتیب حس بینایی و شنوایی بالاترین تحریک حسی و حس چشایی کمترین تحریک را داشته است.